رابطه با نامحرم چه حکمی دارد؟

ارتباط نامحرم

اگر رابطه دختر و پسر به صورت سخن گفتن باشد، اشکال ندارد، مگر آن که از روی لذت و شهوت باشد. از‌آن جا که به طور طبیعی سخن گفتن دختر و پسر جوان به واسطه قوی بودن غریزه شهوانی، در معرض شهوت و تهریک شهوانی قرار دارد، باید سعی شود حتی المقدور جز در موارد ضروری از این کار دوری شود. هر گونه ارتباط و تماس بدنی دختر و پسرنامحرم از نظر شرعی حرام است.

نگاه مرد به بدن زن (چه با قصد لذت یا بدون آن ) اشکال دارد و حرام است؛ هم چنین نگاه کردن زن به بدن مرد نامحرم، ولی نگاه کردن به صورت و دست‌های زن نامحرم تا مچ، اگر به قصد لذت نباشد و مایه فساد و گناه نگردد، هم چنین نگاه کردن زن به بدن مرد نامحرم(به آن مقداری که معمولاً نمی‌پوشانند) مانند سر و صورت و گردن و مقداری از پا و دست اشکال ندارد.[۱]

بنابراین رابطه دختر و پسر به انحاى مختلف اگر مفسده‏ اى نداشته باشد و ترس وقوع در حرام نباشد و از روى شهوت صورت نگیرد، اشکالى ندارد، ولى خلوت کردن دختر و پسر نامحرم اعم از فامیل و غیر فامیل در اتاق یا خانه دربسته که محل رفت و آمد دیگران نباشد، حرام است. چه به عبادت یا به بحث و جدل علمی اشتغال داشته باشند، یا نه؛ زیرا غریزه جنسى و وسوسه شیطانى ممکن است هر لحظه انسان را از مسیر خارج بکند.

قرآن در دو جا یعنی یکی در سوره مائده آیه ۵ و دیگری در سوره نساء آیه ۲۵ زنان و مردان را از داشتن روابط دوستانه با نامحرم برحذر داشته است و آن را مورد مذمت قرار داده است. آیه ۲۵ سوره نساء به مردان می گوید با دخترانی که روابط دوستی مخفیانه ای با دیگران داشته اند ازدواج نکنید... « فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَءَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَتٍ غَيْرَ مُسَفِحَتٍ وَلَا مُتَّخِذَتِ أَخْدَانٍ؛  آنان را با اجازه خانواده هایشان به همسری خود در آورید و مهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید (به شرط آنکه) پاکدامن باشند و زناکار و دوست گیران پنهانی نباشند.»
در آیه ۵ سوره مائده نیز به مردان خطاب می کند و می فرماید: شما با زنان پاکدامن مسلمان ازدواج کنید و خود نیز پاکدامن باشید نه زناکار و نه آنکه زنان را در پنهانی دوست خود بگیرید. «... ولا متخذی اخدان ...»
بنابراین یک دختر یا یک پسر مسلمان که هر روز با یاد خدا روز را آغاز می کند و معتقد به دستورات الهی و قرآن کریم است هرگز این سخن خداوند را زیر پا نخواهد گذاشت، امیرالمؤمنین(ع) فرمود:
« الشهوات سموم قاتلات؛[۲] شهوت‏ها و خواهش‏‌هاى نفسانى زهرهاى کشنده‏‌اند» و نیز فرمود: « طهروا انفسکم من دنس الشهوات تدرکوا رفیع الدرجات؛ نفس خود را از پلیدى شهوت رانى پاک سازید تا به درجه‏هاى بلند آخرت دست یابید».[۳]
قال رسول اللَّه(ص):
« جاهدوا انفسکم على شهواتکم تحلّ قلوبکم الحکمة؛[۴] با شهوت تان مبارزه کنید تا حکمت و دانش در دل‏هاى شما وارد گردد».

[۱]. ناصر مکارم، مجموعه استفتائات جدید، ص ۲۲۷ مسئله ۸۰۵؛ فاضل لنکرانی، جامع المسائل، ص ۴۸۲، مسئله ۱۷۱۵.
[۲]. غررالحکم، ج ۱، ص ۳۰.
[۳]. همان، ج ۲، ص ۴۷۲.
[۴]. مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۲۲.

