سرنوشت غیر شیعیان در قیامت

پرسش :
تکلیف آن‌هایی که مسلمان و شیعه نیستند، ولی انسانهای درستکاری بودن، ولی خب مسیحی یا یهودی یا ارمنی یا زرتشتی بودن چیه؟ اونا هم بهشتی هستن و هم فیها خالدون؟!
 
پاسخ :
افرادی که مسلمان نیستند، شرایط مختلفی دارند:
۱. افرادی که پیش از ظهور اسلام، پیرو دین آسمانی حقیقی در زمان خود بودند و مطابق آموزه‌های آن پیامبر و آن دین عمل کردند، راه حقّ را پیش گرفته و پس از محاسبه اعمالشان امکان رفتن به بهشت را دارند.
۲. پیروان ادیان دیگر که پس از ظهور اسلام نیز بر دین خود باقی هستند، اگر درباره اسلام و آموزه‌های آن چیزی نشنیده باشند و یا درباره آن تحقیق کرده و به نتیجه مطلوب نرسیده باشند، در صورتی که در این‌باره کوتاهی نکرده و مطابق حکم عقل و فطرت و آموزه‌های دین خود عمل نموده باشند، در اصطلاح «مستضعف فکری» نامیده شده و پس از محاسبه اعمال، امکان ورود به بهشت دارند. امام صادق (علیه السلام) درباره مستضعفین فرمود: «آنان نه در زمره مؤمنانند و نه در زمره کافران، آنها مرجون لامر الله می‌باشند.» هر چند از مفاد آیه «مرجون لامر الله» استفاده می‌شود که درباره آنها خوب است گفته شود کار اینها با خداست، ولی از لحن آیه مستضعفین‌ اشاره‌ای به شمول عفو و مغفرت الهی استنباط می‌شود.(۱)
۳. اگر حقانیت اسلام بر آن‌ها روشن شده باشد، اما به دلیل حفظ منافع دنیایی خود یا پیروی از هوا و هوس یا دلایل ناموجه دیگری از اسلام و پذیرش حقّ روی‌گردان شوند، شایستگی ورود به بهشت را ندارند.
۴. درباره افرادی که مسلمان نیستند؛ اما اعمال نیک از آن‌ها صادر می‌شود، باید میان حسن فعلی و حسن فاعلی تفاوت قائل شد. حسن فعلی برای پاداش اخروی عمل کافی نیست، حسن فاعلی‌ هم لازم است. ایمان به خدا و معاد، شرط لازم‌ حسن فاعلی است و این شرطیت قراردادی نیست؛ بلکه شرطیت‌ ذاتی و تکوینی است. اگر عملی به منظور احسان و خدمت به خلق و انسانیت انجام گیرد، یعنی برای خود نباشد، خداوند چنین کسانی را بی اجر نمی‌گذارد. در احادیث وارد شده که‌ مشرکانی مثل «حاتم طائی»، به خاطر کارهای خیری که در دنیا کرده‌اند، معذب نخواهند بود و یا تخفیفی در عذاب آنها داده می‌شود.(۲) شهید مطهری می‌گوید: «اگر افرادی یافت شوند که نیکی به انسانهای دیگر و حتی نیکی‌ به یک جاندار، اعم از انسان یا حیوان را بدون‌ هیچ چشم انتظاری انجام دهند، بدانند هیچ گونه سودی عاید آنها نمی‌شود و تحت تأثیر عادت و امثال آن هم نباشند، باید گفت در عمق ضمیر این‌ انسانها نوری از معرفت خداوند هست و به فرض اینکه به زبان انکار کنند، در عمق ضمیر اقرار دارند. علاقه به خیر و عدل و احسان از آن جهت که خیر و عدل و احسان است، بدون هیچ شائبه چیز دیگر، نشانه‌ای است از علاقه و محبت ذات جمیل علی‌ الاطلاق، بعید نیست که اینگونه کسان واقعا و عملا در زمره اهل کفر محشور نگردند، هر چند لساناً منکر شمرده می‌شوند. والله اعلم.»(۳)
پی‌نوشت‌ها:
(۱)مطهری،مرتضی، عدل الهی، ج ۱، ص ۲۹۶.
(۲) مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۸، ص۳۵۴.
(۳) مطهری، همان، ص۲۸۵، با تلخیص.
کلمات کلیدی: 

نظرات