موارد جواز غیبت کدامند؟

غيبت

غیبت گناه کبیره ای است که نسبت به مومنان معنا می یابد. چون مومن، مومن دیگر را برادر خویش می داند، به همین دلیل هرگز نمی پسندد که عیب او، هر چند حقیقی و واقعی، مورد توجه دیگران قرار بگیرد.

همانگونه که اعضای یک خانواده، عیب یکدیگر را می پوشانند و آبروی هم را مورد محافظت قرار می دهند. اما در مقاطعی مصلحت های بزرگتری وجود دارد که انسان به ناچار باید عیب واقعی را بازگو کند. همانگونه که مثلا مصلحت درمان سبب می شود یک مادر، عیب فرزند خویش را در نزد دکتر توضیح دهد. که این موارد مصلحت باید با دقت محل تامل قرار گیرد تا مبادا در جایی بیهوده، آسیبی به برادر دینی خود برسانیم. «به طور کلى هر موردى که مصلحت غیبت کردن،‌ از مفسده هتک احترام مؤمن بیشتر باشد»[۱]
یا اینکه اگر کسی حرمت های ایمانی را شکسته و از خانواده مومنان خارج شده و به همین جهت دیگر حرمتی ندارد تا حفظ شود. و در نتیجه غیبتش مجاز می شود.

بنابراین موارد جواز غیبت در دو دسته کلی جای می گیرند: یا مومن برای خود حرمتی باقی نگذاشته که لازم باشد آن را حفظ کنیم! یا اینکه مصلحت مهم تری از پوشاند عیبش پیش آمده و این دو دسته را بعضی از علما جزئی تر و روشن تر بیان کرده اند:

۱-دادخواهی: اگر انسان براى دادخواهى نزد کسى که مى تواند حق او را بگیرد از دیگرى که بر او ظلم نموده،‌ تظلّم و دادخواهى کند به گونه اى که مستلزم ذکر نام او باشد اشکال ندارد. بنابراین اگرغیبت ظالم، باعث رفع ظلم شود (شنونده، قاضی یا شخصی باشد که بتواند مثلا با نصیحت ظالم رفع ظلم کند) اشکال ندارد.

۲-غیبت فاسق: غیبت کردن از کسى که فسقش آشکار باشد اشکالی ندارد. مثل این که ظرف شراب را آشکارا در خیابان و بازار به دست گرفته، بیاشامد،‌ یا اینکه کسى پرده حیا را انداخته، در حضور مردم بی محابا به  گناه اقدام می کند، مثلاً کسى که ریش تراش است بگوییم ریش تراش است. امام صادق (ع)می فرماید: هرگاه فاسق به فسق خود تظاهر نماید احترامی ندارد وغیبت او جایز است.[۲]

۳-بی اثر کردن شهادت غلط : هنگامى که انسان ببیند شخص فاسقى در دادگاه بر امرى شهادت مى دهد یا روایتى نقل مى کند، براى حفظ حقوق مسلمانان و احکام شرع باید هر چه درباره او مى داند، بیان کند.

۴- برای مشورت: هرگاه مسلمانى با کسى در خصوص معامله اى یا شناخت شخص دیگرى مشورت نمود، و طرف مشورت، عیبى از شخص مى داند که اگر نگوید معامله صورت مى گیرد و مسلمان به ضرر مى افتد یا این که امرى تحقق مى یابد (مانند ازدواج) که مشورت کننده لطمه جبران ناپذیرى مى بیند، ذکر آن عیب مانعى ندارد.[۳]

۵- نهی از منکر: غیبت کردن به قصد نهى از منکر، با شرایط آن مانعى ندارد؛ به این معنا که هر گاه منکرى را از مسلمانى ببیند و بداند اگر غیبتش را بکند، آن را ترک مى کند جایز است، ولى اگر احتمال بدهد بدون غیبت نیز آن را ترک می کند، ذکر آن عیب جایز نیست. البته اگر مفسده هتک آبروى مسلمان، بیشتر از مفسده منکرى که مشغول آن است باشد، غیبت کردنش جایز نیست، هر چند یقین داشته باشد که به واسطه غیبت کردن، آن گناه را ترک خواهد کرد.

