چرا از بین تمام معصومین فقط به امام کاظم علیه السلام باب الحوائج گفته اند؟

امام کاظم

برآورنده حاجت‏ها و قاضی الحاجات خداوند متعال است. پیامبران و ائمه و صلحا و شهدا باب الحوایج اند. چون این بزرگواران به جهت قربی که نزد خدا دارند، اگر ما خدا را به حق اینان بخوانیم و از خدا حاجت بخواهیم و یا از روح بلند این بزرگواران بخواهیم که برای ما دعا کنند و از خدا بخواهند حاجات ما روا شود، ممکن است به نتیجه برسیم و این عمل اشکالی ندارد.
این مطلب اختصاص به برخی از اولیای خدا ندارد. تمامی آن بزرگواران و ائمه دارای این مقام هستند، زیرا از يك نظر همه ائمه اطهار و اولياء الهي و فرزندان صالح آنان، باب الحوائج اند و وسيله تقرّب به خداوند و موجب گشايش گره هاي زندگي هستند و اگر امامان معصوم، هر كدام به اسم خاص شهرت پيدا كرده اند، به لحاظ مناسبت هايي بوده كه آن اسامي مبارك در آن تجلّي نموده و ظهور پيدا كرده است. چنانكه از حكمت دعاي توسل اين چنين استفاده مي شود كه هر مشكل و حاجتي را بايد به يكي از ائمه ـ عليهم السلام ـ متوسل شد.
همانگونه كه درباره خداوند نيز چنين است كه انسان مريض به اسم شافي و انسان بدهكار به اسم غني و انسان گناهكار به اسم غفور خداوند توسل جسته و او را به آن ياد مي كنند؛ به همین جهت در راه توفيق طاعت الهي و تقرّب به خداوند مستحب است به اسم مبارك رسول اكرم(ص) فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ و دو فرزند آن، امام حسن و امام حسين(ع) توسل جست (۱) و انسان گرفتار، دردمند و مريض به اسم مبارك امام كاظم (ع) توسل يابد و...
پس آنچه كه امام كاظم(ع) به آن شهرت يافته است، از اين باب بوده است كه بسياري كه به گرفتاري و مشكلات مبتلا بوده اند و دست بشري قادر به گره گشائي آن ها نبوده است، به آن امام متوسل شده و آن حضرت نيز در پيشگاه خداوند از آنان شفاعت كرده و در نزد باري تعالي مقبول واقع شده است و از اين جهت رفع مشكل شده و آن حضرت به باب الحوائج شهرت يافته است وگرنه دليل خاص و يا روايتي به دست نيامده كه لقب باب الحوائج را براي آن حضرت ذكر نموده باشد.
پس ما دليل خاصي بر اينكه لقب اين بزرگوار باب الحوائج باشد بدست نداریم و اين لقبي است كه ارادتمندان به ايشان داده اند.
پس همه امامان معصوم باب رحمت الهي و واسطة فيض ميان خداوند و مخلوقات اند و به همان دليل كه مي توان به امام كاظم (ع) باب الحوائج گفت براي سائر ائمه(ع) نيز مي توان اين لقب را بكار برد.(۲)

پي نوشت ها :
۱. ملكي تبريزي، آقاجواد، المراقبات في اعمال السنّة، چاپ تبريز، (قديم)، ص ۳۰.
۲. اشتهاردي، محمد، سوگنامه آل محمد (ص) ، انتشارات كتابخانه مرعشي، ص۴۹۷.

کلمات کلیدی: 

نظرات