چرا در تقویم ها تا سال ۱۳۷۱ به جای شهادت، وفات حضرت زهرا (س) نوشته بود؟

شهادت حضرت زهرا (س) در اثر جنایاتی که علیه ایشان، بعد از پیامبر (ص) صورت گرفت، مساله ای روشن و شفاف است و ادله تاریخی اثبات کننده این امر به اندازه کافی واضح هستند. و هر کس بخواهد حقیقت را بیابد، کافیست لحظه ای تامل کند که چرا محل دفن ایشان، مشخص نیست؟

اما علیرغم روشن بودن این مساله، بهانه جویی هایی جهت آبرو سازی، برای جانیان این ماجرا صورت می گیرد که نوع همین بهانه جویی ها، نیز می تواند حقیقت را نشان دهد که نهایت سعی و تلاش برای کتمان حقیقت، در چه سطحی متبلور می شود.

در اینجا فرض می کنیم که هیچ دلیل معتبر تاریخی و ... وجود ندارد و تنها ملاک چند تقویم است، اما آیا کلمه وفات، می تواند دلیل نفی کننده شهادت باشد؟ در ذیل موارد متعددی از به کاربردن کلمه وفات، برای کسانی که در شهادت آنها تردیدی وجود ندارد را نقل می کنیم:

۱- وفات امام حسین علیه السلام در روایات

طبرسى در الإحتجاج مى‌نویسد:  «محمد بن الحنفیة بعد وفاة أخیه الحسین صلوات الله علیه» {الطبرسی، أبی منصور أحمد بن علی بن أبی طالب (متوفای ۵۴۸هـ)، الاحتجاج، ج ۲، ص ۱۳۶، تحقیق: تعلیق وملاحظات: السید محمد باقر الخرسان، ناشر: دار النعمان للطباعة والنشر - النجف الأشرف، ۱۳۸۶ - ۱۹۶۶ م.}

 و ابن شهرآشوب مى‌نویسد:« رسول خدا صلى الله علیه وآله درباره امام حسین علیه السلام فرمود: «أما ان أمتی ستقتله فمن زاره بعد وفاته كتب الله له حجة من حججی _ آگاه باشید كه امتم حسین را مى‌كشند، پس هر كس پس از وفاتش او را زیارت كند، خداوند ثواب یك حج از حجهاى مرا براى وى مى‌نویسد». {ابن شهرآشوب، شیر الدین أبی عبد الله محمد بن علی المازندرانی (متوفای۵۸۸ هـ)، مناقب آل أبی طالب، ج ۳، ص ۲۷۲، ناشر: المكتبة والمطبعة الحیدریة ـ النجف، ۱۳۴۵هـ.}

۲- وفات امیر المؤمنین علیه السلام در روایات شیعه و سنی:

«وكان مع أخیه الحسن بعد وفاة أبیه علیهم السلام عشر سنین وبقى بعد وفاة أخیه الحسن علیه السلام إلى وقت مقتله عشر سنین _ امام حسین علیه السلام، پس از شهادت پدر بزرگوارش، ده سال با برادرش امام حسن علیه السلام و ده سال پس از ایشان زندگى كرد»{الأربلی، أبى الحسن علی بن عیسى بن أبی الفتح (متوفای۶۹۳هـ)، كشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج ۲، ص ۲۵۰، ناشر: دار الأضواء بیروت، الطبعة: الثانیة، ۱۴۰۵هـ‍ ۱۹۸۵م؛}

در روایات اهل سنت نیز در باره امیر مؤمنان علیه السلام از كلمه «وفات» استفاده شده است: «عن عمرو بن حبشی قال خطبنا الحسن بن علی بعد وفاة علی فقال لقد فارقكم رجل بالأمس لم یسبقه الأولون بعلم....» {إبن أبی شیبة الكوفی، أبو بكر عبد الله بن محمد (متوفای۲۳۵ هـ)، الكتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، ج ۶ ص ۳۷۱ و ج ۷، ص ۴۷۶، تحقیق: كمال یوسف الحوت، ناشر: مكتبة الرشد - الریاض، الطبعة: الأولى، ۱۴۰۹هـ؛}


«وخرج عبید الله بن العباس بن عبد المطلب إلى الناس بعد وفاة علی ودفنه فقال: إن أمیر المؤمنین رحمه الله تعالى قد توفی براً تقیاً، عدلا مرضیاً...» {البلاذری، أحمد بن یحیى بن جابر (متوفای۲۷۹هـ)، أنساب الأشراف، ج ۱ ص ۳۸۳.

۳- وفات حمزه سید الشهداء در روایات:

حضرت حمزه عموى رسول خدا، در میان شیعه و سنى به «سید الشهداء» مشهور است، در عین حال در باره او از كلمه «وفات» استفاده شده است:

منها بعد وفاة حمزة بن عبد المطلب ورسول الله... {العاصمی المكی، عبد الملك بن حسین بن عبد الملك الشافعی (متوفای۱۱۱۱هـ)، سمط النجوم العوالی فی أنباء الأوائل والتوالی، ج ۱ ص ۴۲۶، تحقیق: عادل أحمد عبد الموجود- علی محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمیة.}

۴- وفات جعفر بن أبی طالب علیهما السلام در روایات:

شهادت جعفر بن ابوطالب علیهما السلام از دیدگاه شیعه و سنى قطعى است؛ اما در عین حال در باره وى نیز كلمه «وفات» به كار برده شده است:

