فرق پیامبر با سایر مردم چیست؟

قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى‏ إِلَيَّ (۶فصلت و ۱۱۸ کهف) بگو: «من فقط بشرى هستم مثل شما (امتيازم اين است كه) به من وحى مى‏ شود.

این آیه که در دو سوره تکرار شده است، اصل و اساس جواب را بیان کرده است. البته عده ای آیه را باب میل اغراض خود می فهمند. و آن را تحریف می کنند. مثل آنکه عده ای از لا اله الا الله، فقط قسمت اولش را بگیرند و مدعی شوند در قرآن  هم گفته شده خدا نیست!

آیه ابتدا هر گونه تمایزی بین پیامبر (ص) و سایر بشر را نفی می کند، اما بعد یک تمایز جدی و مهم را بیان می کند که همان تمایز، امری عظیم است. و سرمنشا و ریشه تفاوت های جدی بین پیامبر (ص) و سایر مردم است.

آن جا که مردم توقعات غیر منطقی از پیامبر (ص) دارند، بخش اول آیه، توقعات آن ها را پاسخ می دهد. عده ای فکر می کنند رسول خدا، باید مانند فرشتگان باشد، حال آنکه رسول خدا باید اسوه و الگوی انسان ها باشد و از این جهت نباید جنس وجودی او با جنس بشر فرقی داشته باشد. از همین رو پیامبر (ص) با جنس بشری، به خوردن و خوابیدن و ... نیاز دارد:

وَ قالُوا ما لِهذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ وَ يَمْشي‏ فِي الْأَسْواقِ لَوْ لا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذيراً (۷ فرقان) گفتند: «اين چه رسولى است كه غذا مى‏ خورد و در بازارها راه مى ‏رود؟ چرا فرشته ‏اى همراه او فرود نيامده است كه مردم را بيم دهد!

اما پیامبر (ص) باید تمایزی با سایر بشر داشته باشد تا بدان جهت، بتواند رسول الهی محسوب شود. که این تمایز با رابطه ای خاص با خدای متعال محقق می شود که در وحی تجلی می کند.

همین وحی، نیاز به عصمت را نشان می دهد، چرا که مخاطب وحی بودن بدون عصمت امری عبث و دور از حکمت الهی است. رسول باید از هر گونه اشتباه در فهم، تبیین و تعلیم وحی منزه باشد. تا مردم بتوانند به آنچه او به عنوان وحی بیان می کند، اعتماد کنند. و همین معنای عصمت است.

وَ مَا يَنطِقُ عَنِ الهَْوَى(۳ نجم) و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‏ گويد!

امر دیگری که از وحی نشات می گیرد؛ علم و آگاهی گسترده است. که علاوه بر شناخت راه صحیح زندگی به تعلیم الهی، پیامبر (ص) به امور غیبی نیز آگاهی می یابد. و از مطالب مربوط به گذشته تا مطالب مربوط به آیندگان و مطالب عالم غیر مادی در اختیار او گذاشته می شود، تا وظیفه هدایت و رهبری معصومانه جامعه را ایفا کند.

عَلِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلىَ‏ غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلَّا مَنِ ارْتَضىَ‏ مِن رَّسُولٍ (جن ۲۶ - ۲۷) داناى غيب اوست و هيچ كس را بر اسرار غيبش آگاه نمى ‏سازد، مگر رسولانى كه آنان را برگزيده

امر سوم، توانایی ارائه معجزه است. چون بدون ارائه معجزه؛ ارتباط خاص و ویژه پیامبر با خدا اثبات نمی شود تا بخواهیم به سخن او اعتماد کنیم و آنچه می گوید را وحی بدانیم. از همین رو، توانایی ارائه معجزه نیز با مساله وحی مرتبط می شود و در آن ریشه دارد.

أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ (۳۸ یونس) يا مى‏ گويند: «به دروغ آن را به خدا نسبت مى‏ دهد.» بگو: «اگر راست مى‏ گوييد غير از خدا هر كس را مى‏ توانيد بخوانيد و يك سوره همانند آن بياوريد.

بنابراین، مطابق قرآن، پیامبر (ص) در عین داشتن جنس بشری، تمایزی بسیار اساسی و گسترده با سایر انسان ها دارد. که علم غیب، ارائه معجزه و عصمت بخش هایی از آن است.

نظرات