حضرت آدم مگر معصوم نبود، پس چرا گناه كرد و از بهشت رانده شد؟

حضرت آدم

پیامبران عظیم الشأن نه تنها از گناه معصوم هستند بلكه از سهو و نسیان نیز معصوم بوده و محال است مرتكب گناه شودند.
و باید بدانیم بهشتی كه حضرت آدم (ع) از درخت ممنوعه خورد، بهشت برزخی بود نه بهشت دنیوی، در بهشتی كه آدم(ع) حضور داشت تكلیف نبود فلذا امر و نهی در این بهشت تكلیف آور نیست، امر و نهی به دو نوع تقسیم می شود: مولوی و ارشادی. امر مولوی الزام آور است فلذا اطاعت از آن واجب و سرپیچی از آن معصیت است، اما امر ارشادی الزام آور نیست. مثل اینكه كسی به دوستش بگوید: از این مسیر به خانه نرو! چنین امری الزام آور نیست می تواند اطاعت كند و می تواند اطاعت نكند. ( اما اعتناء نکردن به این توصیه ممکن است تبعاتی داشته باشد.)

وقتی خداوند به آدم و حوا (علیهما السلام) امر می كند:
وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمینَ؛[بقره/۳۵] نزدیك این درخت نشوید كه از ستمگران خواهید شد.
از اینكه به درخت ممنوعه نزدیك بشوند نهی می كند، اما این نهی، ارشادی است. زیرا هنوز آدم و حوا مكلف نشده بودند تا امر و نهی تکلیفی بر آنها تعلق بگیرد . پس با خوردن میوه ممنوعه هیچ گناهی مركتب نشده اند( چون گناه در صورتی متصور است كه شخص مكلف باشد ) اما خوردن میوه ممنوعه اثر وضعی را به دنبال داشت، و اثر آن این بود كه:
« فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما؛ و هنگامى كه از آن درخت چشیدند، اندامشان‏[ عورتشان‏] بر آنها آشكار شد» [الأعراف/۲۲]

در قرآن کریم علّت اصلی خروج آدم و حوا از بهشت را نه خوردن از درخت ممنوعه بلکه آشکار شدن عورات آنها معرّفی نموده است، که خود همین امر معلول خوردن از درخت ممنوعه بوده است. امّا اینکه چرا ظهور عورات آنها باعث خروج آنها از بهشت شد؟ در آیات و روایات توضیح چندانی درباره آن داده نشده است. مفسرین نیز احتمالات گوناگونی درباره آن داده اند از جمله این که گفته اند آن دو بزرگوار تا آن زمان از اعضاء و قوای جنسی خود بی خبر بودند؛ لذا شیطان آنها را با فریب تشویق به خوردن از درخت ممنوعه کرد تا به این سبب لباس بهشتی آنها فرو ریزد و اعضاء جنسی آنها آشکار شود. و شاید خوردن از این درخت باعث شده که آن دو، از مرتبه وجودی خویش تنزّل کرده و به مرز عالم مادّه نزدیکتر شوند ؛ و همین امر باعث شده است که آنها به اعضاء دنیایی خود واقف شوند. چون موجودات هر چه به مراتب پایین تر وجود تنزّل می کنند کثرت در آنها قویتر شده و اجزاء و اعضاء بیشتری پیدا می کنند.

دیدگاه‌ها

چرا میگین هنوز مکلف نشده بودن ؟
دلیلتون مبنی بر این حرف چیه که هنوز مکلف نشده بودن ؟؟

تصویر soalcity

سلام
چون هنوز به دنیا وارد نشده بودند.

با سلام.پس حضرت ادم از ستمکاران شدند.چونکه خداوند فرمودن اگر به سمت این درخت روید از ستمکارانید

