از اینکه دختر هستم متنفرم، چگونه خودم را قانع کنم؟

از اینکه دختر هستم متنفرم و با خود می گویم چرا من باید دختر باشم که این همه عذاب بکشم و محدودیت داشته باشم همیشه از اینکه دختر هستم احساس بدی دارم و نا امید هستم دیگران می گویند تو مشکل شخصیتی و هویتی داری ولی من ذاتا از اینکه دختر هستم راضی هستم ولی مشکلاتی مانند منتظر خواستگار بودن و... که جامعه برای دختران ایجاد می کند باعث دید منفی من شده چگونه خودم را قانع کنم؟

 

احساسی كه نسبت به دختر بودنتان دارید، غیرعادی است و ریشه در نحوه نگرش به خودتان دارد.
افرادی كه خود ارزشمندی پایینی دارند و خیلی از مسایل و مشكلات زندگی را به پای جنسیت خودشان می گذارند و به جای حل منطقی مشكلشان سعی در پاك كردن صورت مسئله دارند، از خود و اینكه زن یا مرد هستند، احساس تنفر دارند. احساس تنفر باعث اختلالاتی مانند اختلال هویت جنسی ، اضطراب و افسردگی می شود. بنابراین راهكارهای زیر پیشنهاد میشود :
۱ - دختر بودن و یا پسر بودن موضوعی است كه در اختیار ما نبوده ، همچنین صرف دختر بودن یا پسر بودن امتیاز مثبت یا منفی ندارد . آنچه در دین اسلام آمده ، اخلاق و رفتار نیكو است كه باعث ارزش انسان می شود . ملاك قیمت گذاری دربعضی حیوانات نر یا ماده بودن است ، ولی در مورد انسان آنچه باعث ارزش می شود ، قدرت تفكر و رفتارهای منطقی است.

۲ - اگر نگاهی به دانشمندان و عالمان داشته باشید، متوجه می شوید خیلی از آن ها زن هستند و یا این كه زمینه پیشرفت مردان را برای موفقیت فراهم كرده اند.

۳ - سعی كنید لیستی از نقاط مثبت و خوبی های شخصیتی و امتیازات دختر بودن خود را تهیه كرده و هر روز مرور كنید. نقاط مثبت و امتیازات را بی ارزش و یا نادیده نگیرید.

۴ - به هیچ وجه خود را به دلیل موضوعی كه دست خودتان نیست، سرزنش نكنید . به خودتان احترام گذاشته و با خودگویی مثبت داشته باشید و با جایگزین کردن افكار امیدوار كننده با احساس یأس و نا امیدی خود مبارزه كنید.

۵- جسم و روان ما امانت است كه از طرف خداوند به ما داده شده است . بنابراین همانطور که حق ایجاد خسارت در جسم از طریق خود آزارگری را نداریم، حق ایجاد خسارت به روان خود از طریق تزریق افكار منفی و مأیوسانه وخود سرزنشی و ...را هم نداریم. بنابراین خودتان را تحویل بگیرید و به خودتان احترام بگذارید. همچنین در صورت جبران، گناهان احتمالی گذشته نیز پاك می شوند .
۶- تعاملات اجتماعی و مسئولیت های اجتماعی خود را افزایش دهید و سعی كنید از طریق انجام فعالیت ها لذت بخش مانند ورزش و تحركات بدنی ، استفاده از لباس های رنگ روشن و بوی خوش در خانه ، دیدن برنامه های طنز و صحبت با افراد خوش مشرب و شوخ طبع با افسردگی خودتان مبارزه كنید.

-۷امکان اندک وجود دارد مشکل شما ناشی از یک نوع اختلال هویت جنسی باشد. در این صورت توصیه می‌شود با ارتباط با سایت انجمن حمایت از بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی ایران www.gid.org.ir از شرایط پذیرش آن انجمن اطلاع حاصل نمایید . می توانید سؤال خود را با ذکر همه جزییات ضروری از این انجمن جویا شوید(تلفنی - مکاتبه ای- اینترنتی).

دیدگاه‌ها

خواهر گلم، شما چون پسر نیستی، سختیهای پسر بودن رو نمی دونی!!

