چرا کسانی که مدت کوتاهی گناه کرده اند، باید در آخرت عذاب ابدی بکشند؟

چرا انسان كافر كه براي مثال:۷۰ -۸۰ الي ۱۰۰ سال عمر نموده بايد تا اخر دخيل ودر خهنم و اتش جهنم باقي بماند؟


به وجود آمدن این پرسش به علت غفلت از یک اصل اساسی است و آن ، فرق میان مجازاتهاى قرار دادى و مجازاتهاى طبیعی (تکوینى) است که نتیجه ی طبیعى اعمال و یا زندگى کردن در کنار خود اعمال است.

توضیح اینکه: گاهى قانونگذار قانونى وضع مى کند که هرکس مرتکب فلان خلاف شود باید فلان مقدار جریمه مالى بدهد، یا فلان مدت در زندان بماند، مسلماً در چنین جایى باید تناسب «جرم» و «جریمه» در نظر گرفته شود، هرگز براى یک کار کوچک مجازات اعدام یا حبس ابد نمى توان قرار داد، و به عکس براى کار مهمى همچون قتل نفس یک روز زندان بى معنى است، حکمت و عدالت ایجاب مى کند که این دو باهم کاملاً متناسب باشد.

ولى کیفرهائى که در حقیقت اثر طبیعى عمل است و خاصیت تکوینى آن محسوب مى شود، این گفتگوها را نمى پذیرد، خواه در مورد آثار عمل در این جهان باشد یا در جهان دیگر.

مثلاً اگر گفته شود کسى که از مقررات رانندگى تخلف کند و با سرعت غیر مجاز و سبقت بى دلیل و عبور از مناطق ممنوع رانندگى کند ممکن است به خاطر همین چند لحظه تخلف، چنان تصادفى کند که دست و پاى او بشکند و یک عمر زمینگیر شود، در اینجا کسى نمى گوید، این نتیجه ی تلخ براى آن تخلف کوچک عادلانه نیست، زیرا مسلّم است که این، از قبیل جریمه هاى قرار دادى اداره راهنمائى نیست که در آن مسأله ی تناسب و هماهنگى جرم و جریمه در نظر گرفته شود، بلکه این، اثر طبیعى عمل است که انسان آگاهانه به سراغ آن رفته، و خود را گرفتار آن کرده است.

همچنین اگر گفته شود سراغ مشروبات الکلى یا مواد مخدر نروید، چرا که در مدت کوتاهى قلب و معده و مغز و اعصاب شما را تباه مى کند، حال اگر کسى رفت و گرفتار ضعف شدید اعصاب، و بیمارى قلب و عروق و زخم معده شد و در برابر چند روز هوسبازى تا پایان عمرش در عذاب الیم و رنج شدید بود، هیچکس ایراد عدم تناسب جرم و جریمه را در اینجا مطرح نمى کند.

حال فرض کنید چنین انسانى به جاى یکصد سال، هزار سال عمر کند و یا یک میلیون سال در دنیا بماند، مسلماً باید تحمل آن رنج و عذاب را در این مدت طولانى به خاطر مثلاً چند روز هوسبازى بنماید.

در مورد عذابها و کیفرهاى اخروى مسأله از این فراتر است، آثار طبیعی اعمال و نتائج مرگبار آن ممکن است براى همیشه دامان انسان را بگیرد، بلکه خود اعمال در برابر انسان مجسم مى شود، و چون آن جهان جاویدان است اعمال نیک و بد، جاودانه با انسان خواهند بود، و او را نوازش یا کیفر مى دهد.

برای مطالعه بیش تر در این باره رجوع شود به کتاب عدل الهی نوشته استاد شهید مرتضی مطهری .

