آیا این ادعا صحت دارد که اروپای قرون وسطائی توسط مسلمانان متمدن شد؟اگر اینگونه است،علت عقب ماندگی مسلمانان چیست؟

یکی از موضوعاتی که قابل انکار نیست تأثیر تمدن اسلامی بر غرب است،و این امر آنچنان قطعی و مسلم است که دانشمندان و نویسندگان غربی هم در کتابهای خود به آن اشاره کرده اند.یکی از این شخصیتهایی که به این مطلب اشاره کرده است مورخ مشهور فرانسوی گوستاولوبون است. وی در بخشی از کتاب خود بنام« تاریخ تمدن اسلام و عرب»،بطور تقریباً مفصلی به این اثرگذاری اشاره کرده است.در اینجا به گوشه ای از بیانات این نویسنده فرانسوی اشاره می کنیم:
« ما در این فصل ثابت خواهیم کرد که تأثیر مسلمانان در غرب بسیار بوده و تمدن اسلامی بود که غرب را متمدن کرد.برای درک اهمیت این مطلب نخست باید وضع اروپا را قبل از ورود تمدن اسلامی در نظر بگیریم.
ما وقتی به قرن نهم ودهم میلادی بر می گردیم یعنی آن زمانی را که تمدن عرب(اسلام)در اسپانیا به حدّ اعلای ترقی رسیده بود در نظر بگیریم می بینیم مراکز علمی غرب عبارت بود از برجها و قلعه هایی که یک مشت حکمرانان و اربابان وحشی در آن زندگی می کردند و افتخارشان به این بود که سواد ندارند و دانشمندترین رهبانان مذهبی هم آن دسته کشیشهای نادانی بودند که تمام وقت خود را در دیرها بسر میبردند تا کتابهای نفیس قدمای یونان وروم را از میان کتابخانه های کلیساها بیرون آورده و نوشته های آنرا محو کرده و بدین وسیله از اوراق آن برای نوشتن اوراد مهمل و بی معنی استفاده کنند...


و راستی اروپا در قرون وسطی اطلاعاتی که از کتابهای یونانیان قدیم داشت همان اطلاعاتی بود که از روی ترجمۀ کتابهای عربی و مسلمان بدست آورد...و اینجاست که اگر ملتی باشد که ما اعتراف کنیم به اینکه در اطلاع یافتن از علوم قدیمه ما مدیون آنها می باشیم،آنها همان ملت عرب می باشند نه کشیشان و رهبانان قرون وسطی که حتّی اسم یونان را هم نشنیده بودند و راستی تمام جهانیان باید از این عمل نیک اعراب مسلمان قدردانی کنند که اینها باعث شدند تا آن گنجهای قیمتی را از دستبرد رهبانان نادان حفظ کنند.و بقول«مسیو لیری»:اگر اعراب (مسلمانان)روی صفحۀ تاریخ ظاهر نشده بودند نهضت علمی اروپا قرنها عقب می افتاد.
تمام دانشمندانی که قبل از قرن پانزدهم میلادی در اروپا آمدند کسانی بودند که علوم آنها منحصر به آن چیزهایی بود که از روی کتابهای عربی یاد گرفته بودند.وبقول مسیو«رینان»:«آلبرت کبیر هرچه دارد از ابن سینا است و سان توما نیز هر چه در فلسفه می دانست از ابن رشد بوده است».و تقریباً حدود ۵ الی ۶ قرن تنها کتاب علمی که در دانشگاههای اروپا تدریس می شد همان کتابهایی بود که از زبان عربی به لاتین ترجمه شده بود،و به جرأت می توانیم بگویئم در بعضی از علوم مانند طب تا به امروز هم ادامه دارد،زیرا در اواخر همین قرن گذشته بود که در شهر«مون پیلیر»(فرانسه) شرحهایی بر کتابهای ابن سینا نوشتند».


