دلیل زشت شمردن صیغه چیست؟

اصل و اساس مخالفت با صیغه در چند مطلب است:

۱- عده ای تصور می کنند هر نوع رابطه جنسی یک نوع پلیدی و خباثت است. و صیغه را با همین معیار محکوم می کنند چرا که در آن اغراض جنسی وجود دارد. این در حالی است که با اندک توجهی می توانند بیابند که در ازدواج دائم نیز اغراض جنسی وجود دارد. و زوجین با یکدیگر ارتباط جنسی دارند. و بسیاری نیز با همین امیال و برای پاسخگویی به آن ازدواج کرده اند. پس نمی توان وجود غرض جنسی و ارضای شهوت را عامل پلیدی و خباثت دانست. خصوصا که بدون روابط جنسی، نسل بشر منقرض می شود و تولید مثل محقق نمی شود.

۲- عده ای شباهت ها را می بینند و از درک تفاوت ها عاجر هستند. به تعبیری هر گردی را گردو می بینند و به محض دیدن چند شباهت، صیغه را با فاحشگی یکسان می کنند. در حالی که برای نگاه معقول باید علاوه بر شباهت ها، تفاوت ها را نیز مد نظر قرار داد. اگر در فاحشگی مرد به زن پول می دهد یا اینکه با او رابطه جنسی برقرار می کند، و این امور در صیغه نیز وجود دارد، باید توجه کنیم که این امور در ازدواج دائم نیز وجود دارد. در فرهنگ ما مرد به زن نفقه می دهد. و زوجین با یکدیگر ارتباط جنسی دارند. ایا می توانیم به دلیل وجود شباهت فاحشگی و صیغه، صیغه را محکوم کنیم؟ ایا دو شباهت ذکر شده در ازدواج دائم نیز وجود ندارند؟ پس روشن می شود که وجود این شباهت ها نیز سبب قبح و پلیدی صیغه نمی شود. و از این حیث صیغه با ازدواج دائم فرقی ندارد.

۳- عده ای صیغه را با توجه به چند مصداق آن مد نظر قرار داده و آن را نقد می کنند. در حالی که سوء استفاده از یک قانون نمی تواند، سبب بد دانستن قانون شود. و روشن است که از بهترین امور نیز سوء استفاده می شود. آیا بلوک شرق به اسم عدالت، مردم را به فلاکت نینداخت؟ آیا نظام استکبار، به اسم دموکراسی، جنگ ها و کشتارها ایجاد نکرده است؟ آیا استعمار (ایجاد عمران و آبادانی) بد بوده است که با شعار آن ثروت های جوامع را غارت کرده اند؟ 

بنابراین رویکردهایی که علیه قانون متعه و ازدواج موقت هجمه می کنند، با دیدگاههای غلط و ناروا به این هجمه دست می زنند.

زشتی و قباحت فاحشگی در غیر منضبط بودن روابط و عدم مسئولیت پذیری طرفین است. و با فهمیدن این معیار می توان فرق صیغه با فاحشگی را دریافت که صیغه با احکام و ضوابط روشن و از پیش تعیین شده این بی انضباطی را از بین برده و طرفین با خواندن خطبه اولیه، خود را ملتزم به رعایت تعهدات می کنند.


و نکته ای که باید بدان توجه جدی کرد؛ این است که هجمه ها علیه صیغه، بدون درک حقایق جامعه و در نظر گرفتن واقعیت هاست. از همین رو، می بینیم که با مطرود شدن اموری نظیر صیغه، دوستی های نامشروع و روابط زشت فراگیر می شود. کسانی که به صیغه حمله می کنند، غالبا از درک این واقعیت عاجر هستند که نیروی شهوانی انسان، نیرویی قوی است و اگر در بستر مناسب خود قرار نگیرد، مانند سیلی ویرانگر خواهد شد. و بهترین کار برای جلوگیری از زیان های این سیل، بستر سازی برای رویه ای منطقی و معقول است. نمی توان همگان را مجبور به ریاضت کرد و در جامعه ای که سن ازدواج به دهه سوم زندگی می رسد، افراد را تا آن سن وادار به سرکوب غریزه کرد. همچنان که نمی توان کمونیسم جنسی را پذیرفت و اجازه داد روابط کثیف و خیانت بار در جامعه رایج شود.

دیدگاه‌ها

خب راه حل برای دختر باکره ای که پسرهایی که باید با اون ازدواج کنن میرن زن های چهل پنجاه ساله رو صیغه می کنن چیه؟ چرا جواب نمیدید؟

تصویر p_qurani

سلام . تقوا و دوری از زمنیه های ایجاد شهوت و دوری از محرک های جنسی در کنار ورزش و مطالعه و تفریحات سالم .

سلام
آیا شما حاضرید دختر،خواهرو... برای یک ساعت در اختیار مردی قرار گیرد؟
آیا این عمل با فطرت انسان مغایر نیست؟
اگر مردی یک زن را صیغه کند همین حق برای همسر او نیز محفوظ است تا صیغه یکی دیگر شود

تصویر soalcity

سلام
صحیح بودن حکم صیغه به این معنا نیست که این حکم برای همگان مصلحت است و هر کسی باید آن را انجام دهد. بلکه هر حکم شرایط خاص خود را دارد. مثلا طبیعتا زن بیوه ای که امکان ازدواج دائم را ندارد، می تواند به صیغه متمایل باشد. و حتی نسبت به همان نیز اینکه صیغه اش ده ساله باشد یا یک ماهه یا ... باز به شرایط خود او بستگی دارد، تا مصلحتش را بسنجد.
و اگر می خواهید با غیرت به سراغ جنگ با ازدواج بیایید، غیرت چه فرقی می گذارد بین اینکه خواهر شما یک ساعت در اختیار مردی باشد یا ده سال در اختیار مردی باشد؟

درباره صیغه کردن مرد دارای همسر نیز باید توجه کرد که از چنین صیغه ای نهی شده است و اصل صیغه برای کسانی است که توانایی ازدواج دائم را ندارند.
و درباره زن نیز مساله کاملا روشن است که تفاوت های ذاتی زن و مرد، مانع از آن است که آنها بخواهند در همه چیز با یکدیگر مساوی باشند. و یک زن هرگز نباید دارای دو همسر باشد.

اگه صحیح است دیگه مصلحت چه معنایی داره در رد صیغه هم بس که امام علی می فرمایند هرچه رابرای خود نمی پسندید برای دیگران هم نپسندی چه کسی دوست دارد که خواهر ویا اقوامش را به صیغه بدهد اگه حاضرید بعد برای دیگران تجویز کنید اگر تونستید این سوال را پیش خودتون هضم کنید بعد بیایید تحلیل کنید این دیگه چه نوع حلالی که حلال است ولی مصلحت نیست ،حلال است ولی عرف نست ...من خودم برا تحقیق خود تو قم در مورد صیغه از مردم می پرسیدم بدون استثنا همه بر آشفته می شدند وبه غیرت شهرشون بر می خورد ومی گفتند از این حرفها نزن من می گم اگه یه چیزی حلال وطیب است دگه برآشفته گی وبه رگ غریت بر خوردن لازم ندارد...شمارو به خدا بیدار بشید

تصویر soalcity

با عرض سلام
آیا داروهای چرک خشک کن، واقعا بهبودی می آورند؟ آیا موثر بودن آنها در درمان به این معناست که هر کسی آن را مورد استفاده قرار دهد یا آنکه تنها برای مریض آن هم با تجویز پزشک قابل استفاده است؟
فرق صحیح بودن با مصلحت همین گونه است. یعنی اصل حکم صیغه را نمی توان غلط شمرد. اما این که چه کسی از این حکم استفاده کند، به شرایط خود شخص بستگی دارد.
اگر هم استناد شما به کلام امیر المومنین (ع) است، حضرت می فرمایند اگر مخالفت با این حکم نبود، ریشه زنا به نوعی خشکانده می شد. (ما زنی الا شقی)

کسی که صیغه می کنه به تعبیر قرآن صبر نداره، کسی که صیغه می کنه به تعبیر قرآن نتونسته خویشتن داری و تقوای الهی داشته باشه، بنابراین صیغه حلال نیست، مکروهیه که خدا برای افراد بی صبر و بی تقوا گذاشته، بله خدا این امر رو گذاشته اما کسی که رواجش میده و ازش دفاع می کنه کسی هست که به از هم پاشیدگی جامعه دامن میزنه. یعنی چی که برای مرد متاهل جالب نیست اما برای پسر مجرد خوبه؟ اگر پسر مجرد نیاز به ازدواج داشته باشه شرایط ازدواجش رو سریعتر مهیا می کنه، اما من پسرهایی رو میشناسم که زن های ۵۰ ساله رو صیغه کرده اند و پنج ساله دارن میرن خواستگاری برای پیدا کردن یه مورد مناسب!!! پنج ساله که ماهی حداقل یک بار میرن خونه یک دختر و خانواده دختر جلوی اینا دولا و راست میشن و تعظیم و تکریمشون می کنن اما اونا همچنان دنبال مورد مناسب هستند، بله وقتی نیازهاش رو جور دیگه فراهم می کنه، نتیجه این میشه که ازدواج عقب می افته. و بعد هم همین شماها میاین میگین زن بالای ۳۵ سال نگیرید که بچه اش نمیشه و ...، و به این صورت یک نسل کنار گذاشته میشه.
خدا خودش فهم و درکتون رو زیاد کنه. و از یک جانبه نگری دورتون کنه.

تصویر پاسخگوی اعتقادی

پاسخ :
با سلام وتشکر .
در این باره باید به چند نکته با هم توجه نمود :
فلسفه عقد موقت و متعه تاُمین مشروع و قانونمند نیازهای جنسی انسان است. به عبارت دیگر در شرایطی که امکان بهره وری غریزی از طریق ازدواج دائم مقدور نیست ،سه راه فراروی انسان قرار دارد:
۱- رهبانیت و سرکوب غریزه جنسی . چنین چیزی نه مطلوب است . زیرا موجب بسیاری از فشارها و ناراحتی های روانی می گردد و نه ممکن است مگر برای افرادی بسیار نادر و در غالب افراد به انحرافات جنسی و در نهایت به نوعی عصیان و انفجار اجتماعی مبدل می شود.
۲- کمونیسم و هرج و مرج جنسی ; این روش مفاسد بسیاری در پی دارد. از جمله : از بین رفتن بهداشت نسل , پدید آمدن انواع بیماری های جسمی مانند: ایدز و ... از دست رفتن علایق , سست شدن پیوندهای خانوادگی و تعهد ناپذیری مردان در تشکیل خانواده .
۳- داشتن برنامه ای روشمند و مضبوط که علاوه بر تامین بهداشت نسل و سوق ندادن جامعه به کامجویی های آنی و گریز از تعهد خانوادگی بتواند نیازهای غیر دائم جنسی را تامین کند و مانع انحرافات جنسی نیز بشود. این برنامه همان ازدواج موقت است و با فحشا بسیار تفاوت دارد. زیرا با نگاه داشتن عده ، اختلاط نسلی از بین می رود . اگر زن حامله شده باشد، باید تا آخر حمل عده نگه دارد. افزون برآن بیماری ناشی از مقاربت های متنوع پشت سر هم نیز پدید نمی آید.
۴- امروزه با توجه به مشکلات بسیار دوران جوانی و طولانی بودن زمان تحصیل , برخی از متفکران و اندیشمندان غربی مانند راسل و... نیز پیشنهاد نوعی ازدواج موقت برای رهایی از خطرات و آفات هرج و مرج جنسی را می دهند; در حالی که در گذشته , غرب , شدیدا اسلام را در این رابطه سرزنش می نمود.
صیغه همانند ازدواج دائم است ، با این تفاوت که شرایط آن کمی آسان تر از ازدواج دائم است. بنابراین ازدواج موقت یا به اصطلاح عامیانه صیغه یکی از راهکارهای مفید برای جامعه انسانی است .

نکته اعجاب انگیز اینه که خیلیا روابط جنسی دو نفر در غالب یک دوستی رو محترم میشمرن (هرچند میتونه محترم هم باشه) و به ازدواج موقت که اساساً فرقی با این نوع رابطه نداره به جز اضافه کردن قوانینی برای بهبود شرایط این نوع روابط ، اهانت میکنند!
این موضوع ناشی از این واقعیت تلخه که بسیاری از انسان ها به جای اینکه با عقل به موضوعات مختلف فکر کرده و در مورد اون موضوعات قضاوت و تصمیم گیری کنند ، از روی تعصب در مورد هر چیزی قضاوت و در موردش تصمیم گیری میکنند.

۱-پسرهایی که بهشون فشار میاد میرن صیغه میکن .معمولا با خانم های بیوه و کسایی که دختر نیستن. اما دختری که تا سی سالگی مجرده (نگین توقعاتشو بیاره پایین؛ مجرد بودنش هزار تا دلیل دیگه ممکنه داشته باشه ) چه کار کنه؟ اگه تا اونموقع هیچ کاری نکرده باشه که یا بیماره یا فرشته! بره صیغه کنه، آیا بعدا مثل اون پسرهایی که صیغه کردن شانس ازدواج دائم داره؟ نداره دیگه! به این چی میگن جز نفع یک سره! بی عدالتی! خوش به حالی پسرها!
۲-دنیای امروز با قبل متفاوته. الان همه میدونیم که زنان حاضر نیستند ستمی رو تحمل کنند و هر جور که شده دوست دارند حقشون رو از مردها بگیرن. علمی بحث میکنید، خیلی هم خوبه! اما یه کم هم از دید احساسی نگاه کنید. وقتی مردی که زن داره با تبلیغات نصفه و نیمه چیزایی که از صیغه شنیده میره زن صیغه میکنه , با وجود تمام سنگ های قانونی که جلوی پای همسر این آقا هست برای جدا شدن و انتقام کشیدن به خاطر دردی که حس خیانت بهش داده، توی اون حالت احتمال اینکه خیانت کنه و توی ذهنش آرووم بشه خیلی زیاده و من میشناسم کسانی رو که حتی با فکر خیانت کردن همسرشون خیانت میکنن. کارشون درست نیست و آرووم هم نمیشن اما احساس بدیه این حس خیانت.

تصویر soalcity

سلام
حتی در بین پسران نیز عده زیادی هستند که تا قبل ازدواج دائم هیچ رابطه جنسی نداشته اند و طبیعتا این کار برای خانم ها که نیروی عفت در آنها بسیار قوی تر است، راحت تر می باشد و اگر کسی می بیند که نمی تواند خود را مهار کند، باید ازدواج کند. و خود با توجه به راههای پیش رویش آنکه مصلحتش را بیشتر تامین می کند، برگزیند.

اما درباره بخش دوم مطلبی که نوشته اید، اولا ما احادیث متعددی داریم که در آن از صیغه توسط مردان متاهل نهی شده است. در واقع صیغه مجوز تنوع طلبی و هوسرانی نیست. بلکه برای کسانی است که به ازدواج دائم دسترسی ندارند. ثانیا اینکه کسی حتی با احتمال اشتباه شوهرش، به گناه مبتلا شود، مشکل خود اوست و طبیعتا ثمره گناهش را خواهد چشید.
و کسی که به خاطر لجبازی علیه دیگران خودش را نابود کند، واقعا عاقل نیست.

با سلام - حالا تمام احکام اسلام مو به مو اجرا ميشه ، فقط مونده اين يکي . مردم! ما تمام کارامون رو هواست. همه سليقه اي و مصلحتي است همش درحال توجيه کارامون هستيم که خودمونو موجه جلوه بديم، اينهم يکي از دستورات الهي که ما با مهارت خاصي داريم ، هرجور دلمان خواست
پيادش مي کنيم . ببخشيدا ببخشيدا! بعضي وقتها آدم حالش از هرچي غريزه و ميل جنسي و... بهم ميخوره. اينقدر گفتن مردا عاجزند از کنترل اون
که خود جامعه مردا هم باورشون شده . بابا! خدا مرد را موجودي قوي آفريد ، اما هرچي کاره سخته از زن توقع دارن . خدايا پناه مياريم به خودت!

تصویر soalcity

سلام
هر چیزی در جای خود باید مورد توجه قرار گیرد و اتفاقا باید به حکم صیغه توجه بیشتری شود. چون می تواند روابط بی ضابطه ای که در جامعه رواج یافته را تا حدی منضبط کند.
البته این دستور الهی نیز باید با توجه به ضوابط خودش صورت بگیرد و از آن سوء استفاده نشود.

با سلام فعلا که میبینید بله الان مشکل اول جامعه ما روابط غیر شرعی شده
پس با گفته های احساسی خودمون رو گول نزنیم هر مشکلی سر جای خودش مهمه و باید بهش پرداخته بشه
احکام شریعت برای نجات بشر هست
اسلام یه چیزی میدونسته که صیغه رو قرار داده
انقد از دین دور شدیم که کار مون به جایی رسید که به جای حلال حرام دامن مردم رو گرفت
پس همون بهتر که با نظرات شخصی و احساسی ایراد بر احکام شریعت نیاریم و تابع باشیم

تصویر جواد1900

بايد واقع بين بود.

تصویر جواد1900

كاش روابط بي حد و حصر در قالب قانوني و ديني خود قرار ميگرفت.

این چیزیه که سالهاست تو غرب هم رایجه و شما اسمش رو گذاشتید "فحشا". در آمریکا هم اگر زن بدکاره ای از مشتری ای آبستن بشه طبق قانون هر دو باید تمام مسئولیت اون بچه رو بر عهده بگیرن.

تصویر soalcity

سلام
به ازدواجی که طبق سنت یک قوم است و قانونی می باشد، فحشا نمی گوییم.
و آن جا که فحشا می گوییم نیز مسئولیت پدرانه وجود ندارد. اگر نگاهی به آمار ارائه شده توسط خود جوامع غربی درباره فرزندان نامشروع بیاندازید، متوجه مطلب خواهید شد. چون مادر طفل که حتما مشخص است. پس چه چیزی نامشخص است که فرزندی تک والدینی یا نامشروع می باشد؟

با سلام. با توجه به اینکه صیغه موقت راهی برای کم کردن فشار جنسی می باشد، به نظر شما یک مرد در سال چند بار نیاز دارد زن صیغه کند؟
پیشاپیش از پاسختان متشکرم

تصویر شهر سوال

با سلام و احترام
ما نمیتوانیم در این مورد اظهار نظر کنیم.

در ازدواج موقت خداوند جانب زن ها رو گرفته
چون در خارج اون زناي بدبخت ميرن با مردا ارتباط جنسي برقرار ميكنن حتي ممكنه بچه هم بيارن ولي بدبختا

ولي اسلام در ازدواج موقت براي زن ارزش قائل شده و گفته ميتوني براي اين كارت پول بگيري و صيغه بشي يعني نوشته بشه تا بعد مرد زيرش نزنه سر زن بيچاره كلاه بره

ازدواج موقت كاملا به نفع بشر و به خصوص به نفع زنان است و به نفع مردان

البته هدف در اسلام فرزند دار شدن نيست. اما اگر شدند مورد حمايت اسلام است.

دمتون گرم تا حالا ندیده بودم سر موضوعی این همه بحث و استدلال بیاورند. من که کلشو نخوندم ولی معلوم بود تقریبا تمام افراد با اگاهی و با دلیل حرف میزنند .

تصویر جواد1900

خداوند هر قانوني گذاشته حكيمانه است.
اما بهانه گيري هميشه هست.

تصویر جواد1900

استاد محترم
درسته كه هدف در صيغه فقط لذت بردن است؟
نه فرزند دار شدن؟

تصویر soalcity

سلام
طبیعتا هر کس می تواند از ازدواج موقت هدفی مختص به خود داشته باشد. اما عموما کسی برای فرزند دار شدن، به سمت ازدواج موقت نمی رود. بلکه برای این کار ازدواج دائم مناسب تر است تا فرزند برای همیشه از نعمت پدر و مادر به صورت توامان بهره مند شود.

تصویر جواد1900

خداوند وفق مصلحت و حكمت بشر قانون وضع نموده است.

سلام دوستان خوبم..بنده معتقدم صیغه بسیار خوب و پسندیده است...اما امروز ابزاری شده برای یسری شکم گنده عوضی که حتی به دختران مردم هم رحم نمیکنند..یکی از دوستانم که یه خانم بسیار خوب و سالم هست با گریه میگفت که تو شرکتشون افراد ریشو و حاج آقاهایی بهش پیشنهاد صیغه دادند ...طفلی خیلی شکسته شده بود ...این صیغه خوب نیست...طرف زن شوهر دار رو خر بکنه برو از شوهرت طلاق بگیر بیا پیش ما(حالا گور بابای خانواده و بچه و...)...این عین حیوانیته...ما آدمها بعضی وقتها دست حیوانات و شیطان رو میبندیم تا جایی که شیطان بد بخت پیش ما زانو میزنه...
صیغه یه تیغ دو لبه است که هم میتونه نجات دهنده باشه و هم مخرب...خداییش من بیشتر تخریب دیدم
یه خانم دیگه از همکلاسیهای دوران دانشگاه که بیوه بود و ۳۰ سال داشت میگفت:بفقر شدیدی گرفتار شدم...به اسرار دوستم به بازار تهران رفتم تا یه حاج آقای ۶۰ ساله شکم گنده ای که ارزاق میداد کمی ارزاق بگیریم...تا دوستم رسیدشو گرفت رفت از انبار جنسارو بگیره حاجی گفت بیا صیغه من شو...بنده خدا کپ کرده بود زنه بینوا...
بخدا هر کس بخواد از اسم دین و امانت های رسول خدا و اولیاء خدا برای رسیدن به هوای نفسش استفاده کنه چوب بدی میخوره(ان شاءالله)
خدایا بتو پناه میبریم از دست شیاطین انس و جن
از سایتتون ممنونم...اللهم عجل لولیک الفرج

بر اساس تعريف صيغه مى تواند يک ساعت باشد پس يک زن اگر دخول انجام نشود ميتواند در ۱۲ ساعت با ۱۲ مرد رابطه جنسى برقرار کند همانطور که سايتهاى صيغه تبليغ ميکنند,خب اسم اين کار چيست؟تجارت جنسى که در تمام دنيا وجود داره.مسلمان چرا اينکار رو حلال خدا ميدانى؟چرا؟آيا براى تسکين عذاب وجدانت بايد اينرا حلال بدانى؟چرا؟

تصویر soalcity

سلام
آیا صیغه منحصر در همین شکل اجرا است؟
اگر نظام اسلامی به خوبی اجرا شود آیا اصلا این شکل اجرا ممکن است؟

اجراي خوب صيغه مهم است.
نه اشكال تراشي صرف.

من خیلی از پسرای خودخواهودیدم ک بخاطر اینکه می خوان همه چیزشون برا ازدواج آماده بشه انقدر از این کارا می کنن تا وقت ازدواجشون برسه و همه چیزشون مهیا باشه خب اگر هم دخترا هم پسرا توقعاتشونو بیارن پایین ازدواج دایم ک از همه ی اینا بهتره ه ه ه ه
اتفاقا آثار مخرب روحی به نظرم تو صیغه ی موقت هم هست به خصوص برای دختر خانوم ها چون ممکنه یکی از طرفین از طرف مقابل خیلی خوشش بیاید و دوست داشته باشد همیشه با او باشد....
اونوقت دخترا بیشتر ضربه می خورن بنابراین دخترا باید حواسشون باشه و تسلیم خودخواهی های دیگران نشوند البته دختر خانم ها هم گاهی واقعا نیاز پیدا می کنند بهئ ازدواج موقت ولی به نظرم آثار زیانبار روحیش زیاده

با سلام و خسته نباشید

من نظرات رو نخوندم و فقط نظر خودمو میگم. حتی اگر صیغه با شرط نگه داشتن عده و سایرشرایط صحت درست باشه نباید انقدر روش مانور بدید و جوونا رو به سمت اون سوق بدید بزرگترین ظلم و ضربه به دختران نجیب و پاک ترویج صیغه در جامعه ست شما هیچ وقت نمیتونید احساس یه دختر رو که داره ذره ذره جلوی چشم پدر و مادرش از بین میبره و تمام نیازهای عاطفی و جنسیش رو سرکوب میکنه بفهمید. هر وقت برای این دخترها راه حل منطقی و شرعی پیدا کردید صیغه رو ترویج کنید.
تو رو خدا بجای اینکه بگید صیغه از روابط آزاد و سرکوب غرایز برای آقایون محترم که خدای نکرده حقی ازشون ضایع نشه بهتره به ترویج و فرهنگ سازی ازدواج دائم و آسان برای جوونا بپردازید البته نه فقط به صورت گفتاری به صورت عملی با تذکر دادن و کمک به مسوولین برای محقق شدن این امر با ترویج فرهنگ وساطت برای ازدواج و ...

تصویر soalcity

سلام
صیغه جایگزین ازدواج دائم نیست. بلکه جایگزین روابط بی ضابطه است. و البته سخن گفتن از صیغه منافاتی با تلاش های دیگر برای ازدواج آسان ندارد. اما دنیا همیشه به کام انسان ها نیست و انسان ها در شرایط سخت رشد می کنند و امتحان می شوند.

چرا نظر منو تایید نمیکنید چون به نفعتون نیست ؟

هر چه برای خود می پسندید برای دیگران هم بپسندید و آنچه برای خود نمی پسندید برای دیگران هم نپسندید

اینجا منظور از برای خود برای خانواده خود یعنی دختر و خواهر و مادر است

تصویر شهر سوال

با سلام همه نظرات ارسالی در این سایت منتشر می‌شوند. اما چون برخی نظرات از جمله نظر حضرتعالی نیاز به پاسخ کارشناس داشت بعد از پاسخ کارشناس، منتشر خواهد شد.
موفق باشید

با سلام و خسته نباشید مجدد

ببخشید اگر حرفی زدم که ناراحت شدید. حلال کنید

اما قبول کنید صیغه فقط در شرایط خیلی خاصی و برای افراد خیلی خاصی مجازه. مثل این حکم اسلام که در شرایط اضطرار که فرد ممکنه از گرسنگی بمیره میتونه چیز نجسی مثل خون رو هم بخوره. وقتی مدام در جامعه از صیغه و حلال بودن اون صحبت می کنید در واقع آسان ترین راه غیر منطقی رو در اختیار جوونای هوسران و مسوولیت ناپذیر قرار میدید که باعث میشه اونا دیگه تمایلی به ازدواج دائم نداشته باشن. در این صورت نهاد خانواده به خطر میفته و با وجود خانواده های سست بنیاد و موقت به احتمال زیاد فرزندی هم حاصل نمیشه.

تصویر soalcity

سلام
پس قبول می فرمایید که اگر کسی مسئولیت گریز نبود، و صرفا دنبال تنوع طلبی نبود، و توانایی ازدواج دائم ندارد، صیغه برای او خوب است.

این همه اصرار شما روی این قضیه رو نمی فهمم!
کلا صیغه چیز خوبی نیست که روش تبلیغ و این همه هم دفاع بشه
درضمن من حرف شما رو قبول دارم اما مشکل اینه این قانون برای فراتر از این قشریه که شما می فرمائید اگر محدود به همین اشخاص خاص بود و با سخت گیری و محکم کاری بیشتری صیغه انجام می شد واقعا منم هیچ مشکلی باهاش نداشتم، مثلا شاید هیچ وقت برای یه فرد معلول حرکتی همسر دائمی پیدا نشه اما اون انسان چه گناهی داره که باید از خواسته هاشم بگذره، کسی که خواسته هاش با آدم سالمم فرقی نداره اینجاست که حتما برای این فرد آدمای صیغه ای می شه که پیدا بشن اگر دائمی اش پیدا نشه اما یه سری آدمای منفوری هستن این وسط که زن و بچه دارن یا اصلا و شرایط ازدواج هم دارن اما کاملا واسه ی هوس شون می رن و صیغه می کنن!
صیغه مثل خیلی از قانون های خدا داره سوء استفاده میشه و حتما باید براش قوانین سخت تری در نظر بگیرن نه انقد راحت که با یه صیغه خوندن و تعهد نصف و نیمه هوس هوسرانا رو به اسم قانون خدا بر طرف کنه

تصویر soalcity

امروز صیغه مشکلات زیادی درمان می کند و مصداق صحیح آن منحصر به معلول حرکتی نیست. جوانانی که بین بلوغ و ازدواج شان حدود ده سال فاصله قرار دارد، می تواند به جای روابط بی ضابطه ای که به اصطلاح مشهور محور اصلی آن مخ زنی است، با صیغه کردن از همان اول حد و حدود رابطه شان و حقوق و وظایف شان را مشخص کنند. تا در آخر امر یک طرف احساس فریب خوردن و مورد سوء استفاده واقع شدن را نداشته باشد.
و از این شبه کمونیسم جنسی نجات یابیم که عده ای قبل ازدواج با دهها نفر رابطه برقرار می کنند و بسیار راحت حتی شریک جنسی خود را تغییر می دهند.

نه اینکه الان نهاد خانواده قرص و محکمه و راه براه بچه داره زاییده میشه،بله واسه دخترا که هنوز توهم اومدن شاهزاده با اسب سفید تو سرشونه بایدم مخالفت کنن،کلا تو ایران چیزایی که به نفعشونه مثل نفقه و مهریه و حق مسکن و غیره خوب به اسلام رجوع میکنن تا میرسن به بقیه مسایل که حق مرد تساوی حقوق زن و مرد میاد وسط و تعالیم غرب میشن عزیز،یه برچسب به اسم بیوه زدن واسه زن و هر چی که میتونن قبل از ازدواج پسرای بدبختو میدوشن ،الان هم که دیگه دخترا کل معیارشون فقط تامین مالیه،راست میگین تو این موارد هم از غربی ها پیروی کنین،حکم غول چراغ جادو رو داریم،فک کن تو این وضعیت حق طلاق هم بهتون میدادن دیگه کسب و کارتون سکه میشد هر روز یکی رو تور میکردین سرکیسه و بعد هم طلاق،بعد از اون طرف میگه اسلام دین مردونه هست، من خودم ۲۸ سالمه شرایط مالی واسه شروع زندگی رو دارم ولی مطمئنم با این خرجا توش میمونم،حالا اونوقت تکلیف من چیه،خوبه برم زنا کنم یا دوست داشته باشم بدون هیچ محدودیتی،وقتی اسلام میگه صیغه نمیگه مثل زنا یا دوستی سرتو بندازی پایین بری تو بغل طرف،کلی سرایط و تعهدات داره،کلی توصیه کرده که فلان کارو بهتره نکنین یا اینو انجام بدین،همینجوری یرخی که نیست،واسه زن بیشتر سخت گیری کرده که عده خودش باعث میشه نتونن به اسم صیغه خود فروشی کنن، حالا چهار نفر سوء استفاده میکنن اصلو نباید برد زیر سوال،پس چراغ زرد هم بردارن چون بعضیا دقت نمیکنن

با سلام به همه .واقعا متاسفم برای کسانی که اینطور بی انصافانه وبی خردانه در مورد ازدواج موقت نظر می دهند و اکثرا هم در مورد بحث جنسی اش مانور میدند.مگه تو ازدواج موقت فقط بحث جنسی هست .روابط عاطفی خودش کمتر از روابط جنسی نیست .خود بنده چند نفر سراغ دارم که بعد ازدواج موقت ازدواج دائم کردند.این یکی از فواید ازدواج موقت هست.خواهش دارم کمی نگاه خودتون رو بازتر کنید.وقتی که اروپایها که مخالف این هستند که مردی ازدواج مجدد نداشته باشه تو جنگ جهانی باوجود همین قانون چقدر زن های بیوه بودند که به فساد و بیماری ها کشیده شده اند.شما ها چه حقی دارید از طرف یک زن بیوه که به عاطفه و نیازهای جنسی و مالی نیاز مبرم داره نظر میدید و از طرف این جامعه سخن میگید.الهم عجل ولیک الفرج

شما چه حقی داری که از طرف همه زنان بیوه حرف بزنی؟ اینهمه در تاریخ ما و کشور ما زنان بیوه با پاکدامنی و بدون این حرفها نشستن بچه هاشونو بزرگ کردن،آیا مرده اند یا هلاک شدن از غریزه؟ شما نگران عاطفه و نیازهای جنسی زنان بیوه نباش. اصلا شما چه حقی داری که زنان بیوه رو اینطور افراد ضعیف معرفی کنی؟ به شما چه؟ واقعا به شما چه؟ زن بیوه و غیر بیوه اگه خودشو در شرایطی قرار داده که نیاز اورژانسی پیدا کرده بره صیغه بشه اما قابل تعمیم به همه نیست.

من هم چند نفر رو میشناسم که بخاطر ازدواج موقت زندگیشون از هم پاشیده و ۴فرزندشون اواره شدن و بکیشون به علت این مشکل معتاد شده و کلا خانواده داغون شدن!!! اروپایی با چند همسری مخافند و هیچ کس حق نداره در ان واحد دو زن داشته باشه!! و همین قانون برای زنها هم هست!! درحالی که اگر خارج از ازدواج رسمی بچه دار بشن کسی به اون بچه دید متفاوتی نداره!!! الان هم زمان جنگ نیست که به هر مرد چند زن برسه اگر یکی چند زن تصاحب کنه بعضی ها بدون همسر میمونن!زن بیوه هم به پشتوانه مالی و تشکیل خانواده احتیاج داره که از حرف و حدیث دور بمونه تا ادمهایی مثل شما اونارو به چشم وسیله استفاده جنسی نبینن!! بلکه به ازدواج و فارق شدن از این ظرز فکرها احتیاج دارن! من خودم ۳-۴تا فامیل بسیار نزدیک بیوه دارم که چون درموردشون مردم مثل شما فکر می کنن بهش خونه اجاره نمیدن اقوام خیلی واضح اجازه ارتباط پسراشون با این خانم هارو نمیدن و اینها هم متوجه شده و شکنجه میشن!! اینها خواستگار و مرد زندگی نیاز دارن که بهش از نظر اجتماعی تکیه کنن و حاضرم قسم بخورم که مسئله جنسی کمترین مشکلشون هست!!!!

تصویر soalcity

سلام
اداره جامعه امر ساده ای نیست و قرار نیست با یک حکم همه چیز حل شود. بلکه احکام متعددی باید به مثابه زنجیر به هم متصل شوند و هر کدام نیز بر سر جای خود قرار گیرد.
همان دینی که صیغه را مجاز دانسته، بدترین دشمن انسان را نفس اماره او شمرده است. و صیغه را نه برای تنوع طلبی، بلکه برای کسانی که در حد طبیعی نیاز دارند، تشریع کرده است.
همچنین برای زنان بیوه ای که شانس همسر اول بودن ندارند، تعدد زوجات را تشریع کرده است.
به هر حال باید احکام اسلام را به شکل منسجم و در پیوند با یکدیگر دید. و کسانی که تنها یک بخش را برای سوء استفاده انتخاب کرده اند، در قرآن به شدیدترین شکل توبیخ شده اند و وعده عذاب به آنها داده شده است. (آیه ۸۵ سوره بقره)

باسلام وخسته نباشید خدمت کارشناسان شهر سوال.فرزندان متعه مثل فرزندان طلاق میمانند ومطمئنا از آسیب های اجتماعی در امان نخواهند بودوخوب میدانید تا پدر ومادر زیر یک سقف زندگی نکنند نمیتوانند نیازهای عاطفی کودک را برطرف کنند.
مورد بعد اینکه بالاخره بنده متوجه نشدم آیا نکاح منقطع برای دخترها وپسران مجردی که شرایط ازدواج دایم را بر حسب موقعیت خاص مثل سرباز یا دانشجو بودن و... ندارند وتوانایی کنترل خود را نیز دارند فی نفسه امری مستحب است یا نه؟آیت الله مکارم درمساله ۲۰۲۳ فرمودند ازدواج از مستحبات است اما درمساله ای دیگر درباره متعه فرمودند تاضرورتی نباشد احتیاط در ترک آن است .آیا بایدازدواج موقت را مثل طلاق بدترین حلال خدا محسوب کنیم؟
باتشکر

تصویر soalcity

سلام و عرض احترام
در متعه، طرفین یا باید از بارداری جلوگیری نمایند یا آنکه تبعات تولد یک فرزند را بپذیرند. و این گونه نیست که در متعه، والدین لزوما جدای از هم زندگی کنند. و طبیعتا اگر در این مسائل سهل انگاری و کوتاهی داشته باشند، قطعا مسئول عواقب آن خواهند بود.
و درباره مستحب بودن ازدواج باید توجه کرد که اصل استحباب برای ازدواج دائم است. و ازدواج منقطع برای کسانی است که نیاز به ازدواج دارند اما قادر به ازدواج دائم نیستند.

با سلام

ازدواج موقت برای دخترها راه حل خوب و منطقی نیست اما برای آقایون و خانمهای بیوه در شرایطی که به هیچ وجه امکان ازدواج دائم ندارن این طور نیست. هدف اصلی ازدواج موقت تامین نیازهای جنسیه و گرنه نیازهای عاطفی رو میشه با ارتباط خوب با خانواده و دوستان هم جنس هم برطرف کرد. هیچ خانم بیوه ای انقدر شان و شخصیتش رو پایین نمیاره که صرفا بخاطر نیاز مالی صیغه یه مرد بشه.
پسرها آزادند با هر چندتا دختر یا زن بیوه که دوست دارن صیغه کنن اما باید با همونا که مسلما هم کفو خودشون هم هستن ازدواج کنن نه یه دختر باکره.

سلامی مجدد خدمت کارشناسان شهر سوال . در لابه لای بحث ها اشاره فرمودید <<ما صیغه را برای دختران باکره، توصیه نمی کنیم. و به هیچ عنوان آن را تبلیغ نکرده ایم. مگر اینکه دختری شرایط خود را به گونه ای کرده باشد که اگر صیغه نکند، دچار گناه عظیم زنا می شود>> پایان نقل قول.
حال آنکه طبق نظر مراجع عظام برای دختری که باکره است و شرایط ازدواج دائم ندارد حتی اگر به گناه هم نیفتد متعه امری مستحب است وشما فرمودید ما فقط آنرا در شرایطی که بیم گناه باشد توصیه میکنیم به نظرم شما فقط بر طبق عرف آنهم عرف فاسد جامعه که تمام انبیای الهی ع وائمه طاهرین در پی اصلاح آن<عرف فاسد> بودند اعلام نظر نمودید ضمنا مصلحت برای دختر باکره ای که توانایی نکاح دائم ندارد وبه گناه هم نمیافتددر چیست ؟ غیر از این است که به امری مستحب عمل کند و جامعه را تدریجا اصلاح کند؟ مثل این است که شما بفرمایید ما چادر را برای دختران چون آنها را خشک مقدس میشمارند توصیه نمیکنیم!!!!!!!!!
باتشکر

تصویر soalcity

سلام
حرف شما کاملا صحیح است و کلام ما ناظر به کسانی که شرایط ازدواج دائم را ندارند، نبوده است.

شما در ابتدای بحث اشاره فرمودید که اسلام راه اعتدال رادر پیش گرفته نه کمونیسم جن۳۰ نه رهبانیت وسرکوب .اما من به شما ثابت میکنم که دین مبین اسلام در برهه کنونی از تاریخ راه سرکوب ورهبانیت را میرود و هیچ راهکاری ازجمله حکم ثانوی برای رهایی از این وضعیت نابهنجار ندارد.
اکثر جوانان جامعه ما یا حد اقل عده کثیری از پسران جامه شرایطی که در ادامه خدمتتان عرض میکنم دارند. از سن ۱۵ سالگی وحتی چند سال زودتر <در شهر ما پسران در شروع ۱۳ سالگی به بلوغ میرسند> که بالغ میشوند تا سن ۲۷ سالگی طبق شریعت اسلام وبه دلایل کاملا موجه باید ۶سال صبر و ۶سال سرکوب کنند. تامین نفقه برعهده مرد است طبق قانون کار ایران به کار گیری افراد زیر ۱۵ سال ممنوع است ینی در هیچ مکانی نباید کار کنند بعد از آن هم به دلیل تحصیل در مدرسه دانشگاه وانجام سربازی نمیتوانند کار کنند نه اینکه نمیخواهند.اگر شما شغلی را یافتید که فقط شیفت بعد از ظهر باشد یعنی از ساعت ۴ تا ۹ شب ودر ایام امتحانات هم به دانش آموز یا دانشجو مرخصی با حفظ پست سازمانی دهدو درآمدش هم به اندازه بخور ونمیر دو نفر باشد ضمنا شخصی که هنوز سربازی نرفته حتی با داشتن گواهی اشتغال به تحصیل تا آنجا که اطلاع دارم اگر پرفسور حسابی هم باشد طبق قانون بهش هیچ کار دولتی اعم از رسمی سازمانی پیمانی و... نمیدهند .فراتر از اینها با شخصی که میخواهیم ازدواج کنیم نمیشود توافق کرد مثلا تا مدت ۵ سال نفقه تو را نمیپردازم یا اینکه خوراک میخرم ولی از پوشاک خبری نیست یا...! همان طور که مستحضرید چنین شرطی شرعا وقانونا باطل است.در دوران سربازی نیز وضع جهت تامین نفقه از این هم بدتر است که بدون شرح میباشد.
مصیبت بالاتر مهریه است . مهریه ملی کشور ایران ۱۱۰ سکه میباشد یعنی عرفا اینمقدار در شان یک دختر میباشد اینهم به کنار .فرض محال دختری حاظر شود با ۱۴ سکه همسر دائم پسری شود طبق ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی زن میتواند تامهر به او تسلیم نشده از ایفا وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود!! یعنی مرد باید ۱۴ میلیون نقد در ابتدای زندگی به حاج خانم بپردازد که هیچ مشکلی پیش نیاد .شاید بفرمایید چه قدر سخت میگیری اما باز هم همون جور که مستحضرید قانون بی رحمه همین استان خودمون در رتبه نخست زندانیان مهریه قرار داره حتی جلوتر از تهران.مگه اینکه پدر و مادر از همون سن ۱۵ سال اونقد وضعشون خوب باشه که نفقه ومهریه حاج خانوم رو بپردازن.
اما ازدواج موقت .یک اکثر مراجع اذن پدر رو لازم میدونن دو هیچ پدری حتی اگر دخترش بخواد خود کشی کنه وخاستگارش امام زمان هم باشه حاضر نیست اذن بده .جالبه بدونید در سوالی که از دفتر یکی از مراجع عظام پرسیدم چنین مطرح کردم اگر بخواهم در شرایط فعلی جامعه از پدر دختر اجازه بگیرم ایشان بدون هیچ گونه شناختی از بنده وفقط بر طبق عرف لب به تهدید وناسزا میگشاید بیم جان وآبرو دارم آیا اذن پدر ساقط است؟ ایشان فرمودند اذن پدر لازم است . باز هم بدون شرح
میمونه متعه با زن بیوه. شما اگه تونستید چن تازن بیوه جوانی روکه مومنه وحاضر به متعه باشن معرفی کنین که چند میلیون پسر ازدواج نکرده رو پاسخ گو باشن من هیچ حرفی ندارم

۶ سال رو طبق آیه ۳۳ سوره نور صبر پیشه میکنیم واجرمون باخدا است اما ۶ سال دیگش نوعی افراط در صبر که همون سرکوبه میباشه هرچی بنده میخام بعضی از جوونا رو اصلاح کنم میفهمم همش باید نفی کنم خبری از اثبات تو این دین الهی و آسمونی نیس حداقل برخی از مراجع محترم عظام میتونن در شرایط فعلی جامعه برای شکستن عرف فاسد حکم ثانوی بدن واذن پدر رو لازم ندونن اما....
مطالبی که اینجا ارائه کردم حاصل مدتها تلاش و بر پایه منطق ارسطویی! بنا شده لطفا دقیق مطالعه کنید و از کلی گویی در پاسخ پرهیز کنید مثلا شغلی رو با ویژگی هایی که نوشتم پیشتهاد بدید مثلا نگید خب خدا کریمه زنت داده کاره نیمه وقتت هم میده!
باتشکر

تصویر soalcity

سلام
شما بسیار منفی بینی کردید و صحنه ای را به تصویر کشیدید که در عالم واقع وجود ندارد.
گذشته از این نکته اولا صبر کردن، انسان را فلج نمی کند و افراد بسیاری بوده اند که مثلا در ۲۸ سالگی ازدواج کرده اند و قبلش هم آلوده گناه نشده اند.
ثانیا اسلام راه را باز گذاشته و فرهنگی بیان کرده که مشکلات را حل کند، حال اینکه ما به این فرهنگ بی اعتناییم، عیب اسلام چیست؟
مثلا پدری که نیاز پسرش را می بیند و علیرغم توانش به او آن قدر کمک نمی کند که بتواند ازدواج کند یا جوانی که سطح توقعات خود را آن قدر بالا می برد که نمی تواند ازدواج کند و ...

سلام سوالاتی را که خدمتتان ارائه میکنم نه از سر هوای نفس بلکه جهت روشن شدن نقاط تاریک ذهنم و استفاده هرچه بهتر خوانندگان بحث عرض میکنم ودر واقع همان پرسشی را که شما در پاسخ به کاربران سایت مثال نانوایی را مطرح کرده بودید به شکلی دیگر و طی ورژنی حساب شده! خدمتتان میفرستم لطفا توریه نفرمایید
الف به فرض محال اگر دختر باکره شما به دلایل موجه قادر به ازدواج دائم نباشد اما شرایط متعه برایش فراهم باشد حاضرید اذن بدهید؟
ب فرض کنید پسر شما به خواستگاری دختری مومنه رفته و دختر شب خواستگاری به پسر شما میگوید یک بار در زندگیم به خاطر فراهم نبودن شرایط ازدواج دائم واستحباب واحیای این سنت الهی متعه کرده ام باز هم حاضرید فرزندتان را به همسری ایشان در آورید
ج این سوال قدری متفاوت است اما میشود به بحث تعمیم داد در فرض سوال قبلی اگر طی تحقیقاتتان مشخص شود که دختر مومنه ای که پسرتان به خواستگاریش آمده قبلا مشهور به زنا بوده اما چند سال است که توبه حقیقی کرده باز هم راضی هستید که عروستان شود؟

در مورد فرزندان متعه فرمودید<و این گونه نیست که در متعه، والدین لزوما جدای از هم زندگی کنند> پایان نقل قول. پس از اتمام مدت عقد موقت پدر و مادر نسبت به هم نامحرم اند حال شما بفرمایید چطور میتوانند در یک خانه زیر یک سقف زندگی کنند ! نقل است که اگر یک مرد وزن نامحرم در یک مکان که نشود در آن رفت وآمد کرد توقف کنند سومین شخص که شخصا در آنجا حضور میابد شیطان است! اشکال من به ذات حکم است واین احکام نقص ذاتی دارند و گزاره هایی عقل ستیز اند .اگر شیعه چیزی به اسم ازدواج موقت نداشت و مکتبی دیگر این سنت را داشت به نظرم خود شما همین اشکال را به آنها وارد میکردید .پدر و مادر هرچه قدر هم تلاش کنند به صورت کاملا شرعی هر دوتایی بالین سر طفل حضور یابند باز هم بچه نقص عاطفی روانی دارد مگر اینکه خداوند فرجی کند وفرزند بزهکار نشود.
اما سوال بنده را در مورد صبر و سرکوب متاسفانه درست متوجه نشدید .سوال اینجاست اگر یک فردی غریزه خود را چند سال حفظ کند میگویید طرف داره صبر میکنه؟ یه سال .چار سال .ده سال .... چن سال خوبه ؟برادر عزیز بحث اینجاست که بسیاری از جوانان ما به دلایلی که در سوال اشاره کردم حداقل در شرایط فعلی باید ۱۲ سال به اصطلاح شما صبر کنند . مثال :شجاعت مرز بین عجله و بی کلگی است .صبر هم مرز بین عجله و سر کوب است شما بفرمایید کدام انسان عاقلی به ۱۲ سال یا بیشتر انتظار میگوید صبر! چرا برخی مراجع عظام ما در شرایط فعلی جامعه حکم ثانوی نمیدهند و اذن پدر را برای پدرانی که با شنیدن این مطلب که حاضرید دخترتان را صیغه دهید خون طرف را میریزند ساقط نمیکنند.
از حوصله وصبر! شما متشکرم

تصویر soalcity

سلام و وقت شما بخیر
درباره صیغه و اینکه آیا در موارد مطرح شده، آن را مناسب می دانم یا خیر، همان گونه که قبلا عرض کردم، همه این ها بستگی به موقعیت خاصی که در آن قرار می گیریم دارد.
مثلا فرض کنید دختری صیغه کرده تا بعدا با همان شخص ازدواج دائم کند. حال به دلایلی ازدواج دائم انجام نشده (مثلا پسر در تصادفی کشته شده) و پسر بنده نیز قبلا با کسی یک سال زندگی کرده است. از سویی نیز آن دختر واجد کمالات قابل توجه است. خب این ازدواج معقول است.
یا مثلا اگر دختری داشته باشم که بدانم هرگز نمی تواند ازدواج دائم کند، مثلا ۴۰ سالش شده و هیچ خواستگاری ندارد. اما می خواهد با کسی صیغه دو ساله داشته باشد و شخص مد نظر نیز واجد کمالات است، چرا اجازه ندهم؟
یا درباره دختری که قبلا خلافکار بوده و الان توبه کرده است، نباید از این نکته غفلت کرد که موقعیت اجتماعی یکی از فاکتورهای موثر در تصمیم گیری است.
البته نیاز نبود به این تفصیل جواب دهم و کافی بود که همان کلیت را بیان کنم. اما از آن جا که شما ظاهرا نتوانسته اید مساله را درست تصور کنید، ناگزیر شدم کامل شرح دهم!
با تصور شما هیچ زن مطلقه ای نمی تواند ازدواج کند، حال آنکه در جامعه خلافش را می بینیم. پس تصور شما واقعی نیست.

اما اینکه لزوما در متعه والدین از یکدیگر جدا زندگی نمی کنند، به این معنا نیست که آنها در عین نامحرم بودن، با هم زندگی کنند. بلکه می توانند همان متعه را تا سال ها داشته باشند.

درباره صبر نیز باید توجه کرد که معنای صبر با تعداد سال و ... تبیین نمی شود. بلکه با توجه به موقعیت است. یک وقت برای درمان سرماخوردگی شما یک هفته صبر می کنید و یک وقت برای بیماری ای سخت تر ۵ سال صبر می کنید. تفاوت زمان باعث نمی شود که یکی صبر باشد و دیگری صبر نباشد. بلکه صبر با توجه به موقعیت و اقتضائات آن معنا می شود.

شمااگرازصیغه کردن راضی هستیدوانرا با اسلام وقران واحادیث منافات ندارد.بسمه الله

شماهم مثل اینکه ۴زن همزمان دائم داشتن و زدن درتئی سرزنتان و حق خوددانستن زن دوم و سوم و چهارم انم دائم بسم الله.

سلام و وقت بخیر
حکمت موعظه حسنه وجدال احسن
پاسخ شما در باره صبر در ازدواج و فرزندان حاصل از متعه تا حدودی قانع کننده بود و مورد پذیرش قرار گرفت.
اما از پاسخی که به سوالی در مورد ازدواج با دختر مومنه ای که قبلا زنا کار بوده وتوبه حقیقی کرده است داده اید به خدا پناه میبرم.جواب شما مخالف نص صریح شریعت اسلام میباشد. به نظرم باز هم همان عرف فاسد بر شما غلبه کرد و در اتوبان صراط مستقیم خلاف وبا سرعت بالا در حرکتید!
شما را به احادیث عجیبی که در مورد توبه وارد شده ارجاع میدهم.شخصی که توبه کرده همانند کسی است که گناه نکرده نمونه بارز آن حضرت حر ع است.
جناب دکتر چطور شد وقتی بحث حجاب وعفاف . موسیقی .تراشیدن ریش و.............. میشود محکم در مقابل عرف میایستید وعرف را حجت نمیدانید اما به اینجا که رسیدید کمیتتان لنگ زد! بله اگر دین ساکت باشد عرف حجت است.اما اگر نقل وعرف دچار تزاحم شوند نقل حجت است اینها را خود شما به ما یاد دادید
طبق صغری وکبرایی که شما بیان فرمودید بنده نتیجه میگیرم که هیچ کس نباید با خانواده مرده شور و رفتگر وکله پزو... حتی اگر مومن ومتدین و جزو اصحاب امام زمان هم باشند وصلت کند!!! مطلبی را که بیان فرمودید خود رسول الله ص در نخستین روز های بعثت وحتی قبل از آن با هم نشینی افرادی همچون بلال حبشی رد کردند .در پژوهشی که دکتر حسن چاوشیان <عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه گیلان>وعلی ستوده چوبری در مورد منزلت اجتماعی مشاغل انجام دادند نشان میداد شغلی مثل پزشک متخصص از یک مرجع تقلید منزلت اجتماعی بسیار بسیار بالاتری دارد !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! واقعا چه جوابی دارید؟

بنا به مفهوم مخالف وبرداشت شخصی بنده از پاسخ های شما به سوالات الف وب میتوان نتیجه گرفت که اگر پسر شما که تا به حال ازدواج نکرده به خاستگاری دختری مومنه باکره برود واین دختر بگوید من قبلا به دلیل فراهم نبودن شرایط ازدواج دائم یک بار متعه کرده ام وشوهر قبلی ام هم زنده است .به نظرم شما به پسرتان میگوییدبابا جان این دختره به درد تو نمیخوه چون آفتاب مهتاب دیده!
یا اگر دختر شما به خاطر وجود لکه ای روی صورتش که تا درمانش ۵ سال طول میکشه خاستگار نداشته باشه وباکره وجوان هم باشه . به نظرم هیچوقت بهش نمیگین دخترم تا این لکه بخاد خوب بشه متعه برای شما مستحبه واگه نیاز پیدا کنی واجبه .بهش میگین دخترم صب کردن بهتره چون عرف بر ما حجته!
البته از پیش داوری خود پیشاپیش پوزش میخوام اما اگر غیر از این است به قول کامنت قبلی بسم الله تکذیبش کنین
با تشکر

تصویر soalcity

سلام
به هر حال ازدواج سنتی دینی است. اما انتخاب همسر مورد علاقه، امری شخصی است .و این مساله با آنجایی که شرع حکم الزامی برای موسیقی و حجاب و ... دارد، فرق می کند. چون شرع دست اشخاص را باز گذاشته و می توانند در دایره وسیعی به انتخاب بپردازند.
و با همین مبنا است که بسیاری با خانواده مرده شور و رفتگر و ... وصلت می کنند.
درباره آن پژوهش نیز اگر می گفتید پزشک نسبت به روحانی، سخنتان قابل تامل بود! اما وقتی می گویید مرجع تقلید، هیچ کس در غلط بودن آن تردید نمی کند.

چقدر زجر آور است که حرفت را نفهمند و زجر آور تر آن است که حرفت را اشتباهی بفهمند حالا میفهمم خدا چه زجری میکشد وقتی این همه آدم حرفش را نفهمیده اند هیچ اشتباهی هم فهمیده اند، من اتفاقی به این سایت اومدم و دنبال جواب این سوال بودم که "چرا زن نباید با بیش از یک مرد رابطه داشته باشد؟"
یکی از دلایلش اینه
۱.بی بند و باری در اجتماع
۲. خلاصه شدن انسان در را بطه ی جنسی
۳. این رابطه به زن آسیب میزند بخاطر مایعاتی که وارد بدن زن میشود
۴ و مطمئنما هزاران دلیل دیگر برای حرام بودن آن هست.
پس عشق چی میشه
خانواده
حرفهاتون ایقد بی سند و مدرک و تعصبانه بود که تا آخر نخوندم
حالا شما چ مخالف چ موافق
۱.حاضری بچه ی بوجود آمده از صیغه باشی
۲. اگه خانمی حاضری یه وسیله ارضاء مردان باشی و بدونه هیچ عشقی تنها دلیل رابطه ی یک مرد با تو صرفا جهت رابطه ی جنسی باشد؟
۳.اگر مردی حاضری زن و مادر و دخترت را صیغه کنی صرفا برای مدتی؟ وقتی دیوز میشی و دیوز لعنت شده است؟
آخه آدمیت ترو خدا بهوش بیا ، بخدا جواب ناکامی در ازدواج صیغه نیست ، عفت و پاک دامنیه!!!!!!!!!!
چرا برای مسائلی که دست دشمنان اسلام پشت آن است دلیل قرآنی میارید؟
برید اگه واقعا بنده ی خدایید و ببینید که مسئله چیه!!!!!!!!!
و در آخر شاید دیگه این جا نیام چون واقعا جای تاسف داره که برای حرام از ایه ی قران استفاده میکنید و به اصطلاح حلالش میکنید. ولی خواهشا بر گردید به تاریخ و دریابید که یهود از حسادت هر کاری میکند.
خوهشا به خودتون بیاید خواهشا....