 

دیدگاه‌ها

سلام. تو را خدا منا راهنمايي كنيد. راستش خسته شدم از بس گريه كردم و نميدونم خدا منا بخشيده يا نه. يك سال و نيم پيش پسري به قصد ازدواج سمت من اومد. اون واقعا راغب ازدواج بود. من و ايشون به تفاهم رسيده بوديم. چندين بار ايشون ازم خواستند كه بياند خاستگاريم. راستش هم مادر من و هم خانواده ايشون بهمون اجازه داده بودند جلساتي هما ببينيم و صحبتامونا بكنيم. من دو بار هم با خواهر شون صحبت كرده بودم. ايشون خيلي مصر بودند كه بياند خاستگاري من. اما خواهر بزرگتر من ازدواج نكرده بودند. من خيلي التماس خانوادما ميكردند كه فقط يه جلسه تا قبل از اينكه من وابسته اون پسر بشم واسمون بزارند. أما خانوادم ميگفتند تا وقتي كه خواهرم ازدواج نكنه اينكارا نميكنند. واسه من خيلي سخت بود كه با يه پسر در ارتباط عاطفي باشم. بدون اينكه خانوادم دخالت كنند. آخه هيچوقت توي زندگيم دوست پسر نداشتم. و حتي توي هيچ مكالمه اي پسري را به اسم كوچيك صدا نميزدم. ٥ ماهي كه از رابطمون گذشت من واقعا وابسته اون پسر شدم. خيلي بهش علاقه پيدا كردم. راستش بعد از ٥ ماه اون دستما گرفت. و كم كم بوسم كرد. اين رفتارش واسم خيلي سخت بود. روز اول وقتي اومدم خونه خيلي گريه كردم. خيلي با مادرم بحث كردم كه چرا يه كاري واسم نميكنند. زمان كم كم گذشت هر بار اون پسر قول ميداد آخرين باريه كه دست بهم ميزنه. راستش دو بار مجبورم كرد واسش ساك بزنم با اينكه گريه ميكردم و التماسشا ميكردم هيچ وقت توجه نكرد. روزاي خيلي سختيا ميگذروندم. اونقدر وابسته به اون پسر شده بوذم كه نميتونستم تركش كنم. بعد از ٧ ماه ديگه اون از ازدواج با من منصرف شده بود و هر وقت ميخاستم تركش كنم حرفشا عوض ميكرد. تا اينكه قرار شد دو ماه هما نبينيم و اونم بعد از دو ماه بياد خاستگاريم. اما بعد از دو هفته دو باره زد زير همه صحبتاش. خيلي واسم سخت بود دروغ شنيدن ازش. تا اينكه بعد از نه ماه از رابطمون ديگه اجازه ندادم حتي سر انگشتش بهم بخوره. بهش گفته بودم ديگه اگه قرار نيست ازدواج كنيم بايد رابطه را تموم كنيم. اون هر بار قبول ميكرد و اما بعد از مدتي دوباره ميومد و ميگفت بدون من نميتونه زندگي كنه. منم چون هم دوستش داشتم و هم نسبت بهش احساس دين ميكردم بخاطر اينكه خانوادم همون روزاي اول درگير بشند حرفاشا باور ميكردم. تا اينكه اين أواخر كه ازش خواستم بياد خاستگاريم گفت شرط من اينه كه قبل از ازدواج بتونم باهات سكس كنم. خب منم قبول نكردم و رابطه را واسه هميشه تموم كردم و خطما عوض كردم تا ديگه هيچوقت پيامي ازش نبينم. راستش توي اين يك سال و نيم خيلي شرايط سختيا گذروندم. من دختري بودم كه نماز شب ميخوندم.هر شب قرآن ميخوندم. هيچوقت احساس نميكردم پسري منا لمس كنه. من عاشق اون پسر شده بودم. بهم گفته بود تا قبل از من با هيچ دختري نبوده. با اينكه همون اول بهش گفته بودم خانوادم نميتونند درگير بشند بهم گفته بود پات وايميسم. خيلي نسبت بهش احساس دين ميكردم. وقتي ديدم حس گناه نسبت بهم داره خيلي سعي كردم اين حسا ازش دور كنم أما هر روز بدتر ميشد. خودمم فراموش كرده بودم به گناه آغشته شدم. توي اين مدت وقتي ديد با من نميتونه سكس كنه رهام كرد و رفت. راستش بهم خيانت هم كرد. اما هم دوستش داشتم و هم به خودم ميگفتم باهاش ازدواج ميكنم و بعد طلاق ميگيرم تا گناهم بخشيده بشه. نزديك ٨ ماه فقط تحقير شدم. فحش شنيدم. ازش خواستم بياد خاستگاريم اما قبول نكرد. خيلي ميخاستم با محرم شدن بهش گناهام بخشيده بشه. اما اون ديگه منا نميخاست و فقط تحقيرم ميكرد. راستش من ديگه خسته شدم. از بس توي اين مدت گريه كردم. توبه كردم. نميدونم ديگه چيكار كنم تا خدا منا ببخشه. بخدا من قبل از آشنايي با اون پسر با اينكه ٢٦ سالم بود چيزي در مورد سكس نميدونستم. نميدونم چي شد كه اينقدر گناهكار شدم. اما ديگه واقعا بريدم. نميدونم حكم گناهم چيه. من ميخام مثل قبل پاك باشم. از اين فكر گناه آلودم خسته شدم.

