قرآن امر کرده در دعا غیر خدا را نخوانیم، چرا ما غیر خدا را می خوانیم؟

غیر خدا

شکی نیست که خواندن "من دون الله" جایز نیست و قرآن کسانی که "من دون الله" را می خوانند مذمت می کند.

«قُلْ أَ رَأَیْتُمْ شُرَكاءَكُمُ الَّذینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونی‏ ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ[فاطر/۴۰] بگو این شركایى كه به جاى خدا مى ‏خوانید به من بگویید ببینم چه چیزى از زمین را آفریده‏ اند؟»

اما "من دون الله" چه معنایی دارد؟ آیا هر اسمی جز اسم "الله" و سایر نام های او "من دون الله" شمرده می شود؟

قرآن می گوید "من دون الله" سرپرستی وجود ندارد:

«لا یَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَ لا نَصیراً[نساء/۱۷۳] براى خود، غیر از خدا، سرپرست و یاورى نخواهند یافت.»

و هر کسی که " من دون الله" را سرپرست خود بگیرد، مانند عنکبوتی است که سست ترین خانه ها را دارد:

«مَثَلُ الَّذینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ[عنکبوت/۴۱] مثَل كسانى كه غیر از خدا را اولیاى خود برگزیدند، مثَل عنكبوت است كه خانه ‏اى براى خود انتخاب كرده.»

و از سویی قرآن غیر الله را سرپرست بر حق و لازم معرفی می کند:

«إِنَّما وَلِیُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ[مائده/۵۵] سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها كه ایمان آورده ‏اند همانها كه نماز را برپا مى ‏دارند، و در حال ركوع، زكات مى‏ دهند.»

کسی که به دنبال حقیقت است، با دقت در همین آیات می یابد که منظور از " من دون الله" هر اسمی غیر از اسم خدا نیست، بلکه هر امری است که در عرض خدا قرار گرفته و خواندن او با خواندن خدای متعال منافات دارد.

«وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً وَ ما لَیْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ[حج/۷۱] آنها غیر از خداوند، چیزهایى را مى‏ پرستند كه او هیچ گونه دلیلى بر آن نازل نكرده است، و چیزهایى را كه علم و آگاهى به آن ندارند!»

اما کسانی که تمسک به آنها، در طول تمسک به خدای متعال قرار گرفته، یعنی تمسک به آنها، در مسیر تمسک به خدای متعال است، و دلیل منطقی برای تمسک به آنها وجود دارد، "من دون الله" شمرده نمی شوند. مانند رسول (ص) که مومنان باید برای کسب مغفرت او را بخوانند و واسطه اش قرار دهند:

«لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً[نساء/۶۴] اگر این مخالفان، هنگامى كه به خود ستم مى‏ كردند (و فرمانهاى خدا را زیر پا مى‏ گذاردند)، به نزد تو مى‏ آمدند و از خدا طلب آمرزش مى‏ كردند و پیامبر هم براى آنها استغفار مى ‏كرد خدا را توبه پذیر و مهربان مى‏ یافتند.»

برای همین قرآن برای شرک باطل، قید عدم داشتن دلیل را ذکر می کند:

«تُشْرِكُوا بِاللَّهِ ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً[اعراف/۳۳] چیزى را كه خداوند دلیلى براى آن نازل نكرده، شریك او قرار دهید.»

و در جایی که دلیل الهی وجود دارد، نامی غیر خدا می تواند در کنار نام خدا قرار گیرد و هیچ باطلی نیز رخ ندهد. که در قرآن مکرر نام رسول (ص) در کنار نام خدا قرار گرفته است:

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ منکم[نساء/۵۹] اى كسانى كه ایمان آورده ‏اید! اطاعت كنید خدا را! و اطاعت كنید پیامبر خدا و اولو الأمر [اوصیاى پیامبر] را!»

این کار هیچ اشکالی ندارد، چرا که رسول (ص) جدای از خدا و "من دون الله" شمرده نمی شود:

«مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ[نساء/۸۰] کسى كه از پیامبر اطاعت كند، خدا را اطاعت كرده»

بنابراین خواندن غیر خدا با خواندن "من دون الله" فرق می کند و "من دون الله" جایی است که مسیری غیر الهی پیموده می شود. اما آنجا که مسیر، مسیر الهی است، غیر الله، شرک نیست. همانگونه که در طواف به دور کعبه، دچار شرک نیستیم. و همانگونه که در بوسیدن حجر الاسود، به دنبال غیر خدا نبوده ایم و همه اینها در دین ما، جزئی از پرستش الله است.