تصویر soalcity

سلام
مساله ای که زجر آور فرمودید، متاسفانه در نوشته شما وجود دارد!
بحث ارتباط زن با بیش از یک مرد، چه ربطی به صیغه دارد؟ ایا شما فکر می کنید زن شوهر دار می تواند صیغه دیگری شود که این دو مساله را یکی تصور کرده اید؟

سلام علی من تبع الهدی
سلام برادر یا خواهر خوبم
خیلی عالی بود

عزیزم شما خیلی توپت پره،حالا کی گفته همچین کاری رو شما انجام بدی،نگاهی که شما داری از چارچوبای فکریت که قبلا درست شده نشآت میگیره فایده هم نداره،نگاه الان ملت به صیغه دقیقا مثل نگاهیه که الان جامعه به زن بیوه داره و یجوری میگن طرف دست خورده هست که نشآت میگیره از همون نگاه ابزاری به زن،فایده هم نداره،باید اینقدر ملت چوب این تعصباتشون رو بخورن تا درست بشن

صیغه مشکلی نداره ولی هرکسی نمیتونه صیغه کنه...یه شرایطی داره
اول مطالعه کنید بعد نظر بدید

اها پس با این نظرتون به دخترتون اجازه میدین که صیغه ی چند نفر بشه؟اجازه ندی ارزش نداری

اصلا این امکان برای یک خانم وجود نداره که صیغه چند نفر بشه، برو اول احکامشو بخون...
بعدش هم دختر یا زن جوون (به لحاظ حکم شرعی) نمیتونه امروز صیغه یکی بشه و روابط جنسی داشته باشه و فردا صیغه یکی دیگه... شرعا بعد از پایان مدت صیغه باید یه مدتی (حدود سه چهارماه) صبر کنه تا بتونه دوباره ازدواج (موقت یا دائم) کنه.
اونوخ اینو با کسی که یک شب کنار ده نفر میخوابه یا هر روز با یکیه ، یکی میدونی؟؟؟ انصافت کجاس مرد!!!
اول برو احکامشو بخون

من اجازه میدم. همونجور که شما اجازه میدی دخترتون با چند نفر ازدواج دائم بکنه!
تو هم پس اجازه ندی ارزش نداری

من خواستم واقعیات جامعه را بگم تیجه گیری با خود شما
متسفانه جامعه ما به سوی بی بند وباری در حرکته و هر لحظه داره بیشتر میشه فحشا در ان موج میزنه به چشم راحت میشود دید که در جامعه چه میگذرد نمخواستم اینو بگم ولی محفل خیلی از جوانها متاسفانه دانشجویان ( بعضا ) دوستی با چند دختر و با هم بودن و چیزهایی که نمیشه ذکر کرد از طرفی برنامه های مخرب ماهواره که خیانت و فحشا گری را مقبول جلوه میدهند
حالا از شما خواننده عزیز دارم واقعا بگید اطرافتون چند نفرو میشناسید که به هوا و هوس خود گرفتار شده اگه بگیم نه دروغ گفتیم بخدا یکبار گناه مانند زنا انسان واسه همیشه نابود میکنه و برگشتش تا حدی نا ممکن
دست آخر یک سوال از همه شما دارم چطور میتونیم جلوی این همه فساد را بگیریم ؟
آیا خدا در مورد این سوال جواب داده است
نیایم به مانند قوم بنی اسرائیل برای گفتار حضرت موسی بهانه تراشی کنیم .
خیلی حرفها است نمیشه اینجا زد ولی در آخر بگم باین مخالفتهایی که ما از صیغه انجام میدیم جامعه ما را فساد خواهد گرفت مگر به خود آئیم و به دستور حق لبیک بگوئیم شرایطشو شهر سوال در تمام جوابات خود به افراد توضیح دادند .
ولی مطمئن باشی دودش در آخر به چشم خودمون خواهد رفت
انشا ء الله خداوند مارو از پیروان راستین خود قرار بدهد و ظهور یگانه منجی عالم بشریت را تعجیل بفرماید

دوستان بخدا شما اكه قران بخونيد لازم نيست بحث كنيد
اولا صيغه و بايد براي زن مطلقه يا دختر با اجازه ي پدر خوند
١.شما نميتوني تو خيابون دست يه دخترو بگيري و صيغش كني اين خودش باعث ميشه دختران باكره از اين قضيه جدا باشن
٢.بايد حتما مهرشو بدي و راضيش كني تو روابط جنسي نا مشروع خيلي سو استفاده ي مالي ميشه
٣.خيلي از ازدواجاي موقت به دايم ختم ميشه
٤. قران ضيغه رو براي جلوكيري از فحشا حلال دانسته ولي خردشم كفته بهتره نكنيد
٥.در اسلام جند همسري هست جون توي جنكا مرادن زيادي كشته ميشدند و زنان بي سرپناه ميماندند
٦.قران از مردان خواسته رعايت عدالت كنن بين زنان و خودشم كفته هيج مردي نميتونه يطبق كفته ي خودش يه زن بكيريد
٧.ضيغه براي امتحانه تا ببينه كي حاظره حدود شرعي رو رعايت كنه و كي تحمل نميكنه و كاره حرام.....
٨. زنان مطلقه و بي سربرست هم بايد راهي براي امرار معاش داشته باشن
٩.ضيغه به هيج عنوان مصداق فاحشه گري نيست چون زني كه ضيغه ميشه به يه جيزي پايبنده كه فاحشه نيست
١٠.بجه ي زنه صيغه اي حلال
١١.همين كه ادم ميدونه تو حدود خدا لنك و لقد نميندازه و حدشو رعايت ميكنه و بازم به مقصودش ميرسه لذت بخشه تا فاحشه كري
١٢.مردي كه با هر زني ميخوابه با زنه فاحشه فرقي نداره و قران از جفتشون به اسم زنا كار ياد ميكنه
١٣. يادتون نره حدوده الهي واسه امتحانه نه انتقاد
١٤. اكر واقعا مسلموني بايد سرسپرده باشي نه بهانه جو
١٥. تو اين وضعي كه هر كسي نميتونه زن بكيره صيغه خيلي هم خوبه حداقل انسان و بايبند ميكنه و اصول اخلاقيش و دينش حفظ ميشه
١٦ واقعا متاسفام واسه كسايي كه صيغه و فاحشه رو يكي ميدونن كباب ادمو سير ميكنه نونه خشكم همينطور ولي اين كجا و ان كجا
١٧. خداوند اكثره مسايل رو تو قران شفاف كرده اكه با دقت بخوني لازم نيست بري دنبال تفسير
خدا به دلت نكاه ميكنه اگه ظرفيت داشتي تفسرشو به دلت وحي ميكنه لازم نيست خودتو كيج كني
فقط كوشه شنوا باش نه زبانه بهانه جو
به اميده ظهور فرزند رسول الله و بت شكني ها در كنار وارث تماميه انبيا و ائمه

تصویر soalcity

سلام به نظر می رسد که بعضی از مطالب را بدون هیچ دلیلی به قرآن نسبت داده اید که در این امر باید دقت بیشتری داشته باشید.

ميشه اشاره كنيد،؟

تصویر soalcity

مثل اینکه فرموده اید: قرآن گفته بهتره صیغه نکنید!
در حالی که اصلا چنین چیزی درباره صیغه در قرآن نداریم. بله می توانیم بگوییم صیغه در بعضی موارد مناسب است و در بعضی موارد غیر مناسب! اما این که جمله ای را بدون هیچ دلیلی به قرآن نسبت دهیم، درست نیست.

اتفاقا قرآن دقیقا در این مورد گفته: ان تصبروا خیر لکم؛ اگر صبر پیشه کنید برای شما بهتر است، یعنی بهتره این کار رو نکنید، یعنی کسی که دنبال این کار میره صبر نداره، یعنی این کار مورد تایید خدا نیست، یعنی این کار مکروهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه انقدر رواجش نده شهر سوال، یادت باشه چیزی که رواجش میدی یه روزی دامنت رو میگیره، مثلا دخترت، مادرت، خواهرت...

تصویر پاسخگوی اعتقادی

پاسخ :
با سلام وتشکر .
اجازه بدهید کمی در باره فلسفه ازدواج موقت سخن نمایم :
از آن جا که ما معتقدیم قوانین اسلام بر اساس نیازهای واقعی بشر تنظیم شده است، نه احساسات و عواطف، ضرورت های اجتماعی در آن مهم ترین نقش را ایفا می کند، در نتیجه باید دید که چه ضرورتی اجازه تعدد زوجات را برای مردان حاصل کرده است ؟
نمی‏توان انکار کرد که نیاز جنسی در مردان کاملا متفاوت از نیاز جنسی در زنان است، به گونه ای که در اغلب مردان انگیزه اصلی در ازدواج و ارتباط با جنس مخالف خواسته یا نا خواسته، ارضای نیاز جنسی است، در حالی که در اغلب زنان این انگیزه عاطفی و روحی است. حتی بخش نیاز جنسی در آن ها هم ماهیتی دوگانه یعنی عاطفی جنسی دارد؛ یعنی در ماهیت و حقیقت این نیاز هم تفاوت آشکاری بین زنان و مردان وجود دارد. اکثر آنچه برخی از زنان در دوران تجرد به عنوان نیاز جنسی احساس می کنند، بیش تر ماهیت تجربه جنسی دارد که با ارتباط با همسر برآورده می شود. پس از ازدواج کم رنگ می شود، در حالی که در مردان این نیاز، امری مداوم و کاملا مستقل و قدرتمند باقی می ماند.
در شدت و قدرت این نیاز بین زنان و مردان تفاوت آشکاری وجود دارد، به گونه ای که حتی در جوامع غربی که بیش ترین تحریکات و بیداری های جنسی وجود دارد و عدم تمایلات جنسی عامل اجتماعی ندارد، تفاوت بین زنان و مردان در نیاز جنسی امری کاملا آشکار است تا حدی که در اکثر این کشورها میزان سرد مزاجی جنسی زنان ۳۵ تا حدود ۴۰ درصد جمعیت زنان را تشکیل می دهد، در حالی که این امر در مردان شاید به ۱۰ درصد هم نرسد؛ البته در برخی جوامع میزان سرد مزاجی زنان تا ۸۰ درصد هم تخمین زده شده است.
همچنین نمی‏توان انکار کرد که بقای غریزه جنسی مردان از زنان طولانی‏تر است، زیرا غالب زنان در سن معینی(یائسگی)، آمادگی جنسی خود را از دست می‏دهند، در حالی که در مردان چنین نیست، هم چنین زنان به هنگام عادت ماهانه و قسمتی از دوران حاملگی، عملاً هم ممنوعیت آمیزش دارند و هم تمایل هورمونی به این امر ندارند، در حالی که در مردان این ممنوعیت ها وجود ندارد.
همه این موارد نشان می دهد که نمی توان شرایط زن و مرد را در خصوص نیازهای جنسی یکسان دید و برای هردو جنس به یک گونه قضاوت کرد، از طرف دیگر مردان در حوادث گوناگون زندگی، بیش از زنان در خطر مرگ قرار دارند. در جنگ‏ها و حوادث دیگر، قربانیان اصلی را آن‏ها تشکیل می‏دهند. در نتیجه همواره میزان زنان در جامعه بیش از مردان خواهد بود و زنان بسیاری در جامعه بدون همسر و سر پرست باقی می مانند.
البته باز تاکید می کنیم در اسلام ازدواج موقت به عنوان راهکاری برای مواقع غیر عادی و ضروری قرار داده شده، هم‌ چنان که طلاق حرام نشده و راهکاری برای مواقع خاص و اجتناب ناپذیر قرار داده شده است.
به همین خاطر در روایات، ازدواج موقت و چند همسری تشویق نشده است. اگر در مواردی نسبت به متعه تشویق شده، به جهت مبارزه با بدعتی بود که افرادی گذاردند و حلال خدا را حرام شمردند. (۱) به نظر مي رسد كه ازدواج موقت به خودی خود مورد تشویق نیست، بلکه در روایاتی از ازدواج موقت بدون لزوم و ضرورت نهی شده است.
در برخی روایات آمده : خداوند مردان و زنان هوسباز را دوست نمی‌دارد و آنان را لعن می‌کند. (۲) نگاه کلی اسلام در این خصوص نگاهی خاص و در مقام اضطرار و ضرورت های خاص است؛ اما باید بپذیریم که چه در گذشته و چه در حال به دلایل گوناگون، امکان ازدواج دائم برای بسیاری از افراد فراهم نبوده و نیست و به رغم گروه هاي نام برده شده در بسیاری از محیط ها و فرهنگ ها افراد در سنین خاصی قادر به ازدواج دائم نیستند، یا افراد متأهل در مسافرت‏های طولانی و یا در مأموریت‏ها و یا به علل دیگری با مشکل عدم ارضای غریزه جنسی رو به رو می‏شوند، كه ضرورت تجويز اين راهكار خاص را منطقي و معقول بلكه لازم نشان مي دهد.
۱. نظام حقوق زن در اسلام، ص ۸۲.
۲. وسایل الشیعه، ج ۷، ص ۲۶۷ ـ ۲۶۸.

جناب شهر سوال
خواهر مادر دختر :صیغه
اگه یه جونی بعد چند سال متوجه بشه زن صیغه ای بابا شو صیغه کرده چا حالی بهش دست میده؟
یا نه باباهه با زن صیغه ای پسرش، من که حالت تهوع دارم.

تصویر soalcity

سلام
بله آنچه حرام است، در ذات انسان هم به نوعی مورد تنفر قرار می گیرد. و طبیعتا زن پدر بر پسر حرام است کما اینکه زن پسر بر پدر حرام است.

سلام به نظر من صیغه فقط موقع جنگ کاربرد داره!!( البته ببخشید چون نظرات دوستان خوندم و با کلیات حرف موافقم مختصر نظر گذاشتم،تا حدودی نظرم رو تو ایده های دیگه دیدم و جواب گرفتم،ولی واقعیت اینه که صیغه و سوء استفاده ازش تو این زمونه شده بلای جون خانواده های مذهبی!) میگین نه، برین یه سر به دفاتر مشاوره بزنین... آقای دکتر حبشی یه مورد تو صحبتاشون گفته بودن، که اقایی که با خانومش اختلاف داشت (تو ی بازه زمانی طولانی) یه بار خانومی رو سوار کرد و از نحوه ی صحبت خانومه خوشش اومد وو.... آخرشم تشریف آوردن مشاوره و گفتن این زن صیغه ای منو نگه دار اولیه هم چون مادر بچه هامه دوست دارم بمونه!!!!

عرض سلام مجدد. بخشید من جواب این سؤالا رو تو ایده هاتون پیدا نکردم. پیشاپیش از لطف و صبوریتون در پاسخگویی تشکر می کنم.
الف به فرض محال اگر دختر باکره شما به دلایل موجه قادر به ازدواج دائم نباشد اما شرایط متعه برایش فراهم باشد حاضرید اذن بدهید؟
ب فرض کنید پسر شما به خواستگاری دختری مومنه رفته و دختر شب خواستگاری به پسر شما میگوید یک بار در زندگیم به خاطر فراهم نبودن شرایط ازدواج دائم واستحباب واحیای این سنت الهی متعه کرده ام باز هم حاضرید فرزندتان را به همسری ایشان در آورید
ج این سوال قدری متفاوت است اما میشود به بحث تعمیم داد در فرض سوال قبلی اگر طی تحقیقاتتان مشخص شود که دختر مومنه ای که پسرتان به خواستگاریش آمده قبلا مشهور به زنا بوده اما چند سال است که توبه حقیقی کرده باز هم راضی هستید که عروستان شود؟

تصویر soalcity

سلام
جواب این سوالها قبلا مطرح شده است که عین کامنت قبلی را برای دسترسی آسان تر برایتان کپی می کنم:
مثلا فرض کنید دختری صیغه کرده تا بعدا با همان شخص ازدواج دائم کند. حال به دلایلی ازدواج دائم انجام نشده (مثلا پسر در تصادفی کشته شده) و پسر بنده نیز قبلا با کسی یک سال زندگی کرده است. از سویی نیز آن دختر واجد کمالات قابل توجه است. خب این ازدواج معقول است.
یا مثلا اگر دختری داشته باشم که بدانم هرگز نمی تواند ازدواج دائم کند، مثلا ۴۰ سالش شده و هیچ خواستگاری ندارد. اما می خواهد با کسی صیغه دو ساله داشته باشد و شخص مد نظر نیز واجد کمالات است، چرا اجازه ندهم؟
یا درباره دختری که قبلا خلافکار بوده و الان توبه کرده است، نباید از این نکته غفلت کرد که موقعیت اجتماعی یکی از فاکتورهای موثر در تصمیم گیری است.

زهرا خانم از این حرفها خیلی ها میگن مثل حرف شما منتها این نظرات در زمان ائمه کاملا" معمولی بوده و خلاف و غیر شرع نبود بلکه آن اشخاصی که زنا میکردن غیر عادی بودن ولی در امروزه که همه باسواد شدن و میتوانن با دشمنان ائمه هم صحبت و مشورت داشته باشن کمی سخت شده و برای صیغه دلیل و برهان میآوردن مثل همین که دخترخودتون و پسرخودتون ...

سلام
فرمودید {به هر حال ازدواج سنتی دینی است. اما انتخاب همسر مورد علاقه، امری شخصی است .و این مساله با آنجایی که شرع حکم الزامی برای موسیقی و حجاب و ... دارد، فرق می کند. چون شرع دست اشخاص را باز گذاشته و می توانند در دایره وسیعی به انتخاب بپردازند}پایان نقل قول
در اینکه حکم اسلام درباره موسیقی ،تراشیدن ریش ،حجاب وامثال اینها الزامی است و وجوب بر آن مترتب است هیچ شکی نیست وحرف شما کاملا صحیح است و با مسئله ازدواج که احکام الزامی درباره آن نیست متفاوت است .اما
در همان مسائل شخصی نیز که شما میفر مایید اسلام معیار و ضوابطی مشخص کرده که اگر انسان آنها را رعایت کند به سعادت وکمال نزدیکتر است .همان طور که خودتان مطلع اید بسیاری از ضوابط اسلامی جنبه تکلیفی ندارد بلکه جنبه توصیه ای ، استحباب ، کراهت و... دارد . حتی نفس ازدواج هم واجب نیست{مگر در شایط خاص} وهیچکس نمیتواند به شما بگوید چرا درباره نکاح تبلیغ نمیکنید؟ یا به افراد مجرد بگوید چرا ازدواج نمیکنید؟ کسی که مجرد میماند و تا پایان عمر ازدواج نمیکند نمره قبولی برای ورود به بهشت را آورده اما درجه مناسبی از بهشت را توقع نکند.
اشکالی که مخالفان صیغه {البته بنده کاملا موافق صیغه هستم} مطرح میکنند و وارد هم میباشد این است که میگویند این افرادی که متعه را تبلیغ میکنند اگر دخترشان شرایط متعه را داشت هیچ گاه حاضر نمیشوند این کار را بکنند . دقیقا مثل شما
در سوال قبلی ام شرایطی را برای شما ترسیم نمودم که دین گفته متعه در این حال مستحب است اما شما به هیچ عنوان حاضر نمیشوید اجازه دهید که دخترتان این کار را انجام دهد و در ذهنتان چنین میگذرد که با حرف مردم چه کار کنم {این همان حجیت عرف فاسد است که از نظر شریعت اسلام کاملا مردود است}
به سوال قبلم باز میگردم اگر پسر شما که تا به حال ازدواج نکرده به خاستگاری دختری مومنه باکره برود واین دختر بگوید من قبلا به دلیل فراهم نبودن شرایط ازدواج دائم یک بار متعه کرده ام وشوهر قبلی ام هم زنده است .به نظرم شما به پسرتان میگوییدبابا جان این دختره به درد تو نمیخوه چون آفتاب مهتاب دیده! اگر این دختر هم کفو پسر شما باشد وتنها مشکلش{از نظر شما} انجام عمل مستحب متعه در گذشته باشد هیچ گاه حاضر به گرفتش برای پسرتان نیستید.همان حجت شخصی خود را برای خوانندگان توضیح دهید که چرا این دختر را به عروسی قبول نمکنید؟
یا اگر دختر شما به خاطر وجود لکه ای روی صورتش که تا درمانش ۵ سال طول میکشه خاستگار نداشته باشه وباکره وجوان هم باشه . به نظرم هیچوقت بهش نمیگین دخترم تا این لکه بخاد خوب بشه متعه برای شما مستحبه واگه نیاز پیدا کنی واجبه .بهش میگین دخترم صب کردن بهتره چون عرف بر ما حجته!

حضرت لوط ع دختران خود را به مشتی انسان همجنس باز پیشنهاد داد تا آنها را از گناه نجات دهد یا حضرت محمد ص با همسر پسر خوانده خود{زید} ازدواج کرد تا عرف را بشکندو خیلی از مثالهای دیگر. شما حاضر نیستید با دختری که قبلا زنا کار بوده و الان توبه کرده حتی اگر هم کفو شما با شد ازدواج کنید.
کسی که احکام اسلام را تبلیغ میکند باید حداقل در بعد نظری زیر بار احکام برود وآنها بپذیرد.

نظرتان را به استفتایی که از سامانه پیامکی دفتر آیت الله حسینی شاهرودی {۳۰۰۰۴۷۴۷۴۷۶۰۶۰}گرفتم جلب میکنم
سوال دختر باکره ای که شرایط نکاح دائم را دارد اگر متعه کند مستحب است؟
پاسخ بله مستحب است . میتواند با همان شخص عقد موقت بخوانند و بعد مدتی عقد دائم کنند

تصویر soalcity

سلام
از حرف های صحیح نتایج غلط و غیر مرتبط گرفته اید! اسلام استحباب یا توصیه ای برای ازدواج یک پسر جوان با دختری که قبلا زناکار بوده، دارد؟
کجا بنده گفتم که اگر یکی از نزدیکانم شرایط متعه را داشت، با متعه او مخالفت خواهم کرد؟ شرایط مصلحت بودن متعه در یک جای خاص را چه کسی تشخیص می دهد؟ شما؟ در حالی که حتی برداشت صحیح از استفتایی که انجام داده اید نکرده اید که قید همان شخص جهت رعایت مصلحت گفته شده است.

سلامی مجدد
پس به این نتیجه رسیدیم که متعه مستحب است مگر اینکه به مصلحت نباشد{یعنی شرایط ازدواج دائم را از بین ببرد}. آیا این حکم، حکم عام است یا خاص؟ مثلا طلبه ای میتواند بگوید چون مردم مرا با لباس روحانیت مسخره میکنند پس به مصلحت نیست که بپوشم و دیگر استحبابی ندارد. یا دختری بگوید به علت تمسخر دوستانم چادر نمیپوشم و همان مانتو کافی است ومصلحت نیست. یا شخصی بگوید چون هم خوابگاهی هایم مسخره ام میکنند غسل واجب خود را قبل از طلوع آفتاب انجام نمیدهم؟
شما لطف کنید این را پاسخ بدهید که بعدا به خدمتتان خواهم رسید

تصویر soalcity

سلام
اینکه انسان موقعیت ازدواج دائم خود را از بین ببرد، چه ربطی به مسخره کردنی دارد که در صورت بی اعتنایی به آن هیچ تاثیری در زندگی مان ندارد؟
ضمنا اگر طالب گفتگوی طولانی هستید، فضای کامنت ها برای این کار مناسب نیست می توانید به یکی از جوامع مجازی مرکز ملی پاسخگویی نظیر اسک دین مراجعه بفرمایید.

از قرآن و حدیث استفاده کردید تا صیغه را ترویج کنید .من هم مخالف صیغه هستم و اتفاقا از قرآن و حدیث در این رابطه استفاده می کنم اگر می خواهید بدانید چگونه پس نوشته زیر را بخوانید:
خداوند در قرآن فرموده بروید و در زمین بگردید و ببینید عاقبت کسانی که قبل از شما بودند چه شد .من هم برای عمل به این توصیه قرآنی یکی از یاران امام صادق به نام محمد بن مسلم را مورد توجه قرار دادم.محمد بن مسلم یکی از شخصیتهای بزرگ شیعه و از راویان بلندپایه و عالیقدر اسلامی است که در علم و فضیلت و زهد وتقوا سرآمد محدثان و راویان حدیث می باشد و در میان شاگردان امام صادق کمتر کسی به پایه فضیلت و عظمت او می رسید. امام صادق در مورد او می فرماید:"مکتب ما و احادیث پدرم را چهار نفر زنده کردند ابوبصیر-محمدبن مسلم-زراره و برید بن معاویه عجلی. اگر اینها نبودند کسی از تعالیم دین و مکتب پیامبر بهره کافی نمی یافت این چهره های نورانی حافظان دین ومورد اعتماد پدرم در بیان حلال و حرام و احکام دین بودند که با مکتب ما آشنا شدند و در روز رستاخیز نیز پیش ز دیگران به ما خواهند پیوست."یکی از یارن امام صادق به نام ابن ابی یعفور میگوید:"روزی به امام صادق گفتم من همیشه دسترسی به شما ندارم گاهی بعضی از شیعیان مسائلی از من می پرسند که در پاسخ آن ناتوانم.امام صادق فرمود چرا از محمد بن مسلم سوال نمی کنی؟ او احادیث ما را از پدرم شنیده و پدرم از او رضایت و خشنودی داشت".حالا می خواهم یک روایت از بحار الانوار نقل کنم که سندش هم معتبر است(اگر شک دارید بروید ببینید):محمد بن مسلم نزد امام صادق آمد و گفت که خواب دیدم که زنم آمد و گردکان بسیاری شکست و بر سر من ریخت.حضرت فرمود صیغه خواهی کرد سپس زنت مطلع خواهد شد لباسهای نویی که پوشیده ای را بر بدنت پار پاره خواهد کرد! زیرا که پوست گردو به معنای لباس است.محمدبن مسلم می گوید وقتی که صبح جمعه شد لباسهای نویی را که عیدها می پوشیدم پوشیدم. بر در خانه نشستم.دختری گذشت اورا طلبیدم و به خانه بردم و صیغه کردم .زنم آگاه شد.آمد بر سر ما و آن دختر فرار کرد و من در خانه ماندم و زنم لباسهای نویم را پاره پاره کرد."
او که از اصحاب عالیقدر امام صادق بود وقتی صیغه کرد این بلا به سرش آمد وای بر حال ما . دیگر خود دانید.

تصویر soalcity

سلام
دوست گرامی
اولا ما صیغه را برای کسانی که به ازدواج دائم دسترسی ندارند، بیان کرده ایم و گفته ایم که متاهلان بهتر است این کار را ترک کنند.
ثانیا داستانی که شما گفته اید، هیچ ربطی به جایگاه مسلم ندارد. بلکه مساله مربوط به خلقیات و خصائص زن اوست!

شما خیلی بیخود می کنین واسه کسایی که به ازدواج دائم دسترسی ندارن بیان می کنید، اونا باید تلاش کنن شرایط ازدواجشون رو فراهم کنند نه اینکه دوزاری هم که در میارن بذارن کف دست یه زن صیغه ای. اینطوری تکلیف دختران مجرد جامعه چی میشه؟ باید به تعبیر شما تا ۴۰ سالگی صبر کنن و بعد که نا امید شدن با اجازه باباجونشون برن صیغه بشن؟ یا اینکه باز به تعبیر شما ریاضت بکشن؟ یعنی پسر بخواد صبر کنه جونش بالا میاد؟ مگه خدا آدم ها رو نیافریده؟ یعنی شما از خدا بیشتر و بهتر میدونید؟ مگه نگفته ان تصبروا خیر لکم؟ مگه نگفته و کسانی که [وسایل] ازدواج را نمی‌یابند، باید پاکدامنی و عفت پیشه کنند تا خداوند از کرم خود، آنان را بی‌نیاز کند؟ چرا از جانب خدا رواج نادرستیات رو میدید؟

باسلام و خسته نباشید.
فقط میتونم بگم:::::::اگر دنیا عدالت داشت،مرد هم بکارت داشت.............

تصویر soalcity

سلام
ظاهرا عدالت را با تساوی اشتباه گرفته اید. مرد و زن فرق های زیادی دارند که این فقط یکی از آنهاست و برای همین فرقها نمی توان عدالت را در همسانی دید.

چون در بین مسلمانان یک گروه آن را حرام و گروه دیگر حلال میداند در زشت پنداشتن این تاثیر گذاشته. اگر این حلال خدا توسط حاکمی حرام قرار داده نمیشد و اکثریت مسلمانان از این تحرف در دین پیروی نمیکردند فرصت برای این بحص حالا فراهم نمیشد.

سلام متاسفانه نظر بنده را انتشار ندادید .من مطرح کردم که طبق نظر برخی مراجع نه همه آنها متعه حتی اگر شرایط ازدواج دائم را از بین ببرد باز هم مستحب است که به دو استفتا اشاره کردم.
شما از نظر مراجع عظام اطلاع کامل ندارید و فقط نظر برخی را دستور کار خود قرار دادید و از ذکر نظرات بقیه خودداری میکنید.

تصویر soalcity

سلام
اولا خودتان اعتراف دارید که تنها بعضی از مراجع چنین نظری دارند.
ثانیا استفتای شما تا وقتی که سند روشنی نداشته باشد،تنها یک ادعا از جانب شما محسوب می شود.
ثالثا برای مرجعیت صرف ادعای یک نفر کافی نیست و باید آن شخص در جامعه علمی به عنوان مجتهد توانا شناخته شده باشد.

سلام
سوال برای کسی که شرایط ازدواج دائم ندارد اگر متعه باعث شود که شرایط ازدواج دائم از بین برود آیا این کار استحباب دارد؟ حرف شما برای بنده حجت است ،شما نظر مراجع مورد تایید جامعه مدرسین به ویژه آیت الله صافی را در مورد این پرسش جویا شوید.
حتی اگر یک مرجع تقلید مورد تایید، نظری خلاف نظر سایرین داشت شما باید آنرا ذکر کنید
این را پاسخ دهید بنده دیگر از حضورتان مرخص میشوم

تصویر soalcity

سلام
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي الرَّجُلِ يَتَزَوَّجُ الْبِكْرَ مُتْعَةً قَالَ يُكْرَهُ لِلْعَيْبِ عَلَى أَهْلِهَا ( من لا يحضره الفقيه، ج‏۳، ص: ۴۶۱) : امام صادق عليه السّلام در مورد اينكه آيا مرد ميتواند دختر باكره را متعه كند فرمود: مكروه است چون اين كار براى خانواده ‏اش موجب سر شكستى است.
از دفتر آقای صافی نیز تلفنی مساله را جویا شدیم (۰۲۵۳۷۴۷۹) گفتند تنها اگر برای دختر ضرری ندارد، مستحب است. و مصداق آن را در زنهای بیوه و ... بیان کردند و اصلا نپذیرفتند که برای دختر باکره ای که با این کار امکان ازدواج دائم را از دست می دهد، مستحب باشد.

وقتی این مطلبو خوندم تاسف خوردم برای ایران! ایران که تا قبل از حمله ی اعراب تک همسری تو ایران بود کوروش کبیر که انقدر بهش افتخار میکنیم اولین پادشاهی بود که تک همسر بود. وای به حال ما ابرانیا که چه بلایی سر فرهنگ و تمدن ۲۵۰۰ سالمون اوردن تا قبل حمله ی اعراب تک همسری نو ایران بود حالا کارمون به کجا کشیده که مردامون خواهان همچین چیزی هستن. . . !!!
درضمن شما آقایونی که که هی میگید صیغه حلاله خداست باید خدمتتون عرض کنم خیلی چیزا حلاله ولی دلیل نمیشه چیزه خوبی باشن مثلا طلاق هم حلاله خداست ولی چه حلالی! حلالی که عرش خدا رو میلرزونه. . . پس انقدر به اسم حلال صیغه رو رواج ندین و تو ذهن جوونای مردم عادیش نکنین.
اینم صرفا برای عبرت مردایی میگم که زن و بچه دارن بعد به اسم اینکه زنشون(سرده،مریضه،ارضاشون نمیکنه و. . .) به خودشون حق میدن برن زن صیغه کنن میگم که من خودم پدرم وقتی راهنمایی بودم فهمیدم یه زن رو صیغه کرده الآن پنج،شیش سال از اونموقع میگذره با اینکه هیچوقت مادرم نفهمید و الآن هم دیگه اون زنه صیغه ی بابام نیست و بابام هم نمیدونه که من میدونم ولی چنان ضربه ی روحی خوردم که وقتی اسم ازدواج و عشق و. . . میاد حالم بهم میخوره.از هرچی مرد ایرانی و مسلمون هست حالم بهم میخوره و متنفرم! بابای من هم وقتی جوون بود میتونست ایثار کنه با مامانم بره پیش مشاور مشکلشو حل کنه ولی به جاش رفت پی خوش گذرونیه خودش خب الآن هم که من جوونم و پدرم داره پیر میشه من هیچ عشق و علاقه ای بهش ندارم و نمیتونم فداکاری کنم و ازش مراقبت کنم میزارمش خونه ی سالمندان چون اونموقعی که اون میتونست ایثار بکنه نکرد منم عین خودش رفتار میکنم.
مردایی که زن و بچه دارید سرجدتون صیغه نکنید بچه هاتون ضربه میخورن سرخورده بار میان از سرنوشت بابای من عبرت بگیرید.
مدیر سایت نظرمو تایید کن بزار ببینن تا همه ی جوانبو در نظر بگیرن اگه شجاعت داری نظرمو بزار تو سایت

تصویر soalcity

سلام
ای کاش تصمیمی که درباره پدرتان گرفته اید، مانند نوشتن این مطالب از روی شتاب زدگی و فهم غلط نبوده باشد.
مثلا مطالبی که درباره ایران باستان نوشته اید، با واقعیت اختلافی بسیار فاحش دارد. در ایران باستان چند همسری رایج بوده است. ویل دورانت در کتاب «تاریخ تمدن» آورده‌است: «در آیین زرتشت تعدد زوجات و انتخاب و اختیار کردن همخوابگان و کنیزکان آزاد بوده .»
هردوت تاریخ نویس یونانی پیرامون چندزنی در دوران هخامنشیان چینن می‌نویسد[مشیرالدوله، تاریخ ایران باستان، جلد ششم، صفحه ۱۵۳۵]: هرکدام از آنها چند زن عقدی داشتند ولی عده زنان غیرعقدی آنان بیشتر بود. وجود مامورین بسیار در شهرها، بویژه زنان زحمتکش را در خطر ربوده شدن و تجاوز قرار می‌داد. به این جهت در شهرهای ایران حجاب اهمیت بیشتری را نسبت به روستا کسب می‌کرده و با شدت بیشتری رعایت می‌شد.
استرابون دربارهٔ طبقهٔ اشراف می‌گوید[همان، صفحه ۱۵۴۳]: آنها زنان زیاد می‌گیرند، و با وجود این زنان غیر عقدی بسیار دارند. و وضعیت دوره های ساسانیان و اشکانیان نیز همین گونه بوده است. و معلوم نیست این ایران باستانی که عده ای خیالات خودشان را برای آن بازنویسی می کنند، در کجا جز خیالات آنها وجود داشته است.
درباره صیغه نیز مکرر عرض کرده ایم که اسلام نیز توصیه می کند مردان متاهل به سراغ آن نروند. و یک باب از احادیث اصول کافی در همین رابطه است. و به فرض که عده ای از این قانون سوء استفاده کنند نباید بگوییم قانون غلط است.
امیدواریم شما نیز پدر خود را به صورت کامل تری ببینید و اگر واقعا بدی ای داشته در کنار بدیهایش خوبی ها او را هم ببینید. که چه زحمت های فراوانی برای شما کشیده است تا بزرگ شده اید

با سلام. بسیار ممنون از سخنان اموزنده و منطقی(از نظر بنده حقیر) . از مشاورین اگاه و با ادب سایتتون که با دلیل و ادب جواب مخالفین صیغه را دادند و می دهند تشکر می کنم.

تصویر شهر سوال

با عرض سلام و تشکر از لطف شما

سلام. سوال دارم
ایا وقتی کسی صیغه می شود ایا جایز است از پشت هم با وی نزدیکی کرد؟
اگر زمان صیغه زن و مردی مثلا تا ساعت ۱۲ شب باشد و آن دو نفر در آن ساعت در کنار هم خوابشان برده باشد و چند ساعتی بعد از ۱۲ به همین نحو گذشته باشد ، ایا مرتکب گناه شده اند ؟
ممنون میشوم مرا اگاه سازید

تصویر پاسخگو

با سلام

۱- اصل در ازدواج موقت این است که دو طرف مجاز به کلیه بهره مندی ها از یکدیگر هستند . بنابر این اگر خانمی در هنگام خواندن صیغه ازدواج موقت شرطی نگذاشته ، دو طرف مجاز به همه گونه بهره مندی مشروع از یکدیگر هستند .
البته در موضوع نزدیکی از پشت به فتوای برخی مراجع این کار جایز نیست . به همین دلیل هر کس می بایست به فتوای مرجع تقلید خود عمل کند .
۲- اگر مرد و زنی در زمان اتمام مدت صیغه خواب باشند و غیر عمدی در کنار هم بوده اند ، گناهی مرتکب نشده اند اما پس از بیداری می بایست فورا از یکدیگر کناره گیری کرده و یا با خواندن صیغه مجدد ، رابطه خود را شرعی کنند .

ایا وقتی کسی صیغه می شود ایا جایز است از پشت هم با وی نزدیکی کرد؟

تصویر پاسخگو

در موضوع بهره مندی های جنسی ، فرقی میان ازدواج دائم یا موقت وجود ندارد . اگر شرط ضمن عقد باشد که چنین کاری انجام نشود ، حتما باید به شرط متعهد بود .
اما برفرض که هیچ شرطی در این باره مطرح نشده باشد ، با توجه به این که مراجع تقلید در این مسأله اختلاف نظر دارند، به طور طبیعی هر کس باید طبق فتوای مرجع تقلید خود عمل نماید . در زیر نظر مراجع محترم تقلید را در باره حکم نزدیکی از پشت را می آوریم :

امام خمینی، شبیری زنجانی، گلپایگانی، فاضل، صافی، (۱) نوری همدانی،(۲) گرامی(۳) حرام نیست، ولی مکروه است و کراهتش شدید است.
به نظر آیت الله اراکی در حال حیض بنا بر احتیاط باید ترک شود،
به نظر آیت الله خویی چه درحال حیض و چه غیر حال حیض بنا بر احتیاط حرام است.
به نظر آیت الله سیستانی در حال حیض و پاکی اگر زن راضی نباشد، بنا بر احتیاط جایز نیست.(۴)
به نظر آیت الله وحید بنا بر احتیاط واجب در حال حیض باید اجتناب شود . در غیرحال حیض اگر زن راضی باشد ، مکروه است و اگر راضی نباشد ،حرام است.(۵)
به نظر آیت الله بهجت در حال حیض بنا بر احتیاط واجب جایز نیست . در حال پاکی اگر موجب اذیت زن شود ، حرام وگرنه شدیداً مکروه است.(۶)
به نظر آیت الله خامنه‌ای مکروه است . اگر زن راضی نباشد و موجب اذیت زن شود، حرام است.(۷)
به نظر آیت الله مکارم مکروه است . اگر برای زن ضرر داشته باشد و زن راضی نباشد ،حرام است.(۸)
به نظر آیت الله تبریزی احتیاط ترک آن است.(۹)

پی‌نوشت‌ها:
۱ ـ ۴. توضیح المسائل مراجع، ج۱، مسئله ۴۵۰ و ذیل آن.
۵. آیت الله وحید، توضیح المسائل، مسئله ۴۵۶، و سؤال از دفتر ایشان.
۶. آیت الله بهجت، استفتاآت، ج ۱، سؤال ۱۰۶۹ و سوال از دفتر ایشان.
۷. سوال از دفتر آیت الله خامنه‌ای.
۸. سؤال از دفتر آیت الله مکارم.
۹. آیت الله تبریزی، استفتاآت، سؤال ۱۴۶۳.

تقریبا تمام کامنت ها رو خوندم جالب بود اسلام همه جا میگه مردم دست به کار شید و با عملتون جامعه رو درست کنید ولو روش جامعه مخالف عقاید دینی باشه اما تو بحث ازدواج موقت میگه مردم صبر کنید تا جامعه فقط با تبلیغ زبانی درست بشه و به مصلحت دختر بشه بعد دست به چنین کارایی بزنید! من از همین جا به همه نیازمنداندان به ازدواج موقت اعلام میکنم که صبر کنید تا جامعه با زبان نرم اصلاح که شد اونوخت اگر دیدید به مصلحت هست اقدام کنید ینی تنها حکم اسلامی هست که مستحب بودنش بنا بر نطر مردمه!
به قول یکی از کامنتا حضرت محمدص خودش شخصا با همسر مطلقه زید ازدواج کرد تا عرف رو بشکنه منتظر نموندند تا اول به صلاح بشه بعدش که مردم پذیرفتن اونوخت کاری بکنن من تقاوت کار پیغمبر ص با مصلحت در ازدواج موقت رو متوجه نمیشم یا همینطور اقدام حضرت لوط ع در ازدواج دخترانشان

تصویر soalcity

سلام
خدا قوت و خسته نباشید عرض می کنم خدمتتان پس از مطالعه این همه کامنت
طبیعتا در این جا که میدان گفت و گو و نوشتن است، نباید بیش از همین انتظار داشت.

پاسخم را ندادین احتمالا پاسخی ندارید که بدید من نگفتم سایت صیغه کردن راه بندازین میگم حداقل خودمون راضی باشیم دختریا خاهر باکرمون که شرایط ازدواج دایم رو نداره اگه خواست متعه کنه با کمال میل به این کار مستحب و بعضا واجب تشویقش کنیم نه اینکه مستحب بودن این حکم الهی رو مشروط کنیم به مصلحت دختر. میدونید مصلحت در اینجا یعنی چه؟ یعنی روش خراب مردم رو تو زندگی مون اثر بدیم و حواسمون باشه مردم چه واکنشی نشون میدن. حاج آقا خودتم خوب میدونی که تا چند دهه آینده نیز ازدواج موقت تقبیح میشه و به صلاح هیچ دختر باکره و غیر باکره ای نیست . وقتی هم به مصلحت نباشه یعنی هیچ کس نباید انجام بده و حداقل از حالت استحباب خارج میشه و فقط باید به تبلیغ زبانی کفایت بشه . واقعا تو این همه احکام خط شکن اسلام چنین حکم سستی که گوشش به دهان مردمه جای تعجب داره؟
مثلا ریش نذارم چون کارم رو تو فلان اداره راه نمیندازن و به مصلحت نیست یا حجابمو رعایت نکنم و سریعتر جذب بازار کار بشم چون به مصلحتم هست یا عکس رهبرم رو تو مغازم نصب نکنم چون مشتریام کم میشه و به مصلحت نیست.

تصویر soalcity

سلام
جواز صیغه به این معنا نیست که در هر جایی عملیاتی شود. و سخن شما مانند این است که بگوییم اگر کسی ازدواج را خوب می داند، پس چرا برای بچه دو ساله اش زن نمی گیرد!
طبیعتا ازدواج دائم ارجح از ازدواج موقت است و باید تا حد ممکن به سمت ازدواج دائم رفت.
و با توجه به اینکه هم اکنون نیز بعضی به خاطر شرایطشان ازدواج موقت را به مصلحت خویش دیده اند و آن را انجام می دهند، مشخص می شود که دیدگاه شما غلط است.

واقعابرای همه زنها بایددعا کرد هیچ وقت به این مرحله نرسندهرچند حلاله بعد از اتمامش تاثیرات مخرب زیادی در روح بانوان میگذاره خصوصا برای کسی که واقعا در اثر صیغه به مرد شدیدا علاقه مند میشه واون مرد به هر دلیلی حاضر نیست با او ازدواج کنه ودر کوران تنهایی رها میشه زن اینجا گناه نکرده ولی ماهها تحت درمان روحی قرار میگیره وتازه اگر هم خاستگاری بیاد برای ازدواج باید همیشه بترسه که این موضوع را نفهمه خود شمای پاسخگو حاضرید با زنی که یکبار صیغه شده ولو مدت کوتاهی ازدواج دایم کنید ایا هیچ وقت به رخ او نمیکشیدکمتر مردی این موضوع راتاب میاورد گناه این زن چه بوده که حاضر به فحشا نبوده با احدی هم رابطه ای نداشته ودر گمال عفاف پیشنهادی شرعی را پذیرفته اما حالا باید دچار رنج وعذاب شود؟عشقش هم به اون مرد بعد از محرمیت بوده ولی باید تا مدتها وخدای نکرده تا پایان عمر بسوزد.وقتی یک مردی به خانمی میگوید واقعا عاشق شما هستم نه فقط به دلیل روابط جنسی،ولی مدعی است که هیچ وفت نمیتونم باهات ازدواج کنم وتنها راهش اینه که ۴-۳سال موقت باشیم بعد هم دعا میکنم همسر خوبی نصیبت بشه نهایت سوئ استفاده از صیغه نیست ایا این زن اگه چنین درخاستی رو بپذیره چرا که از عشق این مرد لبریزه دیگه بعداز ۳-۴سال که به راحتی رها شداصلا توان داره به کس دیگری فکر کنه چه برسه به از دواج؟وجالبه که این در حالیست که مرد یک قران نمیپردازه به جهت تمکن مالی خانم ومناعت طبعش که پول براش مهم نیست بلکه عشق به اون مرد براش مهم شده ومرد هم ازخدا خاسته حرفی از پول نمیزنه.حتما فهمیدید که این مشکل بنده بوده انهم برای چند ماه متعه.که در الان ایام جوانیم با درد ورنج حاصل از این خطای بزرگ در حال سپری شدن است هر چند باتوسل به اهل بیتی که خود این امر راحلال شمردند تمام سعیم را دارم برای رفع این خاطرات زجر اور میکنم ولی عوارضش دست از سرم بر نمیدارند.واین در حالیست که با هیچ جنس مخالفی رابطه ای ندارم ومعتقد هم به داشتن روابط دوستی نیستم.لذا تنهایی وفراموشی خاطرات گذشته خیلی ازارم میدهد خدا به همه جوانان کمک کند تا جایی که میشه خودداری کنند.البته من نه به دلیل نیاز جنسی (که فطریه وهمه دارن )این کارو کردم بلکه دلیلم عاطفی بود که البته محکم زمین خوردم .فقط خوشحالم که این اون ۳-۴ سال عملی نشد وگرنه شاید بطور کامل نابود میشدم. خدا به اینجور مردها کمی عقل وفکر وعاطفه بده تا بفهمن خانمها بازیچه شهوت اونها نیستن وبجای تلاش برای موقت کمی هم به اینده یک زن جوان فکرکنند. وافعا اسلام برای این علاقه بعد از محرمیت واز طرفی تمام شدن مدت جه راهی گذاشته؟من از دو نفر روحانی پرسیدم گفتند راهش توکل به خداست فقط همین. یعنی چی؟

تصویر soalcity

سلام
اینکه صیغه در بعضی از شرایط حلال است، به معنای اجباری بودن آن نیست و طرفین ماجرا هستند که باید با بررسی مصلحت خودشان، به انجام یا ترک آن اقدام کنند. و حال نیز نباید با تمرکز زیاد بر روی گذشته، حال و آینده را تباه کرد.
شما می توانید به دو لینک ذیل مراجعه نمایید و در صورت نیاز هم می توانید با شماره ۰۹۶۴۰۰ تماس بگیرید یا به مشاور مراجعه بفرمایید تا حالت روحی نامناسب خود را برطرف کنید.
http://www.soalcity.ir/node/318
http://www.soalcity.ir/node/2479

سلام واقعا از لحن تندم عذر میخوام اما واقعیت اینکه شما وامثال شما میخواهید برای شرعی کردن گناهانتون قرآن رو هر جور که دوست دارید معنی وتفسیر بکنید.وقتی مرد زن وبچه دار به که زندگی عاشقانه ای باهم دارن به خاطر این جریان صیغه به خودش جرات میده و میره با زنان دیگه ارتباطات جنسی برقرار میکنه باز هم میگید گناه نیست؟؟؟!!
اقوام وآشنایان وخود ما به شدت مذهبی هستیم واین ماجرا عین حقیقته و در خونواده های مختلف و متاسفانه مذهبی به شکل های جورواجور تکرار شده و عاقبت به شر شده... .
با اینکه زنه خیلی سعی کرد تا با انواع واقسام روش ها همسرش از هر نظر تامین بکنه تا نره سراغ این کارها امانشد که نشد الان جدا شدن وزن برای تلافی کردن میره صیغه مردم میشه به همین راحتی؟؟؟الان بچه ی بیچاره هرروز تو خونه ی یکیه؟؟؟
به این میگن حفظ بنیان خانواده... .

تصویر soalcity

سلام
اسلام مجموعه ای به هم پیوسته است و اگر کسی تنها بخشی از آن را اخذ کند، قرآن می گوید:
ْ أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذلِكَ مِنْكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُرَدُّونَ إِلى‏ أَشَدِّ الْعَذابِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (۸۵ بقره) آيا به بعضى از دستورات كتاب آسمانى ايمان مى‏آوريد، و به بعضى كافر مى‏شويد؟! براى كسى از شما كه اين عمل (تبعيض در ميان احكام و قوانين الهى) را انجام دهد، جز رسوايى در اين جهان، چيزى نخواهد بود، و روز رستاخيز به شديدترين عذابها گرفتار مى‏شوند. و خداوند از آنچه انجام مى‏دهيد غافل نيست.

اسلام همان گونه که برای مواقع خاص، ازدواجی آسان تر طراحی کرده است تا کسانی که نمی توانند ازدواج دائم کنند، راه برایشان کامل بسته نباشد، همان گونه از تنوع طلبی نهی کرده و از انجام صیغه توسط مردان متاهل نیز نهی کرده است.
پس سوء استفاده ها به حساب اسلام نیست.

با سلام .انسان وقتی اسلام راپذیرفت باید احکام آن را هم بپذیرد .آیا برای کسانی که به دنبال بهانه هستند وضو هم مسخره نیست برایشان .که باشستن سطحی و دست کشیدن روی سر ما پاک هستیم ؟ خلاصه برای عیب جویان احکام مورد زیاد است ولی متاسفانه به کارهای زشت جامعه بی تفاوت هستن .دروغ در جامعه را فیل هوا کردن و خالی بندی میکن . زنا را بازار آزاد میگن ولی طبق شرایط صحیح صیغه را قبول ندارن آیا این تفکر وهابیت نیست؟

با سلام .انسان وقتی اسلام راپذیرفت باید احکام آن را هم بپذیرد .آیا برای کسانی که به دنبال بهانه هستند وضو هم مسخره نیست برایشان .که باشستن سطحی و دست کشیدن روی سر ما پاک هستیم ؟ خلاصه برای عیب جویان احکام مورد زیاد است ولی متاسفانه به کارهای زشت جامعه بی تفاوت هستن .دروغ در جامعه را فیل هوا کردن و خالی بندی میکن . زنا را بازار آزاد میگن ولی طبق شرایط صحیح صیغه را قبول ندارن آیا این تفکر وهابیت نیست؟

بنظر منکه واقعا ظلم در حق زنهاست.
چونکه مردان متاهل زیادی هستن که باوجود اینکه از طرف همسرشون کاملا تامین هستن،ولی بخاطر هوس ممکنه که زن دیگه ای رو صیغه کنن.حالا قانون راجع به همسر عقد دائم همچین آقایی چی میگه؟
همسری که تمام وظایف همسرداری رو درست انجام داده؟
نهایتش اینکه میگه میتونی طلاق بگیری!!!!!!!!!
تو شرایط الان جامعه مردها هم سختشونه تنهایی زندگی کنن چه برسه به زنهای مطلقه.....مشکلات بیشماری پیش روشون خواهد بود.از مشکلات مالی و تامین مسکن و...... تااااااااااااااااا برچسبهایی که مردم میزنن بهش.
در نهایت مجبوره بسوزه و بسازه و با همین مرد زندگیشو ادامه بده.زنی که غرور و عواطف و احساسات و شخصیتش لگد مال شده...............
بنظرتون تکلیف همچین زنهایی چی میشه؟
چرا قانون کشور ما مجازاتی رو برای هچین آقایونی در نظر نگرفته؟

تصویر soalcity

سلام
دنیا محل تزاحم ها و محدودیت هاست. طبعا مصالحی چند همسری برای مرد را مجاز کرده، هر چند زن اول خوشنود نباشد. چرا که مصالح جمعی جامعه، بر مصلحت افراد مقدم می شود.
البته زن می تواند در انتخاب همسر از ابتدا بر روی این مسائل دقت نماید. و شوهری انتخاب کند که از این گونه مسائل دور باشد.

از دید جامعه صیغه خوب نیست
و خودم به شخصه به دلیل عدم شناخت کافی زیاد نظر نمی دم اما کاملا به این نظر رسیدم که بعضی ها از این حکم سو استفاده می کنند و همین خود باعث تاکید بر این مسئله شده که صیغه بد است
من چند سوال دارم :
۱. یک مرد در آن واحد می تواند چند زن صیغه موقت اختیار کند؟
۲.آیا باید رضایت همسر گرفته شود؟
۳.ایا پسری که قبلا ازدواج نکرده و به دلیل مشکلات متعددد قادر به ازدوا نیست می تواند صیغه موقت استفاده کند؟

تصویر شهر سوال

با سلام دوست گرامی
بعنوان مثال وقتی میبینیم عده ای از قوانین راهنمایی و رانندگی تخلف میکنند منطقی است بگوئیم قوانینش بد است؟
۱. بله ( ولی ما چنین توصیه را نمیکنیم)
۲. در ازدواج موقت رضایت همسر لازم نیست.
۳. بله. البته رضایت پدر دختر هم شرط است.

ممنون بابت راهنمایی

صیغه همون فاحشه گریه. با چند تا جمله رسمی و با سفسطه بافی ذات معنی شومش رو نمیشه تغییر داد.

تصویر پاسخگو

سلام
بنابر استدلال شما ، ازدواج دائم هم که دختر و پسر با چند کلمه به هم محرم میشن ، ( نعوذ بالله ) فاحشه گری هست !!
کاربر محترم لطفا متن بالا و پاسخ های سایت رو در نظرات بخونید بعد این گونه اظهار نظر بفرمایید .

منظورم از جمله های رسمی، خطبه عقد نبود. تفسیرهای آبکی و بی ارزش آدمایی بود که برای ترویج و تبلیغ صیغه میکنن. (میگم صیغه چون ازدواج واژه مقدسیه و با اضافه کردن کلمه موقت بهش فقط به قداست این واژه بی احترامی میشه و الا با گفتن "ازدواج موقت" چیزی از وقاحت صیغه کم نمیشه)

تصویر soalcity

سلام
در متن اصلی دلایل توهم وقاحت ذکر شده است. جدای از لفظ که (صیغه، متعه، ازدواج موقت و ...) چرا فکر می کنید که عملی وقیحانه است؟

.... تقریبا تازه مسلمان هستم .یعنی مدتی است دینم را با عشق پذیرفته ام و حتی محجبه شده ام .خدا را شکر این اعتلای معنوی را با همسرم هر دو طی کرده ایم.اما سوالی هست که ذهنم را شدید درگیر کرده است تا جایی که گاهی به حقانیت دینم شک میکنم.در مورد علل صیغه تا جایی که توانستم در اینترنت تحقیق کردم ولی متاسفانه نتیجه قانع کنند های نداشته. اجازه بدهید سوالم را اینطو بیان کنم.:
معتقد هستیم که صیغه حکم خداست. خب پس یک خانواده ۴ نفری متشکل از یک مادر پدر و خواهر و برادر در نظر بگیریم.اگر طبق حکم خدا مرد خانواده هر روز یا هر چند مدت با زنان متفاوتی به خانه بیاید در حکم صیغه. پسر خانواده نیز اینچنین کند.دختر خانواده نیز هر مدت به صیغه مردی باشد.
۱)ایا به نظر شما خانه فوق همان خانواده مقبول اسلام است؟ ایا این خانه با فاحشه خانه تفاوتی دارد؟
۲)مادر این خانواده ایا با خود فکر نخواهد کرد که از لذت!!!!!!!!! ارتباط با مردان دیگر محروم شده و ترجیح میدهد تا مطلقه شود و او نیز مجددا صیغه شود؟
۳)یا برای پسر خانواده انگیزه ای برای ازدواج دائم و مسئولیت هایش وجود خواهد داشت؟
۴)ایا این مرد که توانایی تجربه زنان متفاوتی را دارد چیزی جز شهوترانی بی دردسر را میشناسد؟
۴)در جایی خواندم که این به نفع دختر و پسر است.اما همه میدانند که دختر برای ارتباط جنسی نیاز دارد نسبت به طرف مقابلش عشق و عاطفه پیدا کندوایا با مثلا صیغه ۵ ساعته عشق در زن به وجود می اید؟ایا این چیزی جز استثمار زن فقیر برای تن فروشی است؟
۵)ایا این روش جولانگاه شهوت نمیباشد با توجه با اینکه مردان میتوانند زنان بی شماری را صیغه کنند؟
۶)بر فرض که مردی زنانی را صیغه کرد و در مدتی که با یکی از زنان خود هم بستر است زن دیگر نیاز جنسی دارد پس تکلیف او چه میشود او انسان نیست؟
۷)حتی اگر صیغه در شرایط اضطرار مثلا دوری مرد از زن انجام باشدوایا این حق فقط برای مرد است؟همسر ار نیاز جنسی ندارد؟ همانطور که میدانیم شهوت یک زن طبق حدیثی از امام صادق نه برابر مرد است.پس همسرش باید نیازهایش را سرکوب کند؟او انسان نیست؟
۸)میگویند اگر زنی نتواند شوهرش را ارضا کند مرد میتواند صیغه کند؟اگر برعکسش صادق باشد چه؟کدام زن میتواند حتی به این دلیل به دادگاه برود؟یا حتی میتواند اثباتش کند؟ پس باید عمری بسازد و این غریزه را در خود سرکوب کند.در صورتی که اگر شوهرش این مشکل را داشت با صیغه مشکلش رفع میشد؟!
۹)و در نهایت شرایطی را تصور کنید که این حکم خدا رواج پیدا کند ایا مفهومی به نام عشق به همسر وجود خواهد داشت؟ شاید زنان عربستان را مثال بزنید اما به نظرتان به زنان ایران به داشتن مردی که جسم وروحش برای انان است برای یک عشق دو طرفه حسرت نمی ورزند؟انها به این مسئله عادت کرده اند چون از وقتی چشم باز کردند با ان مواجه بوده اند.هماننند زنده به گرو کردن دختران!!.رواج یک سنت دلیل بر درستی ان نیست.
واقعا دلیل این حکم بی قید و شرط که در ان به زن به منزله حیوان نگاه شده است چیست؟.یک زن به هم خوابی میپردازد و چند ساعت بعد دیگر کسی کنارش نیست و پولش را در کنار بسترش میبیند.و زن دیگری قلبش از رنج میسوزد... و تنها یک مرد! این موجود برتر خدا از لذتش راضیست...