تصویر پاسخگوی اعتقادی

پاسخ :
با سلام وتشکر .
برخی از مفسران مانند علامه طباطبایی نهی آدم از نزدیکی به درخت ممنوع را از نوع ارشادی می‌دانند، نه مولوی . حرمت و کراهت در امر و نهی مولوی وجود دارد.
نواهی که از صاحبان امر و نهی صادر می‌گردد، بر دو نوع است:
أ ـ امر و نهی مولوی: صاحب امر به اتکای منصبی الهی یا مردمی که دارد ، فرمان می‌دهد یا از چیزی نهی می‌کند . به اصطلاح از موضع قدرت سخن می‌گوید؛ از نظر این که بزرگ و فرمانده است و طرف مقابل او کوچک و فرمانبر.
ب ـ امر و نهی ارشادی: امر کننده، برتری و مقام و فرماندهی خود را در نظر نمی‌گیرد، بلکه دستورهایی که به زیردست می‌دهد، بیطرفانه و تنها از باب پند و اندرز است .روی خیرخواهی و دلسوزی، نتیجة کردار و رفتار شنونده را گوشزد می‌کند، مانند دستور طبیب در مورد خوردن دارو و خودداری از خوردن غذاهای ناسازگار با بیماری. هرچند در این صورت ضرر عمل نکردن به دستور، دامنگیر بیمار می‌شود.
بررسی آیاتی که دربارة حضرت آدم(ع) در سوره‌های «بقره»، «اعراف» و «طه» وجود دارد، به خوبی نشان می‌دهد امر الهی ارشادی بوده، نه مولوی،‌زیرا نشان می‌دهد که خدا نخواسته بفرماید: از آن نظر که مولایم و شما بنده،‌ امر می‌کنم که از خوردن این میوه خودد اری کنی، بلکه در محیط و فضای ارشاد بوده که خداوند بسان یک ناصح دلسوز به آدم و حوا فرمود: شیطان دشمن تو و همسر تو است. شما را از بهشت بیرون نکند که تیره‌بخت می‌شوید. اکنون در پرتو نعمت «بهشت، نه گرسنه می‌شوی و نه برهنه و نه در آن جا تشنه و آفتاب‌زده می‌شوی» تأمل در آیه نشان می‌دهد که نهی، پیامدهای معنوی (که دوری از درگاه الهی است) نداشته، بلکه تمام تبعات آن مربوط به وضع زندگی آدم و همسر او بوده، ‌مخالفت آن تنها سبب محرومیت حضرت آدم(ع) از یک سری موقعیت‌ها و نعمت‌ها می‌شد.
اصولاً امر و نهی مولوی خداوند که ترک آن ها گناه محسوب می‌شود، پس از استقرار آدم روی زمین صادر شد . پیش از آن اصلاً شریعت و آیین و تکلیف نبود، تا امر و نهی آن مولوی باشد. تنها ارشاد به آدم بود که عوارض خوردن درخت دامنگیر وی نشود.
اما در مورد ظلم باید گفت که اصولا واژه «ظلم» دارای یک معنای عام و یک معنای خاص است ؛ مرحوم ملا احمد نراقى
فرموده :
«ظلم به معنى کار بى جا کردن، و تعدى نمودن از حد وسط است . ظلم به این معنى جامع همه رذایل و ارتکاب هر یک از قبایح شرعی و عقلی است. این ظلم به معنى اعم است. از براى ظلم معنى دیگر است که عبارت از ضرر و اذیت رسانیدن به غیر است، از کشتن و یا زدن و یا دشنام و فحش دادن یا غیبت او کردن یا مال او را به غیر حق تصرف کردن و گرفتن یا غیر این ها از کردار یا گفتارى که باعث اذیت غیر باشد. این ظلم به معنى اخص است»
یکی از اقسام ظلم ، ظلم به خود است، یعنی انسان به خود ضرر برساند یا خود را از مصالح و منافعی محروم سازد ، اما هر ظلم به خود گناه محسوب نمی شود ؛ فرض کنید که دانش آموزی با سهل انگاری نمره مناسبی در امتحان کسب نمی کند . از نتایج موفقیت در آزمون بی بهره می ماند ، در این وضع به خود ظلم کرده و خود را از منافع خاصی محروم ساخته ، اما به معنای معصیتکار بودن او نیست .
ما معتقدیم ظلمی که در مورد حضرت آدم(ع) بیان شده و ظلم به نفس هم بوده، ظلم به معنای عام است که شامل ضرر و زیان زدن به خود هم می شود . از آن ظلم به نفس هایی بوده که گناه محسوب نمی شود ؛ چون ظلمی که گناه شمرده می شود ، ‌مخالفت با امر مولوی است. امر خداوند در مورد حضرت آدم، امر ارشادی بوده که مخالفت آن ها گناه محسوب نمی‌شود، بلکه تنها آثار و پیامدهای تکوینی مخالفت با این امر نمایان می‌شود . آن گونه شد که آدم با نزدیک شدن به درخت (خوردن) عیب‌هایش آشکار شد و به زمین هبوط کرد و از مقام بهشتی بیرون آمد.
در هر حال حضرت به واسطه آن رفتار خاص مبتلا به محرومیت های زیادی شد . این ظلم به خود بود اما گناه و معصیت خداوند محسوب نمی شود .
جهت آگاهی بیش تر به کتاب منشور جاوید، آیت الله سبحانی، ج ۵، ص ۶۷، نیز تفسیر المیزان مراجعه شود.

اگر نهی خداوند به حضرت آدم نصيحت يا ارشاد يا دلسوزي يا هر چيز ديگه اي بوده، پس چرا حضرت آدم این نصيحت را قبول نكرده؟

تصویر پاسخگوی اعتقادی

سلام.
چون قبول نکرد وترک اولی نمود خودش ضرر کرد ولی گناهی ننمود .

چی چیو گناه نبود؟ به حرف ابلیس گوش کردن خودش گناهه
چرا دینو مذهب شما با شبهات روز آپدیت میشه؟؟؟
چه گناه بوده چه نبوده کار اشتباهی کردن و نباید به اون درخت نزدیک میشدن
دلیل اخراجشونم از بهشت همون نزدیک شدن به درخت سیب بوده و جزو ستمکاران شدن

تصویر پاسخگوی اعتقادی

سلام.
مخالفت با دستور ارشادی گناه محسوب نمی شود بلکه اثر وضعی آن موجب ضرر طرف می گردد
مثلا اگر بچه بازی گوش دانش آموز به حرف معلم خود گوش ندهد ودر اخر سال مردود شود گناه ننموده است بلکه خودش متحمل ضرر شده است

نظرات