مسلمانان تا قرن ها در رشته های مختلف علمی اعم از طب، هیأت و نجوم، شیمی، ریاضی، جغرافی و دریانوردی، نظامی و غیره گوی سبقت را از سایر ملت ها ربوده بودند.
"افلاطون وارسطو به واسطه ترجمه زبان یونانی به عربی بار دیگر به جهانیان معرفی شدند. مسلمانان خاستگاه علم شیمی مدرن، هواسنجی، ریاضیات، جامعه شناسی و جغرافی بودند. جراحان مسلمان همچنین نخستین جراحانی بودند که جسد انسان را کالبد شکافی کردند.
مسلمانان در طول این دوره اشتیاق خاصی برای دنبال کردن مباحث فکری و علمی داشتند؛ نخستین تلسکوپ جهان برای یک خلیفه مسلمان ساخته شد. بدون ارقام عربی که دربرگیرنده ارقام اعشاری و صفر است، علوم و تجارت مدرن غیر ممکن بود.
یکی از بزرگترین خدمات اسلام به دنیای غرب هنر ساخت کاغذ بود که تکنیکهای آن از چینی ها وام گرفته شد. بدون وجود کاغذ مناسب و کیفیت خوب نشر مطالب وفور کتاب برای آموزش جهانی غیر ممکن بود.
درحالی که اروپا هنوز در دوران تاریک خود به سر می برد، مسلمانان تمدنی پیشرفته و پیچیده را پایه گذاری کردند که تا این روز مورخان نتوانسته اند به نحو متقاعد کننده و رضایت بخشی آن را توضیح دهند.
"می سارتون" نویسنده آمریکایی بلژیکی تبار با اشاره به اسلام گفته است: خلق یک تمدن جدید با دامنه بین المللی و جامع امری است که می توان آن را توصیف کرد اما توضیح کامل آن دشوار است؛ چرا که این دوران خلاقانه ترین جنبشهای قرون وسطی را شکل داد.
اسلام از تفکر آزاد حمایت کرد و شیوه های تجربی عقلانی را که بنیاد علوم مدرن و فلسفه است بسط داد. پیش از رسالت حضرت محمد(ص) مردم جرأت انجام تجارب عملی را به علت واهمه از انتقام ارواح شریر به خود نداده بودند. حضرت محمد(ص) به خرافه ها و عناصر وحشت آنها خاتمه داد و به آمده شدن جامعه بشری برای تحقیقات علمی کمک کرد.


دکتر"خواکین کاستا"، شرق شناس اسپانیایی می گوید: اگر نبود اندلس اسلامی، تکنولوژی جهان به این مرحله نمی رسید؛امریکا کشف نمی شد و ریاضیات به این درجه ممتاز دست پیدا نمی کرد.
"برنارد شاو"، فیلسوف برجسته بریتانیایی در مقدمه کتاب "حیرت پزشکان"، می نویسد:استعمار انگلیس پس از اشغال جزایر سندونش در اولین اقدام دین ساکنان این جزیره را تغییر داد و پس از مدتی ساکنان این جزایر به بیماریهای مهلکی دچار شدند که ناشی از ترک عادات اسلامی که از آنها می خواست پاکی و طهارت را رعایت کنند، بود.


در رابطه با تاثیرات مثبت اسلام در غرب اندیشمندان زیادی سخن رانده اند و بر تاثیر مستقیم اسلام و تعالیم اسلام بر پیشرفت کشورهای اروپایی و غربی صحه گذاشته اند که علاوه بر گوستاولوبون فرانسوی می توان به دکتر"خوزه لوییس بارسلو"، دانشمند اسپانیایی،دکتر پیتر بورمن"پژوهشگر آلمانی و دکتر"اندره ویزالوس"، پزشک بلژیکی ودیگران اشاره کرد.

اما اینکه چرا امروزه مسلمانان عقب مانده تر از کشورهای اروپایی هستند،باید گفت:
مسلّم اين است كه پديده اي درخشان و چراغي نورافشان، به نام تمدن اسلامي قرن ها در جهان وجود داشته و سپس نابود شده و به خاموشي گراييده است و امروز مسلمانان، در مقايسه با گذشته پر افتخار خود و نيز در مقايسه با بسياري از ملل جهان، عقب مانده به حساب مي آيند،در اينجا اين پرسش رخ مي نمايد، كه چرا مسلمانان پس از آنهمه پيشرفت و ترقي در علوم، معارف، صنايع و نظام هاي اجتماعي، به انحطاط گراييدند و اين انحطاط، معلول چه علل و عواملي بوده است؟
اين مساله علل و ريشه هاي تاريخي مختلفي دارد وبررسي جامع و همه جانبه آن نيازمند تحقيقاتي ژرف و گسترده است . درعين حال به صورت مختصر، مي توان به عوامل زير اشاره كرد :