شما فکر می کنی پسر بودن محدودیت نداره؟ تا حالا فکر کردی سربازی رفتن چه حسی داره؟ بخوای دو سال از عمرت فدای خدمت مفت و مجانی برای یه عده بکنی که باید جلوشون پا جفت کنی و حرف بی حساب ازشون بشنوی؟ تا حالا شما دقت کردی همیشه جات توی خونه ی پدر هست، ولی یه پسر حق نداره خونه نشین باشه، چه وقتی توی خونه پدره و چه وقتی ازدواج می کنه؟ استرس بیکاری برای پسر کجا و استرس بیکاری برای دختر کجا! استرس تهیه خوراک و پوشاک و مسکن که همیشه با یک مرد همراهه، هیچوقت به معنای واقعی متوجه زن نیست، زیرا اگر اینها نباشه، مرد شرمنده میشه و نه زن.

اما در مورد منتظر خواستگار بودن، شما خب جای پسرا نبودی که بری خواستگاری و بدونی وضع اونها بهتر نیست! اول اینکه یه پسر باید غرورشو بشکونه و بره خواستگاری، دوم اینکه خیلی مواقع خونواده دختر فرهنگ بالایی نداره و برخوردهای مغرورانه و ناشایستی می کنه که باعث تحقیر اون پسر بدبخت میشه و سوم اینکه اگر کسی شما رو نخواد فقط دیگه میره پشت سرشو نگاه نمی کنه، ولی یه پسر وقتی پیگیری از خونواده ای که ردش کردن می کنه، یه جوابایی می شنوه واقعا توهینه چون معلومه خر فرضش کردن و با بهانه های واهی دارن میگن نه، فقط میخوان بی بهانه نباشه.

خیلی سختیهای دیگه هم برای پسرا هست، ولی غرور مرد اجازه نمی ده آه و ناله کنه و زنها چون خودشون زیاد ناله و اه دارن، فکر می کنن به خودشون بد می گذره و دنیا برای پسرا گلستانه.

پس شما که پسر بودن رو از نزدیک درک نکردی، اینطوری فکر نکن و به چیزی که هستی قانع باش.

توو خونواده و فامیل ما که دنیا واسه پسرا واقعا گلستانه شمام حقیقت دختر بودن رو از نزدیک درک نکردی که انقدر راحت در موردش صحبت می کنی دوست عزیز!
شما فقط خودتو نبین!خیلی پسرا هستن که واقعا هیچ کم و کاستی توو زندگیشون ندارن اما خواستگاریم نمیکنن چرا؟چون حوصله ی کار کردن ندارن!
چون فقط دوست دارن با ماشیناشون بیان توو خیابون و پز بدن!

سلام. خانم "ی بنده خدا" الان خواهرهای من هم نظر شما رو دارن! من نگفتم که توی خونواده ای زندگی می کنم که همه قبول دارن که وضع دخترها بهتره! به طور اساسی خانمها دوست دارن حس کنن در حقشون جفا شده و این همه جای دنیا هست! زنهای خارجی هم بهتر از زنهای ایرانی نیستن!

بعد هم من مسئله رو در بُعد خانوادگی بررسی نکردم که شما این حرفها رو می زنید. مسئله رو در کل جامعه بررسی کردم: گفتم یه دختر معمولا در خانه پدر می تونه بشینه، ولی یه پسر هیچوقت نمیتونه خونه نشین باشه. اینجا خانمها فقط اینو می بینن که بیرون رفتن آقایون راحتتر از اونهاست! دیگه توجه ندارن که در عوض از مردها انتظار میره که زیاد هم توی خونه نمونن. دقت هم نمی کنن که مرد بیشتر برای کار و تلاش باید بیرون باشه و نه برای تفریح و پز دادن.

یا بحث استرس نان آوری رو عرض کردم. شما ببینید که یک زن اگر بیکار بشه، خب نمیشه شماتتش کرد، فقط خودشه و مشکلات اقتصادی خودش و احیاناً گرسنگی خانواده ای که توش زندگی میکنه، ولی یک مرد اگر بیکار بشه دیگه بیچاره است! کمترین مشکل گرسنگی و خالی بودن دستشه، اطرافیانش دیوونه ش خواهند کرد! وای به روزی که متأهل هم باشه که زن و مادرزنش ذمار از ورزگارش در میارن!! اگر غیر از اینه، بفرمایید غیر از اینه!

