برای درمان همجنس‌گرایی چه باید کرد؟

همجنس‌گرایی

پسری ۲۰ ساله هستم، از بچگی شاهد دعواهای پدر و مادرم بودم و این باعث شد گوشه گیر و تنها باشم و بعد از سن بلوغ با خودم عهد کردم که ازدواج نکنم. با خودم کاری کردم که از جنس مخالف متنفر بشم. و بالعکس خودم را به سوی همجنسگرایی سوق دادم، و بعد از چند سال دیگر کاملا باور کردم که من همجنسگرا هستم. وقتی پسرهای خوشگل و هم جنس خودم رو میبینم تپش قلبم تند تر میشه عرق میکنم و بارها عاشق همجنس خودم شدم بدون اینکه به کسی چیزی بگیوم. حال بعد از چند سال توبه کردم و نماز میخوانم ولی باز مثل قبلا همان حس همجنسگرایی را دارم. شما را بخدا کمکم کنید خیلی دارم اذیت میشم.


با سلام و عرض تحیت
در رابطه با سوال مطرح شده توجه شما را به مطالب زیر جلب می کنم:

۱_ هموسکشوالیتی یا همجنس گرایی که در زمره انحرافات جنسی است به این معنا است که فردی دچار گرایش عاطفی، روانی و بویژه جنسی به جنس موافق خود باشد در حالی که فاقد چنین تمایلی به جنس مخالف است. بنابراین به صرف علاقه به جنس موافق در حالی که به جنس مخالف نیز گرایش وجود داشته باشد همجنس گرایی گفته نمی شود.

۲_ همجنس گرایی ممکن است ژنتیک و یا اکتسابی ( متاثر از محیط و تربیت) باشد. که درمان و برطرف کردن نوع دوم یعنی اکتسابی ساده تر است.

۳_ همجنس گرایی اگر تمایلی غیر ارادی باشد و منجر به رفتار و ارتباط نامشروع نگردد، از لحاظ شرعی فاقد اشکال است

۴_ اگر فردی همجنس گرا باشد نیازمند است تحت مراقبت درمانی یک سکس تراپیست متعهد قرار بگیرد، در عین حال تا فراهم شدن زمینه مراجعه، لازم است:


- از تخیل و خیال پردازی در ارتباط با افراد همجنس خودداری شود و ذهن به سایر امور منصرف شود.
- مدیریت حضور و تماس چشمی با افراد همجنس و حذف ارتباطهای تحریک آمیز
- خودداری از یاس و نامیدی و پرهیز از تلقین منفی از قبیل ناتوان یا ضعیف دانستن خود در برطرف کردن این خصیصه
- تکرار تصویر ذهنی و تخیل نقشهایی از قبیل پدر بودن، همسر موفق بودن و نیز بال و پر دادن به این نقش تا جایی که از داشتن چنین نقشهایی لذت ببرد
-اجتناب از حضور در موقعیت ها و مکانهایی که تمایل به همجنس گرایی را تحریک یا تشدید می کند
-افزایش سطح برنامه های متنوع ورزشی، هنری، مهارتی و...
- تقویت ارتباط با خدای متعال با انجام واجبات و ترک محرمات و استعانت و یاری جستن از حضرتش

کلمات کلیدی: 

دیدگاه‌ها

همجنسگرایی یک مریضی روحی - جسمی است به این راحتی درمان نمی شود تقریباً مثل اعتیاد است که ترکش خیلی سخته.برای ترک هر عادت باید یک جایگزین مناسب برای آن باید پیدا کرد.بهترین روش برای ترک همجنسگرایی ایجاد میل ورغبت به جنس مخالف است است.باید راههایی پیدا کرد که فرد همجسگرا به جنس مخالف علاقه پیدا کنه .به نظر من باید بصورت غیر مستقیم از یک دختر بخواهیم که با فرد همجسگرا ارتباط دوستی برقرار کنه وبهش محبت کنه شاید تحت تأثیر قرار بگیره!

تصویر soalcity

سلام
بهتر است
۱- به جای نظرات شخصی در این مسائل به نظرات تخصصی مراجعه شود.
۲- برای درمان یک مشکل، از مشکل و ناهنجاری دیگر کمک نگیریم.
۳- بین القای بیماری به خود، و وجود واقعی بیماری هم فرق بگذاریم.

اینقدر مشاعره نکنید و تزهای بی اساس و منفی باف نکنید.من خودم یک اقا هستم و این مشکل رو داشتم.این مشکل کاملا در چارچوب اعتقاد به خدا و تسلیم در برابر او حل میشود.هر کار غلطی و گناهی ریشه در نفس انسان و شهوات دارد.این مسئله کاملا قابل حله و اصلا هم بیماری یا مرض نیست برای همه.قضاوت های بیخودی نکنید وقتی اگاهی ندارید و اون راهکاری که شما پیشنهاد کردید بدتر فرد رو از یک مشکل به مشکل دیگه ای وارد میکنه و بدبختی و گمراهی فرد فزون می یابد و کردار او درست نمیشود.این پاسخ رو به نظر مضرتون دادم که شاید کسی ببینه نظر شما رو و این مشکل رو داشته باشه و حرف شما تأثیر منفی درش بذاره و مشکلاتش رو افزون کنه.یا حق

مشکلت حل شد چون شما یه منحرف و بواهوس جنسی بودی نه همجنسگرا و معلومه که با یاد خدا دلها اروم میگیره و ماهم تونستی با یاد خدا انحرافتو جبران کنیلی این دلیل نمیشه اسم انحراف شمارو همجنسگرایی بذاریم متعاقبا بگیم درمانش اینه که شما گفتین چون شما درمان دین

چه عجب یک آدم منطقی پیدا شد

واقعا مرسی از حرفاتون انرژی گرفتم بعد از این همه حرف های منفی
الان دیگه میدونم قابله حله

قطعا که تو هر کاری تکیه کردن به خدا و کمک گرفتن از خدا لازم و مفیده. اما شما سرطان بگیری میشینی نمازتو سر وقت میخونی؟ شما همجنسگرا نبودی که با پایبندی به اعتقادات دینی راه درست رو در پیش گرفتی شما همجنس باز بودی. این دو تا رو قاطی نکن. این هم یه
یک بیماریه در بعضی مواقع جسمی و در بعضی مواقع ذهنی. باید فرد مبتلا تحت درمان روانشناسی یا روانپزشکی قرار بگیره. پس خواهشا انقدر قاطع نظر نده

سلام وقتتون بخیر.ببخشید شما گفتین همین مشکلو داشتین برای درمانی چیکار کردین .یکیو میشناسم که همین مشکلو فکر کنم فکر کنم داره میخواستم بپرسم چیکار کردین . با نماز و دعا کردن و بیشتر به سمت معنویت رفتین؟

تصویر شهرسوال

سلام و تشکر از ارتباطتان با این مرکز

با عرض معذرت، متاسفانه امکان پاسخگویی از این سامانه دیگر مقدور نیست.

برای ارسال پرسش و دریافت پاسخ، از راه های ارتباطی ذیل استفاده بفرمایید. دوستان کارشناس در این بخش ها خدمت شما هستند:

۱) نسخه جدید "اپلیکیشن پاسخگو"

این برنامه را می توانید از این لینک دریافت کنید:
https://cafebazaar.ir/app/ir.pasokhgoo.app

۲) اگر امکان نصب و استفاده از برنامه فوق را ندارید، می توانید با مراجعه به این آدرس اینترنتی و ثبت مشخصات، پرسش خود را از طریق وبسایت مطرح نمایید:
https://user.pasokhgoo.ir

همجنسگرایی نه مریضی روحی روانی است نه عمدی بلکه نوعی جهش ژنتیکی یاکروموزومی نامیده میشه که دربدرجنینی این اتفاق میفته بنابراین بهتره نگرش هامون درموردچنین ادم ها عوض کنیم چون هرانسانی حق زندگی درکره زمین داره حتی خداونداشاره میکنه خلق الانسان بنابراین ماعددی نیستیم به درگاه خدافضولی کنیم ایراددربیاریم اگه نگرش هامون تغییرپیداکنه مطمنن عواطف اینجورانسان هارودرک خواهیم کرد اینجورانسان هابه هیچ وجه ضررندارنب چون نمیتونن راحت حرف هاشون توجامعه بیان کنن منزوی نامیده میشن.بنابراین مامیتوانیم دورازافکارمذهبی وعوامیت یاری چنین ادم هایی باشیم این حرف هارومن نمیگم بلکه علم روانشناسی ثابت کرده.موفق باشید

يعني وقتي آيه ى خلق الانسان رو بكار برديد تنم لرزيد از حكمت خدا !
خوبه ما با فوق ليسانس ژنتيك بازم درس ميگيريم از بيسوادان:|

ادب رو رعایت کن ، اول برو به انگلیسی تحقیق کن بعد اینجا نظر بدید

سلام من ۲۱ سالمه.بدلیل داشتن اندام خوب و دخترونه از بچگی مورد تعرض جنسی قرار میگرفتم.از هرچی ادمه بدم میومد تا این که۷ماه پیش با یکی اشنا شدم اون مرد باعث شد من بتونم ب زندگی برگردم.بهم عشق داد.ته حرفم اینه ک همجنسگرایی رو تو کلمه ی هوس خلاصه نکنین...

تصویر مشاور شهر سوال

دوست عزیز، ممکنه زمانی یک مسیر اشتباهی رو طی کنیم یا یک تصمیم اشتباه بزرگ بگیریم و در راستای اون تصمیم قدم برداریم، اما این به این معنا نیست که لزوما در تک تک لحظه های این مسیر اشتباه، ما متحمل رنج و سختی میشویم و به اشتباهمان فکر میکنیم!!! بلکه ممکن است در یک مسیر نادرست یا یک مسیر ناشی از یک تصمیم نادرست، لحظات خوبی را تجربه کنیم درکنار لحظات رنج آور، یا لذتهایی زودگذر هم داشته باشیم، اما این به معنای درست بودن مسیرمان نیست!
انشالله در مسیر درست و حقیقت، پاینده و موفق باشید.

خدا شاهده تمام این مشکلات فقط با نماز حل میشه
اما نمازمان اگر نماز بود که موقع سفر ذوق نمیکردیم از شکسته شدنش
نمازمان اگر نماز بود که رکعت آخرش اینقدر کیف نداشت
نمازمان اگر نماز بود تبدیل به پانتومیم نمیشد
نمازمان اگر نماز بود نمیشد فرصت طلایی برای خلق ایده های بکر

خدا خدا نکن تو چه میدونی جه وضعیه؟
برای حل این مشکل خون به جگر من اومد و حل نشد.برو فراتر از واجبات و محرمات.نشد آقا نشد.با توسل هم نشد.چی میگی؟نا امید نیستم اما جان به لب میرسه.وقتی درد نداری نسخه پیچیدن راحته داداش...مگه این همه بانکها و حرامخورا برا ما نماز هم گذاشتن.قابل توجه دوستداران دین و خدا و اهل بیت و نظام.بنده نماز اول وقتم به ندرت ترک میشه و برنامه هامو با نماز تنظیم میکنم.نا امید نیستم و به این نماز ها امید دارم اما از این حرف ها جگرم آتیش میگیره

با سلام و تشکر از حضورتان در این سایت.

در ابتدا خدمتتان عرض کنیم که جای بسی تقدیر و تشکر دارد که اشتباه دیگران را بر سر دین نمی گذارید و مسایل دینی همچون نماز را ترک نمی کنید.
همانطور که می دانید: نه فقط در اسلام بلکه در همه ادیان، در درجه اول، باید به معارف و دانش‌ها و دانسته‌های اصلی دین نگریست و در باره آن دین قضاوت کرد، هرچند حق می‌دهم که در درجه دوم، رفتار طوایف معتقد به آن دین نیز، عاملی برای سنجش آن دین است و گریزی از آن نیست. شاید برای همین است که اهل نماز بودن و صالح بودن سیاستمداران در تبلیغ دین نهایت اهمیت را دارد
و برای همین است حضرت صادق ـ که درود خدا بر او باد ـ به شیعیانش فرمود: زینت ما باشید. این امر بیش از همه برای کسانی است که چنین حساسیت‌هایی روی آن‌ها وجود دارد.

برای ما مهم این است که از اصل دین فاصله نگیریم، چرا که در این صورت این ما هستیم که ضرر می‌کنیم و خدا را از دست می‌دهیم. دین و نماز برای دنیا و آخرت ماست، نه برای امروز و فردای سیاست ما. باید این‌ها را از هم تفکیک کنیم و دین خود را از دست این بلاها دور کرده حفظ کنیم.

كااااااملا با حرفهاي شما موافقم.من بعد از سن بلوغ اين گرايش رو شناختم و ۱۴ ساله كه دارم زجر ميكشم.همه جور دعا و نذر و نياز و خدا و پيغمبر هم كردم.از نماز شب بگير تا زيارت امام رضا...تمنا التماس خوااااهش...حل نشد كه نشد...هرروز بيشتر از ديروز احساس نياز و خلا ميكنم و به مرض جنون رسيدم.هييييچ كسي جز يك همنجسگرا نميتونه حس من و امسال منو درك كنه...به بن بست رسيدم و فقط آرزوي مرگ ميكنم

تصویر مشاور شهر سوال

باسلام، دوست عزیز، برای اقدام عملی در خصوص مشکل خود، به یک مشاور روانشناس یا یک روانپزشک (با گرایش جنسی) به صورت حضوری مراجعه نمایید.
آرزوی ما سلامتی و آرامش شماست.

حتما افراد دیگری در محدوده ی محل زندگی شما هستند که با شما حسی مشترک دارند. چنانچه بتوانید با ایشان ارتباط بر قرار کنید این ارتباط موجب تسلی خاطر شما َشده و تبدیل به کانونی گرم برای شما میشود تا بتوانید احساسات فروخورده ی خود را با دیگران در میان بگذارید، از تجربیات سودمند ایشان استفاده کنید، خویش را بازشناسید و هویت خود را پیدا کنید. همچنین مراجعه به مشاوری آگاه برای شما سود مند است.
این نکته را باید بگویم که در هر قشری افرادی هستند که در پوشش های دروغین قرار گرفته اند و در پی دست یابی به منافع خود هستند و قشر همجنسگرایان نیز از این قاعده مستثنا نیست، از طرفی عامه ی مردم فعلا چنین مسایلی را بر نمیتابند ولی در حال حاضر بهترین راه حضور در گروه های همدردی است که ما را از درک متقابل بهره مند میسازد که موجب راحتی خیال شماست و امید به زندگی را در شما روشن میسازد.