دیدگاه‌ها

یک کلمه از ایه ۵۹ سوره نساء را جا انداختی و در ترجمه از جای خالی اون کلمه نهایت استفاده را برده اید و اما کلمه منکم یعنی اولیای از خودتان نه از گذشتهگان

تصویر شهر سوال

با عرض سلام
در هیچ لغت نامه ای، منکم به معنای معاصران معنا نشده است! منکم یعنی اینکه آنها نیز انسان هستند و بشری مانند شما هستند که ولایت یافته اند. و این کلمه تغییری در مطلب مد نظر این بحث ایجاد نمی کند.
اصل مطلب این است که توسل منافاتی با توحید ندارد. و اگر شما نسبت به زمان بسیار حساس هستید، توجه فرمایید که هر زمانی امامی دارد و امام مهدی (عج) هم عصر ماست.

با تشکر از قسمت اول جواب که بسیار ظریف و زیبا بیان شده اما اگر در یاری و استعانت خواستن بگوییم این میشود من دون الله و آن نمیشود و در کنار خداوند، مخلوقش را قرار دهیم، آیا در این صورت پیمان "ایاک نعبدو و ایاک نستعین" را فراموش نکرده ایم؟ تمام آیات که دراین خصوص گفته اید اشاره به اطاعت و تعلیم گرفتن از پیامبر دارد و نه استعانت از ایشان. پیامبر و امامان فقط راهنما هستند و نه آنگونه که شما فرمودید واسطه بین خالق و مخلوق. آیا اینطور نیست

تصویر شهر سوال

با عرض سلام
تمام نوشته فوق برای این بود که عرض کنم "من دون الله" به معنای مخلوق نیست! بلکه به معنای کس یا چیزی است که در عرض خدا یعنی در مقابل او قرار بگیرد. و هر کس یا چیزی که در مقابل خدا نباشد بلکه مرضی خدا باشد، "من دون الله" نیست. همان گونه که با چنگ زدن به پرده خانه کعبه یا بوسیدن حجر الاسود به "من دون الله" تمسک نکرده ایم. بلکه به خدا تقرب جسته ایم.
آیات نیز مثال هایی بوده اند که برای توضیح مطلب فوق از آن کمک گرفته ایم. لطفا یک بار دیگر تامل بفرمایید. بنده مثال سرپرست را عرض کرده ام که یک آیه می گوید سرپرستی جز خدا نباشد و در آیه دیگر در کنار خدا، کسان دیگری را سرپرست معرفی می کند و همین توضیح روشنی است برای معنای "من دون الله"

در واقع این نوشته توضیح معنای "من دون الله" است! نه توضیح معنای استعانت یا واسطه معرفی کردن مخلوقات

ببخشید من یک سوال داشتم در در آیه ۵۵ سوره مائده دو تا حرف "و" وجود داره چرا اولی رو همون "و" ترجمه کردید (کسانی که نماز می خوانند "و" ....) اما دومی رو "و در حالی" ترجمه کردید ("و در حالی" که رکوع کرده اند زکات می دهند)
خیلی خیلی خیلی متشکرم

تصویر شهرسوال

با سلام و ادب
علت اين است که در اينجا واو و جمله حاليه است. لذا اينگونه معنا مي شود.
/۳۷۴۶۶۹/

دوست عزیز شما نوشته اید :وقتی می گویم که اولیاء الله (رسول الله و ائمه ) من دون الله نیستند در حالی که خداوند اولیا الله را من دون الله می نامد چرا که در ایات زیر خداوند صریحا حضرت عیسی را من دون الله می نامد و می فرماید مالک هیچ نفع و ضرری برای شما نیست متاسفانه از موارد سولت مغز غلو درباره شخصیتهای دینی است. یکی از ویژگیهای احساسات اسطوره سازی است، ساختن انسانهای مافوق بشر
«مالمسیح ابن مریم الارسول قد خلت من قبله الرسل و امه صدیقه کانا یا کلان طعام انظر کیف نبین لهم الایات ثم انظر انی یوفکون
قل اتعبدون (من دون الله ) ما لایملک لکم ضراً ولانفعا و الله هو السمیع العلیم
قل یا اهل کتاب لا تغلوا فی دینکم غیرالحق و لا تتبعوا اهواء قوم قد ضلوا من قبل و اضلوا کثیرا و ضلوا عن سواء السبیل.
نیست مسیح فرزند مریم مگررسول که فبل از او هم رسولانی بوده اند
و مادرش زنی راستگواست که هردوی انها غذا می خوردند ببین چگونه ایات را شرح می دهیم سپس ببین انها به کجا برمی گردند
بگو ایا غیر خدا را می پرستید که مالک هیچ نفع یا ضرری برای شما نیستند و خداوند اوست شنوا و دانا
بگو ای اهل کتاب در دینتان به ناحق غلو نکنید وپیروی نکنید از احساسات قومی که قبل از شما گمراه شدند و عده زیادی را گمراه کردند و از راه مستقیم گمراه گشتند
نکته اول:
در این آیه یکی از فجایع مهمی را که احساسات در طول زندگی بشر مرتکب شده را به ما هشدار میدهد
دست بردن احساسات در کتاب خدا و تغییر کتاب خدا به میل خود و تفسیر کتاب خدا طبق هوای نفس
بدون علم به اصول حاکم بر کتاب خدا.
بدون علم به محکمات و متشابهات، علم به محکم و مفصل ناسخ و منسوخ، متشابهاً مثانی، تبدیل آیه در مکان ایه، تبدیل عادات در قرآن بدون علم به القائات مغز شیطانی و...