بحث دیگه سربازی و حرام شدن دو سال از جوونی و عمر بود، که فقط مسئله اش اتلاف جوانی نیست. خیلی از این پادگانها در مناطق بسیار بد آب و هوا و با غذای بسیار بد هستن، طوری که بعضاً هر چند وقت یک بار تلفات میدن. در کنارش هم انسانهایی که نه اخلاق درستی دارن بالای سرتون باشن که بعضاً به راحتی توهین می کنن و زورگویی می کنن و مقابله هم نمیشه کرد چون نتیجه اش میشه اضافه خدمت و تحمل بیشتر اون فضا!! این به نظر شما گلستانه؟

من نگفتم خانمها سختی نمی کشن، گفتم که فکر نکنید پسرها هم خیلی بهشون خوش می گذره. خیلی استرسها هم هست که پسرها دارن و دخترها ندارن، ولی خانمها بیشتر از پسرها عادت به آه و ناله کردن دارن و همین باعث میشه که خیال کنن وضعشون بهتره. خواستم روشن بشه که اینطوری نیست. ببینید کتک زدن همسر بیشتر به پرخاشگری فرد بستگی داره تا به جنسیتش، ولی زنها بیشتر از مردها شکایت از این موارد می کنن، و مردها خجالت میشکن بگن زنشون کتکشون زده، برای همین موارد زن آزاری بیشتر مطرح میشه تا شوهر آزاری، ولی ما نباید فکر کنیم فقط زنها از شوهرشون کتک میخورن. هدف من این بود که نگاه منصفانه تر باشه و تحت تأثیر روحیات زنانه قضاوت نکنیم.

اما پسرهایی که با وجود نبودن کم و کاست توی زندگی، نمی رن دنبال زن گرفتن، خب مشکلشون حوصله برای کار کردن نیست، بلکه مسئله شون اینجاست که یه سری دختر خانم هم هستن که اهل روابط نامشروع هستن و همینها برای پاسخ دادن به نیازهای عاطفی و ...ی اونها کافی هستن! دلیلی نمی بینن برن ازدواج کنن. ولی بحث پرسشگر، سیستم سنتی بود و اینکه یک پسر بیاد خواستگاریشون و بره پشت سرشو نگاه نکنه! من خدمت ایشون گفتم این برای پسر دشوارتره چون هم باید غرورشو بشکنه و بره خواستگاری، و هم ممکنه برخوردهای زشتی دریافت کنه و هم اینکه به اگر قبولش نکنن یک سری بهانه میارن که توی هیچ عطاری ای پیدا نمیشه. مثلا موردی بوده پسرو قبول نکردن، بعد برای اینکه یه چیزی بگن گفتن که ایشون خیلی وابسته به پدرشه! حالا این بهانه رو از کجا آوردن، از اینجا که فقط توی جواب یکی از سؤالا پدر اون پسر به سؤال اونها جواب داده. در واقع روشون نمیشه بگن فلان عیب رو پسرتون داره، میان چنین چیزی میگن!

می دونی چیه این چیزایی که شما ازش حرف زدی هیچ وقت تو زندگی نه برام مهم بوده و نه ارزش داشته من فقط به عنوان یه نوجوون دلم می خواد مثل پسرا آزاد باشم خودم برم خودم بیام چپ چپ نگاهم نکن یکی از دلایلی کههمیشه حجهبم رو رعایت کردم با وجود اینکه حی بعضیوقتی نمازمو نخوندم همین بوده من خوشگل نیستم و حرف و نگاه مردم پشیزی برام ارزش نداره ولی وقتی به من یه جور دیگه نگاه می کنن از این متنفرم.

