آیا ازدواج با دختری که با پسری رابطه داشته درست است؟

حلقه ازدواج

پسر ۲۴ ساله هستم. متاسفانه در گذشته رابطه جنسی داشتم اما همیشه ترس از این را داشتم که مبادا وقتی ازدواج میکنم زن من هم ارتباط داشته باشد، اما من چندبار داشته‌ام چون خیلی گرم مزاج بوده‌ام و اکثرا برای اینکه با دختری ارتباط نداشته باشم خودارضایی میکردم.
اکنون از دختری خوشم آمده که متاسفانه او هم دو مرتبه ارتباط داشته اما خودش میگوید که بخاطر این رابطه جنسی که داشته از دوستش جدا شده است. من الان نمیدانم باید چیکار کنم؟ با این دختر از نظر اخلاق و رفتار مناسبیم. اما این ارتباط را نمیدانم چکار کنم؟ همیشه از ترس اینکه مبادا زن من هم ارتباطی از قبل داشته باشد همیشه سعی در ترک داشتم.  نکته دیگر اینکه من میخواهم ازدواج کنم اما خانواده ام بخاطر ازدواج ناموفق برادر بزرگترم مانع ازدواج من میشوند. ممنون می‌شوم که راهنمایی کنید؟

با عرض سلام و تحیت
با فرض رابطه نامشروع ایشان، پیشنهاد می شود از چنین ازدواجی صرفنظر کنید، چون ممکن است با فرض توبه این خانم بازهم نتوانید صداقت وی را بپذیرید و در آینده نسبت به وی با ترید مواجه شوید و زندگی مشترک خود را با چالش جدی مواجه سازید.
لازم است با قرار دادن واسطه هایی مانند بزرگترهای فامیل و یا مشاور و نیز روحانی، خانواده را متقاعد کنید که شرایط برادرتان را به شما تعمیم ندهند و با ازدواج شما موافقت کنند والبته این موضوع می طلبد که شما در انتخاب شریک زندگی خود نهایت دقت را داشته باشید.
لازم است هر چه سریعتر روح و روان خود را که متاسفانه آلوده به برخی معاصی شده است را در چشمه زلال توبه شستشو دهید تا آرامش بیشتری را در زندگی تجربه کنید.
به یاد داشته باشید که نه اسرار خود را برای همسر آینده تان فاش کنید و نه از همسر آینده تان بخواهید اسرار خود را برای شما فاش کند.

دیدگاه‌ها

کار شما اشتباه بوده است به نظر من در نهایت خداوند زنی چون خودتان(که قبلا ارتباط داشته را نصیبتان می کند ) حتی اگر شما گذشته اش را پاک بپندارید و شما که گناه کرده اید حق ندارید زنی پاک بخواهید و مطمئنا عدالت خدا به شما چنین زنی را نصیب نخواهد کرد چون ناپاک بوده اید.گرم مزاجی شما هم دلیلی و توجیه گناه نیست.لابد همسر آینده شما هم گرم مزاج است.حتی اگر زنتان پاک باشد تا ابد این حس ترس با شماست که نکند قبلا خطا کرده و این نتیجه اعمال شماست.

دليلي نداره اينقدر صريح كسيو قضاوت كنين همه اشتباهاتي توي زندكيشون دارن و اين خداست كه قاضي خدا در توبه رو باز كذاشته شما ميبندين؟!شما به خودتون نكاه كنين يني هيج كناهي ندارين؟!به اندازه تك تك كناهاتون با همين شدت كه برا اين اقا نسخه بيجيدين مجازات شدين؟!

این نظر شما هیچگاه صد درصد اتفاق نمیافتد من دختر و پسرایی رو دیدم که قبل ازدواج سکس داشته اند و در ازدواج همسر بسیار خوبی نصیبشان شده که اصلا انسان را به تعجب وا میدارد

با عرض سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

یکی از تغییرات ارزشی و نگرشی، در حیطه معاشرت با جنس مخالف قبل از ازدواج است که می تواند به پذیرش این روابط به عنوان جایگزین ازدواج در بین جوانان مربوط باشد.

متأسفانه برخی از پسران در ابتداي راه و براي جلب اعتماد دختر، خود را علاقمند و عاشق دختر نشان مي دهند اما پس از آنکه از احساسات دختر سوء استفاده کرد و از دختر به عنوان وسيله اي براي رسيدن به اميال نفساني خود بهره برد، دختر را با هزار و يک آرزو رها کرده و به دنبال کار خود مي روند.

** اما نکاتی را برای کسانی که مبتلا به ارتباط شدند و می خواهند از این منجلاب دوری گزینند، مطرح می کنیم:

۱) در اولین گام به هر نحوی شده ارتباط خود را با فرد مورد نظر قطع کنید.
۲) پس از آنکه ارتباط خود را با فرد مورد نظر قطع کردید در فضایی به دور ازاحساسات و عواطف زود گذر ازدواج با فرد مورد نظر را با دقت بررسی کنید، و بررسی کنید که آیا فرد مورد دارای ویژگی های حداقلی ازدواج می باشد. با دقت به سوالات زیر جواب دهید و جواب آن را در کاغذی یاداشت کنید و پس از گذشت مدتی دوباره این جواب ها را با مو شکافی بخوانید و ببینید هنوز هم همین نظرات را دارید :
- آیا او ویژگی های همسر مناسب را دارد؟
- آیا بعد از گذشت چندی از زندگی مشترک و فروکش کردن احساسات باز هم از این عشق وعلاقه خبری هست؟
- چه ویژگی هایی باعث شده است تا من به او علاقمند شوم؟
- آیا برای انتخاب او ملاک های انتخاب همسر را در نظر گرفته ام؟
- آیا انتخاب او به عنوان همسر آینده تصمیمی عاقلانه است و یا اینکه من از روی احساسات تصمیم گرفته ام؟
- آیا علاقه او به من از عشق و علاقه است و یا اینکه هوسی بیش نیست؟ من برای شناخت هوس از عشق چه کرده ام؟ اصلا عشق و هوس چگونه از هم جدا می شود؟
۳) در صورتی که او دارای شرایط حداقلی همسر مناسب نبود او را برای همیشه از ذهن و خاطر خود پاک کنید، اما چنانچه او دارای ویژگی های حداقلی همسر مناسب بود، به او بگویید با توجه به شرایط موجود و فشارهای خانواده به هیچ وجه امکان ارتباط با او وجود ندارد و تنها راه پیش روی او خواستگاری از طریق خانواده است. فرد مورد نظر چنانچه واقعا عاشق وعلاقمند به شما باشد با تمام وجود برای راضی کردن خانواده خود تلاش می کند. سهل انگاری او در این امر نشانگر عدم علاقه او به شما است.
۴) به یاد داشته باشید هر قدر گناه شما سنگین باشد در برابر لطف و کرم الهی قطره ای بیش محسوب نمی شود، با تمام وجود از گذشته خود توبه کنید و از خداوند بخواهید که شما را در ترک این گناه یاری دهد. در ضمن به یاد داشته باشید انسان باید در تمام تصمیمات خود راضی خدا را در نظر بگیرد، بنده ای که برای رسیدن به اهداف خود از هیچ کاری فرو گذار نیست و بدون در نظر گرفتن حقوق الهی اقدام می کند،چیزی به جزِِء سر گردانی در انتظار او نیست.
۵) اشتباه در مورد ازدواج و انتخاب همسر غیر قابل جبران است. برخی اهمیت انتخاب همسر را به راه رفتن در میدان مین تشبیه می کنند که اولین اشتباه فرد آخرین اشتباه اوست، پس انسان باید در این مورد خیلی با احتیاط عمل کند و از همفکری تمام اطرافیان به ویژه والدین خود استفاده کنید. بنابراین والدین خود را در را در جریان تصمیمات خویش در مورد انتخاب همسر قرار دهید و از نظرات آنان در این مورد استفاده کنید.
۶) ارتباط معنوی خود را با خدا افزایش دهید و سعی کنید لذت یاد خدا را در زندگی خود بچشید. لذت های پست و نا چیز مادی در برابر چشمان فردی که بالذت یاد خدا آشنا شد رنگ می بازد وزندگی او رنگ و بوی دیگری پیدا می کند.

موفق باشید.

دوست عزیز اتفاقا من خیلی زیاد مردایی رو دیدم که حتی دستشونم به دست دختری نخورده بوده ولی با دختری ازدواج کردن که چندین بار رابطه داشته... و اتفاقا دنیا قانون جنگله بخور وگرنه خورده میشی... و متاسفانه همیشه مردایی که تجربه بیشتری تو رابطه داشتن زن بهتری گرفتن

شما مومن نبوده اید،لا اقل مرد می بودید با کسی که رابطه با او داشته اید ازدواج می کردید.اما مرد هم نبوده اید و حالا زن خوب و با حیا می خواهید؟خدا جای حق نشسته.آقای گرم مزاج خب ازدواج می کردید با زنی که رابطه با او داشته اید که لا اقل یک گناه کنید و نه دو تا........زن مومن برای مرد مومن هست.

واقعا جالبه مه همه به خودشون اجازه بدن كسيو كه از كاري بشيمونه قضاوت كنن
در ايت كه كار ايشون اشتباه بوده شكي نيست ولي هيج كدوم از ما در مقام قضاوت نيستيم و هيج كدوم بي كناه نيستيم
متهم كردن ادما باعث ميشه كناهشون براشون كمرنك تر بشه و هيج وقت كمكي نميكنه
بدون ديدن از ري يك نوشته ادما و قضاوت نكنين م

لابد برادرت هم رابطه ها داشته و آخر سر خوره شک به همسرش به جانش افتاده و طلاق داده که خانواده تان با ازدواج شما هم مخالفند؟کی به شما حق بی ناموسی داده.خدا جزایش را خواهد داد شاید با زنی نادرست.

خدا مچ گیری نمیکنه اگه توبه راستین و بی برگشت کنی،بهت قول میدم اگه واقعا توبه کنی و دل شکسته بری پیش خدا میبخشتت؛ولی مطمئنان با طرح مسائلی تو زندگیت باعث میشه ک کامل پاک بشیو ب حیات جاودانه ات انشاالله تو بهشت برسی.توبه کن بهش اعتماد کن و صبور باش.

اینکه متاسفانه شما ارتباط جنسی نامشروع شرعی داشتید گناه کبیره بوده و ثبت و ضبط شده مگر اینکه شما توبه واقعی بکنید و دیگر ابداً دنبال روابط نامشروع نرید و آنوقت میتونی به رحمت خداوند امیدوار باشی. اما در مورد ازدواج با دختری که اونم رابطه نامشروع داشته هیچ عاقلی چنین کاری رو نمیکنه و این نیازی به سئوال کردن نداره!!!!!!!!!!!
زندگی واقعی و سعادتمند اینجوری نیست که شما تو فکرش هستید چه افکارتون در گذشته و چه افکارتون در آینده. بهتره خودتون رو هرچه زودتر اصلاح کنید والا مرگ اجازه نمیخواد و نمیشه شما به توبه ای که معلوم نیست هی امروز و فردا بکنی. راه گذشته شما کاملاً اشتباه بوده ولی با توبه واقعی میتونید اصلاح کنید.

چطوردرموردمردها توبه وازدواج بایه زن پاک میتونه انجام بشه
اما دختری ارتباط داشته حق توبه نداره

برای همه توبه وجود دارد مرد و زن نداره. اما این خداوند است که توبه رو با توجه به شرایطی قبول میکنه یا نمیکنه. نباید فکر کنیم همین که گفتیم توبه خداوند اون رو قبول میکنه و بعضا پیش میاد که توبه واقعی سالیان سال به طول می انجامد آنوقت مورد قبول واقع می گردد. بنابراین بهتره دنبال گناه نباشیم تا بعدا دچار اما و اگر پذیرفته شدن توبه نباشیم.

بسيار بسيار با نظرتون موافقم

دوست عزیز<ب۱۳>
منظور بقیه دوستان این نیست که اگه پسر توبه کنه پاک میشه و دختر توبه کنه پاک نمیشه. منظور اینه که این اقا باید توبه کنه و دست از اشتباهاتش برداره اما ازدواجش با این فرد به صلاح نیست چون از گذشتش خبر داره و اختمال داره بعدا به فکر فرو بره و با شک و بدبینی زندگی شون از هم بپاشه
اون دختر هم میتونه توبه کنه و البته گذشته اش را به کسی نگه و با یه پسر خوب ازدواج کنه

نظر شما جالب بود برام.خب اگه دختره به همسر آيندش نگه رابطه داشته و بعد ازدواج پسره بفهمه که مطمئنا مى فهمه چون زر مورد خانما اسونه.اونوقت به شوهرش چى بگه؟خود شما قبول مى کنى ؟يعنى ترجيح ميدى از اول ندونى که باکره نيست و بعد عروسى بفهمى ؟مشکلى نداره ؟من اصلا قصد مشاجره ندارم فقط واسم سوال بود که پسرا در اين موارد چى کار مى کنن

شاید دختره هم توبه کرده باشه

اخه چرا ناعادلانه حرف میزنی؟هیچ عاقلی چنین کاری نمیکنه و با دختری که مثل خود این اقا بوده ازدواج نمیکنه و این دختر حق ازدواج نداره؟پس چطور این اقا هم ک گناهش مثل اینن خانومه حق ازدواج داره ؟؟مگه گناه به جنسیت مرتبط هست نامسلمون؟ این اقا نزد خدا بخشیده میشه یعنی؟ولی اون خانوم با توبه بخشیده نمشیه و هیچ ادم عاقلی نباید با این خانوم ازدواج کنه؟مگه اولویت برای خدا تقوا نیست؟مگه جنسیت برای خدا اولویت قرار داره؟ای کاش یکم عادل بودیم...اصل اسلام بر بنای عدالت بود و همه بدبختیای ما انسانا و گناه کردن به دلیل رعایت نکردن عدله.....وقتی عدل نباشه همه چی بی معنی میشه و ادم و خوبو بد تشخیص داده نمیشن و ادمای خوب از خوب بودن دل زده میشن و اینجاس انسانا گناه میکنن و بعد نیازه به توبه و ....تا عدل نباشه اعتماد بودجود نمیاد و اعتماد نباشه علاقه ای بجود نمیاد و علاقه نباشه همه بر ضد هم میشن و وقتی بر ضد هم بشن دنبال انتقام از همن.......میبینی چقد عدل مهمه؟اینا چندتا مثال بود ک بدونین پی ریزی همه چی براساس عدله اسلام کلا براساس عدل بنا شد اقا یا بانوی مسلمان پس بیاین یکم عدلو رعایت کنیم...
خوبه یکم به این کلمه سه حرفی در همه ی ابعاد دقت کنیم

سلام دوستان
در ابتدا یک خواهش از دوستانی که نظر می گذارند دارم. کسی که اینجا سوال پرسیده در حقیقت از شما و کارشناسان مشورت خواسته... پس هرگز درست نیست که با لحت تند و تحقیر و توهین جواب بدهید چون اینطوری مشکل اون فرد نه تنها حل نمیشه بلکه بیشتر هم میشه.
و اما در مورد مسئله ای که این دوستمون مطرح کرده اند:
شکی نیست که شما دچار اشتباه شده اید و گناه بزرگی مرتکب شده اید... و گرم مزاج بودن و ... هم میتواند توجیه مناسبی برای این خطای شما باشد. خداوند در قرآن صریحا میفرماید که اگر توبه کنید و عمل صالح انجام دهید بدیهای شما به ثواب و حسنه تبدیل میشه... ولی این معنیش این نیست که حالا فعلا مشغول گناه کردن باش و بعدا توبه کن حالشو ببر! نه... خداوند با این وعده میخواد تشویق کنه تا زود توبه کنی... البته توبه ای که حقیقی و "نصوح" باشه... و نه تنها دیگه اون گناه رو مرتکب نشی بلکه برای جبرانش کارهای دیگری هم بکنی. مثلا:
-از راههای مختلف دیگران رو از عواقب سوء این گناه مطلع کنی مثل وبلاگ نویسی و...
- و وقتی خودت ازدواج کردی سعی کنی با کمک همسرت وساطت کنی برای ازدواج جوانان تا اونها مرتکب این گناهان نشوند.

ولی اگر توبه حقیقی نباشه و فقط لقلقه زبان باشه، خدا هم بلده چطور گوش ادمو بپیچونه!! ما بار اولمونه که زندگی میکنیم ولی خدا خیلی وقته خداست رفیق.... امثال من و و تو رو زیاد دیده.... :)
قرار نیست حتما همسر ناپاک نصیب پسر ناپاک بشه... حتی ممکنه خیلی بگردی و اخرش یک دختر پاک نصیبت بشه ولی خدا توی زندگیت مکلات دیگری رو سر راهت قرار بده که بدتر و سخت تر از داشتنِ یک همسر خراب باشه. مثلا یک بچه نصیبت بشه که بیماری لاعلاج داره! یا خودت تصادف کنی و قطع نخاع بشی! یا دخترت در آینده مورد تجاوز قرار بگیره...

و اما در پایان... از رحمت خداوند مهربان ناامید نباش....که ناامیدی از رحمت خدا بزرگترین گناهان هست...
فقط هم به توبه زبانی فکر نکن... گاهی کمی فکر کردن تاثیرش بیشتر از توبه زبانی و توخالی هست...
به این فکر کن که شاید عمرت کفاف اینو نده که بعدها در پیری توبه کنی...
در جوانی توبه کن تا از ندامت برخوری
نیست چون دندان، لبِ خود را گزیدن مشکل است...

خداوند وعده داده که اگر توبه حقیقی کنی و عمل صالح انجام بدی گناهاتو می بخشه... و مثل روزی که متولد شدی پاک میشی و لایق یک همسر پاک میشی... شاید بعضیا بگن که خدا هرگز دختر پاک رو نصیب پسر گناهکار نمیکنه... در جواب اینام باید بگم که: طرف حساب اون خانم پاکدامن هم خداست... خدا خودش پاداش اون خانم رو میده...

دوستان عزیز برای همدیگر دعا کنیم....
یاحضرت زهرا(س)

پا رو دلت بزار و ترکش کن هیچوقت صداقته اونو قبول نمیکنی همیشه تا اخر زندگیت ته دلت ترس داری تجربه داشتم که میگم بهت داداشم

من پسری ۲۸ ساله ام که از دختری خوشم اومده که قبلا با یک نفر رابطه نا مشروع داشته . الان میخوام اون خانم رو برای ازدواج انتخاب کنم . این دختر معیار های من رو داره و از اشتباهی که کرده پشیمون هست . اول اینکه برای شناخت درست و محک این انسان چه راهی هست؟ دوم اینکه ازدواج من مشکلی در اینده برای ما نخواهد داشت؟لازم به ذکره که من هیچ رابطه ای با کسی نداشتم. وایه ۲۶ سوره نور کمی برام گنگه . ( دختری که میگم کسی از رابطه نا مشروعش خبری نداره و نمی تونه با کسی در میون بذاره. من با این کارم نه میخوام ریا کنم نه چیزی . یک انسانم و میخوام کمکی کنم به انسانی که نیازمند کمک منه و دوستش دارم. لطفا اگه میشه هرچه سریعتر جواب سوال منو بدین . خیلی ممنووووووووووون. برادری میکنین.

تصویر شهر سوال

باعرض سلام و تشکر
ازدواج یکی از مهمترین اتفاقات زندگی ما انسان هاست که با هر اتفاقی دیگر متفاوت و با اهمیت تر است بنابراین باید در انتخاب دقت بیشتری مبذول داشت کم نیستند پسرهایی که با همسرخود قبل از ازدواج و قبل از قطعی شدن پیوند مشترک، رابطه تلفنی داشته اند و الان که مدتی از زندگی مشترک آنها می گذرد روز به روز نگران تر و بدبین تر می شوند . بنده خود شاهد مراجعانی بوده ام که می گوید من همسرم را از راهی که به عفلم رسیده آزمایش کرده ام ولی همیشه نگرانم و اصلا وقتی در بیرون از خانه هستم اطمینان ندارم و دچار وسواس فکری شده ام . آقای مشاور من با همسرم دوست بوده ام آیا شما می توانید مرا قانع کنید که همسرم قبل از ازدواج و یا بعد از ازدواج به من خیانت نکرده و نمی کند ؟ بسیاری از افراد به دلیل بدبینی دچار ناسازگای ها و اختلافات زناشویی می شوند و لحظه های زجرآوری را در کنار همسر خود سپری می کنند .خب شما حدیث مفسر بخوان از این مجمل کسی که خودش رابطه داشته است الان در این شرایط است پس کسی از رابطه نامشروع همسر آینده اشت مطلع است فکر می کنید چه زندگی در آینده و در زمانی که احساسات کاهش پیدا می کند و عقل و منطق و صمیمیت حاکم می شود چه حال و روزی خواهد داشت؟ نکته دیگر موضوع کمک به ایشان است بدانید که کمک به ایشان لزوما با ازدواج نیست و شما می توانید برای کمک به مسایل روحی و جسمی ایشان به ایشان بگویید که به مشاوره و روان شناس متخصص مراجعه کنند . پس انگیزه کمک به فرد انگیزه پایدار و منطقی برای ازدواج و تشکیل زندگی زناشویی نیست. از طرفی صرف خوش آمدن هم نمی تواند خوشبختی زناشویی را به دنبال داشته باشد چه بسیار دختر و پسرهایی بودن که نازک تر از گل به هم نمی گفتم و همدیگر را غرق در احساسات آتشین و محبت می کردند ولی بعد از ازدواج به دلیل تفاوت های شخصیتی ، فرهنگی و خانوادگی دچار طلاق عاطفی و یا حقوقی شده اند . پس ازدواج شما با ریسک و خطر های فراوانی روبروست و اصلا از نگاه مشاور مجوز برای این ازدواج ندارید و باید با عزم و تصمیم قاطعنانه از این سرمایه گذاری روانی نسبت به ازدواج با ایشان منصرف شده و ارتباط را قطع کنید . قطعا و حتما بدانید که درست که جدایی و جدا شدن درد زیادی دارد ولی پا گذاشتن به یک زندگی که پر خطر است دردش ماندگار تر و سخت تر از درد قطع وابستگی است موفق باشید.

مهم نیس گذشته آدما چقدر بد باشه به شرطی که رو آینده تاثیری نذاره
یادتون نره که خدا همیشه خوب و مهربونه و در توبه رو باز گذاشته
به این ایمان داشته باشید که اگه از خدابخواین میبخشتتون و همسر مناسبتون رو پیدا میکنید
راجب اون خانم هم بهتره به ذاتش نگاه کنین اگه ذاتا خوبه و واقعا ازاین کار برگشته و این تو رفتاراشون معلومه میتونین باهاش ازدواج کنین ولی به شرطی که بهشون اعتماد کنین و شک رو بذارین کنار
ولی به نظر شخصی من یکی از آشنایانتون(ترجیحا بهترازخودتون)رو بفرستین جلو تا ایشونوامتحان کنین اگه از شما گذشت و حاضر به ازدواج بااون آقا شد هیچوقت بهش اعتماد نکنین
بهرحال از خدا بخواین که راه درستو نشونتون بده دوست عزیز

من پسری ۲۳ ساله هستم رابطه جنسی نداشتم و خییلی به مسائل شرعی پایبند بودم و ۸ سال پای یک دختر نشستم و بعد متوجه شدم رابطه جنسی داشته راضی هم بوده
بعد از آن با زنی آشنا شدم و صیغه کردمو ۱سالو نیم با او بودم و مدت آن تمام شد الان با دختری هستم به پاک بودنش ایمان دارم ولی بیش از اندازه ساده است
۱بار به او تجاوز شده ولی وقتی من با او رابطه داشتم خودم پرده او را زدم نوعی حلقوی بوده
اوایل خیلی ناراحت بودم که چرا با او ماندم ولی الان
با اینکه از تمامی اتفاقات زندپیش با خبرم ولی او را دوست دارم و این مسائل هیییییچ ربطی به پاک و نا پاک بودن افراد ندارد
هر کسی میتواند نیمه گمشده خود را پیدا کند
رابطه داشتن و نداشتنش مهم نیست چون الان
من با اینکه رابطه داشتم ولی از وقتی با این دختر آشنا شدم و خییییییییلی پیشنهاد رابطه جنسی داشتم
ولی قبول نکردم با اینکه طبع گرمی دارم ولی دوست داشتن و کنار هم زندگی کردمن به این نیست که طرف مقابل شما رابظطه داشته یا نه
شما با توکل به خدا انتخابتو انجام بده و با مسائل گذشته ی همسرت کنار بیا
اگر دیگه به گذشته همسرت به چشم خیانت نگاه نکنی همه مشکلات بد بینی و .. حل میشه
من از زندگیم راضی هستم خدا رو شکر
ممنوهن از همه دوستان

باسلام پسری ۲۳ ساله هستم و قصد ازدواج بادختری ۲۴ ساله را دارم خیلی همو درک میکنیم و خیلی دوستش دارم و در گذشته هم رابطه نامشروع داشته والان چند سال است که باهاشم واز طرق مختلف امتحانش کردم ومطمعن شدم. میشه کمکم کنید؟؟؟؟؟؟؟ ممنون

تصویر شهر سوال

باعرض سلام و تشکر
بهتر بود علت و چرایی کمک شما و این که به نظر شما ما از چه جهت کمک کنیم را می فرمودید . به عبارت دیگر مشکلی که باعث شده پرسش تان را در این بخش مطرح کنید را می فرمودید اما ما سوال شما را با این برداشت پاسخ می دهیم که آیا این ازدواج آخر و عاقبت خوبی دارد آیا با ریسک و خطری غیر قابل انتظار روبرو خواهیم بود یا خیر؟ آنچه که شما از تاریخچه روابط و هویت ایشان برای ما تعریف کرده اید نشان دهنده موج بسیار سهمگین پشیمانی ، ناسازگاری ، بدبینی ، تنفر ، نگرانی نسبت به تعهد و وفاداری ، وسواس فکری و... است که حداقل دو یا سه سال بعد از به هم رسیدن و کاهش شدت این داغی و احساسات غیر منطقی و گول زننده ؛ خواهد بود. صرف نظر از تفاوت سنی یک ساله که معمولا خود ریسک ازدواج و آرامش زناشویی را بالا می برد اطلاع از رابطه نامشروع ایشان اگر چه در حال حاضر ایشان در نگاه شما پاک و مطهر هستند تنها و تنها صرف اطلاع از این رابطه و تجربه جنسی قطعا و قطعا آرامش روانی شما به هم خواهد ریخت اگر سری به مراکز مشاوره خانواده و یا دادگاه خانواده بزنید کم زن و شوهری نیستند که به دلیل بدبینی و سوء ظن و یا وسواس فکری و نگرانی شوهر قادر به ادامه نیستند و در حال جدا شدن هستن . نکته جالب اینکه ما کم دختر و پسری نداریم که تنها وتنها به دلیل رابطه جنسی خودشان در زمان دوستی بعد از ازدواج با این سوال که این خانم با چه جرأتی رضایت به این اصرار من داد و از کجا معلوم تجربه و جرأت این کار را داشته و ترسی نسبت به این رابطه نداشته است که با من رابطه برقرار کرده ، بعد از ازدواج دچار طلاق عاطفی و یا قانونی می شوند. خوب با این اوصاف وضعیت شما که از رابطه جنسی همسر آینده تان با فردی غیر از خودتان اطلاع داشته اید مشخص است پس گاهی این افکار و احساسات سرکش و فریبنده وابستگی را درک کردن می نامد و در موقعیت دیگر( بعد از ازدواج و کاهش احساس) شک و تردید و نگرانی نسبت به تکرار خیانت در آینده را به ذهن ما پیام می دهد . پس سعی کنید با کاهش تدریجی احساسات آسیب زننده که از درون شما به خود شما لطمه و آسیب می زند و کمک مشاور از این فرد فاصله بگیرید و در صورت عدم پذیرش این قطع رابطه برای بحران های پیش رو با کمک مشاوره حضوری برنامه ریزی دقیق داشته باشید موفق باشید.

واقعا متاسفم برای همچين آدم هايي با ذهن مريض , اون دختر چون قبلا رابطه داشته بد و غير قابل اعتماد اما پسری که خودش هم قبلا رابطه داشته گناه داره بايد با دختر پاک ازدواج کنه و حق با اونه , آقا پسر تو خودت قابل اعتمادي؟؟ تازه منت هم ميذارن سر ما خانوم ها که دو دلم از ازدواج باهات !! واقعا متاسفم که تو کشور جهان سومي با آدم هاي جهان سومي که خيلي هم ادعاشون ميشه زندگي ميکنم , من نميخوام کار اون خانومو تاييد کنم اما چرا اون خانوم بايد محکوم بشه و ازدواج باهاش درست نيست اما اون پسر نبايد محکوم بشه؟؟

تصویر شهر سوال

سلام
اگر دقت میکردیددر پاسخ گفته شده «نتوانید صداقت وی را بپذیرید و در آینده نسبت به وی با تردید مواجه شوید.»

همه مشکلات ما از ناعدالتی و تبعییض در همه موراد هست....کاملا حق باشماست و تایید میکنم حرف شمارو و ازکساییی که این حرفو زدن جواب میخام که به سوالتون پایسخ بدن و ببینم دلیلشون برای اولیت پذیرش توبه جنس مذکر نزد خدا چیه

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

خدای متعال توبه همگان را پذیراست و در این میان جنسیت انسان ها هیچ نقشی در قبولی توبه یا عدم آن ندارد.