نکته دوم:
دومین هشدار در این آیات این است که شخصیتهای دینی را از حد یک انسان فراتر نبریم و به آنان از دید عقل بنگریم نه از دید احساسات.
چرا که یکی از بُرنده ترین سلاحهای احساسات اسطوره سازی و ساختن انسانهای افسانه ایست و نسبت دادن قدرتهای افسانه ای به آنان است
با کمی دقت در این ایه می بینیم که مسیح رسولی مانند دیگر رسولان است او و مادرش هر دو غذا می خورند
میدانید چرا خداوند این نکته را مطرح کرده چون هر کس غذا بخورد به دستشویی می رود
آیا کسی که به دستشوئی می رود با خدائی که جهان را آفریده و هیچ همانندی ندارد برابر است آیا سزاوار است ما کسی را که به دستشویی می رود به مقام ربوبیت برسانیم
گمان نکنید در این آیه فقط منظور مسیح و مادرش است. منظور آن علی هم هست که اگر سرچشمه بقاء را بگیرد اثر از بقاء نماند
همان علی که اگر جبرئیل بالش را زیر شمشیرش نمی گرفت کره زمین را دو تکه می کرد
من نمی دانم زمانی که این مسیح و علی در دستشوئی مشغول استبراء بودند
چه کسی آسمانها و زمین و کهکشانهای عظیم و کهکشانهایی که حتی با تلسکوپ هابل نمی توانیم ببینیم را هدایت و ابقاء می کرد
و نمی دانم در حق این افراد چه بگویم جز نفرین خود علی را:
الهم انی بریٌ من الغلاة کبراة عیسی بن مریم عن النصاری الهم اخذلهم ابدا ولاتنصر منهم احدا:
خدايا من ازغلوكنان بيزارم انچنانكه بيزاري جست مسيح پسرمريم ازنصارا خدايا انان را تا ابد خواركن وهيچ يك ازانان را ياري مفرما
وسفارش فرزندش صادق الائمه را درباره این شیاطین انس:
احذروا علی شبابکم الغلاة لاتفسدونهم
فان الغلاة شر خلق الله یصغرون عظمة الله و یدعون ربوبیة لعبادالله،
والله ان الغلاة شر من الیهود والنصاری والمجوس والذین اشرکوا
ثم قال: الینا یرجع الغالی فلا نقبله و بنا یلحق المقصر فنقبله
فقیل له کیف ذلک یابن رسول الله قال:
لان الغالی قد اعتاد ترک الصلوة و الزکوة والصیام و الحج ولا یقدر علی ترک عادته و علی رجوع الی طاعة الله عزوجل
و ان المقصر اذا اعرف عمل و اطاع :
مواظب باشيد برجوانانتان تا غلوكنندگان انها را فاسد نكنند
همانا غلوكنندگان بدترين خلق خدا هستند كوچك مي كنند عظمت خدا را ودعوي اعمال خدائي مي كنند براي بندگان خدا
سوگند به خدا كه غلوكنندگان بدترهستند ازيهود ونصارا ومجوس ومشركان
سپس فرمود:
به سوي ما برمي گردد غلوكننده پس ما اورا قبول نمي كنيم وبه ما ملحق مي شود كوتاهي كننده پس اورا مي پذيريم
گفته شد به او علت چيست اي فرزند رسول خدا
فرمود: براي انكه غلوكننده قادراست برترك نمازوزكات وروزه وحج اما قادرنيست برترك عادتش وبرگشتن به اطاعت كردن ازخداوند مقتدروگرامي
واما كوتاهي كننده چون به شناخت برسد عمل مي كند واطاعت مي كند.

