آيا خواستگاری زن از مرد نادرست است؟

این مساله كه آیا دختر خانم ها هم مى توانند از فرد مورد علاقه خود خواستگارى كند، یك مسأله فرهنگى است نه یك مسأله شرعى و قانونى و حقوقى. برای همین در بعضى از كشورها مثل هندوستان در بعضى از مناطق مرسوم است كه خانواده دختر به خانواده پسر پیشنهاد ازدواج مى دهد یا حداقل از طرف خانواده دختر پیشنهاد مى شود كه ما آمادگى داریم كه دخترمان را به ازدواج پسر شما درآوریم. در چنین فرهنگ هایى خواستگارى زن از مرد از منزلت زن کم نمی کندو حتى اگر جواب از طرف خانواده مرد منفى باشد باعث سرشكستگى خانواده دختر نمى شود و همچنین از نظر روانى براى دختر شكننده نیست.

اما در كشورهایى كه چنین فرهنگى وجود ندارد بلكه فرهنگ خواستگارى دقیقا برعكس هست، مثل كشور ما، خواستگارى مستقیم زن از مرد مورد علاقه، عوارضى دارد كه در نهایت از نظر روانى و شخصیتى و حیثیت اجتماعى و خانوادگى به ضرر زن تمام مى شود. به ویژه اگر زن در این رابطه پاسخ منفى بشنود. چون زنان از نظر عاطفى و هیجانى در عین حال كه در سطح بالاتری از مردها هستند اما شكنندگى آنها هم به همین میزان از نظر عاطفى بیشتر از مردهاست.
برای همین در این گونه مسائل باید با یك درایت خاصى عمل شود از جمله این که بعد از اطمینان نسبی از این که فرد مورد نظر در کلیات و اصول مهم زندگی با شما هماهنگ است و با ملاک های اولیه شما سازگار است از یک واسطه مورد اعتماد استفاده کنید آن هم واسطه اى كه از نظر تعهد، دلسوزى و رازدارى مورد اعتماد باشد. این فرد می تواند به صورت كاملا محرمانه كار را پیگیرى كند و فرد مورد نظر را تشویق و ترغیب به ازدواج كند و بعد از این كه آمادگى و رغبت به ازدواج در او ایجاد شد به او جهت دهى كند و او را به سمتى سوق بدهد كه از دختر خانم مورد نظر خواستگارى كند. با این شیوه هم دختر از حق انتخاب خود به خوبى استفاده کرده و هم با واسطه و به صورت غیر مستقیم از فرد مورد نظر خواستگارى كرده و همچنین از آسیب هاى خواستگارى مستقیم در امان مانده است.

دیدگاه‌ها

سلام دختری هستم ۲۴ساله و مذهبی در یکی از سایتهای همسریابی با پسری آشنا شدم که در ابتدا پیشنهاد معرفی آقا پسر برای ازدواج را با یکی از آشناهایم را دادم و با پسر رابطه تلفنی داشتم،بین آقا و خانمی که واسطه ازدواج شدم در همان اوایل آشناییشان بهم خورد ، اما رابطه تلفنی من و پسر همچنان ادامه یافت و باعث ایجاد علاقه ما بین ما شد!!!!!!!و ازینکه باهاش در اینترنت آشنا شدم بسیار متاسفم اما با ادامه پیدا کردن رابطه تلفنی بیش از اندازه دلبسته اش شدم .در ابتدای آشنایی دروغهایی هم به هم گفتیم که البته هر دومون راستش رو به اون طرف گفت. خانواده من از لحاظ فرهنگی و اقتصادی از خانواده پسر بالاتر هست به همین دلیل ایشان هیچ گاه از من خاستگاری نکرد و مجبور شدم خودم بهش پیشنهاد ازدواج بدم!!!!!البته ظاهرا اون هم منو دوست داره و علاقه دو جانبه هست...حتی در ماههای اول آشنایی قبل از خواستگاری چندین بار سعی در قطع رابطه داشتم که همه تلاشها بی نتیجه بود
به هر حال باهم قرار ملاقات گذاشتم و هر دو از هم بدمون نیمد
اما ازینکه میدیدم خیلی راحت با من تلفنی صحبت میکرد یا بخاطر رابطه تلفنی که داشتیم احساس گناه نمیکرد ِ؛دلم چرکین بود
حتی چند بار با یه اسم جعلی دخترانه براش ایمیل میفرستادم که بعد از چند تا نامه جواب اون ایمیلها رو داد
در حالیکه توقع من این بود که با وجود من به هیچ دختر دیگه ای نگاه؛فکر یا..... نداشته باشه
خودش در جواب اینکارش گفت که دیده اون دختر بهش دلبسته شده خواسته باهاش صحبت کنه و بهش بگه که به درد هم نمیخورند
راستش احساس میکنم اینقدر احساست اومده وسط که عقلا کلا رفتند مرخصی!!!!
یعنی به نظرم عقلم میگه نه اما دلم میگه آره!!
من بهش چندان اعتماد ندارم یعنی نمیدونم بجز من با دختر دیگه ای بوده یانه من اولین پسری بود که بهش دل دادم و حاضر به داشتن رابطه احمقانه تلفنی باهاش شدم
خواهش میکنم من رو راهنمایی کنید
آیا باهاش ازدواج کنم پشیمون نمیشنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تصویر شهر سوال