۱) بي ترديد اگر مسلمانان از تعاليم وحي فاصله نمي گرفتند، و قوام سياسي و وحدت اجتماعي خود را حفظ مي كردند، هم اكنون نيز مي توانستند از هر نظر جلوتر از غرب باشند؛ زيرا هم اكنون نيز اگر به جاي درگيري هاي بيهوده و اتلاف منابع خود به وحدت بينديشند، به قدرتي بزرگ با امكاناتي وسيع در جهان تبديل مي شوند و در پرتو برنامه ها و استفاده از استعدادها، از نظر فن آوري نيز به قدرتي قابل اعتماد مبدل مي شدند و از نظر فرهنگي رتبه اي عالي كسب مي كردند.


۲) گرچه اصل دين جامع است اما متأسفانه برداشت هاي غير كارشناسانه از دين همانند برداشت هاي غلط از زهد، دنيا، دعا، انتظار و ... موجب عقب ماندگي شده است وگرنه همين مفاهيم در صدر اسلام و حتي در غرب موجب پيشرفت شده است. البته بايد اعتراف كرد كه رواج انديشه هاي صوفي گرانه و برخي انحرافات ديگر - كه معلول التقاط است - نقش مؤثري در عقب ماندگي مسلمانان از قافله صنعت و پيشرفت داشته است و از نظر فرهنگي هم خسارت هاي خاص خود را به دنبال داشته اند.


۳) مسلمانان بر اساس انگيزش و هدايت هاي ديني، مسير رشد را پيمودند و بر اثر انحراف از دين و آلودگي به مفاسد، دنيا پرستي، سستي و كاهلي، به انحطاط و عقب ماندگي گرائيدند.


۴) سرگرم شدن مسلمانان به تفرقه و جنگ هاي داخلي و جانشين ساختن شعارهاي استعماري همچون ناسيوناليسم، پان عربيسم و به جاي تكيه بر اصول گرائي و اتحاد بين الملل اسلامي، شعارهايي كه جز عقب ماندگي فرهنگي و علمي و ... ارمغان ديگري ندارند.


۵) هجوم بيگانگان و استعمارگران و تلاش آنها براي عقب نگاه داشتن كشورهاي جهان سوم براي استثمار منابع انساني و طبيعي و تداوم سلطه غرب بر اين كشورها، و به غارت رفتن سرمايه هاي ملي و آتش سوزي كتابخانه هاي بزرگ اسلامي.


۶) وجود نظام سياسي فاسد و استبدادي كه به جاي همت در جهت رشدو پيشرفت مسلمانان فقط به فكر حفظ قدرت خويش و صرف هزينه هاي عمومي مسلمانان در جهت خوش گذراني و ... بودند، وجود اين نظام ها و حاكمان فاسد خود ناشي از انحرافات سياسي صدر اسلام پس از رحلت پيامبر اكرم (ص) و انحرافات اعتقادي و اجتماعي بعد از آن بود، اين نظام هاي سياسي، در شخصيت و منش انسان ها و فرهنگ اين جوامع نيز آثار زيانباري داشتند.


در اين فرصت اگر مسلمانان بخواهند جايگاه شايسته خود را دريابند، رعايت نكات زير ضروري است : ۱-بالا بردن سطح شناخت و بينش هاي ديني در همه ابعاد آن ، ۲- تقويت روح ايمان ، تقوا، استواري در دين و مبارزه با كژي ها، ۳- ارتقاي دانش وسطح علمي ، ۴- ارتباط وثيق و همدلي در سطح بين الملل اسلامي و تعاون وهمكاري گسترده و همه جانبه ، ۵- از ميان برداشتن نظام هاي فاسد، ۶-تلاش همه جانبه و همگاني در جهت ايجاد و احياي تمدن عظيم و مدينه فاضله اسلامي ، ۷- اعتماد به نفس و دوري از خودباختگي .

