ولایت چیست؟

ولایت چیست؟

ولایت به معنای سرپرستی است و نیاز  انسان در جامعه به سرپرست به اشکال متفاوتی می تواند تبیین شود:

۱- زندگی جمعی انسان ها، با وجود سلیقه ها، تفکرات و خواسته های بسیار متفاوت، نیاز به یک عنصر تعادل بخش دارد تا وحدت رویه ای به وجود آورده و نگذارد تفاوت ها به صورت مضر در بیایند. در واقع هر جامعه ای به رهبر نیاز دارد تا انسان ها با استعدادهای متفاوت، همه در یک مسیر گام بردارند. و بتوانند در کنار یکدیگر به سعادت هم کمک کنند. این رهبر همان سرپرست جامعه است.

۲- منفعت طلبی  انسان ها سبب می شود که به دنبال به کار گیری یکدیگر باشند و هر کس به نوعی مایل است دیگران را در جهت اهداف خود، مورد استفاده قرار دهد. اگر قدرت اشخاص، معیار این به کار گیری باشد، جامعه به جنگل تبدیل می شود که قدرت مند تر همگان را به استضعاف می کشاند. و راه جلوگیری از ظلم این است که نظام عادلانه و حکیمانه ای در جامعه برقرار شود، تا انسان ها به جای استثمار شدن، به یکدیگر سود برسانند و طبیعی است که نظام جاری در جامعه نیاز به گردانندگانی دارد که هر کدام می توانند با معیار و ضابطه ای منطقی، دارای سرپرستی می شوند و در سیستم گردانندگان نیز سلسه مراتبی وجود دارد که بالاترین فرد، دارای بالاترین توان سرپرستی است.

 

۳- از آنجا که انسان ها همه مملوک خدای متعال هستند، هر نوع تصمیم گیری موثر درباره دیگران نیاز به اذن الهی دارد. و خدای متعال این اذن را به ولی خود داده و او را دارای سمت ولایت کرده است. تصمیم گیری ها نیز امری ناگزیر هستند. مثلا هر جامعه سیستم قضایی ای دارد که درباره جان و مال و ناموسی دیگران تصمیم می گیرد.

 

۴- در بین انسان ها،  علم به یک میزان وجود ندارد. و طبق اعتقادات ما، کسانی هستند که به علم الهی متصل هستند و سعادت و شقاوت ما را حتی از خودمان نیز بهتر می دانند. خدای متعال به چنین کسانی ولایت داده تا ما را به سمت سعادتمان رهنمون کنند. و در زمان فقدان این رهبران معصوم در جامعه، کسی که نزدیکترین شرایط را به آنها دارد، سمت ولایت را عهده دار می شود.

 

نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که حقیقت ولایت در هر جامعه ای وجود دارد. تنها اسم ها و معیارهایش فرق می کند. ولایت می تواند در اصل شأن یک قانون باشد. همان گونه که در اسلام، ولایت از جانب قوانین دینی تعیین می شود و اشخاص تنها مجری آن می شوند به و همین دلیل هم گفته اند: ولایت فقیه، ولایت فقه است. در واقع در این جا ولایت شأن قانون است، و چون قانون محتاج مجری است به نوعی ولایت به شخص سرایت می کند.

و ممکن است در یک جامعه کسی ولایت را به دست بگیرد و امیال خود را میزان سرپرستی قرار دهد همان گونه که در حکومت های دیکتارتوری داریم.

یا اینکه نظر انسانها به قانون تبدیل شود و کسانی برای اجرای این قوانین دارای توانایی ها و قدرت ها شوند. که ولایت در اختیار آنها قرار گیرد که قانون بشری مشکلات خاص خود را دارد.

نظرات