پاسخ: 

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در ابتداي سوال خود فرموده ايد:«مدتي است دين خود را با عشق پذيرفته ام». اين نكته مهمي است و جاي شكر دارد،ولي مشخص است كه شما يك نگاه برون ديني به اسلام نداشته ايد و لذا در چنين مسأله اي احساسات خود را نيز دخالت داده ايد.
مقصود از نگاه برون ديني به اسلام اين است كه: لازم است يك نگرش كلي به مباني اسلام داشته باشيم و در صورتي كه آن مباني به وسيله نيروي عقل براي ما مبرهن و واضح گرديد، در مقابل مسائل جزئي تر اگرشبهه اي پيش آمد، آن را داخل در اصل مباني نكنيم. چنانكه در بخشي از كلام خود فرموده ايد: تا جايي كه گاهي به حقانيت دينم شك مي كنم.
وقتي براي ما وجود خداوند با ادله محكم اثبات شد و بعد هم لزوم عقلي معاد و روز ديدن نتيجه اعمال را فهميديم،خواهيم دانست كه حتما خداوند در اين راه برنامه اي هم بيان كرده است و اين برنامه را بايد شخصي براي انسانها بياورد و همانطور كه وجود اين شخص براي آوردن برنامه الهي و تثبيت آن لازم است، نگهداري و تبيين بيشتر آن نيز لازم بوده و اشخاصي با همان خصوصيت براي حفظ و حراست از دين نياز مي باشد. در اين مسير رسالت و امامت نيز اثبات مي شود.( البته اين فقط نگاهي بسيار گذرا به اصول عقايد بود در جهت رسيدن به پاسخ).
انساني كه اين مسائل برايش كاملا حل شده باشد. وقتي در مسأله جزئي بماند، آن را در اصول عقايدش داخل نمي كند. از اين رو با كمال احترام به شما بايد عرض كنم كه اين موارد براي شما كاملا حل نشده و نياز به مرور اصول عقايد براي جنابعالي احساس مي شود.
براي پاسخ به بخش اصلي سوال شما لازم است اشاره اي به روح فرهنگ اسلامي و نگاه معرفتي اسلام به اصل ازدواج و ازدواج موقت نگاه عميق اسلام به مساله ازدواج و زندگي زناشويي بنماييم و بعد از فلسفه تجويز ازدواج موقت سخن بگوييم. بديهي است در پاسخ به نامه شما مجالي براي تبيين اين مساله نيست. لذا در حد اشاره مطالبي عرض مي شود:
بايد بپذيريم كه چه در گذشته و چه در حال به دلايل گوناگون، امكان ازدواج دائم براي بسياري از افراد فراهم نبوده و نيست؛ در بسياري از محيط ها و فرهنگ ها افراد در سنين خاصي قادر به ازدواج دائم نيستند، يا افراد متأهل در مسافرت‏هاي طولاني و يا در مأموريت‏ها و يا به علل ديگري با مشكل عدم ارضاي غريزه جنسي رو به رو مي‏شوند؛ يا افراد متعدد به خصوص بانوان بعد از، از دست دادن همسران شان به رغم نياز شديد به همدم و همسر ، توان ورود در اين عرصه را در خود نمي بينند و از برخوردهاي بد جامعه هراس دارند.
در واقع زناني كه به هر دليل ازدواج نكرده اند، ولي نياز جنسي و عاطفي دارند، همچنين زناني كه همسر خود را از دست داده اند و امكان يا تمايل ازدواج مجدد و دائم ندارند، همچنين مردان يا جوانان مجردي كه در موقعيت و وضعيت مالي و اجتماعي ازدواج نيستند و يا دسترسي به همسران خود ندارند و يا به هر دليلي نياز جنسي شان با همسر خودشان ارضا نمي شود، ارتباط مستقيم و جدي با مساله ازدواج مجدد دارند كه به نظرمي رسد ازدواج مجدد تنها راهكار منطقي در برابر اين افراد است.
با اين همه؛ همان گونه كه در بالا روشن شد، ازدواج موقت به عنوان راهكاري براي مواقع غير عادي و ضروري قرار داده شده، هم چنان كه طلاق حرام نشده و راهكاري براي مواقع خاص و اجتناب ناپذير قرار داده شده است. به همين خاطر در روايات، ازدواج موقت و چند همسري تشويق نشده است. اگر در مواردي نسبت به متعه تشويق شده ،به جهت مبارزه با بدعتي بود كه افرادي گذاردند و حلال خدا را حرام شمردند.(۱) و گرنه ازدواج موقت به خودي خود مورد تشويق نيست، بلكه در رواياتي از ازدواج موقت بدون لزوم و ضرورت نهي شده است.
در روايت ديگر ضمن نهي از ازدواج موقت غير ضروري مي فرمايد: «بر ازدواج موقت اصرار نداشته باشيد. بر شما لازم است بر ازدواج دائم، به عنوان سنت رسول خدا؛ پس با مشغول شدن به ازدواج موقت، از همسران خود غافل نگرديد كه آنان كافر شوند و از اين حلال و حكم خداوند بيزاري بجويند و اجازه دهنده آن (يعني حكم خدا) را نفرين كنند و دشنام دهند».(۲)
بنابراين نگاه كلي اسلام در اين خصوص نگاهي خاص و در مقام اضطرار و ضرورت هاي خاص است.
ازدواج موقت در واقع عدم بن بست در احكام اسلام است براي افرادي كه در بالا ذكر شد.
در بخشي از سوال خود گفته ايد كه اين مسأله چرا براي زنان متأهل وجود ندارد؟ پاسخ آن است كه اولا مردان بيشتر از طريق نگاه تحريك مي شوند و زنان بيشتر از طريق لمس. لذا معمولا تا بانوان در اين حالت واقع نشوند تحريكات بسيار كمتري دارند،به خلاف مردان(يكي از فلسفه هاي حجاب نيز همين است).
همچنين مرد از جهت ساختار وجودي توان ارتباط سالم بدون خدشه در روح و روان، با چند زن را دارد، بر خلاف زن كه همانطور كه شما نيز اشاره كرديد به علت ساختار روحي و رواني زن نمي تواند ارتباطي سالم و عاطفي به طور همزمان با چند مرد را داشته باشد.
البته براي نياز جنسي زني كه شوهر ندارد. همين ازدواج موقت راهكار اسلام است و براي زني كه شوهرش او را به هر دليل ارضا نمي كند، بر خلاف آنچه شما گفتيد اسلام به زن اجازه شكايت و حتي طلاق توسط حاكم شرع را داده است حتي اگر شوهرش راضي نباشد.(طلاق توسط دادگاه براي زناني كه شوهرشان در زندان و يا معتاد است از همين موارد است).
برخي از مثال هائي كه زديد هر چند وجود داشته و واقعي هستند و صورت خوشي ندارند، اما ربطي به حكم خدا ندارد و سوء استفاده يك مسلمان از حكم خداست كه در صورت واقع شدن ظلمي حتما مورد مؤاخذه پروردگار قرار مي گيرد.
خدا به انسان دندان داده،حال اگر كسي وحشيانه گلوي ديگري را با آن پاره كرد، آيا تقصير پروردگار است كه به او دندان داده است؟
اگر خداوند چنين حكمي وضع نمي كرد. در همان موارد ياد شده كه تعدادي مثال است،بندگان خدا احساس خلاء در دين خدا را نمي كردند؟
اسلام به كيش خود ندارد عيبي/هر عيب كه هست از مسلماني ماست.
در روايات ما از هوس راني به هر طريقي نهي شده و حتي چنين افرادي تشبيه به خروس شده اند. همچنين از ازدواج موقت براي كسي كه نيازي به آن ندارد.
در صورتي كه نكتۀ مبهمي در پاسخ وجود دارد يا سوال جديدي برايتان مطرح شد در مكاتبۀ بعدي برايمان ارسال كنيد.
پي نوشت ‏ها:
۱. نظام حقوق زن در اسلام، شهيد مطهري، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، تهران ۱۳۷۴ش، ص ۸۲.
۲. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام، قم، ۱۴۰۹ ه.ق، ج ۲۱، ص ۲۲.
موفق باشید.

چه فرقی با فاحشه گری داره یه سیب گندیده بعد ۴۵ روز دست یکی دیگه میره شروع میکنه به فاحشه گری
فقط تنها فرقی که دارد اسم فاحشه گری را عوض کردید به صیغه حتی تو مسیحیت نیز این کار حرام است و ضمنا قران را تحریف نکنید
اگر خدا میخواست زن صیغه ای مجاز باشد هیچوقت ادم و حوا را نمی افرید حتی حیوانات نیز با یک خانم زندگی میکنند
نظر من را خواهشا نشان دهید.

تصویر پاسخگو

سلام آقا محسن عزیز
ابتدائا من خیلی متاسفم از این تشبیهتون ! خانمی که یک بار ازدواج کرده را به سیب گندیده تشبیه کرده اید . این نوع نگاه به زن واقعا سزاوار ایشان نیست .
از این گذشته ، من یک سوال از شما دارم : اگر همین خانم با مردی ازدواج دائم می کرد و پس از شب عروسی از هم طلاق می گرفتند و همان خانم پس از ۴۵ روز با مرد دیگری می خواست ازدواج کند . آیا شما این خانم را هم سیب گندیده خطاب می کنید که از دست یکی به دست دیگری سپرده شده ؟؟؟
دوست عزیز ، فرق ازدواج موقت با ازدواج دائم فقط همان زمان دار بودن آن و برخی احکام جزئی آن است . وگرنه هر دو ازدواج هستند و فاصله آن با فاحشگی از زمین تا اسمان است .
خواهشا احساسی به این مقوله نگاه نکنید .

من پسری هستم مجرد ولی به هیچ وجه امکان ندارد حتی فکر صیغه را هم در ذهنم بگذرانم میدانید چرا چون اگر من با خانمی ازدواج کنم او حتما و حتما از من انتظار دارد که پایبند و متعهد به رابطه ازدواجمان باشم ممکن هم است این را به زبان نیاورد ولی من که میدانم او چنین انتظاری دارد پس من نیز به احترام او و عشق و صداقت هیچ وقت چنین کاری را نمیکنم.
در ضمن قرآن کتابی است که هر فرد میتواند با دید خود به آن نگاه کند و آن را بستاید برای نمونه کشاورز میتواند به مفاهیم قرآن نگاه کرده و افرینش و رشد و نمو گیاهان و ... را در آن ببیند و یا یک دانشمند فیزیک با مشاهده مفاهیم علمی درون قرآن به آن اعتقادی راسختر و ایمانی محکم تر بیاورد و من ترجیح می دهم به قرآن از دید شما نگاه نکنم به آفرینش خدا فقط به دید جنسی نگاه نکنم خدا دنیا رو واقعا عجیب و عجیب آفریده و از این شگفتی ها برای ما اشاراتی در آیه ها می آورد من ترجیح میدهم این آیات را بخوانم و به خدایم و آفرینشی که او برایمان آفریده است فکر کنم.
ازدواج نیز تنها هدف جنسی ندارد مجموعه ایی از اهداف را می توان برای ازدواج متصور شد یکی از آن تشکیل خانواده ، آرامش دو زوج کنار یکدیگر و ... است که به هیچ وجه با ازدواج موقت تامین نمیشود.
خدا همه مخلوقات را به صورت زوج آفریده است این را میتوانید در آیات زیادی از قرآن مشاهده کنید از جمله ذاریات ۴۹
تمامی مخلوقات غیر انسان حتی مخلوقات غیر جاندار نیز به صورت زوج اند این مفاهیم در فیزیک کوانتوم مطرح میشود مبحث زوجیت فراتر از الکترون و پروتون و بارهای انهاست.
هدف من از بیان این مطالب این است که در فیزیک کوانتوم دو ذره زوج هنگام کنار هم قرار گرفتن به شدت منفجر میشوند ولی تحت شرایط خاص کوانتومی میتوانند کنار همدیگر باشند که به نظر من خود صیغه عربی که ما در هنگام عقد میخوانیم باعث به وجود آمدن این شرایط در دو زوج می شود ولی دو زوج کوانتومی همیشه در کنار یکدیگر اند و هنگام مبادله منفجر میشوند و هردو از بین می روند لذا باهم به وجود میان و باهم از بین میرن پس انسان ها نیز که یکی از هزاران مخلوقات خدای قادر هستند نیز از این قاعده مستثنی نخواهند بود من که شدیدا به این اصل ازدواج دایمی و همیشگی چه از لحاظ علمی که بهتون گفت و چه از لحاظ اخلاقی و روانی معتقدم و با ازدواج موقت شدیدا مخالفم بنا به دلایل علمی و اخلاقی خودم.
آیا خداوند در آن آیه سوره بقره میگوید به صورت ساعتی نکاح کنید؟ شما خودتان یک تحقیقی بکنید ببینید چه مردانی و چه زنانی دنبال ازدواج موقت اند اکثرا مردان هوسران و زنان فقیر و دچار مشکل و نیازمند.

در نهایت میتوانم بگویم اسلام دینی است بسیار غنی و باارزشمندترین کتاب بشریت در اختیار انسان ها همین قرآن است. حتی دانشمندانی چون اینشتین نیز مفاهیم نسبیت خود را در قرآن دیده اند من خود نیز که مطالعات اندکی از فیزیک کوانتوم دارم به شدت مجذوب قرآن و ویژگی ها و رهنمود های علمی آن برای زندگی شدم.

در ضمن یادم میاید در یکی از آیات قران خدا با چنین مفهومی گفته ازدواج کنید و در کنار یکدیگر به آرامش برسید و اگر این کار را نکنید خدا این قدرت و اراده را به شما میدهد که مجرد و پاک و بدون گناه بمانید.
خدا خودش تویه این آیه میگه من بهتون این قدرتو میدم که بدون ازدواج نیز سالم بمونین پس آونایی که به بهانه جلوگیری از گناه و فساد جنسی ازدواج موقت میکنن بهونشونو خدا جواب داده

تصویر soalcity

سلام
اگر چه فواید اصلی و نوع برجسته ازدواج؛ همان ازدواج دائم است، اما شرایطی به وجود می آید که ازدواج دائم ممکن نیست علیرغم آنکه انسان نیازهایی دارد و خدا برای چنین مواقعی ازدواج موقت را تشریع کرده است.

به نظر من إنسان تو هر شرايط باشه فقط حق ازدواج چه دائم چه موقت با يك نفر رو داره و موقت يا دائم بود نش سليقه اي هستش درست مثل كسي كه پول خريد خونه نداره و رهن ميكنه
ولي واقعا صيغه مردهاي متأهل علت اصلي فساد جامعه است چون وقتي مردي به خودش أجازه رابطه با كلاه شرعي صيغه ميكنه خانم أون آقا هم به خودش أجازه نيده بره با يه نفر ديگه رابطه تلفني برقرار كنه والي ماشاالله

من از کارشناسان محترم تشکر میکنم که مخالفان رو سرجاشون نشوندن حالا میخام به همه بگم که اصلا فاحشگی چه اشکالی داره ؟خیلی هم خوبه از نظر مادی کجاش بده؟ بله اگه کسی دین و ایمون داره آخرتشو خراب میکنه ولی به دنیای آدم هیچ ضرری هم نمیرسونه و همش نفعه .ممکنه یکی بگه فرزند به اصطلاح نامشروع زیاد میشه خب میتونیم با قانون همون حقوقی رو که فرزند صیغه داره رو بهش بدیم مشکل حل میشه.ممکنه بگن باباش معلوم نیست کیه خب اینم میشه با قانون گزاری و الزام ثبت به اینکه زن مشخص باشه با کیا رابطه داشته و با آزمایش دی ان ای بعد از وضع حمل معلوم میشه. تو این نه ماهی هم که حاملست دولت خرجشو بده بعدااز پدر اصلیش بگیره دقیقا میشه مثل حالتی که زن بعد از عده ازدواج میکنه و زیر ۶ ماه حامله میشه که معلوم نیست باباش کیه همونطوری که اسلام حلش کرده ما هم با این کار حلش میکنیم.بنیان خانواده هم اصلا متزلزل نمیشه چون که توی اسلام اصلا هیچ وجوب شرعی چه در عقددایم چه موقت وجود نداره که زن و شوهر زیر یک سقف زندگی کنند و وظیفه اصلی بزرگ کردن فرزند به عهده پدره و فقط مادر در دختر تا ۷ سالگی و پسر تا ۲ سالگی برش واجبه که بزرگش کنه توی فاحشگی هم با وضع چنین قانونی مثل اسلام مشکل پرورش بچه هم حل میشه.
شاید بگین توی غرب اجرا شده ولی جواب نداده که دوتا پاسخ براش دارم اولا توی همه کشورهای جهان که مبانیشون فاحشگی هست این مشکلات وجود نداره مثلا شیلی نسبت آمار طلاقش به ازدواج سه درصده درحالی که توی ایران ۱۵ هست توی ویتنام کمونیست ۴ درصده.ثانیا همونطوری که توی کشور ما به اسلام کامل عمل نمیکنند و به این مشکلات دچاریم مردم کشورهای غربی هم به مبانی اومانیسم و سکولاریسم و... عمل نمیکنند که این همه مشکلات دارند وگرنه این همه بچه بی سرپرست نداشتن و برخی قوانینشون مشکل داره
ضمنا اینو همه بدونند که تمایل به نکاح دایم فرزند آوری و فرزند پروری جزو ذات بشره و اگر دولت ها تمام توانشونم در جهت گسترش فاحشگی بازم اکثریت به سمت ازدواج دایم حرکت میکنن

تصویر soalcity

سلام
۱-حتی اگر هیچ آخرتی هم نباشد، فاحشگی حال به هم زن است. شهوتی که در عرض چند دقیقه کوتاه کاملا فروکش می کند، چگونه می تواند آن قدر گسترده شود که تمام زندگی شخص را در بر بگیرد؟ آیا واقعا می توان فاحشه ای یافت که سعادتمند باشند؟ یا آنکه اگر کمی بنگریم، می بینیم که همه فاحشه ها از وضعیت خود ناراضی هستند. و به همین خاطر حتی در زمان ما، برای تهیه فاحشه ها، به برده گیری جنسی روی می آورند و زنان را مجبور به این کار می کنند.
۲-لزوم فضای عاطفی برای خانواده را فراموش کرده اید و فکر کرده اید با زور قانون می توان مشکلات و نیازهای عاطفی انسان را برآورده کرد. و همین که اصل بنیان ازدواج بر عاطفه است، نیازی نبوده که اسلام واجب کند، زن و شوهر زیر یک سقف زندگی کنند.
۳-آمارهایتان را باید با مبانی آمارگیری دید. اگر در یک کشوری، فحشا را قانونی کردند و به عنوان یک پدیده منفی به حساب نیاوردند، دلیل نمی شود که آن کشور فحشا نداشته باشد یا ...
۴-انسان در کنار تمایل به فرزند و ... که او را به سمت ازدواج می کشاند، تمایلات دیگری هم دارد که ممکن است آن تمایلات، نگذارند زندگی شکل طبیعی به خود بگیرد. کما اینکه الان می بینیم تمایل به فرزند، در خیلی جاها به زمانی موکول می شود که شهوت کاملا فروکش کرده که شاید دیگر در آن سن مثلا زن نتواند باردار شود یا ...

واقعا از پاسخ های بچه گانتان که بیشتر شبیه جک میمونه تشکر میکنم یه حکم تعبدیو نمیتونین چطوری جمعش کنین اول سایتتون بنویسین حکم حکم الله است تعبدیه ما نمیفهمیم علتش چیه اینقد اسمون ریسمونم به هم نبافین. اگر الله نعوذ بالله فاحشگیم تجویز میکرد بازم ازش طرفداری میکردین متاسفانه ۹۹ درصد مخاطباتون نمیدونن تعبد چیه . دقیقا مث این میمونه که مسلمین فک میکنن شراب بخاطر مضرات جسمی که اطبا میگن حروم شده!

تصویر soalcity

سلام
خوشحالیم از اینکه مخاطبانمان، یا از نوشته هایمان چیزی می فهمند، یا اگر لجاجت شان مانع فهم شان شده، حداقل احساس می کنند، جک شنیده اند و می خندند.

این خواهران محترمه چنان در هر پست خود از ارضا شدن همه جوره مردان متاهل توسط زنهاشون می گن که انگار دستگاه رضایت سنج دارند ...
شما ها چه می فهمید یک مرد حتی متاهل از ارضای جنسی خواهان چی هست که به خود اجازه میدید که در خصوص ارضا شدن مردان نظر بدید ؟؟؟
اگر از دایره عفت کلام خارج نمی شد و مخاطبم فقط زنان متاهل بودند مسائلی را مطرح می کردم که یکایک شما احساس نا توانی در ارضا همسر خود داشته باشید و خودتان بروید به دنبال متعه برای نیاز همسرانتان.

باسلام و خسته نباشید.۴۰ سال سن دارم و ۲۱ سال هست که زندگی مشترک با شوهرم دارم که ۷ سال آن روزه سکوت و طلاق عاطفی که از طرف شوهرم شروع شده است /. در شروع همین سال ۹۴ من حقیر با مشکلات عدیده ای روبرو شدم . در سفر بودم که از فردی ناشناس برام پیامک رسید که مدتیه عشقم رو تعقیب می کنم و دیشب اون با شوهر شما به خونتون رفت و من هم پشت سرشون وارد خونتون بودم و پنهان شده بودم و شاهد اعمال زشت و سکس و ... آنها در خونه و حموم بودم و..... . اینکه بیا با من همکاری کن تا انتقام بگیریم و اگه باور نمی کنی با من قرار بزار تا اسناد و مدارک رو بهت بدم و .... اما من بهش پیامک دادم که شوهر من از هر آب زلالی پاکتره . خیانت نمی کنه و .... . و اینکه به عنوان دزد وارد خونه ام شدی پس آدرس داری لذا اسناد رو بفرست صندوق پستی خونمون و... در غیر اینصورت چرت نگو و تهمت نزن . تهدید کرد که یه بار هم میام خونتون و در انتقام از شوهرت به تو .... می کنم و.... . و با علامت ها و جای اشیاء و وسایل که از خونمون گفت دیدم که بله ایشان واقعا در منزل ما بوده هست . فردای اونروز شوهرم تماس گرفت که دیشب توی حمام بودم و انگار دزدی اومده بود خونمون وقتی صدا رو شنیدم از حموم درومدم و دنبالش کردم اما کسی رو ندیدم و... . چیزی نگفتم فردای اونروز سریع خودم رو به خونه رساندم و پیامک هارو به شوهرم نشون دادم و ... و ایشان با عصبانیت و قسم و.... ادعا کرد که همه اینها دروغه و اون مزاحم رو پیداش می کنم و می کشمش و منو هم کمی دعوا کرد که نباید دیوانه بشی و اینها رو باور کنی . لذا استرش و اضطراب و ترس امانم رو بریده بود و از خونه و زندگیم نگران بودم که نکنه این دزده دوباره بیاد و بلایی سرمون بیاره . برای همین دوربینی رو در داخل هال تعبیه کردم و دگمه اش رو روشن گذاشتم به مدت ده روز . یک هفته قبل خواستم یه نگاهی به تصاویر بکنم تا آسوده بشم که موردی نیست . اما متاسفانه در میان یکی از این تصاویر زنی را دیدم که ساعت ۱۲ شب همراه با شوهرم وارد منزل شده و .... تمام عملیات و ... به تصویر کشیده شده است اما متاسفانه صدارو ندارم چون فیش ضبط صدا درست تنظم و جا نیفتاده بوده است . و.... دیوانه شدم و نهایتاً به نوعی این پیامک ها و اینکه آیا کسی تو زندگیت هست؟ آیا دوست دختر؟ صیغه ای هست؟؟ که گفتند نه و حتی به قرآن هم قسم خوردند و گفتند که بیار قرآن رو پاره پاره کنم که چیزی وجود ندارد و دعوا و معرکه راه انداخت . برای همین به دادسرا مراجعه کردم و در ضمیمه شکایتم این سی دی فیلم را هم ارائه دادم . حال خواستم سوال کنم که : اگر شوهر من با این زن صیغه باشه و به من اطلاعی نداده باشه چه خواهد شد؟ دوما اگر صیغه نباشه و در حد دوست باشند چه؟ یعنی حکم دادگاه چه خواهد بود در هر دو حالت؟ و اینکه حدود ۷ سال هست که شوهرم حق نزدیک شدن بهش را برام نداده و نمی دهد و همیشه ادعا کرده که مریض ضعف جنسی دارد و... (شرمنده : حتی وقتی لخت مادرزاد هم در کنارش رفتم با بدرفتاری و عصبانیت کنارم زده .). خرج و مخارجی حدود ۷ سال هست که ندارم . خودم کارمندم و تمام نیازهای مالی فرزندانم را برطرف کرده ام و در مقابل خواستن پول و کمک مالی و ... مقاومت کرده همه چی رو زده شکسته و از خونه خارج شده . حال چه کنم؟؟ پروسه زمانی رسیدگی به این مورد چقدر طول خواهد کشید . البته لازم به ذکر هست که این زن یکی از بازیگرهای این آقا بوده که همیشه به شوهرم دادش می گفت و ...... . لطفا راهنمایی بفرمایید.
با تشکر

تصویر شهر سوال

باعرض سلام و تشکر
خدمت شما عرض پاسخ شما را می توان به دو نحو پاسخ داد یک پاسخ حقوقی که چه خواهد شد و حکم دادگاه چه خواهد بود که بهتر است شما با یک وکیل و مشاور حقوقی و افرادی که در دادگاه خانواده هستند گفت و گو کنید. اما روش دیگر روش روان شناختی است به هر حال همسر دچار مشکلات و اختلالات جنسی است و باید با کمک مشاور و درمانگر ماهر و با تجربه درمان شود و علت عدم تحریک در کنار شما و ارتباط با غیر از شما بررسی شود و ریشه یابی شود. احتمال اینکه در فرایند انتخاب و یا بعد از گذشت مدتی از ازدواج ایشان نسبت به شما دچار بی علاقه گی شده باشد بسیار زیاد است به نظر می رسد ایشان در الگوی روابط جنسی و به طور کلی انتخاب شریک زندگی دچار تغییراتی شده است که باید علت یابی شود بنابراین بهتر است شما قبل از اقدام حقوقی به پیامد های شکایت و یا جدایی و هدر دادن سرمایه هایی که با جان و دل به دست آورده اید از همه مهمتر فرزندانی که شما دارید فکر کنید و به جای بالا رفتن از پله های دادگاه به مرکز مشاوره معتبر با یک روان درمانگر کارگشته و مجرب مراجعه کنید تا در چند جلسه ایشان مشکل شما را حل یا جدا شدنتان را تأیید کند موفق باشید.

ببینید دوستان صیغه حکم تعبدیه اینقد با این حکم خدا در نیفتین ممنون از پاسخ های کوبنده کارشناسان

سلام
من یه خانم ۲۴ ساله هستم و همچنین متاهل. می خواستم بدونم با توجه به دین اسلام و فرمایشات جنابعالی میتونم برای اینکه نیازهای جنسیم توسط همسرم تامین نمی شه و حس تنوع طلبی توی من زیاده از همسرم طلاق بگیرم و متعه کنم تا توی گناه نیفتم و نیاز های جنسی به من فشار نیاره... ... ؟!!!!!
یا علی جواب بدید...

تصویر soalcity

سلام پس از طلاق و گذشتن ایام عده، مجاز به صیغه هستید.
ولی صلاح مملکت خویش خسروان دانند. خصوصا اگر راههای ساده تری برای حل مشکل وجود داشته باشد.

ی سوال
میگن در زمان امام زمان ازدواج یک امر اختیاری هست

تصویر پاسخگو

سلام
مگه الان ازدواج اجباری هست ؟؟
از نظر اسلام ازدواج یه امر مستحبه . ولی مستحبی است که تاکید زیادی روی ان شده است .

به نام خدا.
بنده دانشجوی ارشد اخلاق اسلامی هستم البته کاملا با علاقه شخصی خود وارد این حوزه از علوم شده ام و پیشینه ای هم نداشتم.باید عرض کنم چون سابقه زندگی در یکی از کشورهای مدرن را هم داشته ام کاملا درک کرده ام که آزادی و بی بندوباری جنسی در غرب نه تنها وجه انسانی زن را زیر سؤال میبرد بلکه کاملا ارزش و جایگاه و کرامت زنان را زیرسؤال میبرد و از آنها کالای جنسی میسازد! و اما در مورد بحث جنجال برانگیز صیغه که به عنوان حکمی از احکام خداوند جای بحثی ندارد ولی بنده به عنوان یک زن که از نیازهای عاطفی و روحی و روانی و جنسی خود آگاهی دارم و همانطور که میدانید فیزیولوژلی وجود زنها در مسائل عاطفی و جنسی بسیار حساس است و حتی همانطور که قدرت خودکنترلی در زنان بیشتر است به همان نسبت قدرت شهوت نیز طبق تحقیقات ۷ برابر مردان هست و این چیزی نیست جز خلقت خداوند دانا و حکیم.آیا به راستی طبق آن واقعیت موجود دراجتماع ما زنان از همه حقوق خود حتی درازدواج دائم چه رسد به ازدواج موقت برخوردارند؟ آیا به راستی چند درصد مردانی که دنبال صیغه هستند حاضرند به تمام موارد صیغه عمل کنند که حکم حلال خداوند را اجرا کرده باشند؟ آیا کدام زنی حاضرست در ازای گرفتن پول تا وقتی که واقعا محتاج نباشد عواطف و احساسات و وابستگی عمیق جسمی و روحی خود را در استفاده موقت بگذارد؟ و آیا اگر شرایط ازدواج برای جوانان فراهم میشد کدام دخترخانمی گوهر وجود خویش را به پای رابطه گذرا خرج میکرد؟ و آیا اینکه خداوند در آیه ۳ سوره نساء میفرمایند و اگر بترسید که (در تعدد زوجات) راه عدالت نپیموده وبه آنها ستم میکنید پس تنها یک زن اختیار کنید و ...و باز هم شارع مقدس تأکید میکند در آیه ۱۲۹ همان سوره که شما هزگز نتوانید میان زنان به عدالت رفتار کنید هرچند راغب و حریص (برعدل و درستی ) باشید پس به تمام میل خود یکی را بهره مند و آن دیگر را محروم نکنید تا او را معلق و بلاتکلیف گذارید!و اگرسازش کنید و پرهیزگار باشید همانا خداوند بخشنده و مهربان است. <در کلام پایانی آیا واقعا فرهنگ متعه یا صیغه در جامعه ما جا افتاده است و یا در عین حلال بودن و با توجه به انجام تمام شرایط خاص آن در نهایت پاکیزگی باز هم خانمها از انواع برچسبهای منفی و شنیع اجتماع در امان خواهند بود و در نهایت کدام مردی برای انتخاب همسر حاضرست به این فکر کند که خانمی که قصد وصلت با او را دارد در نهایت اضطراردر گذشته به این رابطه موقت تن داده است و بازهم همان محبوبیت را نزد این مرد داشته باشد! حکمهای پروردگار متعال حقیقت محضند اما واقعیت اجتماع ما چیز دیگریست و همگان میدانیم اجرای حکم باید با شرایط زمانه و موجود سازگاری و همخوانی داشته باشد.پایدار و موفق باشید.التماس دعا.

تصویر soalcity

سلام
حلال بودن صیغه به این معنا نیست که به شخص فلان توصیه شده، این کار را بکند! کما اینکه معنایش مطلوب صد در صدی آن نیز نیست.
بلکه راهی است که در شرایط خاص، افرادی که مایل باشند، می توانند از آن برخوردار شوند.
به هر حال دنیا، دار تزاحم است و شرایط همیشه ایده آل نیست. زنی که به دلایلی (مثل فوت شوهر و ...) از همسر دائم برخوردار نیست، ممکن است خودش ترجیح دهد که برای بهره بردن از بعضی منافع همسر، ازدواج موقت را قبول کند. و تصمیم بنا بر مصلحت سنجی خود اوست.
و باید این را در نظر داشته باشیم که اگر چیزی را قبول نداریم، ایا جایگزین بهتری برای آن وجود دارد؟
در دنیا انسان خیلی مواقع ناچار است بین بد و بدتر انتخاب کند.

با سلام و خسته نباشید،سوال داشتم اگر میشه کمکم کنید،من ۳۰سالمه و اعتقاد قوی دارم وبه پایبند به مذهبم،تا الان هم جور نشده ازدواج کنم نه اینکه سخت گرفته باشم، جور نشده، مدتی با کسی آشناشدم که همدیگرو واقعا دوس داریم و مطمئنم آدم هوسبازی نیس اما توی دوستی انگار مرسوم شده خیلی راحت دست همو بگیرن و یا آزادیای دیگه،اینم از من همین انتظار داره،از نظر مالی و شغلی فعلا موقعیت ازدواج نداره یعنی حتی اگه پاپیش بذاره مطمئنم خونوادم قبول نمیکنن،منم از نظر اخلاقی واقعا بااین مسائل مشکل دارم،تصمیم گرفتیم صیغه محرمیت بخونیم،هنوز مرددم،میدونم ازم سوءاستفاده ای نمیکنه،شناخت دارم ازش این صیغه پیشنهاد خودمه تا از عذاب وجدان گناه که حتی از یه دست گرفتن هم عذاب میکشم نجات پیدا کنم،بنظرتون اینکار درسته یا اشتباه؟لطفا کمکم کنید...

تصویر پاسخگو

با سلام
از این که به مسائل مذهبی پایبندید واقعا خوشحالیم .
امیدوارم توجه داشته باشید که همه ما در ارتباطات خودمون اصل و پایه را باید رضایت خدا و اجازه شرع قرار دهیم .
این که شما بخاطر به گناه نیفتادن می خوایید صیغه محرمیت با ایشون بخوانید در قدم اول باید ببینید مرجع تقلیدتان چنین اجازه شرعی ای می دهند یا خیر .
پس لطفا نام مرجع تقلیدتون رو بفرمایید تا پاسخ دقیق تر خدمت شما داده شود .

ممنون ازاینکه جواب دادین،آیت اله خامنه ای، احتمال اینکه بتونیم باهم در آینده ازدواج کنیم پنجاه پنجاه،از ازدواج صحبت کرده ولی خودم دارم میبینم واقعا شرایطشو نداره، اینهمه سال سعی کردم گناه نکنم بخاطر این رابطه دوس ندارم به گناه بیافتم ازطرفیم دوسش دارم که نمیخوام از دستش بدم،بنظرتون نسبت بهم بدبین نمیشه؟تاثیرش تو پیشنهاد ازدواجی که تو آینده بخواد بده خواهد گذاشت؟

تصویر پاسخگو

با سلام مجدد
بنا بر نظر آیت الله خامنه ای دختر باکره برای ازدواج ( دائم یا موقت ) بنا بر احتیاط واجب ، نیاز به اجازه و اذن پدر دارد . احتیاط واجب به این معنی است که شما می توانید در این مساله به فتوای مرجع تقلید دیگری که مساوی یا در رتبه بعدی اعلمیت بعد از ایشون باشد ، رجوع کنید .
در مساله اذن پدر برای ازدواج موقت ، آیت الله مکارم شیرازی نظرشان این هست که دختران سی سال به بالا اگر رشیده باشند و مصلحت خود را تشخیص می دهند ، می توانند بدون اذن پدر ، ازدواج موقت نمایند .
بنابر این از نظر شرعی شما می توانید به ایشان رجوع کنید و با این آقا پسر ازدواج موقت نمایید .
اما اگر مشورت ما را می خواهید به شما می گوییم این تصمیم ممکن است مخاطراتی را در زندگی آینده شما به وجود بیاورد .
ایجاد دلبستگی نسبت به کسی که هیچ آینده ای با ایشان برای شما متصور نیست ، ضربه روحی بعد از تمام شدن رابطه ، بدگمانی همین آقا پسر در صورتی که بخواهند به خواستگاری شما بیایند و ... از پیامدهای این تصمیم شماست .

چه دایمش چه موقتش بنظرم ززززززشششششششششششته

با سلام
واقعا چرا آنچه را که آفریننده ی ما خداوند متعال برای ما قرار داده است نمی پذیریم .
عزیزان تفاوت صیغه با فحشا می دونید در چیه ؟
صیغه یعنی این که من با طرف مقابلم پیمان می بندم که مثل دستمال کاغذی باهاش رفتار نکنم که بعد از این که کارمو کردم بندازمش دور
یعنی این که هم از لحاظ اخلاقی و هم از لحاظ مالی پشتیبان من پشتیبان همسرم هستم و تحت حمایت من هستش .
وقتی کسی صیغه می کنه یعنی نسبت به طرف مقابلش مسئولیت هایی رو پیدا می کنه که باید خیلی مراقب این مرز ها و حریم های شخصی و عاطفی افراد باشه . صیغه یعنی به خاطر نفس وحشی خودت با کسی رابطه نداشته باش بلکه به خاطر محبت و عشق و رضایت خدا کسی رو در پناه خودت بگیر . التماس دعا

با سلام وعرض خدا قوت.
به نظر من هر مسلمانی باید مشکلات خود را مدیریت دینی کند.اگر مردها از این حکم اسلام سوءاستفاده نکنند و دنبال تنوع جنسی نباشند و خانمها هم به دنبال کسب درآمد مالی از این طریق و یا برهم زدن کانون مقدس خانواده نباشند، برای مدیریت معضل اجتماعی فساد و فحشاء راه حل مناسبی است.من خانمی مطلقه ۴۷ ساله هستم که با آقایی ۴۵ ساله که دارای سه فرزند میباشد و همسر ایشان از نظر فرهنگی و شخصیتی با او بسیار متفاوت است عقد موقت بسته ایم که قرار است پس ازتمام شدن موعد موقت به مدت ۹۹ ساله محضری شود.و تجربه بنده از این ارتباط آرامش روحی و روانی و جسمی است به گونه ای که این عشق مجازی ما را به عشق الهی سوق میدهد که با تمام وجودم آن را حس میکنم و این در حالیست که ایشان کاملا به وظایف زندگی مشترک خود بهتر از قبل عمل میکند و رابطه بین ما جنبه مادی ندارد و تنها مهریه من ۱۱۰هزار تومان ماهیانه است و بنده هیچگونه چشم داشت مادی از ایشان ندارم و مشغول به کارنیز هستم.متأسفانه همسر اول ایشان توان برآورده کردن نیازهای روحی و جنسی ایشان را بر خلاف صبوریها و تلاشهایی که از طرف آقا صورت گرفته است ندارد وخود خانم به این امر اعتراف دارد و راضی به ازدواج مجدد همسرش نیست چون از لحاظ عرفی جا نیفتاده است. زیرا این عدم توانایی و سردمزاجی در خانواده خانم موروثی است.به هر حال بنده تجربه خود را با شما درمیان گذاشتم تا به این نتیجه برسیم که دین اسلام کاماترین دین است به شرط اینکه ما از آن سوءاستفاده نکنیم.به امید عملی شدن هر چه صحیح تر احکام الهی.موفق و مؤید باشید.

تصویر شهر سوال

با سلام
البته در مورد عقد ۹۹ ساله نظر مراجع متفاوت است. چون برخی در حکم دائم میدانند و طبق نظر برخی هم محل اشکال است.

اگر مرد از زنش راضی نیست، دلیلی نداره که زن حتما از مردش راضی باشه، چه بسا این مرد رفتاری کرده که اون زن ازش نا راضی بوده و موجب پیش امدن مشکلات مذکور شده.
سوال من اینه که چرا از هم جدا نمیشن؟ چرا قایمکی؟ شاید اون زن هم در برزخه و دوست داره طلاق بگیره اما به دلایل قضایی که حق طلاق رو به مرد داده داره جور دیگه رفتار می کنه تا مرد حاضر به طلاقش بشه

به نظر من خوب ازدواج موقت تو یه شرایطی که اجازه ان داده شده کاملا هم خوبه. الان همه وضع جامعه رو داریم میبینیم وخودمون رو زدیم به خواب میبینیم تو خیلی جاها جامعه به گند کشیده شده تو خیلی از موارد یه پسر یا یه دختر با چندین نفر رابطه دار بدون هیچ مشکلی حتی الان تو خیلی از موارد داشتن دوس مخالف واسه دخترا هم تو خونواده چیز بدی نیست و عیانه و میدونن خوب همه هم میدونیم این رابطه ها اخرش چی میشه حتی موارد زیادی هم هست که به خودکشی و اذیت و ازار و حتی به دنیا اومدن بچه نامشروع کشیده میشه ما همه اینا رو نمیبینیم نمیگیم اینا بده میگیم ازدواج موقت بده چون جلوی این اتفاقات رو میگیری جلوی افسردگی و به گناه کشیدن خیلی ها میشه خوب اگه این اتفاق درست اجرا بشه واسه دخترا که مشکلی پیش نمیاد چون معمولا پدر به ازدواج دختر باکره رضایت نمیده و اگر بده حتما صلاحش رو میخواد و ثانیا واسه پسرا هم شرایطی فراهم میشه که این همه دختر رو زندگیشون را نابود نکنن و خودشونم خیلی راحت تر باشی کسای هم که باهاشون ازدواج میکنن که معمولا زنای متعلقه و بیوه هستن اونا هم میتونن هم از لحاظ روحی راحت تر باشن

سلام.واقعا يه خسته نباشيد بهتون ميگم من تمام مطالب و نظرات رو خوندم خسته نباشيد كه در رابطه با انفرادي كه هيچ مطالعه و علمي هم نداشتن و خيليا تعصبي و سليقه اي قضاوت كردند و بعضا توهين كردند با صبر و حوصله و منطق و بر أساس دين و مدرك جواب داديد تشكر ميكنم.
من چند سوال داشتم.
در صيغه موقت كه كاملا قانوني و رسمي باشه اگه مرد يا زن به تعهدات خودشون عمل نكنن مثلا مرد مهريه زن را كامل نداد و يا زن نيازهاي زوج رو براورده نكند راهي براي حل مشكل و يا اثبات كم كاري مرد يا زن وجود دارد؟

تصویر سید پاسخگو

با سلام
از این نظر ازدواج دائم و موقت هیچ فرقی ندارد .
همان گونه که در موارد اختلاف در ازدواج دائم می توان عمل کرد در ازدواج موقت هم راه برای استیفای حقوق باز است .

سلام
من به عنوان یک زن هیچوقت صیغه رو قبول ندارم .اینو قبول کنین در جامعه صیغه به عنوان راهی برای خاموش کردن غریزه جنسی شناخته شده واین بسیار شناخت بد ونادرستی است

تصویر پاسخگو

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات
خواهر گرامی ، این که باید تصور جامعه نسبت به موضوعات این چنینی درست بشه ، کاملا درست و بجاست .
اما بنا بر فرمایش شما ، اگر ازدواج موقت راهی برای فرو نشاندن غریزه سرکش جنسی باشه برای کسانی که راه مشروع دیگری برای این کار ندارن ، به نظر شما این اشکالی دارد ؟
اگر ازدواج موقت برای آن منظوری که در دین آمده ، اجرا شود ، بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی ، ارتباطات نامشروع و ... پیش نخواهد آمد .
توجه داشته باشیم که ازدواج موقت یکی از احکام الهی است که خداوند برای تنظیم زندگی سالم انسانها مقرر کرده و نمی توان با این مساله به شکل احساسی برخورد کرد .

هستند مردانی که با این حال که همسرشون رو ویلچره سراغ زن دیگه ای نمی رن پس اینها دیگه نیاز نیست مشکل اصلی ذهن خراب شخصه که دنبال کلاه شرعی میگردن در ضمن ما اگاه به مسایل صیغه نیستیم قاضی ها هم آگاه نیستند که اگه خانمی اعتراض کنه بخاطر هرزه گی شوهرش میگن کارش شرعیه

من دارم از شهوت می ترکم ولی ازدواج دائم که اصلا نمی تونم بکنم موقت هم که بقیه راضی نمیشن چیکار کنم

تصویر سید پاسخگو

با سلام
ازدواج پسر نیازی به اجازه دیگران ندارد وچنانچه شما خانمی را با این شرایط پیدا کردید می توانید با ایشان ازدواج موقت کنید:
۱-اجازه پدر یا پدربزرگ دختر اگر باکره است.
۲-اگر ازدواج دوم زن می باشد در عده مرد دیگری نباشد.
۳-تعیین مدت عقد موقت.
۴-تعیین مهریه.
۵-خواندن صیغه عقد به عربی صحیح و اگر خودشان هم بخوانند صحیح است و برای دانستن صیغه به رساله مرجع تقلید رجوع کنند.

با سلام
آیا ترویج صیغه در جامعه باعث کاهش ازدواج دایم و کاهش جمعیت شیعیان نخواهد شد؟
با تشکر

نخیر الان با این همه ناهنجاری های اجتماعی که سن ازدواج دختران و پسران بالارفته و تنها با یک آشنایی ساده اینترنتی و تلفنی دختر پسر بسادگی در کنار هم قرار میگیرند و تلذذ جنسی می برند .
من فردی را میشناسم که به اصطلاح خودش در اینستاگرام بقدری سریع و ساده مخ دخترهارا میزند که خودش می گوید در عرض یک هفته ۲ یا ۳ دختر را به خانه اش می برد و گاها در حین ارتباط نام کوچکشان را فراموش میکند و یا جابجا می گوید .
حالا اگر این ارتباطات تحت یک قانونی بنام صیغه باشد هیچ آسیبی از بایت کاهش جمعیت و شیعه هم ندارد .

سلام من تمام نظرات و خوندم من اول که شروع به خواندن کردم کاملا مخالف صیغه بودم بعد به یک نتیجه رسیدم که صیغه مال افراد خاصه و مثلا برای زن بیوه کااااملا حلاله چون چاره ای نیست و بهترین راهه ولی اکثر مردم بهتره با وضع الان صبر پیشه کنن که میدونم به کلام سادست و همین حقیر بااارها شکست خوردم و حالا میخواستم یه راه حل بدم و نظر شمار و بدونم
بنده میدونم خود ارضایی گناه کبیرست و بیشتر به دلیل عوارض جسمی و روحیش ولی به نظر شما این خوب نیست که صبر پیشه کنیم و در مواقع اظطرار خود ارضایی کنیم مثلا ماهی یک بار که هم همسر ایندمون احساس ناراحتی نکنه از اینکه قبلا صیغه داشتیم و رابطه داشتیم هم بر اثر صیغه و بودن با زنان مختلف دچار تنوع طلبی نشیم و همسرمون برامون اولین نفر و جذابترین فرد باشه من فکر نمیکنم ماهی یک بار خود ارضایی اثرات مخربی داشته باشه نظر شما چیه؟

تصویر پاسخگو

با سلام خدمت شما دوست عزیز
پیشنهاد شما به دو دلیل صحیح و قابل اجرا نیست :
۱- همان طور که گفتید خودارضایی یکی از گناهان بزرگ است و شما یا ما نمی توانیم مجوز انجام یک گناه بزرگ را صادر کنیم به این دلیل که مثلا همسر آینده ناراحت نشود یا کسی دچار تنوع طلبی نشود . وقتی انجام یک عملی گناه هست یعنی حتی انجام یک بار آن هم ممنوع است چه برسد به این که ماهی یک بار !!
۲- گذشته از بحث حرمت شرعی ، از نظر علمی نیز ثابت شده و تجربه بسیاری از مبتلایان هم نشان میدهد که خودارضایی با توجه به این که عملی اعتیاد گونه است نمی تواند در ادامه به همان ماهی یک بار قناعت شود . در اثر بالا رفتن آستانه تحریک و عدم ارضای کامل در شخص ، نیاز به انجام مجدد آن در دفعات بیشتر دیده می شود و این مساله آنقدر تکرار می شود که به روزی چند مرتبه هم می رسد ! بنابر این حتی این پیشنهاد ماهی یک بار هم قابل اجرا نیست .

من یگ سنی هستم و تقریبا از باب حقیقت متن شما و نظرات رو کلا خوندم . چند سئوالی را مطرح میکنم ضمن احترام به شریعت تشیع خواهشا پاسخ بفرمائید که خدایی ناکرده از صیغه تفسیر به زنای شرعی نشه ؟ همانطور که می دانید غریزه جنسی رو هم زن دارد و هم مرد پس چرا آقا وحید بعنوان یک مرد مجرد بدون ازن ولی میتونه با یک زن بیوه ازدواج کنه ولی یک دختر دارای غریزه جنسی نمیتونه اینجاست که ممکنه شما به ایه عفت پیشگی رو بیارید اما به یقین غریزه جنسی رو فراموش میکنید . بلاخره کدامیک ؟
۲- در عفت پیشگی به زن اشاره ی نشده و ایه خداوند در این مورد کلی است ولی شما متاسفانه این رو یکطرفه و فقط برای زن میدانید چرا ؟ تا صیغه در نظرتون توجیه بشه ؟ درسته یا غلط توضیح بدین
۳- اینکه یک زن ویک مرد هوس ران خیلی راحت بدون اینکه تعهدی برای ازدواج داشته باشند میتوانند در طول عمر خود برها از این قانون شرغی استفاده کنند در حالی که حکم خداوند بر ازدواج دایم است و اشاعه موقت ازدواج جز پارگی بنیان خانواده با فرض مجوز به مردان متاهل در این رابطه نمی تواند باشد. براستی چرا فقط مردان ؟ مگر یک مرد متاهل غریزه ندارد و یک زن متاهل هم غریزه .؟ پس چگونه است یکی از طرفین بنام مرد میتواند هوس خود را بنام صیغه و به بهانه ی ترس به تهلکه افتادن ارضا کند اما دیگری باید عفت پیشه کند در حالی که خداوند هیچ فرقی بین نیاز جنسی قائل نشده و بلکه فرموده است هر دوی شما مایه ارامش همدیگرید؟
۴- در آیه ای که مورد استدلال شماست معنی فعل است نه اسم و اینکه کلمه ای در ارتباط با موقتی بودن چنین ازدواجهایی بیان نشده است بلکه طبق ایه شریفه ازدواج با زنهای غیر از زنان حرام مثلا هسر فوت شده بیان گردیده که ازدواج کنید و مهریه آنان را بپردازید و مجاز نیستید که از بابت اینکه در گرفتاری هستندبه توافقی با آنان دست یابید که مورد رضایتشان نباشد بلکه فرموده است ازدواج کنید مهریه بپردازید و به توافقی با رضایت طرفینتان باشد دست یابید و معنی توافق محدود از آن استنباط نمی شود و لذا استدلال متعه از ایه فوق درست نیست چه بسا همسران و فرزندان پیامبر و ائمامان هم در هیچ جای تاریخ بیان نشده که چنین کاری کرده باشند.
۵- و سئوال دیگر اینکه اگر چنین است چرا دادگاههای صالحه مردان متاهل را محکوم به زنا می کنند در حالی که بر ازدواج موقت شاهدی لازم نیست و مردان گرفتار در کمین قوانین می توانند ادعا نمایند که زن در صیغه اش بوده و محرمیت را بین خود خوانده اند و چون زن زیاده خواه است این مسئله را عنوان می کند که این مرد به وی تجاوز کرده است و راه اثبات این چگونه است؟ براستی غیر از خداوند مهربان هیچکس یارای رد یا قبول چنین ادعایی را نتواند ؟ و صیغه در این مورد خود بوجود اورنده یک قانون گریزی بنام دین می باشد.
۶- و اخر اینکه در ایات شریفه دیگر راه جلوگیری از فساد در جامعه و بر طرف کردن نیازهای مادی و جسمی زن و مرد را خداوند با اختیار کردن چهار همسر به مرد ارائه داده است که متاسفانه در ممالک اسلامی این اصل به فراموشی سپرده شده و این بهترین راه حل است نه صیغه .. زیرا با عرض معذرت از نظر انسانهای بی تعصب فاحشگی یعنی هر شب را در اغوش یکی با مهر معین ( مثلا شبی ۵۰ هزار تومان ) خوابیدن ولی صیغه یعنی هر ۴۵ روز را در اغوش یکی خوابیدن با تعین مهر معلوم ( مثلا اون ۴۵ روز یک میلیون تومان ) و لذا پذیرفتن صیغه جز پذیرش نظریه فرید برای رها کردن غریزه جنسی منتها نه در هر روز بلکه هر ۴۵ روز چه معنی می تواند داشته باشد جز آنکه رواج دهندگان این حیله شرعی حتی عده ای را که خداوند مقررر فرموده از ۴ ماه و ۱۰ روز زیرکانه به ۴۵ روز کاهش داده اند تا بتوانند به اسلام ضربه آخر را بزنند. در هر صورت از نظر ادم منطقی انسان رو به موت از فرت گرسنگی را مجوز به خوردن مال مردم نیست چه برسد به غریزه جنسی که میشود کنترلش کرد و با نماز و طاعت تا زمان فراهم شدن ازدواج اون رو نادیده گرفت . و بهترین راه همان است که خودتان فرمودید اگر شرایط ازدواج فراهم نشد باید تقوای خدا پیشه کرد . در غیر اینصورت عاصی به فرمان خدا خواهیم بود و عقوبت هر گناهی بر گردن خودمان است . نباید این یکی را استثنائ کنیم و برایش قانون بسازیم .
عزیز من برادرم حتی اگر به قصد پیشبرد دین خدا هم چنین مطالبی می نویسید مواظب دامهایی که ممکن است دیگران با طناب اون گرفتار شوند باشید زیرا خداوند چنین اعمالی را ماتاخر به حساب می اورد . اجرکم عندالله . موفق و موید باشد .

تصویر soalcity

سلام
اشکالات شما مبنای واحدی ندارد. در بخشی به دلیل حکم اشکال کرده اید و در بخشی به فلسفه آن پرداخته اید و در بخشی هم به سراغ مباحث قضایی رفته اید.
در بحث دلیل حکم باید توجه کنید که حتی اهل سنت نیز، صیغه را حکم شرعی می دانند. با این تفاوت که می گویند اکنون نسخ شده است. پس شما اگر سنی هستید، نمی توانید اصل آن را نفی کنید. و اینکه آیا عمر جایگاهی داشته که حکم اسلام را نسخ کند یا نه، بحث دیگری است.
در بحث فلسفه حکم، شما یک نوع از صیغه را ملاک قرار داده اید و با توجه به آن به قضاوت نشسته اید. در حالی که کسی نگفته مرد متاهل صیغه کند یا صیغه یک روزه باشد یا تنوع طلبی در آن راه یابد و ... پس اشکال به حکم با توجه به مواردی که می توان آن را سوء استفاده نامید، مغالطه پهلوان پنبه است. ضمن آنکه مکرر دچار این خلط شده اید که فکر می کنید در اسلام در همه چیز زن و مرد باید مساوی باشند. در حالی که غرایز زن و مرد یکی نیست.
در بحث قضاوت هم استبعاداتی داشته اید که وجهی ندارد. در دادگاه ادله و شواهد حاکم است و بنا نیست که حتما به نتیجه خاصی برسد.

باسلام
من مردی متال هستم و زن و فرزند هم دارم و از زنم هم بسیار راضی هستم
ولی نمی چرا دوست دارم بودن با زن دیگر را نیز تجربه کنم البته از راه حلالش . خوب .
مواردی برایم پیش آمده که طرف مقابلم زن بی شوهر و مطلقه ایست .
دوست دارم با ایشان صیغه شوم
ولی به دلیل ملاحظات اجتماعی و ترس و استرس از برملا شدن ارتباط با زن دیگر پیش همسرم
در کشاکش و جنگ و جدل پیش خودم هستم !
از طرفی میدانیم آمارها نشان میدهد روزانه بطور میانگین ۴۲۰ طلاق در کشور اتفاق می افتد!
و بلاخره در صدی از این افراد که زن هستند هم دل دارند و هم نیاز جنسی
یعنی من مرد متاهل بخوام بایکی از این خانم ها صیغه شوم
خیلی مرد کثیفی هستم ؟
چه خاکی بسرم کنم
اهل دختر بازی و عیاشی به روش های معمول جامعه هم نیستم!

تصویر مشاور شهر سوال

ما هم خدمت شما دوست عزیز عرض سلام داریم. به شهر سوال خوش آمدید.
طبیعتا ما به شما که از نظر خانوادگی اوضاع بسیار خوب و مطلوبی دارید چنین توصیه ای نخواهیم کرد. اما نمیتوانیم حلال خدا را هم حرام اعلام کنیم و از این جهت شما آزاد هستید که خودتان تصمیم بگیرید. متاسفانه در بسیاری از شئونات مختلف زندگی (اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ...) ما به دو قطبی افراط و تفریط گرفتار شده ایم و از رعایت اعتدال عاجز هستیم. در این مورد هم از یک سو حکم حلال خدا به شکل مطلق (نعوذ بالله) کاری کثیف و ناپسند خوانده می شود (و جالب این که در مقابل ارتباط غیر شرعی در هر حد و اندازه که باشد یا مجاز است یا با سکوت مواجه می شود) و از سویی به بهانه حلال بودن کاری مثل ازدواج موقت، برخی به حد افراط به ورطه این عمل می افتند تا جایی که دیگر احکام آن را نیز رعایت نمی کنند و در کنار عمل به یک امر صرفا حلال مرتکب اعمال ناشایست یا گناهان دیگری (مثل ظلم به همسر و دروغگویی و ...) می گردند...
امیدواریم خداوند قلبهایمان را پذیرای فرامین و احکام الهی کند و عاقب همه ما را نیز ختم به خیر گرداند.

چند تا مسأله دیگه رو هم در نظر بگیرید: این چیزی که ایشون بهش میگن حلال خدا، حلال بی عیب و نقص خدا نیست، خدا خودش گفته ان تصبروا خیر لکم، اگر صبر کنید برای شما بهتر است

دوم اینکه صفحه ای از قرآن که خدا در مورد ۴ تا زن گرفتن مرد صحبت کرده، هیچ صحبتی در مورد اینکه زن مجبوره چنین چیزی رو قبول کنه نکرده، پس خانم شما در صورتی که متوجه بشه میتونه از شما جدا بشه و این هم جزء حق و حقوقش هست. نتیجه اش میشه دلشکستگی زن فعلی، از هم پاشیدگی زندگی فعلی ، بی پدر یا مادر شدن فرزندان...

ضمنا آیه دیگه ای داریم نسبت به مرد که میگه شاید یه چیزی رو دوست داشته باشید ولی همون برای شما شر باشه.

خلاصه دیگه خود دانید و آخوند شهر سوال که نگرانند یه وقت حلال خدا را بر شما حرام نکنند!

تصویر مشاور شهر سوال

از اظهار نظر شما متشکریم.

باسلام از نظر من صيغه يکى از بهترين فرمايشات دين اسلام هست که پاسخ به نياز جنسى رو راحت ميکنه و مهم تر اين که به جاى گناه کردن و خشم خدا خيلى راحت ميتونيم ثواب کنيم و باعث خشنودى پروردگارمون بشيم دوستان فقط به فکر اين دنيا نباشيد يکم به فکر اخرتمون هم باشيم خيلى خوبه ميونيد چقدر تو جامعه مون طلاق صورت گرفته پس اون بيچاره هايى که طلاق گرفتن از درد تنهايى و غرايز جنسى شون بايد چکار کنند يکم خودتونو جاى ادمايى که واقعا شرايطش رو ندارند و نياز بيشترى دارند بزاريد ماها همه مسلمانيم پس بايد به دستورات دينمون گوش کنيم .اونايى که مخالف صيغه هستند يعنى گناه و دوستى هاي خيابونى رو دوست دارند نه اسلام رو!

سلااتفاقا صيغه بهترين روش براى پاسخگويى به اميال جنسى هست.بهتراز گناه کردن و دوستى هاى خيابانى هست.