جهت مطالع بیشتر به این منابع مراجعه کنید:
۱- علل پيشرفت و انحطاط مسلمين ،زين العابدين قرباني
۲- علل ضعف و انحطاط مسلمين در انديشه هاي سياسي و آراي اصلاحي ، سيد جمال الدين اسدآبادي ، احمد موثق
۳- آمريكاپيشتاز انحطاط، روژه گاردي ، ترجمه : قاسم منصوري
۴- علل انحطاط تمدنها،قانع عزيزآبادي
۵- ريشه هاي ضعف و عقب ماندگي مسلمانان ، رجبي
۶-رمز عقب ماندگي ما، امير شكيب ارسلان ، ترجمه : محمد باقرانصاري
۷- تاريخ فتوحات اسلامي در اروپا، شكيب ارسلان ، ترجمه : علي دواني
۸- به سوي قرآن و اسلام ، حسين انصاريان
۹- تاريخ تمدن ، ج ۴، ويل دورانت ، ترجمه : گروهي از نويسندگان
۱۰- فرهنگ اسلام در اروپا، زيگريد هونكه ، ترجمه : مرتضي رهباني
۱۱- تاريخ تمدن اسلام و عرب ، گوستاولوبرن
 

دیدگاه‌ها

درود بر شما
این عواملی که در مورد علل پیشرفت نکردن جامعه مسلمانان گذاشتین رو تقریبا توی کل تاریخ تمام کشورای دیگه باهاش دستوپنجه نرم میکردن...
چطوره که بیشتر خاور میانه تاثیر پذیر تر بوده؟

تصویر پاسخگوی تاریخی

با عرض سلام و ادب.

چون بخاطر شرایط جغرافیایی ویژه منطقه خاورمیانه بخصوص اینکه مرکز تأمین انرژی جهان می باشد،برخی از عوامل همچنان وجود دارد. از جمله :
هجوم بيگانگان و استعمارگران و تلاش آنها براي عقب نگاه داشتن كشورهاي جهان سوم براي استثمار منابع انساني و طبيعي و تداوم سلطه غرب بر اين كشورها، و به غارت رفتن سرمايه هاي ملي

با سلام
به عنوان شخصی که ۶ سال تاریخ ایران و جهان را مطالعه کردم براتون خلاصه میگم چه خبر بوده:
کشورهای اروپایی وقتی از مسلمونا جلو زدن بعضی هاشون مثل اسپانیا و فرانسه و انگلیس دست به استعمار زدن.کاری که مسلمونا نکردن.بعدشم آلمان و اتریش خواستند جا پای ۳ کشور مذکور بزارن که جنگ جهانی اول به راه افتاد.علتش بی عرضگی و ادعای کاذب و غرور مسلمونای اون موقع بود که هی میگفتن ما که جنگ صلیبی رو بردیم بقیه جنگ هارم میبیریم که نتیجه غرورشون شد فروپاشی عثمانی

سیستم ماست مالی تون هر روز داره مغلطه های بهتری تحویل میده

شبه جزیره ایبری ۷۰۰ سال دست مسلمون بود چرا چیزی نشد و بعد از اینکه از دست مسلمون بیرون اومد راه پیشرفت در پیش گرفت و همون موحدونی که ۷۰۰ سال در اون جزیره داشتن حکومت میکیردن تو شمال افریقا در جا زدن
برادر چرا ما یک عرب پزشک نداریم که تاثیر جهانی مثه رازی یا ابن سینا داشته باشه (فقط نگین که اینا مسلم بودن که مدارک تاریخی این افراد و نظراتشون موجوده)

اقایی که شما باشی و میگی همه علوم تو قران هست من از الان تا دوهزار سال دیگه منتظر میمونم که شما از تو قران یک چیز کشف کنی (نه اینکه کشف شده ها رو به قران بچسبونی)

برادر من کلا یک چیز میگم کی ما رو استثمار یا استعمار کرده .... چرا همه چیز رو گردن دیگری میندازیم حکومت اسلامی و پیشرفته در دنیا چند تا داشتیم و داریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تصویر پاسخگوی اعتقادی