آمرزش از طرف خداوند،درحقيقت ،نتيجه توبه از طرف عبد و پذيرش آن است .
در بحث پذيرش توبه آنچه اهميت دارد وجود شرايط است . اگر كسي موفق شود با شرايط كه به تعبير قرآن كريم ،همان توبه نصوح است، توبه نمايد. مسئله پذيرش و آمرزش از طرف خداوند قطعي خواهد بود.
عالمان اخلاقي با استفاده از منابع اسلامي فرموده اند: شخص توبه كننده ،حتي اگر پس از توبه نصوح ،به دلايلي دوباره به گناه آلوده گردد،و توبه نمايد، پذيرش و آمرزش الاهي را در پي خواهد داشت و اين فرايند تا هنگام مرگ ادامه خواهد داشت.

موفق باشید.

با سلام من پسری حشری ۲۱ساله با چنتا دختر رابطه جنسی داشتم و دارم الان توبه کردم میتوانم با دختر دیگری ازدواج نمایم

تصویر پاسخگو

با سلام
امیدواریم که توبه شما در این ماه عزیز واقعی و دائمی باشد . توبه ای از سر پشیمانی و تصمیم جدی بر عدم تکرار آنچه در گذشته اتفاق افتاده است .
دوست گرامی ، ان شاءالله شما بعداز ترک روابط نامشروع خود می توانید با دختری که مناسب و هم کفو شما هست ازدواج کنید .

باسلام من پسری ۲۴ ساله ام و هیچ رابطه جنسی نداشتم. ۵ سال یک دختر را می خواستم ولی او ازدواج کرد. بعد از ۱ سال و نیم نامزدی طلاق گرفته. به نظرتون عیبی نداره برم خواستگاریش؟

تصویر پاسخگو

با سلام
اگر با مطالعه و مشورت به این نتیجه رسیدید که از نظر فکری و اعتقادی و اخلاقی و خانوادگی و اقتصادی با هم تناسب و تفاهم لازم را دارید ، اشکالی ندارد که به خواستگاری ایشان بروید .
نامزدی و طلاق ایشان به خودی خود نمی تواند مانعی برای ازدواج موفق شما باشد .

سلام من با یه دختری دوست شدم که قبلا با یه پسری دوست بوده و من هم قبلا با یه دختر دوست بودم و همچنین این دختر فامیل ماست و از نطر اخلاقی هم به هم میخوریم رابطه جنسی هم نداشتیم آیا میتونم این دختر رو برای ازدواج انتخاب کنم؟

تصویر پاسخگو

سلام دوست عزیز
اگر با مطالعه و مشورت به این نتیجه رسیدید که از نظر فکری و اعتقادی و اخلاقی و خانوادگی و اقتصادی با هم تناسب و تفاهم لازم را دارید ، این انتخاب اشکالی ندارد .
ولی با توجه به تجربیات هر دو شما در ارتباط های خارج از عرف ، پیشنهاد می کنم حتما مشاوره قبل از ازدواج داشته باشید . یعنی حضوری با یک مشاور متخصص در این باره صحبت کنید و در صورت لزوم تست ازدواج بدهید .

منم با نظر دوستم موافقم طبق ایه سریع قران خداوند زنی را نصیب مردی می کند که مثل خودش باشد حالا هرچه هم می خواهد توبه کند از این موردا زیاد هست یه سرچی کنین پیدا می شه

تصویر پاسخگو

با سلام
متاسفانه نظر شما خیلی دقیق نیست .
آیه قرآن هم نمی گوید که «خداوند زنی را نصیب مردی می کند که مثل خودش باشد» ! آیه قرآن می فرماید سرشت مردان پاک به سمت زنان پاک و سرشت زنان پاکدامن به سمت مردان پاک گرایش دارد . حال اگر مرد یا زنی قبلا گناه کرده و با توبه واقعی پاک شده باشد ، جزو همان دسته پاکان خواهد بود .

با سلام و خسته نباشید خدمت دوستان
من از طریق خانواده با یه دختری پنج ۶ ماهه آشنا شده ام که دختر از قبل بهم میگفت با گذشته من کاری نداشته باش گذشته گذشته و هرکس میتونه از گذشته خود پشیمان باشه و منم قبول کرده بودم که الان فهمیدم که با پسری سه سال دوست بوده و الان اون پسره بهم زنگ میزنه و هی میگه با من بوده و رابطه داشتیم و من از خود دختر پرسیدم مگه آره قصدمون برا ازدواج بود که وسطا اشتباه هم کردیم و شیطان قولمون زد پسره بدن منو لمس کرده و با من رابطه برقرار کرده ی بار در مقابلش شکستم اما دختر بودنمو نباختم الان من چیکار کنم لطف کنید راهنمایی کنید

تصویر پاسخگو

با سلام حضور شما دوست گرامی
در پاسخ شما چند نکته را یادواوری می کنم :
۱- گذشته هر شخص واقعا به خود او مربوط است . اگر کسی در گذشته گناهانی را مرتکب می شده و سپس واقعا توبه کرده و آن گناهان را کنار گذاشته ، هیچ کس حق ندارد او را بخاطر گذشته نادرستش سرزنش و توبیخ کند .
۲- ازدواج یک تصمیم جدی در زندگی است و شما باید بدون در نظر داشتن احساسات زودگذر ،درباره این تصمیم اندیشه کنید .
۳- این حق شماست که تصمیم بگیرید با دختری که گذشته خوبی نداشته و توبه کرده ، ازدواج کنید یا نکنید . اما توجه داشته باشید اگر تصمیم گرفتید با ایشان ازدواج کنید ، حق ندارید در زندگی این مساله را به عنوان یک نقطه ضعف تلقی کرده و در مواقعی آن گذشته را جلو چشمش بیاورید و مانند چماقی بر سر او بکوبید . اگر شما چنین ظرفیتی را در خود می بینید که امروز ایشان را ببینید و هیچ گاه از زاویه گذشته به ایشان نگاه نکنید ، ازدواج با ایشان مانعی ندارد .
۴- کسی که در گذشته گناهانی داشته و با افرادی رابطه ناصحیح داشته ، معمولا در معرض این آسیب هستند که افرادی بخواهند از آن گذشته ناسالم به عنوان ابزار تهدید یا تحقیر استفاده کنند . شما باید قبلا این مساله را برای خود حل کرده باشید که افشای این گونه مسائل ، آرامش زندگی شما را به هم نزده و بالاتر این که کمک کار همسرتان در برابر این تهدید ها باشید .
موفق باشید

سلام. به تازگی پسری از اقوام به خواستگاری من اومده که قبلا با دخترها ارتباط داشته اما الان از این ارتباطات خبری ندارم خودش چیزی به من نگفته اما از بقیه که بهشون مطمئن هستم شنیده ام خودم قبلا فقط در حد ارتباط پیامکی با پسری ارتباط داشتم ولی توبه کردم و دیگه باهاش کاری ندارم اما الان سخت ذهنم درگیر شده و نمی دونم چکار کنم الان که از خودش پرسیدم در مورد ارتباط با یک نامحرم گفته حدود را رعایت میکنه من هم با خودم میگم با گذشته طرف مقابلم کاری ندارم اما از طرفی دچار تردید هستم حالا از شما خواهش می کنم من را راهنمایی بفرمایید

با عرض سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

اگر ایشان از کاری که کرده پشیمان است و توبه کرده و از شرایط فعلی ایشان می‌شود فهمید که به شما وفادار خواهد ماند، دلیلی ندارد که شما ایشان را قبول نکنید؛ چون کسی که باید ببخشد خداست؛ که اگر بنده‌اش واقعا توبه کند، حتما می‌بخشد.

اما برای اینکه از وفاداری ایشان مطمئن شوید:
اولا می‌توانید درباره وضعیت فعلی رفتار و ارتباطات ایشان از دیگران تحقیق کنید.
ثانیا بعد از اینکه رسما اقدام کردید و خانواده‌ها به تفاهم رسیدند و بنا بر ازدواج شد، در این مدت از رفتار و کردار ایشان متوجه شوید که از کارهاش گذشته‌ اش واقعا پشیمان است یا نه.

پبروز و سربلند باشید.

با سلام
من پسری هستم بیست و یک ساله که قبلا با هیچ کس رابطه ایی نداشتم و یکسال است با یک نفر اشنا شدم و بهم گفت که قبلا رابطه داشته اما من پذیرفتم و با ایشون قول ازدواج گذاشتم . و اطمینان دادم بهش . باهاش اولین روابط جنسی ام رو شروع کردم اما الان فکر روابط گذشته اش اذیتم میکنه . و ازش سوال میپرسم درباره گذشتش که هم اونو خیلی عذاب میدم هم خودمو . چون از روابطش پشیمونه و واقعا منو دوست داره منم دوستش دارم اما فکر روابط گذشتش از ذهنم بیرون نمیره . الان احساس میکنم اگه ترکش کنم و باهاش ازدواج نکنم منم مثل قبلیا میشم و خاطره بد میشم تو زندگیش . واقعا درگیرم و به راهنماییتون نیاز دارم .

تصویر مشاور شهر سوال

سلام، به شهر سوال خوش آمدید. دوست عزیز، هرچند شما سن کمی ندارید اما برای ازدواج در ابتدای راه هستید و سن زیادی هم ندارید. بنابراین ما فرض را بر این میگذاریم که شما سایر شرایط ازدواج و تشکیل زندگی و یا توان تهیه آنها را داشته اید و با این اوصاف تصمیم به ازدواج گرفتید. تصمیم به ازدواج و قدم نهادن در این راه مقدس که مورد رضای خداوند بزرگ هم هست، امری پسندیده و ارزشمند است، اما توجه داشته باشید که این نکته بهانه ای برای ارتکاب لغزش ها و گناهان و احیانا هوسبازیهایمان نباشد. اکنون هرچند فرض کنیم رابطه شما و دختر خانم از نظر شرعی هم بدون اشکال باشد، باز هم این ارتباط شما اصلا به صلاح نبوده و نیست. ما همواره تذکر داده ایم که ارتباطات و دوستی های پیش از ازدواج عواقب و صدامت بسیار روحی-روانی و گاه جسمی دارد و البته عواقب این کار متأسفانه بیشتر متوجه دختر خانم خواهد شد. و قطعا اگر شما از طریق خانواده و مسیر رسمی برای ازدواج اقدام میکردید کار به این جاها نمی رسید.
اگر ابتدای آشنایی چنین سوالی از ما میکردید پاسخ شما همان بود که در ابتدای این پست در پاسخ به یکی از کاربران ذکر شده است، یعنی بهتر است از این مورد منصرف شوید به دلیل اینکه ممکن است علیرغم پذیرفتن شرایط دختر خانم از سوی شما، باز هم ممکن است پس از ازدواج چنین افکار شما را ناراحت کند و زندگی دچار مشکل بشود. اما اکنون که شما با ایشان قول و قرار ازدواج گذاشتید و متاسفانه ارتباط جنسی برقرار کردید، داستان فرق می کند. با در نظر گرفتن این نکته که هردو به یکدیگر علاقه دارید، شاید بهتر باشد هردوی شما تمام تلاش خود را بکنید تا این ازدواج انجام شود. پس از ازدواج هم نباید با نگاه شک و تردید به یکدیگر نگاه کنید و تمام تلاش تان را در جهت تحکیم این پیوند و فراموش کردن گذشته ها معطوف کنید. تا پیش از ازدواج (و ارتباط و قول و قرار) آزاد بودید هر انتخابی داشته باشید اما پس از آن، اخلاق و جوانمردی حکم می کند به قول و قرار خود پایبند باشید و چشم خود را بر مشکلات جزئی و البته گذشته ها ببندید (جمله ضرب المثل گونه که میگوید تا پیش از ازدواج چشمان خود را باز کنید و پس از آن چشمان خود را ببندید).
بنابراین ارتباط خود را در شکل فعلی، قطع کنید و مسیر ازدواج را به هر شکل ممکن از طریق خانواده ها طی کنید. شما حتی در صورتی که با توافق اولیه خانواده ها برای ازدواج، و یک محرمیت ساده، کار را دنبال کنید تا عروسی را چند سال بعد (تا فراهم کردن شرایط لازم در این مدت) برگزار کنید، بهتر از آنست که به این شکل فعلی با هم ارتباط داشته باشید. ضمناً دوست عزیز، پسندیده تر آن است در جایی که به درستی کاری اطمینان ندارید، پیش از تصمیم به انجام آن مشورت بگیرید، نه پس از انجام کار...!موفق باشید.
امیدواریم به زودی و در شرایط خوبی در کنار همسر خود لحظات آرامشبخشی را تجربه کنید.

سلام
باید خدتتون عرض کنم خدا فقط حق الناس رو اون هم در صورت رضایت ندادن طرف حقدار نمی بخشه
از حرفام سو برداشت نشه من قصد تطهیر کردن گناه زنا رو ندارم ولی این رو می خوام بگم که وقتی ایشون با اون خانم عمل زنا رو انجام داده حتماً اون خانم راضی به این کار بوده و حق الناسی در میان نبوده {البته اگر از این رابطه بچه ای به دنیا نیومده باشه که حق اون بچه پایمال بشه} پس با توبه ی واقعی قابل بخششه.
و از طرفی در نگاه اسلام هیچ گناهی بزرگتر از نا امیدی به خدا نیست چون عین کفر آشکاره.
من به آدمایی با شرایط این دوستمون میگم نگران نباشن و فقط توبه ی واقعی بکنن.یعنی توبه ی عملی بکنن و دیگه دنبال این کار نرن و برن به سمت ازدواج خدا هم صد در صد کمک میکنه

برای ازدواج باید دلتون رو پاک کنید بدونید و بپذیرید که همه یه دوست پسر رو داشتند؛سعی کنید به گذشته کسی کاری نداشته باشید به این توجع کنید که وفادار هست یا خیر؛ایا باهم تفاهم دارید یاخیر؛ملاکهاتون این باشه.خیلی ها رو من میشناسم که قبل ازدواجشون با هزار نفر بودنند ولی الان ازدواج کردنند صاحب بچه های صالح هستند؛خیانتم نکردنند .

منم خیلی هارو دیدم بر عکسش

من باتظر ایشون موافقم هیچوقت نباید گذشته کسی رو تجسس کرد هر انسانی میتونه اشتباه کنه باید به انسان حق زندگی داد باید به ذات ادما توجه کرد کسی که تو زندگیش یه بار احساساتی شده پاش لغزیده به این معنی نیس که خیانتکاره و غیر قابل اعتماد حتی خداوند هم بنده رو میبخشه چرا ما نبخشیم بیایید به دیگران زندگی بدیم نه اینکه از زندگی سیرشون کنیم چه بسا در آینده خودمون بدتر از اونا بشیم کسی آینده رو نمیبینه کاری نکنیم که خدا مارو با ناموس و آبرو به امتحان بکشه

با عرض سلام و خسته نباشید
من پسری ۲۴ ساله هستم که تازگی ها حدودا ۴ ماه با دختری آشنا شدم، متوجه شدم که این دختر قبلا با کسی دوست بوده و رابطه داشته. نمیدونم چیکار کن چون احساسم نصبت به این دختر قویه و ملاک های همسر آیندمو داره ولی نمیدونم چطور از فکر اون رابطه با شخص قبلیش بیرون بیام. لطفا یه راهنمایی کامل بکنید ممنون میشم ازتون.

تصویر مشاور شهر سوال

سلام دوست عزیز. به شهر سوال خوش آمدید. شاید بد نباشد برای پاسخ به سوالتان کمی دور تر بایستید و به وضعیت خودتان نگاه کنید...
شما از مسئله ای ابراز نگرانی شدید می کنید که اکنون خودتان به نوعی انجام دهنده و عامل آن هستید.
مشکل شما دوست گرامی، دو طرف و دو جنبه دارد. یک جنبه قضیه از طرف دختر خانم است که البته ایشان ممکن است قبلا اشتباه یا اشتباهاتی (قابل جبران) مرتکب شده باشند ولی در حال حاضرنسبت به اشتباهات گذشته خود ابراز پشیمانی کرده و به اصطلاح از خطا و گناه خود توبه کرده اند. یعنی پس از این هم تصمیم ندارند چنان اشتباهاتی را تکرار کنند. بنابراین از نظر ما چنین فردی هرچند در گذشته مرتکب خطایی شده باشد، قابل اعتماد است و نباید به کلی آن را خطاکار دانست. چنان چه خود شما نیز شاید خطاهایی از این دست داشته اید که حتی کسی هم از آن اطلاع ندارد. پس مهم شرایط فعلی فرد است که بنادارد بدون خطا و گناه یک زندگی را آغاز کند. خداوند متعال نیز با وجود این که در برخی موارد سخت گیری هایی در احکام اسلام دارد اما گناهکارانی که بدترین گناهان را انجام داده باشد، پس از توبه واقعی می بخشاید و گویی هیچ گناهی مرتکب نشده (اگرچه خداوند بر تمام گذشته ما آگاه است) پيامبر رحمت (صلي‌الله‌عليه‌و‌آله) در اين زمينه مي‌فرمايند: «التّائبُ مِن الذَّنبِ كَمَـنْ لا ذَنْبَ لَهُ» (کلینی ،اصول کافی،ج ۳، ص ۱۰۹.)؛ «كسى كه از گناه توبه كند مانند كسى است كه گناهى نكرده است». ما بندگان خدا هم نباید با کسی که از خطای خود ابراز پشیمانی و توبه کرده است مانند یک گناهکار برخورد کنیم.
از طرف دیگر یعنی جنبه دیگر این مسئله، شما هستید که به نوعی در مورد این می اندیشید و قرار است تصمیم بگیرید. این نکته مهم است که اگر شما نسبت به این مسئله حساسیت بیش از حد دارید و به طور کلی به راحتی با این موضوع کنار نمی آیید و از طرفی هم افکار و تصاویر وسواس گونه این موضوع به طور مداوم به ذهنتان خطور می کند و برخی نشانگان دیگر که نیاز به متخصص دارد،... حتما از این ازدواج پرهیز کنید چون در این شرایط شما با یک فرد با سابقه پاک پاک هم ازدواج کنید باز این افکار و احتمالات نخواهد گذاشت راحت زندگی کنید و در واقع در این شرایط مشکل از خود شما و ذهن شماست. اگر با چنین وضعی یک رابطه یا زندگی مشترک را آغاز کنید نتیجه آن جز رنج و عذاب خود و همسرتان، و احتمالا جدایی دردناک، چیزی نخواهد بود.
در این شرایط بهترین کار آنست که پیش از هر اقدامی در جهت ازدواج، به یک متخصص روانشناس (نه روانپزشک) مراجعه کنید و شرح حال خود را با جزئیات بیشتر و کاملتر به او بگویید تا به تشخیص ایشان برای رفع این مشکلات اقدام شود و انشالله پس از رفع ای مشکلات اقدام به ازدواج کنید.
موفق باشید.

سلام من به مدت شیش ماه با دختری هستم که ایشون اول به من گفتن که با یک پسر بودن و فقط سه ماه باهاش رابطه داشتن و گفتن توبه کردن و دیگه با کسی نیستن اما بعد از چند وقت فهمیدم که با دو تا پسر دیگه هم بودن که یکیش هشت ماه دیگری هم دو ماه رابطه داشته اما میگه که اصلا این پسرا حتی به من دست هم نزدن و فقط چند بار باهاشون بیرون رفتم و به یکی از پسرا هم خیانت کرده در دوران دوستیش...اما الان میگه پشیمون هست و توبه کرده و از وقتی هم که با منه با کسی نرفته به نظر شما میشه به همچین دختری اعتماد کرد و باهاش ازدواج کرد.???

تصویر مشاور شهر سوال

سلام. حضور شما در شهر سوال را ارج می نهیم.
دوست جوان یا نوجوان، از گفته های شما به نظر می رسد نسبت به سابقه همسر (آینده) خود کمی حساس هستید و طبعا دوست ندارید که پیش از شما با کسی رابطه داشته باشد. اجازه بدهید پاسخ شما را از خود شما آغاز کنیم. شما که قلبا دوست ندارید همسرتان (و حتی به اصطلاح دوست دخترتان) پیش از شما (و خدای ناکرده همزمان) با دیگران ارتباط داشته باشد، چطور به خودتان اجازه دادید مدت طولانی به دختری ارتباط داشته باشید؟ چطور شما راضی هستید با دخترانی ارتباط داشته باشید اما دوست ندارید آنان ارتباط داشته باشند! به نظر می رسد خود شما هم در این چرخه نادرست بی اعتمادی و (به نوعی) بی عفتی سهیم هستید. بگذریم.
اما به هر حال پاسخ شما بستگی به خود شما و شناخت شما از ایشان دارد. ما حقیقتا نمیتوانیم با این اطلاعات ناقص و محدود خودمان قضاوتی بکنیم. اما به طور کلی، هر انسانی هر قدر گناهکار هم باشد، در صورت توبه کردن و پشیمانی واقعی میتواند قابل اعتماد باشد. اگرچه تشخیص و تصمیم با ما نیست. البته ما به شما توصیه نمی کنیم که شما به عنوان اولین گزینه با چنین فردی ازدواج کنید (ایشان هم رابطه داشتند و هم برخی روابط را از شما پنهان کردند...) به ویژه اگر در این مسائل حساس هستید.
برای شما آرزوی موفقیت و سربلندی داریم.

خونشون رفتم حتی دستمم بش نخورده، واقعیت دوسشم دارم و میدونم شایدم کم توجهی من باعث این اتفاق شده ولی این موضوع خیلی عذابم میده میترسم باز تو آینده همچین مشکلی پیش بیاد(دختره هم از لحاظ ظاهری خیلی تو دلبرو) به خونوادشم گفتم، دختره متوجه شده که می خوام ازش جدا بشم دیروز از تاکسی خودشو بیرون انداخته که خوشبختانه شکستگی نداشته و اون پسره هم که با هاش ارتباط داشته پا پس کشیده گفته که من دوسش ندارم و از این حرفا حالا هم از اون طرف ترد شده و هم اینکه منم موضوع جدایی رو مطرح کردم
خواهش می کنم تو شرایطی بدی هستم رفتم پیش وکیل صحبتم کردم مهریه ای هم تعلق نمیگیره فقط منتظر راهنمایی شمام اگه زود نظرتون و بگید ممنون میشم

تصویر مشاور شهر سوال

سلام دوست گرامی، به نظر می رسد پیش از این مطالبی را مطرح کرده بودید ولی شاید به جهت تغییر نام خود،متاسفانه ما آن را نیافتیم. لطفا اعلام کنید مطلب قبلی شما کدام است.
متشکر

سلام من الان با زنی ازدواج کردم که قبلا رابطه داشته با پسری و سه بار هم این ارتباط رو داشته اما خدا به اون بزرگی انسان رو میبخشه ما نمیتونیم . هر انسانی اشتباهاتی داشته مهم اینه که در موقع با هم بودن وفاداری نشون داده بشه . من به ایشون گفتم قبل من بوده و اون زمان من نبودم . امام صادق فرموده هیچوقت کسی اشتباه یا گناهی کرد اورا قضاوت نکنید چون شاید اگه شما در شرایط اون بودید بدتر از اون گناه میکردین . پس اگر همسر شما قبل از شما رابطه ای داشته اولش بهتره که به شما و شما به ایشان نگین اگرم گفته شد طرفین به فال نیک بگیرن . درضمن قبل شما بوده الان که با شماست ببینید ایا امکان داره بشما خیانت کنه ؟ الان خانم بنده که قیلا رابطه داشته و طعمش رو چشیده الان من اطمینان دارم با میلیارها میلیارد پول هم بمن خیانت نمیکنه و الان خوشحالم کسی که قبلا با یک نفر رابطه داشته همسرم هست چون قبلا طعمش رو چشیده از این به بعد امکان نداره همچین کاری بکنه و او هم دختره و نیاز داره پس نمیتونم بگم حق نداره . کارش بده ولی اگر بده برای مردم بده اگه خوب باشه برای مردم خوبه و برای زنم خوبه پس من هیچ مشکلی ندارم و با اینکه میدونستم زنم قبل من رابطه داشته پذیرفتم با اینکه خیلی غیرتی و حساس بودم اما جدیدا به این درک والا رسیدم و انسانیت رو اولویت قرار دادم

تصویر مشاور شهر سوال

سلام . هرچند درک والای (!!! ) شما ایرادات جدی و روشنی دارد، آن را منتشر می کنیم.

سلام. متوجه نشدم چرا به این کامنت که یکی از بهترین و والاترین کامنتها بود با زبان طعنه پاسخ دادید و برای انتشار آن منت گذاشتید. آیا غیرت و مردانگی را تنها در ازدواج با یک زن آفتاب ندیده خلاصه می کنید؟ واقعا چه عظمتی دارد شخصیت کسی که این فشار طاقت فرسای باورهای غلط اجتماعی را تحمل می کند و ایمان دارد که پاکی زن به خطای محاسباتی در رفتار جنسی اش بستگی ندارد. وفاداری زن پس از ازدواج را نمی توان از روی نداشتن دوست پسر پیش از ازدواج پیش بینی کرد. آیا کسی که طعم ارتباط با یک فرد نااهل را چشیده احتمال بیشتری ندارد که تا ابد قدر همسر سخت کوش و خانواده دوستش را بداند و همیشه به او وفادار باشد؟ چرا فکر می کنید معیارها و باورهای خودتان باید برای همه مورد قبول باشد و تنها معیار خوب و بد است؟؟

تصویر مشاور شهر سوال

سلام. از حضور شما در شهر سوال و لطف شما بابت اظهار نظرتان بسیار خرسندیم. موفق باشید.

ممنون از نظر لطفتون دوست عزیز . من به ایشون میگم که اگر دوست دارن میتونن کامنت بنده رو حذف کنن . من با ایشون بحث هم نمیکنم چون ایشون انسانیت رو در درجه دوم و سوم قرار دادن و تصول غلط خود رو اولویت قرار دادن اما من انسانیت رو ترجیح داده و اولویت میذادم .

سلام ضمن عرض خسته نباشید مجدد یه سوال در خصوص موضوع فوق از جناب عالی نموده ام ممنون میشم زود پاسخ دهید باتشکر

تصویر شهر سوال

سلام
سوال شما به کارشناس جهت پاسخگویی ارسال شده است.