۶- عیب مشهور: ذکر کردن کسى به عیب و نقصى که به آن مشهور و نشانه اش شده است مانند احول (چشم چپ) و اعرج (شل)، لیکن در صورتى که قصد عیب جویى نداشته و فقط به منظور معرفى و شناساندن شخص باشد و طرف از ذکر این القاب ناراحت نباشد. در غیر این صورت باید از این القاب استفاده نکند چون موجب رنجش و آزار برادر دینى مى شود.

۷-ردّ جایگاه دروغین: غیبت کسی که ادعایی  به دروغ مطرح می کند. مانند رد کردن کسى که به دروغ ادعاى نسبت فرزندی با دیگری می کند، زیرا مصلحت حفظ انساب و خانواده ها، مقدّم بر مفسده هتک ادعا کننده است.

[۱]. آیت الله سید عبدالحسین دستغیب، گناهان کبیره، ج ۲، ص ۲۸۱.
[۲]. وسایل الشیعه ج ۸ص۶۰۵.
[۳]. آیت الله سید عبدالحسین دستغیب، گناهان کبیره، ج ۲، ص ۲۸۱.

دیدگاه‌ها

سلام مجدد و عرض ارادت به شما عزیزان. از اینکه برای پاسخ سوالم وقت گذاشته بودید کمال تشکر را دارم. من در فامیل همسرم تنها فردی هستم که روسری و حجاب کامل دارم . و به لطف خدا و برعکس آنچه برخی تصور می کردند که عوض خواهم شد، در این ۱۳ سالی که ازدواج کرده ام به مدد الهی من و همسرم در رعایت مسائل شرعی محکم تر از قبل شده ایم. ولی باور بفرمایید که خیلی سخت است و من مشکل اساسی ام راجع به تشخیص ندادن حدود غیبت است. مثلاً عید نوروز در منزل برادر شوهرم دعوت بودیم و جاری بزرگم دامنی بالای زانو و آستین حلقه ای با یقه ای باز پوشیده بود. با اینکه ما در شهر دیگری هستیم و ارتباطمان را محدود نموده ایم ، نمی دانم آیا صحبت راجع به این موضوع با همسرم و یا خواهرم که حضور نداشته و به نوعی مربی اخلاق من است غیبت است یا خیر؟ آیا این کار جاری ام که در همه جا و هر مکانی همین شکل است مصداق فسق است یا نه؟

جاری دیگرم که بسیار مهربان و مردم دار است هنگامی که به منزل پدرش می رود چادر به سر کرده و نماز می خواند و هنگامی که در مهمانی های خانواده همسرم هست بدون حجاب و با یقه باز و چسبان است و با آقایون دست می ده. آیا این مصداق فسق هست یا نه؟ این مساله را هم همه فامیل می دانند. آیا تعریف از وضعیت پوشش ها و بروز حس تنهایی شدیدی که در جمعشون دارم و البته به اون افتخار می کنم ، برای خانواده ام حکم غیبت دارد یا نه؟
کتاب گناهان کبیره را دارم اما منظور از برادر ایمانی و عدم غیبت از او را نمی دانم . آیا اگر کسی مسلمان نباشد می توان راجع به او صحبت کرد؟ فکر نکنم!!!!!
ما که دوروبرمون پر از مسلمان ها شناسنامه ای هست ، آنها برادر ایمانی اند یا نه؟
ممنون و هزاران بار ممنون از وقتی که می گذارید و من را از شبهه خارج می کنید.

