عقل و دین

با توجه به پایان دوره جزم اندیشی و مطلق گرایی، چگونه دین می تواند با این صفات باقی بماند؟

به نظر می رسد کسانی که سخن از پایان دوره جزم گرایی می گویند، به سخن خودشان دقت کافی ندارند و برای هشیار کردنشان کافیست بپرسیم که : آیا به طور قطعی و جزمی، دوران جزم گرایی تمام شده است؟

رابطه عقل با وحی چیست؟

با توجه به این مقدمات همگان می دانند که برای ورود به اسلام و پذیرش اصول آن، تقلید جایز نیست. بلکه هر کس باید با تحقیق و استفاده از عقل خویش، اصول را برای خودش حل کند. بنابراین رابطه بین عقل و وحی (دین) کاملا روشن است. چرا که خود دین مدعی است که بدون تائید عقل، مجوز ورود به حیطه خویش را نمی دهد. و با این حال قطعا نمی توان مدعی تعارض بین عقل و دین شد.

آیا عقل بر دین تقدم ندارد؟

اولا: این تقدم به معنای جایگاه برجسته تر و عالی تر نیست. ثانیا: عقل به تمامی معانی مقدم نیست. ثالثا: عقل در برخی حیطه ها، ناتوان از هر گونه درکی است. رابعا: دین حافظ و نگهداری بسیار اصولی برای عقل است.

در هنگام تعارض فقه و عقل کدام معتبرتر است؟

شهر سوال ـ اول اینکه ادعاهای عقلی و ژست های متفکرانه (کسی که امری را خرافی می خواند مدعی عقل است) می تواند پوچ بوده و هیچ بهره ای از عقلانیت نداشته باشد. و دوم اینکه عقل محدودیت هایی دارد و انسان برای اظهار نظر در بعضی از مسائل ناگزیر به استفاده از منابع ادراکی دیگر است.

آیا ممکن است به خاطر عملکرد عده ای، کسی اعتقاد خود به اسلام را از دست بدهد؟

شهر سوال ـ در واقع باید توجه کنیم که انسان مرکب از دو جهت است. یک جهت انسان منطق و عقلانیت است. و جهت دیگر او شهوات و تمایلات است. و انسان همان گونه که می تواند، عقلانیت را معیار تصمیم گیری و انتخاب قرار دهد، می تواند انگیزه ها و خواسته های خود را معیار قرار داده، و مطابق آن ها تصمیم گیری کند.

چگونه دین را منطقی بدانیم با اینکه احکامی مثل تفاوت دیه و ارث قابل پذیرش نیست؟

شهر سوال ـ به عنوان مثال رابطه این عالم با عوالم دیگر (مثل برزخ و قیامت) و تاثیر این عالم با عوالم بعدی در کدام علم مشخص شده است؟ کدام علم با متدهای ممکن می تواند این سوالات را جواب دهد؟ آیا اگر صدها هزار سال دیگر از پیشرفت علمی بشر بگذرد، ممکن است علمی به این سوالات جواب دهد؟

چرا دین بر پایه وحی است؟ چرا عقل را ناقص معرفی می کنید؟

 پایه وحی

شهر سوال ـ قبل از هر چیز باید بگوییم با توجه به طیف مصادیق گسترده دین، نمی توانیم این سوال را به طور کلی جواب دهیم بنابراین جواب را بر مبنای دین اسلام بیان می کنیم که متبادر از دین در فرهنگ ما همان است.

آیا امکان جمع بین دین داری و عقلانیت وجود دارد؟

شهر سوال ـ عده ای ارزش دین داری را در پذیرش مسائلی که نمی فهمند(و حتی عقل بر خلاف آن حکم می کند) می دانند. در مقابل چنین دینی، جواب سوال بالا روشن است. دینی که می گوید تثلیث در عین توحید و در مقابل عدم قابل هضم بودن چنین مساله ای می گوید: ایمان بیاور تا بفهمی! که فهم پاداش ایمان است!! جایگاهش در مقابل عقل روشن است.

در مورد نقش عقل در دین توضیحی می‌خواستم؟

نقش عقل در دین

شهر سوال ـ و در ادامه نیز هیچ جا، عقل سلیم از اعتبار ساقط نمی شود و لحظه به لحظه وجود دارد و نقش آفرینی می کند. حتی در آن جا که حوزه ورود عقل نیست و مسیر با قلب انسانی طی می شود و معارف با سیر و سلوک به دست می آید، عقل به عنوان ناظری حضور دارد، تا اگر مکاشفات دچار آسیبی شده اند، عقل آن را از اعتبار ساقط کند.

آیا اسلام ما ارزش دارد، در حالی که به دلیل، تقلید از اجدادمان مسلمان شده ایم!

 اسلام

شهر سوال ـ البته کسی که در محیط ناسالم رشد کرده و برای به دست آوردن دین حق، تلاش بیشتری کرده، ارج و منزلت زیادی دارد، اما منزلت این شخص، هرگز منافاتی با مسلمانی که تمام اجدادش مسلمان بوده اند، ندارد. چون شاید این شخص، در ادامه دادن مسیر، به همان اندازه تلاش کرده باشد.