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

به جز پیامبران و امامان معصوم، همه‏ انسان‏ها در معرض اشتباه و خطا هستند . هیچ انسانی نیست که ـ حتی سهوا ـ اشتباه نکند؛ وسوسه‏های شیطانی و شهوات نفسانی و درونی انسان و نیز دنیا و جلوه‏های ظاهری آن، دائما همراه انسان و در متن زندگی او حضور دارند . در صدد فریب و گمراه کردن او می‏باشند. بنابراین خداوند می‏داند که انسان در معرض خطرات درونی و بیرونی قرار دارد؛ پس تدابیری را برای نجات وی از چنگال وسوسه‏های درونی و بیرونی در نظر گرفته است.
در کنار وسوسه‏های درونی، خداوند چراغ عقل و فطرت حقیقت ‏طلبی را درون انسان روشن و شعله ور نگه داشته است. در بیرون نیز پیامبران، امامان معصوم و دین را به عنوان بهترین برنامه‏ زندگی قرار داده، تا انسان از آن استفاده کند. علاوه بر این که خداوند به رغم همه‏ این تمهیدات، راه دیگری را به روی انسان باز گذاشته است که اگر جنود شیطان بر او پیروز شدند و او را به گناه یا بیراهه کشاندند، دوباره به صراط مستقیم باز گردد . هیچ گاه و در هیچ شرایطی، در زندگی ناامید و مستأصل نشود و آن «توبه» است.
خداوند همه بندگان را دوست دارد .دوست دارد که همه‏ ، در مسیر حق و هدایت قرار گیرند . از تمام ظرفیت وجودی خود، برای دستیابی به کمالات استفاده کنند؛ مگر این که انسان، مانع این مهربانی و لطف شود و باعث محرومیت خود گردد. بنابراین راه بازگشت همیشه باز است؛ حتی اگر انسان بدترین گناهان را مرتکب شده باشد.
اگر به هر دلیلی، تاکنون اشتباهاتی مرتکب شده‏اید، نباید از لطف و رحمت خدا مأیوس باشید. قطعاً راه بازگشت وجود دارد . خداوند نیز وعده داده که هم توبه کننده را دوست دارد و هم به او کمک می‏کند.
گاهی افراد دچار اشتباه می‏شوند که باید صد در صد خوب باشم یا صد در صد بد؛ یعنی، قانون «همه یا هیچ» بر زندگی آنان حاکم است .حال آن که در زندگی انسان احتمال اشتباه و خطا منتفی نیست. ممکن است اشتباه کرده، مرتکب گناه شود. اگر اشتباه کرد و گناهی انجام داد، نباید دچار اشتباه بزرگ‏تری شود و بگوید :من که سرم زیر آب رفته، چه یک وجب و چه صد متر! پس بگذار دوباره و صد باره این گناه را انجام دهم!
هر کجا که جلوی ضرر را بگیریم ،نفع است. همین که انسان متوجه اشتباه خود شد، باید سعی کند دیگر اشتباه را مرتکب نشود. باز اگر بعد از مدتی دوباره اشتباه کرد، توجه کند و جبران نماید. خداوند راه بازگشت را به این دلیل باز گذاشته که انسان‏ها هیچ گاه ناامید نشوند و دنبال قانون «همه یا هیچ»نروند.
با توجه به آنچه بیان شد، هرگز از خود ناامید و مأیوس نباشید. اشتباهات گذشته قابل جبران است . این طور نیست که تلاش‏های شما برای ترک گناه بی‏ثمر بوده است. همین که احساس ندامت و نارضایتی از رفتار خود دارید،نشانه این است که هنوز چراغ فطرت الهی شما، روشن است . تمایل و گرایش به خوبی‏ها دارید. خداوند نیز شما را رها نکرده است . ندامت و پشیمانی شما، بزرگ‏ترین نعمت الهی و علامت این است که خداوند شما را دوست دارد. اگر توبه واقعی کنید و به اوامر الهی عمل کرده و از نواهی او اجتناب کنید، قطعا اهل رستگاری و سعادت خواهید بود.