تصویر شهر سوال

به نام خدا و با عرض سلام .
قبل از هر چیز به خاطر ایمان راسخ و پایبندی به عقاید، به شما تبریک می گویم و از خداوند متعال توفیقات روز افزون شما را خواستارم .
همانطور که پیش از این عرض شد ملاک تشخیص غیبت، رنجش خاطر فرد موضوع سخن است. براین اساس آشکار نمودن عیب واشتباه پنهان یک شخص که مسلما وی مایل به این امر نیست از مصادیق غیبت به شمار میرود . اما بسیار دیده ایم که افراد اشتباه یا عمل خلاف شرع یا اخلاقی را مرتکب میشوند که زشتی آن در نظرشان زیباست و نه تنها از بابت کار خود شرمنده وپشیمان نیستند بلکه به رفتار خود میبالند ! در این صورت صحبت کردن در مورد این موضوع اگر به قصد تحقیر وتمسخر وحتی تخریب شخصیت فرد نزد دیگران نباشد (چراکه همه از موضوع آگاهند و با گفتن یا نگفتن چیزی تغییر نمیکند ) غیبت محسوب نمیشود.
مثلا اگر شما بگویید فلانی به حجاب اعتقاد ندارد غیبت نیست ولی اگر بگویید فلانی در بعضی محافل حجاب دارد و در بعضی دیگرندارد می تواند غیبت باشد چراکه معلوم است این شخص هنوز کاملا با خودش کنار نیامده که حجاب داشته باشد یا نه و به احتمال زیاد از اینکه بعضی افراد از بی حجابی اومطلع شوند ناراحت و خجالت زده میشود.
امیدوارم مسئله برایتان قابل درک شده باشد.
واما در مورد غیبت از فرد مسلمان وغیر مسلمان، غیبت از غیر مسلمان کلا از موضوع غیبت خارج است زیرا پیامبر اکرم (ص) در تعریف غیبت فرموده اند: غیبت این است که ازبرادر (مؤمن )خود چیزی بگویی که خوش ندارد...بدان که اگر آنچه در او هست بگویی، غیبتش را کرده ای و اگر آنچه در او نیست بگویی، به او بهتان زده ای.[۱] ودر مورد غیر مسلمان اگر چه باز گو کردن عیب های او،غیبت به حساب نمی آید، اما اگر این کار موجب عادت نفس به غیبت کردن شود، پرهیز کردن بهتر است،زیرا بعضی از علماء اخلاق، انسان را حتی از کارهای مباحی که زمینه ساز گناه یا عادت به گناه و عادی شدن گناه هستند، باز می دارند.
در ضمن غیبت مسلمانان شناسنامه ای که به آن اشاره کردید ، غیبت به شمار میرود چرا که سنجش ایمان و اسلام افراد نه صحیح است و نه به گونه ای عادلانه ممکن.
و در آخر پیشنهاد میکنم به دنبال مصادیق فسق در رفتار دیگران نباشید چرا که موجب بدبینی و بددلی میشود و رشته های عاطفی میان افراد را پاره میکند . اگر در صدد امر به معروف و نهی از منکر هستید و از نحوه صحیح آن آگاهید این کار را انجام دهید در غیر صورت از عیب های دیگران چشم پوشی کنید و تا میتوانید آنهارا بپوشانید تا خداوند عیبهای شما را بپوشاند.
موفق و سربلند باشید .

[۱] الترغیب والترهیب :۳/۵۱۵/۳۱–بحارالانوار :۷۷/۸۹/۳-کتز العمال:۸۰۱۴،۸۰۳۳،۸۰۲۴

با سلام،آیا بازگو کردن کاری که یک شخص انجام داده بدون زیاد کردن چیزی به آن برای افرادی که در جمع حضور داشته یا نداشته اند غیبت محسوب میشود؟برای مثال اگر فردی در میان کلاس،کلاس را ترک کند و باعث ناراحتی معلم و استاد شود یا اگر فردی به ناحق چیزی در مورد معلمی بگوید که صحت ندارد،و موجب ناراحتی بعضی شاگردان شود و همچنین باعث بی اعتمادی برخی دیگر نسبت به آن معلم شود،آیا بازگو کردن آن غیبت محسوب میشود؟
با سپاس

تصویر شهر سوال

سلام علیکم

غیبت در اصطلاح به این معنا است که شخص از عیب برادر دینی اش مطلع شود. در حالی که آن فرد از بیان عیب ناراحت می‌شود، آن را برای دیگری بازگو کند،خواه عیب و نقص در بدن شخص باشد مثل این که بگویی فلانی کور یا کوتاه یا بلند است، یا در صفات و اقوال و اخلاق شخص باشد، مثل این که بگویی بد اخلاق یا ریاکار است و .... غیبت به معنای بدگویی کردن پشت سر دیگران و عیب را آشکار کردن است. غیبت حرام و از گناهان کبیره است.
از روایات بر می‌آید که غیبت سه رکن دارد:
۱ـ سخنی را در پشت سر کسی بگوید؛
۲- باید ذکر عیوب پنهان باشد؛
۳- اگر غیبت شونده آن را بشنود، ناراحت شود. (۱)
در نتیجه از تعریف استفاده می شود که غیبت در مورد عیب شخص است نه حسن و خوبی او، پس اگر مواردی که بیان نمودید عیب محسوب شود و شنونده از عیب آن شخص اطلاعی نداشته باشد غیبت است وگرنه ایرادی ندارد.
البته اگر در مقام مذمت و سرزنش آن شخص بوده گناه عیبجویی موءمن است و اگر در مقام حل مشکل و راهنمایی و کمک به آن شخص بوده نه گناه عیبجویی و نه گناه غیبت ،هیچکدام محسوب نمیشود.
لذا در سوال شما مورد اول غیبت و مورد دوم که در مورد معلم چیزی بگوید که صحت ندارد،تهمت محسوب می شود.