تصویر مشاور شهر سوال

از اظهار نظر شما دوست عزیز متشکرم. انجمنی هم مرتبط با همین موضوع وجود دارد: http://sa-iran.org/‎.
موفق باشید.

سلام
من تو رو درک میکنم وقتی نگاه میکنم به امریکا و دیگر کشورا که جشن همجنسگرایی دارن واقعا حسودیم میشه و با خودم میگم چرا من همچین چیزیو که بعضیا بهش افتخار میکنن از دست بدم و ترکش کنم
ولی وقتی راجب گناهاش میخونم از خودم متنفر میشم
چی کنم دست خودم نیست بعضیا مشکلشون حل شده میگن ما از راه خدا ترک کردیم بعضیا هم حل نشده میگن از راه خدا هم حل نشد
من که تابحال با هیچ پسری رابطه نداشتم و امیدوارم که نخواهم داشت چون این میشه همجنسبازی و من ازین متنفرم
همجنسگرایی و همجنسبازی زمین تا اسمون فرق میکنه

به سایت طب سنتی ایت الله تبریزیان مراجعه نمائید
درمان ابنه

خب عزیزم مبدونی چرا درست نشده؟! چون اصلا بیماری نیست، خیلی عجیبه که هنوز یه سریا تو قرن ۲۱ هم هنوز نفهمیدن که این گرایش ادما از تولد ادم شکل میگیره و بیماری نیس همجنسبازی بیماریه بله و اون زمین تا اسمون فرق داره با این، توروخدا یکم شما برو تحقیق کن، دیگه اگه ادم عاقل باشه کاملا میفهمه که وقتی با راز و نیاز و دعا درست نشده پس مشکل نیست ، الان تو تلگرام کانال های زیادی هستن که درباره اینچیزا ماکل توضیح دادن اگه اینجوری هستین بجای اینجور سایت های متعصب برید خودتون رو‌بیشتر و بهتر بشناسید اینجا جای توضیح دادنش نیس ولی تا دلتون ببخواد حرف و نظر راجبش هست که میشه زد اگه خواستین به این چنل سر بزنید و تحقیق کامل کنید، در ضمن نظر منو پخش کنید اگه واقعا سایت خوبی هستین انتقاد پذیر باشین...

دوست عزبز سلام. لطفا توجهی به نظرات نامطلوب نکن. از قدیم گفتن هر حرفی رو گوش کن اما خوب هاش رو فقط بردار و حفظ کن بقیه سفسطه اند. روحیه خودت رو تقویت کن. در اسرع وقت شغلی دست و پا کن برا خودت. سر کار هم به جنس موافق فکر نکن. یواش یواش مشکلت درمان میشه. ورزش هم بکن. سینما حتما برو و فیلمای عشقی ببین. اگه مشکلت حل نشد. اما اگه حل شد انصافا برام دعا کن.

سلام دوست عزيز، حرفاتون به قدرى نسنجيده اس كه حتى پاسخى نميخواد از نظر من اما قابل به ذكره من شاغل هستم و. عين حال در تحصيلات تكميلى مشغول به تحصيل ، سينما ميرم و ورزش رو ترك نميكنم، مثل شما رستوران ميرم، از فوتبال خوشم مياد، عاشق خانواده ام هستم، كلى دوست و رفيق صميمى و خوب دارم و......
اما همجنسگرا هستم.

هر کسی خودش دکتر خودشه. بالاخره خود شما بشتر از هر کسی می دانید که چه عاملی بیشترین تاثیر رو بر شما می ذاره چه موقع کمتر به این موضع فکر می کنید و ....
نمی شه بگی من نماز می خوانم ، نذر می کنم، ورزش می کنم، سرکار می رم و.... اما تاثیری بر من نداشته و من همون ادم قبلی هستم. یا اراده شما مشکل داره یا تلاش شما به اندازه کافی نبوده یا اینکه شما انتظار دارید چند ماهه همه چیز رو بزارید کنار و دیگه تمایلی نداشته باشید.گناه همجنس گرایی خیلی بزرگه، پس مطمئنا اعتیاد به چنین گناهی هم خیلی باید شدید باشه. پس به این راحتی شما رو ول نمی کنه.

هر آدمی به یه نوع گناه معتاده و ترک هر گناهی به اندازه ی خودش سخته.

خدایا شکرت که یکی حرف دل منو زد. به خدا که دو بار کربلا رفتم. نمازمو میخونم.ولی این مرض فعلا که باهامه

حرفت واقعا لایک داره

موافقم.

برادر من این چ حرف چرتیه این یه بیماریه. نماز درست ولی این افراد حتی خواب دیدن و بلوغ شدنشون با خواب پسره

با سلام
ببخشید ولی جوابهای شما جوابهای حل کننده مشکلات دوستان نیستند....
دوست عزیز سعی کن بر فکر خودت کنترل داشته باشی .... چجوری میگم ...
ببین سعی کن که هر چی شیطان برات زیبا نشون می ده را زیبا نبینی .....
کلا کار شیطون اینکه که زشتیها را برای ما زیبا نشون می ده در صورتیکه در اصل زشتی محض هست...
مشکل اصلی اینکه ما به حرف شیطان گوش می دیم (اعوذ بالله من الشیطان الرجیم)
سعی کن چند ذکر را زیاد بگی ...
۱- صلوات بر محمد و آل محمد
۲- بسم الله الرحمن الرحیم
۳- اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
۴- چهار قل منظورم همان سوره های اخلاص و کافرون و ناس و فلق هست
۵- آیت الکرسی
۶- و برای شما از همه مهمتر لا حول و لا قوة الا با لله العلی العظیم
کلا هر چی شما به سمت نور بری که خداوند و قرآن و اهل البیت نور محص هستند (الله نور السماوات و الارض ) از تاریکی و شیاطین (اعوذ بالله من الشیطان الرجیم) دور میشی ...
هر موقع از خونه بیرون میای بگو بسم الله و بالله لا حول و لا قوة الا بالله و توکلت علی الله
با قرآن ارتباط برقرار کن سعی کن کم کم شروع به قرآن خواندن بکنی .... قرآن درمان همه دردهاست... باور کن
برو به دنبال زندگی ات برو اینده تو بساز مگه ما چند سال زندگی می کنیم که بخوایم عمرمون را تلف کنیم برای خودت برنامه ریزی کن به چه چیزی علاقه داری به ورزش کامپیوتر ، زبان ، موسیقی یا هر چیز دیگر برو به سمت علاقه ات و سعی کن در آن پیشرفت کنی جوری می شی که دیگه اصلا وقت مال اینحور فکر ها نداری ...
به فکرت اجازه نده به همه چیزا و همه جاها سرک بکشه اولش سخته ولی بعدش یاد میگیری
تو باید فکرت را کنترل کنی نه فکرت تو را .... تو باید افسار لجام این فکر سرکش را در اختیار بگیری ... بدون که هر فکری که اینجوری به سراغت میاد از حیله های شیاطین است که خداوند در قرآن کریم می فرماید شیاطین در فکر های شما رخنه می کنند و شما را وسوسه می کنند ... وقتی فکر وسوسه گری سراغت اومد بگو برو بابا وقت این کارا رو ندارم .... یک اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بگو یه لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم و یک صلوات هم بفرست .... برو به زندگی بچسب برو نترس خدا با ماست و او مهربانترین مهربانان است و بر خدا توکل کن
پیامبر اکرم می فرمایند در قرآن و عسل و حجامت شفاست...
راستی الان موقع ایام عزاداری و سوگواری سالار شهیدان امام حسین علیه السلام است ... سعی کن در مراسم عزاداری ها شرکت کنی گریه و نوحه و اشک بر امام حسین معجزه که چه عرض کنم بالاتر از معجزه می کنه انسان را شستشو می ده فکر ها را جلا می ده و می شوره....
به دنیا جور دیگری فکر کن برو طبیعت عظمت افرینش خدای هستی را ببین با او سخن بگو بگو خدایا چی آفریدی عظمت خدارا در طبیعت و در کوه ها می شه نظاره کرد.. عظمت خدا را در اسمان ها و ستارگان میشه دید....
چشم ها را باید شست ...
جور دیگر باید دید....
در پناه حق موفق و موید باشید....
نکته آخر اینکه با خودت بگو ....
من اشرف مخلوقاتم و از همه مخلوقات نزد خدا بزرگ تر من باید بر بقیه تاثیر بگذارم نه بقیه بر من ....
*****با خدا باش پادشاهی کن***********

اگر پیغام مرا خاندید من با شما کار واجب دار م تورو خدا پشت گوش نندازید ترو خدا

تصویر پاسخگو

با سلام
متاسفانه پیام با نام "علی ۱۱۰امیر" برای سایت نیامده .
اگر قبلا سوالی فرستاده بودید ، لطفا دوباره آن را بفرستید .

دوست عزیز چرا شلوغش کردی اینقدر؟ خوب معلومه هرکی نظرتو بخونه وسط راه خسته میشه ول میکنه. یه بار بگو آقا روزه بگیر تا از جو همجنس گرایی بیفتی. تا نیفتادی روزه رو ادامه بده. اگه کارساز نشد فحشم بدید. موفق باشید. ضمنا مشکل خودتون رو بزرگ نکنید. انسان به انسان گرایش طبیعی داره چون موجودی اجتماعیه اما گرایش جنسی به هم جنس تعدی از خطوط قرمز قرآن هستش و باید درمان بشه نه اینکه اعدام بشه.....

با سلام...من از دوازده سیزده سالگی به جنس مخالف خیلی علاقه داشتم و علاقم طبیعی بود اما هرچی به جوونی نزدیک تر شدم حسم به جنس مخالف کمتر و کمتر شد تا به جایی رسید که کلا به جنس موافق علاقمند شدم...من ۱۸ سالمه یکی دوساله دارم سعی میکنم خوددرمانی کنم بهترم شدم ولی کامل خوب نشدم اگه میشه راهنماییم کنین ممنون

تصویر شهر سوال

باعرض سلام و تشکر
خدمت شما عرض کنم بهتر است شما با یک درمانگر مسایل هویت جنسی یک مشورتی داشته باشید اما اگر وضعیتی که در شخصیتتان احساس می کنید به مرحله عمل نرسید ه و یا تجربه متعدد و متفاوتی در رفتار جنسی با جنس موافق نداشته و ندارید به این احساس اهمیت ندهید وبا کاهش تمرکز و ذوم کردن به این موضوعات صرفاذهنی و روانی و تمرکز بر اهداف و برنامه هایی که در طول روز برای خودتان در نظر گرفته اید و فکر کردن به اهدافی که در دراز مدت دارید بپردازید و خیلی به این احساس درونی توجه نشان ندهید و آن را قوی و با اهمیت نپندارید چون هر چه به این احساس دردناک و و سوسه برانگیز اهمیت و توجه داشته باشید، بیشتر اذیت می شوید پس خوددرمانی اگر مساوی با بی اهمیت شدن و نگران نشدن باشد خوب است اما اگر خوددرمانی فشار فکری و جسمی به خود و سرکوبگری باشد نتیجه بالعکس است چون آن فکر یا احساس به نتیجه و هدف دلخواه خودش می رسد یعنی توانسته شما را تحت تأثیر خودش دربیاورد و سرگرمتان کند و قوی بودنش را به شما نشان دهد . موفق باشید.

سلام...از جوابتون ممنونم...
اما من چند سال پیش به بهانه شوخی با دوستام شوخی های جنسی(در حد بوسیدن(انجام میدادم الانم پشیمونم و فکرش آزارم میده و حالت تعارض گرایش اجتناب برام پیش اومده...
از یه طرف هنوز با وجود خود درمانی کمی از تداعی اون بوسیدن ها احساس لذت دارم و از یه طرف شدیدا خود خوری میکنم و یه حالت خیلی بد روانی برام پیش اومده...
اگه میشه راهکاری برای افزایش میل به جنس مخالف هم بدین...
خیلی خیلی خیلی ممنون از سایت عالیتون.

تصویر پاسخگو

آقای سینای عزیز سلام
همان طور که در پاسخ قبل گفته شد برای شناسایی دقیق ریشه های این گرایش می بایست با یک مشاور حضورا مشورت کنید تا ضمن گفتگو در باره این حالت ، راهکارهای خاص شما داده شود .
توصیه های کلی کمک چندانی به شما نخواهد داشت .

منم ي زن متاهلم ك ازنوجووني گرفتار علاقه وميل ب دختراوزنام تا الان عاشق هزارنفردختروزن شدم _بدترين درد روحيه_دركنار سايرمسايل زندگي_ب مرگ وخودكشي فك ميكنم ولي ميگن ك تايكسال ب دختر وزن غريبه نگانكني خوب ميشي ميخام امتحان كنم

تصویر مشاور شهر سوال

خواهر گرامی، تلاش شما در کنترل خود و دوری از گناه و خطا قابل تقدیر است. ما نیز آرزومیکنیم خداوند شما را در این مسیر یاری کند.
اما در کنار این مسئله بد نیست به یک روانپزشک یا روانشناس باتجربه در اختلالات جنسی مراجعه کنید.
آرزوی ما سلامتی و آرامش شماست.