دیدگاه‌ها

الف-"فرق میان مجازاتهاى قرار دادى و مجازاتهاى طبیعی (تکوینى) است که نتیجه ی طبیعى اعمال و یا زندگى کردن در کنار خود اعمال است." مجازاتها، نتیجه طبیعی اعمال هستند رو متوجه میشم ولی اینکه مجازاتها نتیجه طبیعی زندگی کردن در کنار خود اعمال هستند رو متوجه نمیشم. یعنی ما عمل بدی رو ترک نمیکنیم و علاوه بر آثار مقطعی که این عمل بد داره، وقتی ترک نمیشه و ادامه داده میشه، دیگه چه اثری باید داشته باشه؟؟ مجازاتها نتیجه طبیعی زندگی کردن در کنار خود اعمال، یعنی چی؟ متوجه نمیشم!
ب-"ولى کیفرهائى که در حقیقت اثر طبیعى عمل است و خاصیت تکوینى آن محسوب مى شود، این گفتگوها را نمى پذیرد، خواه در مورد آثار عمل در این جهان باشد یا در جهان دیگر." پس عدالت خدا اینه که انسان در آخرت، چیزی جز اثر طبیعی عمل خود رو به عنوان جزا و کیفر دریافت نخواهد کرد؟
ج-"حال فرض کنید چنین انسانى به جاى یکصد سال، هزار سال عمر کند و یا یک میلیون سال در دنیا بماند، مسلماً باید تحمل آن رنج و عذاب را در این مدت طولانى به خاطر مثلاً چند روز هوسبازى بنماید." پس خلود در نار و جهنم به این دلیله که اگه ما میلیونها سال هم تو این دنیا زندگی کنیم این گناهان رو انجام خواهیم داد و آثارش همواره خواهند بود؟ همون آثاری که شما گفتید نتیجه طبیعی خود عمل و زندگی کردن در کنار اون گناه هست. پس این احتمال وجود داره که اگه ما یه عمل گناهی رو یکبار انجام دادیم و دیگه تا آخر عمر مرتکب نشدیم هرچند که اثر طبیعی خود عمل هیچ وقت از بین نمیره (عین این قانون فیزیک که در جهان، انرژی از بین نمی ره و فقط از حالتی به حالت دیگر تبدیل میشه)، فقط خداست که با توبه از طرف بنده خطاکار، این اثری رو طبیعتاً باید باقی باشه و از بین نره، خدا با قدرت خودش از بین می بره؟ آیا این تلقی و مقایسه با قانون فیزیک درسته؟ در مثال بیماری هم، اثر طبیعی خود عمل رو مثلاً اثر استفاده از مشروبات رو بر قلب و معده، این انسان نیست که بتونه به طور کل برطرف کنه بلکه خدا با قدرت خودش، اینها رو شفا میده و جوری برطرف میکنه که گویا از اول هیچ دردی نبوده است.
د- البته در خود مورد ج هم من یک سؤال دارم، اگر اینطور باشه که خدا اثر طبیعی خود عمل رو برای توبه کار (توبه نصوح) برطرف بکنه و مانند کسی بشه که از اول هیچ گناهی نکرده اون وقت چرا برخی از علما میگن که شخصی که از اول هیچ گناهی نکرده با شخصی که گناه و توبه نصوح کرده متفاوت است مقامش؟ خب چه فرقی میکنه این هم توبه نصوح میکند نه هر توبه ای و مگه خدا نگفته که پاکش میکنه عین روز اول که هیچ گناهی نکرده؟ درسته توفیق پیدا کردن برای همچین توبه ای بسیار سخته ولی من متوجه نمیشم این مسئله را؟
تقاضا دارم که در مورد هر کدام از موارد بالا، حقیر رو راهنمایی بفرمایید. چون حقیر به طور جدی پاسخ شما رو دنبال میکنم و به طور دقیق خط به خط نه روزنامه وار و طوطی وار میخونم.

تصویر پاسخگو

با سلام خدمت شما دوست گرامی و تشکر از دقت نظر شما
۱- منظور از زندگی کردن در کنار اعمال این هست که وقتی انسان با خلق و خوی نادرست ، گناهان پی در پی و اعتقادات باطل ( مثلا شرک به خدا یا دشمنی با پیامبران و اولیاء الهی ) زندگی می کند. در آخرت که باطن اعمال (که همان آتش است) برای انسان ظاهر می شود انسان در میان همان اعمال ناصواب زندگی می کند.
۲- بله درسته . خداوند در قرآننیز می فرماید در آخرت گناهکاران به اندازه گناهانی که کره اند عذاب می شوند و به اندازه سر نخی به آنها ظلم نمی شود.
۳- خلود در آتش جهنم به خاطر گناهان خاصی است. یعنی همه گناهان این جزا رو ندارند. برخی گناهان مثل آن که شما گفتید که در طول عمر یک باز انجام شده و توبه نکرده هم از دنیا رفته، با مقداری از عذاب جهنم پاک می شود. اما گناهانی مثل کفر و شرک و ظلم پایدار به بندگان خدا و ... عذاب ابدی الهی را در پی دارد.
۴- این که با توبه آیا همه گناهان و حتی آثار گناهان پاک می شود یا فقط خود گناه پاک می شود و برخی از آثار آن باقی خواهد ماند، بحث طولانی را می طلبد. اجمال پاسخ این هست که هر چند با توبه گناهان آدمی را پاک می کند، اما خاطره آن گناهان با انسان می ماند و مثل دوده ای که از یک آتش سوزی باقی می ماند، ذهن و دل را به خود مشغول می کند. مگر این که کسی به گونه ای توبه کند که واقعا خاطره آن گناه را هم از ذهن و دلش محو کرده باشد که بسیار مشکل خواهد بود.

سلام لطفا در قسمت کنترل غریزه شهوت به کامنت من پاسخ بدید مطلب مال دو سه سال پیشه انگار لطفا چک کنید

تصویر پاسخگو

سلام علیکم
سوال شما هم دریافت شده و ان شاءالله به نوبت توسط کارشناس مربوط پاسخ داده خواهد شد .