پاشخ :
با سلام وتشکر .
کمی انصاف داشته باشید و با سرعت مطمئنه در این مسیر حرکت نمایید .
در این باره جای سخن بسیار است ولی به اختصار باید : اسلام همواره مسلمانان را به فراگیری علوم وفتح قله‌های رفیع پیشرفت وترقی فراخوانده است. اسلام این قدرت را نیز داشت که تمدن سازی نموده وافکار عمومی را جذب نماید بنا بر این علل عقب ماندگی مسلمانان اسلام نیست.
در صدر اسلام مسلمانان آن چنان پشیرفت نمودند که بخش وسیعی از جهانیان را تحت تأثیر تمدن وفرهنگ خود قرار دادند وهمگان را به علم گرائی فراخواندند ودر فراگیری علوم مرزهای جغرافیای را نادیده گرفتند.
یکی از علل سرعت پیشرفت اسلام و مسلمانان این بود که در اخذ علوم و فنون و صنایع و هنرها تعصب نمی‌ورزیدند و علم را در هر نقطه و در دست هر کس می­یافتند، از آن بهره می‌گرفتند.
در احادیث نبوی، به این نکته توجه داده شده است که علم و حکمت را هر جا و در دست هر کس پیدا کردید آن را فرا گیرید. رسول اکرم فرمود: «کلِمَةُ الحِکمَة ضالةُ الموُمِنِ فَحَیثُ وَجَدَها فَهُوَ اَحَقُ بِها؛ همانا دانش راستین گمشده مومن است، هر جا آن را بیابد خودش به آن سزاوارتر است.»(۱)
در نهج?البلاغه آمده است: «الحِکمِةُ ضالةُ الموُمِنِ، فَخُذِ الحِکمَهَ وَ لَو مِن اَهلِ النًفاقِ ؛دانش راستین گمشده مؤمن است، پس آن را فراگیر و بیاموز و لو از مردم منافق.»(۲) و هم از کلمات آن حضرت است: «خُذُوا الْحِکمَةَ وَ لَوْ مِنَ المُشرِکینَ ؛حکمت را بیاموزید ولو از مشرکان. »(۳)
در روایات اسلامی، ائمه اطهار از حضرت مسیح نقل کرده اند که: «خُذُوا الحَقً مِنْ اَهْلِ الْباطِلِ وَ لا تَأْخُدُوا الْباطِلَ مِنْ اَهَلِ الحَقً وَ کونُوا نُقادَ الکلامِ؛ حق را (هر چند) از اهل باطل فرا گیرید و اما باطل را (هر چند) از اهل حق فرا نگیرید، سخن سنج و حقیقت شناس باشید. » (۴)
این روایت­ها زمینه وسعت دید و بلند نظری و تعصب نداشتن مسلمانان را در فراگرفتن علوم و معارف از غیر مسلمانان فراهم کرد. و از این رو مسلمانان اهمیت نمی‌دادند که علوم را از دست چه کسی می­گیرند و به وسیلة چه اشخاصی ترجمه و نقل می‌شود و به دست آنها می‌رسد، بلکه بر اساس آنچه از پیشوای عظیم الشأن خود آموخته بودند خود را به دلیل این که اهل ایمانند صاحب و وارث اصلی حکمت­های جهان می­دانستند، حکمت را نزد دیگران امری «عاریت» تصور می‌کردند.معتقد بودند که علم و ایمان نباید از یکدیگر جدا زیست کند؛ معتقد بودند که حکمت در محیط بی ایمانی غریب و بیگانه است. وطن حکمت قلب اهل ایمان است. بدیهی است که جمله: «کلِمَةُ الْحِکمَةِ ضالَهُ المؤمِنِ فَحَیثُ وَجدَها فَهُوَ اَحَقُ بِها» همه این معانی و مفاهیم را در بردارد. این بود که مسلمانان تمام همت و سعی شان این بود که بر علوم و معارف جهان دست یابند.