با سلام دختر ۱۷ ساله ای هستم که حدود ۵ سال است که طور مرتب در هر مقطع تحصیلی که قرار می گیرم در یک دوره ی کوتاه مدت چند ماه یا ۱ سال به همجنس خودم که در بیشتر موارد معلم هایم شامل ان میشوند علاقع ی شدید پیدا می کنم و شب و روز م را با رویا های مختلف با ان ها می گذرانم این کار باعثتلف شدن وقت من و نداشتن تمرکزم میشود در این مورد نیز به روانشناس مراجعه کردم ولی او پاسخی جز اینکه این موضوع به دلیل شرایط سنی تو است پاسخ دیگری نمی دهد .شدیدا به کمک و راهنمایی نیتزمندم زیرا که چند سال است که فکرم مدام مشغول است و احساس گناه می کنم از اینده می ترسم ریرا خودم را در تنهایی میبینم حس می کنم نمیتوانم با جنس مخالف جز برای رابطه ی جنسی ارتباطی برقرار کنم و حس میکنم اگر روزی ازدواج هم بکنم فقط برای حفظ ابروی خانواده ام است با ترک هر مقطعان ادم ها از ذهنم می روند و ادم های جدید جای گذین میشود نحمل این مشکلات برای من بسیار سخت است به راهنمایی شما نیاز دارم ...
با تشک

تصویر شهر سوال

با سلام و عرض تحیت خدمت شما خواهر محترم
ضمن اینکه نمی توان فاکتور و شرایط سنی شما را در بروز چنین وضعیتی نادیده گرفت، این احتمال قابل ارائه است که شما در زندگی گذشته سطح توجه، عاطفه و حمایتی را که می بایست دریافت کنید، دریافت نکرده اید و به نحوی چه بسا احساس نا ایمنی و اضطراب در شما پایدار شده است! اما نگران نباشید چرا که این وضعیت پایدار نخواهد بود و به امید خدا برطرف می شود. لذا برای خروج از این وضعیت پیشنهاد می شود؛
از خودسرزنشگری و احساس گناه اجتناب کنید
این موضوع و دیگر اشتباهات را فاجعه تلقی نکنید
با خویشتن خود آشتی کنید و با خود مهربان تر باشید
از سختگیری و توقعات بالا از خود فاصله بگیرید
برای نقاط قوت و موفقیتهای خود ارزش و اعتبار بیشتری قائل شوید و سعی در بجا آورن شکر آنها داشته باشید
برای تفریح، ورزش و سرگرمیهای مفید وقت بیشتری اختصاص دهید
در عین حالی که واقع نگری ( پذیرش ضعفها در کنار نقاط قوت، محدودیتها و...) را تقویت می کنید، برای شکوفا کردن استعدادها و عملی کردن علائق خود سعی بیشتری کنید.
از تجربه دیگران در موضوعات مختلف بهره بگیرید و بجای زندگی در گذشته و آینده، زمان حال را غنیمت بشمارید!
به یاد داشته باشید که بین وضعیتی که از آن شکایت می کنید با عدم موفقیت در ازدواج رابطه خاصی وجود ندارد که بخواهد شما را نگران کند
با تقویت متعادل رابطه با خدای متعال به میزان حرمت خود (عزت نفس) خویش اضافه کنید.
در پناه خدای متعال

سلام من از وقتی یادم میاد هیچ احساسی نسبت به جنس مخالفم ندارم حالا هم تصمیم گرفتم از اين کار دست بردارم خیلی سخته اگه میتونید کمکم کنید. لطفا

تصویر مشاور شهر سوال

سلام دوست عزیز، اطلاعاتی اندک و مختصر ارائه کردید و ما هم پاسخی کلی خدمتتان عرض میکنیم. همجنس گرایی ممکن است ژنتیک و یا اکتسابی ( متاثر از محیط و تربیت) باشد. که درمان و برطرف کردن نوع دوم یعنی اکتسابی ساده تر است. همچنین بدانید همجنس گرایی اگر تمایلی غیر ارادی باشد و منجر به رفتار و ارتباط نامشروع نگردد، از لحاظ شرعی فاقد اشکال است. اگر فردی همجنس گرا باشد نیازمند است تحت مراقبت درمانی یک سکستراپیست متعهد و با تجربه قرار بگیرد. بنابراین شما لازم است ابتدا با مراجعه حضوری به یک روانشناس باتجربه و ارائه شرح حال خودتان و انجام تستهای لازم، مشکلتان تشخیص داده شود و سپس به درمان آن از طریق ایشان یا یک سکستراپیست اقدام کنید. در عین حال تا فراهم شدن زمینه مراجعه،بهتر است نکات گفته شده در ابتدای این پست را رعایت کنید.
موفق باشید/

با سلام و خسته نباشید چرا اشتباه روانشناسان مغرض غربی را تکرار میکنید اینکه میگویید همجنس گرایی ممکن است ژنیتیکی باشد یعنی چه؟ مگر میشود کودکی به دنیا بیاید و تمایل به چنین عمل پلیدی در درونش باشد آیا این مسئله با آموزه های دینی ما تغایر ندارد؟
این حرف شما اثبات شده نیست و تنها در حد یک فرضیه برای توجیه و ترویج و عادی نشان دادن این عمل شنیع است. لطفا متن را اصلاح بفرمایید

تصویر مشاور شهر سوال

همجنس گرایی (گرایش به همجنس) و همجنس بازی دو اصطلاح متفاوت هستند. وجود چنین گرایشی در برخی افراد امکان دارد، که علل احتمالی مختلف و فرایند درمانی خاصی دارد. همجنس بازی یا مقاربت با همجنس قطعاً عملی حرام و نادرست به لحاظ شرعی، اخلاقی و عرفی است.
از توجه و اظهار نظر شما متشکریم.

خب لطفا شما قبل از نظر دادن بقیه سایتارو مشاهده کنید و راجب همجنسگرایی مخصوصا در سایت ویکی پدیا تحقیق کنید
خب همجنسگرایی در بعضیا در جنینی و توشکم مادر اختلالات هورمونی رخ میدهد مثل دوجنسه ها که آلت تنسالی مرد را دارند ولی به دلیل اختلالات هورمونی نشانه های بلوغشان مانند دختر است
و این نوع همجنسگرایی این گونه هست که شما کاملا پسر هستید ولی مانند دختر ها به جنس موافق علاقه شدید پیدا میکنید همانند یک زن و شوهر عاشق
و بنظر من این نوع همجنسگرایی هیچ راه درمانیم نداره
و شاید سوال بعضیا این باشه که اگه همجنسگرایی گناهه پس چرا خداوند مارو با ذهن همجنسگرا افریده؟
خوب چون انسان برای جمع کردن توشه در آخرت باید سختیه خیلی زیادی بکشه و اون دنیا راحت زندگی کنه برا همیشه
و این نوع همجنسگراها درسته نمیتوانند درمان شوند ولی میتوانند جلوی شهوت خود را بگیرند
با تشکر

سلام. پسری هستم پانزده ساله تا سن نه ده سالگی در تصوراتم خودرا با مردها میدیدم و اون موقع نمیدونستم دلیلش چیه تا اینکه تا دوسال پیش بلوغ من شروع شد. بین دوستان میدیدم مثلا یک عکس از یه دختر برهنه آورده و همه تحریک میشدن از دیدنش ولی من خیلی بی تفاوت بودم نسبت به این قضیه گذشت تا چند ماه گذشته تا با گی یا همجنسگرایی آشنا شدم وقتی تمام مشخصات یک گی رو دیدم و اونو با خودم مطابقت دادم فهمیدم متأسفانه من هم گی هستم نسبت له مردها بیشتر تحریک میشم تا زن ها. همیسه تو فکرم درحال رابطه با یک مرد هستم که چندین سال از خودم بزرگتر است ولی در حقیقت از این کار متنفرم و ترس از ابرو و خجالت مانع از این کار من میشود .چند وقتی است که حس میکنم به یکی از اقوام که بسیار مرد با خداو با ایمانی است علاقه مند شده ام و با یادآوری او دچار تحریم جنسی و سرانجام خودارضایی میشوم. خواهش میکنم منو راهنمایی کنید.بگید برای درمانش چه کار کنم. دیگه عاجز شدم و دچار افسردگیم شده این موضوع

تصویر مشاور شهر سوال

دوست نوجوان، هموسکشوالیتی یا همجنس گرایی که در زمره انحرافات جنسی است به این معنا است که فردی دچار گرایش عاطفی، روانی و بویژه جنسی به جنس موافق خود باشد در حالی که فاقد چنین تمایلی به جنس مخالف است. بنابراین به صرف علاقه به جنس موافق در حالی که به جنس مخالف نیز گرایش وجود داشته باشد همجنس گرایی گفته نمی شود. مطالب ارائه شده در ابتدای این صفحه را به دقت مطالعه کنید... شما برای تشخیص و حل مشکل خود به یک روانشناس سکستراپیست (که نام و آدرس چند تن از آنها در زیر آمده) مراجعه کنید. موفق باشید.
۱- دکتر فریدون مهرابی (۸۸۷۸۶۵۴۵ ـ ۰۲۱)
۲- دکتر سعید روشن (بیمارستان مصطفى خمینی تهران) ۸۸۹۶۶۱۳۰ الی ۹
۳- دکتر محمدعلی بشارت ( تهران بزرگراه دکتر چمران خ جلال آل احمد روبروی کوی نصر خ نسیم دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی تلفن ۸۸۲۸۱۵۱۵ )
۴- خانم دکتر راحله امانی (استاد دانشگاه شهید بهشتی) : ۸۸۶۸۴۹۵۸
۵- دکتر بهنام اوحدی: ۸۸۶۸۶۲۴۶
۶- دکتر سید کاظم فروتن تهران، میدان فلسطین، خیابان ایتالیا، جنب بیمارستان شهید مصطفی خمینی، کلینیک سلامت خانواده
تلفن و دورنگار : ۸۸۹۷۴۹۲۵-۸۸۹۸۵۹۱۸
۷- دكتر مهرداد افتخار ۸۸۷۴۴۵۳۸

همجنس گرایی بیمارلی تلقی نمیشه .که ما بخواهیم اونو تقویت یا ضیفش کنیم .همجنس گرای تو ژنتیک وافراد هستش که لا قار گرفتن در محیط ااین داستانها تشدید میشه چون آدم به هویت واقعی خودش دست پیدا میکنه .سرکوب کرد اون سخت خواهد .هجنس گرایی یه پدیده ی طبیعی هستش که با هیچ روش طبیعیی قابل درمان نیست مگر با تیجاد کردن تنفر نسبت به آن و اونم دلیلی نمیشه که شما خوشتون بیاد ما از یک استریت خانم در مردان ..بنظر من گی بودن یا لزبین بودن یه نعمت بزرگی برای ماهاس تا بتونیم راحت زندگی کنیم درسته موندن تو ایدان عاقبتی جز تنهایی نداره ولی از واج لا یک دگر جنس گرا مشکل بزرگیه ...وهیج کدوم اینا با دعا کوو نماز حل نمیشه ا.بعضی از این نظر ها رو میخونم حالم بهم میخوره از این همه جهالت وبی علمی ...و الکی یه نظری دادن ..حدا اگه خدای مساوات بود این همه تناقض عدالت تو دنیا نبود ..ما همجنسگرای ژنی نبودیم و ...هزاران درد بی درمان دیگه

تصویر مشاور شهر سوال

کاربر گرامی ضمن تشکر از مراجعه و دقت نظر شما و با احترام به نظرات شما و همه دوستان، تنها این نکته را به عرض شما می رسانیم که ژنتیک بودن یک پدیده (در صورت اثبات ژنتیک بودن آن) دلیل بر حقانیت و درست بودن آن نیست. چه این که بسیاری از بیماری ها، اختلالات روانی، نقص عضو ها و ... هست که منشأ ژنتیک و وراثتی دارد و قطعا شما (که دم از علم و حرف علمی می زنید) نخواهید گفت چون ژنتیکی هستند پس یک نعمت بزرگ هستند و باید اجازه داد ایجاد شود و حتی آن را تکثیر و پرورش داد، چنانچه خودتان هم خواسته یا ناخواسته اشاره کردید که این مشکل مانند دردهای بی درمان دیگر است... بنابراین اگر راه حلی در جهت از بین بردن این اختلالات و بیماری ها وجود داشته باشد آن را اجرا میکنیم وگرنه تا جای ممکن از هر راهی که شده سعی می کنیم شدت آن را کاهش داده و همزمان تاجای ممکن و از راههای مختلف بیمار را به آرامش برسانیم.
برای شما آرزوی سلامتی و موفقیت داریم

سلام
در افسانه های ایرانی آمده سام فرزند خویش ، زال پدر رستم را به دلیل آنکه با مویی سپید به دنیا آمده بود در همان نوزادی در البرز کوه که سیمرغ بر آن آشیان داشت رها کرد.

از این داستان برداشت میشود در عصر فردوسی نوزادی که با موی سپید به دنیا می آمد شوم بوده و مایه ی شرم و خجالت مردم قرار میگرفته از این رو سام برای فرار از این ننگ زال خردسال را در کوهستان رها میکند. در اروپای قرون وسطی نیز افراد زال را به آتش میکشیدند. ولیکن امروزه همه ی آن خرافات و بد شگونی ها و شوم بودن ها از بین رفته و فردی که زال به دنیا بیاید همچون دیگر مردمان از حقوقی برابر برخوردار است بعلاوه حتی گاهی جذاب و جالب و والا تر نیز هست! ما میدانیم که آلبینیسم یک ویژگی ارثی میباشد همچون دیگر ویژگی های ارثی که موی مشکی، قهوه ای یا بلوند دارند.

جلال آل احمد در داستانی به نام گلدسته ها و فلک اشاره دارد که معلم دانش آموز را از نوشتن با دست چپ منع کرده و گفته : کراهت دارد اسم خدا را با دست چپ نوشتن...
گویا در زمان نوشتن این کتاب چپ دست بودن یا نوشتن نام خدا با دست چپ به نوعی زشت محسوب میشده است تا جایی که فرد را مستحق تنبیه میکرده. اما این دیدگاه در مورد چپ یا راست دستی اکنون دیگر تا حدی خنده دار است.

سفیدی و سیاهی مو ، راست دستی یا چپ دستی و ... نمونه هایی از تفاوت های ژنتیکی است که همچون همجنسگرایی یا دگرجنسگرایی ذاتا بی عیب اند، ولیکن این ما هستیم که با پافشاری بر جهل به هرکدام برچسب خوب و بد میزنیم. همسان دانستن همجنسگرایی با نقص عضو و اختلال ژنتیکی بر خلاف شواهد علمی و معتبر است.

از لغو برده داری و تبعیض نژادی علیه ساهپوستان در آمریکا و جنبش برابر خواهی سیاهان و به دست آوردن حقوق مدنی آفریقایی های آمریکایی تبار و دیگر آزادی خواهی ها همچون جنبش استون وال چنان نگذشته است که آن را از یاد برده باشیم. اگر شما همچنان معتقد به برده داری و برتری نژادی باشید عجیب نیست، همچنان که مبتلا به هموفوبیا و همجنسگرا ستیزی هستید و تمایلی هم به درمان نشان نمیدهید. این شمایید که باید در درمان خود کوشش کنید.

به یاد داشته باشید گرامی ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست. (۱۳ حجرات)

خدایتان نگهدار

تصویر soalcity

سلام
از بین سه نوع تمثیل (برهان، استقراء و تمثیل) سست ترین آن تمثیل است که شما آن را به کار برده اید.
خب هزاران مساله نیز وجود دارد که گذشت زمان هیچ تغییری در آن نداده است و نباید آن را تغییر داد. مثلا انسان به خانواده نیاز دارد. آیا می توانیم بگوییم پس هر کسی که امروز با خانواده مخالفت می کند، یک آزاد اندیش است که از پافشاری بر جهل دست برداشته؟
معلوم است که زن و مرد با یکدیگر متفاوتند و قرار گرفتن این دو در کنار یکدیگر علاوه بر تکمیل شان، سبب استمرار نسل بشر می شود. کدام عقلی این را نمی فهمد که حالا بخواهد همجنس گرایی را معقول بداند؟
شما حتی سخنان مخالفان همجنس بازی را درست نمی دانید و بدون اطلاع تهمت می زنید.
چون ما می گوییم امر ژنتیکی جبر نمی آورد و بیماری را باید درمان کرد، نه آنکه بیماری به رسمیت شناخته شود و تمایلات بیمار گونه تبعیت شود.