با سلام و تشکر با سلام و تشکر
متاسفانه امروزه شاهد استفاده احساسی و هیجانی و درگیری عاطفی و خواستگاریابی در فضایی هستیم که بدین منظور اختراع نشده است و مانند این است که شما از دستگاه آبمیوه گیری آسیاب کردن گردو و بادام استفاده کنید قطعا خالق اینترنت اگر می دانست عدی از این وسیله برای موضوع مهم خواستگاری و ازدواج که نیاز به بررسی های موشکافانه حقیقی و نه مجازی دارد استفاده می کنند و دچار افسردگی و یا شک و بدبینی و دودلی نسبت به همسری که می خواهد انتخاب کند می شوند و یا وارد زندگی پر از اختلاف و ناسازگاری و بدبینی شده اند ، هزار بار آروز می کرد که ای کاش به قبل از اختراعش برمی گشت و به جای فکر در مورد اختراع اینترنت به فکر اختراع وسایل مفیدتری بهزیستی روانی و جسمانی بشر بود.
اما احساساتی که شما دارید دقیقا با احساساتی فردی که انتخابش از طریق نت بوده یکسان است مرحله اول نیازها و کمبودهای عاطفی برآورده نشده در دوطرف این قاب شیشه ای ، مرحله دوم وابستگی و احساس پیدا شدن منجی و فرشته نجات ، مرحله سوم مرحله توجیه و نادیده تفاوت های فردی، ، شخصیتی ، خانوادگی و فرهنگی است که این نادیده گرفتن و توجیه کردن مانند آتش زیر خاکستر است که بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک و کاهش احساسات شعله ور خواهد شد.

خدمت شما عرض کنم که قطعا کسی که بدون اینکه به خواستگاری رسمی اقدام کند و صرفا در آشنایی و دوستی را به صورت مستقیم و در فضای تاریک و مبهم مجازی آن هم به فردی که واسطه ازدواجش با کسی دیگر بوده ارتباط پیدا کند قطعا آلودگی ارتباطی دارد و همانطور که شما متوجه شدید جواب پیام های عاطفی را می دهد و از طرفی انسان موجودی است که می تواند برای اینکه از دردسر خارج شود توجیه منطقی و دلیل تراشی به ظاهر دهان پرکنی هم ارایه دهد پس با این وضعیتی که برای شما و ایشان به وجود آمده به هیچ وجه ادامه این رابطه به صلاح نیست چون جو بی اعتمادی بین شما و ایشان زیاد شده است و کم نیستند مردان وزنانی که بعد از ازدواج به دلیل بی اعتمادی دچار نگرانی ، اضطراب و شک نسبت به وفاداری همسرشان می شود و کم نیستند مردانی که می گویند بدون اینکه مرا ببینی وارد رابطه شدی از کجا من بدانم آلوده کسی دیگر الان یا قبلا نبودی؟ کم نیستند مراجعین خانمی که مورد سوءظن و بدبینی و بد دلی همسرشان قرار گرفته و می گویند با یک پیامک که به موبایلم می آید همسرم به هم می ریزه و موبایل من رو چندین بار شکسته و خورد کرده و یا اگر تلفنم اشغال باشه با پرخاشگری و اضطراب و نگرانی نگاه می کنه پس به نظر من بهتر است شما به یک مشاور حضوری اقدام کنید و این جو بی اعتمادی و تفاوت های فردی ، فرهنگی ، و خانوادگی را مطرح کنید و حتی اقدام به تست شخصیت کنید تا مشخص شود تا چه حد از نظر شخصیتی به هم نزدیک هستید و برای اینکه ریسک کمتری را در زندگی تجربه کنید چه راهکارهایی را باید انجام دهید و حتی تکنیک های مهارت های زندگی و سایر لوازمی که باعث خنثی سازی بمب ناسازگاری های زناشویی می شود را در اختیار هر دوی شما قرار دهد موفق باشید.

بسیار عالی

نظرات