موفق باشید.
پی‌نوشت‌ها:
۱. مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، مدرسه امام علی بن ابیطالب، قم، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۱۰۸

بسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید
۱. ببخشید در رابطه با غیبت مثلا یکی از اعضای خانواده داره به راه های خلاف و بد کشیده میشه و یک دوست بد هم داره که با اون می گرده آیا اینجا می توانیم با اعضای خانواده و فامیل ها راه چاره ای بیندیشیم و درباره عیب های اون فرد از اعضا صحبت کنیم و بهش درباره اون دوستش که داره باهاش می گرده عیب هایش رو گوشزد کنیم تا بلکه باهاش نگرده و اگر اینجا گوشزد کنیم و دوباره با اون فرد بگرده آیا برای بارهای دیگر هم می توانیم دوباره عیب های اون فرد رو بگیم؟ و کلا در این موضوع باید حتما احتمال تاثیر و چاره جویی وجود داشته باشد؟ و اگراحتمال وجود نداشته باشد و این جلسات به چندین بار گشیده بشه چطور؟

۲. مثلا اگر با فردی صحبت می کنیم و یک دفعه لابه لای صحبت ها حرف ما به غیبت کشیده می شود و ما نمی خواستیم که غیبت کنیم آیا اینجا گناه کاریم؟
و اگر برای بارهای بعدی هم با اون فرد صحبت کنیم باز هم حرف رو به سوی غیبت ببرد چطور؟ و در رابطه با کسانی که چه باهاشون حرف بزنی یا نزنی اکثر اوقات غیبت می کنند و موقع حرف زدن باهاشون باز هم این اتفاق میفته چطور؟ باید کلا باهاشون حرف نزنیم؟

۳.مثلا در یک مهمانی هستیم و اعضا یک غیبت چند لحظه ای می کنند و ادامه نمی دهند ولی بعد از چند دقیقه دوباره همینطوری و من هم وقتی مجلس رو ترک می کنم و وقتی حرف هاشون تموم میشه به امید اینکه دوباره غیبت نکنند میروم داخل مجلس ولی دوباره همین موضوع برای چندین بار اتفاق میفته آیا من اینجا که برای بارهای بعدی میروم به مجلس گناه برای من هم هستش؟ و من اینجا که میخواهم در مجلس بنشینم باید چکار کنم؟ و در ضمن امر به معروف هم تاثیری ندارد و انگار این افراد نمیدونند که لا به لای حرف هاشون کمی غیبت میکنند و مواظب نیستند.

ببخشید که طولانی شد و لطفا حتما پاسخ بدهید که نیاز به جواب هاشون دارم.
با تشکر

تصویر شهر سوال

سلام علیکم
۱-باید فقط با افرادی صحبت کنید که احتمال می دهید بتوانند کاری انجام دهند،به دیگر افراد خانواده اجازه گفتن ندارید.همچنین این صحبتها تا زمانی می تواند ادامه پیدا کند که احتمال عقلایی تاثیر در کار باشد.
۲-در این موارد باید مفصل در مورد غیبت به فرد مذکور تذکر دهیم و اگر رعایت نکرد زمان غیبت با او حرف نزنیم.
۳-در این موارد که دفعی پیش می آید باید از فرد غیبت شده دفاع کنید.حتی از کاملا او را نمی شناسید در این حد بگویید که ممکن است چنین نباشد،و ممکن است شما همه ی جوانب قضیه را ندانید.با این دفاع در گناه شریک نیستید.این پاسخ با توجه به این مطلب بود که گفتید نهی از منکر انجام شده و تاثیر ندارد.