با سلام.مامیگیم خدا داناست.و همه قبول داریم.اگرصیغه بدون قیدوشرط که همسر من هروقت اراده کرد زن مطلقه صیغه کند درسته ؟؟؟؟کاری به این ندارم که زن برای کدام نیازش تن به اینکار میدهد شاید من هم مطلقه بودم با قانون الهی موافق بودم.اما خدای دانا مطمینا وقتی اجازه می دهد مرد زن دار صیغه کند فکری برای زن او هم دارد.خدا اینقدر ظالم نیست که بزاره زن اول فقط صبر کنه.خدایی که ما اون را دانا میدانیم مگر نمیدونه که با صیغه برای مردان متاهل کانون گرم خانواده از بین میرود .می شد حداقل پسران مجرد ومردانی که همسر خود را به هر دلیلی از دست داده اند بازنان مطلقه می شدند یا حداقل زن مشکل جنسی داشت نه این که مرد هوس زن دیگری کرد تمام راه برایش باز باشد اینجور اساس زندگی مشترک به هم نمیریخت.چه را می گین شهوت در زن کمتر از مرده مگه همان زن مطلقه برای جلوگیری از فساد صیغه نمیکنه؟؟؟؟این رو بدونید علم روانشناسی میگه نیاز زن اگر برآورده نشه نتنها سرکوب نمیشه بلکه چندین برابر میشه.

سلام؛به نظرمن بااین وضع جامعه ودوستیای خیابانی وزنای مخفی وزیرزمینی وعدم امکان ازدواج تاده سال بعدازبلوغ ازدواج موقت تنهاراه جلوگیری ازفسادوفحشاوزناست چطورهمین خانمای محترم دوستی وزناورقص مختلط براشون عادی وحلاله امابه صیغه که میرسن روشنفکرودرستکارمیشن؛چه بخوان چه نخوان متعه حکم حلال خداست که اتفاقابه شرایط امروزجامعه میخوره اینقدجست روشنفکری به خودتون نگیریدخواهشاحضرت امیرالمومنین علی‏(ع‏)فرموداگرخلیفه دوم متعه راممنوع نکرده بودکسی زنانمیکرد؛امروزم اگه کسی که واقعاامکان ازدواج دائم نداره چه مطلقه بیوه یامجردبامتعه نیازشوبرطرف کنه هیچ وقت کسی سراغ زناودوستی بی سروته نمیره؛دستورات خداواقعاازروی حکمت ونیازبشروضع شده؛درپناه حق یاعلی مدد.

سلام؛آقایون شمادیگه چرابه حلال بودن حکم خداوسنت پیامبر‏(ص‏)شک میکنید؟متعه درزمان پیامبر‏(ص‏)حلال ورایج بوده بریدتحقیق کنیدحتی تازمان ابوبکراین حکم اجرامیشدمحض اطلاع برادران اهل سنت ازعبدا...بن عمردرباره صیغه پرسیدندکه شماازسنت پیامبر‏(ص‏)پیروی میکنی یاازروش پدرت گفت ازسنت رسول ا...وحلال وحرام زمان پیامبر‏(ص‏)تاقیامت باقیست؛تازه اونموقع شرایط ازدواج دائم اینقدسخت نبودچه برسه به امروزکه شرایط ازدواج اینقدرسخت شده؛آیابرای کسایی که مطلقه یابیوه هستن وشرایط ازدواج دائم ندارن ازدواج موقت بهترازاین همه دوستی خیابونی وزنای مخفی وفسادنیست؟پس بیخودی خودتون روبخواب نزنیدهمه که صبرایوب‏(ع‏)ندارن ضمناچطورافرادمخالف متعه بادوستی وآزادی جنسی مشکلی ندارن فقط بحکم حلال خدامشکل دارن؟صیغه بهترازدوستی وزنانیس؟هرچی شرایط ازدواج چه دائم چه موقت سخت بشه زناودوستی وفسادزیادترمیشه برعکس باازدواج موقت میشه جلوی خیلی بی بندوباریهاراگرفت؛درپناه حق یاعلی مدد

سلام علیکم جمیعا
آقای محترمی که در صدد پاسخگویی به شبهاتی هستید که پیرامون مساله ازدواج موقت مطرح میشود
اولا خداقوت و اجرتون با خود ارباب حضرت حق.
ثانیا شارع مقدس امتیازات بسیار دیگری در همین باب قرار داده که از مشی محتاطانه شما چنین بر میاد
که در این مقال نگنجد.
قال الله حکیم فی محکم کتابه:((یریدون لیطفئو نور الله بافواههم والله متم نوره ولو کره الکافرون))
ثالثا خطاب به آنهایی که مغرضانه سعی در کمرنگ کردن این حکم الهی دارن باید بگم:
مدعی خواست که از بیخ کند ریشه ما غافل از آنکه خدا هست در اندیشه ما
والسلام علی من اتبع الهدی

به نظرتون رابطه نباید با عشق باشه ؟؟حالا گیریم حلال باشه اما وقتی با عشق نباشه هیچ ارزشی نداره مردا راحت میتونن بگن حلال ولی بعضی خانوما براشون سخته حالا شما هرچی بگین بازم صیغه فرقی با فاحشگی نداره ازدواج داعم عشق و لذت تقریبا پایدار ولی صیقه فقط لذت به قول خودتون حلال

سلام
آقا اگر بده پس با این همه انحرافات دور بر مون که روز به روز زیاد می شه و نمی تونیم چلوی حودمون رو بکیریم چکار کنیم.یک راه حل منصفانه.
من که خیلی عجله دارم و نمی دونم چه کنم و شرایط ازدواج دائم هم فراهم نیست.شما به من راه حل منطقی پیشنهاد بدید.

هنوز اصلا جا نیفتاده چون توی چند تا سایت چت هم که رفتم نوشتم مطلقه هست سریعا منو اخراج کردن

اکثر کامنتها را خواندم و آنگونه مطلع گشتم که دیگر نه حرف خدا سند است برای برخی از مردم و نه ائمه معصومین . محمد رسول الله پاک ترین بنده ی خدا بدان گونه زندگی کرد تا اسلام را به بهترین وجه تبلیغ و به تصویر بکشاند. اسلام آخرین دین تا به قیامت و توصیه های آن به گفته ی قرآن برای مومنین است .در جای جای قرآن بحث میشود که خداوند میفرمایند : پیامبر خود را به رنج و مشقت مینداز من میگویم چه کسی هدایت شود و چه کسی از سنگ شود تا بدان جا پیش رود که اعجاز را ببیند و ایمان نیاورد.
مگر چند سال است روی این زمین قدم گذاشتیم که با عقل نارس به خود اجازه ی نقض کلام پروردگار را میدهیم.اگر منکر ازدواج موقت هستید ادامه دهید و در آن دنیا نیز پاسخگوی مخالفت و ترویج زنا در جامعه باشید. چون جوری حلال خداوند را حرام جلوه میدهید که جوان ها به زنا راحتتر از ازدواج موقت تن میدهند و اگر به خانومی این پشنهاد داده شود انگار توهین بزرگی شده و در عوض دوستی و رابطه ی همراه با معاشقه را به راحتی میپذیرند.
دلسوز ترین نسبت به انسان پروردگار متعال است که زمین را از وجود مقدس مهدی موعود در حال حاضر بی نصیب گذاشته چون گذشتگان بوده اند و معجزه را دیده اند و ایمان نیاورده اند. علم واسعه ی پروردگار آنگونه است که میداند مهدی اگر باشد و بگوید هم شما آیات خدا و نشانه ها را باز انکار میکنید.
پس هر که را به کیش خود .روزی فرا میرسد که انگشت میگزید و جواب پس میدهید بابت حتی کامنتی که گذاشتید و با کلام خداوند و شیوه ی پیامبر مخالفت کردید
و اما احقاق حق عقل ناقص از مطلب : صیغه خوب است ؟ بد است؟
خانمی که مخالف هستی سطح توقعاتت را پایین بیاور و از بین خواستگارها یکی را برگزین تا جوان مردم سرخورده به صیغه روی نیاورد
و آقایی که از حقوق زنان دفاع میکنی بدان که خداوند تو را برتری داد در این موضوع تا بتوانی همبستر بیش از یک زن باشی. تفکر کن...از آن جهت که دستگیری کنی ...مردان قدرت کارایی بیشتری در بیرون از خانه دارند و طبعا قدرت سخاوتمندی در صرف مال برای رضای خداوند ...
و هر دو ای زن و مرد بدانید که آفریده شده ایم برای عبادت و بندگی نه لجاجت و هرزگی ( هرزگی به معنای هرز گذراندن اوقات و ایام)
پس شهوت و گرسنگی و تشنگی همه و همه از برای این است که نیازهای جسمی ما برطرف شود تا ۵ وعده با فکر باز به آغوش پروردگار خود برویم و در ساعات پایانی شب با راز و نیاز قلب خود را از آرامش پر کنیم(که امروزه به جز عده معدودی هیچ یک از مردم آرامش ندارند حتی آنان که از نعمتهای دنیوی بی نیازند) نه ایکنه به عقل خود ببالیم و با منطق ضعیفمان سعی کنیم نفس خود را راضی کنیم.
آنقدر حلال خداوند را حرام کردیم و به مانند قوم عرب (داستان آن شتر) کفران نعمت کردیم و به مانند قوم بنی اسراِییل در نبود موسی پیامبر خدا گوساله ی سامری پرستیدیم که باران این نعمت الهی موجب سیل میشود و خورشید جان بخش سوزاننده ی زمین
میدانم که عده ای میخوانند و بر کل مطالب مرا به سخره میگیرند بخندید و لذت ببرید که این دنیا برای شما مسخره کنندگان به شدت لذت بخش است :)

تصویر پاسخگو

با سلام و تشکر از شما دوست عزیز
بسیار عالی فرمودید .
موفق و پایدار باشید .

بنده مخالف صد در صد صیغه هستم درسته که در قدیم مردا تو جنگها میمردن و تعداد مردها کم بود حکمی امد مبنی براینکه مرد میتوانه صیغه کنه دران شرایط چون تعداد مردها کم بود این حکم امد البته ماهم که ندیدیم چنین حکمی را من اصلا نمیدونم واقعا باشه یا الکی ساختنش-ضمنا صیغه مثل فساده مردی که باهزار تا زن رابطه برقرار کنه برای هیچ بنی بشری ارزش نداره همانطور زنی که اینکارو بکنه-این خوده فساده هرزگیه-یعنی اینکه ایمان ندارن دیگه نمیخام ازیک عمل زشت که معلومه چقدر بد ومذمومه حرف بزنم چون حالم از مردا و زنایی که براحتی تن به رابطه میدن و میگن اسلام حکم اسلامه بهم میخوره اسلام هیچ وقت چنین حکمایی نداده اینا من دراوردین ازخودشون یچی میگن برا ترویج فساد ما که دران زمان نبودیم که ببینیم

تصویر شهر سوال

باسلام وتشکر .

در پاسخ به این مساله باید نگاهی جامع و کلان به حقیقت وجودی انسان و نیازهای او انداخت ؛ اما قبل از ورود در این بحث بد نیست اشاره ای به روح فرهنگ اسلامی و نگاه معرفتی اسلام به اصل ازدواج و ازدواج موقت بنماییم و این مساله را از این زاویه مورد بررسی قرار دهیم :
از منظر اسلام ازدواج قراردادی است که دو نفر زن و مرد با هم می‌بندند . متعهد می‌شوند که در کنار هم زندگی کرده ، نیازهای جنسی و روحی و روانی همدیگر را برآورده سازند . در این مسیر به تکامل و تعالی برسند ؛ در این قرارداد هر دو محتاج یکدیگرند و از همدیگر بهره می‌برند. در رفع نیازهای یکدیگر می کوشند ؛ به علاوه ازدواج بستر شکل گیری نسل جدید و تربیت انسان های آینده ساز جامعه و تشکیل کانون پراهمیت خانواده با همه کارکردهای گوناگونش است .
تعابیر متعدد قرآن به خوبی بیانگر نگاه عمیق اسلام به مساله ازدواج و زندگی زناشویی است : «ومِن آیاتهِ أنْ خلَقَ لکُم مِنْ أنفسکُم أزواجاً لتسکُنوا إلیها؛(۱) از نشانه‌های خداوند این که از جنس شما برای تان همسران و جفت‌هایی آفرید تا در کنار آن ها آرامش بیابید».
«هُنّ لباسٌ لکُم وأنتُم لباسٌ لهنّ؛(۲) زنان لباس شما و شما لباس آنانید».
یقینا حقیقت تشبیه زیبای همسر به لباس، یعنی پوشاننده عیب‌ها سبب زینت و آرامش انسان و مانع از متاثر شدن از گزندهای گوناگون، زمانی وجود پیدا خواهد کرد که زن و مرد به هم متعهد باشند . در بین خود تعاملی سازنده برقرار کرده ، مهر و محبت و علاقه خود را نثار یکدیگر کنند . برای آسایش و آرامش همدیگر فداکاری نمایند. علاوه بر این آیات ، تعابیر مختلف بزرگان دین در روایات گوناگون بیانگر نگاه خاص و متعالی اسلام به مساله رابطه زوجین وزندگی زناشویی است .
اما در این میان ازدواج موقت نیز مورد تجویز و تایید اسلام قرار گرفته ؛ چرا ؟
ازدواج موقت به عنوان راهکاری برای مواقع غیر عادی و ضروری قرار داده شده ، هم ‌چنان که طلاق حرام نشده و راهکاری برای مواقع خاص و اجتناب ناپذیر قرار داده شده است.
به همین خاطر در روایات ، ازدواج موقت و چند همسری تشویق نشده است. اگر در مواردی نسبت به متعه تشویق شده ،به جهت مبارزه با بدعتی بود که افرادی گذاردند و حلال خدا را حرام شمردند.(۳) و گرنه ازدواج موقت به خودی خود مورد تشویق نیست، بلکه در روایاتی از ازدواج موقت بدون لزوم و ضرورت نهی شده است.
در برخی روایات آمده امامان معصوم در برابر سوال برخی از اصحاب خود در مورد ازدواج موقت فرمودند :
« تو را با نكاح متعه چه كار و حال انكه خداوند تو را از آن بی نیاز كرده است ؟ » (۴)
در روایت دیگر ضمن نهی از ازدواج موقت غیر ضروری می‌فرماید: «بر ازدواج موقت اصرار نداشته باشید. بر شما لازم است بر ازدواج دائم، به عنوان سنت رسول خدا؛ پس با مشغول شدن به ازدواج موقت، از همسران خود غافل نگردید که آنان کافر شوند و از این حلال و حکم خداوند بیزاری بجویند و اجازه دهنده آن (یعنی ما امامان) را نفرین کنند و دشنام دهند».(۵)
نگاه کلی اسلام در این خصوص نگاهی خاص و در مقام اضطرار و ضرورت های خاص است ؛ اما آیا این مشکل راه حل دیگری نداشت ؟ چرا اسلام راهکار دیگری برای این امر را قرار نداد ؟
اسلام دینی است که دستور آن بر اساس فطرت انسان ها و ضرورت های جوامع دسته بندی و عرضه شده ، در تعالیم آن واقعیت ها و حقیقت های اجتماعی بر احساسات و نگاه های سطحی ترجیح داده شده است .
نمی‏توان انکار کرد که نیاز جنسی در مردان کاملا متفاوت از نیاز جنسی در زنان است، به گونه ای که در اغلب مردان انگیزه اصلی در ازدواج و ارتباط با جنس مخالف خواسته یا نا خواسته، ارضای نیاز جنسی است، در حالی که در اغلب زنان این انگیزه عاطفی و روحی است. حتی بخش نیاز جنسی در آن ها هم ماهیتی دوگانه یعنی عاطفی جنسی دارد؛ یعنی در ماهیت و حقیقت این نیاز هم تفاوت آشکاری بین زنان و مردان وجود دارد. اکثر آنچه برخی از زنان در دوران تجرد به عنوان نیاز جنسی احساس می کنند، بیش تر ماهیت تجربه جنسی دارد که با ارتباط با همسر برآورده می شود. پس از ازدواج کم رنگ می شود، در حالی که در مردان این نیاز، امری مداوم و کاملا مستقل و قدرتمند باقی می ماند.
در شدت و قدرت این نیاز بین زنان و مردان تفاوت آشکاری وجود دارد، به گونه ای که حتی در جوامع غربی که بیش ترین تحریکات و بیداری های جنسی وجود دارد و عدم تمایلات جنسی عامل اجتماعی ندارد، تفاوت بین زنان و مردان در نیاز جنسی امری کاملا آشکار است تا حدی که در اکثر این کشورها میزان سرد مزاجی جنسی زنان تا حدود ۳۵ درصد جمعیت زنان را تشکیل می دهد، در حالی که این امر در مردان شاید به ۱۰ درصد هم نرسد .
همچنین نمی‏توان انکار کرد که بقای غریزه جنسی مردان از زنان طولانی‏تر است، زیرا غالب زنان در سن معینی(یائسگی)، آمادگی جنسی خود را از دست می‏دهند، در حالی که در مردان چنین نیست، هم چنین زنان به هنگام عادت ماهانه و قسمتی از دوران حاملگی، عملاً هم ممنوعیت آمیزش دارند و هم تمایل هورمونی به این امر ندارند، در حالی که در مردان این ممنوعیت ها وجود ندارد.
همه این موارد نشان می دهد که نمی توان شرایط زن و مرد را در خصوص نیازهای جنسی یکسان دید و برای هردو جنس به یک گونه قضاوت کرد، از طرف دیگر مردان در حوادث گوناگون زندگی، بیش از زنان در خطر مرگ قرار دارند. در جنگ‏ها و حوادث دیگر، قربانیان اصلی را آن‏ها تشکیل می‏دهند. در نتیجه همواره میزان زنان در جامعه بیش از مردان خواهد بود و زنان بسیاری در جامعه بدون همسر و سر پرست باقی می مانند.
بدیهی است كه این عدم توازن جمعیتی بین زنان و مردان به هیچ وجه منحصر در مساله جنگ ها و نبردها نبوده و حتی در جامعه امروز ایران هم از نظر آماری به وضوح این عدم توازن دیده می شود. آمارهای رسمی كشور خودمان در همین سال ها هم در سایت های گوناگون موجود می باشد (۶). شهید مطهری آمارهای جهانی میان زنان و مردان را از منابع رسمی سازمان ملل به طور مشروح نقل كرده و تفاوت آمار زنان و مردان آماده ازدواج را به روشنی تبیین می نماید (۷).
پس چه ما قبول کنیم و چه نکنیم غریزه جنسی یکی از نیرومندترین غرائز انسانی است، از سوی دیگر این یک قانون کلی است که اگر به غرایز طبیعی انسان به صورت صحیحی پاسخ داده نشود، برای اشباع آن متوجه طریق انحرافی خواهد شد، زیرا غرایز طبیعی را نمی‌توان از بین برد.
بر فرض بتوان آن را به طور موقت سرکوب کرد، اما این به هیچ وجه پاسخی مناسب به یک نیاز اساسی و نیرومند نیست ، زمینه سرخوردگی و توقف در مسیر تعالی و کمال را به دنبال خواهد داشت ؛ بنابر این راه صحیح آن است که غرائز را از طریق معقولی اشباع کرده و از آن‏ها در مسیر زندگی بهره‌برداری نمود.
از جهت دیگر باید بپذیریم که چه در گذشته و چه در حال به دلایل گوناگون، امکان ازدواج دائم برای بسیاری از افراد فراهم نبوده و نیست ؛ در بسیاری از محیط ها و فرهنگ ها افراد در سنین خاصی قادر به ازدواج دائم نیستند، یا افراد متأهل در مسافرت‏های طولانی و یا در مأموریت‏ها و یا به علل دیگری با مشکل عدم ارضای غریزه جنسی رو به رو می‏شوند؛ یا افراد متعدد به خصوص بانوان بعد از از دست دادن همسران شان به رغم نیاز شدید به همدم و همسر ، توان ورود در این عرصه را در خود نمی بینند و از برخوردهای بد جامعه هراس دارند .
در واقع زنانی که به هر دلیل ازدواج نکرده اند ، ولی نیاز جنسی و عاطفی دارند ، همچنین زنانی که همسر خود را از دست داده اند و امکان یا تمایل ازدواج مجدد و دائم ندارند و بخش عمده نیازهایشان با یک ازدواج درجه دو و کم مسئولیت برطرف می گردد، همچنین مردان یا جوانان مجردی که در موقعیت و وضعیت مالی و اجتماعی ازدواج نیستند و یا دسترسی به همسران خود ندارند و یا به هر دلیلی نیاز جنسی شان با همسر خودشان ارضا نمی شود ، ارتباط مستقیم و جدی با مساله ازدواج مجدد دارند که به نظرمی رسد ازدواج مجدد تنها راهکار منطقی در برابر این افراد است .
مثلا در خصوص مردانی که نیاز جنسی شان با همسرشان برآورده نمی شود ( که البته بر اساس سرد مزاجی طبیعی در بانوان این مردان در همه جای دنیا کم هم نیستند) با در نظر گرفتن همه آنچه گفته شد ، به علاوه این واقعیت که به دلایل گوناگون تعادل میان مرد و زن همواره به هم می‏خورد و زنان بدون همسر بیش تر از مردان در جامعه می مانند ، ناچاریم یکی از سه راه ذیل را انتخاب کنیم :
أ) مردان تنها به یک همسر دائم در همه موارد قناعت کنند . زنان بیوه تا پایان عمر بدون همسر باقی بمانند . تمام نیازهای فطری و خواسته‏های درونی و احساسی خود را سرکوب کنند.
ب) مردان فقط دارای یک همسر قانونی باشند، ولی روابط آزاد و نامشروع جنسی را با زنانی که بی شوهر مانده‏اند، به شکل های گوناگون برقرار سازند.
ج) کسانی که قدرت دارند بیش از یک همسر را اداره کنند و از نظر جسمی و مالی و اخلاقی مشکلی برای آن‏ها ایجاد نمی‏شود، نیز قدرت بر اجرای کامل عدالت میان همسران و فرزندان دارند، به آن‏ها اجازه داده شود که بیش از یک همسر انتخاب کنند یا ازدواج موقت داشته باشند .
حال اگر بخواهیم راه اول را انتخاب کنیم، باید گذشته از مشکلات اجتماعی که به وجود می‏آید، با فطرت و غرائز و نیازهای روحی و جسمی بشر به مبارزه برخیزیم. هم چنین عواطف و احساسات این گونه زنان را نادیده بگیریم. اما این مبارزه‏ای است که پیروزی در آن نیست. به فرض که این طرح عملی بشود، جنبه‏های غیر انسانی آن بر هیچ کس پوشیده نیست.
اگر راه دوم را انتخاب کنیم، باید فحشا را به رسمیت بشناسیم . انواع مشکلات روحی و فرهنگی و اجتماعی که دامنگیر این گونه روابط آزاد می شود ، بر جامعه بپذیریم؛ تازه زنانی که به عنوان معشوقه مورد بهره برداری جنسی قرار می‏گیرند، نه تأمین مالی و اجتماعی و... دارند و نه آینده‏ای در خور و سرنوشتی معین. چنان که شخصیت آن‏ها در این فرایند پایمال شده است . وجدانی سرخورده و احساسی سرشار از ملامت خود دارند . این‏ها اموری نیست که انسان آگاه آن را تجویز کند.
بنابراین تنها راه سوم می‏ماند که هم به خواسته‏های فطری و نیازهای غریزی زنان در موقعیت های خاص پاسخ مثبت داده شده ، هم از عواقب شوم فحشا و نابسامانی زندگی این دسته از زنان جلوگیری شود و جامعه نیز از گرداب گناه در امان بماند.
پس در این میان دو ضرورت مهم اجتماعی وجود دارد :
یکی آن که وجود زنان بی سرپرست و بیوه در جامعه به دلایل گوناگون اقتصادی و روحی و غریزی می تواند موجب مفاسد و مشکلات فردی و اجتماعی هم برای خودشان و هم برای مردان جامعه و هم فرزندان شان گردد ، در حالی که با یک ازدواج موقت یا دائم اما کمرنگ تر از ازدواج اول ، بخش عمده این نیازها برطرف شده و خطرات بسیاری در این زمینه برطرف می گردد .
دیگر آن که انگیزه های موجه جنسی در مردان آن هم در شرایط خاصی که معمولا از طریق همسر خود توان برآورده ساختن آن را ندارند ، در پاره ای موارد تعدد زوجات را کاملا منطقی می‏کند . با ازدواجی مشروع از فشارهای ویرانگر روحی که ممکن است همه توان مفید اجتماعی یک مرد را گرفته و او را وادار به رفتارهای بسیار پر خطر و پر آسیب نماید، جلوگیری می شود .
اگر واقع بینانه بنگریم می بینیم در وضعیت احساس نیاز ، با توجه به قدرت این نیرو در مردان و تاثیرگذاری آن در تصمیمات و رفتارهای فردی و اجتماعی شان و توانایی مردان در برآورده ساختن تمایلات خود از طریق ابزارهای مالی و اجتماعی که دارند، در بسیاری از موارد این نیاز اگر از طریق مشروع ارضا نشود، مردان را وادار به اقدام از طریق نامشروع می‏کند. که تبعات منفی فردی و اجتماعی و خانوادگی آن بسیار بیش تر و خطرناک تر است .
به علاوه برای ارضای نیاز جنسی انواع و اقسام انحرافات و راهکارهای نامشروع هم وجود دارد ، اما اسلام ورود در حوزه های انحرافی برای ارضای نیازهای جنسی را بسیار خطرناک به حال فرد و جامعه دانسته، آن را خروج از مرز و نوعی عدوان و تعدی قلمداد نموده است ؛ تنها راهکارهای اسلام برای برخورد منطقی با این حقیقت وجودی ، طبیعی ترین وجامع ترین راهکار ممکن یعنی ازدواج است که علاوه بر برخورد منطقی با این نیاز درونی زمینه ارضای سایر نیازهای روحی و روانی انسان و رشد و تعالی فردی و اجتماعی او و ایجاد جامعه ای بالنده و پیشرو را نیز فراهم می نماید ؛
اما اگر زمینه ازدواج دائم با این همه نتایج مثبت وجود نداشت، آیا می توان نیازهای جنسی را با همه شدت و قدرتش به حال خود رها کرد و به آن توجه ننمود؟ تجربه انسان در طول تاریخ نشان داده که این امر به طغیان ها و خسارات وحشتناکی منتهی می گردد ؛ به همین خاطر اسلام راهکار دومی برای پاسخگویی به برخی از این نیازها معرفی کرده که ازدواج موقت باشد تا لااقل بستر ناقصی برای فروکش کردن این نیاز شدید فراهم شده ،زمینه تمرد و عصیان انسان در برابر دستور خداوند را سد نماید .
البته در منظر اسلام شروط و قیود خاصی برای این رابطه خاص در نظر گرفته شده ، چنانچه این شرایط و مقررات تعیین شده از سوی شرع رعایت گردد،علاوه بر پاسخگویی طبیعی به یکی از غرایز انسانی ، حقی هم از کسی پایمال نمی‏گردد . همچنین از فساد اخلاقی و رابطه بی حد و حصر و بدون ضابطه مردان و زنان جلوگیری می‌شود .
اگر مختصر ارتباطی با فضای مجموعه های فرهنگی و اجتماعی داشته باشید ،خواهید دانست که مشکل اصلی و پایه ای در بسیاری از مسایل و معضلات جامعه ما را عدم ارضای درست همین نیاز تشکیل می دهد . سرخوردگی از آن بحران های پیدا و پنهانی را به وجود آورده است .
البته قبول داریم ممکن است افراد متخلفی پیدا شوند که از این قانون سوء استفاده نمایند، و زمینه برخی ناهنجاری های خاص را درجامعه به وجود آورند ؛ ولی باید توجه داشت اولا در تمام یا اکثر قوانین،به نوعی تخلف و سوء استفاده وجود دارد ، اما این نشانه نقص قانون نیست،
چه ما بپذیریم و چه نپذیریم در طول تاریخ نیاز جنسی انسان زمینه ارتباطات گوناگون او با جنس مخالف را در شکل های گوناگون به وجود آورده است و خواهد آورد ، اما اگر در این مسئله با دقت بنگریم، متوجه می‌شویم ازدواج موقت، نه تنها عامل توسعه و تشدید این امر نبوده مسبب تجویز هوسرانی نیست، بلکه راهکاری برای محدود کردن، قانونمند کردن و جلوگیری از بی حد و حصر بودن آن است .
در انتها نباید این حقیقت اجتماعی را نیز از یاد برد که ازدواج موقت در بسیاری از موارد هم رابطه مستقیمی با روابط و نیازهای جنسی ندارد .واقعا راهکاری در خصوص رعایت حدود شرع در روابط با جنس مخالف است . در ابعاد گوناگون کارکردهای مختلف و بسیار مفیدی مانند آشنایی های پیش ازازدواج و محرمیت های خانوادگی و حل مشکلات فرزند خواندگی و مانند آن را دارد که از ذکر موارد و جزییات آن خوداری می کنیم .

پی‌نوشت‌ها:
۱. روم (۳۱) آیه ۳۰.
۲. بقره (۲) آیه ۱۸۷.
۳. نظام حقوق زن در اسلام شهید مطهری مرتضی ص ۸۲ ، مجموعه آثار ، انتشارات صدرا ، تهران ۱۳۷۴ش .
۴. شیخ حر عاملى، وسائل الشیعة ج ۲۱، ص ۲۲، مؤسسه آل البیت علیهم‏السلام قم، ۱۴۰۹ هجرى قمرى .
۵. همان، ج ۲۱، ص ۲۳.
۶. مانند پایگاه جامع زنان ایران .
۷. مجموعه آثار شهید مطهری ،انتشارات صدرا، تهران ، ۱۳۷۴ ش ، ج ۱۹ ص ۳۲۶.

با سلام یک سوال ذهنو درگیر کرده ایا خواندن صیغه توسط خود شخص و به صورت نوشتاری برای مصون ماندن از گناه هنگام چت کردن چه حکمی دارد ؟ یعنی فقط برای چت کردن صیغه خونده بشه ایا چنین چیزی مورد قبول دین هست یا نه ؟ به نظر خودم سوالم خنده داره ولی ذهنم درگیره

تصویر سید پاسخگو

با سلام
برای ازدواج و محرمیت(دائم یا موقت) چنانچه شما خانمی را با این شرایط پیدا کردید می توانید با ایشان ازدواج کنید:
۱-اجازه پدر یا پدربزرگ دختر اگر باکره است.
۲-اگر ازدواج دوم زن می باشد در عده مرد دیگری نباشد.
۳-تعیین مدت عقد موقت.
۴-تعیین مهریه.
۵-خواندن صیغه عقد به عربی صحیح و اگر خودشان هم بخوانند صحیح است و برای دانستن صیغه به رساله مرجع تقلید رجوع کنند.
نکته۱: نوشتن یا در دل و ذهن گذراندن صیغه عقد(دائم یا موقت) کافی نیست و حتما باید به زبان آورده شود.
نکته۲: در محرمیت بین مرد و زن فرقی نمی کند که تمام استمطاعات را داشته باشد یا فقط به مقدار صحبت یا نگاه لذت ببرد در هر صورت باید شرایط بالا محیا باشد والا عقد(موقت یا دائم) آنها صحیح نیست و هیچ گونه محرمیتی بین آنها نیست و حتی حرف و نگاه شهوت آلود حرام می باشد(و لو به اندازه یک دوستت دارم به یکدیگر بگویند).
موفق باشید.

Salam
Kacani ke mian va sigharo taeed mikonand khoda vakili movafeghan ke baraye khahar ya madare khodeshoon ham in etefagh biofte?‎

باسلام واحترام
خدا لعنت کند کسانی را که سنت پیغمبر را زیر پا گذاشتند ویک سنت حسنه را قبیح شمردند و می شمارند ( در صورتی خانواده ی محترم همین عزیزان به فحشا مبتلا شدند بنده چند نمونه دارم که پدر به دختر و برادر به خواهر و حتی پسر به مادرش تجاوز نموده ) متأسفانه به اندازه ای که صیغه ی موقت را قبیح می شمارند زنا را که حرام است و مرتکب آن می شوند قبیح نمی شمرند.
اللهم اهدنا الصراط المستقیم !!! آمین یا رب العالمین التماس دعا

صیغه= زنا
تعهد خاصی بین زن و مرد وجود ندارد. بحث عده هم که با وجود علم و آزمایش ژنتیک دیگه حل شده.
زنهایی که با زندگی در جامعه مردسالار مجبورند برای رفع نیازشون تن به این عمل زشت بدند که در حقیقت تنها به نفع آقایان است. و صد البته گسیختگی خانواده و ظلم به زن عقدی آن آقا و فرزندش.
آقایان آیا اینقدر این مسئله را میپسندید که خواهر و دختر خودتان هم این کار را بکند؟ اگر زنان دیگر جنسند پس خواهر و دختر شما هم جنس هستند در دست مردان بیچاره ای که نیاز دارند؟ کمی با اخلاق تر نظر بدهید.
امیدوارم نظرمو انتشار بدین.

اغلب زنانی که تن به صیغه شدن می دهند نه از روی ارضا جنسی بلکه به خاطر فقر و نداری می باشد و حالا هم به خاطر چندرقاز و امید حمایت مجبور به این کار می شوند و آخر هم آن حمایت لازم را دریافت نمی کنند زیرا اینذمردان جوان که دارید به خاطرشان به سر وسینه می زنید آنقدر درآمد ندارند که اگر داشتند ازدواج دائم می کردند ...

"صیغه" نماد نگاه جنسیتی این مذهب ساختگی به زن . فرار از مسئولیت و تعهد.!
اینکه شرایط جامعه خراب است و جوان توان ازدواج نداردو .... چه و چه وچه! می شود دلیل بر جواز صیغه!!! اینها مشکل نظامیه که باعث این همه بدبختی برای جامعه و جوان شده . نظامی که جوان ها را رها کرده به حال خودشون و هنوز در تامین معیشت اونها مونده ، چه برسه به فرهنگ و بینش و عقیده!.

و حالا به من جوان یاد میده که : چرا تعهد و مسئولیت یک زندگی دائم را به دوش بکشم ؟!
چرا زحمت تربیت فرزند و زحمت و سختی ارضای عواطف و احساسات زن را برعهده بگیرم ؟
زن موجودی است برای دفع غریزه ی انسان ! ، پس چه راهی بهتر از صیغه !! زنای شرعی . خیلی جالبه که در رد دوستی پسر و دختر میگن چون باعث لطمه های روحی و عاطفی برای دختر میشه مجاز نیست . اما تو صیغه این مشکلات نیست؟!!!!!
آره حتما .
به من چه که چه بلایی بر سر اون زن میاد؟!! و بعد از من باید چکار کنه ؟
و جوانی که صیغه را تجربه کرد چه نیازی به دردسر ازدواج دائم داره؟!

تصویر پاسخگوی اعتقادی

پاسخ :
باسلام وتشکر .
ازدواج موقت اگر به طور صحیح و قانونمند اجرا بشود، صحیح بوده و مفید است و برخی از مشکلات جامعه را برطرف می کند. البته سوء استفاده هایی از هر قانون، مسئله را لوث می کند و نزد اقشار جامعه آن قدر بد جلوه می کند که منافع خوب آن فراموش می شود.
ازدواج موقت مانند ازدواج دائم و بسیاری از عقد های دیگر دو طرفه می باشد که باید با رضایت و اختیار دو طرف همراه باشد. طبعاً دو طرف (زن و مرد) با در نظر گرفتن شرایط و مصلحت خود به این امر اقدام می کنند و ضمن بهره مندی از آثار مثبت این نوع ازدواج می توانند از گناه و روابط نامشروع پرهیز نمایند. ازدواج موقت، همانند ازدواج دائم است، اما شرایط آن برای هر دو طرف آسان تر است.
در ازدواج موقت حکمت ها و مصالح والایی است که در جای خود باید مورد بررسی جامع و همه جانبه قرار گیرد. در رابطه با ازدواج موقت توجه به چند نکته ضروری است :
۱) این مسئله از اختصاصات فقه شیعه نیست ؛ بلکه در متن اسلام و قرآن وجود دارد و در زمان پیامبر(ص ) و ابوبکر عمل می شده است ؛ ولی خلیفه دوم آن را منع نمود.
این روایت مکرر در متون شیعه و اهل سنت نقل شده است که خلیفه دوم اعلام کرد: ((متعتان کانتا فی عهد رسول
الله و انا احرمهما و اعاقب علیهما)) و یا ((انا محرمهما و معاقب علیهما))؛ یعنی، دو متعه (متعه الحج و متعه زنان ) در زمان پیامبر وجود داشت ولی من آن دو را تحریم نموده و عامل آنها را عذاب می کنم
این یکی از مواردی است که خلیفه دوم برخلاف نص پیامبر، دست به اجتهاد و اظهار نظر شخصی زد. اما اینکه چرا چنین دستوری بر خلاف سنّت پیامبر داد، بحث جداگانه­ای است که نیاز به تحقیق مفصل و جدا گانه دارد.
۲) فرق متعه و ازدواج دائم این است که در اولی زمان جدایی زن و شوهر، از اول مشخص است و نیاز به صیغه و عقد جدیدی (به نام طلاق ) ندارد؛ ولی در دومی طلاق و جدایی نیاز به اجرای صیغه دارد.
۳) برخی به تصور اشتباه، ازدواج موقت را با فحشا برابر دانسته اند؛ در حالی که هرگز چنین نیست. ازدواج موقت، هنجارها و قوانین ویژه ای دارد، از جمله این که در حال ازدواج موقت، زن حق ارتباط جنسی با دیگران را ندارد و پس از اتمام دوره آن اگر آمیزش صورت گرفته باشد، باید مانند زن مطلقه عده نگهدارد. بنابراین حتی پس از متعه یک ساعته نیز عده وجود دارد و از این طریق بهداشت جنسی و بهداشت نسل مانند ازدواج دائم رعایت می شود.
فلسفه متعه تأمین مشروع و قانونمند نیازهای جنسی می باشد. به عبارت دیگر در شرایطی که امکان بهره وری غریزی از طریق ازدواج دائم مقدور نیست، سه راه فراروی انسان قرار دارد:
۱- رهبانیت و سرکوب غریزه جنسی. چنین چیزی مطلوب نیست. زیرا موجب فشارها و ناراحتی های روانی می گردد، نیز ممکن نیست مگر برای افراد کمی و در غالب افراد به انحرافات جنسی و در نهایت به نوعی عصیان و انفجار اجتماعی مبدل می شود.
۲- کمونیسم و هرج و مرج جنسی ؛ این روش مفاسد بسیاری در پی دارد. از جمله : از بین رفتن بهداشت نسل، پدید آمدن انواع بیماری های جسمی مانند: ایدز و. . . از دست رفتن علایق، سست شدن پیوندهای خانوادگی و تعهد ناپذیری مردان در تشکیل خانواده.
۳- داشتن برنامه­ای روشمند و مشخص که علاوه بر تامین بهداشت نسل و سوق ندادن جامعه به لذت های زودگذر و گریز از تعهد خانوادگی بتواند نیازهای غیر دائم جنسی را تامین کند و مانع انحرافات جنسی نیز بشود. این برنامه همان ازدواج موقت است و با فحشا بسیار تفاوت دارد. زیرا با نگاه داشتن عده، اختلاط نسلی از بین می رود. اگر زن حامله شده باشد، باید تا آخر بارداری عده نگه دارد. افزون برآن بیماری ناشی از مقاربت های متنوع پشت سر هم نیز پدید نمی­آید.
۴- امروزه با توجه به مشکلات بسیار، دوران جوانی و طولانی بودن زمان تحصیل و مشکلات شغلی و مسافرت و مسایل بسیار دیگر، برخی از متفکران و اندیشمندان غربی که اعقتادی به دین نیز نداشته اند، مانند راسل پیشنهاد نوعی ازدواج موقت برای رهایی از خطرات و آفات هرج و مرج جنسی را می دهند؛ در حالی که در گذشته، غرب، شدیداً اسلام را در این مورد سرزنش می نمود.
بنابراین با ازدواج موقت نه تنها کسی به فساد دچار نمی شود، بلکه از فساد و بی بند و باری و بی قانونی در روابط جنسی جلوگیری می کند. در مورد علت و فلسفه صیغه لازم است توجه داشته باشید که غریزه جنسی یکی از نیرومندترین غرائز انسانی است، تا آن جا که پاره‏ای از روانکاوان آن را تنها غریزه اصیل انسان می‏دانند . تمام غرائز دیگر را به آن باز می‏گردانند.
از سوی دیگر این یک قانون کلی است که اگر به غرایز طبیعی انسان به صورت صحیحی پاسخ داده نشود، برای اشباع آن متوجه طریق انحرافی خواهد شد، زیرا غرایز طبیعی را نمی توان از بین برد. فرضا بتوانیم آن را سرکوب کنیم، چنین اقدامی عاقلانه نیست، زیرا مبارزه با قانون آفرینش است، بنا بر این راه صحیح آن است که غرائز را از طریق معقولی اشباع کرد و از آن‏ها در مسیر زندگی بهره برداری نمود.
از طرف دیگر در بسیاری از محیط ها افرادی در سنین خاصی قادر به ازدواج دائم نیستند، یا افراد متأهل در مسافرت‏های طولانی و یا در مأموریت‏ها و یا به علل دیگری با مشکل عدم ارضای غریزه جنسی رو به رو می‏شوند. اسلام که قوانینش را خدای عالم بر تمام مصالح و مفاسد و نیازهای درونی و بیرونی بشر فرستاده ، برای پاسخ گویی صحیح و همه جانبه به این غریزه طبیعی، دو راه تعیین فرموده :
یکی ازدواج دایم و دیگری موقت، اما خارج از این دو راه را مردود اعلام نموده است.
چنانچه این دو برنامه الهی با شرایط و مقررات تعیین شده از سوی شرع عملی گردد، هم به یکی از غرایز انسانی پاسخ طبیعی داده می‏شود، هم حقی از کسی پایمال نمی‏گردد . نیز از فساد اخلاقی و رابطه بی حد و حصر و بدون ضابطه مردان و زنان جلوگیری می شود.
البته ممکن است افراد متخلفی پیدا شوند که از این قانون سوء استفاده نمایند، ولی در تمام یا اکثر قوانین، افراد منحرف، تخلف و سوء استفاده می‏کنند، لیکن این نقض قانون نیست، بلکه عیب سوء استفاده کنندگان است که باید اصلاح گردند.
در روایات به ازدواج موقت تشویق نشده است. اگر در مواردی نسبت به متعه تشویق شده، به جهت مبارزه با بدعتی بود که افرادی گذاردند و حلال خدا را حرام شمردند.(۱) ازدواج موقت به خودی خود مورد تشویق نیست، بلکه در روایاتی از ازدواج موقت بدون لزوم و ضرورت نهی شده است. امام رضا فرمود:
«ازدواج موقت برای افرادی که همسر دائم ندارند [و نمی‌توانند همسر دائم بگیرند] و نیاز آنان به همسر دائم برطرف نشده، حلال و مباح است اما کسانی که همسر دائم دارند، فقط زمانی که [به علت مسافرت یا جهات دیگر] از همسرشان دور هستند، به ازدواج موقت اقدام کنند». (۲)
در روایت دیگر ضمن نهی از ازدواج موقت غیر ضروری می‌فرماید:
«بر ازدواج موقت اصرار نداشته باشید. بر شما لازم است بر ازدواج دائم، به عنوان سنت رسول خدا؛ پس با مشغول شدن به ازدواج موقت، از همسران خود غافل نگردید که آنان کافر شوند و از این حلال و حکم خداوند بیزاری بجویند و اجازه دهندة آن (بعضی ما امامان) را نفرین کنند و دشنام دهند».(۳)
متاسفانه توسط افراد ناآگاه يا مغرض چنين عليه آن تبليغ مي شود كه اين امر مجوز هوسراني به مردان است . با شيوع آن حقوق زنان پايمال مي شود.
ازدواج موقت نه تنها برای تجویز هوسرانی نیست، بلکه برای محدود و قانونمند کردن و جلوگیری از بی حد و حصر بودن آن است ،چون نمی توان از غریزه جنسی جلوگیری کرد، زیرا به شکل های دیگر بروز می کند. از طرف دیگر ازدواج موقت شرایطی دارد که باید فراهم شود و در چارچوب خاص صورت پذیرد.
در مقابل، ازدواج موقت در جامعه مشكلات زيادي را برطرف مي كند كه به بعضي در بالا اشاره شد. كم ترين ثمره آن در جامعه جلوگيري از رواج فحشا و بي بند و باري براي افرادي است كه امكانات ازدواج را ندارند و براي فرو نشاندن غريزه جنسي خود نمي توانند به ازدواج دايم پناه ببرند. براي اين افراد ،چه مرد و چه زن دو راه بيش تر وجود ندارد: يا بايد به فحشا روي آورده و با فردي به گناه رابطه برقرار كنند كه علاوه بر گناه فردي موجب فساد اجتماع هم مي شود. در چنين فرضي حقوق افراد و به خصوص زنان از بين مي رود ،چرا كه زنان بيش تر از مردان بعد از چنين رابطه هايي با مشكل مواجه مي شوند. يا آن كه با ازدواج موقت به اين غريزه سركش پاسخ بدهند كه هم گناهي مرتكب نشده اند و هم در مقابل يكديگر حقوقي دارند كه نمي توانند از آن فرار كرده و در مورد آن ها اهمال كنند.
در ارتباط های بعدی نام مرجع خود را ذکر کنید.
پي نوشت ها:
۱. شهید مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، تهران، ۱۳۸۹ش، ص ۸۲.
۲. عاملي، وسایل الشیعه، موسسه آل البيت، قم،۱۴۰۹ق، ج ۲۱، ص ۳۲.
۳. همان، ص ۲۳.

سلام شنیدید که وقتی حضرت حجت ص تشریف میارند گویی یه اسلام یا یه دین جدید میارن به دلیل فهم غلط علما از تفسیر قرآن و احادیث احکام اسلامیست پس نباید مهر تایید به حکمی بزنید که واقف به حقیت دستوریش نبستید .حکم جاری فعلی یه پوشش شرعی به کار خلاف دادنها

تصویر پاسخگوی اعتقادی

پاسخ :
باسلام وتشکر .
آن روایات درجای خود درست است ولی در عصر غیبت ما وظیفه داریم که از فقهای عادل پیروی نموده وطبق فتوای وفهم وبرداشت انها از دین عمل نمایم زیرا
با توجه به روایاتی که از ائمه معصومین وارد شده، فقها و مراجع عظام که پاک و با تقوا هستند، نیابت از حضرات معصومین و در زمان غیبت نیابت از امام عصر(ع) دارند.
دلیل بر اینکه فقیه و مرجع نایب امام(ع) است ، نامه حضرت ولی عصر (عج) به اسحاق بن یعقوب است که فرمود: "و اما الحوادث الواقعة...؛ در مورد رویدادهای زمان [ مسایل سیاسی و اجتماعی، فقهی و فرهنگی و غیر آن ] به راویان‏ حدیث‏ها [ حدیث شناسان و آگاهان به احکام خدا و دستورهای الهی ] رجوع کنید زیرا آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر فقها هستم".(۱)
این جمله که آنان "حجت من" بر شما هستند و من "حجت خدا" بر فقها می‏باشم دلیل خوبی بر نیابت فقها و مراجع از امام ع می‌باشد .
تحلیل روایت: حضرت با همان سیاق و بیانی که فرمود: "فانهم حجتی علیکم" فرمود: "و أنا حجة الله علیهم".
همان گونه که امام زمان (عج) در همه امور اسوه و حجت الهی است و اطاعتش واجب می‏باشد، فقیهی که همه شرایط و صلاحیت‏های فتوا دادن و زعامت و رهبری را دارد نیز واجب الاطاعه در همه امور و لااقل در امور حکومتی که مصداق بارز "حوادث واقعه" می‏باشد، است.
. دلایل نقلی دلایل متعدد وجود دارد که جهت رعایت اختصار به روایت مقبوله عمر بن حنظله اکتفا می کنیم
در این روایت، امام صادق(ع) می‏فرمایند: «... من کان منکم ممن قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا، فلیرضوا به حکما فأنی قد جعلته علیکم حاکما فاذا حکم بحکمنا فلم یقبل منه فانّما استخف بحکمنا و علینا رد و الراد علینا کالراد علی الله وهو علی حد الشرک بالله.» (۲) کسانی از شما که احادیث ما را نقل نموده وحلا ل وحرام را می شناسند وبه احکام الهی ما واقف اند باید به حکم وگفته ی او راضی شوید چون ما آنها را بر شما حاکم قرار داده ایم ، هر گاه با حکم ما حکم نمایند وشما آن را نپذیرید این کار استخفاف به حکم ما است و رد حرف ما تلقی می شود و تمرد از حرف ما تمرد از حکم خدا است و در حکم شرک بخدا ست .
نکته دیگر این که آن روایات که می گوید قایم آل محمد گویا با دین جدید ظهور می کند بشتر ناظر به این است که اين تغييرات و تحريفات در فرق و مذاهبي رخ داده و مي دهد كه از اهل بيت به عنوان منبع غني دريافت معارف بهره نمي برند و مرجعيت علمي آنان را نمي پذيرند و روش هايي چون قياس و استحسان را براي رهيافت به معارف و احكام جايگزين نموده اند.
شيعه كه در تمامي شئونش با تمامي دشواري هايش در پي رسيدن به ديدگاه اهل بيت است و رفتار خود را مطابق با آن قرار مي دهد تا زماني كه از اين مسير خارج نشده از اين خطر مصون خواهد بود.
چنان که اشاره رجوع مردم در زمان غيبت به فقيه (ولايت فقيه) نيز مطابق دستوري است كه از سوي خود حضرت صادر شده است. در نتیجه آنچه فقهای وعلمای شیعه در باره احکام الهی می فرمایند طبق وظیفه وتکلیف است وما و او هیچ کدام در عصر غیبت تکلیفی غیر این نداریم.

پی‌نوشت‌ها:
۱. کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۴.
۲- اصول کافی، ج ۱، ص ۶۷؛ وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۹۸).

اصل حرفه اسلام ناب این است که بزرگترین گناه و آغاز هر گناه دیگر دورغ میباشد.حال شما پاسخ دهید.اگر مرد متاهلی حتی با وجود مشکل جنسی از جانب همسر دایم خود و اطلاع ندادن از وی ازدواج موقت کند برای رفت وآمد و بودن در کنار همسر موقت خود نباید مدتها دروغ به همسر دایم خود گوید!!!!!!!!!

تصویر پاسخگوی اعتقادی

پاسخ :
باسلام وتشکر .
دروغ در اسلام بلکه تمامی ادیان الهی حرام است، ولی در مواردی که مصلحت دروغ گفتن بیشتر از مفسده آن باشد، دروغ حرام نیست، بلکه در برخی موارد واجب است، مانند نجات جان یک بی گناه مظلوم. در این گونه موارد، دروغ مصلحت‏آمیز نام گرفته است؛ از جمله موارد آن:
۱- اصلاح بین مردم؛ امام صادق(ع) فرمود: «انّ اللَّه أحبّ الکذب فی الإصلاح... و أبغض الکذب فی غیر الاصلاح؛(۱) خداوند دروغ گفتن را در مورد اصلاح بین مردم دوست دارد ... و دروغ را در غیر اصلاح دشمن دارد».
۲- دفع شر ظالمان؛ امام صادق(ع) فرمود: «الکذب مذموم الاّ فی امرین: دفع شر الظلمه و اصلاح ذات البین؛ (۲) کذب بد است مگر در دو مورد: با دروغ شر ظالمی را از خود یا از دیگران دفع کند، یا با دروغ بین دو نفر اصلاح ایجاد کند».
برخی نوع دیگری نیز به آنها افزودند.
۳-دروغ در حال ضرورت: انسان به خاطر ضرر مالی وجانی سنگین می‌تواند دروغ بگوید. یعنی ضرر مالی باید به گونه ای باشد که تحمل آن دشوار باشد.اما ضرر‌های ناچیز موجب جواز دروغ نمی‌شود.
تمام موارد را می‌توان در یک قاعده کلی خلاصه کرد و آن عبارت است از: به خطر افتادن اهداف مهم تر . در حقیقت تجویز دروغ در این موارد به خاطر ضرورت است و باید به همان قدر ضرورت اکتفا شود.
موارد بسیاری نیز وجود دارد که به عنوان دروغ مصلحت ‏آمیز در بین مردم شناخته می‏شود، اما در واقع چنین نیست، مثلاً کسی به خاطر مصلحت فردی خود و منافع شخصی وکارهای جزیی و حزبی دروغ می‏گوید.
آن چه نزد عوام متداول است و آن را دروغ مصلحتی می‌نامند که مصلحت شخصی است، دروغ واقعی و حرام بوده و دارای آثار خود است و مصلحت اندیشی موجب عذر نخواهد بود، مگر این که در حد حفظ جان خود و یا جلوگیری از ضرر بسیار و یا مفسده باشد .
پی‌نوشت‌ها:
۱. میزان الحکمة، عنوان ۳۴۶۶، حدیث ۱۷۴۷۴.
۲. همان، حدیث ۱۷۴۷۶.

سوال مهمیه که چند وقتیه ذهن من رو مشغول کرده خواهشا ممنون میشم جواب بدین
دختری با فردی صیغه محرمیت محضری خوندن و نه عقد و در شناسنامه طرفین هم چیزی ثبت نشده
سوال اول: این دختر ایا در صورت نداشتن رابطه جنسی با نفر قبل میتونه صیغه محرمیت با فرد جدیدی بخونه قبل از ابطال صیغه قبلی با فرد اول؟
سوال دوم: این دختر اگر رابطه جنسی با نفر قبل داشته باشه تو مدت صیغه محرمیت ایا میتونه با فرد جدیدی قبل از ابطال صیغه قبلی صیغه بشه؟
خیلی ممنون میشم به دو حالتش پاسخ بدین

تصویر سید پاسخگو

با سلام
۱- زن نمی تواند تا اتمام مدت صیغه(عقد موقت) یا بخشیدن مدت باقیمانده از طرف مرد با مرد دیگری عقد موقت یا دائم بخواند.
۲- زن نمی تواند تا اتمام مدت صیغه(عقد موقت) یا بخشیدن مدت باقیمانده از طرف مرد و گذراندن عده(به نظر اکثر مراجع دو پاکی) با مرد دیگری عقد موقت یا دائم بخواند.
موفق باشید.

با عرض سلام، صیغه اتفاقا خیلی هم خوبه چون اولا: خدا برای ما حلالش کرد. و خداوند واقف به احوال ماست
دوما: انسان در مقابل شهوت خیلی ضعیفه (و خلق الانسان ضعیفا) و باید یه راه گریزی براش باشه
سوما: هدف از خلقت انسان این است در هر امتحانی بهترین عمل را انجام دهد (و لنبلونکم ... لنعلم ایکم احسن عملا)
چهارما ) الاعمال بنیات ( اعمال ما با نیت سنجیده می شوند)، این فرق میان هرزگی و صیغه
پنجما ) خود را پاک ندانیم، اگر واقعا پاک بودیم خدا ما را پاک کرده، و اگر نه که خدا به خاطر غروری که از اعمالمان گرفتیم (نعوذبالله) ما را رها کرده. یعنی اگر خدا بمون رحم نمیکرد انوقت ما انسان ها خیلی پس ت می‌شدیم
ششما) بهترین اعمال پیروی از دستوارت خداست - که از طریق قرآن و سنت و حدیث پیامبران و امامان به دست ما رسیده - نه کمتر و نه بیشتر (افراط و تفریط در پیروی از دستورات خدواند خوب نیست و اتفاقا هم باعث به بیراه کشیدن انسان می شود)
هفتما ) شاید یکی از مهمترین نتایج صیغه این است که خانواده ها را مجبور به تسهیل ازدواج دایم کند چون متاسفانه همچنان که میبینیم شرایط ازدواج خیلی سخت شده و سن ازدواج خیلی بالا رفته که عواقب خیلی بدی را برای سلامت اجتماعی جامعه ایجاد کرده
پس با توجه به دلایلی که در بالا ذکر شد صیغه اگر بر حسب اصول اسلامی اجرا شود در بهبودی سلامت روحی و روانی جامعه خیلی کمک می‌کند هر چند اگر مومن عفت پیشه کند خیلی بهتر است

باسلام،این صیغه چیه تورو خدا مگه نوع شرعی شهوت هم داریم شهوت شهوته سیاه سفیدم نداره.این صیغه وسیله ای شده که مردان هوس ران هی از اون بهره میبرن با این که هیچ کدام از احکام اسلام رو اجرا نمیکنن گیر دادن فقط به این قوانینی که طرفدار مرد هاست.حالا چه فرقی داره شرعی یا غیر شرعی.حداقل تو غیر شرعی طرف بدلش رو پس میده ولی تو شرعی پشت قوانین پنهان میشه میگه اسلام گفته این چه دینیه آخه.صیغه صد درصد بنیاذ خانواده رو تضعیف میکنه.اصلا چرا خیانت به زن شرعیه؟؟؟این همه این قووانین رو همه گیر نکنین صیغه بازی نکنین توروخدا من تا حالا سه خانواده رو دیدم که به خاطر صیغه از هم پاشیده.خوب کی میخواد جوابگوی این خانواده ها باشه.خیلی از این مطلب سو استفاده میشه خیلی متاسفم خیلی

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

آنگاه که انسان بر بال اندیشه می نشیند و با استمداد از خرد، این ارزشمندترین دستمایه حیات و سرمایه نجات، در بیکران افق معرفت به پرواز در می آید، عرصه معلومات را یکی پس از دیگری درمی نوردد تا بر مجهولات فایق آید و پیوسته از مشهودات و بدیهیات، اوّلیّات و مشهورات می گذرد تا به عرصه معقولات دست یازد.
حال در این سیر اندیشه هر چه پیش تر می رود به کشف روابط و درک حقایق بیشتر نایل می گردد. چشم ظاهر اگر چه او را به کثرات و رنگارنگی می خواند، ولی دیده باطن، او را به وحدت و یکرنگی دعوت می نماید؛ چون همه هستی را می بیند که با شکوهی تمام و سوز و گدازی مدام تسبیح کنان بسوی او در حرکتند. کم کم توحید نظری و انفعال در فکر شکل می گیرد و او را به توحید عملی و انقیاد قلب می کشاند؛ تا بدان جا که طینت و ندای فطرت، او را به سوی «فَاَقِمْ وَجْهَکَ لِلدّین حَنیفاً فِطْرَةَ اللهِ الّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها» می خواند. و ساز جانش را به سوز عشق و ترنم نیاز می نوازد.

اینجاست که نوای «اَنْتُم الفُقَراء اِلی الله» را می شنود و خود را سرا پا نیازمند به هدایتگری دیگر و دستاویزی محکم تر و راهنمایی برناتر از عقل می یابد؛ تا به مدد او از عالم دنیا به سوی عالم اعلی پرگشاید و با تابش نوری دیگر بر ملکوت و افلاک راه یابد.