هم باید زحمت کشید و هم توقع و انتظار «معجزه» نداشت. رسیدن به کمالات انسانی، به تدریج و با تلاش مستمر، تحقق می‏پذیرد . امکان ندارد یک شبه این مسیر طی شود. حتی پیامبران، بعد از سالیان متمادی تلاش و کوشش، توانستند مراحلی را طی کنند و به مدارجی برسند. پس هم راه توبه باز است و هم خداوند مهربان و توبه‏پذیر است. جبران گذشته نیز امکان دارد . طی این مسیر تدریجی است. بنابراین دلیلی ندارد که از رحمت خداوند ناامید شویم؛ بلکه باید دامن همت بالا زنیم و از خداوند بخواهیم ما را در طی این مسیر کمک کند.
چنانچه بدی ها نسبت به دیگران انجام شده‌، قابل جبران است ، اگر چه حق الناس سخت است و طلب حلالیت مشکل ، اما ره آن بسته نیست . انسان باید در قدم اول اراده محکمی برای جبران گذشته داشته ، سپس قدم پیش بگذارد . خداوند نیز به او کمک خواهد کرد.
خداوند نیرویى به انسان داده که با آن مى تواند بر مشکلات بزرگ و موانع طاقت فرسا چیره شود. این نیرو، نیروى «اراده» و «تصمیم» است.
گناهکار در لحظه توجّه به گناه باید قاطعانه تصمیم بگیرد که براى همیشه گناه را ترک کند . چنان در عزمش استوار باشد که اگر کوه ها فرو ریزد، همچنان بر عزمش باقى باشد. کسى که با آگاهى از قدرت خود، از گناه توبه کند، دیگر به گناه باز نمى گردد. خداوند وعده فرموده گناهان پیشین گناهکار توبه کار را - گرچه توبه خود را شکسته باشد - بیامرزد. توبه کاران نیز باید عزم داشته باشند که در آینده به گناه باز نگردند.
عزم چگونه ایجاد مى شود؟
عزم حاصل شناخت ضرر و زیان گناه و بدى هاى شکستن توبه و وسعت آثار سوء در دنیا و آخرت است. توجّه به آنچه از دست مى رود و از آدمى مى کاهد، انسان را که طالب نفع خویش است، از اشتباه باز مى گرداند و تصمیم پا برجا مى ماند.
گناه چیست و وظیفه ما چیست ؟
برای رسیدن به این مطلب که وظیفه ما چیست ،باید در بحث خود شناسی کار کنیم ؛یعنی خود را بشنایسم. وقتی آگاه شدیم که چه هستیم و باید چه بکنیم ، وظیفه ما مشخص می شود . با مشخص شدن وظیفه ، بحث گناه هم مشخص می شود .
یعنی اگر کسی می خواهد گناه نکند ،باید معرفت داشته باشد.شناخت نسبت به خداوند راه رسیدن به این شناخت در یک جمله خلاصه شده:«من عرف نفسه فقد عرف ربه؛ هر کسی خود را بشناسد ، خدا را شناخته است» .
وقتی که فهمید از چه چیزهایی تشکیل شده و دارای چند بعد هست و فهمید که شرافت انسان بعد اصلی اوست که روح انسانی است ،تلاش می کند برای رسیدن به شرافت ( خود سازی ) و در راه رسیدن به شرافت ،هر کاری را که لازم باشد ،انجام دهد . هر چیز که مانع باشد ،از سر راه بر دارد . می فهمد که گناه یکی از مهم ترین و شاید اصلی ترین مانع برای رسیدن به شرافت و حقیقت انسانی باشد .
می فهمد که خداوند از او چه چیز هایی خواسته ( اموری که منتهی به شرافت نفس می شود ) . پس اگر می خواهد گناه نکنید،
