آیا عزاداری کردن آن گونه که شیعیان در محرم انجام می دهند، شیوه ای اسلامی است؟

تاثیر عمیق و گسترده عزاداری سالار شهیدان در جامعه و احیای ارزش های دینی به سبب آن، سبب هجوم گسترده شیاطین به این مساله شده است. و ابلیس و یارانش برای خاموش کردن این چراغ هدایت، شبهات مختلفی را بر زبان گناهکاران جاری می کنند که قلب این گناهکاران باند فرود شیاطین است:

«هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلى‏ مَنْ تَنَزَّلُ الشَّياطينُ  * تَنَزَّلُ عَلى‏ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثيمٍ[شعراء/۲۲۱-۲۲۲] آيا به شما خبر دهم كه شياطين بر چه كسى نازل مى ‏شوند؟ آنها بر هر دروغگوى گنهكار نازل مى‏ گردند.»

از جمله آنکه عده ای، این گونه عزاداری ها را خلاف اسلام می دانند! در حالی که مطابق قرآن، پیامبر الهی یعقوب (ع) آن قدر عزاداری کرد که چشمانش نابینا شد، با اینکه تنها فرزند خود را گم کرده بود! و آنچه او دید، با آنچه در کربلا رخ داد، هرگز قابل قیاس نیست.

«قالَ يا أَسَفى‏ عَلى‏ يُوسُفَ وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظيمٌ[یوسف/۸۴] و گفت: «وا اسفا بر يوسف!» و چشمان او از اندوه سفيد شد، اما خشم خود را فرو مى ‏برد (و هرگز كفران نمى‏‌كرد)!»

و با چنین مشربی  چگونه کسی می تواند به دستور قرآن مبنی بر لزوم محبت اهل بیت (ع) عمل کند و در مقابل فاجعه عظیمی که در کربلا رخ داده است، بی تفاوت باشد و دل او به درد نیاید و چشمانش اشک آلود نشود؟

«قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى[شوری/۴۱] بگو: «من هيچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى‌‏كنم جز دوست‏داشتن نزديكانم (اهل بيتم‏)»

و اصلا چگونه کسی می تواند انسانیت خود را حفظ کند، و دل او از این همه فاجعه متاثر نشود؟ که اگر قساوت قلب را فرا نگرفته باشد، با یادآوری چنین مصیبتی دل هر انسانی به درد می آید. و این همان جوابی است که رسول مکرم اسلام (ص) در جواب معترضین به گریه بر فرزندشان ابراهیم دادند که : من لایرحم لایُرحم[۱] كسى كه رحم نداشته باشد، بر او رحم نشود.

حقیقت آن است که مذموم بودن عزاداری، شیوه ای عمری و برای پیروان عمر است. و الا رسول خدا (ص) و اسلام مشرب دیگری دارند. که در روایات متعدد، عمر در محضر رسول اکرم (ص) نیز مانع عزاداری دیگران می شده است:

فردى از خاندان رسول خدا (ص) از دنیا رفت، زنان مدینه اجتماع کرده و بر وى گریه مى ‏کردند. عمر آنان را از گریه باز مى ‏داشت و آنان را دور مى ‏کرد. پیامبر (ص) فرمود: اى عمر! بگذار تا گریه کنند چشم اشک مى‏ ریزد و دل مى‏ سوزد - چرا که - مصیبت دیده است و این مصیبت تازه است.[۲]

و آنچه از رسول اکرم (ص) در تاریخ ثبت شده است، عزاداری در سوگ عزیزانش بوده است:

از جمله عزاداری برای شهدای احد، خصوصا حضرت حمزه (تاریخ طبرى، طبرى، ج‏۲، ص‏۲۷)

عزاداری در شهادت جعفر بن ابیطالب (طبقات، ابن سعد، ج‏۸،ص‏۲۸۲)

مرثیه خوانی برای سعد بن خوله (ارشاد السارى شرح صحیح بخارى، ج‏۲، ص‏۴۰۶)

گریستن بر مزار دختران خویش (صحیح بخارى، ج ۱، کتاب الجنائز،، باب ۸۱۷، ح ۱۲۰۱)

گریستن در هنگام زیارت مزار مادر محترمشان (مسند، احمد، ج‏۲، ص ۴۴۱)

عزداری در مرگ عثمان بن مظعون (جامع الاصول، محمد بن اثیر جزرى، ج‏۱۱، ص ۹۵) و ... .

اینها همه غیر از عزاداری های نبی مکرم اسلام (ص) بر امام حسین (ع) سالها پیش از شهادت ایشان است!

از ام الفضل دختر حارث روایت كنند كه او بر پیامبر خدا وارد شد و گفت : اى رسول خدا! من در شب گذشته خواب ناخوشایندى دیدم ! فرمود: چه دیده اى ؟ گفت : خیلى سخت است ، فرمود: چیست ؟ گفت : دیدم گویا قطعه اى از جسد شما جدا شد و در دامنم قرار گرفت ! رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: چیز خوبى دیده اى ،فاطمه انشاءالله پسرى به دنیا مى آورد و در دامان تو جاى مى گیرد پس گوید: پس از آن ، فاطمه - همان گونه كه پیامبر فرموده بود - حسین را به دنیا آورد، و او در دامن من جاى گرفت . روزى خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله رسیدم و حسین را در دامان آن حضرت نهادم ، اندكى بعد توجهش از من منصرف شد، بناگاه دیدم دیدگان پیامبر صلى الله علیه و آله سیل آسا اشك مى بارد! گوید: گفتم : اى نبى خدا! پدر و مادرم به فدایت ، شما را چه مى شود؟! فرمود: جبرئیل - علیه الصلاه و السلام - به دیدارم آمد و به من خبر داد كه ، امتم بزودى این پسرم را مى كشند. گفتم : این را؟! فرمود: آرى ، او قدرى از تربت سرخش را نیز براى من آورد.[۳]

با این همه گریستن در ماتم امام حسین (ع) در شان متقین است و جز آنها، کسی در صدد تعظیم شعائر الهی نیست:

«مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ[حج/۳۲] هر كس شعائر الهى را بزرگ دارد، اين كار نشانه تقواى دلهاست»

پی نوشت:
[۱]. سنن ترمذى، ج ۴، ص ۲۲۶.
[۲]. سنن نسائى، ج‏۴، ص ۱۹.
[۳]. مستدرك صحیحین ، جلد ۳ ص ۱۷۶.

نظرات