با عرض سلام و خسته نباشيد
من بعد از يك سال مراجعه به پزشك متوجه شدم بيماري افسردگي دارم و غذا تو گلوم گير ميكنه
و اينكه نوحه زيلد گوش ميدادم بخاطر اون بود الان الان با ترك نوحه حالم خوب شد البته به كمك قرص سرترالين كه واسه در مان افسردگي بود به مدت ۱ هفته استفاده كردم
ولي با منصرف زياد اين قرص باز غذا شديد تر تو گلوم گير مكني و با قطع ان اين مسله خوب ميشه و راحت غذا مي تونم بخورم با دكترم صحبت كردم گفتش كه بخاطر اينكه غلظت قرص تو خونم زياد شده حلا بنظر شما من قرص افسردگي مصرف ميكنم اذيتم ميكنه يا قلضتش تو خونم سريع زرياد ميشه اين نشانه خوبيه يعني افسردگي من ضعيفه و اينكه من تا الن عاشق ۳۰ پسر شدم خودم در حالي كه پسر هستم به هيچ كدومشون جرات نكردم بگم دوسشون دارم حتي جرات نزديك شدن هم بهشون نداشتم چيكار كنم

تصویر مشاور شهر سوال

دوست عزیز، بسیار متاسفیم از شرایطی که برای شما پیش آمده. گویا شما از ابتدا راه را اشتباه رفته بودید. توصیه می شود (اگر این مسیر را طی نکرده اید) ابتدا به یک روانشناس مراجعه کنید. در صورت تشخیص ایشان و نیاز به درمان و مداخله دارویی شما را به یک روانپزشک ارجاع خواهند داد. برای شما سلامت و آرامش از خداوند متعال خواستاریم.

با سلام

پسری ۲۰ ساله هستم، از بچگی شاهد دعواهای پدر و مادرم بودم و این باعث شد گوشه گیر و تنها باشم و بعد از سن بلوغ با خودم عهد کردم که ازدواج نکنم. با خودم کاری کردم که از جنس مخالف متنفر بشم. و بالعکس خودم را به سوی همجنسگرایی سوق دادم

چرا ایشون به جای تنفر از مادرشون از پدرشون متنفر نشدن ؟

بچه ای که شاهد دعوای پدر با مادر هست ; پدر رو گناهکار میبینه این رو نمیشه انکار کرد

همجنسگرایی در بین ۱۵۰۰ نوع جاندار به وفور مشاهده شده . لابد والدین این حیوانات هم دعوا میکردن
مسئله این نیست که کی چی میگه مسئله یه حرف خرونه زدنه
...
موفق باشید

تصویر مشاور شهر سوال

دوست عزیز، بسیار متشکریم که به شهر سوال مراجعه کردید و ضمن مطالعه مطالب، نظر خود را مطرح نمودید. ما هم در این مسئله با شما موافقیم که دلیل تمایلات همجنسگرایانه برای فرد سوال کننده، ممکن است دقیقا آن چیزی که خودشان بیان کرده اند نباشد. قطعا تشخیص دقیق این نکته نیازمند مراجعه حضوری به متخصص و بررسی کارشناسانه است. به این نکته توجه داشته باشید که پاسخهای ما با توجه به مطالب مطرح شده بعنوان سوال می باشد که بسیار اوقات این سوالات، ناقص، مبهم و یا اندک است. اما این را هم بدانید که نمیتوانیم بگوییم وقایع کودکی فرد سوال کننده ازجمله اختلافات و دعواهای پدرومادر هیچ دخالتی در این موضوع نداشته است.
نکته دیگر اینکه شما وجود یک پدیده (اختلال) در بین عده ای از مردم را دلیل بر طبیعی بودن آن میدانید و این نگاه و این منطق کاملا اشتباه است.
آیا اینکه همجنسگرایی در بین ۱۵۰۰ نوع جاندار مشاهده شود دلیل بر طبیعی بودن یا درست بودن این رفتار است؟ به نظر شما ۱۵۰۰ نوع جاندار (که مشخص نیست چقدر صحت داشته باشد و یا اینکه اینها حیوانات هستند یا گیاهان و ...!!!)چند درصد از کل جانوران دنیا را تشکیل میدهند؟ آیا میدانید (طبق دانشنامه ویکی پدیا) در حدود ۱٫۷۵ میلیون گونه جانوری توصیف و به طور علمی نامگذاری شده‌اند. این تعداد شامل ۲۵۰ هزار گونه گیاهی، ۴۲ هزار گونه جانوری مهره‌دار و ۷۵۰ هزار گونه حشرات است. اگر گونه های جانوری را هم حساب کنید، ۱۵۰۰ چند درصد از کل جانوران می شود؟
اصلا بر فرض که رفتار حیوانات ملاک باشد، آیا به نظر شما چون، در بین حیوانات، کشتن و پاره پاره کردن یکدیگر به وفور در بین جانداران مشاهده می شود، در بین ما هم باید یک پدیده کاملا عادی و درست تلقی گردد؟ شما چنین عقیده ای دارید؟
آیا میدانید این منطق و استدلال شما چه تبعاتی دارد؟ به نظر شما مثلا چون ۲۰ درصد مردم ایران (طبق آمار رسمی) دارای مشکل فشار خون هستند (در حالی که درصد همجنسگرایان در کل جمعیت جهان چیزی بین ۲ تا ۴ درصد است) پس باید نتیجه بگیریم فشار خون باید یک پدیده طبیعی تلقی شود و به فکر درمان آن نباشیم؟ و هزاران مورد از این دست مثال وجود دارد که با منطق شما باید آنها را به رسمیت بشناسیم...
ما از شما دوست عزیز و همه دوستان انتظار داریم، بیشتر و عمیق تر بیاندیشید و به سادگی و بدون تفکر، مقهور و مسهور اخبار، تبلیغات، مطالب و جوّ رسانه ای نشوید...
شما هم موفق باشید

با عرض سلام
هم جنس گرایی یک بیماری جنسی و انحراف جنسی است،و باید حتما تحت درمان قرار بگیرد.
مثل سرماخوردگی،سرماخوردگی که تنها با نماز و دعا خوب نمیشه،باید در کنارش تحت مراقبت بود.
من پنج ماه تحت درمان روان کاوی هستم و هفته ای یک جلسه دارم میرم پیش روا شناس
تا حد زیادی کنترل شده و پیشنهاد من به افراد اینه که حتما پیش روان شناس برن
با روش های تنفر زایی و روان کاوی حل خواهد شد.ان شاءالله

سلام.پسری هستم۱۸ساله .که از بچگی تویه محیطی زنانه بزرگ شدم . به خاطره شغله پدرم که هیچ وقت نبود .با خواهرام بزرگ شدم باهاشون بیرون میرفتم و در کل خویه دخترونه گرفتم .که این مسله خیلی اذیتم کرد . مخصوصا محیط بیزون و مدرسه که مورده ازار اذیت قرار میگرفتم به خاطره اخلاقم .ولی تحمل کردم تا این که به سنه بلوغ رسیدم . و فهمیدم علاوه بر اون اخلاقیات از نظره جنسی هم با دوستام فرق دارم متاسفانه .حدوده شانزده سالگی بود که تصمیم گرفتم برایه اینکه دیگه اذیت نشم اخلاقمو و برخوردم رو کاملا عوض کنم . که خوشبختانه جواب داد و الان اصلا مثله قبل نیستم . و دیگه خوشبختانه کسی برا مسخره کردنم از لفظه دختر استفاده نمیکنه . اول مثله نقش بازی کردن بود برام ولی کم کم خو و اخلاقم عوض شد و در کل یه ادمه جدیدی شدم . و اهلاقیاته کاملا پسرانه دارم .ولی متاسفانه هنوز هم همان احساساته جنسی گذشته رو دارم . و هیچ حسی هیچ حسی نثبت به جنس مخالف ندارم برعکس به جنس موافق دارم و این آزارم میده .ولی مثلا از نظره عاطفی و غیره هیچ حسی به یه مرد ندارم و بدم میاد . فقط از نظره جنسی . که در گذشته خیلی بیشتر بود .الان کم شده حسم ولی از بین نرفته و هنوزم از نظره جنسی به زن ها علاقه ای ندارم . الا ن کاملا سردرگمم .از ایندم میترسم . از ازدواج میترسم .(اینم سر گذشته من که برای اولین برا بازگو کردم).سوالم این هست که همجنسگرایی درمان داره ؟حتی اگه ژنتیکی باشه ؟مرسی

تصویر مشاور شهر سوال

ما هم خدمت شما عرض سلام و خوش آمد داریم. همانطور که پیشتر نیز اشاره شده است، همجنس بازی یعنی ارضای غریزه جنسی از طریق همجنس (مانند لواط- در مردان - و مساحقه- در زنان) به هر شکل که باشد در اسلام و همه ادیان الهی حرام است و علاوه بر عقوبت شدید دنیوی و اخروی، اثرات و پیامدهای شدید و غیر قابل جبرانی در پی دارد، هرچند همجنس گرایی (homosexuality) به معنای یک گرایش، گناه محسوب نمی شود چون یک رفتار نیست بلکه میلی است درونی که ممکن است بدلیل کارکرد نامناسب هورمونی رخ دهد و حتی فرد از این حالت بیزار باشد. این انحراف جنسی مانند هر انحرافی پیامد خاص خود را در بدنبال دارد مانند اینکه موجب تنفر از جنس مخالف و علاقه به جنس موافق می شود. همجنس بازی علاوه بر مضرات بهداشتی و روانی که دارد با فطرت انسانی مغایرت دارد و این امر باعث تعطیل شدن توالد و تناسل و گرایش افراد به جنس موافق و در نتیجه موجب تعطیلی توالد و تناسل خواهد شد. بدیهی است این امر با هدف آفرینش منافات خواهد داشت...
دوست عزیز، شما میتوانید از راهکارهایی که در ابتدای همین صفحه ارائه شده استفاده کنید تا به مقاومت شما دربرابر این میل کمک کند، همانطور که خودتان نیز تا حدودی اینچنین کرده اید. اما به شما توصیه میکنیم قبل از هر اقدامی چه خوب است با مراجعه به روان پزشک و انجام برخی معاینات و آزمایشات، از ترشح عادی و نرمال غدد درونریز خود مطمین شوید. چه بسا در اثر ترشح غیرعادی غدد درون ریز چنین تمایلاتی به وجود آمده و با تنظیم ترشح غدد با مصرف دارو تمایلات جنسی شما نرمال شده و به سادگی درمان خواهد شد. یادآوری می شود از مراجعه به روان پزشک امتناع نکنید و خجالت نکشید، که این مسأله احتمالا یک مشکل جسمانی است و همچون دیگر مشکلات قابل درمان. باید درمان شده و قبل از تشدید بیماری، آن را حل کرد.
همچنین میتوانید به متخصصان این رشته که قبلا معرفی شده اند (http://www.soalcity.ir/comment/9704#comment-9704) مراجعه کنید.
از خداوند متعال میخواهیم شما را در این راه یاری دهد و آرامش روحی و جسمی را به شما بیش ار پیش ارزانی دارد.

یه سوال دیگه ای هم دارم . وقتی این احساسات هست و شما هم باور دارید که واقعا عست و دسته خوده ادم نیست .پس چرا توی اسلام کاملا حرام و حکم اعدام داره . یه جوابی که خیلی جاها مردم در پاسخ به مضوعاته همجنسگرایی میدن اینکه اسلام دینه کاملیه و اگه این احساسات واقعی بود پس خدا حتما میگفت . یعنی خدا ما رو اینحور افریده و شرایطو اینجور برای عذاب کشیدنمون فراهم کرده ؟مگه خدا عادل و حکیم نیست پس چرا یه نفرو اینطوری خلق میکنه و عذابش میده و حرامش کرده؟ چرا کوچک ترین اشاره ای به ماها نکرده ؟ممنون از شما و سایته خوبتون

تصویر soalcity

سلام
احساس هرگز انسان را به عملی مجبور نمی کند و انسان همیشه در بین گرایش ها و کشش های متضاد قرار می گیرد. مثلا کسی گرسنه شده، آیا گرسنگی حتما او را مجبور به دزدی می کند؟
و اتفاقا همین کشش ها، بستر ساز امتحان الهی هستند. و الا اگر به طور طبیعی انسان رغبتی به گناه نداشته باشد، امتحان معنا ندارد.