سعی کنید که خود را بشناسید و بعد سعی در خود سازی داشته باشید. هر چه مانع است، از سر راه خود دور کنید. وقتی به این امور واقف شدید ،قبح گناه برای تان مشخص می شود . وقتی توبه کردید ،دیگر نمی توانید توبه خود را بشکنید و به گناه روی بیاورید. این که توبه را می شکنیم ،به این علت است که گناه را نشناخته و وظیفه خود را نیافته ایم . ادعیه و مناجات هایی از قبیل مناجات خمسه عشر از امام سجاد(ع)، دعای ابو حمزه ثمالی، مناجات شعبانیه، دعای مکارم الاخلاق ( دعای مکارم الاخلاق گذشته از جنبه دعایی و عرفانی، از نظر اخلاقی ،سازندگی خاصی دارد.) ، دعای سحر، دعای کمیل و دیگر دعاها که در مفاتیح الجنان است، جهت توبه و پاک شدن از گناهان بسیار مفید و سازنده می باشد .
یکى از نمازهاى مستحب ، که براى آمرزش گناهان بسیار موثر است،نماز جعفر طیار علیه السلام است و آن چهار رکعت است که دو رکعت دو رکعت خوانده مى شود. به این ترتیب که در هر رکعت بعد از حمد و سوره پانزده مرتبه «سبحان اللّه و الحمدللّه و لا اله الا اللّه و اللّه اکبر»و در هر رکوع ده مرتبه ، پس از سر بلند کردن از رکوع ده مرتبه ،در سجده اول ده مرتبه ، در میان دو سجده دو مرتبه ، در سجده دوم ده مرتبه، پس از سر بلند کردن از سجده دو مرتبه که مجموعا در هر رکعت هفتاد و پنج مرتبه و در چهار رکعت ۳۰۰ مرتبه مى شود. نماز حضرت جعفر طیار علیه السلام سوره معین ندارد، ولى بهتر است که در رکعت اول بعد از حمد سوره « زلزال » و در رکعت دوم سوره «عادیات » و در رکعت سوم «نصر» و در رکعت چهارم سوره اخلاص را بخواند . احتیاط لازم آن است که ذکر رکوع و سجود را علاوه بر ذکرهاى مذکور به جا آورد ،خواه قبلاً یا بعداً . نماز جعفر طیار علیه السلام وقت معین ندارد .در سفر و حضر مى توان خواند. بهتر است که در حرم مطهر على بن موسى الرضا علیه السلام و دیگر ائمه معصومین علیه السلام باشد . بهترین وقت خواندن آن شب جمعه و روز جمعه موقع بالا رفتن آفتاب مى باشد.
توصیه می کنیم با بالا بردن سطح عزت نفس و اعتماد به نفس و امید به لطف و بخشش بیکران الهی به تعدیل احساس گناه بپردازید. در عین حال به نکات زیر توجه فرمایید :
۱- به هیچ وجه خود را بنده بد و ناپاک ندانید، انسان مؤمنی هستید که به هر دلیلی در گذشته دچار یک رفتارهایی ناپسند گشته‌اید. هیچ‌گاه خودتان مساوی با رفتار ناشایست خود ندانید. در پیشگاه خداوند عزیز و دوست داشتنی هستید. برای جبران گناهان ریز و درشت راه روی همه بندگان باز است.
۲- لغزش‌های غیر اختیاری طبیعی است . نباید به بزرگ ‌نمایی آن پرداخت. اگر نیک بنگرید، با کمی واقع‌نگری می‌توانید لغزش‌های هر از گاهی خود را با دیدی مثبت‌تر مدیریت نمایید.
۳- با پرهیز از هر گونه خودسرزنشی و خود ملامتگری به یاد داشت نکات مثبت خود بپردازید، هزاران نکته مثبت دارید که نباید با بزرگنمایی نکات منفی‌تان به بوته فراموشی سپرده شود.