سلام
پس جواب سوال ما چی شد
یعنی اینقدر سوالم مشکل داره که پاسخ نمیدین .
بازم ممنون ولی من همچنان منتظر پاسخ می مونم

تصویر پاسخگو

سلام دوست عزیز
پرسش شما به کارشناس مربوط ارجاع شده و در نوبت پاسخگویی است .
لطفا صبور باشید

سلام ببخشید ایمیل رو الان مشاهده کردم
بنده ۲۷ سالمه حدودا ۲ ساله با دختری نامزد کردم (باکره هستن)که ۱۰ سال اختلاف سن داریم یه ماه پیش متوجه شدم ایشون با یه پسری ارتباط داره البته خودش میگه فقط چن بار باش قرار گذاشتیم هم صحبت شدم تا اینکه با پرویی هر چه تمومتر اومد به روم گفت که اونو دوست دارمه میخواد با اون ازدواج کنه تا اینکه بعد از گذشت چن روز براش مشخص شد که پسره فقط قصد سو استفاده داشته حالا برگشته بهم میگه اشتباه کردم ، واقعیت هر چه چقد میخوام ببخشمش نمیتونم ، ذهنیت منفی نسبت بش پیدا کردم حالا ممنون میشم راهنماییم کنین از لحاظ حقوقی هم اگه راهنماییم کنین خیلی دیگه شرمندم کردین

به نام خدا
با سلام خدمت دوست گرامی
در ابتدا باید عرض کنم؛ این احساس که همسر انسان به فرد دیگری توجه دارد خیلی ناراحت کننده است و حتی موجب دلمشغولی و آسیب به حوزه های دیگر کاری انسان می‌شود.
اما اگر بخواهم پاسخی مناسب به این سوال حضرتعالی عرض کنم لازم است به نکاتی اشاره کنم.
همانطور که فرمودید ۲۷ سالتان است و دو سال است که نامزد کرده اید و تفاوت سنی شما ده سال است، بنابراین در ابتدای نامزدی همسرتان حدود ۱۵ سال داشته اند و شما ۲۵ سال.
اولین نکته ای که لازم به ذکر است، سن همسرتان است که فضایی کاملا متفاوت از فضای ذهنی شما را طلب میکند.اصولا در سن زیر بیست سال بخصوص در ۱۵ سالگی، فرد دارای ثبات شخصیتی نیست و این امر موجب می‌شود که همسر وی احساس کند هماهنگی لازم را با او ندارد.
دقیقا همین امر است که توصیه جدی میشود که دختر بالای بیست و پسر حدود ۲۵ سال ازدواج کنند.
نکته مهم دوم تفاوت سنی شما بوده است. هر کدام از شما در یک مقطع سنی به سر می بردید و انتظارات متفاوتی از زندگی داشته اید، همین امر باعث دلخری و سردی شما میشده است.
احساسات متناقض، انتظارات متفاوتی که پاسخ لازم را دریافت نکرده است و مجموعه حالات بین شما موجب لج و لج بازیهایی هم شده است که نتیجه آن را در بیان اینگونه جملات میتوان مشاهده کرد که «اونو دوست دارم» در صورتی که همسر شما قطعا از پوچ بودن این ادعا آگاه است و صرفا برای پاسخ به برخوردهای شما از این سلاح استفاده می‌کند.
از نظر بنده، میتوان بر مشکلات غلبه کرد و نیاز به تدبیر و زمان است. پیشنهاد من این است که افکار منفی مانند ما تفاهم نداریم و غیره را از خود دور کنید و مطلقا پیگیر این موضوع نباشید که همسرتان را بیازمایید که با کسی ارتباط دارد یا خیر، چرا که این تفکرتات سوء ظنی به هیچ عنوان شما را به آرامش نمیرساند و روز به روز شما را از زندگی سالم دور میکند. خصوصا اینکه بسیاری از گفته های همسرتان از باب ناراحتی و متناسب با سن پایین بوده است.
در مقابل لازم است محبتتان را زیاد کنید و از عبارات و جملات عاطفی استفاده کنید و علاقه خودتان را به ایشان ابراز کنید.
متناسب با سن ایشان برخورد کنید و از تفریحات سالم مانند پارک رفتن و شهر بازی و غیره غافل نشوید
نکته بسیار مهم سرد بودن ایشان به نیازهای جنسی شماست که با توجه به این تفاوت سنی به نظر میرسد که وجود دارد و لازم میبینم شما انتظارات خود را کمی پایین بیاورید
به طور کلی تلاش شما برای حل مشکل و ادامه زندگی نزدیک به صواب و به صلاح شما خواهد بود
در صورتی که نیاز به گفتگوی بیشتر داشتید میتوانید با بخش مشاوره تلفنی مرکز ملی پاسخگویی تماس بگیریدو از نظرات کارشناسان محترم استفاده بفرمایید.
موفق باشید

واقعا چرا اون دختری که قبلا رابطه داشته باید پس زده بشه.اما پسری که رابطه داشته قبلا باید با یک دخترپاک باشه؟یعنی چی؟عدالت کجاس؟تبعیض جنسیتی به این میگن.حقوق بشر که رعایت نمیشه به این میگن.چرا آخه؟اون دختر دیگه بدرد نمیخوره؟خب شایود اونم اشتباه کرده و توبه کرده

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

فارق از مسائل جنسیتی هر فردی چنانچه به اشتباهات گذشته خود پی برده باشد ، و پذیرفته باشد که اعمالی که انجام داده اشتباه است خود گامی مثبت در خودداری از تکرار آن است ، هیچ فرقی ندارد چه پسر و چه دختر ، همه ماها در دوران جوانی اشتباهاتی داشته ایم و گناهانی مرتکب شده ایم و البته به هیچ وجه جایز نیست که گناهان خود را برای دیگران افشاء کنیم اگر به معنای واقعی متوجه گناهان خود شده و به درگاه خداوند توبه کرده باشیم کافیست و نباید آنها را برای دیگران مطرح کنیم

اگر فردی قبلا رابطه جنسی داشته و پی به اشتباه خود برده ، هر گز نباید این موضوع را برای همسر خود مطرح کند حتی از نظر شرعی نیز اعتراف به گناه تنها در مقابل خداوند جایز است

نشانه هایی که بی اعتمادی شما را بهمراه دارد

الف) آیا بین عقل و دلتان گیر افتاده اید

اگر عقل و منطق شما باعث حس بی اعتمادی شما نسبت به ایشان و بد بینی شما حتی به جنس مخالف شده است اما دل شما مسیر دیگری را دنبال میکند ، این یک علامت است و نشانه آن است که در آینده در زندگی زناشویی چنانچه مشکلی پیش بیاید با توجه به نزول شدت احساسات این حس بی اعتمادی بر رابطه شما اثر نا مطلوبی خواهد داشت

ب) سوالاتی که در ذهنتان است

آیا بعد از مطلع شدن از رابطه نامشروع طرف مقابل ، مدام راجع به رابطه قبلی از ایشان سوال میپرسید و رابطه خودتان را با رابطه قبلی ایشان قیاس میکنید ؟ اگر پاسخ مثبت است این نیز یکی از نشانه های انست که در آینده این رویه ادامه خواهد داشت

ج) از ذهنتان بیرون نمیرود

آیا این افکار روزانه سراغ شما می آیند : رابطه قبلی ایشان- بعد از هر بحثی به این فکر میکنید نکنه به شما خیانت کنند - اگر به شما محبت میکنند و به شما نزدیک میشوند در کنار حس خوب این حس که لابد با قبلی هم هیمطنور بوده به سراغ شما می آید ؟ اگر بله نیز این هم نشانه مثبتی نیست و حکایت از آن دارد که روزی عقل شما بر دل شما غلبه کرده و این رابطه شما را اذیت خواهد نمود

د) هر رفتاری از ایشان باید برای شما اثبات شود

بعد از مطلع شدن از رابطه قبلی ایشان آیا هر اقدامی که انجام میدهند باید به شما اثبات کنند ؟ آیا هر لحظه باید از محلی که هستند شمارا مطلع کنند ؟ آیا اگر دیر پاسخ پیامک شما را بدهند سریعا افکار منفی به سراغ شما می آید ؟ مواردیست که نشانه تضاد بین دل و منطق میباشد

ه) آیا باکره نبودن فرد مقابل را یک نقطه ضعف میدانید و باعث شده جایگاه خود را برتر از ایشان بدانید ؟

اشتباهات نقاط ضعف ما هستند اما تا زمانی که متوجه آن نشده باشیم چرا که ممکن است اگر متوجه آن شویم و از تکرار آن جلوگیری کنیم و توبه کرده باشیم این رفتار اصلاحی حتی باعث تغییرات مثبتی در زندگی ما شود ، اما آیا شما از زمانی که مطلع رابطه قبلی ایشان شدید احساس میکنید در جایگاه برتری نسبت به ایشان قرار دارید ؟ اگر بله این نشانه مثبتی نیست

نشانه هایی که اعتماد شما را بهمراه دارد

اگر بنا را بر این بگذراید که فرد مقابل شما واقعا به اشتباه خود پی برده و رابطه شما و ایشان بر پایه شفاف سازی همراه باشد مسلما از نشانه های آ« اینست که گذشته ایشان را مرور نخواهید کرد از رابطه فعلی لذت میبرید و برای آینده برنامه ریزی میکنید
ریشه های اعتماد سازی

۱) رابطه خودتان را در نظر بگیرید

اکنون که شما با خانم یا آقایی در رابطه هستید ، که قبلا رابطه جنسی داشته اند ، رابطه شما با ایشان چگونه است ؟ از چه طریقی آشنا شدید و در چه سطحی ارتباط دارید آیا خود شما نیز با وی رابطه داشته اید یا درمورد آن صحبت میکنید ؟ آیا روش آشنایی و نوع رابطه ایشان همانند روابط قبلیشان است و تنها تفاوت آن نداشتن رابطه جنسی است ؟

پاسخ این پرسشها به شما کمک میکند که آیا ایشان واقعا پایبند به توبه خود و اشتباه خود بوده اند یا خیر

۲) دختران تابع احساسات و پسران تابع نفس

ورود دختران به رابطه جنسی بسیار دشوار است چرا که لازمه برقراری ارتباط جنسی برای یک دختر شکل گیری احساسات است ، متاسفانه اکثر دخترانی که در گیر روابط نامشروع و جنسی میشود بر اساس درگیری های احساسی به این رابطه ورود میکنند و این یعنی پشیمانی همراه با خودسرزنشی و چنانچه فرد کنترلی روی احساسات خود نداشته باشد ممکن است مجددا این رویه تکرار شود ، اما پسران از انجایی که بدون پیشنیاز احساسی میتوانند رابطه برقرار کنند وضعیت به مراتب بدتری دارند چرا که معمولا بعد از رابطه جنسی آسیب روحی نمیبینند و تی متاسافانه برخی از آقایان داشتن رابطه جنسی را یک برتری و موفقیت در رابطه میدانند ، مسلما اگر فردی چنین نگرشی داشته باشد امکان وارد شدن آن به روابط شاخه ای ( روابط جنسی با افراد مختلف) حتی بعد از ازدواج نیز میسر است و احتمال آن زیاد است

۳) به دنبال آتو گرفتن از اشتباهات گذشته فرد مقابل نباشید

اگر شما با اصرار طرف مقابل را وادار به اعتراف اشتباهات اینچنینی ( روابط نامشروع ) کرده اید ، نشانه آن است که فردی هستید که یا در آینده آنرا همچون چکشی بر سر وی خواهید کوبید یا خود از دانستن آن سو استفاده خواهید نمود در راستای پیشبرد اهداف خود و یا اینکه قادر نخواهید بود به وی اعتماد کنید و در طول رابطه مدام هر رفتاری از طرف مقابل باعث پیدایش این ذهنیت میشود که نکنه طرف مقابل مجددا با فرد دیگر رابطه برقرار کند اما اگر میتوانید

اگر شخصیت ، اخلاق و رفتار حال فرد مقابل باعث آن شده که شما جذب وی شوید لزومی ندارد که با جستجو در گذشته وی به دنبال اشتباهات احتمالی وی بگردید چرا که جوینده یابندست اما این کشف کمکی به رابطه شما نخواهد کرد

۴) آیا شما خودتان هیچ خطا و گناهی نداشتید ؟

نیازی نیست که شما هم گناهان خود را اعتراف کنید اما آیا گناهاتی نظیر خود اضائی، دیدن فیلم های پورنو، چشم چرانی، رابطه با جنس مخالف، دروغ و ... نداشته اید ، آیا رفتارناشایستی نداشته اید که اکنون از آن احساس پشمانی کنید یا عذاب وجدان ؟ آیا به خودتان مطمئن نیستید که دیگر آنرا انجام نمیدهم ؟ با خودتان رو راست باشید لطفا و خودتان را جای فرد مقابل بگذارید

آقایان با این موضوع بهتر کنار می آیند یا خانم ها

برداشت ما از میل جنسی درجنس مخالف بر گرفته از افکار و میل خودمان است ، ما تصور میکنیم میل جنسی در طرف مقابل همانند خودمان است و در نتیجه این در قضاوتهای ما و حتی عملکرد جنسی ما موثر است ، به موجب آن آقایان برای آنکه برای داشتن رابطه جنسی پیش نیاز احساسی ندارند تصور میکنند خانم ها نیز اینگونه هستند لذا درک این موضوع که طرف مقابل آنها با فردی دیگر روزی همبستر شده برای آنها سنگین تر است و سختر میتوانند اعتماد کنند و در گذشته فرد میمانند ، اما خانم ها چون خودشان برای رابطه جنسی به پیشنیاز احساسی احتیاج دارند بر این تصورند که آقایان همچون آنها رفتارمیکنند و در نتیجه بر اساس یک رابطه طولانی مدت احساسی ، رابطه جنسی برقرار کرده اند و اساسا خانم ها به حال و آینده نگاه میکنند و کمتر گذشته را در نظر میگرند

بعبارت کلی آنقدر که گذشته خانم ها برای آقایان مهم است ، برای خانم ها گذشته آقایان مهم نیست این یک طرح کلی نیست و موارد استثناء وجود دارد

سخن فرجام :

همه ما آدمها اشتباهات و گناهانی داشته ایم ، لازم نیست دیگران را از گناهانمان مطلع کنیم اگر به این باور رسیده باشیم که گناه مرتکب شده و پشیمان شده باشیم تنها به درگاه خداوند باید توبه کنیم و سعی کنیم از انجام آن خودداری کنیم ، اساسی ترین رکن استحکام یک رابطه اعتماد است و با بی اعتمادی هیچ رابطه ای استوار نمیشود.

موفق باشید.

سلام خدمت شما مشاور عزیز.من حدود ۳ سال با یه دختر دوست بودم خیلیم دوستش داشتم بعد اونو با یه پسر دیگه دیدم و خیانت کرد.بعد از این ماجرا خیلی احساس پشیمانی میکرد و خواهان این بود که برگردم سمتش ولی من اینکارو نکردم.۱ سال بعدش اون عقد کرد و بهم زنگ زد میگفت که از شوهرش ناراضیه و خیلی ناراحت بود.میگفت که شوهرم سو ظن داره و نمیتونم باهاش زندگی کنم و میخوام طلاق بگیرم و طلاق گرفت و از من میخواست که برگردم سمتش و دلداریش بدم.من بینهایت این دخترو دوستش دارم ولی میخواستم ببینم ازدواج با چنین دختری کار درستیه یا نه؟؟خاهش میکنم راهنماییم کنید خیلی این موضوع واسم مهمه

به نام خدا
با سلام خدمت دوست گرامی
در ابتدا باید عرض کنم برای مشاوره در این زمینه نیاز به اطلاعاتی بود که اگر میفرمودید بهتر بود. مانند اینکه سن شما و ایشان، علت جدایی ایشان از شما، علت جدایی ایشان از همسرش، آیا در مدتی که همسر آن فرد بود با شما تماس عاطفی هم برقرار میکرد و آیا شما هم در این مدت وعده خاصی به وی داده اید یا نه، آیا خانواده شما با این ازدواج موافقت خواهند کرد، الان چند وقت از طلاق ایشان میگذرد و سئوالات مهم دیگر .....
پیشنهاد ابتدای بنده این است که حتما با مشاوره تلفنی مرکز ملی پاسخگویی تماس بگیرید تا ابهامات برطرف شود و مشاوره دقیقتر انجام شود. بنده نیز با کد ۹۰۳۰ در خدمت خواهم بود. ولی در اینجا به نکاتی کلی اشاره کنم:
۱. مهمترین نکته در این ازدواج این است که بدانید شما نیز پس از ازدواج ممکن است دچار سوء ظن بشوید و نگرانیهاتون راجع به ارتباطات ایشان مزاحم زندگیتان بشود.
۲. اصولا رابطه دوستی مقتضیاتی متفاوت از ازدواج دارد و انتظارات در هر کدام از این موارد متفاوت است لذا آسیب شناسی این نوع ازدواج حداقل در پیشگیری از مشکلات حادتر ضروری است.
۳. از جدایی خانم از همسر سابقشان باید حداقل شش ماه گذشته باشد و به لحاظ احساسی از زندگی قبلی جدا شده باشند تا شما مجاز به اقدام برای ازدواج بشوید (گاهی از نظر احساسی در مدت شش ماه این اتفاق نیافتاده است لذا گاهی تا یکسال هم این فاصله نیاز است)
۴. این ازدواج به وضعیت روحی روانی مرد هم بستگی دارد، گاهی مرد پس از ازدواج تحمل گذشته خانم را ندارد و مدام به تنبیه خانم میپردازد و حرف گذشته را پیش میکشد. بنابراین بسیار مهم است که مرد ظرفیت خود را بداند و اگر چنین ازدواجی را پذیرفت، به هیچ عنوان حرف گذشته را پیش نکشد
۵. در صورت تصمیم به ازدواج، پیشنهاد میکنم حتما با هم به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید تا با گرفتن تست شخصیت و مصاحبه بالینی، ریسک ازدواج بهتر مشخص بشود
۶. میزان حمایت خانواده نقش مهمی در ادامه این نوع زندگی خواهد داشت
در پایان، این نکته مهم را عرض میکنم که وظیفه حرفه ای مشاوره ایجاب میکند که در چنین شرایطی به هیچ عنوان توصیه ای به ازدواج یا عدم ازدواج نکند و صرفا زمینه آگاهی را فراهم آورد چرا که استثناء همیشه وجود دارد و این زندگی و ارتباط شماست
موفق باشید

باسلام من برای خاستگاری با دختری که از فامیلای دورمون بود اشنا شدم و خانواده ما با ایشان از گذشته هم قوم دور و دوست بودنند حال این دختر یک بار در دوران عقد طلاق گرفته است در سن۱۵-۱۶سالگی. وما برای تحقیق که رفتیم پشت سرش حرف میزنند و... ولی خودش و خانواده اش عکس این حرف ها را میزنند و... من با این دختر رابطه برقرار کردم و طبق چیزهایی که من میبینم از نظر دین و اخلاق و... خوب است و خانواده اش را هم که ما میشناسیم و بهم میخوریم اما مسله اینکه پشت سرش حرف میزنند که ایشان با کسی قبلا بوده و.... و برای همین طلاقش داده اند و... مثلا خودشان میگویند اجباری بود که ازدواج کردم و... حتی مهرم را بخشیدم و طلاق گرفتم اما بقیه میگویند نه بخاطریکه بد بوده طلاقش دادند و... برایم سخت است.

تصویر مشاور شهر سوال

سلام. از حضور شما در شهر سوال خوشحالیم. برادر گرامی، نکته ای که اول باید بگوییم این است که تصمیم گیرنده نهایی خود شما هستید و این شما هستید که باید سالها با ایشان زندگی کنید، چه حرفی پشت سر باشد یا نباشد. بنابراین تصمیم اول و آخر این مسئله و پذیرش آن به خود شما بر می گردد. اما در مورد دختر خانم طبیعتا ما، هیچ قضاوتی نمیتوانیم بکنیم و حتی نظری هم در مورد صحت و سقم مطالب دیگران نمی توانیم بدهیم. این شما هستید که تحقیق و پرس و جو می کنید. اما میتوان این نکته را یادآور شد که در تحقیقات خودتان، به آدم هایی که از ایشان سوال میکنید هم توجه کنید. طبیعتا حرف خود خانواده دختر یک چیز است و حرف دیگران چیز دیگری است. شما در این شرایط باید کسانی را پیدا کنید و از ایشان تحقیق کنید که هم از نظر عدل و انصاف انسانهای کامل و درستی باشند و هم به خانواده دختر (یاشوهر قبلی ایشان) نزدیک بوده باشند و اطلاعات درستی داشته باشند.
بعنوان مثال میگویم، اگر من در میان تمام حرف و حدیث هایی که وجود دارد، کسی را بشناسم که در عدل و انصاف زبانزد است و آدم درستی است و من هم به او اطمینان دارم، حرف او را ملاک قرار می دهم و به سایر حرف و حدیث ها توجهی نمی کنم.
در پایان این نکته را بگوییم که به هر حال چه این دختر خانم مرتکب اشتباه و خطایی در گذشته شده باشد یا نشده باشد چند چیز مسلم و قطعی است: اول این که اگر واقعا ایشان تصمیم به زندگی خوب و سالم دارند و طبق قول و قرار شما قرار است به هم وفادار باشید،درحالی که هردو یکدیگر را پسندیده اید و مشکل دیگری در بین نیست، لزومی ندارد به گذشته ایشان تا این حد حساسیت نشان دهید. دوم این که در چنین شرایطی قطعا حرف و حدیث هایی وجود دارد و بعدها هم خواهد داشت، پس باید خود را آماده کنید که در صورت ازدواج با ایشان حتی در صورت بیگناهی ایشان باز هم ممکن است در یک زمانی از یک دهانی حرفی بیرون بیاید که شما را ناراحت کند بنابراین باید خود را آماده چنین شرایطی کنید. و اگر میدانید نمیتوانید در مقابل این گونه شرایط تاب و تحمل داشته باشید، و از اندسته آدمهایی هستید که به حرف مردم اهمیت میدهید یا ممکن است دچار سوءظن نسبت به همسر خود بشوید از همین الان قید این ازدواج را بزنید. در نهایت همانطور که عرض شد همه چیز به خود شما باز می گردد.
موفق و سربلند باشید.

با سلام.
من دختری هستم ۲۶ ساله. تا دو سال پیش اعتقادی به دوستی های قبل از ازدواج نداشتم. تا اینکه با پسری از هم دانشگاهی هام آشنا شدم که اصرار زیادی داشت تا برای ازدواج با هم آشنا بشیم. منم این فرصت رو تنها به هدف ازدواج دادم و مادرم در جریان بود. بهم گفته بود قبلا با دختری دوست بوده ولی کاملا از گذشته پشیمونه و اطمینان خاطر بهم داده بود که به قبل برنمی گرده. متاسفانه در طول این مدت نیاز های جنسی بهش فشار می آورد، هم از طرفی وجدانش اجازه نمیداد از من چیزی بخواد و هم توی تنگنا بود. من بهش گفته بود فقط از طریق سالم و مجازش یعنی ازدواج تامینش میکنم و تا به امروز روی حرفم موندم و اجازه کاری رو بهش ندادم. اما از نظر مالی اصلا شرایط ازدواج رو نداشت. تا اینکه متوجه شدم باز همون دختر قبلی به زندگیش برگشته و با هم رابطه جنسی هم داشتن. این موضوع باعث شد رابطمو باهاش قطع کنم. ولی بسیار پشیمونم که چرا اجازه دادم که به حریم من وارد بشه دستمو بگیره و عکس بی حجاب من رو ببینه و حتی با این اجازه دادن ها باعث تحریک شدن بیشتر نیاز جنسی اون بشم. برای ازدواج هم فوق العاده عذاب وجدان دارم که چطور میتونم همسر پاکی بخوام در صورتی که خودم گناه کردم. به مردها بی اعتمادم. چطور باز اعتماد کنم و بین راه ضربه نخورم. من بسیار به این آقا اعتماد داشتم و اوایل واقعا صادق بود اما همه چیز عوض شد. توی شرایط بد روحی هستم و تمام این افکار و بخشیده نشدن از طرف خدا هم ناخودآگاه آزارم میده. احساس بدی نسبت به آینده دارم. ممکنه بگید از الان به بعد باید چه کار کنم؟ آیا باید این رابطه رو برای همسر آینده ام افشا کنم؟ اگه به گذشته برگردم هرگز این مسیر رو انتخاب نمی کنم. متاسفانه اطرافیانم به کاملا پاک بودن من مطمئن هستن در صورتی که خودم میدونم گناه کردم و خیلی از این موضوع رنج می برم که از اعتمادشون سوءاستفاده کردم.

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

از اینکه به اشتباه خود پی بردید و در صدد رفع مشکل هستید، خدا را شاکر باشید؛ خدا تمام مشکلات و نگرانی های ما را می بیند. در صدد کمک به ماست. ایمان و اطمینان داشته باشید.

از اينكه به ما اعتماد كرده و درد دل خود را با ما در ميان گذاشتيد سپاسگذاريم و اميدواريم بتوانيم محرم سرّ خوبي براي شما باشيم.
پشيمان شدن از خطاهاي گذشته نشان از زنده بودن معنويت در شما است و اينكه هنوز نور خداوند در وجودتان در حال تابش است. پس دقت كنيد كه شيطان موجبات خاموش كردن اين نور را در شما فراهم نياورد.
سستي در اعتقاد و كمرنگ شدن ايمان و معنويات، معلول علل گوناگوني است كه البته اصلي ترين و در رأس همه آنها گناه مي باشد. گناه نه تنها انسان را از خداوند دور مي كند بلكه انسان را نيز نسبت به خداوند و وعده هاي او بدگمان و نااميد مي گرداند. راه اصلي دوري جستن از گناه، توبه و ايستادگي در برابر آن مي باشد و تا شيريني گناه در ذائقتان وجود دارد هرگز نمي توانيد در برابر آن ايستادگي كنيد. اگر به اثرات مضرّ كاري كه انجام مي دهيد آگاهي داشتيد قطعا به خود اجازه نمي داديد حتي براي يكدفعه با نامحرم رابطه برقرار كنيد. عفت و حيا دو گوهر گران بهايي اند كه خداوند در وجود زن به امانت گذاشته است و اگر زن امانتدار خوبي براي ايندو نباشد، بايد هر روز منتظر دست درازي دزدان بي حيا باشد و با اين كار در واقع تمام سرمايه خود را به خطر انداخته است.

«آسيبهاي روابط خارج از چهارچوب دختر و پسر»:
به طور كلي روابط باز و آزاد دوجنس مخالف پيش از ازدواج، داراي آفت‏ها و آسيب‏هاي رواني و اجتماعي جبران ناپذيري است. كه در ذيل به چند نمونه از اين آسيب‏ها اشاره مي‏شود:
۱. ايجاد جو بدبيني: اين گونه دوستي ها نه تنها مشكلي را براي دختران و پسران حل نمي‏كند بلكه بر مشكلات آنان مي‏افزايد. اين گونه دوستي‏ها و روابط اگر به ازدواج بانجامد پس از مدتي از شكل‏گيري زندگي جو بدبيني و سوءظن را به دنبال خواهد داشت.
پسر به خود مي‏گويد اين دختر وقتي به راحتي با من پيوند و رابطه نامشروع برقرار نمود، پس از اعتقاد و ايمان قوي برخوردار نيست. بنابر اين از كجا معلوم پيش از ارتباط با من، با فرد ديگري طرح دوستي نريخته است. از كجا معلوم كه در آينده با اين كه همسر من است با ديگري ارتباط برقرار نكند؟ دختر نيز همين تصور را نسبت به پسر دارد.
بر اين اساس اين گونه ازدواج‏ها داراي پايه واساسي سست و متزلزل است و تجربه نشان داده كه سريع منجر به طلاق و جدايي مي‏گردد.
۲. افت تحصيلي يا ركود علمي: اين گونه روابط باعث مي‏شود كه دو طرف تمام فكر و توجه و تمركز خود را صرف ديدارها و ملاقات‏هاي حضوري و تلفني خود بكنند و اين بزرگ‏ترين مانع براي رشد و ترقي علمي است؛ زيرا تحصيل دانش نيازمند تمركز نيروهاي فكري وروحي است.
دل‏مشغولي و اضطرابي كه در اثر اين گونه پيوندها پديد مي‏آيد بزرگترين سدّ راه تعالي علمي و تحصيلي است؛ لذا متصديان امور علمي مدارس و دانشگاه‏ها توصيه مي‏كنند. حتي ايام عقد و نامزدي جوانان در بحبوحه تحصيلات نباشد تا آنان بتوانند با تمركز بيشتر فكر، در ادامه دروس و امتحانات موفق شوند.
۳. عدم اسقبال از تشكيل كانون خانواده: اين گونه روابط و دوستي‏ها معمولا به انگيزه تفنّن و سرگرمي شكل مي‏گيرد و در خلال آن از خود باوري و زودباوري دختران سوء استفاده مي شود. متاسفانه در بسياري موارد بين عشق و هوس تمييز داده نمي‏شود. عشق حقيقي و پاك با هوس‏هاي آلوده و زودگذر، تفاوت جوهري دارد. برخي از اين روابط كه مبتني بر هوسراني و سرگرمي است، پس از مدتي رو به سردي و افول مي‏نهد. جاذبه و دل ربايي‏ها مربوط به روزها و ماه‏هاي اول دوستي است. ولي ديري نمي‏پايد كه اين روابط عادي شده و به جدايي مي كشد. و چيزي جز حسرت از موقعيتهاي از دست رفته باقي نمي ماند. حس تنوع طلبي انسان از يك طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف ديگر باعث مي‏شود برخي سراغ ازدواج و تشكيل خانواده نروند جامعه‏اي كه از تشكيل كانون خانواده استقبال نكند هيچ‏گونه ضمانتي براي رشد و شكوفايي فضايل انساني در آن وجود ندارد. عمده خوبي‏ها و كمالات والاي انساني در پرتو تشكيل خانواده‏اي سالم، به فعليت مي‏رسد.
۴. اضطراب، تشويش و احساس نگراني: در دوستي‏هاي موجود بين دختران و پسران، از آنجا كه مقاومتي بسيار قوي از طرف پدر يا مادر يا جامعه براي ممانعت از برقراري اين دوستي‏ها وجود دارد، اين گونه دوستي‏ها با مخاطرات رواني گوناگوني از جمله اضطراب و تشويش همراه است.
وجود افكار ديگري چون احساس گناه، نگراني از تهديداتي كه توسط پسر براي فاش كردن روابطش با دختر صورت مي‏گيرد، يك تعارض دروني و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد. بنابر اين وجود چنين دلهره‏ها و اضطراب‏هايي كه گاهي لطمه‏هاي جبران ناپذيري بر جسم و روان انسان دارد، از جمله آسيب‏هاي اين گونه روابط است.
۵. محروميت از ازدواج پاك: هر انساني در سرشت و نهاد خويش به دنبال پاكي‏ها و نجابت است. دختراني كه در پي اين روابط آلوده هستند در حقيقت پشت پا به سرنوشت خود زده‏اند و اين امر باعث مي‏شود كه آن‏ها به جرم آلودگي به اين روابط شرايط ازدواج پاك را از دست بدهند. البته اين گونه روابط ناسالم حتي در ازدواج پسران نيز تاخير ايجاد مي كند و دختران بيش از پسران در معرض اين آسيب قرار دارند.
۶. علاوه بر مواردي كه گفته شد گناه اصلي ترين سببي است كه باعث مي شود تا انسان از رزق و روزي خود (كه شامل تمام مقدرات الهي مي باشد) محروم شود. موفقيت تحصيلي، آينده شغلي خوب، ازدواج سالم و ماندگار، فرزند صالح، برخورداري از اخلاق خوب و ... همه و همه رزق و روزي انسان به حساب مي آيند كه با گناه از آنها محروم خواهد شد. و حتي ممكن است باعث گرفتاري انسان به بلاء و سختي در زندگي شود. حتما اين فراز دعاي كميل را از زبان مبارك اميرالمؤمنين (ع) خوانده ايد: اللهم اغفرليّ الذنوب التي تنزل البلاء، اللهم اغفرليّ الذنوب التي تحبس الدعا، اللهم اغفرليّ الذنوب التي تغير النعم... شايد ارتباط با نامحرم كه از گناهان بزرگ مي باشد و خداوند نيز از آن منع نموده است (لا متخذات أخدان – (دختراني را به زني انتخاب كنيد) كه دوست پسر نداشته باشند. نساء ۲۵) همان گناهي است كه سبب مي شود در آينده شما در زندگي گرفتار بلاها و سختيهاي زيادي شويد. همان گناهي است كه به گفته امير مؤمنان (ع) باعث گرفتاري بلا و يا اجابت نشدن دعاها و يا تغيير نعمتها و بركات شود.
اگر دوست داريد از اين كار خود دست بكشيد اما نمي توانيد، مهمترين علت آن اشتغال به همين گناه بزرگ مي باشد. همانطور كه گفتيم گناه باعث مي شود تا انسان از رزقش محروم شود و رزق پاك بودن كه خداوند براي تمام بندگانش مقدر نموده است با همين گناه از شما سلب شده است و اگر دوست داريد دوباره به معنويت از دست داده دست يابيد هر چه سريعتر از گناهان گذشته توبه كنيد و با جبران گذشته به سمت خداوند بياييد كه خداوند بخشنده و مهربان است (إنّ الله يحبّ التوّابين) و دعاي بنده توّاب خويش را به اجابت مي رساند. و نياز شما را در همين دنيا به بهترين نحو ممكن برطرف خواهد ساخت. كافي است خود را به او نزديك كنيد و اسباب رضايت او را فراهم آوريد.
رسول مكرم اسلام مي فرمايند: (لا يقدر رجل علي حرام ثمّ يدعه ليس به الّا مخافة الله إلّا أبدله الله في عاجل الدنيا قبل الآخرة ما هو خير له – هركس بتواند كار حرامي انجام دهد ولي آن را فقط بخاطر ترس از خدا رها كند، خداوند پيش از آخرت و در همين دنيا بهتر از آن را به او عوض دهد. منتخب ميزان الحكمة ح ۱۵۱۷).
قطعا با رعايت حيا و عفت و تقواي الهي علاوه بر اينكه خود را از گناه رهايي مي بخشيد، خداوند نيز شرايطي را براي شما فراهم مي آورد كه در آينده از زندگي مشترك خوبي برخوردار باشيد. اين وعده الهي است كه خداوند در سوره نحل آيه ۹۷ به آن اشاره نموده است (مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ - هر كس از مرد و زن عمل شايسته كند و مؤمن باشد او را زندگى نيكو دهيم و پاداششان را بهتر از آنچه عمل مى‏كرده‏اند مى‏دهيم). و در روايت بالا نيز به آن اشاره شد (اينكه خداوند در همين دنيا بهتر از آن را به او عوض دهد).
بنابراين اگر از رفتار خود پشيمان نيستيد و هنوز فكر مي كنيد كه نمي توانيد اين كار را كنار بگذاريد، در انتظار آينده اي تيره و تار باشيد كه تنها ترين انسانها در آن خود شماييد و كسي غير از خودتان را در انتخاب اين مسير سرزنش نكنيد. اميدواريم بتوانيد با نكاتي كه گفته شد مسير صحيح زندگي و بندگي را شناخته و پيروي كنيد ما نيز براي شما آرزوي موفقيت مي كنيم.
در پايان سعي كنيد در طول روز جواب اين سؤالات را پيدا كنيد:
۱. به نظر شما يك رابطه و پيوند مطلوب چه ويژگي‏هايي دارد؟
۲. آيا روابطي كه بر پايه هوسراني‏ها و سرگرمي‏هاي زودگذر است، مي‏تواند روابطي پايا و پويا باشد؟
۳. آيا هر انساني با هر صفت و ويژگي شايسته ارتباط و دوستي است؟
۴. آيا پسنديده نيست كه انسان سرمايه عشق و محبت خود را براي زندگي آينده خويش پس انداز كند.