منم هفت خان پسندیده شدن توسط پسر و مادرش و خواهرش و بعد هم تحقیقات که کسی دشمنی نکنه و ..................... دوست ندارم.
اگه پسر بودم مثل بچه ی آدم دختر مورد علاقمو پیدا میکردم. حرفمو باهاش میزدم و میرفتم خواستگاری.
دیگه اینقدر بدبختی نداشت

الماس خانم، خب الان که خانم هستید، این هفت خان پسندیدن پسر رو بردارید. مورد داشتیم بعد از تمام صحبتها، یک سری غذا دعوت کردن، بعد پسر به خاطر نوع قاشق و چنگال به دست گرفتنش، توسط خودِ دخترخانم شده!(راوی این ماجرا هم یک خانم بود و دوست دختر خانمی که رد کرده بود، محسوب میشد!)

باور کنید پسرها هم از این هفت خانها بدشون میاد! خب بیاید هر دو طرف ساده بگیریم!

كاش به همين راحتي بود
اينروزا جشم تو هم چشمي نميزاره كارا به راحتي پيش بره و همه مادي كرا شدن به حرف نميشه خوانواده ي دخترو راضي كرد
انتظارات هم از پسراي بدبخت بالا رفته همه اينروزا ياد كرفتن ماشين و خونه ميخوان مهر سنگين ميخوان زنه زندكي هم نيستن بنده ي دنيا و ماشين و خونه هستن پسره بدبخت جكار كنه هيجي بره سماق بمكه

اقايي که ازمشکلات پسراصحبت ميکني،ايناروخيلي زوره که شمامشکل ميدوني،دخترنبودي که بفهمي وقتي مريض باشي يايه نقص کوچيک جسماني داشته باشي مثلايه انگشتت قط شده باشه يامثلا،پادردبکيري ياکمردرد،دغشته باشي چون دختري روت هزارتاعيب قزارن هزارنفرم بيان خواستگاريت ايناروميگي ميرن وچارتاديگه عيبم روت ميزارن وميرن همه جاپخش ميکنن امااگريه همچين مشکلايي اگرپسراداشته باشن چون غقط پسرن نه کسي عيب ميدونه نه ابروشونم ميره اگرم يه دختربهش ج رد بده چارتاي ديکه بله ميگن،ديدم که ميگم،يااگه يه پسرخودش هزارتاخلاف وگناه بکنه اخرش پيغمبره وخودش وخانوادش دنبال زن خوب براش ميگردن کسيم کاراشو براش توبوق وکرنانميکنه چون همه عادت کردن پسرابايداينجوري باشن امااگريه دخترپاشوکج بزاره هفت کشورخبردارميشن وحتي اگرازصميم قلبم پشيمون بشه واقعانادونيشوقبول داشته باشه تااخربايدپاشو،بخوره،بعدم کجاميتونه توخونه پدربشينه همين که چندسال ازوقت ازدواجش گذشت خواهروبرادروپدرومادرشروع به سرکوفتش ميکنن وهرکسي بخودش اجازه ميده تيکه بندازه چراشوهرنميکني

سرکار خانم "یه دختر"

همونطور که گفتم، جنس زن، بالا بری پایین بیای، باید خودشو مظلومتر ببینه، و به همین خاطر من سعی نمی کنم به شما بگ شما مشکلات کمتری دارید.

فقط اینو به شما می گم که نگاهتون خیلی منفیه، و همونطور که مردهای دچار نقص زن گیرشون میاد، زنهای دچار نقص هم شوهر می کنن. اما اونی که روی عیب دختر خیلی فشار میاره، اکثراً خواهر و مادر داماد هستن و نه خود داماد، که میتونه از کنار عیبهای جزئی بگذره. ضمن اینکه پسرهای دچار نقص عضو هم مشکل برای ازدواج زیاد دارن، ولی شما حواستون نیست که مرد با چشم عاشق میشه و زن با گوش، پس عیبهای ظاهری بیشتر از اینکه به چشم زن بیاد، به چشم مرد میاد، و زنها راحتتر تن به ازدواج با مردهای دچار نقص میدن.

بعلاوه دخترهای سالم هم با پسرهای به قول شما اهل خلاف و گناه ازدواج نمی کنن. ایراد از برخی همجنسهای خودتونه که حاضر میشن با وجود اینکه می دونن این پسری که اینقدر قشنگ باهاشون حرف میزنه، اهل روابط نامشروعه، باز هم باهاش ازدواج می کنن.

