آیا دین داری بزرگترین عامل جنایت و شکل دهنده وحشتناک ترین آنها نیست؟

تاریخ بشر پر از انواع و اقسام جنایت هاست و با نگاه طبیعی افق روشنی برای خاتمه دادن به آن نیز دیده نمی شود. و اگر بخواهیم با نگاهی امیدوارانه به دنبال خاتمه دادن به آن باشیم، دو اقدام اساسی مورد نیاز است. اول آنکه عامل اصلی جنایات شناخته شوند. و دوم آنکه قدرت کافی برای مقابله با آن عامل کسب شود.

برای شناخت عامل اصلی باید پیش فرض ها را کنار گذاشت و با نگاهی جامع بخش های مختلف تاریخ بشر را واکاوی کرد.

برای دیدن بزرگ ترین جنایات از حیث وسعت، اگر کمی از زمان زندگی خود عقب تر رویم، در قرن حاضر، بزرگترین کشتار تاریخ بشری را در دو جنگ جهانی با بیش از صد میلیون کشته خواهیم یافت. که قطعا اصلی ترین انگیزه آن توسعه طلبی بوده است. قدرت هایی که کشورهای مختلف را به قول خودشان کشف می کردند، در مقطعی با فقدان منطقه جدید برای تصاحب مواجه شدند و آن وقت لازم بود که دزدان از غنایم تقسیم شده در دست یکدیگر بدزدند و این گونه جنگ جهانی رقم خورد.

 جنایت هایی که کم بیش از سطح وسعت و عظمت با این دو جنگ قابل مقایسه باشند، تحت نام هایی چون اسکندر، مغول، تیمور لنگ و ... قابل بررسی است. جنگ هایی که در آن پشته ها از چشم و گوش ساخته اند و رودها از خون جاری کرده اند و شرق و غرب عالم را به نابودی کشانده اند. و در این جنگ ها نیز انگیزه اصلی توسعه طلبی بوده است.

و اگر بخواهیم بدترین خشونت ها و قساوت ها را در سطح فردی بنگریم، عموما به کسانی می رسیم که به نوعی دچار بیماری روانی بوده اند و بررسی این مساله بسیار ساده و دیدن حقیقت در آن سهل است. و با اندک جستجویی می توان لیست جنگ ها و جانیان را به دست آورد.

در کنار دو عامل ذکر شده، عامل مهم دیگری باید مورد توجه قرار گیرد. که عبارت است از جهل توده ها، که با سوء استفاده فرماندهان زیاده طلب، زمینه جنایات را  رقم زده و به جنگ ها و قساوت ها دامن زده شده است. این جهل هر روز به نوعی مورد سوء استفاده قرار گرفته، و مردم را با شعاری فریب داده اند. روزی دموکرسی و آزادی ابزار مناسب فریب بوده است. و روزی وطن و ناموس و ... مردم جاهل را تحریک کرده و به صحنه کشانده است و  روزهایی نیز مردم را به اسم دین به صحنه کشانده اند. از جنایت هولناک کربلا که عده ای به اسم مبارزه با یک خارجی، شنیع ترین جنایات بشری را شکل دادند تا امروز که شاهد قساوت ها و خشونت های داعش و امثال آن تحت برنامه ریزی سرویس های جاسوسی و تامین سلاح از سوی مستکبران هستیم.

آنچه سبب شده است جنایات تحت نام دین پررنگ تر دیده شود، معاصرت و مشاهده جزئی تر و تبلیغات بسیار گسترده بوغ های رسانه ای است. که برای اسلام هراسی تلاش های بسیاری می نمایند.

در حالی که هر روز صدها تصادف رخ می دهد، اندک تاثیری در روحیه و احوال ما نمی گذارد. اما اگر از نزدیک شاهد یک صحنه تصادف باشیم، می تواند تا روزها زندگی ما را تحت تاثیر قرار دهد.

ما جنایات بزرگ را نهایتا بسیار کوتاه و سریع شنیده ایم. اما فیلم های آدم کشی امثال داعش را با جلوه های بصری و صدا گذاری حرفه ای و ... مکرر و مدام برای ما نمایش می دهند. از همین رو طبیعی است که عده ای فریب خورده و نقش دین را در جنگ و خشونت پررنگ ببینند.

حال آنکه دین با تبیین زندگی پس از مرگ، از زیاده طلبی ها در این دنیا می کاهد، قدرت قدرتمندان را تحت نظارت دست برتری نشان می دهد و با رویکرد اصلاحی به مقابله با جهل توده ها می پردازد. و مهم تر از همه؛ همگان را به مقابله با زیاده طلبان ترغیب می کند که تنها راه پایان دادن به جنایات نیز همین طریق و شکستن شاخ گاوهای وحشی است که برپایی عدل جهانی را محقق خواهد کرد.

و آنچه درباره امکان شکل گیری همت های عالی تحت نام دین مطرح می شود، اولا باید توام با جهت دهی واقعی دینی واقعی دیده شود که در این صورت قطعا دین در نقطه مقابل جنایت دیده می شود. ثانیا بشر به دلایل متعددی در اراده خود راسخ می شود. از کسانی که برای جاودانه شدن نام شان، جان شان را فدا کرده اند، تا کسانی که برای یک کشف علمی یا یک موفقیت شغلی و ... تمام آسایش خود را فدا کرده اند.

 

 

نظرات