اگر تاکنون با چراغ عقل افتان و خیزان حرکت می کرد و گاه متحیر و حیران می ماند، اینک با استمداد از نور وحی، خود را برای مسیری راهوار مهیا و اندیشة کم فروغ را به رفاقت و همنشینی وحی، توانا می بیند. حالا دیگر عقل احساس تنگنا نمی کند، زیرا هر دم که چون و چرایی می یابد، وحی به یاری او می شتابد و گره از کار خرد می گشاید و هر چه عقل و ایمان پیوسته تر و طبیعت و شریعت توفیق یکی شدن می یابند، هستی را زیباتر و موجودات را یکپارچه تر و توحید را مشهود تر احساس می کند؛ دیگر نه مجموعه طبیعت بی معنا و پیکرة از هم گسسته تعریف می شود، و نه مجموعه شریعت یک سلسله امر و نهی پراکنده و بی هدف، بلکه هر دو در عین تحول و پویایی از نظام مندی و توانایی برخوردارند.

لذا همان گونه که طبیعت را به رغم کثرت، از وحدت و قانون مندی دقیق برخوردار می بیند، شریعت را نیز نظامی منطقی و مستدل، قرین اتقان و حکمت در عین پویایی و قدرت می یابد.

در این صورت، دیگر انسان نه در صدد معامله و سودجویی از مواهب طبیعت بر می آید تا به تباهی و غارت بپردازد، و نه دین را دستاویز دنیا قرار می دهد، تا بر سر سفره کتمان و التباس حق، یا سطحی نگری و طمع ورزی نسبت به شریعت نشیند، و به غارت و چپاول احکام خدا دست یازد. و در بازار مطامع نفسانی غنایم دین و ودایع حق مبین را به ثمنی بخس و ننگین بفروشد.

جای تردید نیست که تاریخ جوامع بشری پیوسته جولانگاه چهره هایی بوده که فرصت طلبی و خودبینی، آنان را تا بدان جا پیش برده که نه تنها سرمایه های حیاتی خود و دیگران را در معرض تجاوز و تعرض و مبادله قرار داده اند، بلکه ناجوانمردانه حکم خدا را نیز دستاویز رسیدن به مقاصد شوم خویش و قانون حق را به عنوان وسیله ای برای مطامع خود به کار بسته اند.

از سوی دیگر پیوسته عده ای که ظاهراً خود را حامی اصلاح و خیر اندیشی می پنداشتند، با استمداد از روشهایی خاص در صدد مقابله و تغییر قانون برآمدند و به جای آنکه به اصلاح سود جویان و مفسدین بپردازند و سوء استفاده ها را محکوم نمایند، به تبرئه انسانهای سودجو و محکومیت دین پرداختند.

و امروز که دنیامداران سلطه گر در صددند تا کالای خویش را به عنوان بهترین جلوه های تمدن و تجدد عرضه نمایند؛حتی برای غلبه تئوریهای باطل خویش، به فرضیه پردازی و القاء مکاتب علمی دست می زنند و در پس پرده «نظم نوین جهانی» و شعارهایی چون «جهانی شدن و فراگیری فرهنگ بین المللی» به نابودی همه ارزشهای دینی و ملی و فرهنگی ملل جهان کمر عناد می بندند؛ اگر تحفه و ارمغانی از غرب به سوی شرق سرازیر شود، قبلة آمال می گردد ولو اینکه سرا پا ایراد و مفسده باشد؛ ولی اگر کالایی از نوع میراث شرقی و ملی، یا دینی و بومی ارائه شود؛ فوراً تختئه شده و مورد سرکوب قرار می گیرد ، تا از دین و سنتهای ملی و اصیل چهره ای کریه و مخالف با تمدن و اهداف انسانی بسازند.

و سرنوشت حکم متین «ازدواج موقت» در طول حیات اسلام، همواره دستخوش چنین تحولاتی بوده، گاه تحریم و گاه مورد تردید و تعرض و گاه مورد حمایت و تأیید واقع گردیده است.

بعضی با طعن و تمسخر بدان تاختند و عده ای با سوء استفاده بدان پرداختند و در این میان بمانند سایر مسائل، فقط تبیین و تشریح جایگاه این حکم از سوی ائمه معصومین (ع) پرده های ابهام را برداشته و حقیقت قانونگذاری و جعل آن را ابراز داشته است. لذا در عین تثبیت و حمایت از حکم خدا، گاه نسبت به بعضی افراد آن را تحریم و در مواضعی خاص منعی جدی نموده اند و شرایط و مصادیق حکم را بدون ابهام بیان داشته اند.

بنابراین چاره اندیشی معتدل در روش تحقیق، ما را بر این می دارد که در طرح موضوعی چون «ازدواج موقت» که قابلیت طرح و ارزیابی را به لحاظ ابعاد و جایگاههای مختلف دارد، هرگز خلط، یا ایجاد ابهام در موضوعات نکنیم. از باب مثال، گاه ما به «ازدواج موقت» از دیدگاه شیعه نظر داریم، گاه منزلت تاریخی و سیاسی آن و یا علت تحریم خلیفه دوم مورد نظر ماست، گاه در مقام تفکیک مواضع تأکید از مواضع تحریم آن، حتی از سوی ائمه معصومین (ع) هستیم؛ گاه در مقام بیان نوع حکم، به عنوان حکم اولیه و یا ثانویه بر می آئیم، گاه در مقابله با ابتذال فرهنگ غرب و آزادی جنسی و عوارض آن، «متعه» را طرح می کنیم، گاه به عنوان یک راهکار اضطراری در حل معضل یک جوان، و گاه به پیشگیری از سوء استفاده حکم متعه و یا قانون آن، که هر کدام از این موارد جایگاه و راهکار خاص خود را دارد و تسری دادن یک راه حل از جایی به جای دیگر، و در تمامی این موضوعات از یک دریچه به مسأله «ازدواج موقت» نگریستن، خطاست. تأکید و یا تبیین در یک جهت نباید موجب تأیید در سایر جهات شود.

لذا انگیزه ما در این نوشتار، نه با هدف هدایت افکار و تشویق بر استقبال از آن؛ بدون توجه به مسائل جانبی، و نه نفی این حکم متین و متقن نسبت به جایگاه واقعیش و همراهی با مخالفین آن، بلکه از آن جهت که گاه طرح یک موضوع تبدیل به یک سوژه تبلیغاتی می شود، یا ابهام آن موجب سوء استفاده و یا دستاویزی برای انسانهای مغرض می گردد، لازم است در تبیین «ازدواج موقت»، از مناظر مختلف به دیده تحقیق نگریست و از هر گونه خلط و ابهام پیشگیری نمود.

پرهیز از افراط و تفریط در نگرش شیعی
آنچه که از منظر یک مسلمان بصیر خصوصاً در مکتب متین و معقول شیعه مورد توجه است، دقت در مصالح ومفاسد نسبت به احکام وضعی و تکلیفی و مبانی تعقلی آن خصوصآ نسبت به مسائل اجتماعی و غیر عبادی است. بنابراین بایستی توجه داشت که اگر پردازش ما به دیدة تحقیق و کاوشی اساسی و منطقی صورت نپذیرد؛ اینجاست که هم به لحاظ شرعی و هم به لحاظ اجتماعی و تاریخی بایستی پاسخگو باشیم. مضاف بر این که اگر یک تعامل فکری و اجتماعی، به صورتی حساب شده نباشد، این فقط یک حکم نیست که زیر سؤال می رود، بلکه دین خدا و شریعت مورد تعرض قرار می گیرد. که این امر قطعاً نابخشودنی است و قرآن کریم کراراً با آیاتی چون «لاتَتَّخِذوا آیاتِ الله هزواً» به انسانها هشدار می دهد: مبادا آیات خدا دستاویز مطامع شما شود.

پس ترویج موضوعاتی از این قبیل بدون لحاظ شرایط زمانی و مکانی، مواضع اختیار و اضطرار و بی توجه به وضعیت اخلاقی و اجتماعی جامعه، بدون تحلیل روانشناسی و جامعه شناسی کافی و عدم دقت به تضمین حقوقی و قانونی آن، شاید نه تنها گره ای را نگشاید؛ که در آینده ای نه چندان دور با مشکلات و معضلات جدید مواجه شویم که مهار آن دیگر به سادگی مقدور نیست.

آیا «متعه» راهکاری مناسب و فراگیر برای جوانان است؟
توجه اسلام در بعد مسئولیت پذیری جوان، تأکید بر استحکام خانواده، توصیه به اولیاء نسبت به اقدام بر ازدواج دائم فرزندان، از بین نرفتن عوامل عفاف و حیا، به تأخیر نینداختن نکاح بواسطه نبود امکانات مادی، تلاش بر ایجاد ارتباط بر اساس تعهدی الهی و پایبندی بر میثاق ازدواج دائم، جایگاه پرورش نسل سالم و رشید درسایه اصالت و قوام خانواده، توجه به توانایی و نشاط جوانی در پدر و مادر و نقش آن نسبت به آتیه فرزندان و زندگی مشترک؛ صلابت و پویایی جامعه که در گرو قوام و سلامت خانوادهاست و موارد عدیده ای از این قبیل که در متون ما بسیار بر آن تأکید شده، قطعاً ما را بر این می دارد که در استمداد از جوان و حل مشکلات آنان با بصیرتی عمیق تر به این گونه مسائل بنیادی مربوط به خانواده و جامعه بپردازیم.

آنچه که نسبت به قانونگذاری در ادیان الهی و خصوصاً اسلام مطرح بوده، توجه به تمامی نیازها و ابعاد وجودی انسان و واقعیات زندگی او، در عین حفظ جایگاه ارزشی اش می باشد، و برهمین اساس نظام قانونگذاری به گونه ای بوده که بشر مسلط بر طبیعت، و عالم برون، در تسلط و تعدیل غرایز هم، بر درون خود مسلط باشد. نه آنکه تابع تمایلات و غرایز خویش گردد. و برهمین اساس در متون روایات اسلامی مرد یا زنی که دارای ذائقه هوسرانی است بشدت مذمت شده، لذا رسولخدا (ص) فرمود: «ان الله یبغض او یلعن کل ذواق من الرجال و کل ذواقة من النساء» خداوند عزوجل دشمن می دارد یا لعنت می کند مرد و زن هوسران را. برهمین اساس در ساماندهی و تعدیل غرایز به گونه ای راهکار می دهد که در عین تأمین و پاسخگویی به نیاز بشر، مراقب است تا حریم سایر ارزشها و قوانین از دست نرود، لذا در اصل تشریع، در مصلحت و حکمت ازدواج موقت هیچ تردیدی نیست، لیکن نه به عنوان ترویج هوسرانی و لاابالی گری با مجوز شرعی و القای یک راهکار شایع و اولیه و کلیدی برای رفع تمامی مشکلات، و فراگیر برای همه افراد و تمامی زمانها و مکانها؛ به گونه ای که اگر افراد جامعه دچار مشکل اقتصادی هستند بگوییم درمانش «متعه» است.

اگر آمار طلاق بالا می رود بگوییم چاره اش ترویج ازدواج موقت و فرار از زندگی دائم است.

حتی دلایل روانشناسی بیاوریم و بگوییم زن و مرد همیشه برای هم تازگی و تمایل جنسی متقابل ندارند و برای تنوع، «متعه» را تجویز کنیم.

در بعضی توجیحات بگوییم اگر غرب به پیشرفت دست زده به واسطه آزادی جنسی است، پس ما هم با استفاده از این حکم محدودیتها را بشکنیم. و نیز برای فرار از مسئولیت پذیری و تشکیل خانواده، جوانان را ترغیب به ازدواج موقت کنیم و مواردی دیگر از این قبیل تا هم دشمنان مغرض از آن بهره مند شوند و هم دوستان لاابالی و سودجو طرفی بربندند.

متعه یک حکم اختیاری است یا اضطراری
از سوی دیگر کمال دین اسلام بدان جهت است که به همه زوایای زندگی اندیشیده، اما این به معنای جا به جایی موضوع و حکم نیست. و قانونگذار در هیچ یک از احکام به ما اجازه نمی دهد که حکمی خاص را جلوه ای عام و همگانی ببخشیم، یا حکم مورد اضطرار را بر غیر از آن تسری دهیم. یا درمان مقطعی را، علاج واقعی بدانیم. و نمود این گونه احکام را در ابواب متعدد فقهی ما شاهدیم. مثلاً قرآن در باب خوراکی های حرام می فرماید: «حُرِّمَتْ عَلَیکُمُ المَیْتةُ و الدَّمُ وَ لَحْمُ الخِنزیر»، ولی در باب کسی که مضطر است می فرماید:«فَمَنْ اضْطرَّ غَیْرَ باغٍ وَ لا عَادٍ فَلا اِثْمَ عَلیه» اگر کسی نه قصد تجاوز دارد و نه قصد رجعت به سوی فعل ناشایست بلکه در موضع اضطرار و تنگناست، پس بر او اشکالی نیست در حد رفع اضطرار از این امور بهره ببرد.

یا در هنگام عدم دسترسی به آب و طهارت می فرماید:« فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتیمّمُوا صَعیداً طَّیّبا» چنانچه بعضی از بزرگان هم به «متعه» از همین باب نگریسته اند. و دقت در سیره ائمه معصومین هم ما را به این نتیجه می رساند که ایشان از «متعه» به عنوان یک راه حل عمومی و حکم اولیه استفاده ننموده ا ند.

در یکی از تألیفات مرحوم علامه طباطبایی، در نقل یک واقعه تاریخی از مورخی ایشان این گونه آورده اند: «در سال هشتم هجری در ایام توقف سپاه اسلام در مکه دختران و زنان بیوه ای که خود را زینت داده، به سربازان نشان می دادند و آتش شهوت آنان به واسطه طول توقف و عزوبت مشتعل می گشت، از این روی رسول اکرم(ص) به حکم ضرورت و من باب اکل میته اجازه عقد موقت صادر فرمود» و اگرچه استاد مطهری به دیده نقادی به این مطلب نگریسته اما خود ایشان هم در مطالبشان که در ادامه نوشتار بدان می پردازیم، برای این حکم شرایطی خاص قائل است. یعنی حتی اگر «متعه» را از باب احکام ثانویه و اضطرار هم محسوب نکنیم، نفس توجه به سیره ائمه معصومین و منع ایشان نسبت به بعض اشخاص و شرایطی که در وقایع تاریخی در ضمن روایات بیان فرموده اند، قطعاً ما را از پردازش صرف باز می دارد. و اگر حتی ما هیچ دلیلی در میان ادلة محکم، برای محدودیت حکم «متعه» نداشتیم، آیا ادله ترغیب و تثبیت و تبیین جایگاه نکاح و ازدواج دائم جوان، برای تشریح جایگاه ازدواج موقت و حدود آن کافی نبود.

آنچه که در آیات و روایات متواتر بر آن تأکید شده و در سیره معصومین بسیار مورد توجه است امر به نکاح دائم جوان می باشد قرآن کریم می فرماید: «وَانْکِحُوا الایامی مِنْکُمْ وَ الصّالحِیَن مِنْ عِبادِکُمْ و اِمائِکُمْ اِن یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهُم اللهُ مِنْ فَضْلِهِ» و تأکید بر این که هر کس از مربیان جامعه و خانواده مامور است که به نکاح افراد عزب و بدون همسر بیندیشد و اگر قید صالحین می آورد، کنایه از این است که قبل از آنکه جوان صلاحیت و پاکی را از دست دهد، در صدد ازدواج دائم او برآئید و مشکل اقتصادی را مانع ازدواج دائم قرار ندهید، زیرا غنای مالی را مطابق این آیه کریمه خداوند در پرتو ازدواج، خود ضمانت کرده، ولی ضمانت صلاحیت اخلاقی را به عهده برنامه ریزان زندگی جوان قرار داده، که با حمایت و کمک خود جوان را در تشکیل خانواده تشویق و استمداد نمایند. و اگر می فرماید: «و انکحوا الایامی» اشاره به اینکه زمینه سازی این امر، چه در ناحیه تدارکات غیر مالی و چه مالی، بخشی بر عهده اولیاء امور است، که هم پدر و مادر و هم مسئولین جامعه اسلامی بایستی بدان توجه کنند.

حتی اسلام دریچة روزی و گشایش رزق را در گرو ازدواج دائم نهاده و می فرماید:«الّرزقُ مَعَ الاَهْلِ و العَیال» و ازدواج دائم را متضمن سکونت و آرامش برای زن و مرد می شمارد. و برای ترغیب جوان به ازدواج دائم در کلامی حکیمانه از رسولخدا (ص) آمده « زَوّجُوا اَیامکم فَاِنَ الله یَحْسُنُ لهم فی اخلاقِهِمْ وَ لِوسّعُ فی ارزاقِهمْ و یًزِدهم فی مرّواتِهِم»زنان و مردان بدون همسر را به ازدواج در آورید که همانا خداوند بواسطه ازدواج اخلاق آنان را نیکو و به روزی آنان وسعت می دهد و ایشان را در مروت و جوانمردی کامل می سازد. آری تنها پیمان زمینی که در قرآن کریم به عنوان «میثاق غلیظ» معرفی می شود و منشا و مسئولیت پذیری و عاملی برای رعایت اصول اخلاقی و حقوقی در مرد و زن می شمارد ازدواج دائم است.

و بر همین اساس تمام شرایط و ضوابط حکیمانه ای که در انتخاب همسر بیان می نماید، از جهت پایبندی به ازدواج دائم و اثرات دائمی آن در زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی است. مثلاً می فرماید:« اُنْظُرْ فِی اَیّ شَیءٍ تَضَعُ نَفْسَکَ فانَّ العرق دَسّاس»اشاره به اینکه در انتخاب همسر بسیار دقت کنید که تمامی صفات به گونه ای پنهان در نسل شما منعکس می شود.

حتی اصولی مانند «اصل صلح»، «اصل عفو و گذشت»، «اصل مودت و رحمت»، «اصل معروف»، «اصل تقدم مصلحت خانواده بر مصلحت فرد» که در آیات صراحتاً اعلام می دارد، از جهت تداوم و استحکام و تقدم و اولویت ازدواج دائم نسبت به حالات متفاوت زندگی است. و با این نگرش است که طلاق منفورترین حلال شمرده می شود.

مضاف بر این که در فرهنگ آیات و روایات اصل قرار دادن ازدواج در دوران خاص خود، یعنی در زمان اوج نشاط و قدرتمندی و سرشاری نبوغ و بلوغ استعدادهای مختلف است، تا این که ثمره این ازدواج محصول ارزشمند و پویا و تحرک آفرین باشد. و مسلماً ترغیب جوان به «متعه» و به تأخیر انداختن ازدواج دائم در سنین بالا، هم پدر و مادر را از کارایی لازم باز می دارد هم فرزندان را از بهره مندی پدر و مادری با نشاط، توانمند و فعال بی نصیب می گرداند. و ما در شیوه معصومین (ع ) و بزرگان دین سراغ نداریم که ازدواج موقت را در سیره عملی خویش مقدم بر ازدواج دایم دارند.

چنانچه در کلمات حکیمانه پیامبر اسلام آمده که دختران در آستانه ازدواج به منزله میوه و ثمره ای هستند که اگر با رسیدن و بلوغ آنان به مرحله ازدواج به یاری آنان و تدارک همسر شایسته نباشید، آنان طراوت و شادابی خود را از دست می دهند و رو به فرسایش و افول می گذارند.

و اگر بدون توجه به این گونه امور، ما به ترویج ازدواج موقت در بین جوانان دامن زنیم؛ به نحوی رغبت به سوی ازدواج دایم را کم کرده ایم و به تبع، آنها را به سوی یک لاقیدی نسبت به خانواده و تشکیل و احساس مسئولیت در قبال آن دعوت نموده ایم. این قطعاً نه به صلاح جامعه و نسل آینده است و نه به صلاح نسل جوان.

از سوی دیگر به کرات مشاهده شده که عواقب سوء استفاده و برداشت نادرست مردان از این حکم، زن را دچار بلیه ای خانمانسوز نموده و دود این منفعت طلبی به چشم زنان رفته و یا با به وجود آمدن فرزندانی که اینها چه به لحاظ قانونی و چه به لحاظ اجتماعی بلاتکلیف و سر در گم و به دور از کانون خانواده هستند، زمینه را برای بخشی از بزهکاری این چنین نسلی فراهم کرده ایم.

از سوی دیگر فرهنگ ازدواج موقت به هیچ وجه با عرف جامعه ما قابلیت انطباق ندارد. حتی اگر این مسأله را هم ما نادیده انگاریم و بگوییم رفع مفاسد و مشکلات جامعه جوان ما، ترویج این نوع از ازدواج است؛ چه تعهدی می توانیم در پسر و دختر جوان جامعه مبنی بر پایبندی به ازدواج دائم و خانواده ایجاد کنیم. و آیا دختر و پسری که بواسطه «متعه» ارتباطات متعددی داشته اند، آیا می توانند به راحتی زندگی در کنار یک فرد را برای یک عمر با همه مشکلات و پستی و بلندی ها پذیرا باشند؟ و آیا عشق پاک و دست نخورده ای که پسر و دختر با یک قافله آمال برای یکدیگر به ارمغان می آورند و نگاه اول خویش را به همسر دائم خویش می گشایند و با سرمایه عفاف و حیای کامل وارد زندگی مشترک می شوند با جوانی که مکرراً از «متعه» بهره مند شده یکسان است؟ اینجاست که ما به دست خود همان عواقبی را برای خانواده عرضه می کنیم که نظامهای غربی به شکل دیگر آن را ایجاد می کنند.

مضاف بر اینکه اگر با برداشتی صحیح و معقول و مشروع به لحاظی جایگاه حقیقی، آن را مطرح نکنیم بنیان و ریشه بسیاری از خانواده ها را با اجازه بی قید و بند به زنان و مردان فرصت طلب و سودجو و مفسده انگیز می دهیم که به واسطه هوی و هوس تغییر ذائقه دهند و گاه بی توجهی آنان خانواده هایی را در آتش تمایلات می سوزاند و حتی همسران وفادار را نسبت به اصل اسلام و یا «ازدواج موقت» بد بین می سازد.

مرحوم کلینی در کتاب کافی از امام هشتم نقل می نماید که حضرت به برخی از پیروان می نویسند که: «از اصرار بر متعه امتناع کنید و سنت، ] ازدواج [ را بپا دارید. با پرداختن به متعه از همسران خویش غافل نشوید تا آنان از دین خدا روی گردانند و از دوستی ما منصرف شوند و بر پایه گذار این امر (متعه) متعرض شوند و بر ما نفرین کنند».

در روایتی دیگر از امام صادق (ع) آمده که حمّاد می گوید: امام (ع) به من و سلمان بن خالد فرمود: «همانا متعه حرام گردیده بر شما دو نفر از جانب من، مادامی که در مدینه اید، چون رفت و آمد شما با من زیاد است و من نگران آنم که این نوع عمل شما مورد انتقاد و مؤاخذه قرار بگیرد و بگویند اینها اصحاب جعفر بن محمد هستند». و از قبیل این روایت متعدد وارد شده که ما در ادامه به ذکر آن خواهیم پرداخت.

اینجاست که بر تمامی کسانی که به نحوی مرتکب این عمل می شوند، لازم است نسبت به این امر با تأمل و ژرف نگری بیشتری بپردازند. چنانچه دقت در سیره ائمه معصومین(ع) ما را بر این کشف و قطع می رساند که برای طرح یک حکم، تمامی ابعاد آن را مورد توجه قرار می داده اند، لذا موضع گیری ائمه(ع)، نسبت به ازدواج موقت به لحاظ جایگاه سیاسی و تاریخی که داشته، بسیار شدید بوده است و عمدتاً در پی یک بدعت باطل، که بسیاری از فِرَق اصرار بر نفی آن می نموده اند. ایشان برای مقابله با اجتهاد در مقابل نص و مبارزه با تحریف سیره نبوی در بین شیعیان بر حلیت و اباحه آن تأکید می فرمودند. لیکن آنجا که احتمال سوء استفاده و برداشت غلط از این حکم را در بین دوستان می دادند بدون کوچکترین اغماض آنان را منع می نمودند و در تشخیص موضوع حکم و شرایط آن به روشنگری می پرداختند. تا قانون حق، نه مورد تجاوز و تحریف معاندان قرار گیرد و نه ابزار سوء استفاده موافقان.

اکنون پس از این تحلیل به سراغ ارزیابی ابعاد مختلف این حکم الهی می رویم.

متعه در لغت و اصطلاح
مُتْعَه به ضم میم: شکار و غذا که از آن بهره مند شوند.

طریحی در مجمع البحرین می گوید: «متاع، تمتع و متعه و تلذذ متقارب المعنی هستند و هر آنچه از آن لذت می برند عنوان متاع دارد».

اقرب الموارد این گونه نقل می کند: «متاع و متعه چیزی است که از آن انتفاع قلیل و غیر باقی برده شود. و استمتاع به معنای انتفاع و بهره مندی است».

در قاموس قرآن این گونه آمده: «متعه زنان را از آن جهت متعه گویند که آن مورد انتفاع است تا مدت معلومی، بخلاف نکاح دائمی که مدت معلوم ندارد و ابن اثیر هم در نهایه ذیل لغت متاع نیز همین معنا را گفته است».

«تفاوت ازدواج موقت و دائم از نظر حقوق و شرایط»
نظام حکیمانه قانونگذاری در اسلام بر پایه کرامت، طهارت و آسانی و سهولت است لذا در عین دعوت انسان به سوی پاکی و دوری از مفاسد و زشتی ها، آسان ترین و بهترین راهکارها را جهت تعدیل و ارضای نیازهای انسان ارائه فرموده است و اصل «یرید الله بکم الیسر و لایرید بکم العسر»، حاکم بر تمامی قوانین آن است. بر این اساس نه انسان را دعوت به سرکوب غرایز و تمایلات طبیعی می کند و نه به او اجازه می دهد که از مرز اعتدال، به افراط و شهوت رانی پافراتر نهد. اینجاست که جهت بخشی به حرکت منطقی و معقول انسان، در طریق وسطی و صراط مستقیم در تمامی احکام و قوانین مشهود است و کردگار حکیم از آن جهت انسان را در مرحله خلقت تعدیل و تسویه نموده است؛ در شریعت هم، انسان را بدان فرا می خواند، پس با بیان «و نفس و ما سویها فالهمها فجورها و تقویها» پرده از خلقت قرین با اعتدال و حکمت بر می دارد و با «قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها» از انسان می خواهد که بسوی رشد و تزکیه حرکت نماید و به رغم میدان دادن مناسب به غرایز، اصل پرورش و فلاح و رستگاری را مورد توجه خویش قرار دهد، درست به مانند باغبانی که در عین تأمین شرایط طبیعی، شاخه های اضافی را قطع می کند و از رشد ناموزون و زیان بخش آن جلوگیری می نماید. بنابراین ازدواج را به دو صورت قرار می دهد و این تقسیم نه به جهت تخییر در نوع ازدواج بلکه از جهت قرار گرفتن در موضع اضطرار و عدم تمکن و فراهم نبودن شرایط برای ازدواج دائم است. که این دو ازدواج در پاره ای از آثار و احکام مشترکند و در پاره ای اختلاف و تفاوت دارند. و ما ابتدا به تفاوتها می پردازیم.

الف تعیین مدت در ازدواج موقت

اولین تفاوت در همان موقت و غیر موقت بودن آن دو است، که در ازدواج موقت در پایان مدت در صورت تمایل می توانند عقد را مجدداً تمدید کنند و اگر مایل نبودند بدون طلاق از هم جدا می شوند. تقدیر در ازدواج موقت و تعیین مدت از شرایط صحت نکاح است. ولی در ازدواج دائم ذکر مدت نمی شود، بلکه خود صیغه «انکحت و زوّجت» بر دوام دلالت دارد.

ب عدم مسئولیت اقتصادی

به لحاظ شرایط خاص ازدواج موقت، زن و مرد آزادی بیشتری دارند. در اینجا مرد مسئولیت مخارج روزانه، لباس، مسکن و سایر احتیاجات زن از قبیل درمان را به عهده ندارد، و با انعقاد عقد این وظایف بر عهده مرد نمی آید. مگر اینکه به عنوان شرط ذکر شود.

ج نوع تمکین و ریاست

در ازدواج دائم چون مرد به عنوان مسئول خانواده است، اطاعت از او نسبت به موارد تمکین و انجام وظایف همسری در محدوده حکم خدا بر زن لازم است، و رعایت مصلحت خانواده و توجه به عدم فروپاشی و پیشگیری از نشوز و شقاق بر طرفین لازم می آید، لیکن در ازدواج موقت رعایت این گونه امور به عنوان وظایف الزامی زوجین مطرح نمی باشد. مگر اینکه قرار دادی میان آن دو منعقد شود که به واسطه آن ملزم به بعضی از امور شوند. و به سبب «المومنون عند شروطهم» ملزم به پذیرش شوند، در حالیکه در ازدواج دائم به محض عقد، حقوق و تکالیف برقرار می شود و زن و مرد نمی توانند از زیر بار این وظایف شانه خالی نمایند.

د تولید نسل

در ازدواج دائم هیچ کدام از زوجین بدون جلب رضایت دیگری حق ندارند از بچه دار شدن و تولید نسل جلوگیری کنند. ولی در ازدواج موقت جلب رضایت طرف مقابل نسبت به این امر لازم نیست. اگر چه فرزندی که از این ازدواج بوجود می آید با فرزند ناشی از ازدواج دائم تفاوتی ندارد.

ه تفاوت در مهریه

در ازدواج دائم و موقت مهریه لازم است و اصل در مهریه طبق آیات متعدد قرآن پرداخت آن به طور کامل است چنانچه می فرماید: «و آتوا النساء صدقاتهنَّ نحلةً» یعنی مهریه زنان را بطور کامل به عنوان یک دین و بدهی بپردازید و در نکاح منقطع هم می فرماید«فما اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فآتوهنَّ اُجُورَهنَّ فَریضةً» یعنی زنانی که متعه می کنند مهر آنها را به عنوان یک واجب باید بپردازید.

ولی تفاوت ازدواج موقت و دائم در ناحیه مهریه آن است که، در ازدواج موقت عدم ذکر مهر موجب بطلان عقد است؛ ولی در ازدواج دائم در صورت عدم ذکر مهر«مهر المثل» تعیین می شود.

لذا صاحب جواهر در این زمینه می گوید: «اما المهر فهو شرط فی عقد المتعه خاصه و یبطل بفواته العقد»یعنی (قرار دادن مهریه در عقد متعه شرط است (نه در ازدواج دائم) و عقد متعه باطل می شود به سبب قرار ندادن آن) و در روایتی صحیح از زراره نقل شده که امام صادق(ع) فرمودند: «متعه تحقق نمی پذیرد مگر بواسطه دو امر، یکی تعیین مدت و دیگری اجر و مهریه ای که تعیین شده باشد». «ودر صورتی که مرد قبل از هم آغوشی با زن مدت صیغه را هبه کند و بخواهد از او جدا شود در این صورت نصف مهریه بر عهده اوست».

و ارث و ازدواج موقت

در ازدواج موقت زن و شوهر از یکدیگر ارث نمی برند اما اگر اولادی از آنها بدنیا آمد از هر دو طرف ارث می برد زیرا او فرزند واقعی آنهاست. اما اینکه آیا زن و مرد می توانند شرط کنند ارث را، آنچه که از قیود در ضمن روایات به دست می آید نسبت به عدم توراث در ازدواج موقت است. بعضی از فقها قائلند که اضافه کردن چیزی که منع شرعی دارد به عنوان شرط صحیح نیست و قاعده «المومنون عند شروطهم» نسبت به شروطِ جایز است، نه شرطی که در ناحیه جعل و یا رد آن شریعت تأکید دارد.

بر این اساس زن و مرد نمی توانند بدون قرار دادن مهریه به ازدواج موقت هم در آیند؛ زیرا بر جعل مهریه نص و تأکید صریح داریم. در باب ارث هم به این گونه است و نمی توان چیزی را که شریعت منع نموده، انسانها در قراردادهای خود جعل و وضع نمایند. مثلاً در روایتی آمده که از امام صادق (ع) در مورد حدود متعه سؤال می شود ایشان می فرماید: «من حدودها ان لا ترثها و لا ترثک» یعنی از حدود متعه آن است که نه زن از تو ارث می برد و نه تو از او ارث خواهی برد.

و در روایت دیگری که صحیح السند است، آمده که از امام صادق (ع) سؤال می شود که «مردی با خانمی ازدواج موقت می کند و در آن شرط میراث قرار نمی دهد. امام صادق(ع) می فرماید: «لیس بینهما میراث اِشترطا اَوْ لم یشترطا» بین آن دو رابطه ارث بر قرار نمی شود چه شرط بکنند و چه شرط نکنند.

اگر چه در یکی از مقالات در این موضوع، یکی از قضات دیوان عالی کشور ابراز داشته بود که «قانونی شدن ازدواج موقت و ثبت آن در دفاتر اسناد رسمی کشور… … آنها را (زنان) از قانون ارث نیز بهره مند می کند» که این نظر به لحاظ اعتبار، جایگاه فقهی و حقوقی چندان محکمی ندارد.

مضاف بر این که زمینه سودجویی را برای عده ای فرصت طلب فراهم می سازد که بتوانند با این شرط، مقداری از مایملکی که متعلق به وارثان اصلی مرد است، با نکاحی موقت از آن خود سازند. و از این طریق پایه های خانواده بر مبنای ازدواج دائم متزلزل می گردد.

ز نبود طلاق در ازدواج موقت

در ازدواج موقت طلاق وجود ندارد بلکه جدایی زن از مرد با تمام شدن مدت نکاح و یا بخشیدن شوهر بقیه مدت را به زن، موجب انفصال می گردد و در همان حال زن به مرد نامحرم می شود. و در نکاح منقطع ایلاء و لعان هم واقع نمی شود.

ح شرط نبودن کفویت در دین

مرد مسلمان می تواند زن مسیحی، کلیمی، آشوری، ارمنی، زرتشتی (اهل کتاب) را به ازدواج موقت در آورد در حالی که در ازدواج دائم قید کفویت در ایمان آمده مثلاً قرآن می فرماید: «لاتنحکوا المشرکات حتی یومنوا» و پذیرش اسلام برای ازدواج دائم در فرض غیر مسلمان بودن یکی از آن دو لازم است.

تبصره: قابل توجه است که زن مسلمان فقط به ازدواج موقت مرد مسلمان می تواند درآید.

ط نوع صیغه

صیغه عقد دائم بالفظ «اَنْکَحْتُ وَ زَوْجتُ …» منعقد می شود ولی صیغه عقد موقت بالفظ «مَتَعتُ» تحقق می یابد. چون در اولی بنای نکاح دائم است ولی در دومی فقط بنای استمتاع مورد نظر است.

ی تفاوت در عده

تفاوت در عده است که عده ازدواج دائم سه بار خون دیدن است نسبت به خانم هایی که یائسه نیستند و مورد آمیزش قرار گرفته اند، ولی در ازدواج موقت دو مرتبه از خون حیض پاک شدن است. و برای خانم هایی که در سن حیض قرار دارند ولی خون نمی بینند در ازدواج دائم سه ماه و نسبت به ازدواج موقت ۴۵ روز بایستی عده نگه دارند.

مشترکات بین ازدواج دائم و موقت
همان طوری که در عقد دائم مادر و دختر زوجه بر زوج و پدر و پسر زوج بر زوجه حرام و مَحرم می شوند در عقد منقطع هم حکم چنین است.

همان گونه که خواستگاری زوجه دائم بر دیگران حرام است خواستگاری زوجه موقت هم چنین است.

در ازدواج دائم جمع بین دو خواهر جایز نیست در ازدواج موقت هم چنین است.

همان گونه که زنای با زوجه دائم یا در عده رجعیه موجب حرمت موبد است، نسبت به زنای با زوجه موقت هم چنین است و موجب حرمت موبد می شود.

اگر زن باکره است بنا بر قول مشهور فقهای شیعه و بنا بر مفاد ماده ۱۰۴۳قانون مدنی «نکاح دختری که هنوز شوهر نکرده اگر چه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف بر اجازه پدر یا جد پدری است». در نکاح منقطع هم اگر زن دوشیزه است نیاز به اجازه پدر یا جد پدری نیز دارد. اگر چه مسأله اذن ولی در بین فقها مورد اختلاف است و اصل در انسان بالغ رشید، استقلال اوست و بسیاری از متأخرین فقها نظر به استقلال رأی داده اند لیکن به واسطه حفظ مصالح اجتماعی و اعتدال در آن و دوری از احساسات زودگذر افراط ها و تفریط ها و توجه به مصالح دختر و برقراری ارتباط بیشتر و مشورت با اولیا در باب انتخاب همسر که نقش عمده ای در استحکام و سلامت خانواده دارد، شرط اجازه از ولی با منظور داشتن جهات متعدد مطلوب و لازم می باشد.

در ازدواج موقت نیز همانند ازدواج دائم خواندن صیغه لازم می باشد و اجرای آن یا از سوی طرفین و یا شخص دیگری به وکالت، صیغه عقد موقت آنها جاری می شود و با تعیین مهریه و مدت، پیوند موقت ایجاد می شود. در اجرای صیغه عقد موقت هم مانند عقد دائم، زن موجب و مرد قابل است. بدین معنا که مثلاً زن اگر خود بخواهد صیغه را اجرا کند می گوید:« مَتَّعْتُ نفسی لَکَ علی المهر المعلوم فی المده المعیّنه» و مرد می گوید «قبلت» ویا صیغه از سوی وکیل زن خوانده می شود و مرد می پذیرد.

عده وفات چه در عقد موقت و چه در دائم چهار ماه و ۱۰ روز است.

انقضای عده زن حامل در هر دو ازدواج زمان وضع حمل است.

تجدید عقد نکاح دائم بر خانمی که در عقد منقطع بسر می برد صحیح نیست، چه عقد دوم دائم باشد چه منقطع. پس قبل از انقضای مدت عقد منقطع نمی توان تجدید عقد نمود، نسبت به زوجی که عقد اول از آن اوست. بدین معنا که اگر پسر و دختری در نکاح منقطع بسر می برد و می خواهند به ازدواج دائم در آیند یا بایستی مرد مدت باقیمانده را بذل کند و یا صبر نماید تا اتمام دوره عقد اول، والا عقد دوم باطل است. که این موضوع عمده در عرف بعضاً مورد غفلت قرار می گیرد.

فرزندی که از ازدواج موقت بوجود می آید مانند ازدواج دائم در زمان زوجیت متعلق به شوهر است و آثار و احکام فرزندی، به مانند فرزندی در ازدواج دایم است.

قانون مدنی و نکاح منقطع
اگر چه ثبت و قانونمندی ازدواج موقت به عنوان یک نهاد قانونی، و ارزیابی تمامی جوانب و ابعاد آن به مانند ازدواج دائم، در مفاد قانون مدنی مورد توجه قرار نگرفته و نیاز به تکمیل و تبیین جوانب حقوقی این نوع از ازدواج را دارد. لیکن در بعضی از مفاد آن به بعضی از احکام و آثار نکاح موقت تصریح یا اشاره گردیده است که آن مواد به قرار ذیل است.

ماده ۱۰۷۵ «نکاح وقتی منقطع است که برای مدت معینی واقع شده باشد».

ماده ۱۰۷۶ «مدت نکاح منقطع باید کاملاً معین شود».

ماده ۱۰۷۷ «در نکاح منقطع احکام راجع به وارثت زن و مهر او، همان است که در باب ارث و در فصل آتی مقرر شده است».

در قانون مدنی نسبت به وضعیت ارث در ازدواج موقت تصریح نشده لیکن در ماده ۹۴۰ می گوید:«زوجین که زوجیت آنها دائمی بوده و ممنوع از ارث نباشند از یکدیگر ارث می برند».

که مفهوم این ماده قانونی آن است که اگر ازدواج دائمی نباشد ارث وجود ندارد.

ماده ۱۰۹۵: «در نکاح منقطع عدم مهر در عقد موجب بطلان است».

ماده ۱۰۹۶: «در نکاح منقطع موت زن در اثناء مدت موجب سقوط مهر نمی شود و همچنین اگر شوهر تا آخر مدت با او نزدیکی نکند».

ماده ۱۰۹۷: «در نکاح منقطع هر گاه شوهر قبل از نزدیکی، تمام مدت نکاح را ببخشد باید نصف مهر را بدهد».

ماده ۱۰۹۸: «در صورتی که عقد نکاح اعم از دائم و منقطع باطل بوده و نزدیکی واقع نشده زن حق مهر ندارد و اگر مهر را گرفته شوهر می تواند آن را استرداد نماید».

ماده ۱۱۱۳: «در عقد انقطاع زن حق نفقه ندارد مگر اینکه شرط شده باشد یا آنکه عقد مبنی بر آن جاری شده باشد».

ماده ۱۱۳۹: «طلاق مخصوص عقد دائم است و زن منقطعه به انقضای مدت یا بذل آن از طرف مرد از زوجیت خارج می شود».

ماده ۱۱۵۲: «عده طلاق و فسخ نکاح و بذل مدت و انقضاء آن، در مورد نکاح منقطع در غیر حامل، دو طهر است مگر اینکه زن با اقتضای سن، عادت زنانگی نبیند که در این صورت چهل و پنج روز است».

لازم به ذکر است مراد از «عده طلاق» در این ماده همان جدایی بین زن و مرد است والا نکاح منقطع طلاق ندارد.

و توضیح اینکه در ماده ۱۱۵۲«زن با اقتضای سن عادت زنانگی نبیند» بدین معناست که زن در سنی است که اقتضای سن او دیدن خون است و به تعبیر فقه «فی سن مَنْ تحیض» است، لیکن به دلایلی غیر از حمل خون حیض نمی بیند. که در اینجا عده او در نکاح دائم سه ماه است و در منقطع ۴۵ روز است. والا اگر یائسه باشد جزء آن دسته از زنانی است که عده ندارند. لذا محقق حلی در کتاب شرایع این گونه می فرماید:«و ان کانت لا تحیض و لم تیئش فخمسة و اربعون یوماً».

ماده ۱۱۵۳: «عده طلاق و فسخ نکاح و بذل مدت و انقضای آن در مورد زن حامله تا وضع حمل است».

ماده ۱۱۵۴: «عده وفات چه در دائم چه در منقطع در هر حال چهار ماه و ده روز است مگر اینکه زن حامل باشد. (که در این صورت عده او وضع حمل اوست)».

ماده ۱۱۵۸: «طفل متولد در زمان زوجیت متعلق به شوهر است».

ماده ۱۱۵۹: «هر طفلی که بعد از انحلال نکاح متولد شود ملحق به شوهر است».

سابقه ازدواج موقت در سایر ادیان و ملل باستان
آنچه از پیشینه جوامع متمدن بشری و اقوام و ملل باستانی بدست می آید آن است که نهاد قانونی ازدواج دائم و تشکیل خانواده پیوسته امری مقدس و مشروع شمرده می شده و در تمدنهای قدیم اصالت با ازدواج دائم بوده، چنانچه ویل دورانت مورخ و فیلسوف غربی بزرگترین احساس خطر و ضایعه را نسبت به قرن بیستم، اضمحلال و از هم پاشیدگی کانون مقدس خانواده می شمارد لذا می گوید:«اگر فرض کنیم در سال ۲۰۰۰ مسیحی هستیم و بخواهیم بدانیم بزرگترین حادثه ربع اول قرن بیستم چه بوده است متوجه خواهیم شد که این حادثه جنگ یا انقلاب روسیه نبوده بلکه همانا دگرگونی وضع زنان بوده است. تاریخ چنین تغییر تکان دهنده ای در مدتی به این کوتاهی کمتر دیده و خانه مقدس که پایه نظم اجتماعی ما بود. شیوه زناشویی که مانع شهوترانی و ناپایداری وضع انسان بود. قانون اخلاقی پیچیده ای که ما را از توحش به تمدن و آداب معاشرت رسانده بود، همه آشکارا در این انتقال پرآشوبی که همه رسوم و اشکال زندگی و تفکر ما را فراگرفته گرفتار گشته اند». و او نیز در کتاب «لذات فلسفه» می گوید: « در عصر خودخواهی و فردپرستی است که طغیان بر ضد ازدواج این همه شدت یافته و مقاومت ناپذیر گشته است».

آری اغلب جوامع بشری نه تنها معتقد به یک نوع خانواده کامل بوده اند، بلکه در مواردی خاص از یک نوع رابطه زناشویی دیگری بهره مند بوده اند و عمدتاً با نگاهی به تاریخ می بینیم که فرزندان زنانی که از ازدواج کامل بدنیا آمده اند قانونی تلقی می شده و نیز در توارث و استخلاف پدر از حقوقی ممتاز برخوردار بوده اند. اما در کنار آنان عمدتاً فرزندانی هم وجود داشته اند که حاصل ازدواجهای غیر رسمی و یا ناقص بوده اند، که از حقوق محدودتری بهره می جستند.

در تاریخ ادیان آسمانی هم این مسأله مشهود است، مثلاً در کتب تاریخ قصص انبیاء در ذیل آیات زندگانی حضرت ابراهیم، هاجر به عنوان کنیزی معرفی شده که فرعون زمان آن را به ساره تقدیم می کند و آن گونه که از متون تاریخی بر می آید، همسر اصلی حضرت ابراهیم که دختر خاله او، و زنی وجیه و با کمالات انسانی بوده که قرآن کریم در باره اش «بَشَّرْناها باسحق» را از زبان ملائک خبر می دهد و نسبت به ضیافت و بعضی از ارزشهای او پرده برمی دارد. این بانوی بزرگ، کنیز خود را به شوهر می بخشد و داستان ابراهیم و هاجر و اسماعیل و هجرت آنان به «بوادٍ غیرذی زرعٍ عند بیتک المحرَّم» از آنجا آغاز می گردد و هاجر مادر اسماعیل همسر ازدواج غیر رسمی ابراهیم(ع) بوده و آنچه از کتب مقدس دیگر هم نسبت به حضرت ابراهیم بدست می آید همین دو گانگی در ازدواج است چنانچه در «سفر پیدایش باب ۲۱ بند آخر» و «سفر پیدایش باب ۲۵ بند۶» نسبت به میزان هدایای حضرت ابراهیم به فرزندان همسر متعه ای خود این دو نوع بودن ازدواج بدست می آید. در آنجا این گونه آمده: «ابراهیم تمام مایملک خود را به اسحاق بخشید اما به پسران کنیزانی که داشت عطایا داد».

در قرآن کریم غیر از «متعه» مسأله ازدواج با کنیزان را می بینیم که مطرح می شود و هدف از آن هم یکی پاک ماندن کسانی که توانایی ازدواج به شیوه ازدواج دائم با زنان «آزاد» را ندارند، معرفی می گردد و دیگر پیشگیری از هر نوع ارتباط پنهانی، یا بر پایه فحشا و زنا می باشد و تأکید قرآن بر آن است که خود این کنیزان هم مرتکب عمل منافی عفت نشوند و پاکدامنی را برگزینند، نه ارتباط نامشروع و آزاد جنسی را. اگر چه امروز این نوع از ازدواج به واسطه منتفی شدن موضوع «عبد و امه» وجود ندارد، لیکن اهمیت و دقت ادیان الهی و خصوصاً اسلام، نسبت به پاکی و پاکدامنی زن و مرد و مصونیت جامعه از مفاسدی که حاصل ارتباط آزاد است را می رساند.

لذا در آیه ۲۵ سوره نساء به عنوان یک راهکار اضطراری و راه حلّی دیگر برای مصونیت انسانها می فرماید:« آنان که توانایی ازدواج با زنان آزاد پاکدامن و مؤمنه را ندارند می توانند با زنان پاکدامن از بردگان با ایمان که در اختیار دارند ازدواج کنند لیکن در این ازدواج اولاً، اذن صاحبان آنان را داشته باشند و ثانیاً مهر آنان را به خودشان بپردازند. به شرط آن که این کنیزان، پاکدامنی گزیده و نه به صورت علنی و نه به صورت پنهانی دوست گیری نکرده باشند و ارتباط جنسی خارج از محدوده ازدواج نداشته باشند».

سپس در فلسفه جعل چنین ازدواجی می فرماید :«ذلک لمن خشی العنت منکم و ان تصبروا خیرلکم» یعنی «این نوع از ازدواج بواسطه سختی و دشواری و حرجی است که ممکن است از ناحیه غریزه بر شما وارد شود. اما اگر شما صبر کنید و حتی از این نوع از ازدواج خود داری کنید بهتر است». که در این صراحت از آیه نکات دقیق و عمیقی وجود دارد و اینکه ملاک و مناط حکم اسلام در دو گانگی ازدواج از باب میدان دادن به هوسرانی نیست بلکه از باب وجود بعضی از تنگناهای اقتصادی و اجتماعی می باشد و از طرفی عروض فشار جنسی و غریزه است. که ما در بحث فلسفه ازدواج موقت بدان مشروحاً می پردازیم. اما آنچه از قرآن نسبت به وجود این سنت در تاریخ بدست می آید آن است که می فرماید:«یرید الله لیبین لکم و یهدیکم سنن الذین من قبلکم»خداوند می خواهد بیان حکم کند و گره از کار شما بگشاید و هم شما را در این موضوع با برنامه های ملل گذشته آشنا سازد. یعنی اقوام و ملل گذشته هم که مقید به پاکی و پاکدامنی بوده اند از این نوع ازدواج اضطراری برخوردار بوده اند.

و زیباتر آن که می فرماید:«و الله یرید ان یتوب علیکم و یرید الذین یتبعون الشهوات ان تمیلوا میلا عظیما» خداوند پاکی بندگان را اراده کرده (نه سختی و عسرت آنان را )لذا دربهای زیبای توبه را به سوی بندگان گشوده است و از سویی راهکارهای معقول و صحیح در برابر شما نهاده لیکن طالبان شهوت و مفسده می خواهند شما را با راهکارهای خویش منحرف گردانند. و در واقع در این آیه به صورت روشن مبانی فرهنگ الهی را، از فرهنگ شیطانی جدا می سازد و نیز اهداف و فلسفه این نوع از احکام را به خوبی تبیین می نماید.

پیشینه ازدواج موقت در غرب
توسل به ازدواج غیر دائم یک سنت تاریخی بوده و حتی تصور اینکه پیشینه غرب با چنین نهاد حقوقی بیگانه بوده خطایی بیش نیست.

حتی در لغتنامه های آنان این پیشینه مشهود است مثلاً در دائرة المعارف بریتانیکا در توضیح واژه «

concubinage » (متعه گیری) می نویسد «نوعی زندگی مشترک زناشویی است میان زن و مرد، که ناشی از ازدواج رسمی نیست» و این کلمه را مأخوذ از کلمة لاتینی«concubinu » که از دو جزء تشکیل شده استcon : به معنای معیت با هم، cobare به معنای قرار گرفتن و بودن و زیستن است.
منتها بی بند و باری کنونی غرب که امروز کار را به آنجا رسانده که نه تنها پیشینه خود را کاملاً به فراموشی سپرده اند، بلکه به رغم ابتذال و انحطاط اخلاقی و سقوط بنیان خانواده، داعیه جهانی شدن فرهنگ خود را بر اقصی نقاط عالم دارند.

و آنان که امروز با انهدام فرهنگ اخلاقی در بین جوامع بشری زن را تبدیل به ارزانترین و سهل الوصول ترین کالا نموده اند و قاچاق زنان را به صورت یک مال التجاره بین المللی معمول داشته اند قوانین برخاسته از خرد و اندیشه الهی اسلام را زیر سؤال می برند آنجا که دانش آموز دختر، در کنار قلم و دفتر خویش بایستی قرص ضد بارداری به همراه داشته باشد و خشونت جنسی، آرامش فکری هر جوان و نوجوان و حتی دختر خردسالی را ربوده است. محدودیت دانستن ازدواج و تمسخر هرگونه ارتباط مشروع امری واضح است.

در این فرهنگ وارانه ارتباط جنسی یک زن یا مرد با افراد مختلف، اشکالی ندارد؛ لیکن پذیرش تعدد زوجات یا «متعه» عیب است و درست مثل اینکه بگویند «سرقت آزاد است ولی خرید و فروش بر اساس قانون ممنوع».

به هر حال، تاریخ گذشته اروپا، به لحاظ خانواده و جایگاه آن، کم و بیش سر و سامانی داشته و ازدواج از اهرمهای سنتی هر اجتماعی تا قرن نوزدهم محسوب می گردید، و امروز هم عواقب گسترش لیبرالیسم جنسی و فریدیسیم و نیز فمینیسم بعضی از کشورهای اروپایی را بر آن داشته تا اولاً تسهیلاتی را برای تشکیل خانواده قرار دهند، و ثانیاً برای درمان بسیاری از مشکلات اخلاقی جنسی از روشهای پست مدرنیسم استفاده و به رجعتی دوباره به سوی قانونمند ساختن ارضای غرایز جنسی بیندیشند، و با توسعه بیماریهایی چون «ایدز»، تأملی بر روشهای یکی دو قرن اخیر نمایند و اندیشمندان دوباره به توصیه روشهای اخلاقی، متوسل شوند. به هر صورت پیشینه تمامی ملل این را نشان می دهد که اولاً، تمدن بشری بر پایه خانواده استوار گشته؛ و ثانیاً در کنار ازدواجهای دائم، نوعی از ازدواجهای ساده وجود داشته که بشر در شرایطی خاص بدان متوسل می شده، و دنیای غرب هم از این قضیه مستثنی نبوده است و در اروپای قرون وسطی جای پای این نوع از ازدواج کاملاً مشهود است، که ما در اینجا به پیشینه متعه در بعضی از کشورهای غربی اشاره می کنیم.

«در حقوق روم ازدواج کامل با اجرای مراسم عمومی صورت می گرفت و به این نوع ازدواج «

coemptio» یا «eonfarreatio» می گفتند. نوع دیگر ازدواجی بود که با رسمیت کمتر و به صورت ازدواج ساده «affectio maritalis»و با اعلام تصمیم قطعی برگزینش زن خاصی، برای همسری انجام می شد. رومیان کاملاً تک همسرگرا بودند. یک مرد قانوناً نمی توانست، همزمان بیش از یک همسر، از هر نوع که بود، اختیار کند. در روم همسران متعه ای با همسران ساده تفاوتهایی داشتند از این قبیل که: متعه برای همسرش جیهزیه نمی آورد، {او}مانند زن دائم به طبقه اجتماعی شوی ارتقاع نمی یافت، اطفال وی از لحاظ قانونی به پدر محلق نبودند و فقط به مادر تعلق داشتند.
در قرن چهارم میلادی «کنستانتین کبیر» مقرر نمود که: «هر گاه شوی، وارث قانونی دیگری نداشته باشد اولاد حاصل از متعه، وارث قانونی او به شمار می آید». «ژوستین» نیز علاوه بر این قانون دیگری مقرر نمود. همسر متعه ای معمولاً از طبقه پایین بود، و چنین رابطه ای از نظر شوی شرم آور نبود، برعکس حتی برخی از مردان طبقات بالا، به خاطر آزردگی از کردار غیر اخلاقی زنان طبقه اشراف روم، با سر بلندی متعه اختیار می کردند، زن متعه در روم متفاوت، ولی محترم بوده، تا آنکه در قرن یازدهم شورای کلیسای روم با صدور فتاوی مختلف اعلام داشت هر مرد عامی که با وجود داشتن همسر، متعه نیز داشته باشد از جانب کلیسا طرد خواهد شد.

نوع دیگر ازدواج غیر رسمی «ازدواج خوانین با زنان رعایا» بود که به عنوان

«

morganatic marriage » مطرح، و در قرون وسطی به صور گوناگون میان اشراف اروپا معمول بود، و این نوع ازدواج از جهات مختلف در حقوق روم به متعه شباهت داشت. خانی که با زنی از رعایا ازدواج می کرد، از نظر کلیسا متاهل کامل تلقی می شد. اما زن عامی به طبقه شوی ارتقا نمی یافت و کودکان محصول چنین ازدواجی در تملک اموال و عناوین پدر و مادر که از طبقه فراتر بود، محدودیتهای زیادی داشتند.
در قرن هفدهم، هر چند که فقط فرزندان مشروع سلاطین انگلیس و فرانسه که محصول ازدواج با ملکه بوده اند وارث شاه تلقی می شدند، با وجود این تعدادی از اخلاف (غیر مشروع از دیدگاه کلیسا) آنان به طور معمول به مرتبه اشرافی ارتقا می یافتند. به علاوه مادران این قبیل وارثان نیز، از موقعیت اجتماعی محترمانه ای برخوردار بودند که بی اغراق می توان آنان را همسران متعه ای تلقی نمود.

نشانی دیگر از متعه در اروپا در اواخر قرون وسطی دوگانگی میان الزامات قانونی ثبت شده بوده است. مثلاً سال ۱۲۴۱ م قانون دانمارک که توسط «والدمار دوم» به اجرا گذشته شد مقرر می داشت: «اگر ازدواج متعه ای علناً سه سال ادامه یابد، همسر رسمی تلقی می گردد، این قانون تا ۱۵۸۲ میلادی ادامه داشت. سنتی شبیه به این در اسکاتلند به نام «

hand fasting» رواج یافت. در قرن سیزدهم قاضی «هنری دوبرکتون » متعه قانونی را تحریر نمود که به نظر می رسد با زن {همسر} کامل متفاوت باشد این نوع همسر موقت مراسم ازدواج رسمی ندارد. موقعیت وی ضعیف تر از آن است که بتواند بعد از فوت زوج ادعای ارثیه کند».
دانشنامه حقوقی آکسفورد در توضیح «

coneubinage» می نویسد: «رابطه جنسی پایا و مستمری است بین زن و مرد که ناشی از ازدواج رسمی نباشد. موقعیت زن متعه در جوامع مختلف یکسان نبوده است. در جامعه عبرانی باستان «متعه» زوجه واقعی، اما فرعی تلقی می شد و متعه گیری صورتی از تعدد زوجات بوده است. در حقوق روم ازدواج متعه ای مادام که یکی از طرفین ازدواج دائم نکرده بود، یا متعه دیگری اختیار نکرده بود، مشروع بود و منحل نمی شد. کلیسا هم به داشتن یک زوجه به یکی از دو صورت کامل یا متعه اجازه داده بود و متعه از سوی اغلب قوانین سابق اروپایی به رسمیت شناخته می شد».
«قانون اسکاتلند هنوز هم ازدواج از طریق زندگی مشترک را (بدون عقد رسمی) معتبر می داند به شرط آنکه این نوع زندگی مشترک عرفاً به عنوان زندگی زناشویی تلقی گردد».