۴- به خدا سوء ظن نداشته باشید . به جای ترس بیمارگونه از خدا ‌با انجام اعمال پسندیده،‌سعی در تقرب بیش تر به او نمایید. خداوند همه گناهان را می‌بخشد و بزرگ ترین گناهان شما از این امر مستثنا نیست.
۵- توبه از هر گناهی دو رکن اساسی دارد:
) پشیمانی بر گناه؛
ب) عزم بر ترک آن.
امام علی می‌فرماید: «توبه به دل پشیمان شدن و به زبان آمرزش خواستن و به اندام ترک نمودن است».( ۱) اولین گام در ترک کناه ، امید به نجات از گناه است.
امام زین العابدین(ع) در مناجات زیبای خود می فرماید:
"معبود من تو کسی هستی که به روی بندگانت دری به سوی عفو گشوده‏ و نامش را توبه نهاده‏، و فرموده‏ای: باز گردید به سوی خدا و توبه کنید، توبه خالص، حال که این در رحمت باز است، عذر کسانی که از آن غافل شوند و توبه نکنند چیست؟".(۲) خدای مهربان علاقه فوق العاده‏ای به توبه بندگان دارد، چرا که توبه آغاز تمام خوش بختی‏های انسان است. امام باقر(ع) می فرماید: "خداوند از توبه بنده‏اش بسیار شاد می شود، بیش از کسی که مرکب و توشه خود را در بیابان خطرناکی در یک شب تاریک گم کرده و سپس آن را بیابد".(۳)
در حدیث قدسی می فرماید: "اگر پشت کنندگان به من بدانند چقدر مشتاق آن‏ها هستم و در انتظار توبه آن‏ها دقیقه شماری می کنم، از شدّت شوق جان به جان آفرین تسلیم می کنند و بند بند اعضای خود را خواهند برید(۴)
دوست عزیز !پرسیده ای : آیا با اینکه چند سال گناه کبیره کرده ام (زنا،شراب،شکستن قلب پدرمادر و...) خدا من را می بخشد؟
پاسخ روشن است . آری توبه هرگاه حقیقی و واقعی باشد و از اعمال جان برخیزد و انسان واقعاً از معصیتی که مرتکب شده پشیمان شود، مقبول درگاه خدا می شود و آثار و برکاتش نمایان می گردد. توبه کار واقعی خود را از مجالس گناه دور می دارد . از عواملی که گناه را وسوسه و تداعی می کند، بر حذر می باشد، خود را در پیشگاه خدا شرمنده می بیند . همواره در صدد کسب رضای او می باشد. گناهکار وقتی توبه کرد و به سوی ذات اقدس الهی برگشت و فهمید که خداوند مهربان است و توبه را قبول می کند و آثار گناه را پاک می کند (البته گناه اگر مربوط به حقوق مردم باشد، باید ادا شود) اضطراب و نگرانی ناشی از گناه برطرف شده و به جایش آرامش روحی برقرار می گردد.
خداوند در آیات کثیری به گناهکاران و کسانی که به خود ستم کردند و خودشان را در معرض معصیت قرار دادند، توصیه کرده است که توبه کنند . رابطه بین خود و خدا را اصلاح کنند. خداوند همه گناهان آنان را خواهد بخشید، قرآن مجید می‌فرماید:
«مگر کسانی که توبه کردند و به اصلاح کارهای فاسد خود پرداختند . آن چه را کتمان کرده بودند ،بیان کنند. در این صورت توبه آن ها را می‌پذیرم و من بسیار عذرپذیر و قبول کنندة توبه و مهربانم».(۵)
چه کسی در وفای به عهد راستگوتر از خداوند است؟ قرآن مجید وعده داده که خداوند توبه را از بندگانش می‌پذیرد. بنابراین گناهکاری که به گناه خویش اعتراف دارد و از آن پشیمان است و عزم جدّی بر ترک گناه و جبران گناهان گذشته از حق النّاس و حق اللَّه دارد، باید به قبولی توبه خویش و رحمت و مغفرت خداوند امیدوار باشد.