سلام و خسته نباشید از سایت خوبتون
من وقتی شش سالم بود اولین بار عاشق پسر شدم
اون موقع خوابشو میدیم و می خواستم هر لحظه ببینمش
بعدش رفتیم یک شهر دیگه تو مدرسه ی راهنمایی در یال اول عاشق یک پسر دیگه شدم( من اصلا تا دوم راهنمایی نمی دونستم انسان ها ارتباط جنسی برقرار می کنند) بعدش دوست داشتم همیشه پیشم باشه ولی به علت اینکه وقتی میدیدمش تپش قلب می گرفتم و استرس زیاد میومد سراغم اصلا باهاش حرف هم نزدم
اون موقع فکر می کردم خدا داره بهم عشق رو یاد بده و می خواهد محبت خودش رو بهم بچشونه
من نماز شب هم می خونم، چون خانواده ی ما کاملا مذهبی بود و...
بعدش من هر روز به اون فکر می کردم تا وقتی که مدرسه تموم شد بعدش من ۱۴ سال همیشه به اون فکر می کردم و به خودم می گفتم بالاخره یک روز می بینمش، راستش فکر می کردم اون هم احساسی مثل من رو نسبت به من داره، با خودم می گفتم مگه میشه که من این همه احساس داشته باشم و اون نداشته باشه! بعد ۱۴ سال به طور کاملا اتفاقی دیدمش، ۱۴ سال ندیده بودمش!ولی اون من رو اصلا نمی شناخت!
من نمی خواستم این رو باور کنم، به خدا گفتم چرا؟؟
سرتون رو درد نیارم به علت فشار روحی ای که به من وارد شد سه ماه رفتم کما، چهار ماه بیداری کامل داشتم، با مصرف هیچ قرصی خوابم نمیومد، در عرض پنج سال به بیش از بیست روانشناس و روانپزشک مراجعه کردم، آخرش بدتر شدم، یک سال تو آسایشگاه روانی بستری شدم، به دلیل مصرف قرص های اعصاب شش دچار مشکل شده و به نور خورشید حساسیت پیدا کردم و به ناحیه ای از مغزم آسیب وارد شده.
گفتم برم پیش خدا شاید خوب شدیم، رفتم مکه، ازش شکایت نکردم اونجا، خداست دیگه
الان دیگه واقعا چیزی از روحم باقی نمونده، فقط نفسی میاد و میره
همه ی درها رو زدم
این نکات رو هم بگم که تا حالا من هیچ موقع به فکر رابطه ی جنسی با این افراد نبودم، و دوسال پیش تازه فهمیدم که این همجنس گرایی هست، من الان ۲۸ سالمه، من به این ایمان دارم که همجنس گرایی یک اختلال روانی هست و باید درمان بشه، چون از هر طرف بهش نگاه کنی چیزی جز فلاکت برای انسان نداره.
آیا به نظر شما برای من دری مونده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تصویر مشاور شهر سوال

دوست عزیز، سلام . از حضور شما در شهر سوال بسیار خرسندیم. حقیقتاً از مطالعه سرگذشت شما متأثر شدیم. در مورد سوال شما باید عرض کنیم که قطعاً برای شما دری مانده است و همانطور که خودتان میدانید بزگترین معصیت به درگاه خداوند، ناامیدی از اوست. پس ناامید نباشید چون بی شک مشکل شما هم حل شدنی است. اما باتوجه به مطالب شما، و شدت و عمق این اختلال، از طریق مکاتبه نمیتوان به حل آن کمکی کرد. همچنین نمیدانیم دقیقا به کجاها مراجعه کرده اید و چه مراحل درمانی برای شما صورت گرفته (به شکل دقیق). بنابراین به صورت کلی میگوییم که میتوانید به متخصصین سکس تراپی که اسامی برخی از آنان در شهر سوال هم آمده است (http://www.soalcity.ir/comment/9704#comment-9704) مراجعه کنید. همچنی میتوانید با شماره تماس سراسری ۰۹۶۴۰۰ تماس بگیرید تا کارشناسان ما به شکل تلفنی بتوانند اطلاعات دقیقتر و بیشتری از شما دریافت کنند و شما را به متخصص ارجاع دهند. اما در نهایت مشکل شما باید به شکل حضوری و طی جلسات متعدد مشاوره تخصصی حل شود.
برای شما آرزوی سلامتی و توفیق داریم و از خدای متعال میخواهیم شما را به سمت سلامتی و آرامش رهنمون شود.

بسم الله رحمن رحیم
الهی به امید تو
من ۱۹ سالمه و خوب می دونم ه م ... چیست چون ... من می خوام به تو دوست عزیز که نمی شناسمت بگم قطعا دری مونده بزار برات داستانی رو بگم کسی رو می شناسم که از من کوچک تره و سالمه سالمه اما یک اما بزرگ داره وقتی که کوچک بود مورد سو استفاده از طرف شخص بزرگ تر قرار گرفت اما نه به شکل کامل البته اون شخص بزرگتر نیز خود مورد سواستفاده شخص بزرگتر قرار گرفته بود و این باعث عقده برای او فرد شده بود و می خواست همن بلا رو سر فرد ضعیف تر و کم سن و سال تر بیاره بارها سعی کرد و تا حدی هم موفق داشت می شد اما او مقاومت می کرد زمانی به اجبار می خواست خواستشو تحمیل کنه و فرد کوچک تر وقتی شرایط رو اینطور دید قبل از هر کاری گفت الهی به امید تو نیم ساعت نکشید که مسئه هویدا شد و او برای همیشه نجات پیدا کرد و جالب اینجاست که فردی که می خواست او را به بند بکشه خود نفهمید که چطور اون رها شد و همین باعث شد اون در بند بماند و تا زمانی که خدا او و شخص بزگتر را هویدا ساخت اما سواستفاده اون شخص نیز تمام شد اما ه م ... ایجاد شده بود و ناخواسته اما گذشت تا این که فرد دومی داستان ما مذهبی شد و توبه کرد و تمام سعی خود را برای درمان بکار برد و بارها درباره مشکلش عمیق فکر کرد تا فهمید چطور اون شخص کم سن و سال نجات پیدا کرده بود و او از ته دل گفت الهی یا ربی امیدم توی کمکم کن البته ۳ سال است که در جنگ سخت هست اما خداوند تواناست و حکیم

این داستان رو به این خاطر گفتم که بدانی امیدوار بودن به خدا تنها راه نجات است بله تنها راه ایمن سالم رستگار به خدا ایمان داشته باش به او امید داشته باش او ناظر است و امام طمان نیز به خواست خدا آگاه به احوالته مشکلتو با خدا و ولیش در میان بزار یقین بدان که راهی نشانت می دهند ایمان داشته باش

او شخص کم سن و سال نیم شاید نیم ساعت هم نشد تا اینکه برای همیشه نجات پیدا کرد اون هم زمانی که درها به ظاهر بر رویش بسته بودند

بگو الهی ربی امیدم تویی کمکم کن بدان یقین بدان اگر از ته قلب بگی لبیکشو می شنوی

شما معلومه که یا فرد کوچکتر هستی یا اون فرد بزرگتر
در کل داستانت خوب نبود نمیدونم چرا به خودم زحمت دادم و تا اخرش خوندم

دوست عزیز من توسیه میکنم پیش یک رونپزشگ که تخصصش سکسشوال است بروید اگر تشخیص دادکه شما یک همجنس گرا هستید هیچ خودتان را ازار ندهید همانطوریکه احساس به جنس مخالف یک امر طبیعی است این امر نیز یک امر طبیعی است ولی پیچیئه و برای عموم اتفاق نمیافتد در غده هیپوفیز یک دانه ایاست که به اندازه دانه برنج است در افراد همجنسگرا این اندازه اش با دختر ها برابر است شما کاملا فرد عادی هستید وحتی از نظر پزشگی بیماری نیز محسوب نمیشه حتی در نظام جمهوری اسلامی نیز این امر پذیرفته شده اگر یک فرد گی تحت کمسیون پزشگی معتمد ناجا قرار گیرد و گی بودن وی تایید شود از نظام وظیفه معاف است بیخود خودوروحتان را ازار نرسانید روزی علم پزشگی به حدی خواهد رسید که همگان این موضوع را بفهمند که به روز روز و به شب شب میگویند

با این که خودم تموم زندگیم درگیر این مشکل روحی بودم اما درد شما برای منم سخت بود .دوست بزرگ به کوچک بودن دنیای فانی فکر کنید به کامل شدن فکر کنید و به سمت نور بروید انشالله خدا کمکتون کنه

سلام..پسری هستم ۱۵ساله که به دلیل تنهایی در خانه و دوستانی بد در ورزش روی به استمنا اوردم و هیچوقت اراده کافی برای ترک نداشتم...تا اینکه امسال حس کردم میل۶۰ جنسی من از کنترل خارج شده و منو داره به این سمت..همجن.... می کشه....من زمانی که ورزش می کنم یا مشغول کاری هستم به سراغم نمیان و جدیداً حس می کنم خیلی خیلی این حس ضعیف شده ولی همچنان میل جنسی کن از کنترل خارجه.....میخواستم بدونم باید چکار کنم؟من به شدت از کرده های قبلی خودم پشیمونم و میخوام دوباره به اغوش خدا برگردم و دوستم داشته باشه نه از من متنفر باشه..مراجعه کردم به روانشناس و بهم گفتن به دلیل استمنا این حس در تو بوجود امده و راهی غیر از ترک کردن استمنا نمیتونه کمکت کنه....هرچند من حس هم به جنس مخالف دارم....نمیدونم باید چکار کنم:-[
هرچند این حس ضعیفه ولی هنوز هست و من میخوام درمان بشم

تصویر شهر سوال

باعرض سلام و تشکر
شما بهتر است مطالب این لینک شهر سوال را مطالعه کنید
http://www.soalcity.ir/node/1725

نکات دیگر اینکه افزایش سن فاصله تکرار استمنا را بیشتر می کند و از طرفی شما فعلا نخواهید حس ضیعف را درمان کنید زیرا کلنجار رفتن و درگیر شدن باعث خراب تر شدن وضعیت شما می شود پس بدانید که ما انسان عادی هستیم و انسان عادی ممکن است در شخصیتش رفتارهای منفی باشد ولی باید تا زمان ها طولانی آن را تحمل کند و بپذیرد که نباید شخصیت کاملا قوی داشته باشد بنابراین شما خودتان را با تمام بدی ها و خوبی هایتان قبول کنید و عزت نفس و احترام به خود و تحویل گرفتن خودتان را مشروط به خوبی هایتان نکنید موفق باشید.

با سلام
من یه مشکل خیلی بزرگ دارم تروخدا کمک کنید من هشت ساله که ازدواج کردم همسرم از همون اول خیلی هیجان نشون نمیاد برعکس جوانها که حداقل در اولین روزها خیلی ذوق و شوق دارن. در ابتدا خیلی به‌خودم میرسیدم و از خودم مطمئن بودم و میدونستم که از لحاظ زیبایی به قول معروف خوشکل هستم و اینو از همه شنیده بودم اما فاجعه برای من این بود که همسرم اصلا براش فرقی نداشت هرچی به خودم میرسیدم و لباسهای قشنگ و...میپوشیدم علی رغم اینکه رابطه جنسی داشتیم اما بعضی وقتها انگار فراری بود خیلی درباره این موضوع دعوامون میشد تا اینکه من کم کم ولش کردم و اون هم به بیرون رفتنش با دوستان ادامه داد هشت سال از عمر من به این داستان گذشت طوری که ماهی یه بار و یا بیشتر باهم سکس نداشتیم و در دوران بارداری من از ماه هفتم تا بعد از زایمان هم به سه ماه رابطه نداشتیم و اون هم اصراری برای داشتن رابطه به من نمیکرد این شد که علاوه بر زایمان سختم و تنهاییم افسردگی گرفتم وقتی باهاش در این باره حرف زدم بهم میگفت که نمیخوام مزاحمت بشم. تا اینکه هشت سال گذشت و من بعد از اسباب کشی به خونه جدید درحال مرتب کردن وسایلش بودم که دفتری به چشمم خورد. من اصلا به وسایل همسرم در طول این سالها سرکشی نکردم به خاطر اینکه نه شکاک هستم نه دوست دارم فضولی رو اما این دفتر یهو از دستم افتاد و چشمم به خط همسرم افتاد و نشستم همشو خوندم در طول سالیان جوانی انگار با خیلی از پسرها دوست بوده و حتی از الفاظ زیبا و قیافه خوشکل و عشق برای این پسرها بکار رفته بود و من حس کردم آدم احمقی بیش نیستم که اینهمه به همسرم اطمینان داشتم در دفترش اسمی از من نبود و فقط با ضمیر او و همسرم اشاره شده بود و حتی درباره عقد و عروسی چیزی نگفته بود. حس میکنم نباید اصلا ازدواج میکردم حس میکنم باید بمیرم اما بخاطر بچه م.... هیچی بهش نگفتم اما به یک باره دیگه نمیتونم نگاهش کنم و باهاش حرف نمیزنم. حس میکنم دارم میمیرم تروخدا بهم کمک کنید. چطور میشه که من مطمئن بشم همسرم همجنسگرا هست یا برعکس؟کمکم کنید. من داغون شدم تو این چند ساله زندگیم.

باعرض سلام و تشکر
ضمن همدلی و درک شما خدمت شما عرض کنم اختلال جنسی به طور کلی شاخه ها و بخش های مختلفی دارد و اینکه همسر شما در دوران قبل از ازدواج با همجنس خودش رابطه داشته است ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد ولی لزوما گرایش نباشد گذار و موقتی باشد . زیرا افراد اختلال هویت جنسی اگر شدید باشد فرد توانایی زندگی با جنس مخالف را ندارد حتی در بدترین وضعیت . نکته دیگر اینکه اگر در خانواده همسرتان پدر و مادر عاشقانه با هم نبوده باشد و مشکلات ارتباطی و هیجانات منفی داشته باشد مثلا هیچ وقت پدر از سبک پوشش همسرش تعریف و تمجید نکرده باشد اعضا هم از والدین خود یاد می گیرند و محرومیت هیجانی خانواده ممکن است افراد را نسبت به موضوعاتی که حس زیبایی شناختی را باید برانگیزانند بی تفاوت کنند. از طرفی اختلال های وسواس فکری هم ممکن است هیجانات جنسی را درگیر کند و تقاضای جنسی را کم کند . پس ابتدا با پذیرش این مسأله و نجنگیدن با آن و بعد انتخاب یک فضای آرام و بدون تنش و با لحن مناسب از همسرتان بخواهید در مورد تفاوتش با سایر مردها توضیح دهد و برای درمان به سکس تراپیست های مشهوری که در تهران هستند مراجعه کند مثلا مرکز سلامت خانواده با این آدرس هران، میدان فلسطین، خیابان ایتالیا، جنب بیمارستان شهید مصطفی خمینی، کلینیک سلامت خانواده، تلفن و دورنگار: ۸۸۹۷۴۹۲۵-۸۸۹۸۵۹۱۸
علاوه بر مراکز بالا سکس تراپیست هایی (درمانگران جنسی) مانند: فریدون محرابی، ماهیار آذر، محمدعلی بشارت، راحله امانی، مهرداد افتخار ادبیلی، بهنام اوحدی، محمد خدایاری فرد و دکتر رسول روشن... (که از طریق جستجوی اینترنتی یا ۱۱۸ در تهران قابل دسترسی می‌باشند)، برای مشاوره تخصصی قابل توصیه می باشد.

سلام
با تشکر از سایت خوبتون
من یک همجنسگرا هستم. الان ۳۸ سالمه. دکتری ژنتیک مولکولی دارم و الان سال هاست راجع به همجنس گرایی تحقیقات گسترده ای در سراسر دنیا انجام می دهم.
با تامل بر روی نظرات دوستان و جوابیه ی آن ها از سمت سایت انسان را به فکر فرو می برد.
این جوابیه های سایت برای برخی نظرها درست و برای برخی نظرات گریه دار است. گاهی قیاس هایی که در جواب سوالات انجام می شود از نظر علم کلام و فلسفه کاملا اشتباه است(بنده دکتری فلسفه به اصطلاح غرب دارم).
خواهش اینجانب از شما این است که لطفا راجع به موضوعی که از آن اطلاعی ندارید اظهار نظر نفرمایید و سعی نکنید با علم خودتان همه ی علم ها را داوری کنید.
در ضمن اگر روش درمانی برای همجنس گرایی دارید در این سایت اطلاع بدهید بنده به شما قول میدهم کمک کنم با روش شما همه ی همجنس گرایان جهان درمان شوند. فقط اینکه، فقط یک نفر معرفی کنید که با روش شما درمان شده باشد. اگر اینگونه نیست این مزخرفات را تحویل مردم ندهید.
تمام
امیدوارم نظرم را نمایش دهید ولی با توجه به جوابیه ها فکر نمی کنم نمایش دهید.

