منظور از بطن قرآن چیست؟

بطن قرآن

برای بطن قرآن چند معنا قابل ذکر است:

۱-جاری شدن قرآن در اعصار و زمان ها به گونه ای که یک آیه مصادیق فراوان پیدا می کند و در هر دوره و زمانی مصداق دارد. این معنا در چند روایت بیان شده است:
«سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ ظَهْرِ الْقُرْآنِ وَ بَطْنِهِ فَقَالَ ظَهْرُهُ الَّذِینَ نَزَلَ فِیهِمُ الْقُرْآنُ وَ بَطْنُهُ الَّذِینَ عَمِلُوا بِمِثْلِ أَعْمَالِهِمْ یَجْرِی فِیهِمْ مَا نَزَلَ فِی أُولَئِك‏؛[۱] حمران بن أعین گوید: از امام باقر علیه السّلام پرسیدم: معنى ظهر قرآن و بطن آن چیست؟ فرمود: ظهر آن كسانى هستند كه قرآن در عهد ایشان نازل گردیده، و بطن (درون) آن اشخاص هستند كه بعد از نزول قرآن بدنیا آمده ‏اند و همانند گروه اوّل به آن عمل مى ‏كنند و هر چه در باره آنان نازل شده در باره اینها هم جارى مى‏ شود.»

امام باقر (ع) می فرمایند: «اگر بنا بود آیه‏اى كه در باره مردمى نازل شده با مردان آن مردم از بین برود، چیزى از قرآن باقى نمى‏ ماند، و لیكن قرآن طورى است كه اولش(یعنى عصر نزولش) و آخرش(یعنى اعصار بعدش) تا زمانى كه آسمان و زمین برجاست را یك جور شامل مى ‏شود، و براى هر قومى آیه‏ اى است كه تلاوتش مى‏ كنند، حال یا آیه از خیر آنان خبر مى‏ دهد و یا از شرشان»[۲]

 ۲- مطالب عمیق تری که می توانیم از یک آیه بفهمیم. مطابق این معنا، بطن قرآن نسبت به اشخاص مختلف فرق می کند. و بعضی در مرحله ای هستند که آنچه برای ما بطن است برای آن ها ظاهر است. و هر کس به حسب مقام و مرتبه خود، از بطون بیشتری بهره مند می شود.

جابر از امام باقر (ع) روایت كرده كه وى گفت: «از آن جناب از تفسیر آیاتى مى ‏پرسیدم، و آن جناب پاسخ مى‏ داد، و وقتى دوباره از تفسیر همان آیات مى ‏پرسیدم پاسخى دیگر مى‏ داد، عرضه داشتم: فدایت شوم شما در روزهاى قبل از این سؤال من جوابى دیگر داده بودید و امروز طورى دیگر جواب دادید، فرمود:" اى جابر براى قرآن بطنى است، و براى بطنش نیز بطنى دیگر است، هم چنان كه براى آن ظاهرى است، و براى ظاهرش نیز ظاهرى دیگر". اى جابر،" هیچ علمى از علم تفسیر قرآن، از عقول مردم دورتر نیست. چون یك آیه قرآن ممكن است اولش در باره چیزى و وسطش در باره چیز دیگر، و آخرش در باره چیز سومى باشد، با اینكه یك كلام است، و اول و وسط و آخرش متصل به هم است، در عین حال بر چند وجه گردانده مى‏شود».[۳]

در همین معنا از پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است که «براى قرآن كریم ظاهر و باطنى است. براى باطن آن نیز باطنى است تا هفتاد بطن.»[۴] (در اینجا هفتاد می تواند عدد کثرت باشد و بیانگر تعداد زیاد باشد).

به عنوان نمونه، آیه به انسان می گوید که باید در طعام خود بنگریم:
«فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِهِ؛[عبس/۲۴] انسان باید به غذاى خویش بنگرد.»

از این آیه برداشت های متفاوتی می توانیم داشته باشیم که در عین حال همه آن ها، علیرغم تفاوتشان صحیح است:
انسان باید در غذای خود دقت کند، تا شاکر خدای تعالی باشد.
انسان باید در غذای خود دقت کند که آیا حلال است یا حرام

انسان باید در غذای معنوی خود دقت کند و بنگرد که علمش را از کجا اخذ می کند:
«عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِهِ قَالَ قُلْتُ مَا طَعَامُهُ قَالَ عِلْمُهُ الَّذِی یَأْخُذُهُ عَمَّنْ یَأْخُذُه‏؛[۵] زید شحام از امام باقر (ع) در تفسیر گفته خداى عزو جل (۲۴ سوره ۸۰): "باید آدمى به خوراك خود نگاه كند" گوید: گفتم: مقصود از این خوراك چیست؟ فرمود: علمى كه اخذ مى ‏كند بنگرد از چه كسى اخذ مى ‏كند (چون علم خوراك روح انسانى است).»

[۱]. معانی الأخبار، ص: ۲۵۹.
[۲]. ترجمه تفسیر المیزان، ج‏۳، ص: ۱۱۳.
[۳]. ترجمه تفسیر المیزان، ج‏۳، ص: ۱۱۳.
[۴]. سفینة البحار، شیخ عباس قمى(رحمه الله)، ج ۱، ماده بطن، نشر اسماعیلیان

نظرات