عن عَائِشَةَ قالت لَمَّا أَتَتْ وَفَاةُ جَعْفَرٍ عَرَفْنَا فی وَجْهِ رسول اللهِ صلى الله علیه وسلم الْحُزْنَ … {إبن أبی شیبة الكوفی، أبو بكر عبد الله بن محمد (متوفای۲۳۵ هـ)، الكتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، ج ۳، ص ۶۲ و ج ۷، ص ۴۱۴، تحقیق: كمال یوسف الحوت، ناشر: مكتبة الرشد - الریاض، الطبعة: الأولى، ۱۴۰۹هـ.}

۵- وفات عمر بن الخطاب در روایات:

اهل سنت اتفاق دارند كه خلیفه دوم توسط ابولؤلؤ به شهادت!!! رسیده است؛ اما مى‌بینیم كه خود آن‌ها در كتاب‌هایشان همواره از كلمه «وفات» در باره عمر استفاده كرده‌اند. آیا این دلیل مى‌شود كه بگوییم كشته شدن عمر به دست ابولؤلؤ دروغ است و عمر اصلاً كشته نشده است؟ اگر كسى كتاب‌هاى اهل سنت را بگردد، شاید بیش از هزاران مورد پیدا كند كه ما به اختصار به چند مورد اشاره مى‌كنیم:

بلاذرى در انساب الأشراف مى‌نویسد: وخطب فاطمة بنت عمر الخطاب رضی الله تعالى عنه، بعد وفاة عمر، وأصدقها مائة ألف.... {البلاذری، أحمد بن یحیى بن جابر (متوفای۲۷۹هـ)، أنساب الأشراف، ج ۲، ص ۲۵۷.}

ویقال كان فتح الری قبل وفاة عمر بسنتین. {الطبری، أبی جعفر محمد بن جریر (متوفای۳۱۰)، تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۵۳۶، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت.}

ولا حجة له فی بقاء الصحابة بلا خلیفة فی مدة التشاور یوم السقیفة وأیام الشورى بعد وفاة عمر رضی الله عنه لأنهم لم یكونوا تاركین لنصب الخلیفة. {النووی، أبو زكریا یحیى بن شرف بن مری، شرح النووی على صحیح مسلم، ج ۱۲، ص ۲۰۵، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، الطبعة الثانیة، ۱۳۹۲ هـ.}

وروى حماد بن النضر عن محمد بن المنكدر عن عطاء عنها نحوه وقال حدثتنی بعد وفاة عمر. {الذهبی، شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفای۷۴۸هـ)، سیر أعلام النبلاء، ج ۵، ص ۱۳۲، تحقیق: شعیب الأرناؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، ۱۴۱۳هـ.}

والصحیح أنه ولد لسنتین مضتا من خلافة عمر فیكون له وقت وفاة عمر ثمان سنین {ابن القیم الجوزیه، محمد بن أبی بكر أیوب الزرعی أبو عبد الله (متوفای۷۵۱هـ)، حاشیة ابن القیم على سنن أبی داود، ج ۱۳، ص ۲۴۴، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الثانیة، ۱۴۱۵هـ - ۱۹۹۵م.}

لأنه ولد یوم موت رسول الله صلى الله علیه وسلم وفطم یوم وفاة أبی بكر وبلغ یوم وفاة عمر بن الخطاب وتزوج یوم مقتل عثمان بن عفان وولد له یوم مقتل علی بن أبی طالب {الصفدی، صلاح الدین خلیل بن أیبك (متوفای۷۶۴هـ)، الوافی بالوفیات، ج ۱۶، ص ۲۸۷، تحقیق أحمد الأرناؤوط وتركی مصطفى، ناشر: دار إحیاء التراث - بیروت - ۱۴۲۰هـ- ۲۰۰۰م.}

ثم دخلت سنة ثلاث وعشرین وفیها وفاة عمر بن الخطاب. {القرشی الدمشقی، إسماعیل بن عمر بن كثیر أبو الفداء (متوفای۷۷۴هـ)، البدایة والنهایة، ج ۷، ص ۱۳۰، ناشر: مكتبة المعارف – بیروت.}

حتى هیثمى در كتابش بابى را با عنوان «باب وفاة عمر رضی الله عنه» قرار داده است. {الهیثمی، علی بن أبی بكر (متوفای ۸۰۷ هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج ۹، ص ۷۴، ناشر: دار الریان للتراث/‏ دار الكتاب العربی - القاهرة، بیروت – ۱۴۰۷هـ.}

۶- وفات عثمان در روایات اهل سنت:

عثمان بن عفان، در زمان خلافتش توسط صحابه رسول خدا كشته شد، اهل سنت او را شهید مى‌دانند؛ اما در عین حال در باره او از كلمه «وفات» استفاده كرده‌اند:

ذكر وفاة عثمان بن عفان رضی الله عنه (۴۷ ق هـ ۳۵هـ). {ابن الجوزی، أبو الفرج عبد الرحمن بن علی بن محمد (متوفای ۵۹۷ هـ)، الثبات عند الممات، ج ۱ص ۱۰۱، تحقیق: عبد الله اللیثی الأنصاری، ناشر: مؤسسة الكتب الثقافیة - بیروت، الطبعة: الأولى، ۱۴۰۶هـ.}

۷ – و ...

نتیجه:

وفات كلمه‌اى است عام كه هم شامل مرگ طبیعى و هم شامل شهادت مى‌شود؛ زیرا در بسیارى از موارد حتى در كتاب‌هاى معتبر، نسبت به شهادت امام حسین، امیر مؤمنان، جعفر طیار علیهم السلام و همچنین در باره خلیفه دوم و سوم نیز كلمه وفات به كار رفته است.

کلمات کلیدی: 

نظرات