تصویر مشاور شهر سوال

سلام دوست عزیز، حضور شما در شهر سوال را گرامی میداریم. ضمن تشکر از مطالعه و اظهار نظر شما، و البته با احترام به نظر شما، پاسخ سوالات شما در خلال مطالب (سوال و جوابها) این پست و سایر پست های مرتبط داده شده است. ضمنا ما هم همانند شما انتظار داریم راجع به موضوعی که از آن اطلاعی ندارید اظهار نظر تخصصی نفرمایید.
موفق باشید

با سلام و احترام
ممنون از پاسخگوییه شما
شما در جواب بنده این جمله را مطرح کردین: "ضمنا ما هم همانند شما انتظار داریم راجع به موضوعی که از آن اطلاعی ندارید اظهار نظر تخصصی نفرمایید."
اگر نظر اینجانب را یک بار مطالعه بفرمایید متوجه خواهید شد که من سال هاست بر روی این مسئله به طور عملی و نه تئوری کار می کنم. و به صورت کاملا تخصصی به این مباحث مطلع هستم.
نحوه ی راه های درمانی ارائه شده در این سایت از دل عرف و دین بیرون آمده و نه علم.
شما بروید سرطان را هم با دین درمان کنید. بنده در نظر قبلی قصد هیچگونه توهینی را نداشتم و مقصودم تنها انتقاد بود.
با تشکر

استاد!! شما خیلی نابغه ای ها! با این سن و سال دو تا دکترا داری (!!!!!) که یکی از اون یکی سخت تر و مهمتره... قدر خودتو بدون داداش!

Likeاقای دکتر ولی منم۱۸ سالمه و اینطوریم

سلام
میخوام با شما در مورد این موضوع صحبت کنم

برو عامو یه جا میگی دکترای مولکولی دارم یه جا میگی دکترای فلسفه؛
خدا شفات بده

سلام
من ۳۹ سالمه و دانشجوی دکتری روانشناسی هستم // متاسفانه همجنسگرایی درمان نداره فقط راه های مقابله با اون رو باید آموزش دید // که جای بحث داره // ی حسیه نباید باشه اما هست

سلام دوستان منم مشکلی مثل این اقاپسرو دارم یک چیزی حدود۶سال میشه نه دکترا جواب درست میدن نه مشاور کمک میکنه درضمن بعضیا مثل من یه هورمونی توبدنشون بیش ازحدترشح میشه هم باعث ریزش مو هم اقزایش میل جنسی به همجنس میشه جالب اینجاس ک پدرخودم هم ازقبل این حس منودقیقا داشته حالا ماموندیم اگرنکنیم زندگیمون عذاب میشه اگربکنیم اسلام کلامیگه نه درصورتیکه منم مثل اون اقاپسر نماز روزه و اینام وترک نکردم

با سلام بهتر است به دکتر های با تجربه و مطرح کشور مراجعه کنید آدرس سکس تراپیست های مشهور ایران ۱- دکتر فریدون مهرابی (۸۸۷۸۶۵۴۵ ـ ۰۲۱) ۲- دکتر سعید روشن (بیمارستان مصطفى خمینی تهران۸۸۹۶۶۱۳۰ الی ۹) ۳- دکتر محمدعلی بشارت ( تهران بزرگراه دکتر چمران خ جلال آل احمد روبروی کوی نصر خ نسیم دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی تلفن ۸۸۲۸۱۵۱۵ ) ۴- خانم دکتر راحله امانی (استاد دانشگاه شهید بهشتی) : ۸۸۶۸۴۹۵۸ ۵- دکتر بهنام اوحدی: ۸۸۶۸۶۲۴۶ ۶- دکتر سید کاظم فروتن تهران، میدان فلسطین، خیابان ایتالیا، جنب بیمارستان شهید مصطفی خمینی، کلینیک سلامت خانواده
تلفن و دورنگار : ۸۸۹۷۴۹۲۵-۸۸۹۸۵۹۱۸ ۷- دكتر مهرداد افتخار ۸۸۷۴۴۵۳۸

قطعا این موضوع ربطی به نماز و روزه ندارد و احکام و عبادات شما قبول است و می توانید از آنها انرژی مثبت بگیرید. موفق باشید.

با سلام. من هم مشکل دارم ، منتها از مهد کودک ام تا همین حالا که ۲۸ سال ام شده ، خسته شدم اگه کمک‌ام نکنید راهی جز خداحافظی با زندگی م ندارم

تصویر مشاور شهر سوال

سلام دوست گرامی، مقدم شما را به شهر سوال گرامی میداریم. جدای از مطالب توصیه شده قبلی به شما توصیه میکنیم ابتدا به صورت حضوری به یک متخصص روانشناس مراجعه کنید و پس از تشخیص در صورت لزوم با صلاحدید و راهنمایی ایشان به یک سکستراپیست باتجربه مراجعه کنید.
موفق باشید

بسیار عالی بود ممنون بابت به اشتراک گذاری

سلام و خسته نباشید. بدجوری به کمک میازمندم و خود عاجزم.
نوجوانی ۱۶ساله هستم.از بچگی خیلی به جنس مخالف علاقه مند بودم.همیشه دلم میخواست خواهر داشته باشم.اما از زمانی که به سن بلوغ رسیدم فهمیدم علاقه مندم به پسرای هم سن و هم قد خودم. هرسال در مدرسه ای به یک پسر علاقه مند میشدم.(از نظر میل جنسی که در دوران بلوغ شکل میگیره)و خیلی به زور خودمو کنترل میکردم.و حتی خواب هایی هم میدیدم.اما متاسفانه پارسال به یک مدرسه دولتی ثبت نام کردم.و کم کم خودمو بین روستایی ها و شهرستانیا دیدم.همشون هم بی ادب و بی فرهنگ.شرمندم از مطرح کردن این حرف ها.همین بی فرهنگی اونا باعث شد که من مرتکب به عمل استمنا بشم و حتی معتادش بشم.اما امسال ب یک هنرستان غیر انتفاعی رفتم و بعد از گذشت دوماه فههمیدم که ب یکی از دانش آموزا علاقه دارم.که همین سه روز پیش رفتم بهش گفتم دوستت دارم و یک بوسی هم کردمش.اما از فرداش فهمیدم که من حس عجیبی نسبت به اون پیدا کردم .الان روز سوم هست که دیگه خدایی مست شدم.فقط به چشماش خیره میشم و هی میخوام بغلش کنم نمیذاره.و هی پیشنهاد بد بهم میده من قبول نمیکنم.که عمرا قبول کنم.انقدر بی غیرت نیستم.من اینبار خدای تعالی خودش شاهده اصلا میل حنسی بهش ندارم. و به خاطر این مسئله حتی ی روز هم فکر استمنا به سرم نزده.بخدا فک کنم عاشق شدم.توی خونه همش قلبم می تپه.همش به اون فک میکنم.ولی در این فکرم که فقط بغلش کنم و ببوسمش.آن هم ن از روی شهوت.بویی به مشامم میرسه ی جوری میشم. بدن حس عجیبی داره.نمیتونم هم شرح بدم.این چه حسیه.خواب هم ندارم به زور میخوابم.روز به روز دارم بدتر میشم. ایا من واقعا مست شدم؟ یا عاشقی چیزی. اگه عاشق شدم چرا به هم جنسم؟؟؟ لطفا فوری جواب بدین دیگه نمیتونم تحمل کنم.قلبم بدجوری میزنه.غقط وقتی تو کلاس های عمومی که توی کلاسیم پیشش میشینم، یکم اروم میشم.درسمم نمیتونم گوش بدم.معلما هم ناراضی شدن ازم.تروخدا کمکم کنین. تا تونستم توضیح دادم.بخدا مطمئنم عاشق شدم.اینم اخه خیلی خوشگله لامصب.دارم دیوونه میشم. کمک کمک یا خدا .من منتظر جوابتونم .ممنون

سلام مشکلی ک من دارم کلان با تمام دوستانی ک مشکلشونو بیان کردن فرق داره ک روم نمیشد جایی بیانش کنم تا اینکه با سایت شما اشنا شدم مشکلم از جایی شروع شد ک فهمیدم ب جنس مخالفم علاقه ی ندارم جالب تر اینکه از همجنس خودمم اصلا خوشم نمیاد و علاقه شدیدی ب همجنسبازی دختران پیدا کذدم ک این افکار باعث عذاب فکری بیش از حد من شده همیشه ارزو داشتمو دارم کاش میتونستم تغییر جنسیت بدم ب این گرایش جنسی ک پیدا کردم دست پیدا کنمتورو خدا اگر میتونید کمکم کنید ک چطور میتونم با این مشکلم کنار بیام

باعرض سلام و تشکر
مسأله شما نیاز به مصاحبه بالینی بیشتر و تست و آزمایش های تخصصی تر است و بهتر است به مشاوره حضوری با این آدرس اقدام فرمایید:
- دکتر سید کاظم فروتن تهران، میدان فلسطین، خیابان ایتالیا، جنب بیمارستان شهید مصطفی خمینی، کلینیک سلامت خانواده
تلفن و دورنگار : ۸۸۹۷۴۹۲۵- ۸۸۹۸۵۹۱۸موفق باشید.

با عرض سلام و خسته نباشید
پسری ۱۹ ساله هستم که از سن ۱۴_۱۵سالگی برای ارضای نیروی جنسی و نه از روی همجنس گرایی با پسرعموی خودم سکس دهانی انجام می دادیم و اینکار هفتگی انجام میشد.کم کم این رابطه دهانی تبدیل به رابطه مقعدی شد و من همیشه مفعول بودم تا اونجا که از مفعول بودن لذت می بردم و بعد ارضا پشیمون می شدم:-)
در حال حاضر تقریبا حس خودم رو به جنس مخالف از دست داده ام و نگاه های شهوت آمیز به پسرهای تحریک آمیز اطراف خودم دارم و دوست دارم با آنها رابطه برقرار کنم،آنهم رابطه مقعدی که من مفعول باشم.
متاسفانه چندباری با افراد مختلف رابطه مقعدی داشته ام.حتی احساساتم گسترش یافته تر شده و بغیر از حس جنسی به همجنس خودم حس عاطفی و عاشقی هم دارم.حدودا سه ماه تحت درمان روان کاوی یک روان شناس بودم که جواب نداد
لطفا مرا راهنمایی کنید و بگید دقیقا باید پیش چه کسی بروم؟

با سلام و تشکر
قطعا اختلال شما تا حدی بسیار زیادی قابل اصلاح است و شما بهتر است بدون اتلاف وقت با آقای دکتر بهنام اوحدی روان پزشک و درمانگر مسایلی از این قبیل با این شماره دکتر بهنام اوحدی: ۸۸۶۸۶۲۴۶در تماس باشید موفق باشید.

آهای شما هایی که ادعای بیماری بودن همحنسگرایی را میکنید بدانید که اون خدایی که خودش همجنسگرایان را خلق کرده و در حالی که خودش هم به گناه بودن همجنسگرایی ادعا کرده . این حق و عدالت نیست این ظلم مطلق است این له کردن انسانهای مظلوم همجنسگراست که این گرایش در اختیار و در دست خودشان نیست . خدا باید جوابگوی این همه بدبختی و مشکلات روانی همجنسگرایان باشد . خدایی که خودش ادعای حق بودن را میکند. ما همجنسگرایان در این ایران ذره ذره آب میشویم در حالی که خودمان تمایل به همجنسگرا بودن نداشتیم. به ظلمی که به همحنسگرایان در ایران میشود بیشتر از ظلمی است که به یمنی ها و فلسطینیان میشود. ما نه خدا را خواهیم بخشید و بندگانی که از روی نا آگاهی و نادانیت همجنسگرایایی را انحراف میدانند...

