تاریخچه سیاه پوشی در مصیبت و عزا به چه زمانی برمی گردد؟

تاریخچه سیاه پوشی در مصیبت و عزا

سیاه‏ پوشی، سنت و عادت بشر، در طول تاریخ بوده است؛ از ایران باستان گرفته تا یونان و اعراب جاهلیت. غالباً در فرهنگ های مختلف لباس سیاه، نماد عزاداری بوده است.
سیاه ‏پوشی از سوی عباسیان یا اعراب پس از اسلام، به ایران منتقل نشده؛ بلکه از دیر باز این سلوک عملی و ظاهری در فرهنگ و تمدن ملت ایران ریشه داشته است. شواهد فراوان تاریخی و ادبی، بیانگر این حقیقت است که بسیاری از ملل و اقوام جهان، از دیر زمان، در ایام عزا سیاه می‏ پوشیده ‏اند. به دلیل مجال اندک به ذکر چند نمونه از ایران، یونان باستان و اعراب اشاره می‏ شود.

الف. ایران باستان؛ شواهد فراوانی در متون کهن ایرانی وجود دارد که سیاه‏پوشی را نشان ماتم و اندوه قلمداد کرده است. شاهنامه فردوسی - که بیانگر فرهنگ و تمدن کهن ایران است - پر است از مواردی که جامه سیاه را نمود عزا و غم تلقی کرده است.
در خصوص زمانی که رستم به دست برادرش شغاد، ناجوانمردانه کشته شد، فردوسی می‏ سراید:
به یک سال در سیستان سوگ بود * همه جامه هاشان، سیاه و کبود
در عصر ساسانیان نیز، هنگامی که بهرام گور درگذشت ولیعهدش یزدگرد، چنین کرد:
چهل روز سوگ پدر داشت راه‏ * بپوشید لشگر کبود و سیاه‏
فریدون هم که از جهان درگذشت، نواده و جانشین وی چنین کرد:
منوچهر، یک هفته با درد بود * دو چشمش پر از آب و رخ زرد بود
سپاهش همه کرده جامه سیاه‏ * توان گشته شاه و غریوان سپاه‏
و این سیاه‏پوشی تا هم‏اکنون در ایران رایج است.(۱)

ب . یونان باستان؛ در اساطیر یونان باستان، آمده است: زمانی که تیتس از قتل پاتروکلوس به دست هکتور، شدیداً اندوهگین شد؛ به نشانه عزا، سیاه‏ترین جامه‏ هایش را پوشید.
این امر نشانگر آن است که قدمت رسم سیاه‏پوشی در یونان، به عصر هومر بازمی ‏گردد. در میان عبرانیان (یهودیان قدیم) نیز رسم آن بود که در عزای بستگان خویش، سرها را می‏تراشیدند و بر آن خاکستر می‏ پاشیدند و لباس‏شان در این گونه مواقع، سیاه‏رنگ یا نزدیک به آن بود.(۲)
بستانی در دائرة المعارف خود، رنگ سیاه را برای عزا در تمدن اروپای قرن‏ های اخیر، به عنوان مناسب‏ترین رنگ گزارش کرده، می‏نویسد: طول دوران عزاداری - بر حسب درجه نزدیکی به مرده - از یک هفته تا یک سال طول می‏ کشد و بیوه زنان، دست کم تا یک سال عزا می ‏گیرند و در این مدت لباس ‏های آنان سیاه‏رنگ و خالی از هرگونه نقش و نگار و زیورآلات است.(۳)

ج . اعراب؛ تاریخ، شعر، لغت و سیره نشان می‏دهد که اعراب - از مصر و شامات گرفته تا عراق و حجاز - رنگ سیاه را رنگ عزا شناخته‏ اند.
زمخشری (ادیب و مفسّر قرن ششم) می‏ نویسد: یکی از ادیبان گوید: راهبی سیاه‏پوش را دیدم و بدو گفتم: چرا سیاه پوشیده‏ ای؟ گفت: عرب زمانی که کسی از آنها می‏ میرد، چه می‏ پوشد؟ گفتم: سیاه می‏ پوشد، گفت: من نیز در عزای گناهان سیاه پوشیده‏ ام.(۴)
در کتاب‏ های تاریخی، گزارش شده است که عرب، در مواقع مصیبت، جامه خویش را به رنگ سیاه می‏ کرد.(۵)
در عصر پیامبر(ص) پس از پایان جنگ بدر - که هفتاد تن از مشرکان و قریش به دست مسلمانان به خاک هلاکت افتادند - زنان مکه در سوگ کشتگان خویش، جامه سیاه پوشیدند.(۶)
این شواهد تاریخی و ادبی، نشان می‏ دهد که رنگ سیاه از دیر باز در میان بسیاری از ملل و اقوام نشان عزا و اندوه بوده است. این امر اختصاص به ایران یا دوران اسلام نداشته است؛ بلکه اعراب پیش از اسلام، ایرانیان و یونانیان باستان نیز به رسم عزا، جامه سیاه یا کبود می ‏پوشیده ‏اند.(۷)

