در باب توسل به ائمه(ع)

در باب توسل به ائمه(ع)

من هر وقت حاجتي از خدا دارم و يا به زيارتي مي‌روم هميشه اينطور دعا ميكنم كه خدايا به حق خودت و به حق اين امام يا شخصي كه به زيارتش رفتم حاجت مرا روا كن. مستقيما از  امام نمي‌خواهم بلكه خدا را به حق آن امام  ويا شخص عزيز، قسم ميدهم. اينگونه راحت‌تر هستم و دچار وسواس فكري  نمي‌شوم چون فكر ميكنم كه آنها هم بندگان خدا هستند و از خدا ميخواهند كه حاجت ما را روا كنند. آيا اين طرز تفكر من صحيح است؟

یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ ابْتَغُواْ إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَ جَاهِدُواْ فىِ سَبِیلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛(۳۵مائده) اى كسانى كه ایمان آورده‏اید، از خداوند پروا كنید و (براى تقرّب) به سوى او (از مقرّبان درگاهش و از عمل‏هاى صالح) وسیله بجویید و در راه او جهاد كنید، شاید رستگار گردید.

حقیقت توسل جز این نیست که انسان به کمک اعمال صالح یا مقربان درگاه الهی، به خدای تعالی تقرب بجوید. پس در توسل غرض تقرب جستن به درگاه خداست. و منظور این نیست که کسی را جایگزین خدا کنیم و به سمت او برویم.

در واقع وقتی ما معصومین (علیهم السلام) یا صالحین را وسیله ای برای تقرب قرار می دهیم، آن ها را در طول خدا می بینیم. نه اینکه خدای نکرده آنها را در عرض خدا قرار دهیم و به جای اینکه به سمت خدا برویم، به سمت آنها برویم. به تعبیر دیگران اولیاء دینی ما، فانی در خدا شده اند و جز خدا را نشان نمی دهند، بنابر این رفتن به سمت آنها، همان رفتن به سمت خداست.

در نتیجه کسی که معصومین (علیهم السلام) یا صالحین را مستقل بداند، این عمل او، با توحید منافات دارد. و اگر این ها مستقل دیده شوند، در واقع خود این بزرگواران شناخته نشده اند. چون اوج تاج افتخار آنها بندگی و عبودیت خدا بوده است. تا آنجا که در شب معراج بزرگترین تاج افتخار بر سر پیامبر (ص) چیزی جز بندگی نیست:
سُبْحانَ الَّذی أَسْرى‏ بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى؛ (۱ اسراء) منزه است آن خدایى كه بنده خود را شبى از مسجد الحرام به مسجد الاقصى كه گرداگردش را بركت داده‏ایم سیر داد.

آنچه کلیدی و اساسی است، معتقد بودن به این باور صحیح است. و عبارات مختلف موضوعیت ندارند. اگر دیدیم کسی با عبارت خود از یک ولی خدا، شفا می خواهد، نمی توانیم او را متهم کنیم. چون اصل اعتقاد به همه کاره بودن خداست. و البته این منافاتی ندارد با این که بعضی از کارها به دست دیگرانی سپرده شده باشد. همانگونه که در قرآن در موضوع قبض ارواح و نظیر آن می بینیم. قبض ارواح به دست خداست:
اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حینَ مَوْتِها؛(زمر ۴۲) خدا جانها را به هنگام مردنشان مى‌‏گیرد.

اما این کار به دست ملائکه سپرده شده است:
قُلْ یَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذی وُكِّلَ بِكُمْ؛(سجده ۱۱) بگو: فرشته مرگ كه موكل بر شماست، شما را مى‌‏میراند.

و نکته دیگر اینکه بهتر است، از دعاهای ماثوره (یعنی آنچه اهل بیت تعلیم داده اند) استفاده کنیم. تا با کلماتی عالی و معرفتی ناب، توسل بجوییم و به خداوند تعالی نزدیک شویم. مخصوصا در جایی که مثل شما نسبت به الفاظ حساسیت پیدا شده است.

نظرات