اما عفت زن مهمتر از عفت مرده، همونطور که اهل کار و تلاش بودن در مرد مهمتر از اهل کار و تلاش بودن در زنه. برخی صفتهای در جنسیتهای مختلف اهمیتیشون متفاوته.

در مورد سرکوفت به دختر، خیلی این مسئله فرق داره با سرکوفت به پسر، و خانواده همیشه به این فکر میکنن که مبادا طوری رفتار کنن که دخترشون از خونه گریزون بشه.

در کل باشه، شما مظلومترید، اصلاً ۹۹% ظلمهای جهان به زنها شده، ولی شما نگاهتو مثبتتر کنی، به نفع خودته.

خواهرم مردي كه خودشو پادشاه بدونه زن مثل تاجه سره واسش
مرد بودن هم خيلي سختيا داره اوجه فشاره زن بودن زايمانه ولي من سالها پدرمو ميديدم كه زيره باره مسوليت ما كمرش خم شد مادرم فقط كنارش بود اما دقيقا نميدوسنت تو دلش جي ميكذره اكه مرد باشي حتما بهت ميگن خيلي زود بايد خودتو بالا بكشي والا جات تو خيابونه ولي دختر و نميندازن بيرون بره دنبال روزيش
شما ازدواج ميكني ايشالا شوهر بايد هم مرقبت باشه هم تامينت كنه هم راضيت كنه هم بهش علاقه بده ولي كدوم مردي ميتونه زن و راضي كنه اونم زني كه از زن بودنش ناراضيه
بس به افتخاره مردي كه باعث ميشه زنش به زن بودنش افتخار كنه
شماهم نا اميد نباش هستن همچين مردايي ايشالا
زنايي رو ميشناسم كه حاظر نيستن مرد باشن جون ظرافتشونو دوست دارن
مرد و زن مكمله همن شما هم ايشالا كامل ميشي همونطور كه مردا وقتي مجردن هيجي ندارن متاهل ميشن ادم ميشن
نشنيدي ميكن زن بگيري صاحب همه جيز ميشي اين از بركت وجوده زنه نه مرد پس به خودت افتخار كن
ناشكر نباش خدا قهرش ميگيره

تازه ما پسريم نه ماشيني زيره پامون كذاشتن نه الافيم پدرم ساختمون سازه ولي من يه پسره سادم كه هيجيم ندارم بازم خوشحالم با اينكه به خاطره بي بولي نتونستم ازدواج كنم و به عشقم برسم و ناراحت نيستم جون از خاصيت پسر بودنه كه نتوني به خاطره مشكلات مالي و فرهنگي به ارزوهات برسي و جلوي جشت خاكستر بشن ولي اوني برد ميكنه كه مشكلات زندكي و كم محبتياش از پا دردت نياره و بازم از ته دل لكي خدايا شكرت كه هميشه حاله منو ميگيري جون خدايي روت نميشه بي دليل بهم توجه كني بايد حتما حال بگيري كه من بيام و باهات درد و دل كنم
در ضمن جناب ادمين هر ساعت واسه من هزاران دقيقه است

در جواب آقای سینا بگم آقا ناشکری نکن

آقایی که میگی پسر بودن هم مشکلات داره خدایی زنها هم دست بزن دارن و مرداشون ازشون کتک میخورن؟ کجای دنیا مرد از زن کتک میخوره. شاید پیش بیاد گاهی اوقات، مثلا من موقعی که ناراحت باشم یا عصبی، داداشمو میزنم اونم بین شوخی و جدیه، یه مشت روی شونه اش مثلا. اسم اینو نمیشه كتک گذاشت. مثال داداشمو زدم چون خودم مجردم و میدونم که این اتفاق ممکنه بین زن و شوهر هم بیفته. خدایی اش این اسمش کتک نیست اصلا مسلما جنس ضعیفتر کتک میخوره نه جنس قوی. زن اگه قدرت داشت، میتونست جلوی شوهرشو بگیره کتکش نزنه، که نمیتونه. چه برسه به اینکه خودش بخواد کتک بزنه. در ضمن شمایی که میگی اوج فشار زن زایمانه، یه طوری صحبت میکنی انگار چیز کمی هستش. این رنج رو حتي یه مرد با تموم قدرتش هم شاید نتونه تحمل کنه، خیلی زنها از شدت درد موقع زایمان فوت کردند. البته من که تجربه نکردم ولی کاملا میتونم حس كنم این درد و عذاب یعنی چی!

