آیا در دستورهای دینی چیزی به نام «چلّه کلیمیه » صحت دارد ؟

چله گرفتن

از اول ذيقعده تا دهم ذيحجه که روز عرفه است، يکي از اوقاتي ست که چله گرفتن در آن بسيار توصيه شده و در اصل بهار چله گرفتن عنوان شده.
اين ايام، ايامي ست که حضرت موسي عليه السلام، اين چهل شبانه روز به مناجات و ملاقات الاهي رفت. نه خوابيد و نه غذايي خورد و نه آبي نوشيد. فقط با پروردگار گفتگو کرد و با دست پر برگشت و تورات نصيبش شد.
وَ واعَدْنا مُوسى‏ ثَلاثِينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَ قالَ مُوسى‏ لِأَخِيهِ هارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ (اعراف ۱۴۲)

و با موسى سى شب وعده كرديم و آن را به ده شب ديگر كامل كرديم، و وعده پروردگارش چهل شب تمام شد موسى به برادر خويش هارون گفت: ميان قوم من جانشين من باش و به اصلاح كارشان پرداز و طريقه مفسدين را پيروى مكن.

حضرت علامه طباطبايي ذيل اين آيه در تفسير شريف الميزان چنين فرموده است: « برگشت معناى آيه به اين است كه خداى تعالى موسى (ع) را براى مدت سى شب به درگاه خود و براى گفتگوى با وى نزديك ساخته و ده شب ديگر براى اتمام آن گفتگوها بر آن مدت افزوده و در نتيجه ميقات پروردگارش چهل شب تمام شده است، و اگر حساب را بر روى شب‏ها برده نه روزها و حال آنكه در اين مدت موسى روزها هم در ميقات بسر برده و معمولا در اينگونه موارد حساب روى روزها برده مى‏شود نه شب‏ها، شايد براى اين است كه غرض از اين ميقات تقرب به درگاه خدا و مناجات با او است كه شب‏ها اختصاص بيشترى براى اين كار داشته و حواس انسان جمع‏تر و نفس براى انس گرفتن آماده‏تر است، آنهم در چنين مناجاتى كه در آن تورات نازل شده است.

هم چنان كه در باره رسول خدا (ص) هم فرموده:"يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا" تا آنجا كه فرموده:" إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا، إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلًا إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَوِيلًا"اى جامه به خويش پيچيده. شب را به جز اندكى. به پا خيز. مگر يك نيمه شب يا اندكى از آن كم كن. يا بر آن بيفزاى و قرآن را به تانى خوان تانى دقيق. كه ما گفتارى گران به تو القا خواهيم كرد. كه در ساعات شب وفاق خاطر بيشتر و گفتار استوارتر است. كه تو را بروز رفت و آمد طولانى است. (سوره مزمل آيه ۷) (ترجمه تفسير الميزان، ج۸، ص۳۰۳)

حضرت آيت الله جوادي آملي درباره اين اربعين چنين مي¬فرمايند:

«از اول ذيقعده تا دهم ذي حجّه كه اربعين موساي كليم است، اين يك فصل مناسبي است؛ بهار اين كار است. اين اربعين گيري،اين چله نشيني همين است ! وجود مبارك موساي كليم ۴۰ شبانه روز مهمان خدا بود. فرمود : و واعدنا موسي ثلاثين ليلهً فاتممناها بعشر فتمّ ميقات ربّه اربعين ليله. به او وعده ديدار و ملاقات خصوصي داديم؛ آمد به ديدار ما. اوّل ۳۰ شب بود؛ بعد ۱۰ شب اضافه كرديم، راهش باز بود؛ جمعاً شد۴۰ شب.

    فرمود : او۴۰ شب مهمان ما بود. چون بركاتي كه در شب نصيب انسان مي شود، در روز نمي شود. روز مشغول كار و گفتن و خريدن و فروختن است؛ در قرآن كريم فرمود: شب را در يابيد. انّ لك في النّهار سبحاً طويلاً. درس است، بحث است، گفتن است، شنيدن است، ديدار است، مصاحبه است، مناظره است؛ با يك كثرت همراهيد. امّا انّ ناشئه اللّيل هي اشدّ وطئاً و اقوم قيلاً. شب يك نشئه اي دارد، شب يك حسابي دارد، يك كتابي دارد ؛ شب كجا، روز كجا ! فرمود : روز، كار فراواني داريد؛ مي گوئيد، مي شنويد، مي خوانيد، مي خوريد؛ اين كارهاي روزتان است. به وجود مبارك پيامبر (ص) فرمود : روز، كارهاي فراواني داري، شب را درياب ! هر كس به جائي رسيد، از شب زنده داري به جائي رسيد.

  در طول سال آدم مي تواند چله بگيرد، ولي بهارش اين ۴۰ شب است؛ يعني از اوّل ذي قعده تا دهم ذيحجّه،آدم مواظب دهانش باشد كه غذاي بد وارد نشود؛ مواظب زبانش باشد كه حرف بد نزند؛ مواظب گوشش باشد كه حرف بد نشنود؛ مواظب چشمش باشد كه نگاه بد نكند؛ آنوقت سائر كارها خوب است. اينقدر كارهاي حلال هست كه آدم فرصت نمي كند به سراغ كار حرام برود ! فرمود : لزومي ندارد كه آدم كار خلافي رامرتكب شود، مثل اينكه اينقدر غذاي حلال هست كه ديگر آدم فرصت نمي كند به سراغ غذاي حرام برود!»

نظرات