تصویر soalcity

با عرض سلام
بخشی از مطالبتان کاملا صحیح است. ما شیعیان اعتقاد راسخ به سخنان اهل بیت داریم. و به گفتار حضرت علی (ع) و امام صادق (ع) درباره غلو کنندگان ایمان داریم. و به همین دلیل سخنانی مثل دو تکه شدن زمین با ضربت شمشیر حضرت علی (ع) و ... را ظلالت می دانیم.
اما یک عاقل هرگز برای فرار از افراط، خود را دچار تفریط نمی کند. در حالی که شما برای فرار از افراط، چنان به تفریط پناه برده اید که صریح آیه قرآن را متوجه نشده اید!
قرآن هرگز نگفته است که شخصیت های دینی را هرگز از حد یک انسان فراتر نبرید! بلکه قرآن آنها را رسول الهی می داند که فرقشان با سایر مردم، در ارتباط خاص با خدای متعال است. همان ارتباطی که سبب ظهور معجزات متعدد به دست آنها می شود. مثل معجزاتی که قرآن برای همین حضرت مسیح ذکر میکند. و کارهایی مثل زنده کردن مرده به او نسبت می دهد که هیچ انسان دیگری نمی تواند انجام دهد!
همچنین درباره تعبیر من دون الله نسبت به حضرت مسیح، باید دقت کنید، اگر مسیح پرستیده شود و ثالث از ثلاثه شود، قطعا این مسیح، من دون الله خواهد بود. اما آن جایی که مسیح یا سایر انبیاء در جایگاه واقعی خود دیده شوند، از خدای متعال جدا نیستند. بلکه اطاعت از آنها، عین اطاعت از خداست.
پس احساسات و هوای نفس خود را کنار گذاشته و با منطق بنگرید تا سخن صحیح را دریابید. و الا حتی متوجه کلامی که خودتان نقل می کنید نخواهید شد که طبق نوشته های خودتان، غالی کسی است که نماز و روزه و ... را ترک کرده است.

مستقیم برید نزد خدا و به هیچکس متوسل نشوید اگر درخواستتان عملی باشد او بهتراز همه می پذیرد. ادعونی ......(فهمیدی)

تصویر soalcity

سلام
و اگر خود خدا گفت به در خانه فلانی بروید؟
قرآن بخوانید تا داستان شیطان را بفهمید که حاضر بود در مقابل خدا سجده کند، اما حاضر نبود در مقابل آن کسی که خدا او را واسطه قرار داده، خضوع کند، بنگرید سرنوشت شیطان چه شد.

حرف شما متین.. ولیکن خدا هرگز به انسان دستور نداده که برای استجابت دعا غیر از خودشو بخونیم و هرگز هم دستور نداده که کسی جز اونو بپرستیم...
همه بندگانش می‌فرماید : وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعان (سوره البقرة ،آیه ۱۸۶): و چون بندگان من از تو سراغ مرا می‌گیرند بدانند که من نزدیکم و دعوت دعاکنندگان را اجابت می‌کنم البته در صورتی که مرا بخوانند ؛" ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ "(سوره مؤمن آیه ۶۰): با دعا کردن خودتان را مورد اجابت من قرار دهید.
خدای شنوا برای شنیدن دعای بندگانش واسطه ای قرار نداده... ولیکن مشتی گناهکار که خودشنو دور از خدا میبینند به مخلوقات خدا متوسل میشن..

تصویر soalcity

خوب است سعی کنیم در جای که علم کافی نداریم، اظهار نظر نکنیم. دستور به توسل آیه صریح قرآن است:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ (۳۵ مائده) اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد! و وسيله‏اى براى تقرب به او بجوئيد.
و توسل هیچ ربطی به پرستیدن وسیله ندارد. و بعید می دانم که خود شما در زندگی تان و در عمل توسل را رد کنید. حتما وقتی مریض می شوید، به دکتر می روید. و ... اما ظاهرا فقط در امور مادی توسل را قبول دارید.

در این آیه که درباره حضرت مسیح گفتید منظور از من دون الله حضرت مسیح نیست بلکه آن مسیح ساختگی است که نصاری به آن اعتقاد پیدا کردند و آن را خدا دانستند

در این باره آیه دیگری در قران در ارتباط با کسانیکه پیامبران و فرشتگان الهی را میپرستیدند نیز وجود دارد که (سبحان الله!!!) خداوند متعال فرق پرستش آنان را با توسل و تمسک به آنان برای رسیدن بخدا در ادامه توضیح داده است و جواب شما به وضوح در آن داده شده است:

آیات ۵۶ و ۵۷ سوره ی مبارکه اسراء :
قُلِ ادْعُواْ الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلاَ يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلاَ تَحْوِيلًا ----
أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ----

به معنی هر دو آیه به خوبی دقت کنید :
بگو كسانى را كه به زعم(پندار) شما (من دون الله = از غیر خدا) هستند را بخوانيد [آنها] نه اختيارى دارند كه از شما دفع زيان كنند و نه [آنكه بلايى را از شما] بگردانند----
آنها كساني هستند كه خودشان وسيله ‏اي (براي تقرب) به پروردگارشان مي‏طلبند، وسيله‏اي هر چه نزديكتر، و به رحمت او اميدوارند و از عذاب او مي‏ترسند چرا كه همه از عذاب پروردگارت پرهيز و وحشت دارند.

