تنبلی، وابستگی زیاد به خانواده و... را چگونه درمان کنم؟

پسری ۲۰ ساله هستم. بنده چند مشکل دارم: ۱. احساس می کنم به خانواده وابسته هستم. تا زمانی که برایم کاری را نگویند، انجام نمی‌دهم. احساس می کنم برای کسی اهمیت ندارم و بنوعی دنبال توجه دیگران هستم. ۲. روابط عمومی نسبتا خوبی دارم اما از اظهار نظر می‌ترسم. ۳. در مواقع قبول مسئولیت خیلی پیشتازم اما وقتی زمان عمل کردن می رسد، می خواهم از زیرمسئولیتی که قبول کردم فرار کنم. ۴. خیلی تنبلی می کنم. کاری که می خواهم انجام دهم با وجود اینکه علمش را دارم، برای فراهم کردن شرایط هیچ قدمی بر نمی دارم صبر می کنم تا اینکه کسی برایم بگوید. ۵. کارهای زنانه را خوب بلدم و با وجود اینکه تقریبا استعداد همه چیز را دارم، از انجام کارهای مردانه ترس دارم. از انجام کارهای فنی ترس دارم اما خیلی به انجامشان علاقه دارم.

بسمه‌تعالی
با عرض سلام و تحیت محضر شما برادر گرامی
در راستای مطالب حضرتعالی، نكات زیر را تقدیم می‌كنم:
۱) میان احساس تا واقعیت فرسنگها فاصله است. برای شكستن چنین احساسی همه شواهد و دلائلی كه دیگران شما را دوست دارند را بنویسید و مرور كنید، خواهید دید این احساس شما تنها یك احساس است! و نه یك واقعیت.
از مجموع فرمایشات شما و همچنین نام مستعار شما(گنهكار) بر می‌آید كه شما فردی كمال‌زده، ایده‌ال‌گرا و جزیی نگر هستید. كمال زدگی آفت هر پیشرفتی است، پس از آن اجتناب كنید.
اینكه شما خود را فردی گنهكار بدانید یا گنهكار معرفی كنید، تنها در فرض دیالوگ، مناجات و به طور كلی در ارتباط با خدای بزرگ و توبه معنا پیدا می‌كند و نه در تعاملات بین فردی! طبعا شما دیگر قضاوتهای منفی اینچنینی دیگری هم نسبت خود در سطح تعاملات بین فردی دارید، آنها را حذف و اصلاح كنید.
از تفكر دوقطبی و سیاه سیاه و یا سفید سفید دیدن مسائل اجتناب كنید و سعی كنید بیش از اندازه از خود و دیگران توقع و انتظار نداشته باشید. واقعیات را مبنی بر نقص خود و دیگر افراد و همچنین نقص كارها، مرور كنید و خود را به پذیرش واقعیت و دوری از ایده‌ال و سخت گیری نزدیك كنید.
برای خروج از كمال‌زدگی روشهایی از جمله ناقص دادن تعمدی كارها وجود دارد. از بكار بردن چنین روشی غفلت نكنید. مثلا سعی كنید یك كتاب را به هنگام مطالعه به صورت ناقص مطالعه كنید به این نحو كه از هر صفحه یك پاراگراف را تعمدا جا بگذارید و برای خواندن آن برنگردید. یا از قرار دادن دقیق هر چیزی سر جای خودش خودداری كنید و... در مجموع از جزیی نگری و دقت فاصله بگیرید و دنبال انجام كارها به صورت كامل و صد در صد نباشید.

۲) ریشه این موضوع هم در كمال زدگی است. دنبال صحبت و اظهار نظر بدون نقص نباشید و از مخالفت احتمالی دیگران فاجعه نسازید.
با خود بگویید بر فرض كه آنطور كه باید صحبت كنم، اظهار نظر نكنم؛ خب چه اتفاقی می‌افتد؟ چه چیزی از من كم می‌‌شود؟
ضمن اینكه لازم است، انچه را كه به ذهنتان رسید بدون ارزیابی، بازگو كنید و از تبعات آن بیم نداشته باشید.
سعی كنید در جمعهای كوچكتر صحبت كردن و تمرین را آغاز كنید.
با بدست آوردن توانایی ها و مهارت های جدید كلامی و غیر كلامی ( شعر، ضرب المثل، ایات و روایات ...ورزش، و...) و البته با لحاظ و مرور توانایی‌های بالفعل خود، سطح اعتماد خود را افزایش دهید.

۳) در قبول مسولیت هیجانی تصمیم گیری نكنید بلكه با لحاظ واقعیتها تصمیم گیری كنید. و به منظور افزایش انگیزه به هدف و چرایی آن پذیرش آن مسولیت پاسخ دهید. البته این موضوع نباید بهانه‌ای برای شانه خالی كردن شما از پذیرش مسولیتها شود.

۴) علت این كار نیز كمال‌زدگی است. از اینكه حتما باید كاری را كامل انجام دهید (سفید سفید دیدن موضوعات) و یا اینكه آن را فاقد ارزش بدانید( سیاه سیاه دیدن امور) اجتناب كنید.
سعی كنید كارها را گام به گام و همچنین جزء به جزء انجام دهید. با كوچك كردن كارها رغبت شما برای آنجام آن بیشتر می‌شود.
سعی كنید موقعیتهای مناسبی را برای انجام كارها انتخاب كنید.
سعی كنید برای انجام یك كار محدود، مدت زمان مشخص و البته محدودی مثلا ۲۰ دقیقه را اختصاص دهید و در این مدت تنها به انجام آن كار بپردازید، و از دیگر فعالیتها اجتناب كنید و سعی كنید آن كار را در مدت مقرر به اتمام برسانید.

۵) كاری را كه دوست دارید انجام دهید و از تحمیل به خود خودداری كنید. كاری را كه علاقه دارید به آن ورود پیدا كنید و به نتیجه نیندیشید. مطمئن باشید پیروزی شما در شكست شما است. پس از شكست نترسید.

به خدای بزرگ توكل داشته باشید و ضمن یاری طلبیدن از حضرتش، هر آنچه غیر اوست را ناقص و ناكامل بدانید. معنای سبحان الله چیزی جز این نیست. پس سعی كنید بر این ذكر نورانی مداومت داشته باشید.

در پناه خدای بزرگ موفق باشید.

دیدگاه‌ها

عالی بود

نظرات