ید الله مع الجماعه آیا به معنای اثبات حقانیت اکثریت نیست؟

در روایات دو تعبیر مختلف می بینیم. در بعضی از آن ها از حرف "علی" استفاده شده است و در بعضی دیگر از حرف "مع" استفاده شده است: ۱- ید اللَّه على الجماعة.[۱]  ۲- ید اللَّه مع الجماعة[۲]
اگر تعبیر "علی الجماعه" باشد، با معنای "دست محبت الهی بر سر جماعت است" سازگارتر و اگر تعبیر "مع الجماعه" باشد، با معنای "امداد الهی" سازگارتر است. و به هر حال هیچ ربطی به اثبات حقانیت یک گروه ندارد. خصوصا با توجه به اینکه حقانیت اکثریت به هیچ وجه با قرآن سازگار نیست.
«وَ ما آمَنَ مَعَهُ إِلاَّ قَلیلٌ؛[هود/۴۰] اما جز عده كمى همراه او (نوح) ایمان نیاوردند.»
«وَ قَلیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّكُورُ؛[سبا/۱۳] ولى عده كمى از بندگان من شكرگزارند!»
«وَ إِنَّ كَثیراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَیَبْغی‏ بَعْضُهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ قَلیلٌ ما هُمْ؛[ص/۲۴] بسیارى از شریكان (و دوستان) به یكدیگر ستم مى ‏كنند، مگر كسانى كه ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند امّا عدّه آنان كم است.»
و تعابیر بسیاری در قرآن در مذمت اکثریت نیز می بینیم، بنابراین اولا معنای حدیث حقانیت اکثریت نیست، ثانیا چنین مطلبی با قرآن سازگار نیست.

و با روشن شدن بحث حقانیت، معنای محبت نیز روشن می شود، چرا که خدای متعال به گروه باطلی که اکثریت را داشته باشند، محبتی ندارد.
و درباره معنای مدد الهی، نیز باید دو مطلب را بیان کرد. اولا اینکه  اگر چه اتحاد امری نیک است اما مهم تر از خود اتحاد، محور اتحاد است.
«وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا؛[آل عمران/۱۰۳] و همگى به ریسمان خدا  چنگ زنید، و پراكنده نشوید!»

و از همین رو می بینیم که دعوت معصومین به اتحاد، اتحاد در مواردی بوده است که محور حقی وجود داشته است. مثل اینکه این جمله را حضرت علی (ع) در مقابل خوارج بیان می کنند. و آنها را دعوت می کنند تا به جماعت بر حق بپوندند:
امیر المؤمنین علیه السّلام در یكى از احتجاجات خود در باره خوارج به آنها فرمودند: با سواد اعظم و توده ملت همراه باشید و بدانید كه دست خداوند با توده مردم مى‏باشد، از تفرقه و تشتت دورى كنید، كسى كه از جامعه كنار رود گرفتار شیطان مى‏شود، همان طور كه گوسفند منفرد از گله نصیب گرگ مى ‏گردد.[۳]

ثانیا مدد الهی نیز لزوما با اکثریت نیست. بلکه قرآن تصریح می کند که در مواردی غیر اکثریت، پیروز شده اند:
«كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرینَ؛[بقره/۲۴۹] چه بسیار گروه‏هاى كوچكى كه به فرمان خدا، بر گروه‏هاى عظیمى پیروز شدند! و خداوند، با صابران و استقامت ‏كنندگان است.»

البته ممکن است معنای دیگری از جماعت داشته باشیم که مطابق آن این تعبیر مطلق دیده شود:
« اما قدرتی که در نظام عالم باید پیاده شود، همان قدرتی است که به موجودات داده، این قدرتی که به آفتاب داده، آن قدرتی که به آب داده، آن قدرتی که به معادن داده، به آهن داده، آن قدرتی که به انسان داده، آن قدرتی که به نباتات و جمادات و حیوانات داده، تمام آنها لشکر خدا هستند و دست خدا. که: «ما یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلاَّ هُوَ؛[مدثر/۳۱] یعنی لشکریان (نیروهای) پروردگارت را کسی جز خودش نمی داند.» این قدرت ها را بین خلق پخش کرده است. پس، قدرت خدا همان قدرتی است که در اختیار مردم نهاده است، و مردم مظهر و نمایشگر قدرت خدایند، این قدرت ها که جمع شدند قدرت کلی و اصلی خدا که باید دائم باشند و این فیض را ادامه دهد و افاضه کند همراهش هست، از این جهت پیش می برد. این است معنای"ید الله مع الجماعة" و در جمعیت است که قدرت خدا قرار دارد. وقتی اجماع کردند و در مسیر حق بودند، و قدرت خدا هم همراه اینهاست و جدا نخواهد بود. از این جهت پیش خواهند برد، و به نتیجه خواهند رسید. »[۴]

[۱]. نهج الفصاحة ص ۸۰۰.
[۲]. نهج الفصاحة ص ۴۵.
[۳]. بحار الأنوار ج‏۶۵، ص ۲۸۹.
[۴]. سخنرانی آیت الله غروی در سال ۱۳۵۸.

نظرات