اینجا اگر دقت کنید گفته شده "به زعم شما" یعنی شما فکر میکنید آنها از غیر خدا هستند و آنها را میپرستید در حالی که از غیر خدا نیستند و آنها خود برای رسیدن به خدای متعال توسل میکنند و "وسیله ای هر چه نزدیکتر" مانند وجود مبارک پیامبر اعظم را میجویند تا او که وجیه عند الله است برایشان شفاعت کند
آیا با وجود آیه ای با این حد وضوح بحثی راجع به اینکه در آیه دیگر هم به زعم مردم عیسی از غیر خداست باقی میماند؟

ضمنا در آیات اینچنینی عبارت "من دون الله" آورده شده است نه "دون الله" ... من دون الله با دون الله فرق دارد... اولی "از غیر خدا" و دومی "غیرخدا" است
حال نظر یکی از بزرگترین علمای اهل سنت را راجع به این آیه میخوانیم :
آقای آلوسی از علمای بزرگ سلفی و متوفای ۱۲۷۰ در ذیل همین آیه می‌گوید: این آیه در رابطه با کسانی است که حضرت عیسی و عزیر پیامبر و ملائکه را می‌پرستیدند، در حالی که این پیامبران هنگامی که می‌خواستند از خداوند بزرگ فیض بگیرند، پیامبر مکرم اسلام(ص) را واسطه فیض بین خود و خدا قرار می‌دادند.

در ادامه خاطرنشان می‌شود پیامبر اکرم(ص) نه تنها واسطه فیض برای دیگر پیامبران، بلکه برای تمام موجودات بوده‌اند و هر موجودی بخواهد از خدای عالم فیض بگیرد، به پیامبر اکرم(ص) متوسل می‌شود، زیرا قبل از خلقت حضرت آدم خداوند نور پیامبر اعظم را آفریده بودند و تمام پیامبران ایشان را واسطه دریافت فیوضات الهی قرار داده بودند.

و ما ارسلناک الا رحمة لالعالمین
ما تو را نفرستادیم جز اینکه مایه رحمت برای همه جهانها(همه موجودات) باشی
که این عالمین هم این دنیا است هم آخرت هم برزخ هم جهان های قبل و بعد و غیره

اگر بگوئیم مسیح یا حضرت محمد ص "من دون الله" یعنی "از غیر خدا" هستند نعوذا بالله مرتکب کفر شده ایم یعنی قبول نداریم اینها از طرف الله سبحانه و تعالی فرستاده شده باشند.

موفق باشید

آفرین بر ریزبینی یا بهتر بگویم ساده بینی شما نسبت به کلام قرآن، آن را آنقدر پیچیده و مبهم ندیدید که حتی خودتان را هم گمراه کنید.
به راستی که هدایت در سادگیست. به همین دلیل است که به آن، راه راست یا صراط مستقیم می گویند. و در این کلمه عبرتیست برای متفکران.
به راستی راه توسل به ائمه در پرستش خدا مستقیم تر است یا راه ارتباط مستقیم با الله؟؟؟