مثالهای قشنگی آوردید برای تفهیم مطلب. متشکرم

برای کسی ک حتی یک بار هم قرآن رو نخونده شاید این مطالب جذاب و جالب بیاد البته جواب های شما هم خیلی معقول ب نظر میرسن!!
جواب هایی هست ک خارج از حوصله ۹۹/۹۹% جامعه مقلد ما هست اما فقط برای اون یک صدم درصد که شاید بخوان بدونن خدای معرفی شده توسط شما تا چه حد نسبت به انسان ها مهربان هست آیه های زیر رو معرفی میکنم. باشد تا رستگار شویم
آیاتی در مورد عدل و تساوی عمل و نتیجه آن
غافر ۴۰/ کهف ۱۰۵/ عمران ۸۵/یونس ۲۷ (اول و آخر این آیه هم جالبه)/ صافات ۳۸ ۳۹/ شوری ۴۰ / یونس ۲۷
آیاتی در مورد جهنم و عذاب های آن
الحاقه ۳۰ ۳۱ ۳۲/ تحریم ۶/ صافات ۶۲ ۶۳ ۶۴ ۶۵ ۶۶ ۶۷ ۶۸/ دخان ۴۳ ۴۴ ۴۵ ۴۶ ۴۷ ۴۸ ۴۹/ کهف ۲۹/ ص ۵۷ / ابراهیم ۱۶ ۱۷ / محمد ۱۵
آیاتی در مورد شدت عذاب
مهراج ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶/ نسا ۵۶/ حج ۱۹ ۲۰ ۲۱
عذاب جاودانه
جن ۳/ فاطر ۳۶/ نسا ۹۳
سوزاندن جاودانه گنهکاران
نسا ۹۳/ یونس ۲۷
چنانچه در آيات فوق غافر ۴۰ شوري ۴۰ يونس ۲۷ مشاهده
كرديد، گفته شده كه مجازات گناه، به مثل آنست نه بيشتر يعني مجازات با گناه تناسب دارد. اما در تناقض با اين آيات، در آيات ديگري مجازات
مضاعف (دو برابر) گنهكاران مطرح شده كه علاوه بر تناقض با آيات قبل، بي عدالتي نيز هست. از جمله: فرقان ۶۸ ۶۹ / هود ۱۹ ۲۰

اگر ذره ای مردانگی در وجودتان است جواب بنده را بدهید و این نظر رو بدون ویرایش منتشر کنید. شدیدا پیگیره جوابتان هستم.

تصویر soalcity

اولا توهین به هر کسی که خلاف شما می اندیشد و مقلد خواندن همه آنها، سخن ناروایی است. و امیدواریم شما با این گونه سخن گفتن، اول شهامت اندیشیدن و دوم مردانگی اصلاح اشتباهاتتان را داشته باشید.
ثانیا وجود آیات عذاب برای همگان روشن است و بر خلاف تصور شما مردم از این مطلب بی اطلاع نیستند. ولی نکته ای وجود دارد که دیگران آن را می دانند و شما از آن غافل هستید و آن اینکه مهربانی توام با حکمت، منافاتی با عذاب ندارد. کما اینکه پدر مهربان، در مقابل دشمن، خشن و سخت است. و خشونت او، منافاتی با مهر و محبتش در سر جای خود ندارد. اگر خداوند بخواهد همه را یکسان مورد مهر و محبت قرار دهد، این ظلم می باشد.
ثالثا عذاب مضاعف نه تناقضی دارد و نه بی عدالتی، چرا که این عذاب مضاعف، به خاطر ماهیت عمل آن شخص است. وقتی کسی خود در بیراهه می رود و اصرار می کند که دیگران را هم گمراه کند، علاوه بر عذاب گمراهی خود، عذاب گمراه کردن را هم خواهد چشید. که این عین عدالت است و عذابی بیش از عذاب فعل او نیست. و این برای کسانی که در قرآن اندیشه می کنند، روشن است:
لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ كامِلَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلا ساءَ ما يَزِرُونَ (۲۵ نحل) آنها بايد روز قيامت، (هم) بار گناهان خود را بطور كامل بر دوش كشند و هم سهمى از گناهان كسانى كه بخاطر جهل، گمراهشان مى‏سازند! بدانيد آنها بار سنگين بدى بر دوش مى‏كشند.

بی نهایت از جوابتون ممنونم
من محقق هستم و یکم سریع تایپ کردم و ابدا قصد توهین به احدی رو ندارم، نداشتم و نخواهم داشت، همه هموطنانم رو دوست دارم و امیدوارم تحقیق رو سر لوحه دانش بدونن. چیزایی ک گفتم برآیند هزاران افرادی هست ک دورو بر خودم میبینم. افرادی که نه می اندیشند و نه حتی ذره ای فکر میکنن. من می خوام ایمانم قوی بشه اونم با ریشه و پشتوانه ی قوی علمی که فردا اگر کسی همین سوال رو از من پرسید جواب قاطع بهش بدم.
مواردی هم که بیان کردم رو از تحقیقات خودم و دیگران بدست آوردم و جواب شما من رو تا حدی قانع کرد. اگر میتوانید کمی بیشتر توضیح دهید. باز هم ممنونم.

تصویر soalcity

می توانید به لینک ذیل مراجعه کنید:
http://www.soalcity.ir/node/2113

نظرات