بنابراین اگر چه امروز غرب متعه را نهادی ارتجاعی می شمارد و در مقابله با اسلام آن را مورد ایراد و انتقاد قرار می دهد، لیکن اگر به پیشینه قبل از «آنارشیسم جنسی» خود نگاهی بیفکند قطعاً فرهنگ خود را با چنین نهادی آشنا می بیند. و حتی روند امروزی خانواده در غرب، که ترویج خانواده به سبک توافقی، حتی در تعاریف سازمانهای بین المللی هم چون یونیسف به چشم می خورد، با نوع ازدواج موقت و متعه ای سازگارتر است تا نکاح دائم، که در فرهنگ اسلام جایگاه نوین و منحصر به فرد دارد.

و حتی نبودن تعهدات بین زوجین، در ازدواجهای رسمی و وابستگی های کمتر در زندگی مشترک، و محدودیت زمان زندگی زناشویی، شباهت بیشتری به ازدواج موقت دارد تا به یک ازدواج دائم، بر اساس حقوق و وظایفی متقابل و تعهداتی طرفینی.

قابل توجه است که اندیشمندان دنیای غرب بعضاً، ناخودآگاه به کمال و برتری قوانین ازدواج و خانواده در اسلام اعتراف می کنند و برای گره کور مشکلات حاصله از بی بند و باری جنسی راهکارهای اسلام را پیشنهاد می کنند.

مثلاً «گوستاولوبون» فرانسوی یکی از مزایای آیین اسلام را نوع ازدواج و تعدد زوجات، آن هم به صورت محدود و مشروط در قالبی راهگشا و نظام مند، می شمارد او در قسمتی از اعترافات خود این گونه می گوید: «در غرب هم با وجود اینکه آب و هوا و وضع طبیعت {اجتماعی و فرهنگی} هیچ کدام ایجاب چنین رسمی را نمی کند با این حال وحدت همسری چیزی است که ما آن را فقط در کتابهای قانون می بینیم والا گمان نمی کنم که بشود انکار کرد که در معاشرت واقعی ما اثری از این رسم نیست.راستی من متحیرم و نمی دانم که تعدد زوجات مشروع و محدود شرقی از تعدد زوجات سالوسانه غرب چه چیز کم دارد. بلکه من می گویم که اولی از هر حیث از دومی بهتر و شایسته تر است».

طرح دیگری که یک قاضی برای پیشگیری از رواج هرج و مرج جنسی پیشنهاد می کند، و استاد مطهری هم نکته را در کتاب «حقوق زن در اسلام» به نقل از «راسل» بیان می نماید این است که قاضی «لیندزی» که سالیان متمادی مأمور دادگاه «دنور» بوده و در این مقام مشاهده فرصت حقایق زیادی داشته، پیشنهاد می کند که ترتیبی به نام «ازدواج رفاقتی» داده شود. متأسفانه {او} پست رسمی خود را در آمریکا از دست داد، زیرا مشاهده شد که او بیش از ایجاد حس گناهکاری در فکر سعادت جوانان است. برای عزل او کاتولیک ها و فرقه ضد سیاه پوستان از بذل مساعی خود داری نکردند.

سپس «برتراندراسل» در کتاب زناشویی و اخلاق، در باره این نظریه می گوید: «پیشنهاد ازدواج رفاقتی را یک محافظه کار خردمندکرده است و منظور از آن ایجاد ثباتی در روابط جنسی است ….» و به این ترتیب نتیجه می گیرد، که از سه لحاظ با ازدواج عادی متفاوت است: اولاً، منظوراز {این}ازدواج تولید نسل نخواهد بود.

ثانیا، مادام که زن جوان فرزندی نیاورده و حامله نشده، طلاق با رضایت طرفین میسر خواهد بود.

ثالثاً، زن در صورت طلاق مستحق کمک خرجی برای خوراک خواهد بود... سپس راسل در تأیید این مطلب می گوید «من هیچ تردیدی در مؤثر بودن پیشنهادات «لیندزی» ندارم و اگر قانون آن را می پذیرفت تأثیر زیادی در بهبود اخلاق می کرد».ویل دورانت در کتاب لذات فلسفه از همین شخصیت مطلبی را نقل می کند که مورد گفتار او در اینجاست: او می گوید: «قاضی لیندزی گزارش می دهد که از سال ۱۹۲۱ تا ۱۹۲۲ اجازه های ازدواج ۲۵% کمتر شده و علت آن را افزایش در «روابط نامشروع» می داند».

بر این اساس خود غربی ها هم به ضرورت یک نوع ازدواج موقت رسیده اند، و اینکه این نوع از ازدواج به مراتب برای ساماندهی معضلات اخلاقی و مفاسد اجتماعی مناسب تر است.

پس در نتیجه بایستی گفت که، طرح ازدواج موقت از سوی دین مبین اسلام، یک راهکار شایسته و مناسب، برای یک سلسله از مشکلات و معضلات اجتماعی است. اما این طرح بایستی در ظرف زمانی و مکانی خود مورد استفاده قرار گیرد و نسبت به، کارگیری این طرح در تمامی جوامع یکسان نیست. و بر حسب فرهنگ ها و ملل مختلف و پیش فرض های متفاوت به لحاظ تمامی ابعاد حقوقی، اجتماعی، انسانی به عنوان یک راهکار ثانویه از آن استمداد جست. نه به عنوان یک ابزار سوء استفاده و یا وسیله ای برای توسعه شهوترانی و جایگزینی آن برای نفی ازدواج دائم، و مسئولیت پذیری زن و مرد.

موفق باشید.

سلام
صیغه واقعا زشته بخاطر اینکه مردی فقط برای تنوع طلبی و لذت بیشتر زنی را به مدت معینی استثمار جنسی میکنه اجاره میکنه کرایه میکنه بعد رهایش میکنه و همه جا آبروشو می بره که من آن را صیغه کرده بودم و راه ازدواج دائم را برای آن زن می بنده.

تصویر پاسخگو

با سلام
معنای سخن شما این است که اگر کسی از یک قانونی سوء استفاده کرد و راه خطا رفت ، اصل آن قانون نادرست است و باید آن را لغو کرد !!!!
فکر نمی کنم خود شما به لازمه سخنتان پایبند باشید !

سلام دوست عزیز
از مطالب عالمانه و آگاهانه شما بسیار استفاده کردم و بر خود لازم دیدم چند نکته را باد آور شوم
اولا خداوند کسانی را که توانایی ازدواج ندارند به پرهیزگاری امر فرموده اند و راهی جز ازدواج یا پاکدامنی وجود ندارد
مردان وزنان مجرد (و بی همسر) خود را همسر دهید، و (نیز) غلامان و کنیزانتان که شایسته (و نیکوکار) هستند، (همسر دهید) اگر فقیر باشند، خداوند از فضل (و کرم) خویش آنها را بی نیاز می کند، و خداوند گشایش دهنده ی آگاه است.
و کسانی که (اسباب و امکانات) ازدواج نمی یابند، باید پاکدامنی پیشه کنند؛ تا خداوند آنان را از فضل خود بی نیاز گرداند، و کسانی از بردگانتان که خواستار مکاتبه (= باز خریدن خویش) هستند، پس با آنها قرار داد ببندید، اگر خیر و صلاح در آنها احساس می کنید، و چیزی از مال خدا را که به شما داده است؛ به آنها بدهید، و کنیزان خود را که می خواهند پاکدامنی کنند، برای بدست آوردن متاع ناچیز زندگانی دنیا به زنا وادار نکنید، و کسی که آنها را (بر این کار) مجبور کند، پس بی گمان خداوند بعد از اجبار آنها (برای آنان) آمرزنده ی مهربان است .

بنابراین حکم خدا کاملا واضح و آشکار است.
اما از باب ضرورت فرمودید نبی اکرم در شرایطی خاش متعه را مجاز شمردند ، جای سوال دارد آیا خوردن گوشت مردار در شرایط خاص نیز جایز است می توان در شرایط عادی استفاده شود؟؟
ثانیا،،، چه تعداد از صیغه شدگان یا مردانی که صیغه می کنند به دلیل اضطرا ر و نبود شرایط اقتصادی چنین عملی را انجام می دهند؟ پر واضح است این عمل در در قریب به اتفاق توسط افراد متمکن و ثروتمند تکرار می شود و عموما افراد عادی و ضعیف به ندرت مرتکب می شوند پس در می یابیم این روش جز مخالفت با دین خدا و کلام حق و پیروی از شیطان هیچ ریشه ای الهی و دینی ندارد و بافته ی انسان های فاسد و هرزه و زنباره می باشد
چرا به تعدد متعه اینقدر سفارش می شود اما به تعدد نکاح که خداوند آن را تا حدی جایز دانسته و محدود کرده سفارش نمی شود؟!؟
برادر و خواهرم تا زمانی که در بند تعصبات دینی و مذهبی باشیم هبچ را نجاتی نخواهیم داشت تا خود نخواهیم هیچ کس را یارای بیدار کردن مان نیست،

تصویر soalcity

سلام
اولا برای فهم صحیح آیات قرآن باید عینک رنگی را از چشمانتان بردارید. آیاتی که به معنای ازدواج هستند، مخالفت با صیغه نیست. و صیغه خود یک نوع ازدواج است.
ثانیا شرایط خاص به معنای شرایط اضطراری نیست. و استدلال شما نیز بی معناست. به هر حال ممکن است ضرورت هایی لزوم صیغه را اثبات کند. کما اینکه همیشه برای طهارت، نمی توان به وضوء دستور داد. و برخی مواقع تیمم جایگزین آن می شود.
ثالثا اگر می خواهید عمل مردم را ملاک قرار دهید، کافیست کمی درست بنگرید که مردان زن باره و پیرو شهوات در این دوران، عموما مرتکب زنا می شوند و اصلا به دستور دینی کاری ندارند.
رابعا سفارش و تاکیدی بر صیغه وجود ندارد. و اگر بیشتر نسبت به آن سخن گفته می شود (که این گونه هم نیست) به خاطر هیاهو و جنجال عده ای مثل شما است که می خواهند هر طور شده آن را انکار کنند که باید این هیاهوها جواب داده شود.

در صورت که بعد از صیغه فرزند بدنیا بیایید پس مکلفیت فرزند به دوش کی میشود. و نگهداری کودک چگونه و با چه شرایطی خواهد بود؟

سلام ناهید خانم
بچه در ازدواج موقت و دائم برای پدر بچه هست و مادر حتی میتواند بابت دوسال شیردهی به بچه را ازمرد پول بگیرد.
ازدواج موقت که قانونی باشد کاملا" به نفع زن است .

اگه یه پسر نیاز جنسی داشته باشه میتونه راحت برطرفش کنه و اسمشم هیچی نمیذارن و کاملا عادیه
اما دخترا چی؟ اینه عدالت خدا؟

قصد بی ادبی ندارم ولی احساس میکنم یه جای کار مشکل داره و باید راجب این موضوع بیشتر تحقیق بشه چون من فکر نکنم هیچ مردی راضی بشه که خواهرش یا مادرش صیغه مردی دیگه بشه

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

اصل و اساس مخالفت با صیغه در چند مطلب است:

۱- عده ای تصور می کنند هر نوع رابطه جنسی یک نوع پلیدی و خباثت است. و صیغه را با همین معیار محکوم می کنند چرا که در آن اغراض جنسی وجود دارد. این در حالی است که با اندک توجهی می توانند بیابند که در ازدواج دائم نیز اغراض جنسی وجود دارد. و زوجین با یکدیگر ارتباط جنسی دارند. و بسیاری نیز با همین امیال و برای پاسخگویی به آن ازدواج کرده اند. پس نمی توان وجود غرض جنسی و ارضای شهوت را عامل پلیدی و خباثت دانست. خصوصا که بدون روابط جنسی، نسل بشر منقرض می شود و تولید مثل محقق نمی شود.

۲- عده ای شباهت ها را می بینند و از درک تفاوت ها عاجر هستند. به تعبیری هر گردی را گردو می بینند و به محض دیدن چند شباهت، صیغه را با فاحشگی یکسان می کنند. در حالی که برای نگاه معقول باید علاوه بر شباهت ها، تفاوت ها را نیز مد نظر قرار داد. اگر در فاحشگی مرد به زن پول می دهد یا اینکه با او رابطه جنسی برقرار می کند، و این امور در صیغه نیز وجود دارد، باید توجه کنیم که این امور در ازدواج دائم نیز وجود دارد. در فرهنگ ما مرد به زن نفقه می دهد. و زوجین با یکدیگر ارتباط جنسی دارند. ایا می توانیم به دلیل وجود شباهت فاحشگی و صیغه، صیغه را محکوم کنیم؟ ایا دو شباهت ذکر شده در ازدواج دائم نیز وجود ندارند؟ پس روشن می شود که وجود این شباهت ها نیز سبب قبح و پلیدی صیغه نمی شود. و از این حیث صیغه با ازدواج دائم فرقی ندارد.

۳- عده ای صیغه را با توجه به چند مصداق آن مد نظر قرار داده و آن را نقد می کنند. در حالی که سوء استفاده از یک قانون نمی تواند، سبب بد دانستن قانون شود. و روشن است که از بهترین امور نیز سوء استفاده می شود. آیا بلوک شرق به اسم عدالت، مردم را به فلاکت نینداخت؟ آیا نظام استکبار، به اسم دموکراسی، جنگ ها و کشتارها ایجاد نکرده است؟ آیا استعمار (ایجاد عمران و آبادانی) بد بوده است که با شعار آن ثروت های جوامع را غارت کرده اند؟

بنابراین رویکردهایی که علیه قانون متعه و ازدواج موقت هجمه می کنند، با دیدگاههای غلط و ناروا به این هجمه دست می زنند.

زشتی و قباحت فاحشگی در غیر منضبط بودن روابط و عدم مسئولیت پذیری طرفین است. و با فهمیدن این معیار می توان فرق صیغه با فاحشگی را دریافت که صیغه با احکام و ضوابط روشن و از پیش تعیین شده این بی انضباطی را از بین برده و طرفین با خواندن خطبه اولیه، خود را ملتزم به رعایت تعهدات می کنند.

و نکته ای که باید بدان توجه جدی کرد؛ این است که هجمه ها علیه صیغه، بدون درک حقایق جامعه و در نظر گرفتن واقعیت هاست. از همین رو، می بینیم که با مطرود شدن اموری نظیر صیغه، دوستی های نامشروع و روابط زشت فراگیر می شود. کسانی که به صیغه حمله می کنند، غالبا از درک این واقعیت عاجر هستند که نیروی شهوانی انسان، نیرویی قوی است و اگر در بستر مناسب خود قرار نگیرد، مانند سیلی ویرانگر خواهد شد. و بهترین کار برای جلوگیری از زیان های این سیل، بستر سازی برای رویه ای منطقی و معقول است. نمی توان همگان را مجبور به ریاضت کرد و در جامعه ای که سن ازدواج به دهه سوم زندگی می رسد، افراد را تا آن سن وادار به سرکوب غریزه کرد. همچنان که نمی توان کمونیسم جنسی را پذیرفت و اجازه داد روابط کثیف و خیانت بار در جامعه رایج شود.

موفق باشید.

شما مگه نمیگید در مرد دلیل اصلی ازدواج غریزه جنسی هست؟ خب اگه این نیاز رو با صیغه برطرف کنن و از بارداری هم ممانعت کنن اونوقت کدوم مردی حاضره بره ازدواج دائم کنه ؟ (جز اونایی که بچه میخوان) ؟

عملا مرد با صیغه شهوتش خالی میشه و دیگه نیازی به ازدواج دائم نداره و این موضوع ، تداول نسل رو مشکل ساز می کنه و رشد جمعیت رو شدیدا پایین میاره مثل کشورهای غربی !

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال؛

پرسشگر گرامی،

دلايل درست ازدواج را برایتان می شماریم تا دلیل اصلی ازدواج را فقط غرایز جنسی ندانید!

بد نيست ابتدا نگاهي به دلايل درست و قابل قبول براي ازدواج بيندازيم اگر براي ازدواج اين دلايل را داريد نشان مي دهد که به قدر کافي عاقل شده ايد و انگيزه درست براي ازدواج داريد، در حقيقت وقت ازدواج تان رسيده است.

۱- مصاحبت و همراهي : دختر و پسر به يک سني که مي رسند دوست دارند يک کسي را داشته باشند که از حال و روزشان برايش حرف بزنند، مسائل زندگي شان را به او بگويند و... و در مقابل طرف ديگر به حرف هايشان گوش بدهد و در مسائل مختلف کمکشان کند و در يک کلام همراهشان باشد. اين يک نياز طبيعي و معقول است. اگر يکي از دلايلي که مي خواهيد ازدواج کنيد داشتن يک همراه و همنشين خوب است، پس بجنبيد که دير نشود.

۲- عشق و محبت: همه انسان ها به مهر و محبت نياز دارند اما گاهي کار به جايي مي رسد که نياز داريد يک نفر باشد که دوستش داشته باشيد و او هم شما را دوست داشته باشد. کسي که عشق و محبتش جدا از عشق و محبت پدر و مادر و خانواده باشد. البته فراموش نکنيد که عشق و محبت مي تواند لازمه يک ازدواج باشد ولي براي آن کافي نيست. (درباره اين که چرا عشق براي ازدواج کافي نيست در شماره هاي گذشته مفصل صحبت کرديم)

۳- شريک حمايت کننده: دخترها و پسرها معمولا مي خواهند کسي را داشته باشند که در کنارش احساس آرامش و امنيت کنند و به خاطر همين ازدواج مي کنند. يعني دنبال يک شريک خوب مي گردند که در زندگي حامي آنها باشد. اين نه تنها ضعف نيست، که يک نقطه قوت هم هست، در واقع شريک شدن در موفقيت هاي يکديگر و حمايت اصيل و صميمانه مي تواند به بقاي ازدواج کمک کند ولي اگر هدف يکي از دو نفر از ازدواج فقط رشد خود و رسيدن به علايق شخصي باشد، اين ازدواج با شکست مواجه خواهد شد.

۴- نياز جنسي: گرايش انسان ها به جنس مخالف يک غريزه طبيعي است. اصلا يکي از دلايلي که ازدواج تداوم پيدا مي کند همين است که هر کسي به يک مکمل و شريک از جنس مخالف نياز دارد و ازدواج تنها راه طبيعي و مشروع پاسخ به اين نياز است. البته نياز جنسي نيز نبايد تنها دليل براي ازدواج باشد.

۵ - والد شدن: دليل درست ديگر براي ازدواج صاحب فرزند شدن است. والد شدن موهبتي است از سوي خداوند و آميخته با تجربه هايي ناب، درباره مزاياي والدشدن نيز در شماره هاي گذشته صحبت کرديم و گفتيم که اگر زوجين از نظر روحي آماده والد شدن باشند. آمدن فرزند مي تواند بر دوام ازدواج شان تاثير مثبت داشته باشد.

موفق باشید.

۲شما میگید صیغه برای فردیه که در شرایط اظطرار قرار گرفته باشه و امکان ازدواج دائم رو هم نداشته باشه، درسته ؟! الآن از کجا معلوم یه مردی که برای صیغه اقدام میکنه در شرایط اظطرار قرار گرفته؟ و اگه هم بخوایم صیغه رو رواج بدیم همچین مردایی که تنوع طلب باشن تو کشور کم نیستن و باعث میشن اینجور روابط زیاد شه و بُعد فرهنگی پیدا کنه و آخرش میشه اون چیزی که تو غرب هست یا حتی بدتر!

سیستم ازدواج موقت باید به گونه ای باشه که اون نهادی که صیغه رو ثبت می کنه یه تحقیقی هم بابت شرایط زندگی دو فرد بکنه اگه شرایط ازدواج دائم رو نداشتن اونوقت صیغه رو قانونا ثبت کنه ... حالا این که این تحقیق چجوری میخواد صورت بگیره بستگی به اون نهاد دولتی داره.

قبول دارید؟

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال؛

توجه اسلام در بعد مسئولیت پذیری جوان، تأکید بر استحکام خانواده، توصیه به اولیاء نسبت به اقدام بر ازدواج دائم فرزندان، از بین نرفتن عوامل عفاف و حیا، به تأخیر نینداختن نکاح بواسطه نبود امکانات مادی، تلاش بر ایجاد ارتباط بر اساس تعهدی الهی و پایبندی بر میثاق ازدواج دائم، جایگاه پرورش نسل سالم و رشید درسایه اصالت و قوام خانواده، توجه به توانایی و نشاط جوانی در پدر و مادر و نقش آن نسبت به آتیه فرزندان و زندگی مشترک؛ صلابت و پویایی جامعه که در گرو قوام و سلامت خانوادهاست و موارد عدیده ای از این قبیل که در متون ما بسیار بر آن تأکید شده، قطعاً ما را بر این می دارد که در استمداد از جوان و حل مشکلات آنان با بصیرتی عمیق تر به این گونه مسائل بنیادی مربوط به خانواده و جامعه بپردازیم.

آنچه که نسبت به قانونگذاری در ادیان الهی و خصوصاً اسلام مطرح بوده، توجه به تمامی نیازها و ابعاد وجودی انسان و واقعیات زندگی او، در عین حفظ جایگاه ارزشی اش می باشد، و برهمین اساس نظام قانونگذاری به گونه ای بوده که بشر مسلط بر طبیعت، و عالم برون، در تسلط و تعدیل غرایز هم، بر درون خود مسلط باشد. نه آنکه تابع تمایلات و غرایز خویش گردد. و برهمین اساس در متون روایات اسلامی مرد یا زنی که دارای ذائقه هوسرانی است بشدت مذمت شده، لذا رسولخدا (ص) فرمود: «ان الله یبغض او یلعن کل ذواق من الرجال و کل ذواقة من النساء» خداوند عزوجل دشمن می دارد یا لعنت می کند مرد و زن هوسران را. برهمین اساس در ساماندهی و تعدیل غرایز به گونه ای راهکار می دهد که در عین تأمین و پاسخگویی به نیاز بشر، مراقب است تا حریم سایر ارزشها و قوانین از دست نرود، لذا در اصل تشریع، در مصلحت و حکمت ازدواج موقت هیچ تردیدی نیست، لیکن نه به عنوان ترویج هوسرانی و لاابالی گری با مجوز شرعی و القای یک راهکار شایع و اولیه و کلیدی برای رفع تمامی مشکلات، و فراگیر برای همه افراد و تمامی زمانها و مکانها؛ به گونه ای که اگر افراد جامعه دچار مشکل اقتصادی هستند بگوییم درمانش «متعه» است.

اگر آمار طلاق بالا می رود بگوییم چاره اش ترویج ازدواج موقت و فرار از زندگی دائم است.

حتی دلایل روانشناسی بیاوریم و بگوییم زن و مرد همیشه برای هم تازگی و تمایل جنسی متقابل ندارند و برای تنوع، «متعه» را تجویز کنیم.

در بعضی توجیحات بگوییم اگر غرب به پیشرفت دست زده به واسطه آزادی جنسی است، پس ما هم با استفاده از این حکم محدودیتها را بشکنیم. و نیز برای فرار از مسئولیت پذیری و تشکیل خانواده، جوانان را ترغیب به ازدواج موقت کنیم و مواردی دیگر از این قبیل تا هم دشمنان مغرض از آن بهره مند شوند و هم دوستان لاابالی و سودجو طرفی بربندند.

متعه یک حکم اختیاری است یا اضطراری
از سوی دیگر کمال دین اسلام بدان جهت است که به همه زوایای زندگی اندیشیده، اما این به معنای جا به جایی موضوع و حکم نیست. و قانونگذار در هیچ یک از احکام به ما اجازه نمی دهد که حکمی خاص را جلوه ای عام و همگانی ببخشیم، یا حکم مورد اضطرار را بر غیر از آن تسری دهیم. یا درمان مقطعی را، علاج واقعی بدانیم. و نمود این گونه احکام را در ابواب متعدد فقهی ما شاهدیم. مثلاً قرآن در باب خوراکی های حرام می فرماید: «حُرِّمَتْ عَلَیکُمُ المَیْتةُ و الدَّمُ وَ لَحْمُ الخِنزیر»، ولی در باب کسی که مضطر است می فرماید:«فَمَنْ اضْطرَّ غَیْرَ باغٍ وَ لا عَادٍ فَلا اِثْمَ عَلیه» اگر کسی نه قصد تجاوز دارد و نه قصد رجعت به سوی فعل ناشایست بلکه در موضع اضطرار و تنگناست، پس بر او اشکالی نیست در حد رفع اضطرار از این امور بهره ببرد.

یا در هنگام عدم دسترسی به آب و طهارت می فرماید:« فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتیمّمُوا صَعیداً طَّیّبا» چنانچه بعضی از بزرگان هم به «متعه» از همین باب نگریسته اند. و دقت در سیره ائمه معصومین هم ما را به این نتیجه می رساند که ایشان از «متعه» به عنوان یک راه حل عمومی و حکم اولیه استفاده ننموده ا ند.

در یکی از تألیفات مرحوم علامه طباطبایی، در نقل یک واقعه تاریخی از مورخی ایشان این گونه آورده اند: «در سال هشتم هجری در ایام توقف سپاه اسلام در مکه دختران و زنان بیوه ای که خود را زینت داده، به سربازان نشان می دادند و آتش شهوت آنان به واسطه طول توقف و عزوبت مشتعل می گشت، از این روی رسول اکرم(ص) به حکم ضرورت و من باب اکل میته اجازه عقد موقت صادر فرمود» و اگرچه استاد مطهری به دیده نقادی به این مطلب نگریسته اما خود ایشان هم در مطالبشان که در ادامه نوشتار بدان می پردازیم، برای این حکم شرایطی خاص قائل است. یعنی حتی اگر «متعه» را از باب احکام ثانویه و اضطرار هم محسوب نکنیم، نفس توجه به سیره ائمه معصومین و منع ایشان نسبت به بعض اشخاص و شرایطی که در وقایع تاریخی در ضمن روایات بیان فرموده اند، قطعاً ما را از پردازش صرف باز می دارد. و اگر حتی ما هیچ دلیلی در میان ادلة محکم، برای محدودیت حکم «متعه» نداشتیم، آیا ادله ترغیب و تثبیت و تبیین جایگاه نکاح و ازدواج دائم جوان، برای تشریح جایگاه ازدواج موقت و حدود آن کافی نبود.

آنچه که در آیات و روایات متواتر بر آن تأکید شده و در سیره معصومین بسیار مورد توجه است امر به نکاح دائم جوان می باشد قرآن کریم می فرماید: «وَانْکِحُوا الایامی مِنْکُمْ وَ الصّالحِیَن مِنْ عِبادِکُمْ و اِمائِکُمْ اِن یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهُم اللهُ مِنْ فَضْلِهِ» و تأکید بر این که هر کس از مربیان جامعه و خانواده مامور است که به نکاح افراد عزب و بدون همسر بیندیشد و اگر قید صالحین می آورد، کنایه از این است که قبل از آنکه جوان صلاحیت و پاکی را از دست دهد، در صدد ازدواج دائم او برآئید و مشکل اقتصادی را مانع ازدواج دائم قرار ندهید، زیرا غنای مالی را مطابق این آیه کریمه خداوند در پرتو ازدواج، خود ضمانت کرده، ولی ضمانت صلاحیت اخلاقی را به عهده برنامه ریزان زندگی جوان قرار داده، که با حمایت و کمک خود جوان را در تشکیل خانواده تشویق و استمداد نمایند. و اگر می فرماید: «و انکحوا الایامی» اشاره به اینکه زمینه سازی این امر، چه در ناحیه تدارکات غیر مالی و چه مالی، بخشی بر عهده اولیاء امور است، که هم پدر و مادر و هم مسئولین جامعه اسلامی بایستی بدان توجه کنند.

حتی اسلام دریچة روزی و گشایش رزق را در گرو ازدواج دائم نهاده و می فرماید:«الّرزقُ مَعَ الاَهْلِ و العَیال» و ازدواج دائم را متضمن سکونت و آرامش برای زن و مرد می شمارد. و برای ترغیب جوان به ازدواج دائم در کلامی حکیمانه از رسولخدا (ص) آمده « زَوّجُوا اَیامکم فَاِنَ الله یَحْسُنُ لهم فی اخلاقِهِمْ وَ لِوسّعُ فی ارزاقِهمْ و یًزِدهم فی مرّواتِهِم»زنان و مردان بدون همسر را به ازدواج در آورید که همانا خداوند بواسطه ازدواج اخلاق آنان را نیکو و به روزی آنان وسعت می دهد و ایشان را در مروت و جوانمردی کامل می سازد. آری تنها پیمان زمینی که در قرآن کریم به عنوان «میثاق غلیظ» معرفی می شود و منشا و مسئولیت پذیری و عاملی برای رعایت اصول اخلاقی و حقوقی در مرد و زن می شمارد ازدواج دائم است.

و بر همین اساس تمام شرایط و ضوابط حکیمانه ای که در انتخاب همسر بیان می نماید، از جهت پایبندی به ازدواج دائم و اثرات دائمی آن در زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی است. مثلاً می فرماید:« اُنْظُرْ فِی اَیّ شَیءٍ تَضَعُ نَفْسَکَ فانَّ العرق دَسّاس»اشاره به اینکه در انتخاب همسر بسیار دقت کنید که تمامی صفات به گونه ای پنهان در نسل شما منعکس می شود.

حتی اصولی مانند «اصل صلح»، «اصل عفو و گذشت»، «اصل مودت و رحمت»، «اصل معروف»، «اصل تقدم مصلحت خانواده بر مصلحت فرد» که در آیات صراحتاً اعلام می دارد، از جهت تداوم و استحکام و تقدم و اولویت ازدواج دائم نسبت به حالات متفاوت زندگی است. و با این نگرش است که طلاق منفورترین حلال شمرده می شود.

مضاف بر این که در فرهنگ آیات و روایات اصل قرار دادن ازدواج در دوران خاص خود، یعنی در زمان اوج نشاط و قدرتمندی و سرشاری نبوغ و بلوغ استعدادهای مختلف است، تا این که ثمره این ازدواج محصول ارزشمند و پویا و تحرک آفرین باشد. و مسلماً ترغیب جوان به «متعه» و به تأخیر انداختن ازدواج دائم در سنین بالا، هم پدر و مادر را از کارایی لازم باز می دارد هم فرزندان را از بهره مندی پدر و مادری با نشاط، توانمند و فعال بی نصیب می گرداند. و ما در شیوه معصومین (ع ) و بزرگان دین سراغ نداریم که ازدواج موقت را در سیره عملی خویش مقدم بر ازدواج دایم دارند.

چنانچه در کلمات حکیمانه پیامبر اسلام آمده که دختران در آستانه ازدواج به منزله میوه و ثمره ای هستند که اگر با رسیدن و بلوغ آنان به مرحله ازدواج به یاری آنان و تدارک همسر شایسته نباشید، آنان طراوت و شادابی خود را از دست می دهند و رو به فرسایش و افول می گذارند.

و اگر بدون توجه به این گونه امور، ما به ترویج ازدواج موقت در بین جوانان دامن زنیم؛ به نحوی رغبت به سوی ازدواج دایم را کم کرده ایم و به تبع، آنها را به سوی یک لاقیدی نسبت به خانواده و تشکیل و احساس مسئولیت در قبال آن دعوت نموده ایم. این قطعاً نه به صلاح جامعه و نسل آینده است و نه به صلاح نسل جوان.

از سوی دیگر به کرات مشاهده شده که عواقب سوء استفاده و برداشت نادرست مردان از این حکم، زن را دچار بلیه ای خانمانسوز نموده و دود این منفعت طلبی به چشم زنان رفته و یا با به وجود آمدن فرزندانی که اینها چه به لحاظ قانونی و چه به لحاظ اجتماعی بلاتکلیف و سر در گم و به دور از کانون خانواده هستند، زمینه را برای بخشی از بزهکاری این چنین نسلی فراهم کرده ایم.

از سوی دیگر فرهنگ ازدواج موقت به هیچ وجه با عرف جامعه ما قابلیت انطباق ندارد. حتی اگر این مسأله را هم ما نادیده انگاریم و بگوییم رفع مفاسد و مشکلات جامعه جوان ما، ترویج این نوع از ازدواج است؛ چه تعهدی می توانیم در پسر و دختر جوان جامعه مبنی بر پایبندی به ازدواج دائم و خانواده ایجاد کنیم. و آیا دختر و پسری که بواسطه «متعه» ارتباطات متعددی داشته اند، آیا می توانند به راحتی زندگی در کنار یک فرد را برای یک عمر با همه مشکلات و پستی و بلندی ها پذیرا باشند؟ و آیا عشق پاک و دست نخورده ای که پسر و دختر با یک قافله آمال برای یکدیگر به ارمغان می آورند و نگاه اول خویش را به همسر دائم خویش می گشایند و با سرمایه عفاف و حیای کامل وارد زندگی مشترک می شوند با جوانی که مکرراً از «متعه» بهره مند شده یکسان است؟ اینجاست که ما به دست خود همان عواقبی را برای خانواده عرضه می کنیم که نظامهای غربی به شکل دیگر آن را ایجاد می کنند.

مضاف بر اینکه اگر با برداشتی صحیح و معقول و مشروع به لحاظی جایگاه حقیقی، آن را مطرح نکنیم بنیان و ریشه بسیاری از خانواده ها را با اجازه بی قید و بند به زنان و مردان فرصت طلب و سودجو و مفسده انگیز می دهیم که به واسطه هوی و هوس تغییر ذائقه دهند و گاه بی توجهی آنان خانواده هایی را در آتش تمایلات می سوزاند و حتی همسران وفادار را نسبت به اصل اسلام و یا «ازدواج موقت» بد بین می سازد.

مرحوم کلینی در کتاب کافی از امام هشتم نقل می نماید که حضرت به برخی از پیروان می نویسند که: «از اصرار بر متعه امتناع کنید و سنت، ] ازدواج [ را بپا دارید. با پرداختن به متعه از همسران خویش غافل نشوید تا آنان از دین خدا روی گردانند و از دوستی ما منصرف شوند و بر پایه گذار این امر (متعه) متعرض شوند و بر ما نفرین کنند».

در روایتی دیگر از امام صادق (ع) آمده که حمّاد می گوید: امام (ع) به من و سلمان بن خالد فرمود: «همانا متعه حرام گردیده بر شما دو نفر از جانب من، مادامی که در مدینه اید، چون رفت و آمد شما با من زیاد است و من نگران آنم که این نوع عمل شما مورد انتقاد و مؤاخذه قرار بگیرد و بگویند اینها اصحاب جعفر بن محمد هستند». و از قبیل این روایت متعدد وارد شده که ما در ادامه به ذکر آن خواهیم پرداخت.

اینجاست که بر تمامی کسانی که به نحوی مرتکب این عمل می شوند، لازم است نسبت به این امر با تأمل و ژرف نگری بیشتری بپردازند. چنانچه دقت در سیره ائمه معصومین(ع) ما را بر این کشف و قطع می رساند که برای طرح یک حکم، تمامی ابعاد آن را مورد توجه قرار می داده اند، لذا موضع گیری ائمه(ع)، نسبت به ازدواج موقت به لحاظ جایگاه سیاسی و تاریخی که داشته، بسیار شدید بوده است و عمدتاً در پی یک بدعت باطل، که بسیاری از فِرَق اصرار بر نفی آن می نموده اند. ایشان برای مقابله با اجتهاد در مقابل نص و مبارزه با تحریف سیره نبوی در بین شیعیان بر حلیت و اباحه آن تأکید می فرمودند. لیکن آنجا که احتمال سوء استفاده و برداشت غلط از این حکم را در بین دوستان می دادند بدون کوچکترین اغماض آنان را منع می نمودند و در تشخیص موضوع حکم و شرایط آن به روشنگری می پرداختند. تا قانون حق، نه مورد تجاوز و تحریف معاندان قرار گیرد و نه ابزار سوء استفاده موافقان.

موفق باشید.

من یه دوست پسر داشته باشم سالها باهاش زندکی کنم نجیب ترم یا صیغه کنم در طول سال با پنج نفر بخوابم ؟

با سلام و تشکر از راتباطتان با شهر سوال!

طریقه نگاهتان به ازدواج موقت اشتباه است!
تنوع طلبی یا گریز از گناه؟
از نظر اسلام به ویژه مذهب شیعه، ازدواج موقت نوعی پیوند همسری است که می‌تواند سازنده و گره‌گشا، یا آسیب‌رسان و خانمان‌برانداز باشد.

فیلسوف و مفسر بزرگ قرآن، علامه طباطبایی، در تفسیر گرانسنگ «المیزان» می‌نویسد:
«اصل پذیرفتنی در زناشویی، ازدواج دائم است که برای بنا کردن خانواده و به وجود آمدن فرزندان صورت می‌گیرد و ازدواج موقت یا «متعه» تنها یک راه آسان‌ساز برای جلوگیری از فساد و فحشاست. زیرا انسان به تصریح قرآن در برابر نیروی شدید شهوت جنسی ناتوان است (نساء/۲۸) و نیاز طبیعی دارد که همسری انتخاب کند تا بدون نگرانی و از راهی قانونی و شرعی، این میل سرکش را فرو نشاند. حال اگر به خاطر تهیدستی و یا دور بودن درازمدت از دیار خود نتواند به ازدواج دائم روی آورد، در منجلاب انحرافات جنسی سرنگون می‌‌شود و خود و جامعه را به آلودگی و سرنگونی می‌کشاند. اینجاست که خداوند با تشریع ازدواج موقت، کار را بر گیرافتادگان در تنگنای شهوت آسان ساخته و آنها را از پلیدی گناه رهانیده است. » (ج ۴ ص ۴۲۸-۴۶۵ و ج ۱۵ صص- ۲۰-۲۲)
اگر هدف از ازدواج موقت، تنوع‌طلبی و چشیدن زنان گوناگون است کار حرامی نیست، بلکه حلال است اما حلال مذموم و منفور! و اگر هدف رفع ضرورت و فرو نشاندن عطش و گریز از زنا و گناه است، حلال است و حلال ممدوح...!

به گفته دکتر احمد بهشتی در کتاب خانواده در قرآن:
«از نظر اسلام، اساس این است که مردان به طور دائم ازدواج کنند، اما اگر ضرورتی پیش آید با یک درجه تخفیف، انسان مجاز می‌شود به ازدواج موقت روی آورد. از این قانون همه می‌توانند استفاده کنند، اما بهتر است هرکسی خود را مورد سؤال قرار دهد که آیا برای او هم ضرورتی وجود دارد که به سراغ ازدواج موقت برود یا نه؟ اگر هدف از ازدواج موقت، تنوع‌طلبی و چشیدن زنان گوناگون است کار حرامی نیست، بلکه حلال است اما حلال مذموم و منفور! و اگر هدف رفع ضرورت و فرو نشاندن عطش و گریز از زنا و گناه است، حلال است و حلال ممدوح!... وقتی اسلام تمام کوشش خود را از لحاظ برنامه‌ریزی زندگی و مسائل تربیتی و اخلاقی متوجه تحکیم خانواده و دوام و بقای آن کرده چگونه ممکن است به گونه‌ای با مسئله ازدواج موقت برخورد کند که نتیجه‌‌اش سست شدن پایه‌های خانواده و ایجاد دافعه میان زوجین باشد. اسلام برای دلبستگی‌های زن و شوهر به یکدیگر زمینه‌ساز است و برای پیدایش گریز و بی‌میلی در میان آنها مانع است. به یقین، افسارگسیختگی در متعه و سوءاستفاده از قانون متعه، زمینه‌ساز پاره شدن رشته علاقه و دلبستگی زن و شوهر و به سردی گراییدن روابط زوجین است و هرگز اسلام چنین چیزی را نمی‌پسندد.» در حادثه تلخی که خواندیم می‌بینیم بهرام، مدیر یک کارخانه بزرگ، مرد هوسرانی است که با وجود برخورداری از امکانات مادی زیاد زیر بار مسئولیت ازدواج دائم نمی‌رود تا هم نیازهای اساسی خودش یعنی نیازهای جسمی، امنیت خاطر، محبت و رشد را به درستی برآورده کند و هم فرزندانش را از محبت و نظارت تربیتی پدر محروم نسازد. شاید همین تنوع‌طلبی‌ها و لذت‌جویی‌ها و نداشتن تعهد برای اداره زندگی باعث جدایی همسر او شده است.

موفق باشید.

سلام داشتن دوست پسر راخدادرقرآن برای دختران مجرد منع کرده .

سلام من یک دختر ۳۲ ساله هستم.
کسی به خواستگاریم نیامد و نمی آید.
چند خواهر بزرگتر از خودم دارم.
از سن ۱۶ سالگی به شدت نیاز جنسی داشتم و نمیدانستم چکار کنم؟؟؟!!! با کوچکترین چیزها تحریک میشدم. حتی اگر کسی بی تفاوت از کنار من رد می شد من تحریک می شدم! من حتی نمی توانستم خودم را در آیینه نگاه کنم و هیچ وقت نگاه نمی کردم چون تحریک میشدم! من حتی نمیتوانستم لحظاتی به آرایش خودم بپردازم! چون تحریک میشدم!!! من نیاز زیادی داشتم و اگر کسی مرا از مادرم در حد حرف خواستگاری میکرد،‌مادرم درجا ردش میکرد! آنهم بخاطر چندین خواهر بزرگتری که داشتم. مادرم عارش میشد دختر کوچکترش ازدواج کند و دخترای بزرگترش در خانه بمانند!! و من در نیاز جنسی میسوختم.
من در نوجوانی شروع به حفظ قرآن کردم و در طول سال حداقل ۲۰ روز (البته غیر از ماه مبارک رمضان) روزه میگرفتم ولی نیاز جنسی من برطرف نمیشد! نمیتوانستم به خیابان بروم! چون تحریک میشدم! و برای رهایی از این موضوع هدفون میزدم و تمام مدت که در خیابان بودم صوت قرآن گوش میکردم!
من از سن ۱۰ سالگی به نصیحتی که معلمم در کلاس کرد که بچه ها به نامحرم نگاه نکنید، هیچ وقت به مردها نگاه نمیکردم و واقعا نمیدانستم استادهایم چه قیافه ای هستند! من حتی مردها و پسرهای محله را نمیشناسم چون هیچوقت نگاهشان نکردم! من بقال محل را نمیشناختم! من نمیتوانستم یک مرد را مثلا بدون ریش و تنها با سیبل فرض کنم! چون هیچ وقت چنین مردی را نگاه نکرده بودم!! با چشم پوشاندن هم نیاز من برطرف نشد که نشد!!! ولی مراقبه ام هباء منثورا نبود. بلکه چشمانی به تیزی چشمان عقاب خدا نصیبم کرد. آنهم در خانواده ای که همه عینکی هستند.
به ورزش رزمی روی آوردم و چند دان تکواندو گرفتم ولی در خود باشگاه هم من تحریک میشدم و از دیدن دخترها بهم سخت میگذشت!! من نیاز جنسی داشتم من تشنه بودم ولی جرعه آبی نبود که بخورم و بیشتر انگار نان خشک سق میزدم!
سر کار رفتم که فکرم مشغول بشه و به نیاز جنسی ام فکر نکنم. در محل کار با دیدن مردها یکدفعه تحریک میشدم و حتی خیس میشدم! من نیاز جنسی داشتم و باید تخلیه میشد ولی کسی به خواستگاریم نمی آمد.
ذروغ نگویم تا الان که ۳۲ سالم هست سه نفر آمدند ولی هیچ وقت پشت سرشان را نگاه نکردند و من را هیچ کس نپسندید!!!
من ۲۹ سالگی رفتم کربلا. با هزینه خودم رفتم ولی پشیمان برگشتم! چون تمام مدت که در حرم ها بودم تحریک میشدم و نمیتوانستم حال معنوی داشته باشم! و روی سیاه برگشتم به شهرم. آنجا رویم نشد به امام حسین بگویم همسر نیاز دارم! در کنار قبر کمیل گفتم که من همسری میخواهم که مثل شما یار امام زمانش باشد... ۳ سال از آن دعا گذشته ولی کسی من را نخواسته!
در مسیر رفتن به محل کار گاهی راننده ها شروع میکردن به حرف زدن که بیا صیغه من شو! من در درون خرد میشدم! آخر چرا به من این پیشنهاد رو میدن! من که تمام مدت با روی بسیار گرفته در ماشین نشسته ام،‌تمام لباسهایم به رنگ تیره و اکثرا مشکی هست، من که حتی یه کرم مرطوب کننده هم به صورتم نیست چه برسه به آرایش، و حتی نگاه به راننده هم نکردم! پس چرا به من پیشنهاد صیغه میدهند ولی ازدواج دائم نه!!!! بعد از اینکه از ماشین پیاده میشدم تمام راه اشکهایم سر میخورد و با پشت آستین پاک میکردم...
بعد از مدتی در محل کار یکی از همکارهایم هم به من پیشنهاد صیغه داد!!! باز هم له شدم ولی چون از او خوشم آمد و مورد بهتری هم به خواستگاریم نمی آمد ازش خواستم که بیاید خواستگاری. او راز زندگیش را برایم گفت که از همسرش جدا شده و ۳ فرزند داره!!! من باز هم در درون خرد شدم ولی او مرد خوبی بود و گفتم قبول بیا خواستگاری.
وقتی آمد خواستگاری خواهر بزرگتر و برادرم رفتن دم گوش پدرم خواندن که نباید با او ازدواج کند! من زار زدم که من او را میخوام، مانعم نشید!!! کار از کار گذشت و او رفت.... من هیچ وقت او را فراموش نمیکردم. ثانیه به ثانیه بهش فکر میکردم و در غم بزرگی فرو رفته بودم. برای فراموش کردنش نیاز به کمک داشتم. خیلی به حضرت زهرا سلام الله علیها و چهارده معصوم توسل کردم ولی فراموشش نمیکردم. ...
من نیاز جنسی داشتم. بعد از مدتی با او بدون اذن پدرم صیغه اش شدم و با هم قرار گذاشتیم که بکارت من از بین نرود و به هیچ عنوان دخول نداشته باشیم... و نفرین کردم خواهر و برادرم را که نگذاشتن با همکارم ازدواج دائم کنم،‌ نگذاشتن من به روش صیحح ارضا بشم. نگذاشتن جای من در کنار مردی که بسیار با اخلاق و ایمان بود امن باشد. و من زمانی که به شدت در یک قدمی گناه بودم صیغه یک مرد خوب شدم . مردی که بسیار با ایمان، با علم، مهربان،‌ شوخ طبع، منعطف، شیرین زبان و بخشنده هست.

او دو ماه پیش از من خداحافظی کرد و با همسر قبلی اش مجدد ازدواج کرد و من هیچ گاه فراموشش نکردم. الان که او زن دارد من نمیتوانم او را فراموش کنم! و از طرفی نمیتوانم با او رابطه داشته باشم. پس با یک شخص دیگری که قبلا به من پیشنهاد صیغه داده بود ارتباط گرفتم تا بتوانم آن مرد خوب قبلی را فراموش کنم. ایشون هم پسر مجرد خوب و مذهبی و مقیدی هست. ولی تن به ازدواج دائم نمیدهد! ولی برای ارضای جنسی و فراموش کردن آن مرد قبلی به حضور او نیاز دارم. من زندگی فردی و اجتماعی و مذهبی و خانوادگی خودم را از دست دادم و برای بدست آوردن روحیه نیاز به تخلیه عاطفی و جنسی داشتم پس برای برقراری ارتباط با این پسر استخاره گرفتم که خوب آمد. در جواب آمد که نگذار کسی در کارت دخالت کند. جهت تخلیه عاطفی با او حرف میزنم. هنوز با او قرار ملاقات نگذاشتم ولی شاید به زودی با او قراری بگذارم ولی مثل قبل شرط بکارت و عدم هیچ گونه دخول را میگذارم...

بله همین شد عاقبت دختر حافظ قرآن، دختری که نگاه به هیچ نامحری نکرد،‌دختری که رویش را محکم میگیرد و از خانه خارج میشود و فقط چشمها و بینی اش معلوم است، دختری که ۲۰ روز در سال روزه میگرفت،‌دختری که در همه جا بسیار مثبت به نظر می آمد ولی ولی ولی هیچ کس برای برادر یا پسرش او را نپسندید...
خواهر کوچکتان را در دعاهایتان پناه بدید و برایش عاقبت بخیری بخواهید...

خیلی باحال نوشتی ولی به یک پزشک هورمون و غدد مراجعه کن شاید تیرئید داری و خبرنداری .

خانم ۳۲ساله روی نوشته هات خیلی فکرکردم بنظرم شبیه قصه بود و خیلی هم خوب نوشتی !!
اگر واقعا" شما را آفتاب مهتاب ندید چرا راننده به شما پیشنهاد ازدواج میده آیا شما همکلام شدید ؟همکلامی با مردان نامحرم جایز نیست مخصوصا" شما با این شرایط روحی که دارید !!
شما یک مقدار افراط داشتید و به سن ازدواج رسیدید زمینه را فراهم نکردید و ساکت و آرام به ائمه متوسل شدید در حالی که بعد از توسل باید زمینه را فراهم میکردی به چندخانم همکاریا دوست میگفتید دوست دارید ازدواج کنید !!!
الان هم راه اشتباه رو میری مثل همان زمانی که دعاکردید و لی بعداز دعا تلاش نداشتید الان شمادارید متوسل به مردان میشید که باهاتون ازدواج دائم داشته باشن ولی میگن موقت !!
بنظرم الان شما به این نتیجه رسیدیدکه دیگر همه چی تمام شده و باید به موقت ها جواب بدید .
اینکاررو نکنید شماهنوز وقت برای ازدواج خوب دارید عجله نکنید باخودتون کناربیایید نه به تفریطتون که خودرا ازمردان دورکردید و نه به ان افراطتون که به صیغه رسیدید.
موفق باشی.

سلام
صیغه هیچ سودی ندراد و هدفش فقط کالا دانستن خانم است و مقام زن رو به شدت کاهش میده.آیا واقعا کسی است اجازه بده ناموسش ازدواج موقت کنه و با این کار با ده ها و صدها و هزاران مرد ازدواج کند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ /

تصویر soalcity

سلام
مطلب شما مخالفت با صیغه نیست. بلکه با شکل خاصی از آن است که بعید می دانم در بین مدافعان صیغه نیز کسی آن شیوه را صحیح بداند.
ضمنا صیغه جایز است نه واجب. و هر کس طبق مصلحت خود تشخیص می دهد که آن را بپذیرد یا رد کند.

آری هست من سراغ دارم مردی به خواهرش این اجازه را داد و
این مرد یک مرد متعصب و شدیدا" هم مراقب زن و دختر و حتی زنان کوچه هست !!
بدبین هستید شماها فلسفه ی صیغه اینی نیست که شماها فکرمیکنید !

سلام
من در این بحثها جواب ۳ سوال رو نگرفتم
اول اینکه فرزندان صیغه مانند فرزندان طلاق برای ادامه زندگی به مشکل برمیخورن. یکی از مذمومترین چیزا از نظر قران طلاقه پس چطور قران حاضره ازدواجی رو امر کنه که قطعا طلاق جزو شرایط ازدواجه؟
دوم اینکه به فرض تایید صیغه توسط قرآن موضوعاتی مثل برده داری در قرآن هست که منسوخ شده پس قرآن دارای حکم منسوخ شده هست
و سوم اینکه نکته مهمی در احکام فقهی بهش توجه نمیشه اونم اینه که چون احکام الهی برای همه مردمه همه باید بتونن انجام بدن. یعنی باید فرض رو بر این گذاشت که آیا در مدینه فاضله هم این احکام قابل اجراس؟
معلم ما داستان نونوایی رو تعریف میکرد که ماه رمضون برای اینکه بتونه روزه بگیره کار رو کلا تعطیل میکرد. ظاهرا این نونوا خیلی با خدا و کاردرسته ولی بیاین فرض کنیم همه نونواها تا این حد مقید به روزه داری در تابستون باشن. نون ملت رو کی بپزه؟! حالا تو صیغه هم همینه. صیغه یا شغله یا نیس. اگه شغله پس قطعا شغل زنان و دختران تهیدسته و این خودش یک بهره کشی جنسیه. یعنی اگه تنگدستی نبود کسی حاضر به این شغل نبود. یا شغل نیس پس باید شرایطی باشه که همه بتونن استفاده کنن. چه نوع مردی میتونه سمت صیغه بره؟ مرد متاهل تنوع طلب یا جوان محروم از ازدواج؟ اگر پاسخی به تنوع طلبی جنسیه تکلیف زن شوهردار چی میشه مگه اون نمیتونه تنوع طلب باشه؟ اگر جوان محروم از رابطه باید به این سمت بره میل اون به تشکیل خانواده از بین میره و بنیان خانواده متزلزل میشه. تازه دختر باکره ای که امکان ازدواج نداره که کلا نادیده گرفته میشه. تو کل مملکت فقط اون باید پاکدامن بمونه و منتظر پاداش اخروی باشه؟

تصویر soalcity

سلام
آن طور که از سوالات شما مشخص است، شما صیغه را در وضعیت خاصی تصور کرده اید. صیغه ای که در آن فرزندی شکل می گیرد و بعد آن فرزند در محیط خانواده رشد نمی کند. یا صیغه ای که به شکل شغل انجام می شود و ... پس اشکال شما به اصل حکم نیست بلکه به نوع خاصی در اجرای آن است.
در حالی که باید توجه کنید، صیغه حکم جایز است نه یک امر واجب! و با توجه به جایز بودنش، هر کس می تواند با توجه به شرایط خود و مصلحت خود، راجع به آن تصمیم بگیرد.
طبیعتا هیچ کس مجبور نیست در رابطه موقت، بچه دار شود و می تواند از این امر پیشگیری کند. همچنین قرار نیست که این مدت موقت آن قدر کوتاه باشد که هر لحظه شخص با انسان متفاوتی رابطه داشته باشد. بلکه ممکن است ماهها یا سالها دو نفر با یکدیگر عقد موقت داشته باشند.
و راجع به منسوخ شدن یک حکم، تا زمانی که متن معتبر و صریحی درباره نسخ آن وجود نداشته باشد، نمی توان چنین ادعایی کرد.

باسلام
همسرم درطول ۲۹سال زندگی که داشتیم ازنظرروحی وروانی وبدلیل اختلافات شدیدپدرومادرش توانایی محبت کردن ودررابطه زناشویی توان بهره رساندن وبهره بردن خودرانیزنداشت(البته مدتی است که بهترشده که متاسفانه به دوران یایسگی نزدیک شده است) هیچ وقت دررابطه زناشویی پیش قدم نبودودرحین رابطه نیزبسیارسردوبیحرکت بود,کمترمی شنیدم که ازمن تعریف کندوتواناییم رابگویدبلکه بعکس آنچیزی راکه بلدنبودم به رخم می کشیدودرمیان نصیحتهای پدارنه ام مخصوصانسبت به پسرمان همیشه حق رابه اومی دادومی دهد.اینهابخشی ازمشکلات بود.من هم شایدمردایده آلی نباشم.
لذاهم اکنون مدتی است باخانمی آشناشده ام وصیغه نموده ام .ایشان به نحوی محبت می کندکه انتظاردارم وهیشمه بمن میگویدتوخیلی مهربانی .و...
هم اکنون دردوراهی مانده ام دوست ندارم زندگیم آسیب ببیندوازطرف دیگرمحبت خانم صیغه ایم جوری است که نمی توانم رهایش کنم.اماهمیشه درسایتهامی خوانم که این مسئله راخیانت فرض می کنند.بارهاتصمیم گرفته ام که ادامه ندهم .نمی دانم چکنم...

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

غریزه جنسی یکی از غرایزی است که خدای متعال به انسان موهبت فرموده است. پاسخگویی به این غریزه هم یک امر طبیعی و ضروری است و بر خلاف نظر افراد یا مکاتبی که رهبانیت را ترویج می کنند سرکوب کردن این غرایز امری ناصحیح و موجب عقده های روحی می شود. کما این که هرج و مرج و بی قانونی و افراط در ارضای آن و کمونیسم جنسی نیز خلاف هدف آفرینش انسان است از این رو بهترین و طبیعی ترین شکل ارتباط زن و مرد دارای ویژگی های همچون:
۱- پیوند زناشویی مبتنی بر قانون، ۲- تک همسری، ۳- ازدواج دایم، است.
لیکن اگر به دلایل خاصی ازدواج دایم ممکن نشد و زمینه آن موجود نبود یا تک همسری، انسان یا جامعه را با مشکلات خاصی مواجه کرد آیا در این جا باید کمونیسم جنسی و ارتباط غیر قانونی را ترویج کرد یا با ساز و کارهایی که مانع سوء استفاده و هوسرانی عده ای از زنان یا مردان می گردد، پیوند زناشویی را به شکل مجدد و یا ازدواج موقت، قانونی کرد. در این جا دو روی کرد وجود دارد:
۱- روی کرد اسلام ناب که از طریق رسول اکرم(ص ) و ائمه اطهار(ع) بیان شده است که بر مبنای آن هم تعدد زوجات مجاز است و هم ازدواج موقت. (توجه داشته باشید ترغیب و تشویق به تشکیل خانواده، ازدواج دائم و تک همسری است اما به خاطر اضطرار و خروج از بن بست -نه در عرض و همسان با ازدواج دائم و تک همسری- این راههای قانونی یعنی ازدواج مجدد و موقت، باز شده است).
۲- روی کردی که ارتباط مرد با بیش از یک زن دائم را به شکل قانونی دنبال نمی کند.
گونه های مختلف کمونیسم یا آزادی و بی بند و باری جنسی، در غرب گویای این روی کرد است، با این که دانشمندان و دلسوزان غربی معترف اند که ازدواجی شبیه ازدواج موقت یک ضرورت اجتماعی است و از ناحیه ی منع ازدواج موقت و چند همسری، آسیب های جبران ناپذیری به جامعه و فرد وارد می آید.
در جامعه بشری به ویژه در شرایط امروز، آمیزش جنسی را نمی توان به ازدواج دائمی محدود ساخت و هیچ حکومتی و جامعه ای نمی تواند مانع ارضای این نیاز طبیعی گردد. اما ارضای این نیاز از راه نامشروع و ترویج زنا و فحشاء که اغلب جوامع بشری به آن تن داده اند و حتی مراکز رسمی برای تن فروشی و بهره کشی جنسی از دختران و زنان دارند، مورد تایید اسلام نیست و با آن به شدت مخالف است و آن را توهین به زن و تجاوز به حقوق و کرامت او و منافی با اخلاق و عفت اجتماعی و موجب نابودی خانواده می داند. پس می ماند تنها راه باقیمانده و مشروع که همانا راه ازدواج موقت یا ازدواج مجدد، است. یعنی مردان و زنان با قرارداد مشخص شرعی و رعایت حقوق طرفین و نیز جوانب اخلاقی و انسانی و شرعی با پیمان دو جانبه ازدواج می کنند. پس باید توجه داشت که تفاوت ازدواج موقت با ازدواج دائم در زمان بندی آن است که مهمترین راه حل برای مواردی است که ازدواج دائم امکان ندارد یا مشکلات متعددی را باعث می شود .
حال با توجه به این نکته که خداوند بر بندگانش مهربان و دلسوز است و هیچ قانونی را بدون مصلحت وضع نمی کند، اسلام که بیانگر قوانین الهی است، بر اساس مصالحی که در چند همسری و واگذاری این حق به شوهر، وجود داشته و در جای خود نیز بیان شده است، حق ازدواج موقت و چند همسری را به شوهر داده است و برای استفاده ی او از این حق، اجازه دادن همسر را لحاظ نکرده است زیرا اگر این حق مشروط واگذار می شد با توجه به حساسیت زنان بر این موضوع و عواطف زنانگی، که غالبا با ازدواج مجدد شوهرانشان مخالفند، آن مصلحتی که در نظر خداوند متعال بود، حاصل نمی شد.
البته بعضی از فقها فرموده اند: اگر مرد مسلمان بخواهد با زنی از اهل کتاب ازدواج موقت انجام دهد، و همسر دائم مسلمان داشته باشد، اجازه آن زن مسلمان از شرایط این ازدواج است.