تصویر پاسخگوی اعتقادی

پاسخ :
باسلام وتشکر .
در این رابطه به دو نکته دقت نماید :
الف - از بررسی آیات قرآن استفاده می‏شود، مقصود از "صراط مستقیم" طریق خداشناسی و دین و پای بند بودن به انجام دستور خدا است . مقصود از صراط مستقیم، دین و آئین الهی است، و انحراف از جاده دین، گمراهی و ضلالت است. قرآن از راه حق تعبیر به "صراط مستقیم" کرده ، از این نظر که راه راست نزدیک‏ترین راه به مقصود است.
علامه طباطبایی درباره مزایا و خصوصیات صراط مستقیم گفته است: معلوم می‏شود که صراط مستقیم حافظ و جامع تمامی سبیل‏ها و راه‏های به سوی خدا است، یعنی در واقع هر سبیلی به مقداری که از حقیقت صراط مستقیم برخوردار است، به خدا می‏رساند ،در حالی که صراط مستقیم بدون هیچ قید و شرط انسان را به خدا می‏رساند . به همین جهت است که خداوند آن را به این نام خوانده است زیرا (صراط) فقط به راه های روشن گفته می‏شود و ماده اصلی آن به معنای بلعیدن است ،گویا چنان رهروان خود را در خود فرو می‏برد که احتمال هرگونه انحراف و خروج از جاده را درباره آنان معدوم می‏سازد.(۱)
"صراط" یعنی راه روشن‌، و "مستقیم‌" به معنای چیزی است که بخواهد روی پای خود بایستد یا قابل تغییر و تخلف نباشد. پس "صراط مستقیم‌" یعنی صراطی که در هدایت مردم و رساندن آن‌ها به سوی هدف و مقصدشان‌، تخلف نکند، و صد در صد نتیجه‌بخش باشد. در روایات اهل‌بیت و کلام مفسران‌، صراط مستقیم به اسلام‌، قرآن‌، پیامبر و امامان‌ و یا آیین "الله" تفسیر شده است که بازگشت به همین معنا دارد. امام صادق‌ فرمود:
"صراط مستقیم‌، طریق به سوی معرفت خدا و دو صراط است‌: یکی صراط در دنیا و دیگری در آخرت‌; امّا صراط در دنیا امامی است که اطاعتش بر آفریدگان واجب شده‌، صراط در آخرت‌، پلی بر روی جهنم است‌." هر کسی در این جهان از امام بر حق پیروی نماید و از راهنمایی‌های او بهره‌مند شود، از روی پلی که روی جهنم زده شده است، به راحتی عبور می‌نماید . هر که از امام بر حق پیروی نکند، از روی پل به جهنم سقوط می‌کند." (۲)
درخواست صراط مستقیم از طرف مؤمنان به این معناست که هر چند ممکن است فردی در این شرایط مؤمن باشد، ولی هر لحظه با تغییر عوامل و شرایط ممکن است این نعمت از او سلب‌، و از صراط مستقیم خارج و به گمراهی کشیده شود; در این درخواست از خداوند می‌خواهد که او را در این راه ثابت ‌قدم نگه دارد. بنابراین‌، "اهْدِنَا الصِّرَ َطَ الْمُسْتَقِیم‌" گفتن مؤمنان‌، تحصیل حاصل نخواهد بود.
چنان که در روایتی حضرت علی(ع)‌در تفسیر "اهْدِنَا الصِّرَ َطَ الْمُسْتَقِیم‌" می‌فرماید: یعنی توفیقی که در گذشته به ما دادی تا بر صراط مستقیم باشیم و تو را اطاعت کنیم‌، در آینده نیز برای ما پایدار بدار.(۳)
در کتاب معانى از امام سجاد روایت آورده : بین خدا، و بین حجت خدا حجابى نیست، و خدا از حجت خود در پرده و حجاب نیست، مائیم ابواب خدا، مائیم صراط مستقیم، مائیم مخزن علم او، مائیم زبان و مترجم‏هاى وحى او، مائیم ارکان توحید، مائیم گنجینه اسرار خدا.
ابن عباس در ذیل آیه: (اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ) گفته: یعنى اى بندگان خدا، بگوئید: خدایا ما را به سوى محبت محمد و اهل بیتش ارشاد فرما.
علامه طباطبایی در المیزان می گوید: در این معانى روایات دیگرى نیز هست، این روایات از باب جرى، یعنى تطبیق کلى بر مصداق بارز و روشن آن است، مى‏فرمایند که مصداق بارز صراط مستقیم، محبت آن حضرات است (۴)