موفق باشید.

سلام. من نظراتتون رو خوندم. اکثر دوستان بدونید که انسان ممکنه فریب بخوره و اون دختر بنده خدا هم فریب یک مرد شیاد رو خورده و الان از یه مرد خوشش اومده و همین که واقعیت رو گفته خودش کلیه و با ازدواج با اون مرد یه خانواده تشکیل میده و خوشبخت میشه و به زندگی درست برمیگرده. و این کار روح انسانهای واقعی رو جلا میده.

بنده رفتم خواستگاری دختری جلسه ی اول رو کلیات بحث کردیم که مشکلی نبود اما جلسه ی دوم من سوال کردم که قبلا باپسری دوس بوده یارابطه داشته یانه که گفت یه بار دوست معمولی بوده یه بار بایکی نزدیکی داشته یامیشه گفت همون سکس،ازیه بابت دخترخوبیه وروحیاتمون تاحدود زیادی بهم میخوره ومخصوصا صداقتش برام ارزشمند بود ولی ازیه بابتم خط قرمز زندگی من تعصبمه وبرام قابل هضم نیست یاراحت قابل هضم نیست که کسی که میخوام به عنوان همسری انتخاب کنم قبلا بایکی نزدیکی داشته حالا موندم واقعا چکارکنم

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما، هرچند ملاکهایی که مدنظرشماست در ایشان باشد و اگر چه صداقت ایشان قابل تقدیر است، اما با توجود به به اصطلاح خط قرمز شما و با وجود این شرایط ازدواج شما با ایشان توصیه نمی شود. برای جلوگیری از تنش های بعدی و اختلافات پس از ازدواج از این مورد صرف نظر کنید. موفق باشید.

سه سالی با دختری دوست هستم ، ماهی یکبار با دستش آلتم را ارضا میکنه و برعکس ، آیا اینکار برای فرو نشاندن شهوتمان کار درستی است ؟؟

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

با نیم نگاهی به اجتماع امروز خواهیم دریافت که:
پسران در روابط دوستی به هوس و غریزه جنسی خود بیشتر بها می‌دهند و پس از اولین ارتباط جنسی دچار وابستگی جنسی می‌شوند یعنی رابطه جنسی آنها گسترده‌تر می‌شود. آنها در تمامی ملاقات‌های بعدی دنبال فرصتی برای تأمین این نیاز هستند و تا زمانی که طرفشان پاسخ‌گوی این نیاز باشد این رابطه ادامه دارد. اما هر زمان که طرفشان از رابطه جنسی خودداری کند یا اخلاق و رفتار پسر تغییر می‌کند یا مدام بهانه‌گیری می‌کند یا آن رابطه را برهم می‌زند.

توصیه ما این است که از این کار اجتناب کنید و به فضای انسانیت بیشتر نزدیک شوید!

موفق باشید.

سلام
دختری هستم۲۳ ساله سه هفته پیش پسری که توی دانشگاه منو دیده و پسندیده بود اومد خاستگاریم
وقتی این خبرو شنیدم شوکه شدم چون قبل از این خاستگاری رسمی توی دانشگاه نه حرفی به من زده بود و نه رفتاری که حتی من متوجه این علاقه اش بشم توی جلسه خاستگاری میگفت چون قصدش فقط ازدواج با من بوده نمیخواسته اصلا تو دانشگاه مزاحمتی برام ایجاد کنه
راستش منم از این اقا خوشم میومد و قرار شد بعد از خاستگاری مدتی با هم تلفنی و حضوری صحبت کنیم تا همو بهتر بشناسیم تو این سه هفته هر لحظه بیشتر از این ادم و رفتار هاش خوشم میومد تا اینکه دیشب اعتراف کرد که قبلا چند تا دوست دختر داشته و چند بارم رابطه جنسی باهاشون داشته ولی میگه اینکار رو ۲ سال پیش ترک کرده و از ۲ سال پیش تا حالا با هیچ دختری نبوده
من خودم تا حالا با هیچ پسری نه تنها دوست نبودم بلکه تلفنی و اسمسی و هیچ جور دیگه ای هم ارتباط نداشته تا حالا دست هیچ پسری رو نگرفتم
راستش این اقا از لحاظ ظاهری بسیار عالی و بالا تر از منه به طوری که تمام دخترای دانشگاه براش له له میزنن همه دخترا دنبالشن ولی خودش میگه از همه این دخترا که برای خودشون ارزش قائل نیستن بدش میاد و اولین چیزی که توی من جذبش کرد همین بوده که در برابر پسرا خودمو نگه میدارم و از این دخترای لیم و دوست پسر دار بسیار بد میگه میگه من به نسبت اون روزا که دوست دختر داشتم یه ادم دیگه شدم میگه دیگه سمت این چیزا نخواهد رفت چون تهشونو دیده
ولی با این چیزی که گفت دیدم نسبت بهش بکلی خراب شد نمیدونم دیگه میتونم به همچین ادمی اعتماد کنم یا نه همش تصورش میکنم که با یه دختر دیگس
بقیه شرایطش به جز این خوبه
لطفا یه راهی جلو پام بذارین اصلا به نظرتون درسته که دختری مثل من که تمام عمر خودشو به سختی پاک نگه داشته حالا با کسی ازدواج کنه که اینجوری بوده؟ و اینکه با این تفاسیر و این جذابیتی که این فرد داره من میتونم بهش اعتماد کنم یا نه؟

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما خواهر گرامی، از حضور شما در شهر سوال بسیار خرسندیم.
به نظر می رسد این آقا به خیال این که کمال صداقت را با شما داشته باشد چنین اعترافی کرده است. ما توصیه بسیار اکید داریم که شما هنگام خواستگاری و پیش از ازدواج و در واقع پیش از جواب دادن به خانواده پسر، حتما تحقیقات کامل و لازم را در همه زمینه ها انجام دهید. اما این بدان معنا نیست که اگر هر نقطه ایراد و اشکالی در گذشته طرف مقابل دیدید، به معنای مردود شدن ایشان از آزمون تحقیقات شما باشد. بنابراین هرچند به طور قطعی نمیتوانیم در مورد اعتماد شما به ایشان نظر دهیم (چون نیازمند بررسی کامل و همه جانبه در مورد ایشان است)، اما این نکته را با قاطعیت به شما میگوییم که داشتن سابقه ارتباط با جنس مخالف لزوما به معنای هوسباز بودن فرد مورد نظر شما نیست. علاوه بر این که هر انسانی در هر برحه ای ممکن است خطایی بکند و بعد از آن از کرده خود (واقعا) پشیمان باشد و هرگز مجددا مرتکب آن خطا نشود. طبیعتا این چنین فردی در پاکی ، کمتر از کسی نیست که هیچ خطایی نکرده. طبیعتا در مورد این دو سالی که خودشان ادعا کرده اند چنین تجربیاتی نداشته اند باید بیشتر بررسی کنید. با استفاده از سایر مطالب و اظهارات ایشان و گفته های دیگران درباره ایشان میتوانید تا حد زیادی به این گفته ایشان هم اطمینان کنید. ضمنا این را در نظر داشته باشید که اگرچه انحراف اخلاقی و جنسی برای همه ناپسند و نامطلوب است، اما متاسفانه فضای فرهنگی حاکم در دانشگاهها مناسب نیست و به هر حال باید قبول کنیم قبح این مسئله در مورد پسران کمی با دختران متفاوت است.
خلاصه این که شما به تحقیقات کامل خود ادامه دهید و درصورتی که حرف ایشان تأیید شد، و در مورد سایر مسائل و ملاکها هم مورد خاصی نبود، میتوانید به ایشان اطمینان کنید و به لطف خدا زندگی خوبی را آغاز کنید. ضمنا مراجعه و مشورت هردوی شما به یک مشاور روانشناس جهت بررسی های شخصیتی و روانشناختی نیز توصیه می شود.
برای شما آرزوی خوشبختی و سلامتی داریم.

باعرض سلام و خسته نباشید،من تقریبا پنج ماهی است با دختری دوستم و این دوستیمون هم به قدری زیاد شده حتی باهم همبستر هم شدیم،اما بعد چند مدت من فهمیدم ایشون درگذشته هم این اتفاق برایشان افتاده،و فکر کردن برای من همیشه دردآور است و عذابم میدهد،چون من این دختر را برای ازدواجم و زندگیم درنظر گرفته بودم،اما الان مثل آوار گذشتش خرابم کرده لطفا راهنماییم بفرمایین،من هنوزم دوستش دارم بااین تفاصیر که خونوادم مخالفن،اما من نه میتونم فراموشش کنم و نه میتوانم ادامه دهم،روز به روز این موضوع داغون ترم میکنه،خاهشا یه راهنمایی بفرمایید باتشکر فراوان

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام. متاسفانه شما عملی را مرتکب شدید (با توجیه نیت ازدواج) که احتمالا فردی مانند شما پیش از این با همین توجیه و بهانه مرتکب آن شده است... و اگر هم چنین اتفاقی نیفتاده بود باز مشکل زیادی از شما حل نمی کرد. متاسفانه این بدترین نوع سوء استفاده از اعتماد یک طرف رابطه است. قطعا بخشی از این اتفاق بر عهده خود دختر خانم است که با بی فکری و تصمیم لحظه ای و نابجا خود را به این روز انداخته ولی شما نیز بعنوان یک پسر در ترغیب و تشویق ایشان به این عمل نقش داشته اید. ببینید دوست عزیز، تصمیم این ازدواج با خود شماست، شناختی که شما از این خانم دارید و بررسی و تحقیقاتی که می کنید. چون در حال حاضر دو حالت برای این خانم متصور است. یا ایشان یک رویه همیشگی داشته و دارند در ارتباط با پسران و به سادگی تن به ارتباط جنسی داده اندو می دهند و این مسئله در شخصیت و رفتار ایشان وجود دارد، که در این صورت ازدواج با چنین فردی اصلا توصیه نمی شود. یا ایشان یک اشتباهی در گذشته مرتکب شدند و واقعا چنین فردی نیستند. به قول معروف توبه کرده اند (البته ارتباط با شما چیز دیگری را نشان میدهد) و از گذشته خود پشیمانند و شما نیز اطمینان دارید که دیگر چنین چیزی تکرار نخواهد شد و در خودتان، امکان اعتماد کامل به ایشان را می بینید. در این صورت میتوانید ازدواج کنید و با توجه به این که هر دوی شما به نوعی گناهکار هستید، گذشته خود را کنار بگذارید و تلاش کنید در آینده پیش رو با تعهد کامل به یکدیگر زندگی کنید. البته به یاد داشته باشید که باید ارتباط مخفیانه را ترک کنید و واقعا وارد پیشنهاد ازدواج شوید.نه این که به بهانه ازدواج همچنان با هم رابطه داشته باشید که قطعا این مسئله بیش از همه به ضرر دختر خانم است و بر وجدان شما سنگینی خواهد نمود. لازمه این مسئله آن است که تمام دشواری های مسیر را بپذیرید . اگر نمیتوانید با این مسئله کنار بیایید، بهتر است از همین الان این گزینه را کنار بگذارید تا پس از ازدواج دچار اختلافات و مشکلات فکری و رفتاری بعدی نشوید...
موفق باشید

سلام
ما بعد از ۱ سال نامزدی ۴ ماهه که به خونه خودمون رفتیم چند روزه که تو لب تاپ شوهرم عکس های از دوست دختران سابق پیدا کردم ازون جایی که خودم دختر پاکی بودم و حتی با یک پسر هم دوست نبودم با دیدن اون عکسها دنیا روی سرم خراب شد همسر میگفت که حتی دوست دختر م نداشته ولی الان که عکساشونو دیدم نمیدونم چیکار کنم به همسرم بگم متوجه رابطه های قبلش شدم وچرا تا حالا باید اون عکسارو نگه داره یابه روی خودم نیارم مطمءن نیستم که از کاراش پشیمونه یا نه
لطفا راهنماییم کنید ممنون

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما خواهر گرامی، به شهر سوال خوش امدید. احساس بد شما از مواجهه با چنین مسئله ای کاملا قابل در ک است. اما تصمیم عجولانه گرفتن در قبال این مسئله اصلا توصیه نمی شود. اینکه شما به نوعی سرک بکشید و به دنبال نقطه ای تاریک در گذشته همسرتان باشید یا بالعکس ایشان چنین اقدامی بکنند، به هیچ وجه توصیه نمی شود و اصلا رفتار سازنده ای نیست بلکه بسیار میتواند مخرب باشد. هرچند پیش از ازدواج میتوانستید چنین تحقیقاتی بکنید و خیال خود را راحت کنید. نکته بعد این است که صرف دیدن عکس آن هم به گفته شما مربوط به دوستان گذشته واقعا نمیتواند نشان دهنده چیز زیادی باشد. آیا صرفا عکس آنها را داشته (با توجه به اینکه در اینترنت و فضاهای مجازی چنین چیزی بسیار ساده است)، آیا صرفا با آنها گفتگوی اینترنتی داشته، آیا با آنها تماس صوتی داشته یا تصویری یا دیدار حضوری و ...الی آخر. به هر حال بهتر است شما بهترین حالت را در ذهن خود در نظر بگیرید، (قطعا شناختی که شما از همسرتان دارید ما نداریم و شما متناسب با شناختی که دارید میتوانید راحت تر تصمیم بگیرید). بر فرض هم که ارتباطی بوده باشد، مهمترین نکته این است که آیا این مسئله مربوط به قبل از ازدواج بوده یا خیر؟ اگر چنین باشد، این بدان معناست که همسر شما از زمان ازدواج و تصمیم به تشکیل زندگی با شما، چنین ارتباطاتی نداشته و تنها فردی که در زندگی اش بوده، شما بوده اید. و این میتواند نقطه مثبتی باشد.
این که به شما قبلا گفته که دوست دختر نداشته، هرچند ممکن است حرف دروغی باشد و از این جهت قابل دفاع نیست . اما این احتمال هست که تحت فشار روانی از سوی شما یا حتی پرسش چنین سوالی از سوی شما ، به چنین پاسخی روی آورده است. چون نمیخواسته ذهنیت شما از او خراب شود و یا خدای نکرده شما در تصمیمتان نسبت به ازدواج سست شوید.
به هر حال در این مسئله، ملاک، حال فعلی افراد است. به ویژه برای کسانی که ازدواج کرده اند (مانند شما) اصلا و به هیچ وجه صلاح نیست زندگی نوپای خود را و به تبع ان زندگی خانواده هایتان، را ویران کنید. موفق باشید.

رابطه جنسی با دوست پسر گناه بزرگی این افراد باید با کسایی مثل خودشون ازدواج کنند یک لحظه توی ذهنتون تجسم کنید
لخت با یکی دیگه بخوابید این جور افراد اصلا شرم حیا دارند من فکرشو هم نمیتونم بکنم که با یکی بخوابم چه برسه بخواهم این
کارو بکنم و دوست دارم همسرم هم مثل خودم باشه کسایی که می گویند که گذشته طرف براشون مهم نیست توجه کنند دختری که چنین کاری بکنه دیگه دختر نیست شرم وحیا براش دیگه معنایی نداره قبح این گناه براش از بین میره و اگر براش موردی پیش بیاد دوباره این کارو میکنه

با سلام بنده قصد ازدواج با خانمی رو دارم که رابطه با چند نفر از قبل داشته و با یکی از آن ها نزدیکی داشته است ....که رفیقم حساب میشه کسی که باهاش نزدیکی کرده. من خودم اصلا با هیچ دختری نزدیکی نداشته ام میخاستم بدونم چیکار کنم؟

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما دوست عزیز.
ازدواج با این مورد به هیچ وجه به شما توصیه نمی شود. هرچند ممکن است خانم مورد نظر شما در گذشته مرتکب چنین رفتاری شده باشد و اکنون نسبت به آن پشیمان باشد و تصمیم به یک زندگی پاک داشته باشد، اما در عین حال با این اوصافی که ذکر کردید بهتر است شما زندگی مشترک و همیشگی خود را با فردی غیر از ایشان آغاز نمایید.
موفق باشید.

سلام خدمت دوستان عزيز من اسمم محمود ٣٠سال سنمه يه سوالي داشتم ازتون خواهش ميكنم راهنماييم كنين من سال ٩٠با دختري كه دوسش داشتم ازدواج كردم و ناگفته نماند كه اين خانم قبل از من با دو نَفَر رابطه دوستي داشته و چون خونوداه م خبر داشتن با اين ازدواج موافق نبودن ولي من هرطور شده با اون خانم ازدواج كردم كه پس از چهار ماه از عقدمون دختره بهونه مياورد كه به من حسي نداره و ميخواد از من طلاق بگيره كه بلاخره با إصرارش به صورت توافقي جدا شديم و من دوباره بعد از ٦ماه مجدد ازدواج كردم كه متاسفانه چون از طلاق أولم چيزي نگفته بودم دوباره هم به طلاق كشيد واينكه دختري كه اول باهاش ازدواج كردم هم ازدواج كرد و اونم دوباره طلاق گرفت واينم بگم دختره توي ازدواج دومش بكارتش رو از دست داده الان ميخوام دوباره با همون دختر ازدواج كنم واينم بگم اين خانم خودش اعتراف كرده بعد از طلاقمون ١٣دوست پسر داشته وقسم ميخوره با هيچ كدوم رابطه ي جنسي يا إحساسي نداشته ازتون ميخوام راهنماييم كنين كه ازدواج با اين خانم درسته يا خير چون واقعا اين خانم رو دوست دارم ممنون

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

اگر ایشان از کاری که کرده پشیمان است و توبه کرده و از شرایط فعلی ایشان می‌شود فهمید که به شما وفادار خواهد ماند، دلیلی ندارد که شما ایشان را نبخشی؛ چون کسی که باید ببخشد خداست؛ که اگر بنده‌اش واقعا توبه کند، حتما می‌بخشد.

خود شما هم ممکن است در گذشته خطایی کرده باشی و الان از آن کار پشیمان باشی؛ مثل نگاه به فیلم و عکس مستهجن یا خودارضایی یا هر چیز دیگر. دلیلی ندارد که اولا در این باره چیزی به ایشان بگويی؛ ثانیا اگر ایشان فهمید، به روی شما بیاورد و سرزنشت کند و از تو تعهد بگیرد!! چون شما پیش خدا باید تعهد بدهی نه خلق خدا.

اما برای اینکه از وفاداری ایشان مطمئن شوی، اولا می‌توانی درباره وضعیت فعلی رفتار و ارتباطات ایشان از دیگران تحقیق کنی و ثانیا بعد از اینکه رسما اقدام کردید و خانواده‌ها به تفاهم رسیدند و بنا بر ازدواج شد، در صورت امکان مدتی با هم محرم شوید. در این مدت از رفتار و کردار ایشان متوجه شوید که از کارهاش گذشته‌اش واقعا پشیمان است یا نه.

در مورد شرطی که گذاشتی، فکر نمی‌کنم خیلی ضرورت داشته باشد؛ چون این موارد ممکن است نتواند به عنوان عامل بازدارندۀ از خطا باشد؛ بلکه چیزی که بازدارنده است همان پشیمانی و توبۀ واقعی است. علاوه بر اینکه ممکن است بخاطر مخالفت خانواده ایشان، سبب به هم خوردن ازدواج شود.

به هر حال شما برای ایحاد اعتماد طرفینی باید با او شرط کنی که در زندگی هیچ وقت چیزی را از هم مخفی نکنید و همیشه شفاف عمل کنید؛ چون مهمترین چیزی که اعتماد را ایجاد می‌کند شفاف عمل کردن است و مهمترین چیزی هم که اعتماد را سلب می‌کند مخفی کاری و دروغگویی است.

بنابراین شما رسما اقدام کن. اگر به تفاهم رسیدید و خانواده‌ها هم موافقت کردند، همان کاری که گفتم را بکن و بعد هم اگر دیدی مشکلی نبود می‌توانید با هم ازدواج کنید و هیچ جای نگرانی هم نیست.

اما در مورد اینکه رابطه ایشان با فرد قبلی به ذهنتان نیاید، تنها راهش گذشت زمان است. البته به شرطی که بر فکرت غالب شوی و نگذاری آن رابطه‌ها برای شما ریکاوری شود. هیچ وقت هم نباید از رابطه ایشان با آن فرد چیزی بپرسی و یا اینکه در حین جر و بحث و... به خاطر این مسئله سرزنش کنی؛ چون جدای از اینکه ایشان نباید به گناهان خودش پیش شما اعتراف می‌کرد (چون اعتراف به گناه خودش گناه است) و باید این مسئله را بین خودش و خدای خودش حل می‌کرد، حالا هم که اشتباه کرده و گفته، شما نباید اشتباه کنی و این حرف‌ها را زنده کنی. باید از آنها فارق شوی تا زمان بگذرد و بعد از مدتی کاملا فراموش کنی.

نکته آخر اینکه اگر با ایشان ازدواج کردی، برای جلوگیری از هر گونه خیانت و انحراف در مسیر زندگی، اولا باید تا حد امکان اسباب تحریک مثل دیدن فیلم و عکس غیر اخلاقی، رابطه‌های بی حد و مرز با دوستان و مراعات نکردن حریم محرم و نامحرم و... را از بین ببری ثانیا با کسب مهارت‌های لازم برای زندگی زناشویی، سعی کنید رابطه جنسی و عاطفی خوبی داشته باشید تا عشق و علاقه شما به همدیگر نه تنها کمرنگ نشود بلکه روز به روز تشدید شده و زندگی خوبی داشته باشید.

موفق باشید.

سلام
من بیست سالمه توی دانشگاه به اصرار یکی از همکلاسیام که از نظرم ادم خوبی بود وارد رابطه ای به قصد ازدواج شدیم که ایشون حتی با یکی از اعضای خانوادشونم مطرح کردن و من هم با بزرگتری از اقوامم مطرح کردم و مشورت گرفتم ولی بعد از چند ماه اخلاق ما با هم جور نبود و رابطمون تموم شد و تو این رابطه بخاطر شرطی که من گذاشتم که حدود رابطمون مشخص شده باشه حتی دستمونم بهم نخورد مدت کوتاهی از اتمام رابطه گذشته و منم خواستگاری دارم که از اقوام ماست نمیدونم این موضوع چجوری بهش بگم که اگه نتونست بپذیره حداقل با کسی
در میون نذاره و از طرفیم از اونجایی که دوسال از درسم مونده نگرانم که نگم و بعدا بفهمه و بدتر شه
چجوری بهش بگم که اعتمادش رو از دست نده خواهش میکنم راهنماییم کنید

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

پرسشگر گرامی! از اینكه تصمیم درستی گرفته اید، مایۀ خوشحالی است، زیرا اكثریت پسر های جوان به فكر ارضا كردن نیاز های خودشان هستند و ارتباط با یك دختر فقط به جهت تفریح و روابط دیگر و خلاء عاطفی است. چقدر بسیار هستند دخترانی كه گول حرفها و وعده های پسرها را می خورند و با شروع رابطه ای هر چند مقطعی و كم، دلبسته می شوند و همین دلبستگی باعث ضربه خوردن شدید به روحیۀ دختر و یا حتی پسر می شود.
اكثر پسرها با قول هایی در مورد ازدواج، با صحبت هایی در مورد آینده و با فكر هایی بی اساس و خیالاتی، روابطی را شروع می كنند كه در صورت بهم خوردن آن كه احتمالش در آن سنین بسیار است، ضربه روحی شدیدی به خود می زنند كه همین باعث عقب ماندن از رشد، علم و كارهای روزمره خود می شوند و گاهی به افسردگی های مقطعی و حتی مزمن دچار می شوند. اما این مسئله برای دختر شدیدتر است.
قرآن از دوستی بین دختر و پسر و این گونه روابط نهی كرده است. زیرا عفت عمومی جامعه با اینگونه روابط آسیب جدی می بیند، پایه های ازدواج و خانواده سست می شود و صدها مفسده اخلاقی برای دختر و پسر و جامعه دارد.
نیازهاى عاطفى و غرایز دیگر در ایام نوجوانى و جوانی، آدمى را به سوى «دوست داشتن و عشق ورزیدن» سوق مى‏دهد كه البته این یك امر طبیعى و غریزى است و كمتر مى‏توان راهى براى گریز از آن پیدا كرد.
آنچه اهمیت دارد، كنترل عقلایى بر احساسات و پرهیز از مخاطراتى است كه ممكن است فرد را به گرفتارى‏هاى مختلف روحى و جسمى دچار سازد.
«دوست داشتن و عشق ورزیدن» اگر از مسیر معین، مشخص و صحیح استیفا نشود، ممكن است عوارض نامطلوبى را براى انسان ایجاد كند.
شما خوب مى‏دانید جاذبه بین دو جنس مخالف بسیار فراوان است؛ مخصوصا در سنین جوانى، كه این جاذبه و حساسیت در اوج خود مى‏باشد، در نتیجه هر چند جوان بخواهد رعایت مسایل شرعى و عرفى را در دوستى با جنس مخالف بنماید، اما تمایلات نفسى و وسوسه‏هاى شیطانى قوى‏تر از آنند كه انسان گرفتار خطرهاى بزرگ نشود. به همین جهت عقل اقتضا مى‏كند انسان خود را در معرض خطرى كه بسیارى از خوش باوران را گرفتار كرده قرار ندهد. روشن است كه هر فرد خود بهتر مى‏تواند تشخیص دهد كه كجا از مرز فراتر رفته است:"بل الانسان على نفسه بصیره."(۱) آدمى بر نفس خود آگاه و بیناست.
قرآن زنان و مردان را از داشتن روابط دوستانه با جنس مخالف بر حذر داشته است و آن را مورد مذمت قرار داده است. در سوره نساء به مردان می گوید با دخترانی كه روابط دوستی مخفیانه ای با دیگران داشته اند ازدواج نكنید: "فانكحوهن باذن اهلهن و اتوهن اجورهن بالمعروف محصنات غیر مسافحات و لا متخذات اخدان."(۲) یعنی آنان را با اجازه خانواده هایشان به همسری خود در آورید و مهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید پاكدامن باشند و زناكار و دوست گیران پنهانی نباشند.