سیاه‏ پوشی در میان اهل‏بیت(ع)
گزارش‏ های مستند بیانگر این حقیقت است که پیامبر و ائمه اطهار نیز مهر تأیید بر این سنت منطقی و رسم طبیعی گذاشته و خود در مقام عمل، در عزای عزیزان خویش سیاه پوشیده‏ اند.
به روایت ابن‏ ابی‏ الحدید در شرح نهج ‏البلاغه، امام حسن(ع) در سوگ امیرمؤمنان علی(ع)، جامه‏ های سیاه بر تن کرد و با همین جامه به میان مردم آمد و برای آنان خطبه خواند.(۸)
بنابر حدیثی که اکثر محدثان آن را نقل کرده‏ اند، امام باقر(ع) فرمود: زنان بنی ‏هاشم در سوگ ابا عبد الله(ع) جامه سیاه بر تن کردند:
«لما قتل الحسین بن علی(ع) لبس نساء بنی‏هاشم السواد و المسوح و کن لاتشتکین من حر و لابرد و کان علی بن الحسین(ع) یعمل لهن الطعام للمأتم؛(۹) زمانی که امام حسین بن علی(ع) به شهادت رسید، زنان بنی‏ هاشم لباس ‏های سیاه و جامه‏ های خشن مویین پوشیدند و از گرما و سرما شکایت نمی‏کردند. [پدرم‏] علی بن الحسین به علت [اشتغال آنان به‏] مراسم عزاداری، برای‏شان غذا درست می‏ کرد.»

سپاه ‏پوشی عباسیان‏
عباسیان در طول قیام، داعیه خون‏خواهی شهیدان اهل‏بیت را داشتند و زمانی که به قدرت رسیدند، دولت خود را دولت آل‏محمد(ص) و ادامه خلافت علی ابن ابی طالب(ع) قلمداد کردند . نخست وزیر خویش ابوسلمه خلال را وزیر آل محمد(ص) و سردار مشهورشان ابومسلم خراسانی را امین یا امیر آل ‏محمد(ص) نامیدند. لباس سیاه را در تداوم سیاه‏پوشی ماتم و اندوه فقدان عزّت پیامبر و مصایبی که بر اهل‏بیت(ع) رفته بود، انتخاب کردند؛(۱۰) نه آن که آنان سیاه ‏پوشی را در ایران و بلاد اسلامی، پایه‏ گذاری کنند؛ زیرا سیاه ‏پوشی در عزای از دست‏رفتگان، منش طبیعی و رایج بود؛ خصوصاً سیاه‏ پوشی در عزای شهیدان اهل‏بیت(ع).
بنی‏ عباس به بهانه خون‏خواهی شهیدان مظلوم کربلا و زید و یحیی، پرچم سیاه و سیاه پوشی را به عنوان ابراز و اعلام عزای شهیدای اهل‏بیت برگزیدند و با این ترفند، دوستداران اهل‏بیت(ع) را به دور خود گردآوردند. برای آن که این تبلیغ ظاهری را در اذهان مردم زنده نگه دارند؛ پس از به قدرت رسیدن، در ظاهر سیاهی پرچم و لباس را شعار همیشگی خویش ساختند.(۱۱) به دلیل همین فریبندگی ظاهری بود که امام صادق(ع) و دیگر ائمه(ع) به رنگ و لباس سیاه انتقاد داشتند؛ یعنی، مخالفت امام در این موارد، ناظر به سیاه‏ پوشی رسمی و خاصی بود که از سوی بنی‏ عباس تحمیل شده و نماد بستگی و اطاعت از حکومت جائرانه آنان بوده است؛ نه سیاه ‏پوشی بر اهل عزا و ماتم بر سوگ از دست‏رفتگان و خصوصاً مصایب اهل‏بیت(ع).(۱۲)

در مورد پوشیدن لباس سیاه در مصیبت و عزای ائمه مخصوصاً حضرت اباعبدالله الحسین(ع) چون از مصادیق تعظیم شعایر اسلامی است و باعث زنده نگه داشتن اهداف امام حسین(ع) می باشد،‌ دارای ثواب و اجر الهی است. بزرگانی همچون مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی در روز عاشورا قبای سیاه بر تن می‌کردند.
از فرزند امام سجاد(ع) نقل شده که وقتی امام حسین(ع) به شهادت رسید،‌ زن های بنی هاشم لباس سیاه و خشن پوشیدند و از گرما و سرما شکوه نمی کردند و علی‌بن‌الحسین(ع) برای آنان طعام درست می کرد. امروزه نیز مردم ایران وبرخی از مسلمانان در ایام عزاداری امام حسین (ع) لباس سیاه می پوشند تا مراتب غم و اندوه خود را به نمایش گذاشته و خود را در غم امام حسین (ع) و یاران او شریک بداند.

پی نوشت:
۱. معجم‏البلدان، حموی، ج ۳، ص ۴۵۲ ؛ تاریخ گیلان و دیلمستان، ص ۲۲۳.
۲.دائره المعارف، ج ۶، ص ۷۱۰ - ۷۲۲.
۳.همان.
۴.ربیع الابرار و نصوص الاخبار، ج ۳، ص ۷۴۷.
۵.اخبار الدولة العباسیة، ص ۲۴۷.
۶.السیرة النبویة، ج ۳، صص ۱۰ - ۱۱.
۷.: تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، ج ۲، ص ۱۲۷.
۸.شرح نهج‏البلاغه، ابن ابی‏الحدید، ج ۱۶، ص ۲۲.
۹. بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۸۸ ؛ وسائل‏الشیعه، ج ۲، ص ۸۹۰..
۱۰.شرح نهج‏البلاغه، ج ۷، ص ۱۷۲.
۱۱.اخبار الدولة العباسیة، صص ۲۳۰-۲۳۲ و ۲۴۲.
۱۲.سیاهپوشی در سوگ ائمه نور، صص ۱۹۵ - ۲۰۰، ۱۲۹-۱۵۵، ۷۶ و ۷۷.

نظرات