ب - با عنایت به نکته اول و مشخص شدن مفهوم و مصداق صراط المستقیم باید گفت : هرگز ارتباط با خدا منافات با توسل به ائمه ع نیست بلکه آن ارتباط مستقیم از طریق توسل تامین می شود دقت نماید :
به طور کلی توسل نسبت به اهل بيت(ع) به دو صورت صحیح است :
۱- اينكه شخص، بر آورده شدن حاجتي را از خداوند طلب كند و فقط از ائمه بخواهد استجابت آن دعا را از خدا بخواهند؛ همان گونه که در بسیاری از مواقع شخصی دعا می کند و از جمع می خواهد در برابر دعای ایشان آمین بگویند؛ آن چنان که خود رسول خدا (ص) در جریان مباهله وقتی که حسين (ع) را در آغوش و دست حسن (ع) را در دست گرفته، فاطمه (س) دنبالش و على (ع) به دنبال فاطمه (س) به راه افتادند، فرمود: هر گاه من دعائى كردم شما آمين بگوئيد (۵)
و يا خداوند در قرآن خطاب به پيغمبر (ص) می‏فرماید: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اَللَّهَ وَ اِسْتَغْفَرَ لَهُمُ اَلرَّسُولُ لَوَجَدُوا اَللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً ؛ (۶) اگر به هنگام ستم برخویش نزد تو آیند "ای پیامبر" و استغفار کرده و تو نیز برای آنان استغفار کنی خدا را توبه پذیر و مهربان خواهند یافت"، حال همان گونه كه ملاحظه مي كنيد شخص مي تواند حتي در استغار نيز، از هر دو طريق استفاده نمايد يعني يا مستقيم بگويد"استغفرالله" و يا بزرگان دين را واسطه در استغفار قرار دهد .
۲- فرض دوم آن است که ما مستقیماً از آنها طلب کمک کرده و بخواهیم که فلان حاجت ما را بر آورده کنند یعنی از آنجا که آنها را از مقربان در گاه حق می دانیم، اعتقاد داریم خداوند به آن ها قدرتی عنایت کرده است که بواسطه آن قادرند فلان حاجت ما را برآورده کنند همچنانکه ما برای درمان بیماری علاوه بر دعا، نزد متخصصین امر رفته و از آن ها کمک می خواهیم آن چنانكه از ابو بصير نقل شده است كه خدمت حضرت باقر (ع) رسيدم و عرض كردم: شما ورثه حضرت رسول (ص) هستيد؟ فرمود: آرى، عرض كردم: رسول خدا وارث همه پيغمبران است و تمام علوم آنها را هم داشت؟ فرمود: آرى، عرض كردم: پس اينك شما قادر هستيد مردگان را زنده كنيد و امراض سخت را شفا دهيد؟
حضرت باقر (ع) فرمود: آرى به اذن خداوند همه اين كارها را انجام مي دهيم پس از اين فرمود: نزديك من بيا، دست خود را بر صورتم كشيد در اين هنگام آفتاب و آسمان و زمين و خانه‏ها را ديدم، فرمود: اگر ميل دارى همين گونه باش و مانند مردم در ثواب و عقاب شركت كن، و اگر هم ميل دارى مانند كور زندگى كنيد و روز قيامت بهشت برويد. ابو بصير گويد: عرض كردم: دوست دارم مانند اول باشم، وى گويد: حضرت بار ديگر دست بر چهره‏ام كشيد مانند اول نابينا شدم.(۷) خداوند در قرآن فرموده است: «وَ اِبْتَغُوا إِلَیهِ اَلْوَسِیلَةَ ؛به سوی خداوند وسیله برگیرید»،(۸). این وسیله می‏تواند اعمال صالح باشد و می‏تواند شخص صالح و وجیهی باشد. زیرا انسان آلوده و گنهکار چون از ساحت قرب الهی دور است، با توسل به محبوبین درگاه خدا تضمین بهتری برای درخواست خود می‏یابد.
پی نوشت ها :
۱. ترجمه المیزان ،ج ۱،ص ۵۲.
۲. همان ،ص۶۵.
۳. معانی الاخبار، شیخ صدوق‌;، ص ۳۳.
۴. المیزان، ج‏۱، ص ۶۶ .
۵. ر.ك علامه حلي، ألفين، ترجمه وجدانى‏،جعفر، چ سعدي،تهران، بي تا، ص ۷۴۸ .
۶. نساء (۴) آیه ۶۴.
۷. شيخ طبرسى‏، إعلام الورى بأعلام الهدى‏، چ اسلاميه‏، تهران ۱۳۹۰ ه ش، ص۲۶۷ .
۸. مائده(۵) آیه ۲۵.