سلام اگه فردی ما رو عصبانی کنه و به ما ریشخند بزنه و از روی حسادت شخصی رو که دقیقا همون صفت داره به رخ آدم بکشه اگه آدم از روی عصبانیت وبرای درد دل به خانواده خودش غیبت او کس و شخصی که ازش به دروغ تعریف میکنه رو بزنه واون به کسی نکند گناه داره وزیبا حساب میشه؟

تصویر پاسخگو

سلام علیکم

غیبت عبارت است از: سخن گفتن پشت سر دیگران به گونه ای که غیبت شونده راضی و خشنود نباشد.

شرایط تحقق غیبت:
۱. فردی که از او غیبت می شود در جمع حاضر نباشد.
۲. آن سخن عیب و نقص محسوب شود.
۳. این عیب از عیوب پنهان باشد.
۴. فرد از شنیدن آنچه در موردش گفته می شود کراهت داشته باشد.

لذا هر چند کار آن فرد بر اساس آنچه مرقوم کرده اید،گناه است اما شما اجازه ندارید کار وی را پشت سرش برای دیگران نقل کنید و در این صورت غیبت کرده اید.

با سلام.خانم جوانی در فامیل شوهرم هست که بخاطر تحقیر اقوام و خانواده ی شوهرش کارش به طلاق کشیده و شوهرش و دیگران از رفتارهای بد او منزجر شده اند.
حالا من نیز خودم خواهری دارم که عقد کرده است و دقیقا رفتارش عین آن خانم است و خانواده شوهرش را تحقیر میکند،ایا اگر موضوع طلاق آن خانم را فقط به خواهرم از باب اینکه مایه عبرتش شود بگویم تا دست از رفتارهای زشتش بر دارد ،غیبت محسوب میشود؟چون خواهرم اینا ماجرای طلاق آن شخص را نمیدانند.

تصویر پاسخگو

با سلام
حفظ آبروی افراد در هر حال واجب است ، مگر آن که کاری که شخص انجام داده عمومی بوده و همه خبر داشته باشند .
در موردی که شما گفتید ، مساله عمومی نیست . اگر شما می خواهید خواهرتان را نصیحت کنید ، می توانید به صورت سر بسته ، بدون نام و نشانی از از خانم ، اصل ماجرا و دلیل طلاق او را بازگو کنید . تا هم خواهرتان از موضوع مطلع گردد و هم آبروی آن خانم حفظ شود .

با سلام
عمویم فوت شدند وزن عموم درروز دوم فوت شوهرش رفتار بدی بروزداده وقتی مادرم در روز دوم فوت عموم که صبح شده بود در خانه مرحوم عموم بودند
(در خانه پدرمو خیلی افراد برای دلداری بودند در ضمن مادربزرگم هم بودند) مادرم برای پدرم صبحانه اوردند بعد زن عموم با بیشرمانگی سفره روجلوی پدرم کامل پهن کردند و گفتن سفره رو پهن کن میخوام پیشت غذا بخورم(زنان در آشپزخانه داشتند غذا میخوردند)پدرم و مادرم از این حرکت متعجب شدند . مادرم در اینمورد با من که دخترش هستم صحبت کردند کههنوز دو روز از فوت شوهرش نگذشته که اینطور رفتار میکند ایا این غیبت هست؟
پدرم که خونه اومد من گفتم به روی پدرم نیار وچند روز گذشت که پدرم به مادرم گفت اون روز از ناراحتی داشتم میمردم از رفتار زشت این زن و از خدا همش دعا کردم که این رفتاراشو ترک کنه وباز مادرم اومد پیش من و گفت من به روش نیاوردم خودش گفت که چقدر بی ادب بود این زن ایا باز غیبت هست ؟ من از این خیلی ناراحت شدم که مادر حرفی بین خودتون بود چرا به من گفتی به شدت ناراحتم که ایا من شنیدم دچار گناه غیبت شدم و مادرم همینطور؟ من مادر وپدرم را بسیار زیاد دوست دارم؟
لطفا جوابم بدید ممنون میشم.

تصویر پاسخگوی احکام

سلام

تشکر از ارتباط شما

بله این کار شما غیبت بوده است.

سلام علیکم

سوال: آیا کسی درباره ی کسی که مومن نیست غیبت کند جایز است یا نه

سوال:آیا کسی که دارد اخبار را از شبکه میگوید آن غیبت حساب میشود؟

ممنون از شما.

نظرات