تصویر پاسخگو

با سلام وتشکر .
در ابتدا وقبل از تحلیل علمی ودینی مسله باید اشاره شود که لذت حلال در دنیا که از رهگذر همسر برای انسان حاصل می‌شود عقلاً و شرعاً نه تنها پست نیست بلکه جزء کمالات انسانی است و هر کسی فاقد آن باشد ، فاقد یکی از مهم‌ترین کمال وجودی است چون از رهگذر همین لذت است که نسل آدمی تا کنون حفظ شده ، زندگی خانوادگی شکل می گیرد و زن و مرد با عشق و محبت با هم زندگی می کند.نیز از رهگذر همین لذت است که افراد صالح بدنیا می آیند،چنان که منشأ خدمات مادی و معنوی فراوان برای جامعه بشر می گردد و صدها اثر مفید و آموزنده دیگر که در زندگی انسان از همین طریق تأمین می شود. ولی انحراف این حس عقلا وشرعا مذموم ونا پسند است . مثلا وجود حس شهوت در انسان مثل وجود حس اشتها به غذا است وباید این حس را از راه درست تامین نمود ولی اگر کسی به جیفه ومردار خوردن عادت نماید وبه آن علاقه پیدا کند در واقع خودش آن حس خدا دادی را در مسیر انحراف کشانده وخودش ظالم بر نفس خود وخواست انسانی خود است . او نعمت خدا دادی را با سوء گرایش خود به بطلان کشانده وبر خود وخالق خود ظلم کرده است .
حال در تحلیل مسله باید گفت همجنس گرایی دو گونه است :
۱- برخی از همجنسگرایان از ابتدا این گونه نبوده و در اثر تربیت های ناصحیح ، محیط ناسالم و عوامل دیگر به همجنس تمایل پیدا کرده اند . بیشتر کسانی که از آنان به عنوان همجنسگرا نام برده می شود از این دسته بوده و می توانند با به کار بستن راهکار هایی ،از این خوی ناپسند جدا شده و همانند دیگر انسان ها زندگی سالم و معقولی را داشته باشند و با ازدواج به زندگی عادی برگردند .
۲- عده کمی از همجنس گرایان بدون این که عوامل بالا در این گرایش دخیل باشد ، به جنس مخالف تمایلی نداشته و بیشتر به همجنس خود علاقه نشان می دهند . قطعا روی سخن ما این عده هستند در باره تمایل همجنسگرایانه دسته دوم، متخصصان پزشکی و روانپزشکی دو نظر متفاوت دارند . برخی این گرایش را نوعی بیماری دانسته و برخی دیگر آن را یک خصوصیت ژنتیک می دانند .
طبیعی است اگر نظر گروه اول را بپذیریم ، باید بگوییم این نوع همجنس گرایان نیز باید مانند هر بیمار دیگر ، به درمان خود اقدام نمایند . بیمار بودن دلیل بر تجویز ارتباط جنسی آنان با همجنس نمی گردد . این اشخاص با استفاده از داروهایی که برایشان تجویز می شود و استفاده از هورمون های مخصوص به تدریج تمایل شان به همجنس از بین رفته و به زندگی عادی بر می گردند . هم چنین ممکن است که اینان دو جنسی های ناشناخته باشند که با آزمایش و جراحی و برخی کارهای دیگر تغییر جنسیتی داده شود تا با جنس مخالف ازدواج نماید.
اما از نگاه دینی لواط از گناهان کبیره است و کسی که این کار را مرتکب شود، دچار عقوبت سخت الهی می گردد.در چندین سوره از جمله سوره‌های اعراف، هود، حجر، انبیا، نمل و عنکبوت به وضع قوم لوط و گناه کثیف لواط اشاره شده، این عمل زشت را نتیجه نادانی از پیامدهای شوم جسمی و روانی، دنیایی و آخرتی دانسته است. نیز آن عمل را به عنوان تجاوز از قانون الهی، انحراف از فطرت دور شدن از شأن و شخصیت و منزلت انسانی، اسراف (زیاده‌روی) و فسق، و فاعل و مفعول را به عنوان فاسق و خبیث معرفی کرده است. در گذشته برخی از اجتماعات بشری ـ مانند قوم لوط ـ به خاطر ارتکاب عمل پلید لواط هلاک و نابود شدند، به گونه‌ای که وقتی عذاب آسمانی بر آنان نازل شد، اثری از آنان باقی نماند.
در مذمّت لواط در قرآن از قول حضرت لوط به قومش آمده است: «أتأتون الذکران من العالمین؛(۱) آیا در میان جهانیان شما به سراغ جنس مرد می روید و همسرانی را که خدا برای شما آفریده است، رها می کنید؟!‌شما قوم تجاوزگری هستید».
روایاتی که در نکوهش لواط از پیشوایان اسلام نقل شده، آن قدر زیاد و تکان دهنده است که هر کس با مطالعه آن احساس می‌کند زشتی این گناه به اندازه‌ای است که کم تر گناهی در پایه و ردیف آن قرار دارد. همجنس بازی و آثار شوم آن بر کسی پوشیده نیست. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «بوی بهشت به مشام کسی که مورد همجنس گرایی واقع می شود، نخواهد رسید».(۲)
امام رضا (ع) فرمود : از زنا و لواط دوری کن زیرا هر دو از گناهانی هستند که ۷۲ نوع بیماری و عذاب دنیوی و اخروی به دنبال دارد .
فرمود: هرکس دچار لواط شود ،عقوبت او این است که او را بسوزانند .... در روز قیامت او را در لب پرتگاه جهنم به دار مجازات می آویزند( وبه این صورت نزد همه خلایق رسوا می شود وبه حالت می ماند ) تا مردم از حساب فارغ شوند، سپس او را در آتش جهنم می اندازند و او را در طبقات جهنم یکی پس از دیگری معذب می کنند تا به طبقه زیرین جهنم برسد و هرگز از آن جا بیرون نمی آید .(۳)
پیامبر فرمود: "لعن خدا بر مردان لواط کار و زنان همجنس باز باد"!(۴)
البته عذاب های اخروی این گناه مربوط به کسانی است که توبه نکرده از دنیا رفته باشند . اما کسانی که از گناهان خود توبه واقعی کرده باشند ، مورد رحمت و بخشایش خدا قرار گرفته و از عذاب اخروی ایمن اند .
پی­نوشت­ها:
۱. شعراء (۱۵) آیه‌۱۶۵.
۲. تفسیر نمونه، ج ۱۵، ‌ص ۳۲۰.
۳ . مستدرک‏ الوسائل، ج ۱۴ ،ص ۳۴۳
۴. وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۲۵۵.

آدم که گناه کار بدنیا نمی اد. ادم وقتی خودش یه گندی می زنه باید پای گندی که زده وایسه. نه اینکه بندازدش گردن منبع نیکی ها. به قول شما اگه خدا این درد رو برای شما اورده پس درمانش رو هم داده. شما که عرضه داشتی رفتی دنبال درد، پس عرضه داشته باش برو دنبال درمان.
آدم وقتی معتاد به یه کاری میشه دیگه نمی تونه ترکش کنه. اول باری که این گناه رو به ذهنت اوردی استرس نداشتی؟ اول باری که گناه کردی دلهره نداشتی؟ اخه این چه حرفیه؟
شما اول باید بپذیرید که باید از خودتان شروع کنید. اول باید بخواهید ، بعد به اوج زشتی این کار ایمان داشته باشید. انتظار دارید یه شب از خواب پاشید. یه معجزه بشه و شما کلا اون حس هایی که مدت زیادی با اون خو گرفتید و تجربه داشتید از یاد ببرید؟
شما هنوز که هنوزه از ته دل به زشتی گناه پی نبردید. و همش به خودتون حق می دید. و این حق دادن همون عاملیه که شما رو شکست می ده.

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

پرسشگر گرامی؛
به نکات خوبی در زمینه اعتیاد به گناه لابه لای کلمات تان نوشتید.
دين مبين اسلام همانند ساير اديان الهي توصيه هايي جهت رشد انسان در مسير تعالي و تكامل دارد كه قسمتي از آن ها دستوراتي مبني بر ترك اعمالي است كه گناه ناميده مي شوند و مشخص هم هستند و در اين ميان بزرگان دين و آموزه هاي اسلامي نيز توصيه هايي را در مورد روش هاي ترك گناه بيان كرده اند كه در اينجا به مواردي از آن اشاره مي كنيم:
۱- توجه به قبح و زشتى آن عادات(به گناه) از نظر عقل.
۲- در نظر گرفتن كيفرى كه از نظر شرع بر آن مترتب گرديده است.(محاكمه كردن نفس و توجه دادن آن به عقوبت گناه و سلب توفيقات و دور شدن از رحمت الهي)
۳- داشتن اراده‏اى محكم در جهت رفع آن عادات كه نشانه همت بالا و بلند انسان در روى آوردن به فضايل و دورى از رذايل است.
۴- استمداد از خداوند متعال با دعا و نيايش و توسل به ائمّه اطهار(عليهم السّلام)
خداوند متعال در قرآن كريم مي فرمايد:
وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يزَكِّي مَنْ يشَاءُ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ(نور/۲۱)
و اگر فضل و رحمت الهي بر شما نبود، هرگز احدي از شما پاک نمي‌شد؛ ولي خداوند هر که را بخواهد تزکيه مي‌کند، و خدا شنوا و داناست!
و همچنين مي فرمايد:
َلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيطَانَ إِلَّا قَلِيلًا(نساء/۸۳)
و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز عده کمي، همگي از شيطان پيروي مي‌کرديد (و گمراه مي‌شديد).
بنابراين بايد توجه داشته باشيم كه خداوند متعال كه دستور بر ترك گناه داده است، خود نيز انسان را در اين امر ياري مي كند.
۵- جايگزين سازى اعمال و عادات نيكو؛ مانند: شركت دائمى در نماز جماعت، خواندن نماز شب، زيارت اهل قبور، دعا.
براى آگاهى بيشتر ر . ك : «چهل حديث امام» و «معراجالسعاده».
۶- هرگاه نفسش او را وسوسه نمود بلافاصله از جا برخيزد و خود را چنان سرگرم عمل مثبتى نمايد كه انديشه عمل زشت را از ياد ببرد).مثلا به ورزش با دوستان خود بپردازد به مسجد و نماز جماعت يا دعا برود به ديدار دوستان يا نزديكان خوب خود بشتابد به كارهاى عادى زندگى؛ مانند: خريد مايحتاج و ... بپردازد).
۷- مطالعات خود را پيرامون معاد عذاب گناه و... افزون سازد.
۸- از شركت در محيط هاى آلوده كننده و همنشينى با دوستان ناباب بپرهيزد.
۹- عوامل تحريك كننده پيرامون خود را حتى‏الامكان از بين ببرد.
۱۰- سعى كند هيچ گاه در تنهايى نماند.
۱۱- همه روزه با خداى خود مشارطه كند كه مرتكب گناه نشود و هم از او مدد جويد و شبانگاه به محاسبه اعمال خود بپردازد. پس اگر ترك گناه كرد خدا را سپاس گويد و باز مدد جويد و اگر خداى نخواسته خلاف كرد استغفار كند و تصميم بگيرد كه مجددا ترك كند.
۱۲- عادات خوب را مانند شركت دائمى در نماز جماعت و ... تقويت كند. چه با نفى عادات زشت راه كسب اعمال شايسته باز شده و در شعاع تكرار و تلقين و ميل شديد به آنها عادات خوب در نفس ظهور فعلى پيدا خواهد كرد. اميرالمومنين(ع) فرموده است: «غيروا العادات تسهل عليكم الطاعات؛ عادات [زشت] را تغيير دهيد پيروى از ]فرمان‏هاى] خدا بر شما آسان مى‏شود»، (شرح غرر، ج ۴، ص ۳۸۱) و «بغلبه العادات الوصول الى شرف المقامات؛ با غلبه و چيره شدن بر عادت‏هاى [زشت [رسيدن به مقامات بلند آسان مى ‏شود»، (شرح غرر، ج ۳، ص ۲۲۹).

سلام به همهی دوستان عزی. من از زمان دبیرستان عاشق میشدم عاشق پسرای جذاب از همون زمان برای من اینها متحیر کننده بود،من در اون زمان یک فرد کاملا مذهبی بودم و اینکه حتی تعدادی دوست دختر هم داشتم ول. احساس نارضایتی میکردم همیشه دوست داشتم خاص باشم،همیشه عاشق این بودم یه روز همه بدونن من یک همجنسگرام،همیشه ارزو داشتم با یه پسری باشم ثابت باهاش کار کنم درس بخونم بخندم گریه کنم،وارد خانواده هم بشیم و زندگی سالمی داشته باشیم،به تمام چیزهایی که خواستم کل اعضای خانواده می دونن خانواده ی دوست پسرم هم می دونن،ولی باور کنید احساس پوچه همش کشکه دوتا پسر هیچوقت مکمل هم نمیشن من هم درس خوندم هم کار میکنم و هیچ وقت مورد سرزنش از جانب چه خانواده و نزدیکان قرار نگرفتم چون سبک زندگیم سعی کردم که با جامعه ی همجنسگراها نیز فرق داشته باشه،این روزا ادم مذهبی نیستم،ولی همه چیز برام محترمه،دوستان گلم به خدا بی فایدس این راه و دنبال نکنید اگه به مفعول شدن عادت کردید در اخر یه ادم منزوی و گوشه گیر میشوید اگر فاعلید زندگیتونو جونیتونو باختید،به نظرم ذهنتونو معطوف به کارهای ارزشمند کنید نتیجشو در دراز مدت خواهید دید،به خدا شعار نمیدم،ما که با همه چیز قطع رابطه کردیم و وفادار رفتیم جلو متوجه شدیم که پوچه،به خدا حس کوره،عصبیتون می کنه این رابطه ها،خیلی خنده داره،روزی میرسه مثل من گیر میکنید و با خودتون میگید چرا راه درستو انتخاب نکردیم،به خدا زندگیه سالم با یک دختر خوب و خانواده دارو اصیل خیلی جذاب تره نه استرس دارید نهنگرانی چه نسبت به طرفتون و رفتارش چه ایندتون،این راها ماله کساییه که همه چیزشونو باختند،نه مال شماها،من تازه رفتم تو بیستو پنج سال،یه دختر خوب به همخوابی باهاش فکر نکن به ارامشی که بهت میده فکر کن،به دلسوزیه حقیقیش که فقطو فقط به خاط وجودته فکر کن،به رابطه های شیرینه خانوادگیت فکر کن،به اینکه میری سر کار و اون به تو پایبند و ارامشتو بهم نمیزنه چون خیالت نسبت بهش راحته فکر کن،همجنسگرایی یه حسه
که در همه وجود داره بعضی ها این حسو تقویت میکنن بعضی ها هم عقلانی رفتار میکنن،زندگیه تو چارچوب خیلی شیرینتره
هر وقت خواستی ذهنت خوب کار کنه کافیه یه چند روزی به جای فیلم های اونجوری جور دیگشو ببینی صرفا به خاطر کمک به درمانت،کافیه برای تنها یک ماه این برنامه های مسخره ی جهان سومی که برای چتو دوست یابیو وقت طلف کردنرو پاک کنی،اون برنامه هایی که اسمشو میدونیمو ببند،چند روز برو سر کار با ادمای معقول و سطح بالا معاشرت کن تازه متوجه میشی کجای کاریم،بین همجنسگراهای ایرانی که دیدم چیزی جز بی فرهنگی بی اخلاقی،بی ثبات. ندیدم ،ادمهایی با سن بالا که کودکانه فکر میکنن کودکانه حرف میزند چرا که فکرشان محدود بوده و هیچ وقت طعم لزادی را حس نخواهند کرد بلکه تجربه ی مهاجرت از قفسی به قفس دیگر را به دست خواهند اورد و اینگونه همیشه کوته فکر خواهند بود،نمی گم توبه کن نمی گم ادمای بدی هستیم ولی گلم عزیزم قبل عشق و حال و هوای نفس و زندگیه کورکورانه رابطه ی یه زوج خانوادگیتونو که معقول باشرو زیر نظر بگیر،و از خودت بپرس ایا میشود تو نیز چنین رابطه ی مستحکمی داشته باشی یا نه?اونوقت میفهمی یعنی چی دو جنس موافق مثل دو خط موازین،من همه این راهارو رفتم مراقب خودتون باشید
تجربه درر گرانیست بهایش گزاف
تجربه را تجربه کردن خطاست

با سلام من از سن ۶ سالگی مورد تجاوز از سوی همجنس خودم شده ام اوایل میلی به این کار نداشتم ولی بعد از چند سال میل شدیدی به این کار پیدا کردم در مکان های مختلف مخصوصا استخر همه به من تجاوز میکردند که تا اکنون ادامه دارد من اصلا میلی به جنس مخالف خود ندارم و بسیار دوست دارم که به من تجاوز شود و بعضی اوقات خودم را در میان پسر های زیبا تصور میکنم که به من تجاوز جنسی میکنند من الان ۱۵ساله هستم و از امسال تصمیم به ترک این کار شده ام تا مرز خوب شدن هم رفتم اما باز هم کسانی به من روی میآورند نمیدانم چکار کنم زیرا دوباره دارد تمایل همجنسگرایی در من پدید میآید تر خدا بگین چیکار کنم...