- با توجه به این مقدمه باید بگوییم:
دختران و پسران مسلمان و پاك، باید بیاموزند كه در اولین برخورد تأثیرگذار با جنس مخالف، آن را با پدر و یا مادر و یا با یك مشاور آگاه و مسلمان، مطرح كنند؛ تا بتوانند از تجربه‌های علمی و عملی آنان بهره برده، پیش از این كه دچارآسیب‌های جدی شوند، تصمیم عاقلانه‏ای بگیرند. اگر دختر و پسر، مسائل و معاشرت‌های مهم روزانه خود را با افراد مجرب مطرح كنند و والدین و مشاوران نیز بتوانند در حل مسائل آن ها نقش مفید و سازنده‏ای را ایفا كنند، می‌توان امیدوار بود كه جلوی بسیاری از روابط پنهانی و ناسالمی كه احتمال دارد پس از برخورد نخستین شكل بگیرد، گرفته شود. انسانی كه مقام و منزلت خود را می‌داند، خود را به بهای كم واندك نمی‌فروشد.
- صداقت در اینگونه مسایل آری یا خیر؟!
گرچه صداقت و بیان خاطرات به فرد مقابل(همسر آینده) كار بسیار پسندیده ای هست ولی این گونه روابط از دو حال خارج نیست:
۱- اگر رابطه قبلی شما شهرت پیدا نكرده است، یعنی اگر اطرافیان و دیگران به آن حد از آن رابطه قبلی خبر نداشتند و در حد دوستی بوده نیازی به بیانش نیست، زیرا كسی در جریان ریز ماجرا نبوده و اطلاع خیلی كلی كه آن هم طبیعی قلمداد شده است داشته اند.
۲- اما اگر رابطه قبلی شما بطور چشمگیری مشهود بوده باید آن رابطه را با خواستگار جدید خود مطرح نماید البته نه با تمام جزئیات، افرادی كه جزئیات تمام رابطه قبلی خود را بیان می نمایند هنوز به قدر كافی به بلوغ فكری نرسیده اند.
مثلا: اگر شما قبلا رابطه دوستی داشته اید لزومی ندارد به تمام جزئیات آن از جمله: نوع گفتار و رفتارتان با آن فرد، خاطرات تلخ و شیرین و مشكلات رابطۀ قبل بپردازید.
گفتن اینكه من قبلا از روی عدم آگاهی و یا بنا به شرایطی رابطه ای داشتم كه از آغاز هم اشتباه بود كفایت می كند.
- توصیۀ نهایی:
بهترین راه برای فراموش كردن اشتباهات(مخصوصا روابط دختر و پسر)، نسبت به دیگران، نپرداختن به آن مسایل است. بهتر این است كه بگذاریم این گونه مسایل با گذر زمان دفن شوند و از ذهن ها فراموش شود. در این مسأله به هیچ كس اعتماد نكنید و مبادا درد دل خود را برای كسی پهن كنید! با یك توبۀ واقعی، بی اعتنایی و گذر زمان، ایدۀ جدیدی برای زندگی تان داشته باشید. اغلب ما می پنداریم گفتن تمام تجربه ها و رویدادهای گذشته به معنای "صداقت" است در صورتی كه این گونه نیست. نگفتن این مسأله هم در صورت توبۀ واقعی -مخصوصاً در این حالت كه بكارتتان مخدوش نشده است- گناه نمی باشد. بلكه لازم است كه كتمان كنید و به هیچ كس ابراز نكنید.
- منابعی مربوط به آسیب های روابط دختر و پسر:
۱- علی اصغر احمدی، روابط دختر و پسر در ایران، تهران، سازمان انجمن اولیاء و مربیان.
۲- جوانان و روابط (پاسخ به پرسش‌های پیرامون روابط دختر و پسر) مقیمی، مركز مطالعات حوزه.
۳- روابط نامشروع دختران و پسران، محسن ماجراجو، ناشر: لاهوت.

پی نوشت ها:
۱. نحل(۱۶) آیه۹۱.
۲. اسراء(۱۷) آیه ۳۴.

موفق باشید.

با عرض سلام وادب لطفا پیامم نمایش ندید
من چندسال پیش پسری که ازاقوام دورمون بود خاستگاریم اومد ولی چون از نظرمالی مشکل داشت وتحصیلات نداشت از من فرصت خواست منم قبول کردم چندماه گذشت و ...
... الان دیگه سنم ۳۳شده و هنوز میگه زمان لازم دارم و فکر کنم میترسه مثل همون بار یهو ولش کنم برم با کسی دیگه
لطفا به صورت خصوصی جوابمو ایمیل کنید و پیامم رو تو عمومی نذارید ممنونم ازتون

تصویر مشاور شهر سوال

سرکار خانم، سلام. به شهر سوال خوش آمدید.
ابتدا ضمن عرض پوزش از شما باید اعلام کنیم کارشناسان شهر سوال به مشخصات کاربران ازجمله ایمیل ها دسترسی ندارند و تنها میتوانند همینجا پاسخ دهند، به همین خاطر با حذف کلیات سوال شما تنها پاسخ را منتشر می کنیم:
بسیار متاسفیم که در شرایط نامطلوبی از نظر روحی و روانی به سر می برید، اما این نکته را باید بدانید که هر انسانی مسئول اعمال خودش است و ما از عواقب رفتارها و کردارهای خودمان (چه خوب و چه بد) نمیتوانیم بگریزیم.
شما از ابتدا و در ادامه در این چند سال، تصمیمات و رویه اشتباهی را درپیش گرفته بودید. این که به صورت خصوصی کسی خواستگاری شما بیاید (در حالی که شما دارای خانواده و والدین هستید) و خودتان جواب بدهید و در موقعیتی تصمیم بگیرید که او را رد کنید و باز همین داستان ادامه پیدا کند... این مهمترین اشتباهی است که شما را به این نقطه کشانده است. ارتباطات خارج از روال ازدواج، همواره خطر آفرین و آسیب زاست، شما شکر خدا از آسیب های جسمانی و اجتماعی آن مصون مانده اید اما از آسیب های روحی و روانی آن در امان نبودید و اکنون در شرایط ناگواری به لحاظ فکری و روحی به سر می برید. کیس اول شما هم که به نظر می رسد یا قصد ازدواج ندارد یا به هر حال چنین امکان و توان و شرایطی برایش فراهم نمیشود یا اصلا در این مسئله جدی نیست.
بگذریم. اکنون بهترین کار برای شما این است که به ایشان یک مهلت کوتاه (مثلا دو هفته ای، نهایتا یک ماهه) بدهید تا با خانواده خودشان برای خواستگاری به صورت رسمی اقدام کنند. دقت کنید که این امکان دارد ایشان همچنان بهانه های مختلف بیاورند، اما شما نباید خام این حرفا باشید. مهلتی که تعیین کردید به صورت جدی و قطعی آن را رعایت کنید. و بگویید در غیر این صورت داستان من و تو همینجا تمام خواهد شد. اکنون اگر ایشان اقدام رسمی کرد، که چه بهتر، مراحل خواستگاری و ازدواج را طی می کنید. وگرنه مشخص خواهد شد که تا کنون هم قصد جدی برای زندگی و ازدواج نداشته است و خواهید فهمید اگر با چنین شخصی با اصرار و ترفند های دیگر ازدواج کنید، نخواهد توانست تکیه گاه مطمئنی برای شما باشد.
موفق باشید.

با سلام خدمت عزیزان من پسری هستم ۲۹ ساله که رابطه های جنسی بسیاری داشتم با دوست دخترام که حسابش از انگشتان دست و پا گذشته قبلا هم یه ازدواج نا موفق داشتم خیلی هم دچار خود ارضایی هستم الان در حال حاضر با یک خانمی هست که ۲ ماهه آشنا شدم و چند بار رابطه هم داشتیم با هم اونم قبلا نامزد کرده و جدا شده رابطه هم داشته با افرادی همدیگرم دوست داریم منم زیاد تو بحث گذشتش دخالت نمیکنم حتی خودشم میخواد بگه اجازه نمیدم بگه که جلوم بشکنه خدای نکرده اون میدونه خدای خودش منم میدونمو خدای خودم اینم میدونم و شنیدم زنان پاک قسمت مردان پاکو اینا خیلیم تو قید اسلامو ایما نیستم اما مادرم مذهبیه و همچنین خواهر بزرگ خواهر کوچک خودمم دین زده شده برادرمم خیلی تو قیدو بند نیست اما با این حال سرتونم درد نیارم من از گذشته خودم نمیگم خیلی پشیمونم اما هستم و این افسوسو میخورم که چرا پاک نموندم حتی من با دخترای شدید مذهبی هم رابطه جنسی داشتم بخاطر همین به این دخترام خیلی اعتماد ندارم حالا بحث اعتمادم نیست کلا میگم که هرکی پاش بیوفته کارشو میکنه حتی داشتم دوست دختری که حوزه درس خونده و رابطه جنسی داشتیم البته خب با روش خودش صیغه به هر حال بدون اذن پدر بوده کاری ندارم به این چیزا مشکل من اینه که من با تمام این کارام با عسل جنابت به آرامش میرسم ولی اهل نمازو اینام نیستم گاهی شده که شب قدر اشک ریختم از گناهام ولی خب مسلمون نیستم به معنی واقعی کلمه حالا این خانومی که باهاش هستم و همو دوست داریم که ایشونم بی نهایت منو دوست داره اهل غسل نیست این منو اذیت میکنه به خودشم نگفتم دوست ندارم ناراحت بشه چون از مذهب بیزار شده چون اون نامزدی که داشته مذهبی بوده تقریبا ولی بعد فهمیده که طرف خانوم باز بوده و در حین نامزد بودنشون دختر میبرده شرکت کلا اینجوریم ما اینجوری تشکیل اجتماع دادیم خودمونم نمیدونیم چی میخواییم ازین دنیا بگذریم البته من به پسرامون و دخترامون پیشنهاد میکنم نیوفتن تو جریان سکسو این چیزا با اینکه خیلی سخته نگه داشتن این غریزه ولی تا میتونید نکنید ازدواج خیلی خوبه ولی سخت شده خیلی سخت شده که ماها اینجوری به گناه میوفتیم امیدوارم خدا منو شماهارو ببخشه خسته شدم از سکسو دخترو اینا بچه بدیم نیستما ولی نمیدونم چرا با هرکی اشنا میشم چه دختر پاک چه نا پاک زود خودشو در اختیارم میذاره البته بگم اینو بیشتر عاشق رفتارو اخلاقم میشن و حرف زدنامو درک کردنام محبت کردنام همین میشه که زود به رابطه جنسی متصل میشه اما خسته شدم ازین کارا نمیدونم ببخشید سرتون رو درد اوردم یه بزرگی منو راهنمایی کنه الانم قصد رفتن به آمریکا دارم ولی دوست دخترم که قرار شده باهم ازدواج کنیم نمیخواد بیاد و این باعث شده یکارایی کنم که ازم دور بشه الانم که دارم پیام میدم باهام قهر کرده ولی میدونم بازم میاد سمتم نمیدونم شاید از حرفام فهمیدید سر در گمم به هر حال ببخشید

البته اینم بگم که یجورایی ته دلم از خدا میخوام کمکمون کنه که هر دومون پاک بشیم توبه کنیم ازدواج کنیم چون واقعا دختر شیرینی هست و خوشگله منم قلبن دوسش دارم اونم خیلی دوسم داره ولی مشکل داریم دیگه مخصوصا که خانوادشم بی قیدو بندن البته من خودمم بی قیدو بندم ولی مادرم و پدرم عمرا راضی بشن بیان خونشون خواستگاری چون ایشونم اصلا اهل حجاب اینام نیست منم خیلی اصراری به حجابش ندارم ولی مادر پدرم عمرا بیان یا برعکس نمیدونم شاید الان همتون یا بهم توهین کنید یا نظرات متفاوتی بدید اما به هر حال دلم یه غیره منتظره خوب میخواد خیلی خراب کردم تو زندگیم ۲ بارم بخاطر همین دختر مخترا رفتم زندان البته بازداشت موقت بودم ولی مثلا اصلا اهل مواد و مشروب نیستم مهمونی هم که میریم مشروب نمیخورم فقط رقصو این چیزا. ای خدااااااااا منو این برو بچو ببخش عصرتون بخیر

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما کاربر گرامی، از اظهار نظر شما متشکریم.
از خداوند بخشنده و بزرگ میخواهیم شما را در انتخاب و پیمودن مسیر پاک و درست زندگی یاری نماید.

با سلام و خسته نباشید

احتراما پسری هستم ۳۴ ساله و دانشجوی خارج از کشور که ۵ سال پیش با دختری که ۴ سال اختلاف سنی داریم در دانشگاه اشنا شدم و همکلاسی بودیم دلیل اشنایی ما مسایل درسی بود ایشون در همان ابتدا اعلام کردند که من ۶ سال هست که نشان کرده هستم و دوست پسرمم هم در امریکا هست و قراره ازدواج کنیم و من برم اونجا. به دلیل علاقه بیش از حدی که من به ایشان پیدا کردم هر از چند گاهی از تصمیمی که گرفته بود میخواستم منصرفش کنم لازم به ذکر هست که به دلیل اینکه دوست پسرشون مسلمان نبود خانواده دختر خانم نیز کاملا مخالف بودند. بعد از اینکه ۲ سال از دوستی ما میگذشت که اون هم فقظ دوستی معمولی بود ایشون از دوست پسرش قطع ارتباط کرد به دلیل اینکه دوست پسرش مسلمان نبود و قرار بود مسلمان شود و سپس ازدواج کنند بعد از وعده وعید های فراوان بعد از گذشت ۸ سال از طرف خانم ارتباط قطع گردید و در طی این ۸سال ۴ بار همدیگر رو ملاقات کرده بودند و مرتکب هیچ گناهی هم نشده بودند و با توجه به اینکه با بنده نیز در ارتباط بود شاهد کل وقایع بودم هم اکنون حدود ۳سال هست که بدون هیچ گونه مشکلی همیشه در کنار هم هستیم و از هر نظر خانم قابل اعتماد معقول و هیچ گونه شک و شبهه ای به ایشون ندارم با خانواده ای بسیار خوب هست و بیشتر از خودم به ایشون اعتماد دارم دو سال پیش هم قرار ازدواج گذاشتیم ولی هر موقع میخوام اقدام به ازدواج کنم رابطه گذشته ایشان که کاملا هم پاک بود ولی همیشه در کنار من با او صحبت میکرد منو اذیت میکنه و منصرف میشم لطفا راهنمایی نمایید

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

اگر از شرایط فعلی ایشان می‌شود فهمید که به شما وفادار خواهد ماند، دلیلی ندارد که شما ایشان را نبخشی! چون ایشان با صداقت کامل به شما قبل از هر اتفاقی گفته اند!

اما برای اینکه از وفاداری ایشان مطمئن شوی، اولا می‌توانی درباره وضعیت فعلی رفتار و ارتباطات ایشان از دیگران تحقیق کنی و ثانیا بعد از اینکه رسما اقدام کردید و خانواده‌ها به تفاهم رسیدند و بنا بر ازدواج شد، در صورت امکان مدتی با هم محرم شوید. در این مدت از رفتار و کردار ایشان متوجه شوید که گذشته برایش تمام شده است یا نه!

به هر حال شما برای ایحاد اعتماد طرفینی باید با او شرط کنی که در زندگی هیچ وقت چیزی را از هم مخفی نکنید و همیشه شفاف عمل کنید؛ چون مهمترین چیزی که اعتماد را ایجاد می‌کند شفاف عمل کردن است و مهمترین چیزی هم که اعتماد را سلب می‌کند مخفی کاری و دروغگویی است.

بنابراین شما رسما اقدام کن. اگر به تفاهم رسیدید و خانواده‌ها هم موافقت کردند، همان کاری که گفتم را بکن و بعد هم اگر دیدی مشکلی نبود می‌توانید با هم ازدواج کنید و هیچ جای نگرانی هم نیست.

اما در مورد اینکه رابطه ایشان با فرد قبلی به ذهنتان نیاید، تنها راهش گذشت زمان است. البته به شرطی که بر فکرت غالب شوی و نگذاری آن رابطه‌ها برای شما ریکاوری شود. هیچ وقت هم نباید از رابطه ایشان با آن فرد چیزی بپرسی و یا اینکه در حین جر و بحث و... به خاطر این مسئله سرزنش کنی.

نکته آخر اینکه اگر با ایشان ازدواج کردی، برای جلوگیری از هر گونه خیانت و انحراف در مسیر زندگی، اولا باید تا حد امکان اسباب تحریک مثل دیدن فیلم و عکس غیر اخلاقی، رابطه‌های بی حد و مرز با دوستان و مراعات نکردن حریم محرم و نامحرم و... را از بین ببری ثانیا با کسب مهارت‌های لازم برای زندگی زناشویی، سعی کنید رابطه جنسی و عاطفی خوبی داشته باشید تا عشق و علاقه شما به همدیگر نه تنها کمرنگ نشود بلکه روز به روز تشدید شده و زندگی خوبی داشته باشید.

موفق باشید.

با سلام و عرض ادب
احتراما من همچنان منتظر پاسخ سوالم هستم .ممنون میشم پاسخ بدید برام حیاتیه

تصویر شهر سوال

با عرض سلام و احترام
بعلت کثرت سوالات، پاسخها با تاخیر ارائه میشود. از صبر و شکیبایی شما سپاسگذاریم.

سلام خسته نباشید

باسلام و خسته نباشید
پسری هستم ۲۲ساله.مذهبی و اهل دین و ایمان.کار دارم٬ماشین دارم٬خانه دارم٬درس هم میخوانم.شیرازی هستم و شیراز هم زندگی میکنم.حدود دو سال میشه که با دختر خالم که اهل یزد هست به صورت کاملا سنتی و خانوادگی نشون و نامزد کردیم وباهم صیغه ی محرمیت هم خوندیم تاتلفن کردنم و حرفام هیچ مساله ی شرعی نداشته باشه.از همه لحاظ به صورت دو طرفه همه ی حد و مرزهارو رعایت میکردیم٬علی رغم محرم بودن حتی یک لحظه هم تماس بدنی نداشتیم.حدود۲ماه پیش یه نفر پیامای مشکوکی رو به موبایلم ارسال میکرد که من فلانی رو میخوام٬اونم منو میخواد و...
به دختر خالم گفتم ک
گفت شاید پسر عموم باشه و از لجبازیش این کار رو میکنه.
در مورد گذشتش پرسیدم٬گفت که پسرعموم میخواسته بامن دوست بشه امامن قبول نکردم فقط همین.!!
من خیلی خیلی روی دختر خالم حساس بودم و اینو به خودش و خونوادشم گفتم که گذشته ی دخترتون خیلی خیلی برام اهمیت داره٬وباهاشون اتمام حجت کردم که چیزی رو از من پنهون نکنن٬اونا هم قبول کردن و گفتن همه چیز همینیه که میدونی.من بعد از مشورت باچندتا از افراد امین فامیل٬بهشون اعتماد کردم.
حالا دو هفته میشه که عقد کردیم.خیلی خیلی اتفاقی توی گوشی قبلی خانومم چندتا از پیاماشو با پسر عموش دیدم٬پرس و جو کردم وبه زور فهمیدم که خانومم باپسرعموش نزدیک به دو سال رابطه ی شدید احساسی و عاطفی داشتن و حتی تایکساله پیش که بامن نامزد بوده٬این رابطه ادامه داشته٬و حالا نزدیک به یکسال هست که ارتباطی ندارن و باهم کات کردن.
حالا اظهار پشیمونی میکنه و به جای توضیح دادن٬باگریه خودشو خالی میکنه.
من تا قبل از این اتفاقات خیلی دوستش داشتم و عزیزترین آدم توی دلم بود.اما حالابه شدت ازش سرد شدم٬پیش چشمام سیاه شده٬ازش متنفر شدم و روز به روز داره بیشتر ازش بدم میاد.تحمل این ننگ و این حقارت برام خیلی سخته.اصلا نمیتونم تصور کنم که اون اینقدر راحت خودشو باخته و اینقدر علی رغم درخواست های مکرر من٬این مطلب رو مخفی کرد ازمن و خونوادش.من هرگز خانومی رو نمیخواستم که قبلا رابطه ی شدید احساسی با کسی دیگه اونم پنهونی داسته.
برادر عزیز مرحمت کنید منو راهنمایی کنید
از بقیه عزیزان هم دعوت میکنم که داداش کوچکتونو تنها نذارین و یه کوچولو منو راهنمایی کنید.
خیلی ممنونم

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما برادر گرامی، به شهر سوال خوش آمدید.
دوست عزیز، لحظه ای با خود تصور کنید که شما گوشی قدیم همسرتان را پیدا نمی کردید یا در آن گوشی اثری از گذشته نمی بود... تصور کنید چه اتفاقی می افتاد؟
ما احساس شما را درک میکنیم که بر خلاف انتظار شما چیزی از شما پنهان شده، و احتمالا بخشی از شخصیت و خوبی های همسرتان در ذهن شما اکنون تخریب شده است. اما واقعیت این است که در مورد شما و همسرتان در حال حاضر حقی به لحاظ شرعی از شما ضایع نشده و همسر شما به اصطلاح خیانتی به شما نکرده است. اگرچه ارتباطات دختر و پسر ها همواره از سوی ما مورد نکوهش بوده و هست و به لحاظ جنبه های مختلف که در جای خود بارها گفتیم، دوستان نوجوان مان را از این گونه ارتباطات منع میکنیم، اما چیزی که اکنون شما با آن مواجه هستید، ارتباط یا خیانت نیست.
یک طرف زندگی نوپای شما ست که باید به کمک یکدیگر آن را بنا کنید و ادامه دهید و طرف دیگر، علاقمندی پسر عموی همسر شما در گذشته به همسرتان، و البته تبادل پیام یا صحبت با یکدیگر... مسئله ای که علیرغم ناپسندی اش، منجر به رفتارهای مخاطره آمیز نشده و در همین مقدار هم یک سال پیش خاتمه یافته است...(توجه داشته باشید که در گذشته هر انسانی، حتی شما، ممکن است نقاط منفی، اشتباهات، خطاهایی باشد که هیچ کدام ما دوست نداریم مطرح شود).
در حال حاضر، به نظر می رسد، ادامه حساسیت شما در این مورد به صلاح نباشد. اگر واقعا به اکنون همسرتان اطمینان دارید، میدانید ایشان (حتی اگر رویه اشتباهی در گذشته داشته اند) اکنون با جان و دل به شما وفادار هستند، بیش از این خودتان و ایشان را عذاب ندهید و زندگی تازه شکل گرفته خود را با دست خود تباه نکنید... با هم پیمان ببندید که به گذشته کاری نداشته باشید، ولی در زندگی مشترکتان، به هم وفادار و متعهد باشید. ضمنا این را بدانید که این مسئله نباید دست آویز شما در مشاجرات بعدی باشد.
البته ... اگر به این نتیجه رسیدید که همسرتان ، همچنان در پی این گونه ارتباطات هستند و اصلا آدمی که فکر میکردید نیستند (که قطعا اینطور نیست)، بهتر است تصمیم دیگری بگیرید.
موفق باشید.

با سلام،
دوست عزیز من میدونم که روزای سختی و پشت سر میزاری و برات درک کردن این پنهون کاری از طرف خانمت واقعا سخته. به هر حال این اتفاق رخ داده و کاریش نمیتونی بکنی جز صبر کردن و به خاطر دل صاف و مهربونی که داری یه فرصت دیگه دادن به همسرت ولی فقط یه فرصت چون تو قراره زندگی کنی و از زندگیت لذت ببری و اضطراب خیانت از طرف همسر در زندگی مشترک مرگ زود رس برای شخصه. اگه از ته قلبت بخشیدی و اعتماد کردی که دمت گرم و دلی خدایی داری. ولی اگه نتونستی ترکش کن.
دوستای گلم برای ازدواج زمان خیلی مهمه عجله نکنید یه سال با خانواده ها برید بیاید با طرف مقابل مسافرت برید و همیشه صبور باشید و پایه های اعتماد و محکم بنا کنید تا هیچ وقت مجبور نباشید گوشیه همسرتون و چک کنید و در آزادی کامل با هم زندگی کنید.

سلام خسته نباشید
لطفا پیامم رو نمایش ندید ممنون
من ۶ساله با پسری ... ازهرلحاض تفاهم داریم ۳۴سالمه و ایشون سه سال کوچکترهستن
قراره ایشون تو خونه مطرح کنن ولی چون قبلا خانوادش راضی نبودن میترسه
وقراره خواهرم که...از طریق شوهرش خانوادش تو جریان قرار بگیرن
ولی خواهرم نگران هست ومیگه اگه شوهرم راضی نباشه من بهم برمیخوره وناراحت میشم
خواهرم چطوری مسئله ما رو پیش شوهرش مطرح کنه لطفا راهنمایی کنید
ممنون

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام.
خواهر گرامی، این که چطور مسئله مطرح شود تا همه رضایت بدهند و کسی مخالفت نکند، انتظار بیجایی است! اولا طبیعتا بهتر است این گونه مسائل از طریق بزرگتر ها مطرح شود. ثانیا بهتر است طرح این مسئله از طرف خانواده پسر باشد. در مورد عکس العمل افراد مختلف به چنین مسئله ای هم نمیتوان پیشگویی کرد. باید صبر کنید و ببینید چه خواهد شد. نکته مهم دیگر این که شما خودتان فرض کردید تفاهم دارید، اما به لحاظ کارشناسی این مسئله ثابت نیست و لازم است جوانب مختلف بررسی شود، و نیز بهتر است به یک مشاور ازدواج مراجعه کنید تا مطمئن شوید که به قول خودتان تفاهم از هر لحاظ دارید یا خیر.
موفق باشید/

انسانها می توانند گذشته شان را جبران کنند فقط یک جرقه لازم است

سلام
پسری هستم ۲۱ سالمه یکساله با یه دختر خانوم اشنا شدم
با خانواده ب خاستگاری هم رفتم
ولی الان متوجه شدم ایشون قبل از من با یک پسر ارتباط داشته ولی ارتباطشون فقط در حد چت و پیام بوده و اینکه هیچ رابطه ای نداشتن حتی دستشون هم بهم نخورده
حالا من چیکار کنم؟
واقعا نمیدونم چیکار کنم لطفا کمکم کنین

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و عرض خوش آمد خدمت شما.
دوست عزیز، این مسئله تا حدی نسبی است. یعنی بخشی از پاسخ به روحیات و تفکرات شخصی شما و بخشی به فرهنگ خانوادگی و کلی شما بستگی دارد و بخشی به واقعیت مسئله که آیا با حرفهای دختر خانم مطابقت دارد یا خیر، و البته بخشی هم به عزم و اراده شما و دختر خانم برای از این به بعد بستگی دارد. این که آیا (با هر گذشته ای) تصمیم دارید صادقانه و متعهدانه از این به بعد زندگی کنید یا خیر! اکنون اگر واقعا شناخت مختصری به هم دارید و به صداقت یکدیگر نیز اطمینان دارید، بهتر است در این خصوص نیز به قول و عهد یکدیگر اعتماد کنید و فرض را بر این بگذارید که در اطلاعات و شناخت اولیه که خودتان از وی اخذ کردید مشکلی نیست.
اما این به معنای انجام این ازدواج نیست.
اکنون لازم است اولا رابطه نادرست خود را به حال راکد در آورید و مسئله را از طریق خانواده ها و به صورت رسمی مطرح کنید. اما این نکته را توجه داشته باشید که نباید علاقه و آشنایی و احیانا شناخت اولیه شما در مابقی کار تأثیری بگذارد. شما باید اجازه دهید بزرگتر ها، صحبتهای خود را انجام دهند، تحقیقات (از هر دو طرف) صورت پذیرد و ضمنا شما یا خانواده شما هم صرفنظر از اطلاعات شما، تحقیق لازم را در مورد گذشته و ویژگی های دختر خانم انجام دهند. در صورت تأیید و توافق اولیه، حتما به یک مشاور خانواده و ازدواج مراجعه حضوری دونفری داشته باشید تا به لحاظ مسائل فکری و روانشناختی و شخصیتی نیز مصاحبه و تست های لازم بعمل آید... و ادامه ماجرا (که قول و قرار خانواده هاست...)
موفق باشید.

با سلام. ۲۵ سال دارم. تا دوسال پیش هیچ دوست پسری نداشتم و هیچ احساس نیازی هم به داشتن شریک زندگی نمیکردم. توو دانشگاه چند مورد پیشنهاد دوستی داشتم ولی قاطعانه همه رو رد کردم. چندمورد خاستگار هم داشتم ولی قبولشون نکردم. با تمام غروری که داشتم و نذاشتم پسری نزدیکم بشه و ازم استفاده کنه, دو سال قبل به یه پسری شدیدا علاقه مند شدم. اون آقا هیچ خبری از علاقه من نداشتن و من روز به روز بیشتر عاشقش میشدم. متاسفانه یکی از دوستام به خیال خودش خواست بهم لطف کنه و موضوع رو به ایشون گفت و اون آقا تعجب کرده بودن که چرا دوسشون دارم. ولی به دوستم گفته بودن شرایط ازدواج ندارن و نمیخوان هیچ قولی بهم بدن و بهتره فراموششون کنم. من واقعا بعده شنیدن این حرفا خیلی غصه خوردم. هم عاشق این پسر بودم هم غرورم پیشش شکست. بعد از اون جریان فقط دو سه بار از دور دیدمشون و الان یک سال و نیمه خبری ازش ندارم. خاستگارای خوبی هم دارم ولی فعلا درسو بهانه کردم ازدواج نمیکنم. درسته مثل قبل عاشقش نیستم ولی هنوزم بهش فکر میکنم و دلم میخواد کنارش باشم. نمیدونم چیکار کنم که فراموشش کنم. نمیدونم فراموشش کنم یا سراغی ازش بگیرم. میترسم ازدواج کنم و بازم دوسش داشته باشم. کاش زمان به عقب برمیگشت و خودم بهش میگفتم چقدر دوسش دارم و بی پولیش برام مهم نیست ولی دیگه دیر شده.