موفق باشید.

سلام.صیغه واسه اوناس که همسر ندارن نه اونایی که دارن!واسه چی بعضی مردا حریصن و میان سوال میکنن که ما که زن داریم صیغه عب نداره؟
بنظر من که صیغه از دوستی بهتره.حداقل اینجوری عذاب وجدان گناه نداره

سلام واقعاچقدبعضیاکوته فکرن ک صیغه روبافاحشه بودن یکی میدونن وقتی خودخداوندک غیرتمنده میگه اشکال نداره واین برای اینک گناه نکنین.درضمن بعضیا موقعیت ازدواج ندارن /ینی خداهدایت کنه اونایی ک فک میکنن خیلی بالاترازکل دنیامیفهمن

السلام علیکم.

دلایل تان برای دفاع از صیغه یا ازدواج موقت کاملاً غیر شرعی، غیر منطقی و خلاف اصل اصول قرارداد ازدواج است.

در ازدواج دایم همانگونه که از نامش پیدا است یک طرف قرارداد ازدواج با بستن نکاح شرعی زوج و زوجه بسته می شود و طرف دیگران یعنی عواقب آن باز است.

در ازدواج موقت هر دو طرف قرارداد بسته است و از این رو ما آن را شرعاً و منطقاً حرام و نامشروع و زنا می شماریم. سید حسیب مصلح.

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

پرسشگر گرامی،
چند اشاره در مورد ازدواج موقت

۱-شناخت قدرت غریزه ی جنسی و مدیریت آن

نیروها و قوای غریزی بسیار پر قدرت هستند و هر چند در ظاهر آرام باشند ولی چون از درون آدمی سرچشمه می گیرند اگر بدرستی هدایت و مدیریت شوند ویرانگر استعدادهای گوناگون انسان خواهند شد. غریزه ی جنسی که به عقیده ی برخی از علما پرقدرت ترین غریزه ی درونی انسان است، مرز عقیده ها و بینش ها را در نورد دیده و انسان -با هر دین و آیین -را تحت فشار قرار می دهد. از بزرگترین عرفای موحد گرفته تا مشرکین خدانشناس اگر در تأمین قوه ی شهوت افراط و تفریط کنند باید متحمل خسارات روحی و روانی فراوانی گردند. لذا پیامبر رحمت (ص)که معلم آسمانی «امت وسط »است در طریقت بدون افراط و تفریط اسلام از سنت و روش خویش این چنین یاد می کند:
«النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی» و مطابق آنچه علما فرموده اند منظور از نکاح، لفظ نکاح نیست بلکه عمل جنسی است.
برخی از توصیه های روانی و جسمی مانند منصرف کردن ذهن از توجه به امور جنسی و پرداختن به ورزش های خسته کننده و همچنین برخی توصیه ها مانند روزه گرفتن که در برخی روایات وارد شده به عنوان راه حل اساسی و دائمی را ارتباط با قوه ی جنسی مطرح نشده اند. چون سفارش به گرفتن روزه آن چندین سال متوالی یا متناوب برای یک جوان، تکلیف شاقی است و خارج از وسع و توانایی اوست، آنچه از سیره ی پیامبر اکرم و اهل بیت عصمت (ع)بر می آید این است که راه جلوگیری از تبعات منفی قوه ی جنسی بهره وری صحیح از این غریزه جهت تکامل انسان و مصالح اجتماعی است که در غالب طرح جامع ازدواج در دین اسلام مطرح شده، ازدواج با همه ی اقسام و شرایطش؛ ازدواج دائم آسان و ازدواج موقت آسان تر که هر دو را خداوند حکیم و علیم جعل و وضع نموده و هیچ یک دیگری را خنثی نمی کند و هر کدام موارد مصرف خود را دارد و سلامت هر یک به رواج دیگری بستگی دارد مسلماً بدون ازدواج موقت ازدواج های دائم خوب و مستحکمی نخواهیم داشت و آنچه جایگزین ازدواج موقت خواهد شد قطعاً تقوی و خویشتن داری نخواهد بود، بلکه لجام گسیختگی شهوانی یا محرومیت های آسیب زا خواهد بود که ارمغانی بهتر از آنچه در غرب شاهد آن هستیم نخواهد داشت؛ یعنی از هم پاشیده شدن بنیان خانواده.
۲-قبح عرفی، مانع بزرگ

طی سالیان طولانی که با طبقات مختلف مردم اعم از حوزویان و دانشگاهیان و جوانان و غیره درباره ی فواید ترویج ازدواج موقت گفتگو کرده ایم تقربیاً همه ی آنها این حکم الهی را بسیار مترقی و جوابگو می دانسته اند و اذعان می کرده اند که جوامع انسانی خود را از رحمت و رأفت ویژه الهی محروم کرده اند در ضمن مهم ترین مانع ترویج این سنت اسلامی را قبیح اجتماعی و عرفی نزد مسلمانان خصوصاً ایرانیان می دانسته اند، واقعیت هم همین است؛ جامعه ی مسلمان ما با تعالیم آسمانی اسلام فاصله ی زیادی پیدا کرده این فاصله از فرهنگ اسلامی خصوصاً در حوزه ی امور جنسی به وضوح قابل احساس است. با مراجعه به فرهنگ عمومی مردم متأسفانه همان حرف هایی را که مسیحیان درباره ی روابط جنسی می زدند و ازدواج را ذاتاً پلید می شمرند ما هم به نوعی دیگر پذیرفته ایم در عرف ما هم گویا رسیدگی به غریزه ی جنسی پلید است لذا فقط یک بار آن هم از باب اضطرار و ناچاری باید به آن تن داد. در جامعه ی اسلامی ما هنوز مردم متدین و مذهبی نمی توانند توجیه مناسبی برای ازدواج های مکرر و فراوان پیامبر عزیز خود و اهل بیت مطهرش داشته باشند و گاهی شبیه کسانی حرف می زنند که هیچ تقدسی برای پیامبر و اهل بیت او قائل نیستند.
شاید کمتر کسی پیدا شود که بتواند از ازدواج پیامبر در سن بیش از پنجاه سالگی با دختری نه ساله دفاعی منطقی و منطبق بر حقایق الهی و مصالح واقعی کند.
شاید بسیاری از ما شیعیان امیرالمؤمنین (ع)که مفتخر در پیروی آن حضرت هستیم نمی دانیم که آن حضرت سه شب -آری فقط سه شب -بعد از شهادت جانسوز فاطمه ی زهرا (س)همسر دیگری را انتخاب کردند و با او ازدواج نمودند. (۱)
حقیقت این است که نه تنها ازدواج موقت بلکه بسیاری از سنت های اسلامی نزد عرف مردم قبیح هستند و این در حالی است که قبح بسیاری از معاصی و گناهان ریخته شده، گناهانی که در سالیان نه چندان دور خبری از آنها در فرهنگ مردم ما نبود.
امروز همه ی ما مذهبی و غیر مذهبی با مسأله ی ارتباط گسترده ی دختران و پسران کنار آمده ایم همه ی ما بی حجابی را به رسمیت شناخته ایم. استفاده از پوشش کامل برای برخی از بانوان خجالت آور شده و کار به جایی رسیده که از مراجع استفتاء می شود آیا: پوشش کامل و پوشاندن تمام صورت لباس شهرت نیست؟
چشمه های حلال خدا را قبیح دانسته ایم بی خبر از این که گرفتار مرداب حرام شده ایم.
هر که گریزد ز خرابات شاه
بارکش غول بیابان شود
هر چند پذیرش این حکم الهی در شرایط فعلی برای توده ی مردم سخت است اما این سخن نباید بهانه ای برای فرار از مسئولیت آگاهان و متولیان فرهنگی جامعه باشد برعکس وقتی فهمیدیم مشکل کجاست وظیفه داریم به همه امکانات مشغول حل آن شویم باید بپذیریم که دشمن در برخی از اهداف خود موفق بوده است. آنها توانسته اند احکام الهی را که سازگار با فطرت انسان و مصالح اوست بدجلوه دهند و آنها را ناکارآمد معرفی کنند ولی ما این قدر عاجز هستیم که قدرت دفاع زبانی و سخن گفتن رسمی و علنی از احکام الهی را نداریم واقعاً مایه ی تأسف است که فرصت بی نظیر هدایت را که بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در اختیار دینداران قرار گرفته به راحتی از دست بدیم و از بیان مهم ترین و ساده ترین و راه گشاترین احکام خدا با هزار بهانه ی غیر مقبول طفره برویم. اگر مورد سؤال واقع شویم که چرا بی نهایت از ازدواج دائم و احکام و شرایط آن گفتید و نوشتید اما فقط یک حدیث در راستای تشویق مردم به ازدواج موقت و ثواب و برکات و فوائد آن نگفتید و ننوشتید؟ چه پاسخی به آن داریم.
اگر سؤال شود چرا از پرنفوذترین و پرمخاطب ترین رسانه های جامعه ی اسلامی در بحث های کارشناسانه پیرامون مشکلات جنسی و گسترش فحشا به نسخه ی نورانی حضرت امیرالمؤمنین (ع)اشاره ای نمی شود چه پاسخی خواهیم داد؟ مگر نه این است که آن حضرت فرمودند:
اگر خلیفه ی دوم ازدواج موقت را منع نمی کرد هیچ کس زنا نمی کرد مگر افراد پست و شقی.
چرا به مردم با صدای بلند گفته نمی شود که در جامعه ای که ازدواج موقت رایج باشد از فحشای گسترده خبری نخواهد بود.
مسئول تغذیه ی فکری جامعه چه کسانی هستند و چرا کار مردم به جایی می رسد که حکم خدا را قبیح می دانند.
قدرت کم نظیر خطابه ی خطبای مشهور، تأثیر شگرف قلم و هنر، گستره ی پر نفوذ نشریات، نقش بی بدیل رسانه های صوتی و تصویری، بیانیه های اجتماعی علما و فضلای حوزوی و دانشگاهی، تبیین عالمانه ی مقدس بودن غریزه ی جنسی و اهمیت آن در تکامل انسان، برگزاری همایش های مفید و مردمی و سر ریز شدن نتایج مباحث کارشناسی در جامعه می توانند مصالح این حکم الهی را برای مردم بیان کرده، فرهنگ حاکم را تغییر داده و قبح آن را از بین ببرند.
۳-نتایج متنوع حاصل از ازدواج موقت:

در صورت رواج ازدواج موقت نیازهای گوناگون طیف وسیعی از مردم برآورده می شود. همان طور که با دقت در مطالب کتاب روشن می شود هر یک از علمای بزرگوار به یک یا چند فایده از فوائد رواج متعه اشاره می فرمایند.
مرحوم آیه الله فاضل لنکرانی وضعیت ویژه ی دانشجویان دختر و پسر را که در بالاترین مراتب شهوت و هیجان جنسی هستند مورد توجه قرار داده و ازدواج موقت را به عنوان راه دور ماندن آنها از حرام پیشنهاد می فرمایند.
آیه الله العظمی مکارم شیرازی با اشاره به این که ازدواج دائم نه در گذشته و نه امروز به تنهایی جوابگوی نیازمندی های جنسی همه ی طبقات مردم نبوده و نیست برای گروه های خاص که قادر با ازدواج دائم نیستند یا متأهلینی که در مسافرت های طولانی و یا مأموریت های کاری با مشکل عدم ارضای غریزه ی جنسی رو به رو می شوند و افرادی که بر اثر طولانی شدن دوره ی تحصیل قادر به ازدواج دائم نیستند، ازدواج موقت را عاقلانه ترین راهکار می دانند.
آیه الله العظمی سبحانی نیز ازدواج موقت را در دوران تحصیل خصوصاً برای محصلین خارج از کشور آن هم با زنان اهل کتاب (مسیحی، یهودی، زرتشتی)راهی مناسب برای جلوگیری از فحشا می دانند.
آیه الله مصباح یزدی ضرورت توجه به ارضای نیاز جنسی زنانی را که فرصت ازدواج دائم را از دست داده یا موقعیت ویژه ای دارند که تن دادن به مقررات ازدواج دائم برایشان ممکن نیست یا خواستگاری برای ازدواج دائم ندارند را مورد تأکید قرار داده و ازدواج موقت را مصلحت ایشان می دانند.
آیه الله حائری شیرازی علاوه بر این که متعه را ابتکاری مناسب در مقابل تهییجات جنسی ماهواره ها می دانند، در ضمن بیان خاطره ای زیبا متعه را راهکار مناسب برای فرزند دار شدن زوجینی دانسته اند که از داشتن فرزند محرومند.
شهید بهشتی و شهید باهنر می فرمایند: جوانان بسیاری در اثر فشار غریزه ی جنسی نیروها و استعدادهای ارزنده شان بیهوده از دست می رود. این دو متفکر بزرگ ضمن توجه به طولانی شدن دوران تحصیلات دانشگاهی می فرمایند: محرومیت جنسی جوانان غالباً بهترین ایام آنها یعنی جوانی را از تلخ ترین دوره های عمرشان کرد.
استاد شهید مطهری با اشاره به این که عصر جدید فاصله ی بین بلوغ طبیعی تا بلوغ اجتماعی و قدرت تشکیل عائله را زیاد کرده این سؤال را مطرح می کند که آیا طبیعت حاضر است به خاطر وضع زندگی جدید، فشار غریزه ی جنسی را از سر جوانان بردارد و عوارض روانی سهمگین مقابله با غریزه ی جنسی را خنثی کند؟
ایشان در مجموع ازدواج موقت را برای دختران و پسران مجرد توصیه می کند و می فرماید: ازدواج موقت نه تنها مشکل دختران و پسران مجرد را در دوران تحصیل حل می کند بلکه راه حل مناسبی است برای شناخت جوانان از یکدیگر قبل از شروع ازدواج دائم.
آیه الله هاشمی رفسنجانی در خطبه ی مشهور نماز جمعه تهران ازدواج موقت را برطرف کننده ی نیاز گروه های مختلفی از مردم می دانند. جمعیت میلیونی زنان بیوه و دختران مجرد پا به سن گذاشته، جوانان فقیر و دانشجویان محروم از ارضای غریزه ی جنسی از جمله گروه هایی هستند که مد نظر ایشان بوده اند.
ملاحظه می فرمایید که رواج ازدواج موقت و شکسته شدن دژ عنکبوتی عرف جهالت زده چه برکاتی را می تواند به همراه داشته باشد. البته باید توجه داشت مصالح و خیراتی که در احکام الهی قرار داده شده در صورتی در جامعه نمودار می شوند که این احکام در یک بستر اعتقادی مناسب و همراه با رعایت موازین اخلاقی اسلام باشد.
بنابر آنچه گذشت ازدواج موقت کاربردهای فراوانی دارد که یک حکم شرعی اضطراری مثل حلال بودن گوشت سگ و خوک در موارد اضطرار نیست که شاید برای کمتر کسی در زندگی پیش بیاید بلکه متعه پاسخگوی طیف وسیعی از نیازهای جنسی و عاطفی انسان در طول زندگی است.
اگر واقع بینانه بنگریم شاید کمتر کسی باشد که در طول عمر خود نیاز واقعی -نه شهوت پرستانه -به ازدواج موقت پیدا نکند. لذا این حکم الهی در روایات اسلامی مورد تأکید فراوان قرار گرفته و از آن به عنوان سنت رسول الله و ائمه اطهار (ع)نام برده شده است.
در کتاب شریف وسائل الشیعه روایت شده که راوی از امام صادق (ع)درباره ی متعه سؤال می کند حضرت می فرمایند:
«انی لأکره للرجل المسلم أن یخرج من الدنیا و قد بقیت علیه خله من خلال رسول الله (ص)لم یقضها».
«من کراهت دارم از این که مرد مسلمان از دنیا خارج شود در حالی که سنتی از سنت های پیامبر خدا باقی مانده باشد که آن را به جا نیاورده باشد».
همچنین در این کتاب شریف از رساله المتعه شیخ مفید از امام صادق (ع) روایت شده که آن حضرت فرمودند:
«یستحب للرجل ان یتزوج المتعه و ما احب للرجل منکم أن یخرج من الدنیا حتی یتزوج المتعه ولو مره».
«مستحب است مرد متعه کند و من دوست ندارم که مردی از شما بمیرد مگر این که ازدواج موقت کند هر چند برای یک بار».
عده ای از مخالفان ترویج متعه معمولاً در صدد قید زدن به روایات بر می آیند و با مطرح کردن شبهات سست و اتهامات بی اساس یا بیان بعضی موارد ناموفق ازدواج موقت می خواهند به قواره ی نافرم جامعه ی فرهنگی اشکالی وارد نشود و بلور نازک سلیقه های خود خواهانه شان ترک برندارد. شاید این همه تأکید از طرف علمای بزرگ که متعه را برای نسل جوان تجویز می کنند موجب تنبه و بیداری این عده باشد و از اتفاق نظر این اسلام شناسان که بیانگر ذائقه ی فکری اهل بیت هستند، عامه ی مردم، خواص اشکال تراش و خصوصاً جامعه ی محترم بانوان تحصیل کرده ی شیعه بهره مند گشته و افق فکری و نظری خود را با نسخه های شفابخش اهل بیت (ع)هماهنگ نمایند، و به جای نواختن ساز مخالف و جستجو کردن استدلال برای مخالفت با رواج این سنت نبوی از خداوند توفیق درک مصالح احکام الهی و تبیین عالمانه و شجاعانه آن را مسألت نمایند.
۴-نسخه ی مظلوم

مسئولین فرهنگی نظام خصوصاً حوزه های علمیه شیعی به عنوان پرچم داران تدین ناب اسلامی بعد از گذشت سال های طولانی از عمر پر برکت انقلاب اسلامی همان طور که خود را سهام دار پیشرفت ها و کامیابی های این ملت می دانند بایستی شریک غم ها و گرفتاری های آنان نیز باشند و بار سنگین مشکلات مردم را بر دوش خود احساس کنند کمبودهای اقتصادی و بحران های سیاسی تنها مشکلات مردم نیستند. ترویج بی بند و باری اخلاقی و جنسی، گسترش فحشا، جمعیت کثیر زنان دختران و زنان بد حجاب و بی حجاب، استقبال گسترده ی جوانان از ابعاد منفی ماهواره ها و اینترنت، گرایش روز افزون به مدهای غربی، بالا رفتن سن ازدواج و آمار طلاق، اعتیاد به مواد مخدر و قرص های روان گردان و در نهایت از دست رفتن نسل جوان بدون شک بزرگ ترین تهدید بالقوه و بالفعل برای مردم و کشور است.
همه می دانیم در طول سالیان گذشته برای مقابله با فحشا و منکرات اخلاقی از هر وسیله ای استفاده شده است جز توصیه شجاعانه اهل بیت که ترویج گسترده و آسان ازدواج موقت باشد.
بر همه ی محققین علوم اسلامی الزامی است با بررسی عمیق فوائد گسترده ی این حکم مترقی اسلام را مشخص نموده و با رد شبهات مخالفین مواد فکری لازم را در اختیار مبلغین محترم قرار داده و فرصت گران بهای اقبال مردم به شریعت مقدس اسلام را ارزان از دست ندهند تا این حکم الهی که بدون شک در بین متدینین از متروک ترین نسخه های شریعت است از غربت خارج شود.
مایه ی تأسف است که فراوان دیده شده این حکم مقدس مکرراً از سوی صدا و سیما و رسانه های مکتوب با شیوه های مختلف در غالب تیترهای درشت، درج خاطرات ناموفق، گزارشات حقوقی و قضایی، مصاحبه یا کارشناسان غیر متعهد و ... مورد جسارت های فراوانی واقع شده و تأسف بارتر این که هرگز از هیچ تریبونی شاهد دفاع از حقانیت این تحفه و عطیه ی الهی نبوده ایم.
خاتمه

حقیقت ازدواج موقت و احکام شرعی آن
برخلاف آنچه مخالفین متعه تبلیغ می کنند، ازدواج موقت همانند زنا نیست. زیرا اساساً زنا مساوی بی بند و باری است. زنا کار، انسان قانون گریزی است که برای راحتی خود از زیر بار همه ی مسئولیت ها شانه خالی کرده و پایبند هیچ قاعده ای نیست. برای او فقط ارضای خواهش های نفسانی اهمیت دارد، به هر قیمتی و به هر طریقی و این واقعیت با مطالعه گزارش حوادث روزانه نشریات روشن می شود؛ آنگاه که زنی به قتل می رسد معمولاً مورد آزار جنسی نیز واقع شده است و این یعنی زناکار، قانون گریزی است بدون مهار.
اما ازدواج موقت مساوی با قانون گرایی است. کسانی اهل متعه اند که روحی قاعده پذیر و مسئولیت خواه دارند. به سادگی با مراجعه به یک رساله ی عملیه که در اکثر خانه ها هست، می توان فهمید که ازدواج موقت یک قانون محکم، حکیمانه، واقع گرایانه و جامع و مانع است و مسئولیت سازی و مبارزه با قانون گریزی در آن موج می زند. اگر همه قانون گزاران و حقوقدانان جهان دست به دست هم دهند تا چنین قانونی جامع و نجات بخش برای ارضاء شهوت جنسی بنویسند، نمی توانند. همچنان که تا به امروز هم نتوانسته اند.
قانون ازدواج موقت از شگفتی های اسلام اهل بیت است. و الفاظ مخصوصی که برای این ازدواج از طرف شارع مقدس قرار داده شده اعلامیه ای است از زوجین برای پذیرش مسئولیت های این قانون.
برای آشنایی مخاطبان ارجمند با ابعاد مختلف قانون متعه فرازهایی از این قانون که در قالب احکام شرعی ازدواج موقت در رساله های عملیه آمده و تقریباً مورد اتفاق علمای شیعه است را ذکر می کنیم و یادآور می شویم که هر کس در موقع عمل به احکام شرعی باید به مرجع تقلید خود مراجعه کرده و اعمال خود را دقیقاً طبق فتوای مرجع خود انجام دهد.
مگر آنکه مرجع در مسئله ای نظر قطعی «فتوی»نداده باشد یا به تعبیر فقهی، احتیاط واجب کرده باشد که در این موارد، مراجعه کنندگان می توانند یا به همان احتیاط واجب عمل کنند یا به مرجع اعلم بعدی که در این مسئله فتوی (نظر قطعی)داده مراجعه کنند.
به عنوان مثال در همین بحث ازدواج موقت مطرح می شود که آیا دختر بالغه ی رشیده ی باکره (که هنوز بکارت او باقی است)می تواند بدون اذن پدر یا جد پدری ازدواج موقت کند یا نه ؟ اکثر مراجع تقلید می فرمایند به احتیاط واجب باید اذن پدر را بگیرد ولی برخی دیگر از مراجع اذن پدر را لازم نمی دانند.
حال اگر دختری مقلد دسته ی دوم از مراجع بود که قطعاً اذن پدر لازم ندارد و اگر مقلد گروه اول بود می تواند در این مسئله به یکی از مراجع گروه دوم مراجعه کرده و بدون اذن پدر در مواقع نیاز اقدام به ازدواج موقت نموده و دامن خود را از فحشا پاک نگه دارد.
بخشی از احکام ازدواج موقت (۲)

پی نوشت ها :
۱- شیخ عباس قمی در کتاب شریف منتهی الامال، ج ۱، ص ۴۰۵ روایتی نقل کرده که حضرت علی (ع)سه شب بعد از شهادت حضرت زهرا (س)با «امامه»خواهر زاده ی حضرت زهرا (س)ازدواج نمودند.
۲-برگرفته شده از کتاب توضیح المسائل مراجع، ج ۲.
ترکاشوند، محمد، (۱۳۸۶)، ازدواج موقت: مدیریت شهوت، قم، نشر اشک یاس، چاپ دوم.

موفق باشید.

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

پرسشگر گرامی،
چند اشاره در مورد ازدواج موقت

۱-شناخت قدرت غریزه ی جنسی و مدیریت آن

نیروها و قوای غریزی بسیار پر قدرت هستند و هر چند در ظاهر آرام باشند ولی چون از درون آدمی سرچشمه می گیرند اگر بدرستی هدایت و مدیریت شوند ویرانگر استعدادهای گوناگون انسان خواهند شد. غریزه ی جنسی که به عقیده ی برخی از علما پرقدرت ترین غریزه ی درونی انسان است، مرز عقیده ها و بینش ها را در نورد دیده و انسان -با هر دین و آیین -را تحت فشار قرار می دهد. از بزرگترین عرفای موحد گرفته تا مشرکین خدانشناس اگر در تأمین قوه ی شهوت افراط و تفریط کنند باید متحمل خسارات روحی و روانی فراوانی گردند. لذا پیامبر رحمت (ص)که معلم آسمانی «امت وسط »است در طریقت بدون افراط و تفریط اسلام از سنت و روش خویش این چنین یاد می کند:
«النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی» و مطابق آنچه علما فرموده اند منظور از نکاح، لفظ نکاح نیست بلکه عمل جنسی است.
برخی از توصیه های روانی و جسمی مانند منصرف کردن ذهن از توجه به امور جنسی و پرداختن به ورزش های خسته کننده و همچنین برخی توصیه ها مانند روزه گرفتن که در برخی روایات وارد شده به عنوان راه حل اساسی و دائمی را ارتباط با قوه ی جنسی مطرح نشده اند. چون سفارش به گرفتن روزه آن چندین سال متوالی یا متناوب برای یک جوان، تکلیف شاقی است و خارج از وسع و توانایی اوست، آنچه از سیره ی پیامبر اکرم و اهل بیت عصمت (ع)بر می آید این است که راه جلوگیری از تبعات منفی قوه ی جنسی بهره وری صحیح از این غریزه جهت تکامل انسان و مصالح اجتماعی است که در غالب طرح جامع ازدواج در دین اسلام مطرح شده، ازدواج با همه ی اقسام و شرایطش؛ ازدواج دائم آسان و ازدواج موقت آسان تر که هر دو را خداوند حکیم و علیم جعل و وضع نموده و هیچ یک دیگری را خنثی نمی کند و هر کدام موارد مصرف خود را دارد و سلامت هر یک به رواج دیگری بستگی دارد مسلماً بدون ازدواج موقت ازدواج های دائم خوب و مستحکمی نخواهیم داشت و آنچه جایگزین ازدواج موقت خواهد شد قطعاً تقوی و خویشتن داری نخواهد بود، بلکه لجام گسیختگی شهوانی یا محرومیت های آسیب زا خواهد بود که ارمغانی بهتر از آنچه در غرب شاهد آن هستیم نخواهد داشت؛ یعنی از هم پاشیده شدن بنیان خانواده.
۲-قبح عرفی، مانع بزرگ

طی سالیان طولانی که با طبقات مختلف مردم اعم از حوزویان و دانشگاهیان و جوانان و غیره درباره ی فواید ترویج ازدواج موقت گفتگو کرده ایم تقربیاً همه ی آنها این حکم الهی را بسیار مترقی و جوابگو می دانسته اند و اذعان می کرده اند که جوامع انسانی خود را از رحمت و رأفت ویژه الهی محروم کرده اند در ضمن مهم ترین مانع ترویج این سنت اسلامی را قبیح اجتماعی و عرفی نزد مسلمانان خصوصاً ایرانیان می دانسته اند، واقعیت هم همین است؛ جامعه ی مسلمان ما با تعالیم آسمانی اسلام فاصله ی زیادی پیدا کرده این فاصله از فرهنگ اسلامی خصوصاً در حوزه ی امور جنسی به وضوح قابل احساس است. با مراجعه به فرهنگ عمومی مردم متأسفانه همان حرف هایی را که مسیحیان درباره ی روابط جنسی می زدند و ازدواج را ذاتاً پلید می شمرند ما هم به نوعی دیگر پذیرفته ایم در عرف ما هم گویا رسیدگی به غریزه ی جنسی پلید است لذا فقط یک بار آن هم از باب اضطرار و ناچاری باید به آن تن داد. در جامعه ی اسلامی ما هنوز مردم متدین و مذهبی نمی توانند توجیه مناسبی برای ازدواج های مکرر و فراوان پیامبر عزیز خود و اهل بیت مطهرش داشته باشند و گاهی شبیه کسانی حرف می زنند که هیچ تقدسی برای پیامبر و اهل بیت او قائل نیستند.
شاید کمتر کسی پیدا شود که بتواند از ازدواج پیامبر در سن بیش از پنجاه سالگی با دختری نه ساله دفاعی منطقی و منطبق بر حقایق الهی و مصالح واقعی کند.
شاید بسیاری از ما شیعیان امیرالمؤمنین (ع)که مفتخر در پیروی آن حضرت هستیم نمی دانیم که آن حضرت سه شب -آری فقط سه شب -بعد از شهادت جانسوز فاطمه ی زهرا (س)همسر دیگری را انتخاب کردند و با او ازدواج نمودند. (۱)
حقیقت این است که نه تنها ازدواج موقت بلکه بسیاری از سنت های اسلامی نزد عرف مردم قبیح هستند و این در حالی است که قبح بسیاری از معاصی و گناهان ریخته شده، گناهانی که در سالیان نه چندان دور خبری از آنها در فرهنگ مردم ما نبود.
امروز همه ی ما مذهبی و غیر مذهبی با مسأله ی ارتباط گسترده ی دختران و پسران کنار آمده ایم همه ی ما بی حجابی را به رسمیت شناخته ایم. استفاده از پوشش کامل برای برخی از بانوان خجالت آور شده و کار به جایی رسیده که از مراجع استفتاء می شود آیا: پوشش کامل و پوشاندن تمام صورت لباس شهرت نیست؟
چشمه های حلال خدا را قبیح دانسته ایم بی خبر از این که گرفتار مرداب حرام شده ایم.
هر که گریزد ز خرابات شاه
بارکش غول بیابان شود
هر چند پذیرش این حکم الهی در شرایط فعلی برای توده ی مردم سخت است اما این سخن نباید بهانه ای برای فرار از مسئولیت آگاهان و متولیان فرهنگی جامعه باشد برعکس وقتی فهمیدیم مشکل کجاست وظیفه داریم به همه امکانات مشغول حل آن شویم باید بپذیریم که دشمن در برخی از اهداف خود موفق بوده است. آنها توانسته اند احکام الهی را که سازگار با فطرت انسان و مصالح اوست بدجلوه دهند و آنها را ناکارآمد معرفی کنند ولی ما این قدر عاجز هستیم که قدرت دفاع زبانی و سخن گفتن رسمی و علنی از احکام الهی را نداریم واقعاً مایه ی تأسف است که فرصت بی نظیر هدایت را که بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در اختیار دینداران قرار گرفته به راحتی از دست بدیم و از بیان مهم ترین و ساده ترین و راه گشاترین احکام خدا با هزار بهانه ی غیر مقبول طفره برویم. اگر مورد سؤال واقع شویم که چرا بی نهایت از ازدواج دائم و احکام و شرایط آن گفتید و نوشتید اما فقط یک حدیث در راستای تشویق مردم به ازدواج موقت و ثواب و برکات و فوائد آن نگفتید و ننوشتید؟ چه پاسخی به آن داریم.
اگر سؤال شود چرا از پرنفوذترین و پرمخاطب ترین رسانه های جامعه ی اسلامی در بحث های کارشناسانه پیرامون مشکلات جنسی و گسترش فحشا به نسخه ی نورانی حضرت امیرالمؤمنین (ع)اشاره ای نمی شود چه پاسخی خواهیم داد؟ مگر نه این است که آن حضرت فرمودند:
اگر خلیفه ی دوم ازدواج موقت را منع نمی کرد هیچ کس زنا نمی کرد مگر افراد پست و شقی.
چرا به مردم با صدای بلند گفته نمی شود که در جامعه ای که ازدواج موقت رایج باشد از فحشای گسترده خبری نخواهد بود.
مسئول تغذیه ی فکری جامعه چه کسانی هستند و چرا کار مردم به جایی می رسد که حکم خدا را قبیح می دانند.
قدرت کم نظیر خطابه ی خطبای مشهور، تأثیر شگرف قلم و هنر، گستره ی پر نفوذ نشریات، نقش بی بدیل رسانه های صوتی و تصویری، بیانیه های اجتماعی علما و فضلای حوزوی و دانشگاهی، تبیین عالمانه ی مقدس بودن غریزه ی جنسی و اهمیت آن در تکامل انسان، برگزاری همایش های مفید و مردمی و سر ریز شدن نتایج مباحث کارشناسی در جامعه می توانند مصالح این حکم الهی را برای مردم بیان کرده، فرهنگ حاکم را تغییر داده و قبح آن را از بین ببرند.
۳-نتایج متنوع حاصل از ازدواج موقت:

در صورت رواج ازدواج موقت نیازهای گوناگون طیف وسیعی از مردم برآورده می شود. همان طور که با دقت در مطالب کتاب روشن می شود هر یک از علمای بزرگوار به یک یا چند فایده از فوائد رواج متعه اشاره می فرمایند.
مرحوم آیه الله فاضل لنکرانی وضعیت ویژه ی دانشجویان دختر و پسر را که در بالاترین مراتب شهوت و هیجان جنسی هستند مورد توجه قرار داده و ازدواج موقت را به عنوان راه دور ماندن آنها از حرام پیشنهاد می فرمایند.
آیه الله العظمی مکارم شیرازی با اشاره به این که ازدواج دائم نه در گذشته و نه امروز به تنهایی جوابگوی نیازمندی های جنسی همه ی طبقات مردم نبوده و نیست برای گروه های خاص که قادر با ازدواج دائم نیستند یا متأهلینی که در مسافرت های طولانی و یا مأموریت های کاری با مشکل عدم ارضای غریزه ی جنسی رو به رو می شوند و افرادی که بر اثر طولانی شدن دوره ی تحصیل قادر به ازدواج دائم نیستند، ازدواج موقت را عاقلانه ترین راهکار می دانند.
آیه الله العظمی سبحانی نیز ازدواج موقت را در دوران تحصیل خصوصاً برای محصلین خارج از کشور آن هم با زنان اهل کتاب (مسیحی، یهودی، زرتشتی)راهی مناسب برای جلوگیری از فحشا می دانند.
آیه الله مصباح یزدی ضرورت توجه به ارضای نیاز جنسی زنانی را که فرصت ازدواج دائم را از دست داده یا موقعیت ویژه ای دارند که تن دادن به مقررات ازدواج دائم برایشان ممکن نیست یا خواستگاری برای ازدواج دائم ندارند را مورد تأکید قرار داده و ازدواج موقت را مصلحت ایشان می دانند.
آیه الله حائری شیرازی علاوه بر این که متعه را ابتکاری مناسب در مقابل تهییجات جنسی ماهواره ها می دانند، در ضمن بیان خاطره ای زیبا متعه را راهکار مناسب برای فرزند دار شدن زوجینی دانسته اند که از داشتن فرزند محرومند.
شهید بهشتی و شهید باهنر می فرمایند: جوانان بسیاری در اثر فشار غریزه ی جنسی نیروها و استعدادهای ارزنده شان بیهوده از دست می رود. این دو متفکر بزرگ ضمن توجه به طولانی شدن دوران تحصیلات دانشگاهی می فرمایند: محرومیت جنسی جوانان غالباً بهترین ایام آنها یعنی جوانی را از تلخ ترین دوره های عمرشان کرد.
استاد شهید مطهری با اشاره به این که عصر جدید فاصله ی بین بلوغ طبیعی تا بلوغ اجتماعی و قدرت تشکیل عائله را زیاد کرده این سؤال را مطرح می کند که آیا طبیعت حاضر است به خاطر وضع زندگی جدید، فشار غریزه ی جنسی را از سر جوانان بردارد و عوارض روانی سهمگین مقابله با غریزه ی جنسی را خنثی کند؟
ایشان در مجموع ازدواج موقت را برای دختران و پسران مجرد توصیه می کند و می فرماید: ازدواج موقت نه تنها مشکل دختران و پسران مجرد را در دوران تحصیل حل می کند بلکه راه حل مناسبی است برای شناخت جوانان از یکدیگر قبل از شروع ازدواج دائم.
آیه الله هاشمی رفسنجانی در خطبه ی مشهور نماز جمعه تهران ازدواج موقت را برطرف کننده ی نیاز گروه های مختلفی از مردم می دانند. جمعیت میلیونی زنان بیوه و دختران مجرد پا به سن گذاشته، جوانان فقیر و دانشجویان محروم از ارضای غریزه ی جنسی از جمله گروه هایی هستند که مد نظر ایشان بوده اند.
ملاحظه می فرمایید که رواج ازدواج موقت و شکسته شدن دژ عنکبوتی عرف جهالت زده چه برکاتی را می تواند به همراه داشته باشد. البته باید توجه داشت مصالح و خیراتی که در احکام الهی قرار داده شده در صورتی در جامعه نمودار می شوند که این احکام در یک بستر اعتقادی مناسب و همراه با رعایت موازین اخلاقی اسلام باشد.
بنابر آنچه گذشت ازدواج موقت کاربردهای فراوانی دارد که یک حکم شرعی اضطراری مثل حلال بودن گوشت سگ و خوک در موارد اضطرار نیست که شاید برای کمتر کسی در زندگی پیش بیاید بلکه متعه پاسخگوی طیف وسیعی از نیازهای جنسی و عاطفی انسان در طول زندگی است.
اگر واقع بینانه بنگریم شاید کمتر کسی باشد که در طول عمر خود نیاز واقعی -نه شهوت پرستانه -به ازدواج موقت پیدا نکند. لذا این حکم الهی در روایات اسلامی مورد تأکید فراوان قرار گرفته و از آن به عنوان سنت رسول الله و ائمه اطهار (ع)نام برده شده است.
در کتاب شریف وسائل الشیعه روایت شده که راوی از امام صادق (ع)درباره ی متعه سؤال می کند حضرت می فرمایند:
«انی لأکره للرجل المسلم أن یخرج من الدنیا و قد بقیت علیه خله من خلال رسول الله (ص)لم یقضها».
«من کراهت دارم از این که مرد مسلمان از دنیا خارج شود در حالی که سنتی از سنت های پیامبر خدا باقی مانده باشد که آن را به جا نیاورده باشد».
همچنین در این کتاب شریف از رساله المتعه شیخ مفید از امام صادق (ع) روایت شده که آن حضرت فرمودند:
«یستحب للرجل ان یتزوج المتعه و ما احب للرجل منکم أن یخرج من الدنیا حتی یتزوج المتعه ولو مره».
«مستحب است مرد متعه کند و من دوست ندارم که مردی از شما بمیرد مگر این که ازدواج موقت کند هر چند برای یک بار».
عده ای از مخالفان ترویج متعه معمولاً در صدد قید زدن به روایات بر می آیند و با مطرح کردن شبهات سست و اتهامات بی اساس یا بیان بعضی موارد ناموفق ازدواج موقت می خواهند به قواره ی نافرم جامعه ی فرهنگی اشکالی وارد نشود و بلور نازک سلیقه های خود خواهانه شان ترک برندارد. شاید این همه تأکید از طرف علمای بزرگ که متعه را برای نسل جوان تجویز می کنند موجب تنبه و بیداری این عده باشد و از اتفاق نظر این اسلام شناسان که بیانگر ذائقه ی فکری اهل بیت هستند، عامه ی مردم، خواص اشکال تراش و خصوصاً جامعه ی محترم بانوان تحصیل کرده ی شیعه بهره مند گشته و افق فکری و نظری خود را با نسخه های شفابخش اهل بیت (ع)هماهنگ نمایند، و به جای نواختن ساز مخالف و جستجو کردن استدلال برای مخالفت با رواج این سنت نبوی از خداوند توفیق درک مصالح احکام الهی و تبیین عالمانه و شجاعانه آن را مسألت نمایند.
۴-نسخه ی مظلوم

مسئولین فرهنگی نظام خصوصاً حوزه های علمیه شیعی به عنوان پرچم داران تدین ناب اسلامی بعد از گذشت سال های طولانی از عمر پر برکت انقلاب اسلامی همان طور که خود را سهام دار پیشرفت ها و کامیابی های این ملت می دانند بایستی شریک غم ها و گرفتاری های آنان نیز باشند و بار سنگین مشکلات مردم را بر دوش خود احساس کنند کمبودهای اقتصادی و بحران های سیاسی تنها مشکلات مردم نیستند. ترویج بی بند و باری اخلاقی و جنسی، گسترش فحشا، جمعیت کثیر زنان دختران و زنان بد حجاب و بی حجاب، استقبال گسترده ی جوانان از ابعاد منفی ماهواره ها و اینترنت، گرایش روز افزون به مدهای غربی، بالا رفتن سن ازدواج و آمار طلاق، اعتیاد به مواد مخدر و قرص های روان گردان و در نهایت از دست رفتن نسل جوان بدون شک بزرگ ترین تهدید بالقوه و بالفعل برای مردم و کشور است.
همه می دانیم در طول سالیان گذشته برای مقابله با فحشا و منکرات اخلاقی از هر وسیله ای استفاده شده است جز توصیه شجاعانه اهل بیت که ترویج گسترده و آسان ازدواج موقت باشد.
بر همه ی محققین علوم اسلامی الزامی است با بررسی عمیق فوائد گسترده ی این حکم مترقی اسلام را مشخص نموده و با رد شبهات مخالفین مواد فکری لازم را در اختیار مبلغین محترم قرار داده و فرصت گران بهای اقبال مردم به شریعت مقدس اسلام را ارزان از دست ندهند تا این حکم الهی که بدون شک در بین متدینین از متروک ترین نسخه های شریعت است از غربت خارج شود.
مایه ی تأسف است که فراوان دیده شده این حکم مقدس مکرراً از سوی صدا و سیما و رسانه های مکتوب با شیوه های مختلف در غالب تیترهای درشت، درج خاطرات ناموفق، گزارشات حقوقی و قضایی، مصاحبه یا کارشناسان غیر متعهد و ... مورد جسارت های فراوانی واقع شده و تأسف بارتر این که هرگز از هیچ تریبونی شاهد دفاع از حقانیت این تحفه و عطیه ی الهی نبوده ایم.
خاتمه

حقیقت ازدواج موقت و احکام شرعی آن
برخلاف آنچه مخالفین متعه تبلیغ می کنند، ازدواج موقت همانند زنا نیست. زیرا اساساً زنا مساوی بی بند و باری است. زنا کار، انسان قانون گریزی است که برای راحتی خود از زیر بار همه ی مسئولیت ها شانه خالی کرده و پایبند هیچ قاعده ای نیست. برای او فقط ارضای خواهش های نفسانی اهمیت دارد، به هر قیمتی و به هر طریقی و این واقعیت با مطالعه گزارش حوادث روزانه نشریات روشن می شود؛ آنگاه که زنی به قتل می رسد معمولاً مورد آزار جنسی نیز واقع شده است و این یعنی زناکار، قانون گریزی است بدون مهار.
اما ازدواج موقت مساوی با قانون گرایی است. کسانی اهل متعه اند که روحی قاعده پذیر و مسئولیت خواه دارند. به سادگی با مراجعه به یک رساله ی عملیه که در اکثر خانه ها هست، می توان فهمید که ازدواج موقت یک قانون محکم، حکیمانه، واقع گرایانه و جامع و مانع است و مسئولیت سازی و مبارزه با قانون گریزی در آن موج می زند. اگر همه قانون گزاران و حقوقدانان جهان دست به دست هم دهند تا چنین قانونی جامع و نجات بخش برای ارضاء شهوت جنسی بنویسند، نمی توانند. همچنان که تا به امروز هم نتوانسته اند.
قانون ازدواج موقت از شگفتی های اسلام اهل بیت است. و الفاظ مخصوصی که برای این ازدواج از طرف شارع مقدس قرار داده شده اعلامیه ای است از زوجین برای پذیرش مسئولیت های این قانون.
برای آشنایی مخاطبان ارجمند با ابعاد مختلف قانون متعه فرازهایی از این قانون که در قالب احکام شرعی ازدواج موقت در رساله های عملیه آمده و تقریباً مورد اتفاق علمای شیعه است را ذکر می کنیم و یادآور می شویم که هر کس در موقع عمل به احکام شرعی باید به مرجع تقلید خود مراجعه کرده و اعمال خود را دقیقاً طبق فتوای مرجع خود انجام دهد.
مگر آنکه مرجع در مسئله ای نظر قطعی «فتوی»نداده باشد یا به تعبیر فقهی، احتیاط واجب کرده باشد که در این موارد، مراجعه کنندگان می توانند یا به همان احتیاط واجب عمل کنند یا به مرجع اعلم بعدی که در این مسئله فتوی (نظر قطعی)داده مراجعه کنند.
به عنوان مثال در همین بحث ازدواج موقت مطرح می شود که آیا دختر بالغه ی رشیده ی باکره (که هنوز بکارت او باقی است)می تواند بدون اذن پدر یا جد پدری ازدواج موقت کند یا نه ؟ اکثر مراجع تقلید می فرمایند به احتیاط واجب باید اذن پدر را بگیرد ولی برخی دیگر از مراجع اذن پدر را لازم نمی دانند.
حال اگر دختری مقلد دسته ی دوم از مراجع بود که قطعاً اذن پدر لازم ندارد و اگر مقلد گروه اول بود می تواند در این مسئله به یکی از مراجع گروه دوم مراجعه کرده و بدون اذن پدر در مواقع نیاز اقدام به ازدواج موقت نموده و دامن خود را از فحشا پاک نگه دارد.
بخشی از احکام ازدواج موقت (۲)

پی نوشت ها :
۱- شیخ عباس قمی در کتاب شریف منتهی الامال، ج ۱، ص ۴۰۵ روایتی نقل کرده که حضرت علی (ع)سه شب بعد از شهادت حضرت زهرا (س)با «امامه»خواهر زاده ی حضرت زهرا (س)ازدواج نمودند.
۲-برگرفته شده از کتاب توضیح المسائل مراجع، ج ۲.
ترکاشوند، محمد، (۱۳۸۶)، ازدواج موقت: مدیریت شهوت، قم، نشر اشک یاس، چاپ دوم.

موفق باشید.

سلام تو رو خدااااااا جواب سؤال منو بدین
من قبول دارم که صیغه از نظر اسلام و تشیع حلاله
ولی چراشو نمیدونم
چون این حکم کاملااااااا به نفع آقایونه و کاملااا به ضرر خانمها
مکه خدا عادل نیست
آقایون دقیقه به ساعت صیغه میکنند وی خانمها دچار افسردگی و بیماری های روحی شدید میشن
آقایون متأهلی که صیغه میکنن و خانمها و دخترانشون از غصه دق میکنند از بی محلی ها و تنوع طلبی های پدر و همسرشون
خاتم های مطلقه ای که دائم بهشون پیشنهاد صیغه میشه و به چشم کالا بهشون نگاه میشه و افسردگی میگیرن

چرا این حکم باعث نابودی خانمها میشه فقط برای اینکه آقایون تنوع طلب و شهوت طلب به امیال کثیف و حیوانی خودشون برسن و ارضا بشن و برن سراغ بعدی
بدون اینکه بفهمن چه بلایی سر روحیه لطیف خانمها میاد
چه خانم های اطراف چه خانم های صیغه شده

تو رو خذااااااا جواب بدین این موضوع منو به دین بدبین کرده

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما کاربرگرامی، به شهر سوال خوش آمدید.
خواهر عزیز، به اعتقاد ما (و شما) احکام دین (اسلام) قطعا بر پایه مصالح و مفاسد ما انسانها بنانهاده شده است و به طور حتم، خدایی که خالق آسمان و زمین و موجودات و انسان (به عنوان اشرف مخلوقات خداوند) است، آگاه ترین فرد به مصالح و مفاسد مخلوقاتش است.
ما شما را به دو نکته ارجاع می دهیم و سپس به تفکر در این موضوع خاص با توجه به این دو نکته دعوت می کنیم.
نکته اول این که هر حکمی در دین (چه مربوط به ازدواج چه خرید و فروش، چه خوردنی ها و آشامیدنی ها و ...) ممکن است (علیرغم درست و صحیح بودن در هنگام تشریع از سوی خداوند)، از سوی ما مؤمنین و متشرعین، به نحو بدی اجرا شود. مثل این که باوجود حلال بودن بسیاری از خوردنی ها، فردی به حد مرگ از آن خوردنی ها استفاده کند، یا این که به رغم حلال بودن کسب درآمد حلال، در این مسئله افراط شود (چنانچه در توصیه های اخلاقی بزرگان و معصومین از افراط در همه اینها منع شده است ، هم ارتباط با زنان، هم خوردن و آشامیدن و ... غیره). حتی ممکن است از یک قاعده و حکم حلال، سوء استفاده شود. که انسان هوشمند نباید این موارد را به حساب حکم خداوند بگذارد.
نکته دوم این که همه احکام الهی مانند هم نیستند که با یک خطکش و تراز سنجیده شوند. برخی احکام در شرایط و موارد خاصی کاربرد دارند، برخی همیشگی هستند، برخی مربوط به افراد خاصی هستند و ... . توجه کنید که حکمی مانند ازدواج موقت را هیچگاه نباید با ازدواج دائم مقایسه کنید، چون قطعا چنین ازدواجی در مقابل ازدواج دائم نقائص بسیار زیادی خواهد داشت. مطمئنا کسی هم در این که بهترین شکل ازدواج و ارضای غرایض جنسی و عاطفی، ازدواج دائم است حرفی و بحثی ندارد.
ازدواج موقت را باید با سایر اشکال و صورتهای ارتباطات زن و مرد مقایسه کنید. این نکته ای است که معولا مغفول واقع می شود . خیلی اوقات ما و شما و خیلی از متشرعین، نسبت به ارتباطات دختر و پسر و زن و مرد (حتی ارتباطات جنسی و شنیع) حساسیتی آنچنان که لازم است نشان نمی دهند، در حالیکه نسبت به ارتباط زن مرد از راه شرعی و حلال (ازدواج موقت) به تندی و شدت جبهه گیری کرده و حساسیت نشان می دهند!!!
واقعا عجیب است!
همانطور که عرض شد همه ما قبول داریم که در ازدواج موقت (که گاهی هم به صورت درست و کامل اجرا نمی شود و تنها نام آن نسبت به ارتباط نامشورع را تغییر میدهند)، آنچنان که در ازدواج دایم به مسئولیت های طرفین توجه شده، تأکید نشده، قطعا به لحاظ عاطفی چنین ازدواجی ، نمیتواند جای ازدواج دایم را پر کند و هزاران نقص دیگر که عرض شد... اما آیا در جایی که انسانها (به هر دلیلی) تصمیم به ارتباط با جنس مخالف خود دارند، بهتر است ازدواج موقت را انتخاب کنند یا به صورت نامشروع ارتباط برقرار کنند؟ منطق شما چه حکم می کند؟ فقط یک نمونه کوچک را درنظر بگیرید: در ارتباط نامشروع هر خانم به خود اجازه می دهد در هر لحظه ، هر دقیقه، یا هر ساعت یا هر روز با چندین نفر ارتباط داشته باشد، در حالی که طبق احکام ازدواج موقت، در صورت ازدواج (و یک بار رابطه جنسی)، خانم باید به اصطلاح عده نگهدار و حق ندارد پس از پایان عده (حدود سه ماه پس از آخرین ارتباط)، با شخص دیگری ازدواج کند! به نظر شما کدامیک به پاکدامنی نزدیک تر است؟
موفق و پیروز باشید

اسلام عزیز هرجی میگه درست اما ایا مردم جنبه دارند که حرف در نیاورند ? یا ازکجا یقین کنند کار گناه انجام میشه یا طبق دستور اسلام ؟ اگر افراد حرف درآر آبروی خانمی را با گستاخی ببرند چی ؟ چه کسی میخواهد از ان خانم حمایت اجتماعی بعمل اورد ؟ اکثر خانمها اول با علاقه به شخص وبعد داشتن تکیه گاه عاطفی دلگرم هستند کسانی که با بردن آبرویی بناحق ایجاد گناه بزرگتر برای خودشان می کنند مواظب باشند حق الناسی به گردنشان نیافتد. که این یکی را خداوند نمی بخشد .

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام خدمت شما کاربر محترم.
دوست عزیز، این که به دلیل کم یا زیاد شدن جنبه مردم یا به دلیل تغییر ذائقه یک نسل نسبت به چند نسل قبل یا هر دلیل دیگری، احکام الهی تغییر کند یا نباشد، توجیهی منطقی نیست. همانطور که عرض شد، امکان سوء استفاده از بسیاری از احکام دینی وجود دارد چنانچه امکان سوء استفاده از بسیاری از قوانین و مقررات موجود در تمام دنیا و در تمام زمینه ها وجود دارد. قاعده و اصول و ملاک وضع یک قانون و مقررات، حتی در سطح معمول جوامع بشری که همواره قوانین در حال تغییر و آزمون و خطاست، نحوه استفاده یک عده معدود و محدود و به قول شما مردم حرف درآر ، نیست. بلکه ملاک مصلحت کلی و اکثریت افراد و جامعه است. در مورد قوانین الهی نیز باتوجه به این که خداوند متعال، به عنوان خالق و آفریننده تمام موجودات، آگاه ترین فرد به ریزترین جزئیات تمام هستی است، پس صلاح فردی و جمعی را بهتر از هر کسی میداند.
برای شما آرزوی توفیق روز افزون داریم.

لطفا تمنا دارم نگویید صیغه حکم الهی است . در این صورت مصداق آیه شریفه پر تکرار ببین چگونه بر خدا دروغ می بندند، و همین کافی است که این، گناه آشکاری باشد. می شوید

فرض کنیم مردی پس از سالها ازدواج دیگه به حالت یکنواختی در زندگی رسیده است و نیاز به تنوع دارد.خوب اینجا صیغه جوابگو هست. درسته
از طرفی همسر این آقاا هم به این حس رسده است.
او هم انسان هست و احساساتی تر.
خوب اگه عدالت را رعایت کنیم او هم باید بتواند برای لذت بردن از جنس مخالف برود و ازدواج موقت داشته باشد.
فقط در این صورت هست که مساوات ایجاد می شود.آخه ادم عاقل با این ترویج فساد،جمعه رو به انحطاط داره می رود.
مردان متاهل به دنبال هرزگی و زواق بودن هستند که خداوند لعنتشان کند.و زنان متاهل هم بدنبال تلافی شوهر خائن خویش هستند.

بهتره بجای پر کردن جیب خودتون، اگه واقعا دنبال ثواب اخروی اش هستید بدنبال تحکم خانواده باشید.
وگرنه زن و مردهای مجرد بر حسب غریزه، خوب هم را پیدا می کنند.
این همه کودک حاصل طلاق عاطفی و واقعی برای همین مسئله صیغه و خیانت مردهاست و به دنبال ان زن ها.
بس کنید آقاااااااااااااا

ای کسانی که ایمان آورده اید از مخالفت خدا بپرهیزید و هر انسانی باید بنگرد تا چه چیز را برای فردایش از پیش فرستاده و از خدا بپرهیزید که خداوند از آنچه انجام می دهید آگاه است.(سوره حشر آیه ۱۸)

مردان وزنان مجرد (و بی همسر) خود را همسر دهید، و (نیز) غلامان و کنیزانتان که شایسته (و نیکوکار) هستند، (همسر دهید) اگر فقیر باشند، خداوند از فضل (و کرم) خویش آنها را بی نیاز می کند، و خداوند گشایش دهنده ی آگاه است.
و کسانی که (اسباب و امکانات) ازدواج نمی یابند، باید پاکدامنی پیشه کنند؛ تا خداوند آنان را از فضل خود بی نیاز گرداند، و کسانی از بردگانتان که خواستار مکاتبه (= باز خریدن خویش) هستند، پس با آنها قرار داد ببندید، اگر خیر و صلاح در آنها احساس می کنید، و چیزی از مال خدا را که به شما داده است؛ به آنها بدهید، و کنیزان خود را که می خواهند پاکدامنی کنند، برای بدست آوردن متاع ناچیز زندگانی دنیا به زنا وادار نکنید، و کسی که آنها را (بر این کار) مجبور کند، پس بی گمان خداوند بعد از اجبار آنها (برای آنان) آمرزنده ی مهربان است .

سلام
با توجه به اینکه صیغه در جایی ثبت نمی شود در این صورت با توجه به تعداد زیاد صیغه در جامعه ایران
۱. اگر فردی با کسی صیغه کند چه تضمینی وجود دارد که بعدا فرزند یا والدین با آن شخص صیغه نکنند
۲. اگر جواب سوال اول ،،،،هیچ تضمینی نباشد،،،،،است آیا این کار یک تباهی بزرگ و فساد عظیم نیست؟!؟،!
۳،

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما. به شهر سوال خوش آمدید.
فرض اولیه شما ثابت نیست. اولا بسیاری از موارد صیغه ثبت می شود، درثانی، تعداد زیاد یک عبارت مبهم است (مثلا صد مورد هزار مورد یک میلیون مورد؟؟؟ منظور شما یک نفر است یا به طور کلی؟) در هر صورت به لحاظ آماری درصد زیادی نخواهد بود، هرچند این مسئله نیازمند ارزیابی دقیقتر است، نه تخمین بی پایه و اساس!
سوال اول شما (علیرغم امکان وقوعی بسیار اندک) در جایی مشکل زا خواهد شد که فرزندی از این ازدواج حاصل شود (که این نیز به مراتب نادر است).
پاسخ سوال دوم شما: خیر.
موفق باشید.