دوست گرامی ! اگر واقعآً نادم و پشیمان باشی و توبه کنی ، مطمئن باش که خداوند قبول می کند. البته سعی کنید از این به بعد در موقعیت هایی قرار نگیرید که امکان لغزش همیشه فراهم است . لزومی برای کار های دیگر مثل پرداخت کفاره و روزه و ... نیز نمی باشد، بلکه همین اندازه که از اعمال قبل پشیمان باشی و عزم و اراده بر ترک گناه داشته باشی ، در تحقق توبه كفايت می کند.
غرق گنه ناامید مشو ز دیدار ما که عفو کردن بود هم دم کار م
بنده شرمنده تو، خالق بخشنده من بیا بهشتت دهم مرو تو در نارم
توبه شکستی بیا، هر آنچه هستی بیا امیدواری به جوی ز نام غفار ما
گام دوم ، تصمیم، اراده و صبر در برابر خواسته‌های نفسانی است. اگر قبلاً تصمیم گرفته‌اید ،توبه کرده اید باز آن را شکسته‌اید، مأیوس نشوید. بیایید از نو تصمیم بگیرید. با در نظر گرفتن عواقب گناه و بررسی تمام جوانب مسئله و بسیج کردن تمام نیروهای معنوی خود، به خصوص ایمان به خدا عزم خود را در ترک گناه راسخ کنید . با جدیت وارد عمل شوید . با بر زبان جاری کردن استغفار و طلب مغفرت و عزم بر ترک گناه مطمئن باشید گناه سابق شما بخشیده شده است. با ترک گناه ، مشکلات رفتاری شما از جمله گفتن سخنی که پشمانی به بار می آورد ، نیز برطرف خواهد شد.
۶- سعی کنید خاطرات تلخ گذشته را به بوته فراموشی بسپارید . بر نقاط قوّت خود تأکید و اصرار ورزید تا از این طریق اعتماد به نفس و خود باوری شما تقویت گردد.
۷- یأس و نا امیدی از رحمت خدا بزرگ ترین گناه است . علت واقعی آن عدم شناخت صحیح از خداوند و فضل و رحمت بی پایان او است. اگر انسان معتقد باشد که همه اسباب و علل عالم به دست خدا است و خداوند هر آنچه اراده نماید ، تحقق می یابد ، آن گاه اگر تکیه و اعتماد به قدرت و رحمت الهی داشته باشد ، هیچ گاه غبار یأس و نا امیدی بر چهره او نمی نشیند.
۸- بسیاری از نگرانی ها مانند ترس از گذشته، خوف از آینده، احساس پوچی و ترس از مرگ و غیره ریشه در ضعف ایمان دارد. خداوند راه رسیدن به امنیت و آسایش را ایمان به خدا معرفی کرده است: "کسانی که به خدا ایمان آورده و ایمان خود را به ظلم نیالوده اند، دارای ایمنی و مصونیت اند و آن ها هدایت یافتگان واقعی هستند".(۶)
از طرفی قرآن مجید، زندگی توأم با اضطراب و رنج را نتیجه بی ایمانی و نداشتن پناهگاه معنوی می داند : "هر کس از یاد خدا غفلت ورزد و اعراض کند، زندگی او تنگ و تاریک خواهد بود".(۷)ایمان به خدا به تمام پریشانی هایی که بر اثر دل باختگی در برابر تعلقات مادی پدید می آید، پایان می دهد.
پی نوشت‏ها:
۱. غررالحکم، ج ۱، ص ۹۳.
۲. همان، ماده ذنب، شماره ۶۶۵۵، ج ۲، ص۹۹۷.
۳. آیت اللَّه مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ج ۱، ص ۲۱۸.
۴. همان ؛ لقاء اللَّه مرحوم ملکی تبریزی.
۵. بقره (۲) آیه ۱۶۰.
۶. انعام (۶) آیه‌۸۲.
۷. طه (۲۰) آیه ۱۲۵.

موفق باشید.

نظرات