با سلام
من دختری هستم ک دو سال با پسری باهم بودیم و قصدمان برای ازدواج جدی بود و حتی برا خاستگاری زنگ هم زده بودن ولی خانواده من راضی نشدن
ما متاسفانه رابطه باهم داشتیم خیلی
ولی کم کم متوجه شدم ایشون رفتاراش ب من نمیخوره و خیلی با خانمها راحت برخورد میکنه وحتی به خاطر دوستانش دخترها رو امتحان میکنه و فهمیدم خود ارضایی دارن و خیلی نکات منفی و غیر قابل هضم.و کم کم بخاطر رفتارهای سرد ایشون و بی اعتمادی بنده ازشون جدا شدم
باید بگویم ایشون ۴ سال در دانشگاه مدام اصرار و التتماس کردن و بنده چون ب شدت مذهبی بودم ایشان را تحقیر میکردم چون میدونستم با ی دختری یدوست هست.
ولی سال اخری ب اصرار یکی از استادهامون ک خودش هم دانشجو بود و از بنده خاست ک ایشون رو ببخشم حاضر ب اشنایی شدم و کم کم عاشقش شدم و درواقع کور شدم چون زبان چرب و نرمی در محبت داشت.خانواده اش هم با من اشنا شدن و منو ب منزل میبردن و اجازه میدادن من و پپسرشون در اتاق بخوابیم.چون اطمینان داشتن ک رضایت خانواد هام را جلب میکنن و ازدواج صورت میگرد.هر چند این چیزها اصنبا عقلم سازگار نبود ولی چون خیلی کور و عاشقش بودم مدام میگفتم طوری نیس و اینکه چون رابطه داشتیم و گناه کرد بودیم میخاستم حتما ازدواج کنیم .واقعا من نفهمیدم این پسر عاشق بود یا نه.
بالاخره بخاطر بی اعتمادی بنده و رفتارهای سرد ایشون ازشون جداشدم(من در شهر ایشون تحضیل میکردم و ایشون هم برای کار از شهرششون رفتن و باعث شد رفتارهای سرد ایشون رو بفهمم)
با اینکه خیلی شکسته و نامید هستم ک ب من اجازه فکر کردن نداد و اول خودش را یک پسری معرفی کرد ک توبه ککرده و خیلی کارهای خوب میکند ولی باز مرا وارد رابطه جنسی کردو بعد حداقل میتوناست برای کسب اعتماد من رفتارش را با خانمها همکارانش درست کند ک نکرد و فکر جوانی و خوشیهایش بود و بعد هر دعوا با زبانی نرم مرا راضی میکرد. ولی بعد اخرین دعواها ،ایمیل ایشان را چک کردم و متوجه شدم با دخترهایی قبل من رابط جنسی داشته و منظورش از توبه اینها بوده.خیلی عصبانی شدم و تحقیرش کردم ک الان خیلی پشیمانم و خود را مقصر میدانم اگر من با حرفاش خام نمیشدم و ب خلوت نمیرفتم ایشون گناه نمیکرد والبته شرایط زندگی ایشون را شاید اگر منم داشتم گناه میکردم ولی دیگر برگشت من و ایشون فایده نداشت.من ی ادم بدبین بودم وخرابتر شد.اصن ما بهم نمیخوردیم ولی من خام محبتاش شدم ک اونم از بین رفت کم کم.
من خود را مقصر میدانم و توبه کردم ولی از دست دادن پاکیم برایم درد اور است همیشه دوست داشتم جسمم و وجودم برای یک نفر تا اخر عمرم باشد .الان حالم از خودم بهم میخوره ودلم واقعا مرده بخاطر کارهای اشتباهی ک بخاطر عشقم کردم
حالا خاستگار دارم ولی میدانم ک اگر گذششته ام را بدانند یا میروند یا بعدا در زندگی بدبینی را بهمراه دارد واگر نگویم از ترس اینکه خود طرف بفهمد یا اون پسره بخاهد ازارم بدهد و ابرویم را ببرد ب خاستگارانم جواب رد میدهم.و البته خودم هم از خودم بدم میاد و نمیخام پسری پاکی رو بدبخت کنم
شما بگویید من بدبخت چ کنم.
خیلیا هم توبه میکنن ولی همانطور ک میبینیم بعدا تو زندگیشون ابروشون جلو شوهرشون میره و میفهمن.مگر خدا نمیبخشد؟اگر میبخشد پس چرا رسوایی؟هر چند میدانم اگر خدا نبخشد حق دارد ولی ما ک جز خدا کسی رو نداریم چ کنیم.
بخدا راضیم بمیرم و ازدواج نکنم ک کسی را بدبخت نکنم و همیشه نگران نباشم ولی میدانم کار خوبی هم نکردم ک حالا خودکشی هم بکنم راست جایم در جهنم است.جهنم رفتنش هم ب کنار،خدا ناراضی میشه
من ۲۱ سال پاک بودم تو ۲ سال با دستای خودم ب خودم ظلم کردم
منو راهنمایی کنین و دعا کنین واقعا مضطر شدم و نمیتوانم ب کسی بگویم درمان چیست
مدام گریه میکنم و خدا را صدا میزنم .

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما خواهر گرامی، به شهر سوال خوش آمدید.
بسیار متاسفیم که شما را در چنین شرایطی می یابیم! به طور حتم خود شما هم میدانید که اگر نگوییم تمام تقصیر با شماست، حداقل باید بپذیرید بیشترین سهم تقصیر در این اتفاق بر گردن خود شماست و مسئولیت تصمیم و کار خود را به هیچ وجه نمیتوانید به گردن دیگران یا نعوذبالله خدای بزرگ بیاندازید (آقا پسر هم در مورد عمل خودش به همین نحو مقصر است). قطعا خداوند به بندگانش نظر دارد و آنان را با مشکلات می آزماید و در مشکلات یاری می دهد اما این در مورد بندگانی است که نیم نگاهی هم به خدای خود داشته باشند، نه کسی که هنگام عمل خدای خود را فراموش کرده باشد. بعید میدانم شما معتقد باشید اگر مثلا قاتلی دست به قتل انسانی بزند، سزاوار باشد که بعدا خداوند را متهم کند که چرا جلوی مرا نگرفت!!! قطعا هنگامی که من و شما در حال تصمیم گیری در هر مسئله ای هستیم و میخواهیم راهی را انتخاب کنیم یا کاری را انجام دهیم، در همان زمان هم میتوانیم از دیگران مشورت بگیریم یا از آن ها کمک بخواهیم، وگرنه پس از گذشتن کار از کار، این مشورت یا استمداد ، معنایی نخواهد داشت. شما هم به مدت دو سال، بدون درنظر گرفتن حریم ها و حرمت ها، خانواده و خدا، اعمالی را مرتکب شدید که البته احتمالا در آن زمان لذتبخش بوده ،اما اکنون که به نوعی همه پل ها را پشت سر خود خراب کردید خدا را محکوم کنید یا دیگران را مقصر بدانید. البته خداوند بخشنده و مهربان است و قطعا هر زمان که شما به سوی او دست دراز کنید، و به سوی او رو کنید او نیز رویگردان نخواهد بود و کمک خواهد کرد. اما این بدان معنا نیست که خداوند اعمال انجام شده ما و شما را مانند حافظه رایانه، از روزگار حذف کند.
اکنون خواهرم، هرچند کمی دیر ولی به هر حال به اشتباه خود پی بردید. شما عملی را مرتکب شدید که خداوند به صراحت در قرآن نهی فرموده است (اسراء، ۳۲٫ ( «وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى‏ إِنَّهُ کانَ فاحِشَهً وَ ساءَ سَبِیلًا». در این شرایط ، برخی چیزها قابل جبران و بازگشت نیست، اما حتی المقدور باید سعی کنیم بهترین و مناسبترین تصمیمات را اتخاذ کنیم تا کمترین آسیب متوجه خود و اطرافیان بشود. به نظر می رسد به صورت منطقی سه راه در پیش روی شماست:
اولین و بهترین راه که توصیه ما ست، این که به هر صورت با آقاپسری که به اصطلاح دوست شما بوده است و قرار ازدواج هم داشتید، از در صلح و مسالمت وارد شوید و او را به هر نحوی قانع کنید تا به خواستگاری شما بیاید و با هم ازدواج کنید. این ازدواج نه مشکل شرعی و نه اخلاقی و عرفی برای شما دارد. امید است این ازدواج در نهایت به زندگی دائم و مشترک شما منجر بشود. اما به هر دلیلی در غیر این صورت ، خواهید توانست به نحو آبرومندانه ای از هم جدا شوید.
دوم، این که به خواستگار خودتان اعلام کنید که باکره نیستید (البته نه با همه خواستگارها که منجر به خدای نکرده بی آبرویی گردد، بلکه فقط شخصی که از همه نظر پذیرفته و پذیرفته شده و قرار است ازدواج کنید). در صورت قبول ایشان دیگر لزومی هم به افشای آن برای سایرین نیست. که البته این راه دچار ایرادات شرعی و حقوقی است.
سوم، این که با عمل جراحی، مشکل پیش آمده را حل کنید که البته این مسئله هم دارای اشکالات شرعی و قانونی است و برای جزئیات بیشتر آن بایستی به فتوای مرجع تقلید خود مراجعه کنید.
خواهر گرامی، قطعا خداوند بزرگ و مهربان هم گناهان شما را می بخشد (طبق فرمایش خود در سوره الزّمر، آیه ۵۳) و هم شمایی که توبه کننده هستید را دوست می دارد (آیه ۲۲۲ سوره بقره). اما اگر بخواهید حق الناس (حق کسی از مردم) را پایمال کنید، قطعا آمرزش آن حق به دست فردی است که برگردن شما حق دارد.
موفق باشید.

سلام خدمت مشاور محترم.. من دانشجو هستم با یک خانمی آشنا شدم در دانشگاه که بهشون علاقه مند شدم بعد ها فهمیدم که این خانم بیوه هستند و شوهرشان سرطان داشتند از دنیا رفتن..به هر حال آشنایی بین ما باعث شد این خانم بارها چندین بار منو به دفتر کارشون بر حسب علاقه دعوت میکردن برای صحبت و آشنایی.. ارتباط ما ادامه پیدا کرد تا اینکه خود خانم از من برای رابطه جنسی در دفتر کارش دعوت کرد.. من رابطه را برقرار کردم و من قبول کردم. بعد پایان رابطه احساس شک برای من پیش آمد که آیا این خانم اصلا سالم هستن یا خیر.. آیا رابطه ای غیر متعارف با کسی داشته یا خیر!! من و این خانم به همدیگر علاقه داشتیم بعد این رابطه این سوال برای من پیش اومد که این خانم آیا سالم هستند یا خیر؟ چون اصلا به تیپ و ظاهر ایشان اصلا نمی خورد که اهل این حرف ها باشند به هر حال من خودم تو یک رابطه ای گیر کردم که روحیه من بسیار شکست خورده هست..آیا امکان داره این خانم سالم نباشن؟ارتباط بین ما خیلی کم شده.. در ضمن بگم این خانم بسیار آزاد هستند آزاد به معنی اینکه به محل کارشون برن و برگردن و این خانم بسیار عصبی هستند ! چون قصد ما ازدواج بود ولی من هیچوقت به این خانم برای پیشنهاد سکس فکر نمیکردم فقط قصدم ازدواج بود..الان من گیر کردم از لحاظ روحی بسیار داغون شدم.

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما کاربر محترم.
در این که چطور رابطه شما به اینجا رسید و این که درست و غلط بوده فعلا حرفی به میان نمی آوریم. اما این که برای ازدواج، چنین شخصی مناسب است یا خیر، ملاکها را باید در نظر بگیرید و خودتان بر مورد تطبیق دهید. این که آیا ایشان سالم هستند یا خیر، جدای از این که منظور شما سلامت روانی است یا سلامت جسمی و بهداشتی، سوالی نیست که ما به آن پاسخ دهیم. این را خود شما بایستی بررسی کنید. اما برای ازدواج قطعا صرف علاقه ملاک تمام و کمال محسوب نمی شود و ملاکهای دیگری نیز بایستی درنظر گرفته شود.
بنابراین توصیه می کنیم برای ازدواج و تشکیل زندگی ، کمی دقت بیشتر و تأمل بیشتری کنید.
موفق باشید.

من با دختری دوست بودم رابطه هم داشتیم چیکار کنم خیلی هم دوستش دارم

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام.
ازدواج با هماهنگی و از طریق خانواده، و تلاش در پی گیری این مسئله بدون سخت گیری بی مورد در شرایط مختلف آن.
موفق باشید

سلام
اول به اين اقا توصيه دارم كه اگه به خانم علاقه دارن باهاشون ازدواج كنن تو زندگي عشق مهمترين چيزه وقتي عشقتو از دست بدي ديگه هيچ كس نميتونه جاي خاليشو براتپركنه بخاطر رابطه جنسي قبل ازدواج كه اين مسائله حق هر ادميه چه زن چه مرد !!ميخواي ازش جدا شي!
و خطابم به مشاوره سوال كه چطور اين اقا كه رابطه جنسي داشتند رابطشونو ناديده ميكيريد اما رابطه خانمو پررنگش ميكنيد
دست از اين مردسالاري بازي ها برداريد خدا جوابه شما رو بده بخاطر بازي كردن با سرنوشت و رابطه دو تا ادم بخاطر اين مشاورتون
تموم كنيد اين تابوي ارتباط جنسي مسخره رو

تصویر مشاور شهر سوال

سلام، هرچند مشخص نیست مقصود و اشاره شما به کدام پرسش و پاسخ است، اما از این که نظر خودتان را مطرح کردید متشکریم.

سلام من با دختری چند سال پیش اشنا شدم و متاسفانه باهم رابطه داشتیم در همین مدت متوجه شیم اخلاقمون بهم نمیخوره و مناسب برای زندگی نیستیم. یک سالی هست هیچگونه ارتباطی باهم نداریم ولی زندگی ایشون و اینده ایشون از ذهن من بیرون نمیرهو نمیتونم برای ایندم تصمیم بگیرم. حس میکنم در حقش نامردی کردم و این منو هر روز اذیت میکنه. البته اینرو بگم ۱۰۰ درصد شک ندارم ازدواج کنیم سر ۲ سال کارمون بجدایی میرسه. از مراجع پرسیدم همشون گفتن اکر توبه کنید میتونید بدون هم ادامه بدید
ولی این رابطه جنسی و حس نامردی به ایشون و عذاب وجدان هر شب درون منه و از من جدا نمیشه
ممنون میشم کمکم کنید

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما دوست عزیز،
موضوع شما و همچنین مورد سوال شما ازدوجنبه (حکم شرعی و رفتار مناسب طبق اصول مشاوره ای) قابل بررسی است. از آنجا که همکاران ما به صورت تخصصی و جداگانه سوالات احکام شما را پاسخ میدهند، میتوانید پاسخ سوال شرعی خود را با توجه به مرجع تقلید خودتان از بخش احکام جویاشوید.
اما صرف نظر از بحث شرعی، همانطور که خود شما هم اشاره کردید، این عمل شما، علیرغم این که ممکن است بگوییم هردوطرف در شکل گرفتن آن (به صورت نصف نصف یا با درصد متفاوت) سهم داشته اند، به نوعی نامردی یا ناجوانمردی است. به هر حال دوشیزگی یک دختر در فرهنگ ما سرمایه و نشانه پاکدامنی اوست و از دست دادن آن میتواند در سرنوشت او اثرگذار باشد. بنابراین با توجه به این که زمانی به هم علاقه داشته اید ، توصیه اول و اکید ما این است که (بدون ایجاد ارتباط جدید) تا جای ممکن با همان کسی که زمانی به هم علاقه داشتید و رابطه داشتید، به تفاهم بیشتر برسید. سعی کنید نقاط مشترک یکدیگر را پررنگ کنید و اختلافات را کمرنگ، و به فکر تشکیل زندگی مشترک باشید. هرچند ممکن است اندکی در ابتدای راه دشوار باشد. اگر هم میخواهید مطمئن شوید که اختلاف شما خیلی جدی است، بهتر است به یک مشاور ازدواج مراجعه حضوری داشته باشید تا ایشان با مصاحبه و ارزیابی هر دوی شما به این نتیجه برسند.شما تمام تلاش خود را درجهت ایجاد این وصلت صرف کنید. ما طبیعتا به صرف ادعای شما، و در حالی که هیچ اطلاعاتی از شما دو نفر نداریم نمیتوانیم تصدیق کنیم که واقعا شما به در د هم نمیخورید.
موفق باشید.

سلام سوالي داشتم
دامادي داريم كه به تازگي متوجه شدم با خواهر كوچكم رابطه برقرار ميكرده..و حتي به خود من هم بارها نظر داشته..با اين چيكار كنيم؟؟!
زنش كه خواهرم باشه خبر نداره ما نميخوايم زندگيشون بپاشه
اما نميدونيم چيكار كنيم؟؟!!؟؟

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما خواهر گرامی،
شرایط بدی است که شما از آن صحبت کردید. قطعا این ارتباط از نظر شرعی حرام بوده و هیچ توجیهی ندارد. اما در مورد تدابیر قابل استفاده در این خصوص، اگر اطلاعات بیشتری میداشتیم طبعا راهکارهای دقیقتری میتوانستیم در اختیار شما بگذاریم. اکنون شما (و کسانی که مطلع هستند که مشخص نکرده اید) بایستی به هر طریقی که امکان دارد، از ایجاد مجدد این رابطه جلوگیری کنید، آن هم به نحوی که به قول خودتان زندگی خواهرتان از هم نپاشد. راهکارهایی را عرض میکنیم اما این نکات با توجه به سایر اطلاعات و شرایط میتواند تغییر کند یا اولویت بندی شود. این که به صورتی غیرمستقیم به داماد خانواده هشدار دهید. این که خواهر کوچکتر خود را در صورت امکان توجیه کنید(سن ایشان را نفرمودید منظور از کوچک یعنی چقدر)، این که شرایط و زمینه های چنین فسادی را تا حد ممکن از بین ببرید، مثل این که اجازه ندهید این دو نفر موقعیت خلوت پیدا کنند. این که به نحوی تلاش کنید رفت و آمد بین این دو خانواده بدون ایجاد حساسیت کمتر شود. این که در راستای ازدواج خواهر کوچکتر اقدام سریع انجام دهید. این که به خواهرتان (در صورت امکان) به صورت غیر مستقیم بفهمانید که همسرش گاهی نگاههای بدی به شما و یا خواهرتان دارد (بدون اشاره به اصل ارتباط)... اینکه با توجه به موقعیت و شخصیت داماد خانواده، به او هشدار جدی بدهید، به طور ی که بازدارنده باشد.
موفق باشید

سلام
من یه دختر پاک بودم که ناغافل به اشتباه با یه پسر دوست شدم هرکار کردم که ادامه ندم نشد هرچی جواب پیام ندادم جواب زنگ ردن ندادم نشد و الان ۶ سال هست که با هم هستیم به خودم قول دادم که دیگه با کسی دوست نشم که سر قولم موندم هیچ ضربه ای به من نزد نمیدونم نمیتونم فراموشش کنم. به نظرشما چکارکنم؟هنوز بعد از ۶ سال چواب پیام من را میده و بعضی مواقع قرار ملاقات میزاریم

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما کاربر محترم شهر سوال.
خواهر گرامی، بهتر بود اول تکلیف خود را با خودتان و سوال اصلی خود را مشخص می کردید بعد به دنبال پاسخ میگشتید. در بخشی از مطلب خود فرمودید که هرکار کردید نشد جواب او را ندهید، گویا ایشان پیگیر این رابطه و به دنبال شما بوده اند و شما جواب میدادید، در قسمتی فرمودید که هنوز ایشان جواب شما را می دهد و قرار ملاقات میگذارید...
به نظر می رسد شما در شرایطی هستید که با دست پس میزنید و با پا پیش میکشید...
اگر واقعا میخواهید یک رابطه غلط و بی سرانجام را پایان دهید، یکبار برای همیشه تصمیم بگیرید. اگر از طرف مقابل پیامی یا تماسی یا درخواستی آمد پاسخ ندهید و حتی بهتر است آن را نخوانید و نبینید(تا فکرتان درگیر نشود). اگر هم از طرف شما تماس گرفته می شود باید تصمیم بگیرید و این کار را انجام ندهید. به این نکته توجه داشته باشید که موقعیت اجتماعی و فرهنگی یک زن از یک مرد حساس تر است و شما بایستی مراقب آن باشید.
موفق باشید.

سلام. میخواستم سوالی بپرسم. آیا قبل از ازدواج و زمان آشنایی برای فردی برای ازدواج لازمه دختر یا پسر از گذشته خودشون و اینکه آیا با کسی دوست بوده اند و یا رابطه داشته اند حرفی بزنند یا خیر؟

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و عرض خیر مقدم خدمت شما کاربر محترم؛
یک قاعده کلی را باید به خاطر بسپارید. به طور کلی حفظ رازها در صورتی که آسیبی به زندگی مشترک شما وارد نکند، ایرادی ندارد. مثلا این که شما در گذشته یک رابطه عاطفی یک طرفه را تجربه کرده اید، نباید با همسرتان در میان گذاشته شود اما این که یک نامزدی بهم خورده داشته اید، موضوعی است که او باید بداند. حالا تصور کنید که شما با نامزد سابقتان رو در رو شده اید و احساس می کنید که از طرف او زندگی تان تهدید می شود. در این شرایط، باید موضوع را با همسرتان در میان بگذارید و از او کمک بگیرید.
رازهای گذشته شما متعلق به خود شما هستند اما تا وقتی که آسیبی به زندگی مشترک امروزتان نرسانند. در این صورت این موضوع مصداق حدیث "النجاه فی صدق" و یا "«بِالصِّدْقِ تَکُونُ النَّجَاة"(تصنیف غرر الحکم و درر الکلم،ص ۲۱۸‏) است. اگر این موضوع از زبان خود فرد توسط طرف مقابل شنیده شود، پذیرش این موضوع به مراتب بهتر است تا این‌که از طریق دیگری و توسط نفر سومی، موضوع مطرح شود.
ازجمله مسائلی که می توانید درباره آنها سکوت کنید و با همسر آینده تان مطرح نسازیدعبارتند از: اشتباهاتی که در گذشته انجام داده اید و آنها را جبران کرده اید و دیگر تاثیری در زندگی تان ندارند و مطمئنید دیگر فاش نخواهند شد. گناهانی که مرتکب شده اید و توبه کرده اید و بین شما و خدایتان بوده است. اختلافات و مشکلاتی که در خانواده شما وجود دارد و تاثیری در زندگی مشترک تان نخواهد داشت.
طبعا این بحث میتواند مفصل تر از این باشد که عرض شد ، و همچنین هنگام بازگویی یک راز، نحوه گفتن و آماده سازی طرف مقابل هم در واکنش و پذیرش او خیلی تأثیر خواهد داشت.
موفق باشید.

سلام
من از کارشناس محترم شهر سوال میپرسم چرا این فرد سوال کننده رو به زنا محکوم کردین و گفتین که از این منجلاب بیرون بیاد و غیره ......
سوال کننده گفتن که رابطه جنسی داشته اند نه اینکه زنا داشته اند حتما
چرا ایشون رو از ازدواج با همچین فردی باز میدارید مگه خودتون از ازدواج موقت صحبت نمیکنید؟
گفتند که فرد مورد نظر رابطه داشته شاید لفظی خوانده باشند--- شما که با یک جمله این روابط رو بهشتی میدونید... اگه نمیدونید میتونین به همین سایت مراجعه کنید

تصویر مشاور شهر سوال

از توجه،تذکر و اظهار نظر شما بسیار متشکریم.

با سلام دختری هستم که تقریبا ۴ سال با همکارم دوست بودم و رابطه دوستی از اوایل بخاطر مطرح نمودن ازدواج از سمت پسر شروع شد،
هرچه جلوتر رفتیم ایشون برای خواستگاری کردن بصورت رسمی و با خانواده بهانه های مختلف اوردند از قبیل اینکه ازدواج مساله مهمیه، هنوز با خودم کنار نیامدم، با خانواده مطرح کردم حرف منو قبول دارن اما خودم.. ازدواج خیلی مهمه اغلب تو زندگیا مشکل دارن.. مهریه رو اصلا قبول ندارم...پیش مشاوره هم رفتیم مشاوره گفت خوبه بهم میخورید.. اما به ایشون گفت باید رسمی برید..
ایشون در این مدت یکم بمن نزدیک شدن..البته خودمون صیغه خوندیم.. بعد از ۴ سال خودم کات کردم، و الان یکی دوماه گذشته دیدم با یه خانم متاهل که دوتا پسر بزرگ داره و نه سال از خودش بزرگتره رابطه داره، من که خیلی دوستش داشتم و بخاطرش بقیه خواستگارا رو رد کردم.. احتمال میدم برگرده و ذهنم هم هنوز ازش خالی نشده، اما فکر میکنم دیگه ازدواج با ایشون خطرناک باشه، نظر شما چیه? ایا دیگه میشه اعتماد کرد?! و چقدررررر در این مدت بمن محبت کرد که ذهن من با اینحال درگیرشه..، لطفا راهنماییم کنید

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام خدمت شما کاربر محترم:
به نظر نمی رسد ایشان فرد مناسب و قابل اتکایی برای تشکیل یک زندگی برای شما باشند. طبق فرمایشات شما، با توجه به این که در مدت چهار سال، هنوز ایشان علیرغم اصرار و تأکید شما برای ازدواج، گامی بر نداشته اند و نیز با توجه به این که میفرمایید با خانمی دیگر رابطه دارند، به نظر می رسد هدف واقعی ایشان فعلا ازدواج و تشکیل زندگی نیست و صرفا جهت ارضای نیاز جنسی و احتمالا خوشگذرانی با افراد (ازجمله شما) ارتباط برقرار می گنند.
خواهر گرامی، شما در همان ابتدای آشنایی، بایستی تصمیم به ازدواج را بصورت جدی مشخص کنید و برای اقدام عملی طرف مقابل ضرب الاجل تعیین نمایید. هرچند ممکن است در صورت رعایت نکات شرعی ارتباط شما حرام نباشد، اما چنین روابطی میتواند در صورت انجام یک خطا و سهل انگاری آینده شما را به مخاطره بیاندازد.
موفق باشید.

اشخاصی که میان اینجا و دیگری که اونهارو محرم خودشون دونسته رو به باد انتقاد و سرزنش می گیرن، کارشون مصداق خیانت است.
در جواب دوست سوأل کننده باید بگم معیار شما برای ازدواج حال فرد موردنظر باشد نه گذشته ی وی. باید با دقت و وسواس بیشتری میزان عشق و علاقه ی خودتون به یکدیگر رو بسنجین و البته شرایط جلوگیری از بروز اختلافات آینده، مثل مسائل مالی و... رو هم در سطح بالاتری فراهم بیارین. در کل اینکه تا زمان حصول اعتماد نباید باهم ازدواج کنید، ولی وقتی شک رو از دلتون بیرون کردین بدونین میتونین مثل خیلی ها زندگی سالم و عادی رو باهم تجربه کنید. همچین زوج هایی رو زیاد دیدم که میگم.

یعنی چی من نمیدونم این ازدواج درسته یا نه شما پسرا میرید کارتونو میکنید اونوقت میخوایید بای دختر پاک ازدواج کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اقای محترم شما یکی مث خودت گیرت میاد رایطه داشتی اونم داشته پس الان دلیل نمیشه بگی چون اون داره نه ازدواج نمیکنم اتفاقا تو جامعه ما اگر پسر نیاز جنسیشو رفع کنه هیچی بهش نمیگن اما دختر بیچاره ک بیشتر تو محدودیت و فشار بهش کلی لقب های بد میچسبونن....شماها دیگه کی هستید واقعا

باسلام.من دختر مجرد و۳۵ سالمه .کارمند هستم واستقلال مالی دارم توی محیط کارم به کسی علاقمند شدم که در اخلاق ورفتار غیر از صداقت و درستی چیزی از ایشون ندیدم با ایمان واهل نماز وروزه . همیشه احساس میکنم ایشون هم به من علاقه داره ولی بخاطر حجب وحیا اونو ابراز نکرده از نگاهش و از برخوردش اهحساس کردم منو دوست داره ,گاهی نسبت به من که تنها همکارش نیستم غیرت داره وبیشتر از بقیه به من توجه میکنه اگر دوستش نداشتم برام مهم نبود ولی دارم عذاب میکشم چون من هم باهاش راحت نیستم که حتی غیر مستقیم صحبت کنم , بااینکه میدونم دلبستگی من به ایشون اشتباهه چون من ۴ سال از ایشون بزرگترم ولی چیکار کنم دوستش دارم ( ایشون میدون که ازش بزرگترم).سوالم اینه اگر ایشون قصد ازدواج بامن داشته باشه ازکجا مطمئن بشم و با فرض اینکه ازم خواستگاری کنه اختلاف سنی مون چی میشه ,دوست ندارم ۱۰ سال دیگه ظاهرم پیرتر از همسرم باشه ویا خیلی چیزای دیگه که توی شهرهای کوچیک خوب نیست دختر بزرگتر باشه.ممنون از پاسخگویی تون

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام خدمت شما،
خواهر گرامی چند نکته یادآوری می شود:
اولا، در صورتی که جوان صالح و باکفایتی را مدنظر قرار داده باشید، این را بدانید برای به دست آوردن هر چیزی لازم است چیزی را از دست بدهید، یا هزینه ای پرداخت کنید یا سختی را متحمل شوید و یا قید برخی مسائل را بزنید. پس در نهایت اگر این وصلت خواست شکل بگیرد و شما مطمئن هستید که مورد خوبی را در نظر گرفته اید، خود را برای همه سختی های آن آماده کنید. دوم، توصیه معمول کارشناسان کوچکتر بودن دختر خانم با اختلاف دو تا پنج سال یا نهایتا هم سن بودن دختر و پسر است، اما این به اصطلاح وحی منزل نیست و کسی آن را نسخه قطعی نمیداند. قطعا در صورتی که سایر ملاکها و شرایط مطلوب باشد، و یا در حد بالایی خوب باشد، میتوان از یک ملاک (مانند سن اگر تفاوت خیلی فاحش نباشد ) چشم پوشی کرد. سوم این که در صورتی که میخواهید در شهر کوچک زندگی کنید لاجرم تا حدودی ناچار به رعایت برخی نکات فرهنگی و اجتماعی هستید، هرچند این مسائل دارای مبنای شرعی و قانونی نباشد. البته همانطور که در ابتدا ذکر شد شما برای رسیدن بخواسته خود بایستی سختی بکشید و این هم میتواند بخشی از همان تحمل سختی ها یا پرداخت هزینه ها باشد.
موفق و سربلند باشید.

