قرار دادن اثرات بسیار برای حج و رکن کردن آن برای اسلام، بی عدالتی در حق افراد فقیر و ناتوان نیست؟

اسلام

اولا روشن است که حج برای افراد ناتوان واجب نیست. و تنها در صورت استطاعت و توان برگزاری آن بر مسلمانان واجب می شود:
«وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبیلاً[آل عمران/۹۷] و براى خدا بر مردم است كه آهنگ خانه (او) كنند، آنها كه توانایى رفتن به سوى آن دارند.»

و این استطاعت نیز ابعاد مختلف مالی، بدنی و زمانی را شامل می شود. و برای کسانی که استطاعت ندارند، عزم و اراده انجام حج، در صورت محقق شدن شرایط آن کفایت می کند.

ثانیا دستورات اسلام، منحصر به حج نیست و ثواب و وعده مغفرت و امثال آن در حج خلاصه نشده است. بلکه خدای متعال برای هر کس با هر شرایطی، مناسکی قرار داده است که با انجام آن بتواند به رضوان الهی نائل شود:

«فقراء به حضرت رسول صلى اللَّه علیه و آله عرض كردند: توانگران همه بهشت را در اختیار خود گرفتند، آنها حج بجا مى‏آورند و به عمره مى‏روند و صدقات مى‏دهند در حالى كه ما توانایى نداریم این كارها را انجام دهیم. رسول خدا در پاسخ آنها فرمود: هر كس از شما كه صبر داشته باشد و براى رضاى خدا جزع و بى‏تابى نكند براى آنها سه چیز خواهد بود كه اغنیاء از آنها بهره‏ اى ندارند،  اول در بهشت اطاقى هست كه اهل بهشت به آن نگاه مى ‏كنند همان گونه كه اهل زمین به ستارگان مى‏ نگرند. كسانى وارد این اطاق مى ‏شوند كه پیامبر فقیر و یا شهید فقیر و یا مؤمن فقیر باشند، دوم اینكه فقراء پانصد سال قبل از اغنیاء وارد بهشت مى‏ گردند، سوم اینكه هر گاه غنى بگوید: سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله الا للَّه و اللَّه اكبر و فقیر هم مانند این را بگوید غنى به فقیر نخواهد رسید، اگر چه ده هزار درهم انفاق كند و همین گونه است همه كارهاى نیك، در این هنگام فقراء راضى شدند.»[۱]
و فقراء می تواند آثار حج را با انجام اعمال ساده تری، به دست آورند: پیامبر (ص) فرموده اند، نماز جمعه، حج فقرای امت است.[۲]

نکته ای که بسیار باید به آن توجه کرد، اینکه اصل و اساس عبودیت است. و انسان می تواند عبودیت را در هر شرایطی انجام دهد. از سویی نیز عبادتی که خالی از عبودیت باشد، هیچ ثمره ای برای صاحبش نخواهد داشت. یعنی اعمالی مانند حج و نماز و ... کالبدی هستند که روح آنها اطاعت از دستور الهی و بندگی اوست. بدون وجود این روح، خدا عبادت هیچ عابدی را قبول نمی کند. و کسی که روحیه عبودیت را دارد، در هر شرایطی می تواند آن را محقق کرده و خدای متعال نیز آثار و برکات روحیه عبودیت را به بنده خود خواهد چشانید.
چه بسا حج ها، که هیچ ارزشی برای صاحب خویش به همراه نیاورد. ابو بصیر در سفر حج، به حضرت باقر (ع) عرضكرد: چقدر حاجى زیاد است و صداى داد و فریاد همه جا را گرفته. حضرت (ع) فرمود:  نه داد و فریاد زیاد است ولى حاجى چقدر كم است. علاقه دارى راستى سخن مرا با چشم خود ببینى. در این موقع با دست روى دو چشمم كشید و دعائى خواند بینا شد. فرمود اكنون نگاه كن بحاجیها. نگاه كردم دیدم بیشتر مردم بشكل بوزینه و خوك هستند مؤمن چون ستاره درخشان در شب تار در میان آنها از دور دیده‏ مى ‏شود.[۳]
و چه بسا حجی که ترک شده، اما اوج بندگی را به تصویر کشیده است. حجی که اباعبدالله الحسین (ع) ترک کرد، همراه فضیلت و مقامی برای ایشان شد که هرگز نمی توانیم آن را در تصور خویش جای دهیم.

[۱]. أمالی الصدوق، ص۷۱، المجلس السابع عشر.
[۲]. النوادر للراوندی، ص۴۶.
[۳]. بحار الأنوار ، ج‏۲۷، ص: ۳۰.

نظرات