با توجه به برخی از آیات قرآن، زناني که پيامبر بخواهد بر او حلال هستند؛ چرا؟

خصائص النبی

در بخشی از آیه ۵۰ از سوره مبارکه احزاب چنین آمده است:
هر گاه زن با ايمانى خود را به پيامبر ببخشد (و هيچگونه مهرى براى خود قائل نشود) اگر پيامبر بخواهد مى ‏تواند با او ازدواج كند (وَ امْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَها). اما چنين ازدواجى تنها براى تو مجاز است نه بر ساير مؤمنان (خالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ).
معنای عبارت فوق این است که اگر زن مؤمنه‏اى خود را به رسول خدا (ص) ببخشد و آن جناب هم بخواهد با او ازدواج كند، خداوند چنين زنى را كه بخواهد بدون مهريه خود را در اختيار آن جناب بگذارد، براى آن جناب حلال كرده است و اگر بخواهد مى‏تواند با او ازدواج كند.
در مورد گروه اخير (زنان بدون مهر) به نكات زير بايد توجه داشت:
۱- بدون شك اجازه گرفتن همسر بدون مهر از مختصات پيامبر ص بود و آيه نيز صراحت در اين مساله دارد، و به همين جهت از مسلمات فقه اسلام است، بنا بر اين هيچكس حق ندارد همسرى را بدون مهر (كم باشد يا زياد) ازدواج كند، حتى اگر نام مهر به هنگام اجراى صيغه عقد برده نشود، و قرينه تعيين كننده‏ اى نيز در كار نباشد، بايد مهر المثل پرداخت، منظور از مهر المثل مهريه ‏اى است كه زنانى با شرائط و خصوصيات او معمولا براى خود قرار مى‏ دهند.
۲- در اينكه آيا اين حكم كلى در مورد پيامبر ص مصداقى پيدا كرده يا نه؟ در ميان مفسران گفتگو است.
بعضى همچون ابن عباس و برخى ديگر از مفسران معتقدند كه پيامبر ص با هيچ زنى به اين كيفيت ازدواج نكرد، بنا بر اين حكم بالا فقط يك اجازه كلى براى پيامبر ص بود كه هرگز عملا مورد استفاده قرار نگرفت.
در حالى كه بعضى ديگر نام سه يا چهار زن از همسران پيامبر ص را برده‏اند كه بدون مهر به ازدواج آن حضرت در آمدند، ميمونه دختر حارث و زينب دختر خزيمه كه از طايفه انصار بود، و زنى از بنى اسد به نام ام شريك دختر جابر و خوله دختر حكيم بوده است.
از جمله در بعضى از روايات آمده است هنگامى كه خوله خود را به پيامبر ص بخشيد صداى اعتراض عايشه بلند شد و گفت: ما بال النساء يبذلن انفسهن بلا مهر؟!: چرا بعضى از زنان بدون مهر خود را در اختيار ازدواج مى‏گذارند؟! و در اين هنگام آيه فوق نازل شد، ولى عايشه رو به سوى پيامبر ص كرد و گفت: من مى‏بينم خداوند مقصود تو را به سرعت انجام مى‏دهد (و اين يك نوع تعريض بر پيامبر ص بود) اما پيامبر ص فرمود:
و انك ان اطعت اللَّه سارع فى هواك!:
 تو نيز اگر اطاعت خدا كنى مقصودت را به سرعت انجام مى‏ دهد!
بدون شك اينگونه زنان تنها خواهان كسب افتخار معنوى بودند كه از طريق ازدواج با پيامبر ص براى آنها حاصل مى‏ شد، لذا بدون هيچگونه مهرى آماده همسرى با او شدند، ولى همانگونه كه گفتيم وجود چنين مصداقى براى حكم بالا از نظر تاريخى مسلم نيست، آنچه مسلم است اينست كه خداوند چنين اجازه‏ اى را به پيامبر ص داده بود، به خاطر فلسفه‏ اى كه بعدا به آن اشاره مى‏ شود.
۳- از اين آيه به خوبى استفاده مى‏ شود كه اجراى صيغه ازدواج با لفظ هبه تنها مخصوص پيامبر ص بوده، و هيچ فرد ديگرى نمى‏ تواند با چنين لفظى عقد ازدواج را اجرا كند، ولى اگر اجراى عقد با لفظ ازدواج و نكاح انجام گيرد جائز است هر چند نامى از مهر برده نشود، زيرا همانگونه كه گفتيم در صورت عدم ذكر مهر، بايد مهر المثل پرداخت. در حقيقت همانند آن است كه‏ تصريح به مهر المثل شده باشد.

منبع:
تفسير نمونه، ج‏۱۷، ص: ۳۸۱

نظرات