سلام.من با یه خانم مجرد۴۵ساله نزدیک۶ساله آشناشدم خودم۲۹سالمه این خانم زیباست و متاسفانه رابطه نامشروع هم داشته ولی بشدت همدیگرو دوس داریم و توبه کرده
بنظرتون باهاش ازدواج کنم یانه؟واقعا کمکم کنین.من کلا ازسن بالا خوشم میادواسه ازدواج نمیدونمم چرا.

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام خدمت شما.
دوست عزیز، اگر هدف اصلی شما لذت بردن صرفا در زمان حال و نهایتان چند سال آینده است، آن هم لذت های خاص، نمیتوان به شما ایرادی گرفت! اما اگر واقعا به دنبال یک زندگی مشترک در کنار همسر دلخواه و مطلوب خود هستید که این زندگی سالهای سال و در کنار هم ادامه داشته باشد، بهتر است در تصمیم خود تجدید نظر کنید. بگذریم از این که فرد مورد علاقه شما پیشتر هم ارتباط (یا ارتباطات) نامشروع جنسی داشته و این خود، میتواند ریسک یک ازدواج را بالا ببرد. اگر شما از سنین بالا خوشتان می آید لازم است این مسئله را با خودتان حل کنید که مثلا اگر خانمی پنجاه ساله یا ۶۰ ساله هم باشد خوشتان می آید یا خیر؟ اگر مقصود شما در واقع این باشد که (مثلا) از سنین بین ۳۵ تا ۴۵ یا ۵۰ خوشتان می آید، بهتر است بدانید که شش سال بعد این خانم مورد علاقه شما ۵۱ ساله خواهد بود درحالیکه شما ۳۵ ساله و در اوج جوانی خواهید بود! در آن صورت آیا باز هم نسبت به ادامه زندگی همین عقیده امروز را دارید؟ آیا تصمیم دارید هر پنج شش سال یک بار ازدواج کنید و شریک زندگی خود را تغییر دهید؟ دوست عزیز، اگر هدف شما، یک ازدواج موفق همیشگی است، بهتر است تجدید نظر کنید.
موفق باشید.

نظرات شما فقط خودخواهی شمارو میرسونه توی این نسل کم پیدا میشه ادمی ک هیچ رابطه ای نداشته باشه
شما چجور مسلمونی هستی ک این ادم منع میکنی از ازدواج با کسی ک توبه کرده چطور پسرا میتونن چندین رابطه داشته باشن و بعد باکسی ک هیچ رابطه ای نداشته ازدواج کنن پس عدالت خدا کجاست!!!!

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام وا حترام خدمت شما.دوست عزیز از اینکه به شهر سوال تشریف آوردید و اظهار نظر فرمودید بسیار متشکریم.
اولا این مسائل هیچ ارتباطی به عدالت خداوند متعال ندارد! اینها مسائلی است که ما انسانها و بندگان خدا با توجه به شرایط مختلف و با تعقل و تفکر آنها را حل کنیم.
ثانیا، ما راهنمایی میکنیم و تصمیم گیری نهایی با خود فرد است، شما اگر چنین موقعیتی داشتید میتوانید طبق نظر خودتان عمل کنید. نکته اینجاست که ما با توجه به تجربیات و اتفاقاتی که معمولا در موقعیت های مشابه اینچنینی می افتد ، دوستانمان را به مسیری راهنمایی میکنیم که در نهایت دچار ناآرامی کمتر و مشکلات کمتری بشوند و سایر اطرافیان را هم به مشکلات کمتری بیاندازند.
موفق باشید

سلام دوستان خيلي جواباي جالبي داديد من ي دختر ٢٥ساله هستم تو ي خانواده با اصالتم هستم اما من ي مدتي اصلا انگار عقل نداشتم تا سه سال پيش كارايي كردم ك ن در شان خودم بوده ن خانوادم با پسراي مختلفي دوستي ميكردم بعد سادگيم اينجا بود تمام رازهاي زندگيمم ب همشون ميگفتم خيلي ساده بودم الان سه ساله با ي پسرم تعجب داره ك من سه ساله با ي نفرم نگفتم بهش با پسراي مختلفي بودم اما گفنم ك بهم تجاوز شده ك اين موضوع رو بدونه چون شناخت قبلي داشته ب خانوادم بمن خيلي اعتماد كرده و واقعا هم من توبه كردم سه ساله الان ك اومده خواستگاري همش ترس دارم از گذشتم ك مبادا پسراي سالهاي پيش منو ببينن كنار همسرم و چيزي بگن خبلي دوسم داره و خيلي دوسش دارم اين ترس حال منو بد كرده خواهشا كمكم كنيد بشدت شرمنده ام و پشيمون از گذشتم توبه ام كردم سه ساله اما فكر گذشته منو داغون كرده از خودم بدم مياد ياد سادگيام ميفتم

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام خدمت شما کاربر محترم.
خواهر گرامی، ضمن تشکر از حضور در شهر سوال و اظهار نظر شما در اینجا در خصوص مطالب شما چند نکته به عرض شما میرسانیم.
اول این که به هر دلیلی که در گذشته ها خطاهایی مرتکب شدید، اکنون گذشته است و دو کار لازم است در خصوص آن انجام دهید. توبه شما (که خودتان اشاره کردید) به این معناست که، اگر حقی از شخصی ضایع کردید لازم است جبران کنید. اگرگناهی به درگاه خداوند مرتکب شدید (که ظاهرا چنین است) از کرده خود واقعا پشیمان باشید و ضمن این که همواره به درگاه خدا اظهار پشیمانی (استغفار) مینمایید، در ذهن و نیت شما هم چنیننباشد که روزی یا زمانی دوباره مرتکب آن گناه یا عمل خلاف شوید. به نظر می رسد شما باز هم یک رابطه نادرست و گناه آلود را با شخصی دیگر آغاز کرده اید (هرچند ممکن است وضعیت کنونی شما نسبت به گذشته نوعی پیشرفت و بهبود باشد).
نکته دیگر این که بدانید در روابط خارج از چهارچوب شرع و قانون، یا به اصطلاح دوستانه، جدای از گناهی که انسان مرتکب می شود، واقعا هیچ ضمانت و
تعهدی وجود ندارد و شما نه میتوانید در یک رابطه که خارج از ضوابط و قوانین برقرار شده به طرف مقابل اعتماد واقعی داشته باشید، نه میتوانید اشتباهی را جبران کنید. این که در یک رابطه پنهانی و نادرست و خارج از ضابطه، ترس دارید، بخشی از آن مربوط به رفتار و عمل نادرست قبلی شما و بخشی ناشی از نگرانی در خصوص از دست دادن موقعیت فعلی و بخشی در خصوص به خطر افتادن موقعیت اجتماعی و آبروی شماست.
توجه داشته باشید که نتایج و عواقب یک عمل، صرفا با دعا و پشیمانی از بین نمی رود (هرچند این کار از اراده خداوند خارج نیست اما چنین چیزی معمول نیست). فرض کنید خدای نکرده فردی، مرتکب قتل شده باشد! آیا پشیمانی از آن سبب خواهد شد که فرد کشته شده زنده شود؟ یا از مجازات رهایی پیدا کند؟ پس، شما ناچارید، مسئولیت تصمیمات و اعمال خود (در گذشته ) را بپذیرید. البته لازم است مسیر گناه آلود خود را اصلاح کنید، و به هیچ وجه توصیه نمی شود که به دنبال افشای گناهان و خطاهای گذشته خود باشید، حتی به همسر خودتان! که این، خود گناهی دیگر است.
به نظر می رسد در حال حاضر بهترین کار برای شما، قطع ارتباط نامشروع و نادرست است. اصلاح رفتار و اعمال خودتان در یک مدت زمان نه چندان کوتاه، ایجاد یک فاصله زمانی و انشالله پس از آن در انتظار پیشنهاد ازدواج (و نه دوستی و روابط نادرست) به شکل رسمی باشید. انشالله با توکل بر خدا هم بخشی از دغدغه و نگرانی های شما کاسته خواهد شد و هم به لطف خدا به شرایط مطلوبی برای ازدواج خواهید رسید.
موفق باشید.

با سلام و احترام چرا ج منو كسي نميده و اصلا سوالم اينجا نيس؟ممنون ميشم ج بديد

تصویر شهرسوال

با سلام و احترام
حجم سوالات در بخش مشاوره زیاد است و پرسش قبلی شما در نوبت پاسخگویی قرار دارد.
تشکر از صبر و تحمل شما؛ موفق باشید.

سلام‌ من‌ دختری‌۲۳ ساله‌هستم که در‌شرایط مالی و ظاهری خوبی هستم اما‌ در رابطه با ادم ها‌ خیلی شکست خوردم من ۵ سال پیش با یه اقایی دوست شدم که تو اون سن بچگی خیلی اذیتم کرد و من چون احساس تنهایی می کردم باز با ایشون موندم و ایشون با من رابطه داشتن اما نه رابطه اصلی بعد از ۳ سال رابطه ما با اذیت ها و کتک های اون ادم و انزجار من از اون ادم خودم تمومش کردم بعد از اون اون ادم ابروی منو پیش پدر و مادر و همه جا برد .بعد از اون رابطه که مثل قفس بود من مثل ادمی که دوس داره هرکاری بکنه با یه اقای دیگه اشنا شدم که متاسفانه اون ادم فقط برای‌ مسایل جنسی‌منو می خواست و وقتی که کارشو کردمن فهمیدم اون چه ادمیه و تمتم شد.
بعد از‌چند وقت با یه اقایی وارد رابطه شدم که بسیار نجیب و خوب هست تا حالا رابطه ای‌ نداشته‌و ما هم‌خیلی عاشق هم هستیم تنها مشکل گذشته کنه ایشون بعضی وقتا میگه که نمیتونه بپذیره گذشته منو و میگه دوست داشته خودش اولین نفر باشه میگه که قصدش جدایی نیست فقط توقع داره براش‌حل کنم این موضوع رو اما نمیدونم چکار باید بکنم و من واقعا از گذشته بدم خسته و پشیمان هستم لطفا راهنمایی کنین.

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام.
توجه داشته باشید که شما اشتباهی را سالها پیش مرتکب شدید که نباید میشدید! شاید به دلیل لذتی که از آن رابطه داشتید و یا فرار از تنهایی و یا هر دلیل دیگر! چند سال بعد دوباره به جای آنکه از تجربه قبلی عبرت بگیرید وارد یک رابطه دیگر شدید و این بار دچار عواقب بدتری شدید.
اکنون در مرحله اول بایستی بپذیرید ، اشتباه یا بهتر بگوییم اشتباهاتی در گذشته داشتید که صرفا به خاطر لذت های موقت و لحظه ای موجب ناراحتی و اندوه و پشیمانی فعلی شما شده است! واقعیت این است که ما نمیتوانیم از رفتار و اعمال خود جدا باشیم و بایستی مسئولیت تصمیمها و رفتارهاریمان را بر عهده بگیریم و اگر خدای ناکرده خطایی کردیم، همانطور که در لحظات لذت بردن از آن استفاده میکنیم، رنج عواقب ناگوار آن را نیز بپذیریم!
اما اکنون اگر واقعا به دنبال راه برون رفت از این مشکل هستید اولا لازمه این مطلب آن است که به معنای واقعی عبرت گرفته باشید و از چنین رفتاری پشیمان باشید ( نه اینکه صرفا مشکل فعلی خود را حل کنید و بعد اگر دوباره موقعیتی مشابه پدید آمد همان رفتار نادرست و تصمیم غلط را تکرار کنید). به ویژه اکنون که گذشته خود را برای نامزد خود بیان کرده اید.
دوم این که هدف شما از این رابطه مشخص باشد! آیا قصد ازدواج و زندگی سالم و پاک دونفره را دارید؟ یا باز هم قرار است چند صباحی خوش باشید؟ اگر واقعا هدف شما ازدواج است، بحث ازدواج را به صورت کاملا جدی دنبال کنید. از آقاپسر بخواهید تا به خواستگاری شما بیاید و از طریق خانواده ها این موضوع را دنبال کنید
همچنین بهتر است برای بررسی و دقت بیشتر (هم از جانب شما و هم از جانب همسر آینده) برای انتخاب همسر آینده، هر دوی شما به منظور مشاوره ازدواج ، به صورت حضوری نزد یک مشاور بروید. یک مشاور خوب، هم شما را در تصمیم گیری برای انتخاب همسر آینده کمک خواهد نمود ، و هم اگر ایراد و اشکال و ابهامی بر سر راه هر کدام از شما باشد به رفع آن کمک خواهد نمود.
نکته آخر این که اگر میخواهید واقعا از این وضعیت خلاص شوید و یک زندگی سالم و درست را آغاز کنید، ارتباط با معبود خود را دوباره برقرار کنید و از انرژی تمام نشدنی خداوند برای نیرو گرفتن در حل مشکلات استفاده کنید. اصلاح و تقویت رابطه شما با خداوند مهربان، بسیاری از مشکلات شما را حل خواهد نمود.
موفق باشید.

سلام.پسری هستم ۲۶ساله و تحصیلکرده و مقید.چند وقتی با خانمی در تلگرام آشنا شدم و بعد از اندکی رابطه متوجه شدم ایشون هم مثه بنده مذهبی و محجبه هستن.اما متاسفانه پیام هامون به سمتی رفت که هر دو متوجه شدیم چقدر گرم هستیم و حرف ها و بحث هایی صورت گرفت که دور از اخلاق بود.چند بار قرار گذاشتیم همو ببینیم اما هر دفعه من با بهانه هایی مخالفت کردم اما اون هی اصرار کرد و بالاخره منم قبول کردم و در سینما متاسفانه همدیگه رو دیدیم.من نتونستم جلو خودمو بگیرم و متاسفانه کار به لمس بدن ایشون و بوسه کشید اما ایشون راضی نبودن.از اون روز به بعد عذاب وجدان دارم که چرا نتونستم جلو خودمو بگیرم.البته خانم در پیام های تلگرام منو زیاد تحریک کردن و این دلیلی بود واسه کار من اما باز هم عذاب دارم.چند روز پیش پیام داد و گفت حالم بسیار بده و اگه خاستگاریم نیای حلالت نمیکنم.شرایط ازدواج با این اتفاق دیگه واسم نیست.از طرفی از اینکه حلالم نکنن در عذابم.بگین چکار کنم و چه راهی واسه گرفتن حلالیت ازشون هست؟و چقدر من مقصرم؟چون خیلی سعی کردم سر قرار نرم

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما.
دوست عزیز، اگر دختر خانم به لحاظ خانواده و شخصیت فردی، مناسب هستند، اکنون که راهی را رفت اید و برخی از کارهایی که نباید می شده ، شده، بهترین گزینه آن است که برای ازدواج (یا حداقل خواستگاری) اقدام کنید. ممکن است تحت تأثیر برخی کلمات و تصاویر در شرایطی هر دوی شما حرفهایی زده باشید و یا حتی تجربیاتی کرده باشید که درست نبوده، اما واقعا شما و ایشان همان آدمهای مذهبی و معتقدی هستید ککه بودید (و البته زمانی لغزش داشتید). اگر انصراف شما از ازدواج با ایشان همین تجربیات است، بهتر است در تصمیم خود تجدید نظر کنید. حداقل اگر اطلاعات کلی شما از ایشان مثبت است، برای پیشنهاد ازدواج یا خواستگاری از طریق خانواده اقدام کنید و اجازه دهید در تحقیقات بیشتر و اظهار نظرهای بیشتر توسط اهل تجربه و بزرگترها به شناخت بیشتر برسید. در نهایت اگر واقعا به درد هم نمیخوردید، ازدواج نکنید!
اما در مورد حلالیت ایشان یا شما، واقعیت آن است که حقی به گردن هیچکدام نیست چون شما با توافق و میل خودتان پیش رفتید! و این کار علیرغم این که یک رابطه گناه آلود و نادرست است اما حقی شرعی به گردن دیگری نمی آورد!
انشالله با توکل بر خدا و توبه از گناهان گذشته میتوانید وارد یک زندگی خوب و آرام در کنار فرد دلخواهتان بشوید.
موفق باشید.

سلام. ۱ ساله با یه دختری اشنا شدم. خیلی دوسش دارم. بهم گفته بچه بوده بهش تجاوز کردن وقتی کلاس سوم دبستان بود.
ایا من باهاش ازدواج کنم؟

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام خدمت شما،
سوال شما چند جنبه برای بررسی و پاسخگویی دارد: این که شما با هر دختری بخواهید ازدواج کنید و ما بخواهیم پاسخ دهیم که آیا ازدواح بکنید یا خیر، قاعدتاً نیاز به توضیح و تفصیل بر مبنای اطلاعات دقیق و درست دارد. برای ازدواج یک سری شرایط لازم را شما بایستی داشته باشید و یک سری شرایط لازم را دختر خانم و یک سری نکات هم لازم است در خانواده های شما دو نفر بررسی شود. که طبعا ما هیچکدام از این اطلاعات را نداریم. اما جدای از بحث ملاکهای ازدواج، اگر مقصود سوال شما صرفا بخاطر اتفاقی باشد که در کودکی برای دختر خانم افتاده، باید بگوییم ، اولا اگر واقعا حرف ایشان درست باشد و به ایشان تجاوز شده باشد، این مسئله به معنای داشتن رابطه نیست و کاملا یک مسئله متفاوت است. وقتی میگوییم فلانی با کسی رابطه داشته یعنی با میل و اشتیاق و با زیر پاگذاشتن اصول اخلاقی و شرعی مدتی (کم یا زیاد) با وی بوده است (که حالا نحوه و سطح رابطه هم میتواند مورد بحث باشد)، اما در مورد "تجاوز"، فقط یکبار اتفاق افتاده و آن هم حادثه ای ناگوار و بدون خواست و اراده خود دختر خانم بوده است! پس اگر خدای ناکرده زمانی به دختر خانمی تجاوز شده باشد این نمیتواند گناه یا تقصیری بر گردن او ایجاد نماید. البته شما اگر شخصیتی هستید که در همین حد هم حساسیت بخرج میدهید بهتر است بقول معروف دور این مورد را خط بکشید و ازدواج نکنید.
ثانیا اگر شما با رابطه داشتن به طول کلی و در تمام سطوح مشکل دارید یعنی اگر ایشان (یا هر دختر دیگری) صرفا قبلا با پسری رابطه ای داشته پس رابطه خودتان هم با ایشان درست نیست و نباید با ایشان (یا هر دختر دیگر) رابطه داشته باشید( حتی در حد لمس دست، حتی در حد بیرون رفتن، حتی در حد حرف زدن!). چون همانطور که شما دوست دارید همسر آینده شما با هیچ پسری رابطه نداشته باشد، بقیه هم اینچنین دوست دارند (هرچند ممکن است در ظاهر چیز دیگری اظهار کنند).
موفق و پیروز باشید.

با سلام خدمت دوستان..خواهش میکنم تو این مسئله کمکم کنید چون دیگه دارم دیوونه میشم.
من پسری ام ۲۳ ساله و دانشجو ام.به مدت ۱ سال با دختری در رابطه بودم و رابطه جنسی هم داشتم.بعد از ازدواج اون دختر من صرفا بخاطر فراموش کردن اون و برطرف کردن نیاز جنسی خودم با دختری که از قبل میدونستم چطور آدمیه دوست شدم ولی اون از قصد من بی خبر بود.الان حدود ۷ ماهه که با این دختر که هم دانشگاهیمه دوستم و تقریبا غیر از شب ها که باید خوابگاه باشه داریم باهم زندگی میکنیم و رابطه جنسی هم داریم.ولی این دختر قبل من با ۳ تا پسر رابطه جنسی داشته و حتی رابطه احساسی هم بینشون نبوده و صرفا از روی هوس و تنهایی و بچگی و ..بوده...الان که من از روابط گذشته ش خبردار شدم شدیدا ابراز پشیمونی میکنه و شب و روزش شده گریه و ترس از دست دادن من.منم واقعا دوسش دارم و بهش وابسته شدم و میدونم پشیمونه ولی نمیتونم با وجدان خودم واسه ازدواج باهاش کنار بیام.در ضمن جز خودم چندتا از دوستامم بواسطه اینکه تو همین محیط دانشگاه بودن از روابط اون خبر دارن.میشه همچین آدمی رو بخشید؟با حرف مردم بعد ازدواج باید چه کرد؟پشیمونه اون کافیه؟
خیلی ممنون میشم از نظرات و تجربیات خودتون بهم بگین

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام خدمت شما کاربر محترم شهر سوال.
دوست عزیز، این که سوال کردید آیا میشود چنین آدمی را بخشید یا خیر؟ طبعا پاسخش مثبت است. البته این منوط به این است که شما هم صرفا به خاطر هوا و هوس (و در ظاهر با ادعای علاقه و عشق) علاقمند نشده باشید چون طبیعتا چنین علاقه ای مبنای منطقی ندارد و به سادگی ممکن است دچار بحران شود. همه ما انسانها خطاها و گناهانی داشته ایم، مهم آن است که اکنون به معنای واقعی از خطای خود پشیمان باشیم و اراده کنیم که دیگر مرتکب آن نشویم. توبه واقعی هم به همین معناست. قطعا چنین فردی میتواند مناسب ازدواج باشد اما شرایط خاص خود را داشته باشد.
در مورد این که با حرف مردم چه کرد، باید عرض کنیم این به خود شما بستگی دارد. همانطور که عرض شد در صورتی که فردی واقعا از مسیر خطا و اشتباه بازگشته باشد یعنی توبه و پشیمانی واقعی داشته باشد، میتواند فرد مناسبی برای زندگی مشترک باشد (و شاید بهتر از خیلی افرادی که تا کنون خطا نداشته اند)، اما با این وجود هم چنین زندگی سختی هایی خواهد داشت. از جمله سختی ها میتواند همین سابقه گذشته خطاها و اشتباهاتی باشد که دیگران از آن اطلاع دارند. به همین دلیل این مسئله را خود شما بایستی با خودتان حل کنید که آیا به قول خودتان تحمل حرف مردم را (که ممکن است هر از گاهی به گوشتان برسد) و یا نگاه مردم و امثال آن را دارید یا خیر!
توصیه ما آن است ، اگر آدمی نیستید که بتوانید چنین شرایطی را تحمل کنید، بهتر است از همین ابتدا قید ازدواج با اینگونه موارد را بزنید.
موفق باشید.

باعرض سلام وخسته نباشیدبه مشاورشهرسوال.کامنت وسوال من کاملابابقیه سوالهامتفاوته وواقعیتهای زندگی منه٬من پسرتک فرزندی هستم که درشرایط سخت ومحدودیتهای زیادی بزرگ شدم وزندگی سختی داشتم وباوجوداینکه ازلحاظ فرهنگی واجتماعی خانواده اصیلی دارم اماهمیشه بنابه دلایلی خاص ازلحاظ عاطفی ومالی درمضیقه بودم٬درخانواده ماهمه درخط این مسایل نیستن وفقط نزاع ومشکلات مالی وخانوادگی داریم.بخاطرهمین به حرمت امام حسین تاحالاهیچ گونه ارتباطی باجنس مخالف اعم ازمجازی وحقیقی نداشتم ونخواهم داشت باوجوداینکه من هم یک انسانم وتحت فشارقرارمی گیرم امابلدم که خودموکنترل کنم٬ازوقتی هم که بیشترواردجامعه شدم وارتباطات ازادافرادمجردومتاهل رومی بینم بسیاراحساس تاسف وترس ونگرانی دارم٬حتی درشرایطی بودم که بتونم خطاکنم خیلیاسیگنال وچراغ سبزمیدادن اماچون اعتقادی نداشتم هرگزدست ازپاخطانکردم ونمی کنم.همچنین یکی ازخط قرمزهاوملاکهای اصلی من درازدواج که تحت هیچ شرایطی کوتاه نمیام اینه که همسرایندم بایدقبلارابطه دوستی وجنسی خاصی روتجربه نکرده باشه وازخودمن سرسخت تربوده باشه.دوست دارم همه احساس وبرنامه هامود اختیارچنین فردی بزارم.اماازوقتی ارتباطات زنان ومردان مجردومتاهل روباهم می بینم دیگه قیدازدواجوزدم چون متاسفانه همشون قبل ازازدواج رابطه داشتن واینکه میگن گذشته مهم نیست حرف مسخره ایه.کسی که هرزه باشه هرزس.هرگزنمی خوام چنین همسری نصیبم بشه چون بدبختیهایی که کشیدم برام رنج اوربوده نمیخوام یک دستمال کاغذی نصیبم بشه٬واصن نمیدونم برای چی واردرابطه میشن چون که الان بیکاری وگرونیه ومشکلات اقتصادی هست وباتوجه به این استناداین روابط برای خوشگذرونیه نه عشق وازدواج.حالابنظرتون بایدچیکارکنم که هم خودموحفظ کتم وهم مشکلات خاصم روحل کنم وهم دراینده همسرنجیبی که مث خودم باشه گیرم بیادایاحرف قران درسته که میگن همسران پاک برای همند.ممکنه شمافکرکنیدکه من خیلی خودموامامزاده کردم ورفتارغلیظی دارم ولی به حرمت امام حسین قسم باهیچ کس حتی ارتباط مجازی نداشتم چه برسه به ارتباط جنسی؟ضمناتوبه کرده هم نمی خوام چون دارم می بینم همون توبه کردهای پسرودختردارن به همسرشون خیانت میکنن چیکا کنم ایاهنوزانسانی وجوددارع ممنون میشم اگه جواب بدیدباتشکر؟

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما کاربر محترم. به شهر سوال خوش آمدید.
دوست عزیز، این که شما سعی کرده اید در طول زندگی نسبت به مسائل دینی و اخلای مقید باشید و تا کنون به گفته خودتان به چنین گناهانی آلوده نشدید، مسئله ایست کاملا مثبت و ارزشمند. حق شما هم هست که به دنبال همسری عفیف برای خود باشید. البته نگرانی شما هم نسبت به وضعیت اخلاقی در میان بسیاری از جوانان کاملا قابل درک است، اما راه حل این مسئله، ازدواج نکردن شما نیست. همچین اینکه گمان کنید در حال حاضر هیچ دختر پاک و عفیف برای ازدواج وجود ندارد هم درست نیست!!
ضمنا با احترام به نظر شما اما باید بدانید که اگر انسانی (چه مرد و چه زن) گناهی انجام داد، به محض این کار به او نمیگوییم هرزه!!! به ویژه کسانی که پس از ارتکاب به گناه و خطا به اشتباه خود پی برده اند و پشیمان شده اند و به درگاه خدا توبه کرده اند، میتوانند به مقدار یک انسان مؤمن پاک باشند. از این بالاتر این که از دیدگاه اسلام، حتی اگر کسی عمری را در هرزگی و کثافتکاری سپری کرده باشد، اگر حق الناسی به گردنش نباشد با توبه واقعی نزد خدا میتواند به فردی مؤمن تبدیل شود و حتی ممکن است در درجه ایمان از بسیاری مؤمنان پیشی بگیرد! از دیدگاه اسلام کسی که خطایی انجام داد به طول مطلق انسان خطاکار محسوب نمی شود و راه بازگشت به سوی خدا همیشه باز است. البته این نکته هم باید توجه شود که توبه، یک مسئله لفظی که صرفا به زبان آورده شود نیست . توبه واقعی کار ساده ای نیست و شرایطی دارد که شاید نتوان به سادگی به آن دست یافت. در این خصوص میتوانید به لینک های زیر مراجعه کنید:
http://www.soalcity.ir/node/3889
http://www.soalcity.ir/node/3768
http://www.soalcity.ir/node/3561
با وجود همه شرایط سخت و گناه آلود هنوز بسیاری خانواده ها و افراد هستند مانند خود شما که پسران و دختران پاک و عفیفی را پرورش داده اند و ایشان هم علاقمند به وصلت با جوانان پاک هستند. پس از توکل به خدای بزرگ برای یافتن موارد مناسب، یکی از راههایی که زودتر شما را به مقصود میرساند اقدام به ازدواج (همه مراحل از شناسایی افراد مورد نظر گرفته تا پیشنهاد ازدواج و غیره) از طرق خانواده محترم تان است. قطعا خانواده ها هم دلسوزی بیشتری نسبت به فرزندانشان دارند و هم با تجربه بالاتر و وجود شبکه دوستان و آشنایان خانوادگی بیشتر، موارد بیشتر و بهتری را میتوانند پیدا کنند.
موفق باشید.