آری در آن روزی که اسلام و احکام قرآن عملا اجرا می‌گردید به خوبی نشان داد و اثبات کرد که چگونه می­تواند از عقب افتاده ترین ملتها نیرومندترین حکومت‌ها و متمدن ترین ملتها را به وجود آورد. روزی که مسلمانان در بغداد و اسپانیا بزرگترین دانشگاهها را دارا بودند، جهالت و خرافات بر سراسر جهان مغرب(اروپا و آمریکا) حکومت می‌کرد و حتی چندین قرن بعد از آن رجال و شخصیت‌های علمی را که تازه در مغرب زمین ظهور کرده بودند به جرم داشتن عقاید علمی زنده در آتش می‌سوزانیدند.در اینجا مناسب است مقداری از نقش اسلام و مسلمانان در تمدن را از زبان دانشمندان مغرب برای شما بازگو کنیم.
۱. دکتر گوستاولوبون، مستشرق و وزیر سابق فرانسوی می‌نویسد کتابهای پزشکی محمد زکریا رازی در دانشکده‌های پزشکی اروپا تا مدت زیادی جزء کتابهای درسی بود و می‌گوید کتابهای بوعلی به تمام زبانهای دنیا ترجمه شد و تا مدت شش قرن اصول و مبانی طب شناخته می‌شد.
۲. مسیوسدیو، مورخ مشهور فرانسوی می‌نویسد ترقی تمدن امروز اروپا مرهون دانشهایی است که اسلام در سراسر شرق و غرب منتشر ساخت و حقیقتاً باید اعتراف کرد که مسلمانان استادان اولیه ملل اروپا بودند.
۳. دنبورت می‌گوید باید اعتراف کرد که علوم طبیعی، فلکی، فلسفه، ریاضیات که در قرن دهم اروپا را زنده نمود از قرآن گرفته شده بلکه اروپا رهین ملت اسلام است.
اگر بخواهیم در این جهت وارد شویم سخن به درازا می‌کشد و از باب نمونه همین قدر کفایت می‌کند.آری، سیادت و آقائی و پیشتازی تمدن و انقلابات علمی و صنعتی تا آن هنگام منحصراً در اختیار مسلمانان بود که فقط قرآن بر آنها حکومت می‌کرد نه چیز دیگر. بدینسان علل عقب ماندگی مسلمانان را باید در عوامل دیگر جستجو کرد نه در اسلام .
اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیبی که هست از مسلمانی ماست
عوامل عقب ماندگی مسلمانان را می‌توان در موارد ذیل جستجو کرد:
۱.برداشت‌های انحرافی از آموزه‌های اسلام:
یکی از علل مهم عقب ماندگی مسلمانان در زمینه‏ های مختلف به ویژه علم نظامی و ظلمت، برداشت‏های انحرافی از آموزه‏ های دینی است، برخی تصور کرده‏اند که دین با علم و تکنولوژی مخالف بوده و اصولاً دین مردم را به آخرت گرایی فراخوانده است بر این اساس مسلمانان به جای پرداختن به علم و نوآوری‏های تکنولوژی، به مسایل فردی پرداختند. این نگرش و رویکرد موجب شد که مسلمانان از قافله علم و تمدن و عقب بمانند، حال آن که اسلام- همان گونه که اشاره شد- نه تنها با علم و تکنولوژی و فنون نظامی مخالف نیست، بلکه همگان را به یادگیری علم فرا خوانده و برای یادگیری علوم، مرز جغرافیایی نشناخته (۵) و از علم وحکمت به عنوان «گمشده مؤمنان» یاد کرده است.(۶) از سوی دیگر یادگیری برخی از علوم را واجب شمرده است.(۷) بهره‏گیری از علوم بود که مسلمانان در صدر اسلام، به پیشرفت‏های مهم علمی و تمدن دست یافتند.
۲. ترک جهاد وعدم تلاش برای توانمندی نظامی مسلمانان
قرآن با نگاهی جامع مسلمانان را فرا خواند که از قوّت و قدرت نظامی برخوردار باشید و سلاح‏های همسو با شرایط زمان را داشته باشید: «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّکمْ؛ در برابر آن‏ها (دشمنان) آنچه توانایی دارید از نیرو آماده سازید تا به وسیله آن دشمن خدا و دشمن خود را بترسانید.» (۸) یکی از عوامل مهم عقب ماندگی مسلمانان ترک جهاد و کوشش علمی و عملی است.
