منظور از تکوینی بودن عذاب جهنم چیست؟

عذاب الهی

نتایج و پیامدهای افعال انسان بر دو گونه اند:

یا نتایج و پیامدهای تکوینی اند یا نتایج و پیامدهای قراردادی. برای مثال وقتی راننده ای سبقت غیر مجاز می گیرد یا از چراغ قرمز رد می شود ، ممکن است با اتومبیل دیگری تصادف نماید. همچنین ممکن است توسط پلیس جریمه شود. جریمه شدن توسط پلیس مجازات قراردادی این عمل خلاف است؛ امّا تصادف نمودن نتیجه تکوینی این فعل خلاف است؛ یعنی در جایی که سبقت غیر مجاز یا رد شدن از چراغ قرمز منجر به تصادف شده است، بین تصادف و آن عمل رابطه علّی و معلولی برقرار است.

در مورد احکام شرعی نیز چنین است. برخی از معاصی، هم مجازاتهای اعتباری و قراردادی دارند هم مجازاتهای تکوینی، امّا برخی دیگر از معاصی فقط مجازاتهای تکوینی دارند.

برای مثال اگر کسی دزدی کند هم در دنیا باید مجازات شود هم در آخرت. مجازات دنیایی او مثل حبس، یا بریده شدن دست، مجازات قراردادی است؛ لکن نه قرارداد بشری بلکه قرارداد شرعی است. ولی مجازات اخروی او تکوینی است. مجازات و پاداش اعتباری و قرارداد اختصاص به جایی دارد که تکلیف در آن معنی داشته باشد. لذا همه مجازاتها و پاداشهای اخروی تکوینی اند ؛ یعنی مجازات اخروی گناهکاران چیزی جز تجسم عمل خود آنها نیست.

چنین نیست که کسی گناه کند و در مقابل گناه خود، مجازات شود؛ بلکه خود همان گناه مجازات اوست. عمل هر کسی معلول اوست و معلول همواره با علّت خود است؛ لذا در آخرت هر کسی عمل خود را به دوش می کشد.

فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ[زلزله/۷] وَ مَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ[زلزله/۸] پس هر كس هم وزن ذرّه‌‏اى كار خیر انجام دهد خود آن عمل خیر را مى‌‏بیند. و هر كس هم وزن ذرّه‌‏اى كار بد كرده خود آن عمل بد را مى‌‏بیند.

گناهکار مثل کسی است که سوزنی را در چشم خود فرو می کند، نتیجه تکوینی و معلول طبیعی این کار، کور شدن است. بسیاری از گناهان حقیقتاً کور کننده چشم حقیقت بین انسان هستند؛ لذا نمی گذارند شخص در دنیا حقایق و خوبیها را ببیند؛ کما اینکه در آخرت نیز نمی گذارد شخص باطن این حقایق و خوبیها را که نعمتهای بهشتی است مشاهده نماید.

« وَ مَنْ كانَ فی‏ هذِهِ أَعْمى‏ فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمى‏ وَ أَضَلُّ سَبیلا؛ و كسى كه در این جهان(از دیدن چهره حق) نابینا بوده است ، در آخرت نیز نابینا و گمراهتر است.»[إسراء/۷۲]

چنین نیست که اگر کسی مال حرام خورد ، در مقابل به او آتش بخورانند ، بلکه خود همان مال حرام که جزء وجود او شده است آتش است. مال حرام خوردن در همین دنیا هم آتش است لکن چشم باطن بین شخص حرام خوار ، نابیناست و آن را نمی بیند. مثل کسی که غذای مسمومی را می خورد ، و موقع خوردن ازآن لذّت می برد ، غافل از آن که همین غذای لذیذ عذاب اوست و لحظاتی بعد آثار آن ظاهر خواهد شد.

إِنَّ الَّذِینَ یَكْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَ یَشْترَونَ بِهِ ثمَنًا قَلِیلاً  أُوْلَئكَ مَا یَأْكلُونَ فىِ بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَ لَا یُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَمَةِ وَ لَا یُزَكِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ(بقره/۱۷۴) « كسانى كه كتمان مى‌‏كنند آنچه را خدا از كتاب نازل كرده ، و آن را به بهاى كمی مى‌‏فروشند، آنها جز آتش چیزى نمى‌‏خورند. »

« إِنَّ الَّذِینَ یَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى‏ ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْكلُونَ فىِ بُطُونِهِمْ نَارًا[نساء/۱۰] كسانى كه اموال یتیمان را به ظلم و ستم مى‌‏خورند، (در حقیقت) آتش مى‌‏خورند ؛ و بزودى در شعله‌‏هاى آتش مى‌‏سوزند »

نتیجه این است كه خداوند مطابق با خصوصیات ذاتی خویش ( فیاضیت، خالقیت و ... ) انسان را آفرید تا به كمال نهایی خود ( رسیدن به مقام عبودیت كه همان تذلل در مقابل خداوند سبحان است) برسد، و بهشت و جهنم را هر كسی با اعمال خود می سازد، و نتیجه تكوینی هر عملی مطابق با آن عمل است .

إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِى نَعِیمٍ* وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِى جَحِیمٍ* یَصْلَوْنهَا یَوْمَ الدِّینِ* وَ مَا هُمْ عَنهْا بِغَائبِینَ[انفطار/۱۳-۱۶] نیكوكاران در بهشت پرنعمتند و بدكاران در آتش دوزخ معذبند. روز جزا به دوزخ درافتند و هیچ از آتش نتوانند دور بود.

یعنى هم اكنون آتش دوزخ فاجران را در بر گرفته، هر چند نتوانند سوختن خود را ادراك كنند.

كلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ* لَترَوُنَّ الجْحِیمَ* ثُمَّ لَترَوُنهَّ ا عَینْ‏َ الْیَقِینِ[تکاثر/۵-۷]؛ نه چنین است كه مى پندارید. اگر شما علم الیقین مى داشتید حتما دوزخ را مى دیدید، آنگاه به چشم یقین مشاهده مى كردید.

کلمات کلیدی: 

نظرات