آیا منکرین ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام به بهشت نمی روند؟

ولایت امیرالمومنین

امامت و ولایت دوازده امام معصوم(ع) منصب الهى است و در تأمین سعادت انسان، همتاى قرآن کریم است. از این رو کسى که به خاطر عناد و لجاجت از پذیرش مسئله امامتِ کسانى که از طرف رسول خدا(ص) معیّن شده اند، سرباز زند و تسلیم این حقیقت نشود، اهل جهنم است، ولى کسى که عدم اعتقادش به امامت از روى لجاجت نباشد، بلکه به خاطر این باشد که مسئله برایش روشن نشده باشد که اگر روشن مى شد، ایمان مى آورد و طبق دستور آنان عمل مى کرد، کارش با خدا است؛ یعنى ممکن است مشمول رحمت واسعه حق قرار گیرد(۱)
قرآن مى فرماید: «رسول خدا! آن چه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده ،ابلاغ کن، و اگر این مأموریت را انجام ندهی، رسالت خود را انجام نداده ای».(۲)
این آیه شریفه که در شأن علی(ع) و در مورد امامت وى نازل شده است،(۳) به روشنى بیان مى کند آن چه که رسول خدا(ص) مأمور به ابلاغ آن (امامت) بود، به مرتبه اى از اهمیت است که خدا مى فرماید: «اگر ابلاغ نکنی، تبلیغ رسالت نکرده ای» از این جا معلوم مى شود که امامت همانند رسالت نقش تعیین کننده در خوشبختى و سعادت انسان دارد.
حضرت در روایتی اهل بیت خود را به کشتى نوح تشبیه کرده است که هر کسی بر آن سوار شد، از امواج طوفان رَسْت و هر که از آن تخلف جست، غرق امواج گشت. (۴)
در حدیث دیگر از آن حضرت مى خوانیم :«هر کس بمیرد در حالى که امامش را نشناسد، به مرگ جاهلى از دنیا رفته است».(۵)
امام صادق(ع) فرمود: «هر کس ما را بشناسد، مؤمن است و هر کس منکر ما باشد، کافر است».(۶) دخالت شناخت امام و اعتقاد به او در سعادت انسان از دو جهت است:
یکى این که شناخت خدا و شئون او بدون معرفت امام کامل نمى گردد،
دیگر این که بدون معرفت امام به دست آوردن برنامه کامل و صحیح ممکن نیست.
غیر شیعیان اگر جاهل قاصر باشند ،یعنى دسترسى به حقّانیّت شیعه و ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) نداشته باشند، امید عفو و رحمت الهی در مورد آنان می رود. اما در هر حال آنها به جهت عقیده نداشتن به مقام امامت و ولایت ائمه از الطاف بسیاری محروم می مانند و در اعمال و رفتارها نیز دچار کمبود و نقصان هستند.
اگر دسترسى به پیدا کردن راه حقّ داشته ولى کوتاهى کرده اند، به آنان جاهل مقصّر مى گویند. در این صورت اعمالشان قبول نیست و در روز قیامت معذّب خواهند بود. روایاتى که در زمینة عدم پذیرش اعمال اینان وارد شده، ناظر به این گونه افراد است. از رسول خدا(ص) آمده است:
«اى علی! اگر بنده اى به اندازة عمر نوح بندگى خدا نماید و به اندازة‌کوه احد طلا در راه خدا انفاق نماید و عمرش طولانى شود تا هزار حج پیاده به جا آورد، سپس بین صفا و مروه مظلومانه کشته شود، اگر ولایت تو را نداشته باشد، بوى بهشت را استشمام نخواهد کرد».(۷)
شهید مطهرى(ره) در این باره مى‏ گوید: «اگر کسى در روایات دقت کند، مى‏یابد که ائمه(ع) تکیه‏شان بر این مطلب بوده که هر چه بر سر انسان مى‏آید، از آن است که حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصب و عناد بورزد و یا لااقل در شرایطى باشد که مى‏بایست تحقیق و جستجو کند، نکند اما افرادى که ذاتاً و به واسطه قصور فهم و یا به علل دیگر در شرایطى به سر مى‏برند که مصداق منکر و یا مقصر به شمار نمى‏روند، آنان در ردیف منکران و مخالفان نیستند.
ائمه اطهار بسیارى از مردم را از این طبقه مى ‏دانند. این گونه افراد داراى استضعاف و قصور هستند و امید عفو الهى درباره آنان مى‏ رود».
وى از مرحوم علامه طباطبایى نقل مى‏ کند: «همان طورى که ممکن است منشأ استضعاف، عدم امکان تغییر محیط باشد، ممکن است این جهت باشد که ذهن انسان متوجه حقیقت نشده باشد و به این سبب از حقیقت محروم مانده باشد».(۸)
غالب اهل سنت دشمن حضرت علی محسوب نمی شوند . این که امامت به معنائی که نزد شیعیان وجود دارد ، قبول ندارند، از روی لجاجت و عناد نیست، بلکه به همان معنائی که گفته شد، از روی ناآگاهی و یا نفهمیدن معنای اصلی روایاتی مانند آن چه در واقعه غدیر اتفاق افتاد می باشد. مثلا معنای مولی را به معنای دوست می فهمند.

پی نوشت ها :
۱. مرتضى مطهری، عدل الهی، ص ۴۲۶.
۲. مائده (۵) آیة ۶۷.
۳. واحدی، اسباب النزول، ص ۱۳۵.
۴. حاکم، مستدرک، ج ۲، ص ۱۵۱.
۵. بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۸۹، حدیث ۳۵.
۶. اصول کافی، ج ۱، ص ۱۸۷، حدیث ۱۱.
۷. لطف الله صافی، امامت و مهدویت، ج۱، ص ۱۳۰.
۸. مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج ۱، ص ۳۲۰ به بعد.

نظرات