خداوند فرموده از خدا و رسولش پیروی کنید نگفته خدا و رسولش را عبادت کنید . شما هم از رسول پیروی کنید هر کاری پیامبر گفته انجام بدید همچنین از رفتار بزرگای دین پیروی کنید و عملکردتون رو شبیه اونا کنید .
اما خداوند عبادت رو فقط مخصوص خودش دونسته و گفته به جز الله کسی را نخوانید . اگر فکر کنید متوجه میشید

تصویر p_qurani

سلام .اگه به متن توجه کنید نویسنده با ذکر آیات مختلف ، مقصود خود را به خوبی فهمانده است . تفکیک شما (بین عبادت و پیروی کردن ) خیلی روشن نیست . همانطور که در متن گفته شده خواندن غیر خدا با خواندن "من دون الله" فرق می کند و "من دون الله" جایی است که مسیری غیر الهی پیموده می شود. اما آنجا که مسیر، مسیر الهی است، غیر الله، شرک نیست. همانگونه که در طواف به دور کعبه، دچار شرک نیستیم. و همانگونه که در بوسیدن حجر الاسود، به دنبال غیر خدا نبوده ایم و همه اینها در دین ما، جزئی از پرستش الله است.

با سلام. قرآن به منازعاتمان پاسخ می دهد. اگر می خواهید بدانید که آیا واقعا توسل شیعه تا چقدر توسل و خدایی است و تا چقدر شرک است ، کدام یک از ما راست و کدام یک از ما دروغ می گوییم، آیه ۶۷ سوره اسرا را بخوانید : و إذا مسکم الضر فی البحر ضل من تدعون إلا إیاه فلما نجاکم إلی البر أعرضتم و کان الإنسان کفورا - ترجمه:در دریا چون به شما صدمه برسد هر که را جز او می خوانید ناپدید و فراموش می گردد و چون (خدا ) شما را به خشکی رسانید رویگردان می شوید و انسان همواره ناسپاس است. مشابه این آیه در جا های دیگر هم آمده ولی این آیه خیلی واضح است.
آیه فرمود در آن لحظه ای که در دریا به شما آسیب رسیده هر کسی غیر خدا را که می خواندید فراموش خواهید کرد. خوب این روش خیلی جالب برای فهماندن مفهوم خواندن غیر خدا است! اگر کسی در ذهن خود تصور کند و یا برای اطمینان بیشتر در قایق و کشتی در یک روز طوفانی وسط دریا قرار بگیرد و بداند چه کسی را می خواند آن گاه مشکلش از شرک حل می شود به شرطی که پس از رسیدن به ساحل همه چیز را منکر نشود. در وسط دریا چه کسی را می خوانید؟؟؟۱- می گویید خدایی وجود ندارد؟ ۲- می گویید یا ابالفضل؟؟ ۳- می گویید یا علی اصغر ۴- می گویید یا امام حسین اگر نجاتم دهی برایت نظر می کنم؟؟؟ ۵- می گویی یا خدا غلط کردم دیگر گناه نمی کنم ۶- سنی ها می گویند خدایا من که فقط تو را می خوانم و به هیچ وجه به کسی متوسل نمی شوم؟؟۷- خدایا به حق ابوالفضل کمکم کن ۸- می گویید شنا بلدهستم و من خیلی قوی هستم؟؟ ۹- می گویید مردم می آیند و من را نجات می دهند؟؟ ۱۰- می گویید این کشتی آخرین سیستم است و خودش مشکل را حل می کند؟؟؟ حالا اگر یک یا چند تا از جملات را گفتید و باز هم توفیری نگرد و یک موج دیگر و بزرگتر با یک صاعقه بیاید چه می کنید؟ خداییش چه میکنید اگر بتوانید با خود و خدایتان صادق باشید مشکل شرک و کفر و توسل و تکفیر حل می شود!!! باور کنید حل میشود فقط و فقط راست بگویید . من اگر در این شرایط باشم اول به خودم کی گویم نترس چیزی نیست و بعد می گویم خدایا مرا ببخش دیگر به کسی ظلم نمی کنم، به پدر و مادرم بدی نمی کنند خدایا ببخش. خدایا خودت کمک کن و شاید بگویم خدایا خودت به امام حسین قسم کمکم کن یا امام حسین دعا کنم برام یا حضرت زهرا دعا کن برام خدایا غلط کردم و دیگر گناه نمی کنم .... پس من گزینه های ۵ و ۷ را استفاده می کنم... شما چه می گویید؟ یا زینب یا زینب می گویید یا رقیه می گویید و یا می گویید نه من فقط خدا را می خوانم و به هیچ کس متوسل نمی شوم و خدا را به حق هیچ کس قسم نمی دهم!!! به نظر من سنی ها هم به یکی از صالحین متوسل می شوند و البته فقط خدا را می خوانند و همین طور شیعیان هم کسی را جز الله نمی خوانند ( قرآن گفته در آن لحظات شما خدا را مخلصین له الدین می خوانید) و شاید شیعیان خدا را به حق کسی از صالحین قسم دهند. و بعید می دانم کسی یا زینب و یا رقیه را بگوید با وجودی که می بیند هر بار موج ها بیشتر می شوند.
هم چنین برای اثبات ولایت امیر المومنین عده ای از اهل تسنن را در گرمای سوزان باید بخواهیم تا بیایند و آن قدر پس از عمل حج که خیلی برای بدن سخت و خسته کننده هم هست آنها را در گرما معطل کنیم و از قبل بگویم دیگه آخر عمرمه بعد یکی از دوستانم که قبلا هم همه او را می شناختند که دوست و خویشاوندمان است ، دستش را بالا ببریم و بعد بگوییم هر کی من دوستشم این دوستم هم دوست اونه!!! فکر نمی کنم مودب ترین اونها چیزی جز سنگ نصیبمون کنه
این کار را بکنید این قدر هم بحث نداره و فقط صادق باشید... با این آیات قرآن هر کسی چیزی می گه که برای بیشتر افراد قابل تشخیص نیست و برخی می توانند معنا را تغییر دهند اما در اینجا چون از قبل صدای افراد را هم ضبط کردید درون کشتی هم هستند و راه فراری ندارند همگی متوجه می شویم که إیاه به چه معنی است!!! إیاک نعبد ------ ضل من تدعون إلا إیاه

نظرات