باعرض سلام وخسته نباشید.من فردی هستم که تاالان هیچگونه ارتباطی باجنس مخالف نداشتم وبخاطرعقایدشخصی وخانوادگی وسختیهایی که کشیدم هرگزنمی تونم قبول کنم که همسرایندم قبلاازمن بافرددیگه ای رابطه داشته.ومن میخوام اولین فردزندگیش باشم.بنظرشماازکجامیتونم همچین فردی پیداکنم فردی که هیچگونه رابطع ای نداشته واصیل وعاطفی ووفاداروکم توقع باشه.اخه دارم می بینم اکثرافرادی که قبل ازازدواج رابطه داشتندوقتی خرشون ازپل گذشت دارن به همسراشون خیانت می کنندواین مسعله برای من خیلی مهمه وهرگزنمی تونم باگذشته فردکناربیام لطفاراهنمایی بفرمایید.باتشکر

جوابش این سوال تو ایه ۲۶ سوره نور خدا داده یعنی زنان مومن لایق مردان مومن ومردان مومن لایق مردان مومن متاسفانه ما ها هر چی میکشیم از دوری از قران وروحانی کار بلد نه روحانی کم سواده دینمون جواب همه این شبهات رو داده برید از کارشناس مذهبی بپرسید خیلی جذابه

با سلام . من مدت هفت ماهه با پسری آشنا شدم و در ابتدای رابطه دوستی برای خودمان حد ومرز گذاشتیم و تا یک هفته پیش همه چی خوب پیش میرفت تا اینکه یه روز بهم گفت ما پسرای تهران رسممون اینه که بذای متعهد شدن بایستی با دختر سکس کنیم و من به شدت مخالفت کردم و لهش تا دو روز وقت دادم که منو اونجوری که با حد گفته بودم اگه قبول داره من هستم اینجوری نمیخام . من خودم تا حالا با کسی دوست نبودم چون ادم خ معتقدی بودم . انا اون میگفت چون پسر بودم فقط یه نفر رو داشتم که نیازمو تامین کنه تا تو جامعه سیر باشم و بعد ازدواج با اون خانم رابطه ندارم . الان نمیدونم کارم درسته یانه . چون واقعن عاشقشم و بهش گفتم

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام خدمت شما.
خواهر گرامی، کاملا واضح است که این مسئله یک فریب و یک دام برای شماست . قطعا خود شما هم این را میدانید ولی به دلیل عشق و علاقه نسبت به آقاپسر، آن را نادیده می گیرید. اولین اشکال بزرگ این ارتباط (و خدای ناکرده روابط نامشروع) آن است که از نظر احکام شرعی، گناهی کبیره و حرام است. دومین اشکال بزرگ آن این است که پسری در یک ارتباط مخفیانه با شما اصرار دارد رابطه جنسی برقرار کند و هیچ تعهدی هم در این زمینه وجود ندارد، و با کمال وقاحت اعلام میکند این نشانه تعهد است؟؟؟!!! تعجب از شماست که یا هنوز متوجه نشدید قصد این گونه افراد، همانطور که آشکارا میگویند، هوسرانی و هوسبازی و تفریح و لذت جنسی بردن از دیگران است بدون این که تعهدی در قبال آن داشته باشند. تعهدی که با ازدواج، به صورت شرعی و قانونی نسبت به همه جوانب آن باید بدهند.
به نظر نمیرسد این کار غلط اصلا جای سوال داشته باشد، اما باز هم تصمیم با خود شماست!
موفق باشید.

سلام.پسری هستم که بعداز مدت زیادی که دنبال یه دختر بودم با او دوست شدم و چند ماهی هست که باهمیم و واقعا قصدم ازدواجه خودم قبلا با هیچ دختری رابطه نداشتم ولی ایشون به من گفتن که به مدت یک سال با پسری در ارتباط بودن و ارتباط آنها فقط در حد چند بار بیرون رفته بوده و چیز بیشتری نبوده الانم کاملا پشیمونه از کارایی که کرده.مشکل من اعتماد کردن نیس من کاملا بهش اعتماد دارم ولی وقتی فکرشو میکنم که باهم بیرون رفتن و دست همدیگرو گرفتن و حرفای عاشقانه زدن واقعا عذاب میکشم.نمیدونم چیکار کنم خیلی دوسش دارم اونم منو دوس داره نمیتونم اصلا ازش جدا بشم ولی فکر به گذشتش واقعا عذابم میده خواهش میکنم راهنماییم کنید
با تشکر

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام.
دوست عزیز، هرچند چیزی از سن و سال خودتان و وضعیت خود و خانواده عنوان نکردید، اما به هر حال فرض ما این است که شما به دنبال دختری هستید تا با او ازدواج کنید! وگرنه ایجاد رابطه با یک دختر خانم و صرفا به زبان آوردن نام ازدواج نمیتواند توجیه مناسبی برای کار شما باشد. برای این کار لازم است حتما از طریق خانواده اقدام کنید. حتی اگر موردی را هم خودتان در نظر دارید یا پیدا کرده اید، باز هم لازم است از طریق خانواده ها پیش ببرید. در غیر اینصورت ارتباط شما دقیقا مانند همان ارتباطی خواهد بود که در حال حاضر وقتی به آن فکر میکنید احساس بدی به شما دست می دهد!
اکنون اگر واقعا به قصد ازدواج و از مجرای درست آن وارد یک ارتباط شدید، لازم است ضمن تحقیق و بررسی کامل پیش از ازدواج، در صورتی که نقطه تاریک و مبهمی وجود نداشت، به طرف خود اعتماد کنید (چنانچه خودتان هم همین را فرمودید) و برای شروع زندگی جدید گذشته را تا جای ممکن به فراموشی بسپارید. هر کسی ممکن است در گذشته خود مرتکب خطا یا اشتباهات (بزرگ یا کوچک) شده باشد، هم شما و هم دیگران! اما اکنون که به اشتباه خود پی برده اید و با صداقت و راستی برای یک پیوند مقدس پا پیش گذاشته اید، لازم است هم شما و هم طرف مقابل شما به یکدیگر اعتماد کامل کنید و بپذیرید که ضمن پشیمانی از اشتباهات گذشته به هیچ وجه حاضر به بازگشت به آن اشتباهات نیستید.
شاید لازم باشد این احساس را با تکرار و تمرین در خودتان جا بیاندازید.
توصیه اکید ما پیش از هر ازدواج، مراجعه حضوری همزمان نامزدها به یک مشاور ازدواج است. شما هم بهتر است این کار را انجام دهید.
موفق باشید.

سلام.من به پسری علاقه دارم که وی هم به من علاقه دارد. ولی خانواده من اصرار دارند که با پسرخالم ازدواج کنم . مجبور شدم مدتی هم بهش بله بگم ولی نتونستم خودمو راضی کنم. پسر خالم همه چیش تکمیله.کار خونه و... . ولی واقعا نتونستم دوسش داشته باشم. حالا هم منو مجبور کردن برم مشاور..میخواستم راهنماییم کنید تو مشاوره چجوری حرف بزنم که نفهمه من کسی رو دوست دارم. اگه بفهمن بیچاره میشم .نه میذارن به پسر مورد علاقم برسم نه میتونم به چسر خالم فکر کنم. کمکم کنید تا کاری دست خودم ندادم. بخدا بعضی وقتا اونقد خسته میشم از این اصرارای خانواده که میرسم به نقطه خودکشی :-(

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما کاربر محترم.
هرچند احتمالا زمانی که ما پاسخ شما را می دهیم مسئله و مشکل شما تا حدودی برطرف شده باشد، اما برای استفاده همه مخاطبان عرض میکنیم که بهترین کار همان است که میخواهید انجام دهید، یعنی مراجعه به مشاور. نیازی نیست شما چیزی را ازمشاور پنهان کنید (شاید پنهان کاری هم دشوار باشد )، مطمئن باشید اگر سراغ مشاور باتجربه و کاربلدی رفته باشید، به خوبی مشکل را حل خواهد کرد.
به خدا توکل کنید و به حل مشکل امید داشته باشید.

باسلام
من با دختری دوستم حدودا ۲ سالیه خیلی همدیگرو دوست داریم
ایشون قبلا با یه پسر دوست بودن در حد دیدن و نه رابطه ای
من به ایشون گفتم ک هرچیزی هست ب من بگه میپذیرم
ایشان از من یه موضوعی مخفی کرده
با دوستش و دوست پسر دوستش ب بیرون رفته قبلا ینی همرا دوستش و من پرسیدم که آیا بیرون رفتی با اینا گفتش نه
بعدا ک فهمیدم میگه بخاطر این که ناراحت بشی نگفتم و فقط باهاشون رفتم
حالا بخاطر دروغشون من از ایشون ناراحتم

تصویر شهرسوال

دوست گرامي، از اعتماد شما به اين مجموعه از شما تشکر مي کنيم. اميدواريم مشاور خوبي براي شما باشيم.
رابطه دوستانه با نامحرم شرعا جايز نيست و صدمات زيادي به دنبال دارد حتي اگر با قصد ازدواج باشد. بدبيني، گناهان مختلف، وابستگي، از بين رفتن موقعيت هاي ازدواج و ... از عواقب اين رابطه مي باشد.
توصيه مي کنيم که اين رابطه را کم کنيد و اگر واقعا قصد ازدواج داريد بصورت رسمي اقدام کنيد.
/۲۸۵۴۸۹/

با سلام و خسته نباشید پسری هستم که چند وقتیه عاشق یه دختر خانم شدم و خیلی سخت تونستم باهاش رابطه برقرارکنم بعد از یه مدتی دیدم همه چیزش بهم میخوره و واقعا واسه ی من فرد مناسبی برا ازدواج هست بعد یه مدت که گذشت بهم گفت که وقتی ۱۲سالم بوده با یه پسر دیگه رابطه داشتم (درحد یه اس ام اس دادن) که بهم گفت اونموقع بچه بودم و نمیدونستم دارم چیکار میکنم و حسابی از کارش پشیمونه،میخواستم بدونم با این کارش باز هم فرد مناسبی برای ازدواج هست؟

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام خدمت شما کاربر محترم شهر سوال.
چند نکته در خصوص سوال شما وجود دارد که به آنها اشاره میکنیم:
۱-با توجه به سرنوشت ساز بودن مسئله ازدواج برای دختر و پسر و حتی برای خانواده های درگیر در این وصلت، اهمیت این پیوند، دوچندان می شود، بنابراین حتما مسئله ازدواج را از طریق خانواده ها و با نظارت و راهنمایی و یاری بزرگترها دنبال کنید
۲-در مورد تشکیل زندگی و ازدواج، (در انتخاب مورد مناسب) بهتر است کمی با دقت بیشتری عمل کنید، تحقیقات و بررسی های پیش از ازدواج بهتر از تحمل رنج و دردسرهای پس از ازدواج (در نتیجه انتخاب غلط) خواهد بود.
۳-در مورد خود شما و دختر خانم مورد نظر شما، اطلاعات آنچنانی نداریم که بخواهیم نظر بدهیم آیا این ازدواج به صلاح است یا خیر، اما این که یک دختر خانم سالها قبل در حد پیامک یا گفتگو با کسی ارتباط داشته، حقیقتاً مسئله مهم و تأثیرگذاری در ازدواج شما نیست.
موفق باشید

سلام خسته نباشید من یه پسرم ۲۴ سالمه چار ساله با یه دختر ۲۲ رابطه دوستی دارم و خوب میشناسمش ولی در طول این چار سال ده ماه قهر بودیم و من رهاش کردم قبل از قهرمون کامل ازش مطمعن بودم و شک نداشتم دختر خوبیه ولی بعد ده ماه دوباره پیامم داد و گفت دوستت دارم و .... الان دوباره یک ساله با هم در ارتباطیم و واقعا عاشقشم و قصد ازدواج داشتیم ولی با اصرار زیاد خودم ازش پرسیدم تو دوران قهر بودنمون با کسی در ارتباط بودی و حقیقتو گفت .. گفت یک پسر دو ماه در ارتباط بوده ک اونو اغفال کرده و دو بار رابطه جنسی داشته و گفته اونو بدون رضایت و داخل ماشین کارشو کرده داشته ولی بکارتش دست نخورده و تجاوز بش شده دختره بسیار نماز خون و با ایمانیه توبه هم کرده و از توبش من مطمعنم میخاستم بدونم اخلاق خودمم اینه یکم بد اخلاقم و عصبی میشم میخاستم بودنم باهاش ادامه بدم و ازدواج کنم یا پا روی قلبم بزارم و فراموشش کنم؟؟ واقعا دوسش دارم ولی میترسم از اینکه فردا روزی هی یادم بیاد و اذیت شم

تصویر شهرسوال

با سلام
آنچه که در حال حاضر از سؤال شما برداشت مي شود، وابستگي شديدي است که به جنس مخالف پيدا کرده ايد. شرايط سخت و ناراحت کننده اي است و به نظر مي رسد که روي جسم و روح شما تأثير شديدي گذاشته باشد. در حال حاضر وابستگي افراطي و پاتولوژيک را تجربه مي کنيد و بايد پيش از هر گونه اقدامي براي مشاوره و ترک اين وابستگي داشته باشيد و پس از آن که عقل و منطق‌تان بر احساسات شما غلبه پيدا کرد، تصميم به انتخاب همسر بگيريد. ضمن اينکه حالتهايي از ترديد درباره چنين ازدواج هم شما را آزار مي‌دهد.
واقعيت اين هست که، هميشه تاريخ در حال تکرار شدن است. حالات عاطفي و اوضاع روحي که امروز دچارش هستيد اختصاصي به شما ندارد. بلکه تعداد قابل توجهي از دختران و پسراني که در سنين شما هستند چنين احساساتي را حداقل يکبار تجربه کرده‌اند؛ عاشق شده‌اند؛ دل‌باخته‌اند؛ قصد ازدواج کرده‌اند؛ با والدين‌شان کلنجار رفته‌اند؛
اگر مراحل به درستي طي نشوند با آينده‌اي مبهم مواجه خواهيد بود.اولين مرحله دست يافتن يا رسيدن به شرايط بلوغ و پختگي شخصيتي، فرهنگي، اجتماعي و توانايي تشخيص صلاح و مصلحت آينده است. همچنين براي ازدواج موفق بايد خود شما از آمادگي هايي برخوردار باشيد. از جمله بلوغ در ابعاد مختلف که توضيح داده شد و همچنين آمادگي هاي اخلاقي و شخصيتي که بايد با مشاوره گرفتن و مراجعه نزد متخصص به دنبال حل انها باشيد. زيرا با وجود اين درجه از حساسيت هاي فکري در شما و همچنين آستانه تحمل پايين و عصبانيت با هر کسي ازدواج کنيد، با چالش مواجه خواهيد شد. به خصوص با اين شخص که حتي در دوره آشنايي و دوستي هم قهر و چالش هايي با يکديگر داشته ايد.
دومين مرحله که از مهم‌ترين مراحل نيز به شمار مي‌رود «شناخت» است. شما بايد طرف مقابل خود را بشناسيد. شما نسبت به وي دچار احساس و عواطف شده‌ايد. توجه داشته باشيد که راه‌هاي شناختي انسان توسط عشق و محبت پوشيده و مسدود مي‌شوند. اگر شما به کسي علاقه داشته باشيد، شناخت خود را تحريف مي‌کنيد. يعني سعي مي‌کنيد او را به گونه‌اي بشناسيد که مطابق با علاقه و محبت‌تان باشد. بنابراين شما از اين ناحيه نيز آسيب‌پذير هستيد.
نکته بعدي اين است که شما چه مقدار پيرامون ازدواج آگاهي و اطلاعات داريد؟ اطلاعات و دانش شما پيرامون اصل ازدواج چه ميزان است؟ از فلسفه ازدواج چه ميزان اطلاعات داريد؟ از بايدها و نبايدهاي ازدواج چه ميزان آگاهيد؟ آيا نسبت به ملاک‌ها و شرايط ازدواج هم آگاهي لازم را داريد؟ تا به حال چند کتاب درباره ازدواج، فلسفه آن، شرايط، آداب ازدواج، شرايط شخصيتي، اجتماعي و ... مطالعه کرده‌ايد؟ درباره ملاک‌هاي انتخاب همسر چه ميزان اطلاعات داريد؟ انگيزه اصلي شما از ازدواج چيست؟ آيا از انگيزه‌هاي نادرست که بسياري از جوانان در شرف ازدواج با آن‌ها مواجه هستند آگاه هستيد؟ و....
خوب است با برخي مشکلات و آسيب‌هايي که در روابط عاشقانه قبل از ازدواج ايجاد مي‌شوند نيز توجه کنيد:
_ رابطه با نامحرم رابطه اي پيش رونده است و با توجه به شرايط سني و هيجانات حاکم، رعايت حريمهاي شرعي در اين رابطه تقريبا ناممکن است!
_ در بسياري از موارد ممکن است قصد فرد مقابل ازدواج نباشد و از اين بهانه تنها براي پوشش دستيابي به مقاصد خود استفاده مي کند.
- اينگونه عشقها زودگذر است و فرد بعد از مدتي و با ديدن چند عيب کوچک نسبت به فردي که قبلا او را معشوق خود مي دانست بي تفاوت مي شود و با فردي که گمان مي کند از فرد قبلي بهتر است رابطه برقرار مي کند. همان گونه که درباره رابطه شما و اين دخترخانم پيش آمده و باعث شده با تنش ها و اختلافات از هم کناره گيري کرده و رابطه با شخص ديگري تجربه شود.
_ بخش قابل توجهي از روابط پيش از ازدواج در دوره نوجواني و اوائل جواني شکل مي گيرد. از ويژگيهاي اين دوره عدم شکل گيري شخصيت ثابت است. بنابراين تغيير نگاه و نگرش کاملا طبيعي است و ممکن است فرد قبل از ازدواج با بعد از ازدواج هويتي متفاوت داشته باشد.
_ نقشهايي که يک دوست بر عهده دارد با نقشهايي که يک همسر بر عهده دارد کاملا متفاوت است. رابطه پيش از ازدواج ممکن است باعث تداخل و آشفتگي نقشها شود.
_ رابطه پيش از ازدواج محدوديتهايي دارد و بواسطه فضاي احساسي و ابستگي ايجاد شده، تعارضات و نقاط ضعف کمتر قابل مشاهده و توجه است.
_ در بسياري از موارد و در ادامه راه، نظر يکي از طرفين تغيير مي کند و تصميم به ازدواج با فرد ديگري گرفته مي شود. اين امر علاوه بر اينکه باعث آسيب شديد رواني فرد مقابل مي شود که باعث مي شود برخي ديگر از فرصتهاي قبلي ازدواج از دست برود.
_ در پاره اي از موارد نيز بعد از ازدواج شاهد آن هستيم که فرد نسبت به همسر خود دچار بدبيني مي شود. به اين علت که به اشتباه بر اين باور است که همسرش ممکن است که همچنان با نامحرم ديگري رابطه داشته باشد! همان گونه که الان اين شک و سوء ظن ها شما را رها نمي‌کند پس از ازدواج ممکن است شدت بيشتري پيدا کند. از همين رو و به خاطر مشکلاتي که گفته شد چنين ارتباطي ادامه داشتنش چه به نيت ازدواج و چه براي ادامه دوستي مي‌تواند آسيب هاي زيادي را به همراه داشته باشد.
بنابراين توصيه ما اين است:
فکر کردن به اين موضوع و دخترخانم مورد نظر تنها عطش و بيقراري شما را افزايش مي دهد، بنابراين بجاي اينکه فکر خود را درگير اين موضوع کنيد ليستي از علاقمنديهاي خود تهيه کنيد و در تامين و پيگيري انها تلاش کنيد. مشکلات و دغدغه هاي خود را با پدر و مادر، دوستان و نزديکان مورد اعتماد مطرح کنيد تا احساس راحتي بيشتري کنيد. فعاليتهاي متنوع و شادي مانند ورزش، کارهاي هنري، تفريح و ...مي تواند به آسودگي فکر و نيز افزايش نشاط و شادابي شما کمک کند.
سعي کنيد با خود شناسي بر احساس و هيجانات خود مسلط شويد و به صورت افراطي و شديد، سرمايه گذاري عاطفي انجام ندهيد.
با احترام به خود و استقلال شخصيتي و برطرف کردن نيازها و کمبودها با اعتماد به نفس کامل و با هدف گذاري ارتباطتان را تنظيم کنيد.
با ديدن نقاط مثبت و خوبي هاي خودتان و اعتماد به خود در زندگي سعي کنيد اساس بي نيازي از ديگران را در خود بنا کنيد و در ارتباطات مجذوب کل شخصيت فرد نشويد بلکه به خود بگوييد مثلا شوخ طبعي ايشان باعث ارتباط است نه ساير ويژگي هاي شخصيتي ايشان.
سعي کنيد به جاي تمرکز و سرمايه گذاري روي اين شخص، ارتباط با دوستان همجنس خود را گسترش دهيد.
بر همين اساس سفارش مي شود:
- ارتباط با ايشان را کاملا قطع کنيد.
- اگر هم قصد ازدواج داريد و ملاک ها و اهداف و شرايط خود و طرف مقابل را بررسي کرديد، پس از گذشت چند ماه (مثلا ۶ ماه) که بدون ارتباط با هم بوديد، با در جريان قرار دادن خانواده ها و وجود علاقه منطقي، اقدام به ادامه آشنايي براي تصميم گيري هاي صحيح داشته باشيد. اين را هم بدانيد که اگر قصد ازدواج با هر دختري داريد، بهتر است مراحل آشنايي که اعم از آشنايي خانواده ها، جلسات خواستگاري، مشاوره پيش از ازدواج، تحقيق و... هست را پشت سر بگذاريد.
- اگر هم به اين نتيجه رسيديد که از نظر منطقي شرايط ازدواج را شما و يا ايشون و يا دو طرف نداري، راهکارهاي ترک وابستگي را مطالعه و عملياتي کنيد، بر همين اساس مي توانيد با کلیک بر لينک زير و ورود به اين سايت، اين راهکارها را مطالعه و عملي کنيد:
http://www.soalcity.ir/node/1700
کتاب‌هاي زير را هم در جهت آشنايي با ملاکهاي انتخاب همسر و موضوعات مرتبط با انتخاب همسر مطالعه کنيد:
o مطلع مهر، تاليف دکتر بانکي‌پورفرد، انتشارات حديث راه عشق
o آموزش پيش از ازدواج، تاليف آقاي مهدي ميرمحمدصادقي، انتشارات به‌نشر

من پسری هستم ۲۸ ساله و رابطه جنسی با چند نفر داشته ام. مدتی پیش با دوستم قرار شد دو دختر ببینیم وقتی رفتیم دوستم با یکیشون آشنا شد و من هم علاقمند شدم به همان دختر ولی اون باهاش دوست شد و من تلاش نکردم . حدود یک هفته بعد متوجه شدم از طریق اینستاگرام که این دو نفر با هم ارتباط ندارند و بعد با دختر صحبت کردم و اون صادقانه گفت که باهاش سکس کرده است. الان باهاش میخوام ازدواج کنم مشکلی از بابت رابطه نامشروع اون ندارم ولی اینکه اون شخص دوستم بوده داره اذیتم میکنه لطفا کمک کنید که چگونه میتونم فراموش کنم و ایا اصلا میتونم از طرفی هم میگم این دختر باهام صادق بوده

تصویر شهرسوال

دوست گرامي، سلام؛ از اعتماد شما به اين مجموعه از شما تشکر مي کنيم.
معمولا مردها نسبت به گذشته همسرشان حساسيت ويژه اي دارند. البته اين ويژگي ممکن است در افراد مختلف متفاوت باشد. در مورد شما اينکه آن فرد دوست شماست باعث شده دائما درگير فکر باشد. اگر قرار است دائما درگير اين فکر باشيد بهتر است او را فراموش کنيد و به کسي ديگر براي ازدواج فکر کنيد. اينکه او صداقت دارد خوب است ولي صداقت تنها ويژگي لازم براي ازدواج نيست. وقتي نتوانيد در کنار او آرامش داشته باشيد صداقت او کمکي به شما نمي کند.

امکانش هست فراموش کنم راهی وجود داردد؟ و اینکه اون شخص دوست صمیمیم نبوده ولی دو ماهی بود میشناختمش.
از طرفی این مساله ازارم میده که در مدت یک هفته سریع باهاش رابطه داشته. به نظر شما این شخص ادم سالمیه؟

تصویر شهرسوال

دوست گرامي، خوشحاليم که بار ديگر در خدمت شما هستيم. اينکه در يک هفته با او ارتباط داشته است خب همسرش بوده است و بايد شرايط او را در نظر گرفت. نمي شود خب اينکه او آدم سالمي بوده است يا نه خب نمي شود گفت ناسالم بوده دليلي براي اين فکر وجود ندارد. البته مهم تر از اينکه او سالم بوده يا نه اين است که شما چه فکري در مورد او مي کنيد. سعي کنيد به اين فکر کنيد که او همسرش بوده و محرم او بوده است. حالا گذشته ها گذشته است و او الان فردي است که ويژگي هايي دارد و شما مي خواهيد او را در کنار خود داشته باشيد. او به کسي خيانت نکرده است. اگر افکار مزاحم در اينباره دست از سر شما برنمي دارد بهتر است او را فراموش کنيد زيرا اين افکار حتي روابط شما را تحت تاثير قرار مي دهد. پس اگر نمي توانيد اين افکار را کنار بگذاريد بهتر است او را فراموش کنيد.
۱. اولين کاري که بايد بکنيد در يک لحظه تصميم بگيريد که براي هميشه او را از زندگي تان خط بزنيد.
۲. به خود بگوييد که اين فرد فرشته نيست و هر کسي نقاط ضعفي هم دارد. او هم مثل ديگران است. فکر نکنيد که او بهترين فردي است که مي توانستيد پيدا کنيد.
۳. هرگاه متوجه شديد ذهنتان ناخودآگاه به ياد او مشغول شده است، به خود چنين تلقين كنيد و بگوئيد «بس است» و آهسته مشت خودتان را روى ميز يا زمين بزنيد. بدين ترتيب تغيير حالت به وجود آمده، فضاى ذهنى‏تان را تغيير خواهد داد.
۴. اگر نمي توانيد با فکرتان مقابله کنيد از تکنيک شمارش استفاده کنيد. يعني براي مقابله با يک فکر خاص از ۱۰۰۰ بصورت معکوس کم کنيد به اين صورت: ۱۰۰۰، ۹۹۹، ۹۹۸ و .... آنقدر به شمارش ادامه دهيد تا آن فکر کاملا از ذهن تان خارج شود. اگر با وجود شمارش باز فکرتان درگير آن فرد است سعي کنيد سه تا سه تا بصورت معکوش از ۱۰۰۰ کم کنيد.
۵. از فكر كردن به او جدا بپرهيزيد و هر چيزي كه او را به ياد شما مي‌اندازد، از خود دور كنيد. علاقه به وي را در دل نپرورانيد. تا حد امكان به او فكر و خيال¬بافي ¬نكنيد. هر گاه افكار مربوط به ايشان به ذهنتان خطور كرد، حواستان را پرت كنيد و به چيز ديگري فكر كنيد؛ يا به كار ديگري مشغول شويد و يا مكانتان را ترك كنيد؛ مثلا به ميان جمع خانواده برويد و با آنان مشغول گفتگو شويد تا اين افكار از ذهنتان خارج شوند.
۶. هرگاه فكر او به ذهنتان آمد، موضوع يا موضوعات مختلفى را در ذهن يا در دفترچه يادداشت خود داشته باشيد، به سراغ آن‏ها برويد و درباره‏ آن‏ها فكر كنيد.
۷. احتمالاً چند نكته يا ويژگى منفى هم در او يافته‏ايد يا مشاهده كرده‏ايد؛ هرگاه ذهنتان به سوى او معطوف شد بلافاصله به ويژگى‏هاى منفى او فكر كنيد و به خود بگوئيد او به خاطر اين اوصاف، مناسب و شايسته‏ من نيست.
۸. تا آنجا که امکان دارد کمتر در تنهايي قرار بگيريد زيرا هنگام تنهايي آن فرد بيشتر در ذهن شما مجسم مي شود و ذهن و دل شما را به خود مشغول مي کند.
۹. براي شبانه روز خود برنامه دقيق و مشخصي داشته باشيد. از بيكاري اجتناب كنيد و اوقات خود را بيهوده نگذرانيد.
۱۰. روابط عاطفي خود را با خانواده و دوستان تان بيشتر كنيد و سعي كنيد تمام محبتتان را نثار آنها كنيد.

به نظر من باید در زمان حال زندگی کرد اگر با کسی خواستی ازدواج کنی قبلش باید کاملا در بارش تحقیق کنی بعد اینکه بش اعتماد کردی باید تو زندگی دیگه چشماتو رو گذشتش ببندی و فقط به زمان حال و آینده فکر کنی و تا میتونی از نعمتهای الهی لذت ببری گرفتن همسر باید مایه آرامش انسان بشه نه با افکار گذشته بشه مایه عذاب کسانی که زیاد به گذشته کسی فکر میکنن بنظر من نباید با هم ازدواج کنن

نظرات