چرا کلیه فروشی برای تامین معاش بد نیست، اما تن فروشی برای معاش بد است؟

شاید یکی از خصیصه های آخر الزمان این است که هیچ دوره ای این گونه برای ترویج زشتی ها نظریه پردازی نشده، و مغالطات عجیب و غریب برای آن سر هم نشده است. همیشه نمونه هایی از زشتی و پلشتی وجود داشته و حتی در بعضی دوره ها، زشتی گسترده و فراگیر هم شده، اما تلاش برای توجیه زشتی و مثبت نشان دادن آن در این سطح حقیقتا شگرف است.

برای این کار شگردهای مختلفی هم به کار گرفته می شود که نمونه هایی از آن را در این مساله می بینیم.

مثلا در پس یک امر مثبت مخفی می شوند تا یک زشتی را توجیه کنند. تلاش برای تامین معیشت فرزندان، مثبت است که پشت آن مخفی می شوند تا فاحشه گری را نیک معرفی کنند. حال آنکه بسیاری از فحشاها از سر سیری و شهوت طلبی است.

این ترفند با مقابله سازی کاذب تکمیل می شود و به گونه ای نشان داده می شود گویی زن سرپرست خانوار یک راه برای تامین معیشت دارد که آن هم فحشاست. حال آنکه به وضوح مشاغل متعددی می بینیم که زنان به آن اشتغال دارند، بدون آنکه بی عفتی را مجاز بدانند. از دست فروشی تا کار در منازل و کارگاههای تولیدی زنانه.

در کنار این ترفندها نیز معمولا این اصل بر اندیشه این افراد حاکم است که انسان صرفا همین جسم مادی و به اندازه همین دنیای خاکی است. طبیعی است که چنین کسانی نفهمند چگونه بعضی از زنان برای صیانت از شرف خود در مقابل دشمن متجاوز، خود را کشته یا سوزانده اند تا دست تجاوز دشمن به آنها نرسد. حال آنکه اینان صرفا برای راحت طلبی، مجوز بی عفتی و بی شرفی صادر می کنند. و از همین روست که فرقی بین فروش کلیه و تن فروشی نمی بینند و اصولا شرف در قاموس اینان معنایی ندارد و هرگز نمی توانند آن را با توجه به مبانی شان معنا کنند.

در کنار این شیوه ها برای جا انداختن و ترویج زشتی، سخنان دیگری نیز مطرح می کنند از محکوم کردن کسانی که شغل ایجاد نکرده اند تا ... که هیچ کدام از این توجیهات نمی تواند مجوزی برای زشت کاری باشد و دلیل روشن آن هم اینکه کسان دیگری با همین شرایط، هرگز چوب حراج بر شرف خویش نزده اند.

کلمات کلیدی: 

نظرات