آمار زنان بی سرپرست در جامعه گواه آن است که مردان تن به ازدواج دایم نمی دهند زیرا راهی نادرست با بر چسب شرعی به نام متعه راه هرگونه ازدواج دایم را سد می کند . مردی که می تواند هر شب در کنار زنی جدید آرام گیرد چرا عمری را با یک یا دو و یا چهار زن سپری کند و این همان دست آورد بزرگ متعه است، این همان ظلم بزرگ در حق زنان است ، این همان فساد بزرگ در روی خسکی و دریا است این هما ن نشانه ی فسق و فجور و نشانه ی عذاب الهی است که گریبانگیر این ملت شده است،
زنانی که تعدد ازدواج دایم مردان را در شرایطی که بسیاری از زنان بی سرپرست شده اند و همدمی ندارند بر نمی تابند باید که مستوجب عذاب هوس بازی و صیغه بازی شوهران هوسباز خود شوند،
مردانی که به آسانی چندین زن صیغه ای دارند اما ازدواج دایم ندارند و یا نیاز خود را با ازدواج دوم یا سوم برآورده نمی کنند مستوجب عذابی خوار کنند خواهند بود و آن رخت بر بستن آرامش و پاکی در زندگی آنهاست
عالمان دینی که حقایق را کتمان می کنند و چیزهایی را از خود به خدا و رسولش نسبت می دهند عذابی خوار کنند در پی خواهند داشت، آیا خداوند بارها یهود و نصاری را از ارباب قرار دادن و مطیع بی قید و شرط بودن در برابر راهبان و کشیسان بر حذر نداشته است؟ حال چگونه ما به عنوان بهترین امت چنین انذاری را نسبت به خود حساب نیاوریم و خود را از هرگونه کج فهمی و خروج از راه صواب مبرا بدانیم
باید که از آن درس و عبرت گرفته و هرچه را که عالم دینی بگوید چشم بسته نپذیریم و آن را با کتاب خدا تطبیق دهیم، معیا ر فقط و فقط کتاب خداست ، چه بسا حدیث و گفته های پیامبر در طول تاریخ امکان تحریف داشته اما کتاب خدا هرگز تحریف نخواهد شد،

تصویر soalcity

سلام
بله تعدد زوجات راهی برای حل مشکل زنان بیوه است. اما برای همه مریضان نسخه واحد نمی نویسند. و کار عالمان دینی این است که بدون دخالت دادن نظرات شخصی خود از زاویه کوچک نگاه یک انسان، احکام خدا را بیان کنند و حق ندارند، آنچه خدا حلال کرده است را حرام کنند. بله صیغه نباید به هوس بازی منتهی شود و باید افراد را از هوس بازی منع کرد. نه آنکه به طور کلی راه صیغه را بست.
برای بد عمل کردن به یک قانون، قانون را حذف نمی کنند.

سلام علی من تبع الهدی
شما به ایرادهای وارد شده از طرف من پاسخ ندادید و فقط به سوال من جواب دادید تا سوالم بی جواب نمانده باشد ،
بیایید مسئله را از نگاهی دیگر ببینیم،
معمولو قتلی اتفاق می افتد کارآگاه به دنبال کسانی می گردد که از این قتل به طور مستقیم یا غیر مستقیم منتفع می شوند
صیغه را نیز اینگونگه باید نگریست تا به خوبی معلوم شود انگشت اتهام به کدامین سو است!

تصویر soalcity

سلام دوست گرامی
فضای کامنت ها برای گفتگوی مفصل و طولانی مناسب نیست و توصیه می کنم در صورت تمایل به گفتگوی مفصل، به دیگر صفحات مرکز ملی پاسخگویی مثل انجمن اسک دین مراجعه بفرمایید.
اما عجالتا عرض می کنم، اگر بخواهید واقع نگر باشید، می بینید که عموما برای تنوع طلبی و ... کاری به حرام و حلال ندارند و آنان که هر لحظه با کسی هستند، اصلا به صیغه اعتنایی نمی کنند. اینکه بدون دلیل هر مشکلی را به بحث صیغه مرتبط کنید، درست نیست. در کم رونق شدن ازدواج ها عوامل متعددی وجود دارد. و نمی توان این گونه یک سویه نگری کرد. مثلا طبق آمارها اکنون ازدواج اولویت هفتم، جوانان است. آیا شما باور می کنید این جوانانی که ازدواج نکرده اند، همه همسر صیغه ای دارند؟ چه برسد به اینکه هر شب هم آن را تغییر دهند.

و باید توجه بفرمایید که درست بر عکس آنچه شما فرموده اید، برای کشف حقیقت هرگز نباید عینک رنگی به چشم زد و از ابتدا با نگاه جهت دار، مساله را بررسی کرد.

سلام من نمیدونم چراتوجامعه ی ماهیچکس نمیگه این همه جوون استمنامیکنن.زنامیکنن.فحشازیادشده گناه اماتاحرف صیغه میادهمه کم مونده بگن گناه کبیره هست اخه این همه زن بیوه یعنی نیازجنسی ندارن این همه جوون مجردکه پول ندارن ازدواج کنن وبه گناه های دیگه میوفتن بابا شماکجای دنیاهستین دیگه زمونه ازون گذشته بگی ای جوون خودت رونگه دارالان بایدبه فکرچاره بود اره اگه شغل درست حسابی پول برای ازدواج داشته باشه صیغه رومیخواد چیکارچراحلال خداروحروم میکنید الان برای مجردی که تحت فشارصیغه واجب الان دیگه وقت پیشگیری خیلی وقت گذشته الان زخم اونقدرعمیق شده که داره چرک میکنه مانشستیم میگیم تقواپیشه کنه خودش رونگه داره اه افسوس که خدای من همه چیز رابرای مااسان افریدی اما مابرای خودسخت کردیم یاعلی

... اگر در مدت زمان صیغه زن حمل بردارد، و مرد بعد از اقضای زمان صیغه برود نبال کار خو، تکلیف فرزند چه می شود؟ و پدر آن که خواهد بود؟ و آیا این یک راه برای قانونی کردن زنا نیست؟!!

تصویر soalcity

اگر بحث قانونی است، با ثبت صیغه، مرد را مکلف می کنند تمام وظایف یک پدر را انجام دهد. و اگر ثبت قانونی نکرده و به صرف حلیت شرعی اکتفا کرده است، مطابق شرع موظف است تمام وظایف پدری را انجام دهد.
در واقع تکلیف پدری برای او ثابت است و طبق روشی که در ابتدای عقد داشته اید (صرفا شرعی یا ثبت قانونی) می توان مرد را مکلف به انجام وظایف خود کرد.
اتفاقا فرق اصلی زنا با صیغه در همین جاست که تکالیف طرفین در صیغه از همان ابتدا کاملا مشخص است و احکام هر شرایطی معین شده است.

ابتداي امرررر... ما فارس زبانم چقدر عربي حرف زديد!
و بعد اينكه صيغه با فاحشگي فرقي نداره چون آقايان ميتونن هم زمان با چند نفر باشن (چه قانوني و چه شرعي)و اين حرف يعني همون فاحشگي.
تك همسري پسنده است... صرفا با ازدواج به دست بياد يا دوستي. و چند همسري واقعا كراهت داره صرفا چه با حكم محرميت باشه و چه از روي هوس و بدون هرگونه محرميتي.

تصویر soalcity

عزیز جان
اگر قصدتان شعار بود که ما با شعار شما آشنا شدیم.
اما دلیلی برای شعارتان نیاورده اید! لزوما هر آنچه احساس می کنید، منطقی نیست.
بله معلوم است که تک همسری بهتر است. اما آیا تک همسری همیشه مشکلات جامعه را حل می کند؟
اینکه چون از یک چیز خوش تان نمی آید، اسم فاحشگی روی آن بگذارید، حقایق را عوض نمی کند. فاحشگی یعنی بی ضابطگی یعنی همان دوستی که شما به آن اشاره کرده اید و جوانان به آن مخ زنی می گویند که کم کم طرف مقابل را در دام رابطه جنسی می اندازند و اول به دروغ خود را به گونه دیگری نشان می دهند.

به نظر میاد بیشترین مشکل ما مصلحته.
حتی دروغ رو که گناه کبیرس با یه عنوان مصلحتی حلال و بعضا واجب میکنیم.
من به مجرد ها کاری ندارم اما چرا وقتی یه مرد متاهل میگه من مشکلی ندارم با زنم فقط محض تنوع میخوام با یه زن دیگه هم باشم مستقیم بهش نمیگین بابا این کارت درست نیست و تازه میگویید حلال خدا رو حرام نکنید و تشویقش هم میکنید که دروغ بگه که مفسده نشه! شما که داری حرام خدا رو حلال میکنی اشکالی نداره؟

بهتره مردان متاهل اگه مشکلی ندارن خودشون رو جمع کنن و اگه مشکلی دارن مطرح کنن یا خانم میپذیره یا نمیپذیره.
اگه پذیرفت در صدد حل مشکل باشن اما اگه نه جدا بشن و خودشون رو به گناه دروغ آلوده نکنن که فقط زن اول رو برا بزرگ کردن بچه ها و حفظ ظاهر خانوادشون بخوان.
من به عنوان یک زنی که با این مشکل روبرو شدم صحبت میکنم.
وقتی از موضوع با خبر شدم بنا رو بر جدایی نذاشتم و تصمیم گرفتم مسئله رو درک کنم (لازم به ذکر است که فرزندی نداشتم و از حمایت و ساپورت مالی و خانوادگی کاملی برخوردار بودم) و البته همسرم هم خیلی ابراز پشیمانی کرد و تلاش در جهت جبران.
خیلی تلاش کردم اما بعد از گذشت ۱.۵ به این نتیجه رسیدم که ادامه راه برای من جز افسردگی روزافزون و انزجار از زن بودنم چیزی برام نداره و در واقع صبر راه چاره کار من نیست. از خدا خواستم خودش بهترین راه رو جلو پایم قرار بده.
با این اوصاف تصمیم بر جدایی گرفتم که البته با مخالفت همسرم روبرو شدم اما در نهایت وقتی بهش گفتم که نه من برای تو دیگه زن میشم نه تو برای من شوهر پذیرفت چون عذاب من رو دیده بود توافقی جدا شدیم.
طلاق دریچه زندگی من به روزهای بهتر شد و خدا من رو از فضلش بی نیاز کرد. در نهایت بعد از یک سال با وجود خواستگار های مجرد با مرد مطلقه ای مثل خودم پیمان بستم و الان هم خیلی راضیم و جای پای خدارو توی تک تک لحظات زندگیم میبینم.

تصویر soalcity

اینکه ندانسته راجع به مطلبی قضاوت و نظریه پردازی کنیم، مشکل بزرگ تری است.
دروغ مصلحتی ربطی به این مطلبی که شما می گویید ندارد. و این دروغ منفعتی است که طبیعتا هر دروغی را شخص به خاطر منفعتی می گوید و کسی هم نگفته به خاطر منفعت دروغ حلال می شود.
همچنین کسی بر ازدواج دوم و تنوع طلبی و ... تشویق نکرده

به فتوای برخی علما در شرایطی ازدواج دائم واجب است .وازدواج موقت در مورد زنهایی بوده که برده و اسیر بودند وآنها که در این زمان ترویج ازدواج موقت
میکنند بعضی از آنها خودشان هم نمیدانند که ترویج زنا و فحشا میکنند.
وقتی جامعه فاسد شد خیلی فرق نمیکند نام زنا را چه بگذارند.الان هم تا حد زیادی جامعه فاسد است.

تصویر soalcity

زنا رابطه بی ضابطه است که خدا حرام نموده و عقد موقت، رابطه ضابطه مندی است که خدا حلال کرده و طرفین با خواندن خطبه، مجموعه ای از شروط را می پذیرند. و طبق آنچه خدا بیان نموده، صیغه ربطی به برده و اسیر ندارد.
مگر اینکه فکر کنیم شما شریک خدا هستید و قرار است چند روزی به جای او احکام صادر کنید.

هرچند با صیغه قلبا موافق نیستم اما مخالف صد در صدش هم نیستم.
حداقل برای کسی که واقعا به رفع یه سری نیازهاش احتیاج داره بد نیست ولی خوبم نیست یه انسان انقدرم رو خواسته هاش مانور بده.
صیغه چیزیه که از سمت خدا برای ما در نظر گرفته شده اما مشکل کار که صیغه رو بد می کنه تبصره های پیرامون این قانونه!
همونطور که می دونیم خدا کلیتی از صیغه رو برای ما مشخص کرده اما از اونجایی که مرد سالاری تو جاهایی مثل ایران و عربستان و... موج می زنه جزئیات قوانین به نفع مردهاست تو اکثر موقعیت ها!
مثلا چرا صیغه برای یه مرد زن دار باید امکانش وجود داشته باشه؟؟! واقعا چرا؟ دقیقا این موقعیتیه که بیشترش شاید هم همیشه از روی هوی و هوسه یا حداقلش اون مرد عاشق یه زن دیگه شدن که در هر صورت زن دائمی اون مرد از قلب و درون شکسته می شه اگر بفهمه! اگرم نفهمه این قضیه باعث خیلی مصبتا می شه مثلا اگر بچه ای به وجود بیاد مردی که فقط تو مخفی کاری صیغه رو نگه داشته یا از زن صیغه ایش می خواد که اون بچه سقط شه یا اگه به دنیا بیاد اون بچه هیچ وقت طمع یه خانواده ی واقعی رو نمی چشه و چه مشکلات روحی ای که سراغش نمی یان و یا باعث خجالتش از داشتن چنین خانواده ای نمی شن.
دومین چیز اینکه یه سری افراد که برای کاسبی صیغه ی این و اون می شه حتی با فرض نگه داشتن عده ی زن، احتمالش هست که ناقل بیماری هایی مثل ایدز بشن اون وقت زن یه مردی که صیغه شده به چه جرمی مستحق این بیماری هاست؟!
سوم اینکه وقتی تبلیغ می شه مثلا پسران دانشجو صیغه کنند تا شرایط ازدواجشون محیا بشه، وقتی اون پسر ببینه انقد راحت می تونه به خواسته هاش برسه چه چیزیه که ازدواج کنه که زیر بار تعهدات و خرج بیشتری بره؟! ضمن اینکه بودن با آدمای مختلف می تونه هیجان انگیز تر از بودن و سازش کردن با یه آدم ثابت باشه، اونم بخصوص تو دوران شور و حال جوانی و نوجوانی، این طوری تعداد ازدواج های دائم هم می تونه پایین تر بیاد و آخر هم یه دختری که تحمل کرده و پا روی خواسته هاش گذاشته می شه زن یه مردی که تا حالا بارها خودش رو با زن های مختلف ارضای روحی و جنسی کرده، انصافا این حقه؟!
چون یه دختر بدون اجازه ی پدر که نمی تونه ازدواج کنه و برای صیغه هم که حتما اجازه می خواد و از روی شرم و حیا هیچ وقت تقاضای یه زن صیغه ای بودن رو از پدرش نمی کنه! وگرنه همه ی دخترا هم گاهی وقتا از رفع نشدن خواسته های روحی و جنسی شون واقعا کلافه می شن. در نتیجه ی همه ی اینا اون پسری که صیغه براش عادی شده تا موقعی که احساس نکرده داره سنش می ره بالا ازدواج نمی کنه و سن ازدواج دائمش مثلا می شه ۳۵-۴۰ و متعاقبا دخترهای خوب که امیالشون رو نگه داشتن مجبورن تو سن بالاتری ازدواج کنن.
صیغه فقط واسه ی مردی که شرایط ازدواج دائمی رو کلا نداره بخاطر نازائی یا بیماری غیر واگیردار و شرایط نا پایدار که مانع از ازدواج دائمش می شه و همینطور یه زن صیغه ای شرایط بهتری داره از سکس نا مشروع بخاطر یه سری حق، نه واسه زن دائمی مردی که صیغه می کنه، بچه ای که از این رابطه به وجود می یاد، انگیزه ی بیشتر برای ازدواج دائمی و... .
پس این قضیه چیزی نیست که روش مانور داده بشه و تبلیغش کنن چون تا جایی که دیدیم و شنیدیم ضرر هاش بیشتر از فایده هاش بوده و اکثرا شده وسیله ی دست هوسرانای کمی مذهبی!

تصویر soalcity

مشکل جدی اندیشه مخالفان صیغه این است که در خلاء نظر می دهند!
اگر صیغه برای مرد متاهل ممنوع باشد، چه رخ می دهد؟ به سمت رابطه جدید نمی رود؟ یا اینکه به شکل حرام و بی ضابطه رابطه برقرار می کند؟
الان که به صیغه اقبال وجود ندارد، دانشجویان و ... ریاضت جنسی می کشند و صبر می کنند، یا آنکه به فحشا و زنا مبتلا می شوند؟

بنده و امثال بنده که اصرار داریم، بگوییم از صیغه بگوییم، برای این است که روابط بی ضابطه، به رابطه ضابطه مند و مشروع و حلال تبدیل شود.

همچنین اگر کسی صیغه را به خاطر دین قبول کرده، نمی تواند بگوید فقط آن جایش که به نفع من است را قبول دارم و باقی را قبول ندارم. اصل صیغه به خاطر این است که تمام روابط طرفین تحت ضابطه های مشخص در بیاید. مثل همین که تکلیف بچه مشخص باشد، شخص نمی تواند بگوید من صیغه کرده ام تا رابطه ام حلال باشد، اما تعهدی نسبت به فرزند ندارد.
اگر صیغه قانونا ثبت شده، قانون شخص را ملتزم به تعهداتش می کند.
و اگر صرفا به شرعی بودن توجه داشته اند، قطعا خدایی که ناظر و شاهد صیغه بوده، فردا به خاطر فرار کردن از تعهدات، شخص را مواخذه می کند.

درباره دختران نیز ما معتقدیم که جامعه باید به سمتی هدایت شود که ازدواج در اوایل بلوغ انجام شود. اما حالا که تمدن غربی این ساختار را به هم ریخته، این نکته نیز وجود دارد که دختران با حیا و عفت بالایی که خدای متعال به آنها داده است، و تفاوت در مدل نیاز جنسی شان، راحت تر می توانند خود را تا رسیدن سن ازدواج کنترل کنند.

اگر آقایان و خانومهایی ک این سایتها رو راه اندازی میکنن به دختر و پسر مجردشون اجازه ازدواج موقت رو بدهند در ملا عام نه مخفیانه .. من قبول میکنم که ازدواج موقت باید باشه .. اما حاضرم قسم بخورم در جامعه ما هیچ کسی این کارو نمیکنه.. ب چشم دیدم .. اونایی ک این نسخه هارو میپیچن واسه بچه های خودشون این رو نمیخوان.. اگه راست میگین شرایط داشتن خانواده و ازدواج رو فراهم کنین.. جهیزیه بدین .. کمک کنین جوونا باهم ازدواج کنن.. الان هر مرد متاهلی ک ب واسطه این سایت ها و پیامک هایی ک میدین وسوسه شه و کاری بکنه ،بخداوندی خدا مسئولش شمایین .. حق الناس کردین ..در روز جزا باید جواب اون بچه هایی که بی خانواده شدن رو بااااااید بدین. همه دلایلی که در بالا ذکر شده تنها مغلطه ای بیش نیست .. اگه صیغه بده پس فلان چیزم بده .. اگه فلان چیز خوبه پس صیغه هم خوبه ... واقعا متاااااااسفم.

تصویر soalcity

اولا در کلام شما یک مغالطه است. اگر من بگویم جامعه به نانوا و راننده نیاز دارد، به این معنا نیست که حتما باید خودم راننده یا نانوا شود. بحث این است که چنین راهی مجاز است، حال هر کس مصلحت خود دید، مطابق آن عمل می کند و هر کس نخواست به سراغ آن نمی رود.
ثانیا آنان که می گوید صیغه مجاز است، با ازدواج دائم مخالف نیستند و هرگز نگفته اند به ازدواج کمک نکنیم. مساله این جاست که نمی توان یک شبه همه مشکلات را حل کرد. و ما ترجیح می دهیم افراد به جای یک رابطه بی ضابطه و مبتلا شدن به فحشا، به یک رابطه منضبط با قوانین روشن راضی شوند. و ازدواج موقت را در مقابل فحشا پیشنهاد می کنیم.
ثالثا اگر کسی به اذن خدا اهمیت داد و با اذن او صیغه کرد، طبیعتا نمی تواند فقط آن جایی که به نفع او بوده را بپذیرد و سایر مسائل را رد کند. کسی که لذت صیغه را پذیرفته باید تبعات آن را هم بپذیرد. حال بچه متولد شده باشد یا ... و اصل تفاوت فحشا با صیغه نیز همین است که به این ضوابط پایبندی وجود داشته باشد.

عزیزان. مهمترین اثرات مثبت ازدواج موقت اینه که دو طرف در اون وارد رابطه جنسی منظم و چارچوب دار و حلال میشن. دیگه پسره وقتی میدونه یه نفر پیشش هست نمیره گناه کنه خود ارضایی کنه تا بدبخت روزگار شه. نمیره چشم چرونی کنه یا اگرم کرد نسبت به زمانی که کسی رو نداشت خیلی کمتر میشه. اینا واقعا اثرات خوبی نیست؟
اوناییم که میگن دختر خانوم ها اگر صیغه کنند آثار روحی مخربی براشون داره، باهاشون موافقم. اما راست و حسینی بگید چند درصد ازدواج های موقت بین یک پسر یا مرد و یک دختر خانوم اتفاق میفته؟ خییییلی کم. تازه دختر خانوم اگر بخواد ازدواج موقت کنه اول باید از فیلتر پدر یا جد پدریش رد شه. بنابراین تقریبا غیر ممکنه دختر خانوم صیغه شه. انقدر بهانه تراشی نکنید
من خودمم مخالف ازدواج موقت مرد های متاهل و ازدواج موقت دختر خانوم ها هستم. بهترینش بین پسر مجرد و زن مطلقه یا بیوه هست. هر دو هم راضی خدا هم راضی. پس چرا انقدر سفسطه گری می کنید؟

و اما یه نکته دیگه. کسایی که میگن مهریه ازدواج موقت در حکم پولیه که به روسپی میدن، آیا به این قائلن که این مهریه عین مهریه ازدواج دائم جنبه قانونی و حقوقی داره؟
و آیا چنین افرادی در مورد مهریه ازدواج دائمم چنین صحبتی دارن؟ در مورد ازدواج دائمم میشه گفت مگه همسر بودن دستمزد میخواد که زن باید مهریه بگیره؟ اگر چنین چیزی رو در خصوص ازدواج دائم نمیگید پس نباید در خصوص ازدواج موقتم بگید. اگرم در خصوص ازدواج موقت چنین حرفی میزنید در خصوص ازدواج دائمم باید چنین نظری داشته باشید!

با سلام ...در اسلام .صیغه موقت از احکام منسوخ شده توسط پیامبر اکرم(ص) است که بعد از یکی از جنگهای صدر اسلام .مسلمانان را از صیغه منع کرد...منبع :صحیح بخاری...ازدواج برای تحکیم بنیان خانواده و تربیت فرزندان صالح است...خودمان را با این فاحشگی موقت به زنا آلوده نکنیم...مرجع قرآن

تصویر soalcity

سلام
ممنون از اینکه تائید کردید پس حداقل زمانی صیغه جایز بوده است. آیا فکر نمی کنید اگر اصل صیغه ضد خانواده و فاحشگی بوده، حتی یک روز هم نباید مجاز می بود؟
آیا خداوند اجازه فاحشگی داده و لو اینکه به اعتقاد شما برای یک دوره کوتاه؟؟!!
و جالب تر اینکه در آخرش نوشته اید "منبع قرآن" یعنی بسیار راحت هر عقیده غلط و باطلی را به قرآن نسبت می دهید و گویی معتقدید که قرآن باید تابع شما باشد.
با چنین اعتقادی معلوم است که احادیث را هم برای توجیه عقاید خود تحریف می کنید.

اول از هر چیزی بابت لطفی که کردین برای آگاهی بیشتر و بالا بردن بینش مخاطبینتون واقعا ممنوم. به نظرم نه در این مورد بلکه هرچیزی از نظر اسلام مباح و پاک باشه صد در صد ایرادی نداره که هیچی اگر در جای خودش باشه خیلی هم مفید هست. مثلا یکی از دوستای بنده که متاهل بود و شاید هردوماه یک نفر رو صیغه میکرد گاهی اوقات هر۵ماه یکبار میشد و اینکه ایشون زندگی فوق العاده خوبی رو داشت مثلا بعضی از سیغه ها صرفا برای کمک بود. مشکل مااین هست که نباید واقعیت رو قبول کنیم چون اگر حتی یک درصد به نفعمون نباشه به خودمون ظلم کردیم. شک نکنید افرادی که در تاریخ به عنوان غیر انسان معرفی شدند همچین حکمی رو دارن. دوست من از ابتدا زندگی معمولیی داشت اما کم کم وضع مالیش خوب شد. همینطور که نویسنده بزرگوار گفتن باید از راه درست و مناسب با شهوت رانی مبارزه کرد. در مورد آسیب های اجتماعی خیلی زیادی که داره فکر کنیم که بانبود صیغه دچار میشیم. ضمن اینکه بااین حجم بالای فعالیت در اینترنت اگه این موضوع در جای خودش باشه چقدر از جستجوهای نامتعارف و کانال ها و... بازدیدی نخواهد داشت؟ عده محدودی که دنبال این مسائل هستن انگشت نما و بی آبرو یا به عبارتی تابلو خواهند شد؟ سایتها و فیلم های عذر میخوام پورن چه جایگاهی توی فرهنگ ماخواهند داشت؟ آیا باحذف فحشا شکل جامعه ما استاندارد نخواهد شد؟ از پوشیدن لباس های نامتعارف و بدن نما خبری هست؟ آیا جامعه شکل مناسب تری به خودش نمیگیره؟؟ خانم های محترم که باسرنیزه دارین دفاع میکنین از عدم اتفاق این موضوع و اون رو هم ردیف بافحشا میدونیدآیا همین اسلام کم به شما بهاء داده؟ آیا زیور آلات طلا برای شما مباح و حتی مستحب هست. ولی اسلام گفته به هم نوع خود فخر بفروشید و طلاهاتون رو به رخش بکشید؟ آیا از این دست حمایت ها برای شما از جمله نفقه کم هست؟ مگه اکثر شما دوست ندارید استقلال مالی داشته باشید سرکار بروید و...؟ پس نفقه برای چی؟ آیا شوهر حق نداره جلوی استقلال مالی شما رو بگیره؟ آیا نباید از اون تحکیم کنید؟ چرا بعضی باوجود داشتن شوهر (بلانسبت جمع) بازهم دوست پسر دارند؟ میدونید چرا به ما باوجوداشتن سالیان دراز تمدن بازهم میگن جهان سومی؟ چون هیچوقت دنبال مسائل درست و منطقی و استاندارد نیستیم(مثلا اگر مریض داشته باشیم باید حتما چراغ قرمز رو ردکنیم یاتخلف به این شکل انجام بدیم تابه قول خودمون زودتر برسیم) اگر ما در زمان خواندن و نوشتن حروف فقط ۱۰حرف روبلد باشیم میتونیم مثلا یک روزنامه رو بخونیم؟ چراباید کل حروف رو یاد بگیریم؟ یا اصل و بایه هر مفهوم؟ دلیلش کاملا مشخصه. پس این که فلان جا خوبه و فلان جا ایراد داره کاملا بی اساس هست. در جایی که ما اسلام رو کامل ترین دین در بین ادیان میدونیم و ابلاغ اون رو از سمت خدا در کتاب خدا و از سمت آخرین فرستاده خدا میدانیم. پس بجای موضع گیری خوب هست که مطالعه مان رو باتوجه به منابع درست و قابل استناد بیشتر کنیم.مطمئنم بعضی از همین دوستان شبکه های ماهواره ای رو می بینن آیا اسلام گفته این کار رو بکنی؟ چرابه همسرت اجازه این کار رو میدی؟ دقت کنید که فمنیسم ازچه کشوری برخاسته و دراون کشور چند فیلم مستهجن تولید شده؟ ضمن اینکه اگه شما خانم ها به هم احترام نمیزارین مشکل اسلام هست؟ اصلا هیچ مردی درست نیست اگر خانم ها در اصطلاح شما به هم خیانت نکنند مردها چیکار میکنند؟ ضمن اینکه این کار به هیچ وجه خیانت نیست اگر درست انجام بشه.عذرمیخوام طولانی شد

صیغه در اصل راهکاری بسیار مناسب برای عده ای است که برای ازدواج دائم امکانی ندارند اما باید حتما نظارت شدیدی بر این امر باشد چرا که با چشم خود دیدم که برخی با راه اندازی سایت تلگرامی صیغه و دریافت هزینه های گزاف برای خود کاسبی راه انداخته اند که شاید دستمزدشان از یک فاحشه بیشتر باشد و دیگر اینکه دختران ۲۰ الی ۲۴ سال مگر هنوز از وقت ازدواجشان گذشته که به دنبال صیغه شدن رفته اند پس باید حتما زور قانون و جزا بر این کار باشد تا عده ای سو استفاده نکنند چه مرد چه زن در ضمن با وجود آمارهای بالای شیوع ایدز در ایران و لاقیدی عده زیادی از مردم به رعایت شرع و همچنین وجه ی کاسبی پیدا کردن صیغه برای عده ای از زنان باید فاتحه مملکت را خواند

خانواده ها دختراشونو جمع کنن
همه چی درست میشه

شاید کمی بیربط باشه ولی اگر:

دولت برای استخدام شرط تأهل می‌گذاشت سن ازدواج بشدت پایین می‌اومد و فساد بسیار کمتر میشد (هرچند عوامل دیگری همچون تحریکات آشکار و پنهان ماهواره اهمیت بالایی دارند)

چطور دولت برای استخدام (چه کارهای دولتی و چه کارگری کارخانه و بیمه و ...) سربازی که یک بردگی میراث رضاخان قلدر است را گذاشته که دسته دسته جوانان به امید شغل می‌روند سربازی و فقط طی ده سال اخیر چون از شغل ناامید شده اند تعداد سربازهای فراری زیاد شده.
مطمئن باشید :

که درمان تجرد، فقط شرط تاهل برای مشاغل توسط دولت است و بس.

قطعا دخترانی که به دنبال شوهر رویایی یا مهریه (گروکشی) و ... هستند وقتی ببینند از قافله عقب مانده‌اند به واقع بینی خواهند برگشت و این همه تبلیغات برای کم کردن توقعات لازم نخواهند داشت.

سلام . تشکر می کنم از جنابعالی بخاطر پاسخگوئیتون . احتمالا روحانی هستید که اینقدر صبردارید در مقابل حرف مخالف . چون بعضی هموطنها از روی تعصب بحث می کنن و عصبانی نشدن شما واقعا عالیه . منم نظرمو می گم در مورد درکی که از ازدواج موقت کردم . من چون از بچگی هم مسجد می رفتم و هم با لات و لوت دمخور بودم متوجه می شدم که رفیقام یه خانم رو جمعه میارن تو کارگاه و چندتائی زنا انجام می دن و یه رفیقم که الان تو دولته حداقل ظاهرا تقوا پیشه می کرد . منم سعی می کردم زیاد دنبال این غریزه نرم ولی با اینحال بعضی وقتها صیغه می کردم تا وقت ازدواج . با همسرم هم قبل از ازدواج صیغه کردم و شدت نیاز جنسیم رو متوجهش کردم . سالهای بعد همین دلخوری از مادرشوهر و چیزای دیگه باعث شد که همسرم زیاد تمکین نکنه و مثلا تو سال ۱۴ بار با هم نزدیکی داشتیم . بنابراین بازم صیغه کردم بعد از ۱۰ سال اینا . ولی این دفعه فرق داشت و احساس می کردم دارم خیانت می کنم به همسرم . بنابراین بیخیال شدم و الانا همون خودارضائی می کنم که البته مکروهه و نسبت به ازدواج موقت که مستحبه از نظر خدا بدتره . ولی از نظر مردم و همسرم و همه بهتره احتمالا .

تصویر شهرسوال

سلام بر شما و وقت بخیر
خودارضائی مکروه نیست، قطعا حرام است و از گناهان کبیره محسوب می شود.
اما در مورد مشکلی که با همسرتان در زندگی زناشویی دارید، در صورت تمایل به صورت مشروح بنویسید تا به کارشناسان مشاوره ارجاع داده شود.

سلام.من زنی ۳۲ ساله هستم.ک پانزده ساله ازدواج کردم و فرزندی ندارم . حول و حوش ۶ساله ک با همسرم اختلاف پیدا کردم چون ایشون سروگوشش میجنبید. الان ی ارامش ظاهری ب زندگیمون حاکمه ولی مساله ای ک هست ایشون میلی ب من ندارن و ماهاست ک رابطه جنسی نداریم. و ب دلایلی شرایط جداشدن هم ندارم . چیزی ک ازارم میده اینه ک با تمام تلاشی ک کردم ایشون قدمی برای بهترشدن روابطمون انجام ندادن. حتی با دعوا و گذشت هم هیچ چیز درست نشد . هر کدوممون مسیر خودمونو میریم حتی باعث شد منم از لحاظ جنسی نسبت بهش سرد بشم . ولی این حس غریزه جنسی در من وجودداره و میترسم ب گناه الوده شم . هر چند تا مرز دوستی با نامحرم پیش رفتم . ولی تکلیف من چیه؟ چرا زندگی انقدر باید ب من سخت بگذره ؟ لطفا جوابگوی من باشین . چون دارم ب این قضیه فکر میکنم . واینکه بدونید مردان متاهل با برقراری رابطه با زنان دیگه و صیغه کردنشون زمینه کشتن احساسات همسر خودشون و راه خیانت رو بدای زنانشو باز میکنن . کشتن احساس یک زنی ک میخواسته سالم زندگی کنه بزرگترین گناهه و زمینه ساز فساد بیشتر. ب نظر من در شریعت مردان متاهل باید در صیغه کردن محدود بشن.

تصویر شهرسوال

با سلام
هر چند در ظاهر مشکل اساسي شما سردي روابط جنسي و عاطفي بين همسرتان و خودتان هست؛ اما تنها اين مسأله مشکل‌آفرين نبوده و مي‌توان همين مسأله را هم معلول علتهاي ديگري دانست. در هر صورت شرايطي که تجربه مي‌کنيد، بسيار سخت و پرفشار است. از بابت مشکلاتي که به وجود آمده و احساسات ناراحت کننده‌اي که داريد، بسيار متأسفيم. اما قدمي که براي مشاوره گرفتن برداشته‌ايد، ستودني است و مي‌طلبد با وجود شدت مشکلات و اهميت مسائل در قالب مشاوره حضوري و به اتفاق همسرتان پيگير رفع مشکلات شويد. اينکه غريزه جنسي در شما وجود امري طبيعي است و بايد پيگير حل مشکل باشيد، اما از طريق حل درون خانوادگي، نه اينکه هر کسي مسير خود را برود و به نوعي طلاق عاطفي رخ دهد و هر کسي ارتباط پرآسيب ديگري را تجربه کند.
به هر حال شما سن و سالي نداريد که بخواهيد از ادامه مسير نااميد شده و به دنبال تجربه روابطي پرخطر و پرآسيب باشيد. قطعا اگر مشکلي در زندگي زناشويي وجود دارد، قدم اساسي حل مشکلات آن هست و نه وارد شدن در ارتباطي بي چارچوب و خارج از محدوده شرع و دين و اخلاق و عرف؛ چرا که برطرف کردن نيازها از اين راه‌ها و راه‌هاي مشابه مي‌تواند بر مشکلات شما بيفزايد. اينکه همسرتان اخيرا در روابطش با شما، سرد شده مي‌تواند علتهايي داشته باشد که قدم اول حل مشکلات کشف آن علل است. طبيعتا موضوع عدم موفقيت در فرزندآوري مسأله‌اي است که بايد بررسي شود که تا چه حد راههاي درماني را طي کرده و تا چه حد همسرتان از اين موضوع ابراز ناراحتي کرده و مي‌کند. اينکه ۶ سال هست به مشکل برخورده‌ايد، يعني قبل از آن شرايط براي روابط خوب مهيا بوده و يا اينکه مشکلاتي عارض شده که همه اينها براي يک مشاور مهم است تا بتواند بر اساس آنها راهکارهاي مناسب را ارائه کند. پس مي‌توان عنوان کرد که ضمن ابهام سؤال‌تان، قدم اساسي پيگيري براي ناراحتي‌هاي همسرتان و علل اين سردي‌هاست. به عنوان نمونه اينکه همسرتان تا چه حد از پوشش، ظاهر، اندام، روابط کلامي، جذابيت حين رابطه جنسي و ... رضايت داشته است. اين‌ها از جمله مسائلي است که مي‌تواند نقش تعيين کننده در اين سردي‌ها داشته باشد. قدم اساسي براي کشف اين ناراحتي‌ها و علل، برقرار رفتار جرأتمندانه و گفت‌و‌گوي مؤثر است. بر همين اساس بهتر است در زمان و مکان مناسب و با لحني مناسب با همسرتان صحبت کنيد. براي اين کار ابتدا از ويژگي مثبت همسرتان آغاز کرده و در ادامه علت اين سردي را پرسيده و پس از آن اگر مشکلي متوجه شما بود، ضمن همدلي کردن با همسرتان تغييراتي را در خود ايجاد کنيد. البته معني اين سخن ناديده گرفتن مشکلات همسر و بيان نکردن ناراحتي‌هايتان نيست. بر همين اساس و در همين قالب هم شما بايد ناراحتي‌هايتان را به زبان آورده و مطالبه روابط بهتر کنيد. قطعا دعوا و گذشت که تا به حال تجربه کرده‌ايد، همان طور که خودتان هم عنوان نموده‌ايد مشکلي را حل نخواهد کرد. پس راه پيشنهادي ما يعني رفتار جرأتمندانه را امتحان کنيد.
پس زندگي اگر سخت مي‌گذرد، علتش مشخص است. چون شما و همسرتان مشکلاتي برايتان به وجود آمده، اما به دنبال حل آن به صورت صحيح نبوده ايد. در واقع اين تنها شما و همسرتان نيستيد که با مسأله فرزندآوري مواجه هستيد، اما کاري که ساير افراد انجام مي‌دهند اين هست که زندگي را منوط به فرزندآوري نکرده و از خوشي‌هاي بين خودشان نهايت بهره را مي‌برند.
تکرار مي کنم، توجه داشته باشيد که مشکل در زندگي بسياري از زوج‌ها وجود دارد، اما زوج‌هايي موفق هستند که بتوانند مشکلات را ابتدا با روش گفت‌وگوي سازنده و خلاق به دست خودشان حل کنند. سپس در صورتي که نتوانند به تنهايي از پس مشکلات خود بر بياييند، بايد به مشاور خانواده مراجعه کنند.

با سلام خدمت دوستان
مطالبی که میگم خاص موضوع صیغه نیست به تمام کسانی است که در موضوعات مختلف میخواهند نظر بدهند یا مطلب بنویسند
ما قبل از اینکه بخواهیم در مورد موضوعی مطلب بنویسیم و یا نظر بدهیم باید اطلاعاتمان را در مورد یک موضوع از منابع موثق بالا ببریم و خودمان نیز در آن زمینه تجربه داشته باشیم تا مطلب درست یا نزدیک به درست بنویسیم
مثلا خیلی ها از کلماتی چون (منطق ، فلسفه ، تفکر ، عقل و تعقل ، حسابگری و ...یا هر اصطلاحی ) در نوشته هامون از آنها استفاده کنیم در حالیکه معنی و مفهوم آنها را به درستی درک نکرده ایم و یا نمیدانیم
عقل چیست ؟ قوه ای که خداوند آنرا به صورت مجزا و مستقل آفرید و آنرا در نهاد انسان قرار داد
عقل یعنی قوه ای که انسان توسط آن بایدها و نباید هایی که خداوند تعیین کرده بررسی میکند و در امور خود به کار میبندد
یعنی هر کاری را که بخواهد انجام دهد در مورد آن "کار" نظر و "دستور خدا "را بررسی کند و درستی و نادرستی آنرا از روی دستور خدا مشخص کند میگوییم از عقل استفاده کرده است .تعقل یعنی بررسی کردن دستور خدا در امور
مثلا بگویند طرف عقل کرده زمان ارزونی ماشین یا خونه خرید . به این عقل نمیگویند این کار در حقیقت "حسابگری و اقدام و عمل در شرایط مناسب میگویند یعنی طرف از شرایط به را به نحو مطلوب بررسی کرده و اقدام و عمل کرده .
عقل فقط در مورد دستورات خدا معنی دارد . و سایر رفتارهای انسان جزء "تفکر" ، " تدبیر "، " حسابگری " و " عمل " محسوب میشود .
در نییجه ما هر معنی اصطلاحاتی که در حرفهامون استفاده میکنیم را بدانیم حرف درست تری خواهیم زد

اگر می گویید این کار درست است، چون بی بند و باری رخ نمی دهد، در آن صورت خود ارضایی هم در صورت نبودن شرایط ازدواج موقت باید توسط اسلام حلال می شد، زیرا بی بند وباری در آن وچود ندارد و به لحاظ علمی (و تجربی) برای من ثابت شده که این کار هیچگونه ضرر جسمی و روحی ندارد و تا حدودی باعث آرامش جنسی می شود. پس چرا اسلام این کار را حرام کرده است؟ به قول شما قبح در حس جنسی نیست! لطفا اگر می خواهید جواب بدهید به من از ضرر های آن نگویید زیرا در این باره برایتان گفتم. بدون تعصب پاسخ دهید.

تصویر شهرسوال

با سلام.
براي پاسخ به چرايي «حرمت خود ارضايي» بايد به چند مطلب دقت نمود:
۱- ما اصول دين را با دليل عقلي و دو دوتا چهارتا قبول كرده ايم و به اين نتيجه رسيده ايم كه ما مخلوق هستيم و آفرينده ما خالق و هستي بخش است كه حكيم، قادر، حيّ، عالم ترين، مهربان و...است و صفاتش حد و مرزي ندارد. براساس حكمت خداي هستي بخش، وحي به انبيا شد تا ما فطرت خداجو و خداپرستمان جهت و قدرت يابد و راه را از بيراهه بشناسيم و بعد از انبيا، ائمه معصوم اين هدايتگري را با جان نثاري انجام داده اند.
۲- شكي نداريم كه كار خداوند حكيمانه است، نظامش نظام احسن(برترين ها)، و مهرش به ما و علمش نسبت به دانش ما بيكران است.
۳- دين سه بخش عقايد و احكام و اخلاق دارد. و انساني كامل است كه در اين سه بعد با هم رشد كند. در احكام غيرمتخصص براي رسيدن به دستورات الهي لازم است تقليد كند.
۴- احكام الهي براساس مصالح است و حكمت و فلسفه خاص دارند.
۵- براي از روايات به حكمت و فلسفه احكام پرداخته اند.
۶- اگر فلسفه، علت و حكمت حكم شرعي اي را نمي دانيم و يا به ما نرسيده است نبايد شك كنيم كه خالق حكيم براساس مصالح و دفع مفاسد آن را چنين خواسته و بايدها و نبايد ها را تنظيم كرده است و همگي ريشه در مهرش به ما دارد. اگر كارخانه هي يوندا با دفترچه راهنماي خود اعلام كند كه مثلا فلان روغن را در ماشين بريزيد يا براي تعمير از فلان نمايندگي كمك بگيريد ما به خاطر خدماتش تشكر مي كنيم و دفترچه راهنماي آن را با دقت مي كنيم و از افراد با تجربه كمك مي گيريم تا ماشين عمر بيشتري داشته باشد و اذيت نشويم و هزينه مالي و وقتي خود را ضايع نكنيم. دستورات خداوند براي سود بيشتر به ما است و اگر خلاف ما عمل كنيم به موتورسوزي معنوي مي افتيم.

نتيجه گيري: اگر هيچ دليلي در روايات موجود براي حرمت خودارضايي مطرح نشده باشد براي فردي كه اصل دين و اصول آن را با عقل پذيرفته است باز هم اين كفايت مي كند چون مي داند دستور سليقگي نيست بلكه براساس مصالح واقعي است كه از سوي خداوند حكيم وضع شده است و در اديان مختلف و حتي آيين هاي متعدد از اين كار نهي شده است و آن كار خلاف فطرت محسوب شده است.

قاعده كلي
وقتي مسائل علمي و ديني با هم تعارض داشته باشند حكم دين كه به وحي خطا ناپذير متكي است مقدم است.

سلام چرا انسان تو سن ۱۵ سالگی به بلوغ میرسه درصورتی که سن ازدواج ۴۰ سالگیه؟ و چرا شهوت هست؟ اصلا نبودنش خیلی بهتر بود. من بشدت انسان تنهایی هستم و تمایل شدیدی به ازدواج دارم ولی نمیشه. دوستم میگه سنت کمه این جوری هستی بزرگ تر شی دیگه شهوت کمرنگ میشه و نکته این جاست شهوت رو من نخواستم درونم قرار بگیره خدا هم مشکلی نداشته اونو گذاشته الان سنیه که باید رابطه جنسی سالم داشته باشم ولی دارم درس میخونم که چی؟ اخرش هیچی. نماز روزه میگیرم اعتقادی ندارم چرا میگیرم.. بیشتر جنبه ظاهری و زوری داره. ما مسلمونیم ولی تو کشور مون دزدی میشه پس اون انسان های کافر خارجی چی؟ راست شو بخواید به عنوان بچه مسلمون از دینم راضی نیستم و دوست ندارم تو ایران باشم

تصویر soalcity

سلام
اولا اینکه ما وضع را خراب کرده ایم و تسلیم تمدنی شده ایم که سن ازدواج را این قدر بالا برده است، باید خودمان را مقصر بدانیم. البته معمول جامعه ازدواج در چهل سالگی نیست و علیرغم آنکه وضع مناسب نیست اما خیلی زودتر از این می توان ازدواج کرد.
ثانیا اینکه همه چیز باب میل ما باشد، تا گناه نکنیم که هنر نیست. دنیا میدان امتحان و ابتلا است. اگر هیچ کششی برای گناه نباشد، امتحان شدن معنا نیست.
ثالثا میل جنسی نظام زندگی بشر را به سامان می رساند و سبب تشکیل خانواده، بقای نسل و روابط صمیمی بین زوجین می شود. اینکه شما در یک دوره ای آن را ندارید که به معنای بی حاصل بودن میل جنسی نیست.

جمله آخرتان نیز آنقدر احساسی هست که فکر نمی کنم پاسخی لازم باشد.

من خودم خیلی پر از خطا هستم و سعی در اصلاح خودم دارم ولی این حرفا منو خیلی نا امید کرد و تاثیرش خیلی کمه من خودم قبلا این کار را رو انجام دادم شما بسیار کتابی و مطلق گرا صحبت میکنی این حرفا در لحظه ی عمل تقریبا کار ساز نیست افکار شما بسیار کهنه است و باید خیلی به روز شده حرف بزنید چیزی که در لحظه ی عمل جواب بده و اولین مشکل ما در باب این حرفا اینه که چیزایی که گفتی بیشتر به خدا و ماوراء طبیعه مربوطه کسی خدا رو ندیده و عذاب خدا هم حس نمیکنه بعد در لحظه ی عمل معلومه که در ضمیرناخودآگاه خدا رو نادیده میگیره دنیا نقده و میشه با حواس پنجگانه درکش کرد ولی بهشت و آخرت فقط در خیال ماست و ما بر اساس تصورات با خدا در ارتباط هستیم و دوم اینکه جامعه ما به شدت به سمت تنبلی میره طرف میخواد کاری رو در کمترین زمان و با صرف کمترین انرژی انجام بده

سوم بیا رو راست باشیم و به صدای نفس اماره گوش بدیم صدای نفس اماره از ضمیر ناخودآگاهه ما میاد بیا ببینم حرف حسابش چیه و اصلا از ما چی میخواد باید خیلی واقع بین باشیم و بعد که حرفاشو شنیدیم اون موقع میتونیم راه حل ارائه بدیم لطفا شما برای یا هرکسی که میتونه برای هر گزینه راه حل بده این صدای نفسه منه دوستان گوش کنید!
۱.خدا میبخشه با اینکه خدا داره منو میبینه اما مجازاتم که نمیکنه و در این لحظه دستهای منو که نمی بنده پس انجام میدم و بعد توبه میکنم(یا اینکه خدا اصلا وجود نداره و مادیگرا فک کنه)
۲.خدا خودش میل این کار را در ما آفرید اگه بد بود نمی آفرید
۳.اگه با برنامه ریزی و زمانبدی شده به این میل جنسی پاسخ بدم(خودارضایی و راه های دیگه غیر از ازدواج) مثلا پنج روز به پنج روز و در ساعتی بعد از انجام تکالیف و کارم که به کار و زندگی من ضربه نزنه خیلی هم عالیه با این کار زمانمو تلف نمیکنم و به زندگیم هم میرسم یا مثلا ماه به ماه و در فلان ساعت هرکس زمانبدی خودشو داره
۴.من نماز میخونم و در ماه رمضان روزه هم میگیرم و ورزش هم میکنم هوازی بدسازی و دوچرخه سواری و کارم انجام میدم و یک زندگی عادی دارم و خدا رو هم دوست دارم و خدا هم منو دوست داره اینکه بخوام حالا یکی دوبار در ماه نیاز جنسیمو بر طرف کنم اشکالی نداره و خدا هم منو درک میکنه و منو میفهمه
۵.فشار روحی روی من زیاده و من هم حس افسردگی و گرفتگی دارم و دائما بی قرارم و تنم داره در نیاز جنسی میسوزه در این لحظه جز خود من و خدای من کسی از سوختن و ساختن من باخبر نیست و من این طوری از زندگی زده میشم و نمیتونم به کارم برسم پس بهتره ارضا بشم (با فرض اینکه شرایط ازدواج مهیا نیست)
۶. من دلم میخواد عادی زندگی کنم و خودمو به صلیب این روش های سرسختانه نکشم زندگی عادی و سرشار از شادی حقه منه من میخوام خود واقعی ام باشم نمیخوام کسی باشم که برای خودم میسازم اون موقع من یک بازیگرم و دائم از غالب فرضی خودم رنج میبرم خدا منو میبینه و درک میکنه

اینا صحبت های من در لحظه ارضای خودم بود باور کنید این همه مطلب با سرعت نور از ذهن من عبور میکنه و این افکار خیلی قوی هستند و خیلی هم سریع بر قوه اراده اثر میذاره و از حالت فکر به حالت عمل در میاد و در یک لحظه باعث میشه من دست به ارضای خودم با هر راهی به غیر از ازدواج بزنم

باور کن که ازدواج آسون نیست این افکار کتابی و حرافی های فیلسوفانه و مهارت های حرافی رو بذار در کوزه آبشو بخور اغلب روحانیون و فیلسوفان قدرت حرافی بسیار بالایی دارند و فقط با کلمات بازی میکنند تا هر طور شده حرف خودشون رو به کرسی بنشونن در حالی در بین حرافی ها واقع بینی و عمل گرایی به شدت خوار و خفیف میشه چون هیچ درک و احساسی از مشکل ندارند مشکلات را باید زندگی کنی بعد که درد به مغز استخوانت رسید بیا حرافی کن نه اینکه زیر لحاف و یه جای گرمو نرم و با شرایط فراهم محیطی و غذای کافی و شکم سیر و با وجود اینکه خودمون تونستیم یه دختری رو از یه جایی گیر بیاریم و ازدواج کنیم حالا به یک نفر که پر از مشکلاته بر میخوریم و روشنفکرانه نظر میدیم برای چنین جامعه ای افسوس و افسوس بر حال خودم

تصویر soalcity

آن زمان که این مطالب را نوشتید یا الان که در حال مطالعه هستید، هر مطلبی را حرافی می دانید که باید به آن بی اعتنایی کرد و فقط به تمایلات و نفس اماره توجه کرد؟ یا آنکه تلاش می کنید آنچه دل تان را می خواهد موجه و منطقی جلوه دهید؟
طبیعتا شما دنبال توجیه و منطقی جلوه دادن هواهای نفسانی تان بوده اید. پس حالا که پای عقل وسط است، بیایید عقل را درست ببینیم که سخن او چیست و به عقل دروغ نبدیم!
شرافت و ارزش انسان به عقلی است نه اسارت در امیال حیوانی و دنباله رو بودن آنها
با توجیهات شما، اگر کسی دلش غذایی خواست، باید دزدی کند و با خوردن مال دزدی شاد باشد و نگذارد به او فشاری بیاید.
یا مثلا اگر ماشینی دوست داشتید، صاحب آن را به قتل برسانید و به هوای نفس خود که در یک لحظه هزاران سخن دارد، توجه کنید
بنگرید با این توجیهات شما، زندگی به چه جهنمی تبدیل می شود!!!

پس به جای آنکه بیهوده تلاش کنیم، خدا را انکار کنیم و خودمان را ذلیل شهوت ها کنیم، کنترل خودمان را به عقل بسپاریم و ارزش عقل را انکار نکنیم.
و زندگی ابدی و آخرت خود را به چند لحظه بی ارزش نفروشیم.

اگه خیلی هم دنبال بقای جامعه از راه ازدواج هسیتن علم امروزه میتونه تو آزمایشگاه دوسلول تخمک زن واسپرم مرد رو ترکیب کنه و بچه به دنیا بیاره بدون نیاز به رابطه جنسی بین زن و مرد و در محیطی مشابه رحم مادر رشد و پرورش بده با پیشرفت علم میشه بچه ای به دنیا آورد که از لحاظ کروموزومی سالم و عاری از مشکلات ژنتیکی باشه و مقاوم به بیماری ها هم باشه میتونیم تفاوت ایجاد کنیم و شکل و حالت صورت و رنگ مو و چشم اون بچه رو خودمون تعین کنیم به دلخواد و این همه هم درد زایمان نکشیم وقتی کروموزوم های شخص در دست دانشمندان باشه همه ی این چیزا رخ میده

شاید بخواین از حس مادر پدری حرف بزنید یا با حرافی های دیگه حرف خودتون رو به کرسی بنشونید ولی این متن من صرفا درباب تداوم نسل بشر نوشتم که شما هی گیر دادین با ازدواج نسل انسان بقا پیدا میکنه ولی بدون ازدواج و با علم هم نسل انسان بقا پیدا میکنه صرفا در همین حد

تصویر soalcity

الحمدلله خودتان به اشکال مطلبی که نوشته بودید واقف بوده اید و آن قدر این اشکال واضح بوده که نتوانستید از کنار آن بگذرید و عنوان حرافی به آن داده اید.
اگر دقت بفرمایید همه ابعاد زندگی بشر در هم تنیده است و نمی توان آنها را چنین از هم جدا کرد.
انسان با ازدواج به اهداف متعددی می رسد که همه اینها مثل حلقات زنجیر به هم متصل هستند. ارضا غریزه، یافتن همدم و مونس، تامین حب و تمایل به داشتن فرزند، رشد شخصیتی با مسئولیت پذیری و توجه به دیگران و ...
آیا دانشمندان این ابعاد روحی و معنوی را هم در آزمایشگاه ها تامین می کنند؟

ازدواج موقت(صیغه) = شیمی درمانی
فقط باید در شرایط اضطراری و برای بیماران سرطانی (سرطان غلیان شهوت) تجویز شود؛ البته شیمی درمانی عوارض خودشو داره ولی شاید بهتر از مردن از درد سرطان باشه

با سلام . قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ سَلامٌ عَلى‏ عِبادِهِ الَّذِينَ اصْطَفى‏ آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ (۵۹:نمل) ما همه بنده یک خداییم. در اسلام اصولی الزام آور وجود دارد. ۱- اصول اعتقادی( اصول دین). ۲- اصول عملی(فروع دین). تا همه مشکلاتمان را در این اصول ( با تحقیق و مطالعه ژرف)حل نکنیم، در هیچ بحثی به نتیجه نخواهیم رسید. بنابراین هم به عزیزان مجری در این سایت و هم مراجعه کننده گان به این فضای علمی و دینی، پیشنهاد عاجزانه دارم ؛ اول این مشکل را حل کنید بعد وارد این مباحث بشوید.و گرنه وضع موجود را هرگز تغییر نتوانید داد و ... و سلام بر بندگان صالح خدا۰۹۰۳۸۰۶۸۵۵۸

کی تا حالا دیده پسری که شرایط ازدواج نداره بره صیغه کنه متاسفانه صیغه شده آلت شهوترانی بعضی رجال سیاسی و مذهبی که از مال دولت ایقدر به پای یک زن بیوه و مطلقه میریزند که بعضی از زنهای شوهر دار متاسفانه به طمع مال ازهمسرش طلاق میگیره و اسیر شهوت این به ظاهر حیوان انسان نما میشود این تجربه رو در شهر خودم سراغ دارم که میگوییم صیغه حلال برای مرد متاهل صیغه ایست که با اجازه همسر اول باشد در غیر اینصورت شهوت رانی بیش نیست و چنین زنی که خود رو اسیر دست چنین مردانی میکنند بدانند که حکم یه دستمال کاغذی بیشتر ندارند ارزش زن به طهارت و نجابت اوست متاسفانه تو کشور ما صیغه رو هرکی زورش برسه براخودش ترجمه کرده از خدا میخام چنین مردان شهوت ران رو هرچه زودتر بهمراه همان زن بی ابروی عالم کند و عذاب بدی در دنیا نثارشان شود

تصویر شهرسوال

سلام دوست گرامی و تشکر از ارتباطتان با این مرکز

با عرض معذرت، متاسفانه امکان پاسخگویی از این سامانه دیگر مقدور نیست.

برای ارسال پرسش و دریافت پاسخ، از راه های ارتباطی ذیل استفاده بفرمایید. دوستان کارشناس در این بخش ها خدمت شما هستند:

۱) نسخه جدید "اپلیکیشن پاسخگو"

این برنامه را می توانید از این لینک دریافت کنید:
https://cafebazaar.ir/app/ir.pasokhgoo.app

۲) اگر امکان نصب و استفاده از برنامه فوق را ندارید، می توانید با مراجعه به این آدرس اینترنتی و ثبت مشخصات، پرسش خود را از طریق وبسایت مطرح نمایید:
https://user.pasokhgoo.ir

سلام.
ای کاش راهی بود و مراجع مکرم اسلام دستور می دادن که نهادی برای صیغه جوانان ایجاد شود.
حقیقتا مورد نیاز است.

نظرات