اسلام مسلمانان را به فعالیت و جهاد در زمینه‏ های مختلف فرا خواند.(۹) ولی مسلمانان دستورها و آموزه‏های دینی را فراموش کردند و به تن پروری پرداختند یکی از نویسندگان می‏نویسد: ... آری جهاد در صحنه‏های علمی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و نظامی به دست فراموشی سپرده شده و حُبّ نفس و عشق به دنیا و راحت‏ طلبی و کوته نگری و اغراض شخصی بر آن‏ها چیره شده، تا آن جا که کشتگانشان به دست خودشان بیش از کشتگانی است که دشمن از آن‏ها قربانی می‏گیرد (۱۰)
۳ . تلاش‌های تخریبی دشمنان :
یکی از عوامل مهم عقب ماندگی مسلمانان، دشمنان اسلام و مسلمانان می‏باشند، قدرت‏های بزرگ که تمدن و پیشرفت‏های مسلمانان را بر نمی‏تابیدند، سعی کردند که با بهره‏گیری از ابزار مختلف، عقب ماندگی را به مسلمانان دیکته‏ کنند. متأسفانه سیاست‏های استکبار با عدم خود باوری مسلمانان همسو شده و زمینه عقب ماندگی مسلمانان را افزایش داد. امروزه نیز استکبار جهانی پیشرفت‏های ایران اسلامی را بر نمی‏تابد، از این رو سعی می‏کنند با بهره ‏گیری از اهرم‏ های مختلف نگذارد که ایران قله‏ های رفیع علم و تکنولوژی را فتح کند.
برای پیشرفت جهان اسلام و دست یابی به تمدن بزرگ اسلامی لازم است که مسلمانان به هویت اسلامی خویش برگشته و دستورها و آموزه‏های دینی را در خصوص علوم نظامی، اقتصادی و... رعایت کنند. از سوی دیگر شجره طیبه خود باوری را تقویت نمایند و بدانند که اسلام با علم و صنعت مخالف نیست و در اسلام هم سعادت دنیا و هم سعادت آخرت مسلمانان لحاظ شده است.
۴. حکومت‏های وابسته‏ در کشورهای اسلامی :
یکی از عوامل مهم عقب ماندگی مسلمانان حکومت‏ها هستند که تحت تأثیر دشمنان خارجی قرار گرفته موجب شدند که مسلمانان از پیشرفت‏های علمی و صنعتی محروم شوند، زیرا برخی از حکومت‏های جهان اسلام بقا و دوام خویش را در عقب ماندگی فرهنگی و تضعیف استعداد و قابلیت‏های مسلمانان جستجو می‏کردند.
۵. اختلافات و چند دستگی‏ها ی مسلمانان
از سوی دیگر جنگ‏های داخلی جهان اسلام و جنگ‏های گروهی و فرقه‏ای در کشورهای اسلامی نیز موجب شد که مسلمانان از پیشرفت‏های علمی و صنعتی بی بهره شوند. (۱۲)
پی‌نوشت‏ها:
۱. بحارالانوار چاپ آخوندی، ج ۲، ص ۹۹.
۲. نهج?البلاغه حکمت ۸۰.
۳. بحار، ج ۲، ص ۹۷.
۴. بحار، ج ۴، ص ۹۶.
۵ . محجة البیضاء، ج ۱، ص ۹۱، بحار الانوار، ج ۱، ص ۱۷۷.
۶ . بحار الانوار، ج ۱، ص ۱۶۸.
۷ . بحار الانوار، ج ۱، ص ۱۷۷، مستدرک الوسایل، ج ۳، ص ۱۷۴.
۸ . انفال (۸)، آیه ۶۰، تفسیر نمونه، ج ۷ ص ۲۲۰.
۹ . تفسیر نمونه، ج ۱۶، ص ۳۵۰ - ۳۵۱.
۱۰. برای توضیح بیش تر به این کتاب‌ها مراجعه نمایید: تمدن اسلام و عرب، گوستاولوبون؛ تاریخ تمدن، ویل دورانت؛ تمدن اسلامی از زبان بیگانگان، محمد تقی صرفی؛ تاریخ تمدن اسلام، جرجی زیدان؛ نقش مسلمانان در پیشرفت علوم؛ رمز عقب ماندگی ما، شکیب ارسلان؛ اسرار عقب ماندگی شرق، ناصر مکارم شیرازی؛ احیای تفکر اسلامی، شهید مطهری.

نظرات