آیا شیطان به دست امام زمان(علیه السلام) کشته خواهد شد؟

موضوع کشته شدن شیطان بدست امام زمان(عج) از موضوعات اختلافی است،که اظهار نظر قطعی در مورد آن مشکل است.

قبل از هر چيز لازم است بدانيم شيطان با ابليس تفاوت دارد. "شيطان‌" اسم عام و جنس است و به هر موجود موذي‌، منحرف كننده‌، طاغي و سركش كه از راه راست بركنار بوده و درصدد آزار ديگران است و مي‌ خواهد ميان مردم دو دستگي و فساد به راه اندازد، گفته مي‌شود، خواه انساني باشد يا غير انساني‌. "وَكَذَ َلِكَ جَعَلْنَا لِكُل‌ِّ نَبِي‌ٍّ عَدُوًّا شَيَـَطِين‌َ الاْ ًِنس‌ِ وَالْجِن‌...(۱) و بدين گونه براي هر پيامبر دشمني از شيطان‌هاي انس و جن برگماشتيم‌..." حتّي در روايات به ميكروب هم شيطان گفته شده است‌.

"ابليس‌" اسم خاص و عَلم است و يكي از مصاديق شيطان است‌. شيطان به معناي عام آن‌، تا پايان دنيا خواهد بود.

ابليس‌، همان است كه از دستور خداوند به سجده بر آدم سرپيچي كرد،و با سرپيچي از سجده‌، مورد لعن خداوند قرار گرفت و مطرود خداوند شد. پس از اين از خداوند درخواست كرد: « قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلَى يوْمِ يبْعَثُونَ»(۲) : گفت پروردگارا، پس مرا تا روزي كه برانگيخته خواهد شد مهلت ده‌...».

خداوند در پاسخ او فرمود: « قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ*إِلَى يوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ»(۳) فرمود: تو از مهلت يافتگاني تا روز و وقت معلوم‌."

در اين كه «وقت معلوم‌»چه روزي است‌، ميان مفسران اختلاف نظر است و روايات در اين مورد بيان‌هاي متفاوتي دارند.

- نظر ابن عباس و مشهور مفسران اين است كه مراد از «وقت معلوم‌» پايان دورة تكليف و نفخة نخستين است‌؛ يعني نخستين باري كه اسرافيل در صور مي‌دمد كه با دميدن آن‌، همة مخلوقات جاندار مي‌ميرند، با نفخة دوم و دومين باري كه اسرافيل در صور مي‌دمد، همه زنده مي‌شوند. با دميدن صور دوم قيامت آغاز مي‌شود. ابليس از خدا خواست تا دميده شدن صور دوم كه روز بعث و برانگيختن است‌، زنده باشد. خدا به او فرمود، تا وقت معلوم يعني تا دميده شدن صور اول زنده خواهي بود، پس در فاصلة زماني ميان صور اول و دوم زنده نخواهد بود.

امام صادق‌مي‌فرمايد: وقت معلوم روزي است كه نخستين بار در صور دميده مي‌شود، در اين هنگام ابليس مي‌ميرد و در فاصلة زماني ميان صور اول و دوم ابليس زنده نيست‌.(۴).

از اين كه ابليس ، در ادامه آيات مذكور در سوره مبارك اعراف و حجر، آن هم دوباره گفت: «همه آنان را اغوا مي كنم» گواه آن است او مي دانست تا آخرين فرد از افراد بشر زنده بوده، و به اغواي آنان دست رسي خواهد داشت؛ از اين رو، پيداست كه او از جمله «الي يوم الوقت المعلوم؛ تا روز وقت معلوم» فهميده بوده كه منظور از روز معلوم ، آخرين روز عمر بشر زندگي كننده بر روي زمين بوده ، و همين زمان، آخرين فرصتي است كه او مي تواند به كار اغواي خود ادامه دهد.

- نظر ديگر اين است كه «وقت معلوم‌« را فقط خدا مي‌داند و براي ابليس مبهم است‌؛ زيرا اگر براي او مبهم نبود به معصيت تشويق مي‌شد.

در برخي روايات آمده است‌: «وقت معلوم‌، روز قيام امام زمان‌(عج) است‌. و در برخي روايات گفته شده است‌: وقت معلوم پس از رجعت پيامبراسلام(ص)‌است‌. و ابليس بر صخره‌اي كه در بيت‌المقدس است به دست پيامبراسلام(ص)‌كشته خواهد شد.(۵).

علامة طباطبايي مفسّر كبير قرآن در مورد وقت معلوم مي‌فرمايد:

« روز وقت معلوم كه سرآمد مهلت ابليس است‌، روزي است كه مجتمع بشري از گناه و شر رهايي يافته و به خير و صلاح خالص رسيده است‌. به طوري كه در روي زمين جز خدا پرستش نمي‌شود و بساط كفر و فسق و نفاق برچيده شده است‌، نه روز نفخة اول كه روز مرگ عمومي بشر است‌».(۶).

با توجه به اختلاف مفسران و تفاوت روايات‌، نمي‌توان به صورت قطعي در سرنوشت ابليس پس از ظهور امام زمان‌(عج) اظهار نظر كرد.

بنابر برخي روايات‌، ابليس پس از ظهور يا در زمان رجعت كشته مي‌شود و بنابر برخي روايات و نظر مشهور مفسران‌، ابليس پس از ظهور نيز زنده خواهد بود و با دميده شدن صور نخست‌، خواهد مرد.(۷).

بر فرض پذيرش اين نظر كه ابليس بدست امام زمان(عج) به قتل خواهد رسيد لازم است به اين نكته مهم توجه داشته باشيم كه:

قتل شيطان و ابليس به معناي از بين رفتن همه شياطين - به ويژه انسان هاي شيطان صفت نيست. زيرا تكليف برقرار است و تكليف دائرمدار اختيار خير و شر است و برخي انسان ها هستند كه نقش شيطان را بر عهده دارند. ضمن اين كه نفس اماره نيز است. اما رئيس شيطان ها - ابليس - كه نقش اساسي براي انحراف و گناه دارد از بين مي رود.

 

پی نوشتها:

(۱). سوره انعام‌،آیه ۱۱۲.

(۲). سوره حجر،آیه ۳۶.

(۳). حجر،۳۷و۳۸.

(۴). ر.ك‌: بحارالانوار، علامه مجلسي‌;، ج ۱۱، ص ۱۰۸، مؤسسة الوفأ، بيروت.

(۵). ر.ك‌: بحار، همو، ج ۱۱، ص ۱۵۴ و ۴۰۵.

(۶). ر.ك‌: الميزان‌، ج ۱۲، ص ۱۶۰ و ۱۶۱، دفتر انتشارات اسلامي‌.

(۷). مجمع البيان‌، امين الاسلام طبرسي‌، ج ۳، ص ۳۳۷ ؛ تبيان‌، شيخ طوسي‌، ج ۶، ص ۳۳۵، تفسير نمونه‌، آيت اللّه مكارم شيرازي و ديگران‌، ج ۱، ص ۱۹۲ و ج ۱۱، ص ۷۱ و ۷۲.

نظرات