سرکار خانم "من". پرخاشگری و دگرآزاری ربطی به جنسیت نداره و هم مردهایی داریم که همسرشون رو کتک می زنن و هم زنهایی که همسرشون رو کتک می زنند؛ ولی معمولاً مردها شرم دارند از اینکه شکایت کنند که از زنشان کتک خورده اند و ادعا کنند که توسط یک زن مضروب شده اند، بعلاوه اینکه درگیری فیزیک زن با شوهر، معمولاً همراه با ابراز مظلومیت و گریه و زاری خود زن هم همراه میشه! لذا اینگونه موارد اگر زیاد مطرح نمیشن به دلیل این هستند که زن خیلی خیلی بیشتر از مرد اهل شکایت هست. اما اگر فکر می کنید که زنها روی شوهرشون دست بلند نمی کنند، خب می تونید با مشاورین خانواده در میون بذارید و ببینید وضع چطوری هست.

اما شما اسم زدن خودتون رو کتک نمی ذارید، ولی بد نیست بدونید خیلی از موارد شکایت زنان، ناشی از یک ضربه بسیار آرام وسط یک درگیری لفظی است که منجر به خشم شدید زن می شود!

بعلاوه زدنهای منجر به ضرب و جرح در زنان هم هست، و به خصوص زنهای پرخاشگری که به کلاسهای رزمی می روند، ممکن است به صورت پیاپی شوهر خود را مضروب و مجروح کنند؛ ولی باز هم مردها خیلی کم در این موارد شکایت می کنند. موردی از این موارد چند سال پیش در روزنامه ها، نشر یافت که مردی برای طلاق به دادگاه رفته بود، حالا شما ببین چقدر از زنش کتک خورده بود که دیگه دهان به شکایت گشوده بود در حالی که چنین شکایتی برای مرد شرم آوره، و در دادگاه گفته بود که این زن گفت من میخوام به کلاس کاراته برم، من هم گفتم برو، یه بار زده دستمو شکسته، یه بار پامو شکسته، یه بار زده سرمو شکسته، دیگه نمیخوام باهاش زندگی کنم.

من از فشار زایمان زن حرفی نزده ام، ولی خب استرسهای زیادی هم هست که یه مرد داره و زنها ندارن؛ ولی بد نیست بدونید که برخی دردها در بدن هستن که همپایه با درد زایمان و حتی بیشتر از اون هستن و برای مثال سنگ مثانه که درد اون در مردها شدیدتره، دردش دست کمی از درد زایمان نداره و خب خیلی مردها هم در بیماریهای پردردی که در زنها کمتر پیدا میشه، از دنیا رفته اند.

در کل من فکر می کنم اگر شما اینقدر سعی نکنید خودتون رو مظلومتر ببینید، احساس خیلی بهتری خواهید داشت، ولی نمی دونم چرا زن به طور غریزی حس میکنه که باید مظلومتر تلقی بشه.

از هر سه نفر قربانی خشونت خانگی یه نفر مرده از هر چهار نفر زن سه نفرشون شکایت میکنن ولی از هر ده مرد فقط یکیشون شکایت میکنن واسه همینم امار خیلی درستی راجب خشونت به مردا ثبت نشده
من نمیگم دختر بودن هیچ سختی نداره ولی پسر بودنم خیلی سختیا داره
نتیجه ی آزادی های بیش از حدی که به پسرا میدن و همین الان میشه دید بلاهایی که دوستای نابابشون سرشون میارن اعتیاد و هزار تا بدبختی دیگه کاش پسرهارو هم کمی محدودتر کنن به نفع خودشونه

نظرات