با سلام و تشکر بسیار متأسفیم که با این وضعیت روبرو هستید و قطعا تلاش و کوشش شما برای اینکه خودتان را در مسیر منطقی و مورد انتظار یک پسر ۱۵ساله با فرهنگ ایرانی- اسلامی ، قرار دهید قابل تقدیر و اجر و ثواب بالایی دارد ولی شما نباید از خود انتظار دارید حالا که تصمیم گرفتید این موضوع را مدیریت و کنترل کنید قطعا در عمل هم این تصمیم تمام و کمال موفقیت آمیز است پس سعی و تلاش خود را انجام دهید و همین که وسوسه های خود را به تأخیر بیاندازید و آمار این گونه رفتارها را کاهش می دهید باید به خود ببالید و افتخار کنید هرگز انتظار ترک کامل را نداشته باشید . سعی کنید از محیط های بیرونی تحریک کننده فاصله بگیرید و از افکاری که در ذهن شما می گذرد با خود کنترلی و توجه گردانی به موضوعات دیگر ، هم فاصله بگیرید ورزش و تحرکات بدنی داشته باشید و خیلی نسبت به این موضوع خودتان را سرزنش نکنید و سعی کنید نقاط مثبت و خوبی های خودتان را ببینید موفق باشید.

همجنسگرایی مریضی نیست.اونا هم آدمن مثل من و شما. اینو همه دنیا قبول کردند.

با سلام ..اقاي پوريا شايد اين نظر شما از نظر بعضي ها درست باشه اما من از شما يك سئوال دارم و همينطور نكته اي رو مي خوام خدمتتون عرض كنم.
اگر شما مي گيد انها ادم هايي هستن مثل من و شما..پس به من بگيد اگر دو جنس مخالف از قرن ها پيش مثل ادم و حوا با هم ازدواج نمي كردند و عاشق يكديگر نمي شدند الان من يا شما و انسان هاي ديگر در اين دنيا وجود داشتيم؟ خيلي عذر خواهي مي كنم اما شما تاحالا از پزشكي شنيديد يا اصلا در كتاب هاي پزشكي ديديد و خونديد كه بگن تركيب گامت نر با نر باعث ايجاد سلول تخم مي شود؟ و جنين را بوجود مي اورد؟ خب درواقع تا جايي كه من ميدونم نه..پس اين رو هم در نظر بگيريد كه جامعه و دنياي ما بر اساس ازدواج دو انسان جنس مخالف شكل مي گيره و ادامه پيدا مي كنه .
تصور كنيد اگر دو همجنس با هم زندگي كنند ( كه مطمئنا براي بچه داشتن يكي از انها با تزريق هورمون هاي زنانه يا مردانه ) باعث مي شود داراي بچه اي بشوند و اگر اين بچه در طول زندگي خودش زندگي خانواده ها و بچه هاي عادي و معمولي را ببيند فكر مي كنيد چه عكس العملي نسبت به خانواده ي خودش نشان بدهد؟قلب يك كودك و فرزند به اندازه ي سر سوزن هم ارزش ندارد؟معلوم است كه دلش مي شكند و احساس بدي سرتا سر وجودش را فرا مي گيرد..اين رو به ياد داشته باشيد كه خداوند هرچيزي كه براي انسان ها بد و ضرر داشته باشد را حرام كرده است..و براي همين است كه ما به افرادي دچار اين مشكل هستند كمك مي كنيم و اين مشكل يا حسي كه در بعضي ها وجود دارد طبيعي و واقعي نيست..ويژگي خوبي نيست..چون عشق واقعي را از انها در دنيا مي گيرد..عشق واقعي حس زيبايي است كه خداوند در قلب ها و دل هاي ما قرار داده چون خداوند مارا از ته دلش دوست دارد و اين عشقي كه در دل هاي افرادي كه به همجنس خود حس خاصي دارند فكر نكنيد انهارا خوشحال و شاداب مي كند..و اين تنها افراد ايراني نيستند كه از اين مشكل رنج مي برند خيلي از يهودي ها و مسيحي ها و حتي بودايي ها و انسان هاي ديگر حتي خودشان هم از اين حس رنج مي برند و مي خواهند از اين مشكل رهايي يابند چرا؟ چون ميدانند كه حس خوبي نيست...عشق واقعي نيست..چيزي نيست كه بتواند زندگي شان را برايشان زندگي كند!..معناي زندگي مشترك در عشق مرد و زن است .
دلم مي خواهد و ارزو مي كنم اين حس پليد و ناراحت كننده و عشق دروغين نابود شود و لكه ي كوچكي از اثرش را در جهان باقي نگذارد ارزوي خوشبختي و سلامتي و ايمان و تقواي پر ارامشي رو براي شما و ادم هاي ديگر مي كنم.
خدا يار و نگهدارتان

جناب بنده چندین سال در رشته روانشناسی درس خوندم،بارها پای صحبت ادما نشستم و به درد هاشون گوش دادم یعنی هم ادمی هستم که در این زمینه تحصیل داشتم هم تجربه،بعد از اینهمه مطالعه بیشتر از هرکسی میدانم در حدی نیستم که احساس انسان ها را قضاوت کرده و ان را با ارزش یا بی ارزش بدانم،شما در چه مقامی هستید که اینطور قضاوت میکنید؟مگر شما خدایید؟به چه حق اینطوری در مورد انسان ها فکر میکنید؟فکر میکنید فقط خودتون دنیا و هستی رو میشناسید؟خدا و دنیا رو با باور های کلیشه ای و محدود خودتون تبین میکنید شما نمیتونید با عقل انسانی خودتون پیچیدگی خدا رو و دتیا بیان کنید،من با کلی ادم همجنسگرا مصاحبه داشتم و پای احساساتشان نشستم و بهشون گوش دادم،شما پای چند نفر نشستید که همجنسگرا باشند؟من به این موضوع عمیق نگاه میکنم نه سطحی نه فقط با دید های کلیشه ای مذهبی و سنت و فرهنگ های بیمار جوامع اسلامی! یک فرد همجنسگرا خودش انتخاب نمیکند همچنسگرا باشد اونا مثل دگرجنسگراها عاشق میشند و لزوما همشون هوسباز نیستن،چقدر خوبه بجای قضاوت بتونیم ادما رو بپذیریم مگر معیار و اساس زندگی قران،انجیل و سایر کتب و مکاتب مذهبی هست؟خدا و دنیا مقوله های بسیار پیچیده ای هستن و شما بر اساس چندتا استدلال مذهبی نمیتونید به حقیقت دست یابید

سلام. من سروش هستم یک همجنس گرا.
دوستان هیچ وقت سعی نکنیم موضوع علمی و روان شناسی رو با مساعل دینی و دیدگاه مغرضانه ی خودمون حل کنیم
من مدتی همین جوری بودم و دچار اضطراب و نگرانی و کمبود اعتماد به نفس شدم
اما از وقتی با موضوع همجنس گرا بودن خودم کنار اومدم خیلی راحت تر زندگی میکنم
راستی طبق نظر سازمان بهداشت و سلامت امریکا(یکی از مهم ترین مراجع پزشکی جهان که برترین دانشمندان رو داره) همجنس گرایی سال هاست گه از رده بیماری روانی خارج شده ،همه ی همجس گرایان حق زندگی دارن چرا با این کار یه اونا ظلم می کنین؟
طبق نظر سازمان بهداشت جهانی در هر جامعه به طور میانگین ۶٪ همجنس گرا وجود داره
بیاید عقاید پوچ قدیم رو کنار بزاریم و با دیگران در صلح زندگی کنیم
من دانش اموز مدارس سمپاد در مقطع سوم دبیرستانم و الان به راحتی با دوستانی که همجشگرا نیز نیستم به راحتی ارتباط برقرار میکنم
بیاید تابو ها را بشکنیم،
دوست همجنس گرای من.خواهران و برادران، از همجش گرا بودن نترسید.و به اینده امید داشته باشید
بدرود

تصویر مشاور شهر سوال

کاربر گرامی، به شهر سوال خوش آمدید و از اظهار نظر شما متشکریم. هرچند پاسخ شما در کامنت های بالا به طور کامل داده شده است اما به دلیل تأکید بیشتر و یادآوری و همچنین به این خاطر که شما برای خواندن مطالب گذشته به زحمت نیفتید ما مجددا پاسخ شما را ذکر میکنیم:
نکته مهم و اول که همیشه باید توجه کرد که البته تا حدی هم در کلام شما وجود داشت "رجوع به متخصص" است. و البته پرهیز از دیدگاههای مغرضانه! نکته ای که ما نیز بر آن باور و تأکید داریم. امیدوار هستیم شما هم اینچنین باشید. جهت اطلاع شما و سایر کاربران عزیز این سایت و سایر پایگاههای مرکز ملی عرض می کنیم که پاسخگویان در هر حیطه، متخصص آن هستند، به طور مثال در بخش تاریخ، پاسخگویان دارای تحصیلات آکادمیک حداقل در حد کارشناسی ارشد می باشند. و یا پاسخگویان در همین بخش یعنی مشاوره و خانواده، دارای تحصیلات روان شناسی با گرایشهای عمومی، بالینی، خانواده، و روانشناسی شناختی هستند که در مقاطع کارشناسی ارشد فارغ التحصیل شده و برخی در مقطع دکتری مشغول به تحصیلند. علاوه بر این که اکثریت این افراد، دارای تجربه چندساله در زمینه مشاوره به صورت حضوری در مراکز مشاوره نیز هستند...
اما در مورد مطالب شما باید عرض کنیم که اگر شما اهل تحقیق و پژوهش هستید، باید بدانید که همجنس بازی و همجنس گرایی دو مقوله مختلف هستند. همجنس بازی، یعنی ارضای غریزه جنسی از طریق همجنس (مانند لواط- در مردان - و مساحقه- در زنان) به هر شکل که باشد در اسلام و همه ادیان الهی (و سایر فرهنگها ناپسند و) حرام است و علاوه بر عقوبت شدید دنیوی و اخروی، اثرات و پیامدهای شدید و غیر قابل جبرانی در پی دارد. همجنس گرایی (homosexuality)، اما گرایش درونی فرد است که به خودی خود گناه محسوب نمی شود چون یک رفتار نیست بلکه میلی است درونی که ممکن است بدلیل کارکرد نامناسب هورمونی رخ دهد و حتی فرد از این حالت بیزار باشد. اما علت اصلی و دلیل این میل هرچه که باشد، به لحاظ علمی ثابت شده است که این نوع گرایشها هم قابل تقویت و تشدید هستند و هم قابل کاهش و تقلیل. این انحراف جنسی مانند هر انحرافی پیامد خاص خود را در بدنبال دارد مانند اینکه موجب تنفر از جنس مخالف و علاقه به جنس موافق می شود. همجنس بازی علاوه بر مضرات بهداشتی و روانی که دارد با فطرت انسانی مغایرت دارد و این امر باعث تعطیل شدن توالد و تناسل و گرایش افراد به جنس موافق و در نتیجه موجب تعطیلی توالد و تناسل خواهد شد. بدیهی است این امر با هدف آفرینش منافات خواهد داشت.... قطعا تشخیص دقیق این نکته نیازمند مراجعه حضوری به متخصص و بررسی کارشناسانه است. به این نکته توجه داشته باشید که پاسخهای ما با توجه به مطالب مطرح شده از طرف سوال کننده می باشد که بسیار اوقات این سوالات، ناقص، مبهم و یا اندک است.
نکته دیگر که پیشتر نیز عرض کرده بودیم این که شما وجود یک پدیده (اختلال) در بین عده ای اندک از مردم را دلیل بر طبیعی بودن آن میدانید و این نگاه و این منطق کاملا اشتباه است.
آیا اینکه همجنسگرایی در بین برخی انواع جانداران مشاهده شود دلیل بر طبیعی بودن یا درست بودن این رفتار است؟ به نظر شما این انواع جاندار چند درصد از کل جانوران دنیا را تشکیل میدهند؟ آیا میدانید (طبق دانشنامه ویکی پدیا) در حدود ۱٫۷۵ میلیون گونه جانوری توصیف و به طور علمی نامگذاری شده‌اند. این تعداد شامل ۲۵۰ هزار گونه گیاهی، ۴۲ هزار گونه جانوری مهره‌دار و ۷۵۰ هزار گونه حشرات است. اگر گونه های جانوری را هم حساب کنید، چند درصد از کل جانوران شامل این گرایش می شود؟
اصلا بر فرض که رفتار حیوانات ملاک باشد، آیا به نظر شما چون، در بین حیوانات، کشتن و پاره پاره کردن یکدیگر به وفور در بین جانداران مشاهده می شود، در بین ما هم باید یک پدیده کاملا عادی و درست تلقی گردد؟ شما چنین عقیده ای دارید؟ آیا میدانید این منطق و استدلال شما چه تبعاتی دارد؟ به نظر می رسد بهتر است بیشتر بیاندیشیم.
به نظر شما مثلا چون ۲۰ درصد مردم ایران (طبق آمار رسمی) دارای مشکل فشار خون هستند (در حالی که درصد همجنسگرایان در کل جمعیت جهان چیزی بین ۲ تا ۴ درصد است) پس باید نتیجه بگیریم فشار خون باید یک پدیده طبیعی تلقی شود و به فکر درمان آن نباشیم؟ آیا چون مشکلات قلبی بیش از ۷۰ درصد از علل مرگ و میر در ایران را تشکیل می دهند ما باید آن را امری عادی تلقی کنیم و به فکر چاره نباشیم؟؟ و هزاران مورد از این دست مثال وجود دارد که با منطق شما باید آنها را به رسمیت بشناسیم...
ما از شما دوست عزیز و همه دوستان انتظار داریم، بیشتر و عمیق تر بیاندیشید و به سادگی و بدون تفکر، مقهور و مسهور اخبار، تبلیغات، مطالب و جوّ رسانه ای نشوید...پس به آینده امید داشته باشید و بر خدای خالق مهربان تکیه و توکل کنید...
برای شما آرزوی سلامتی و آرامش در همه عرصه های زندگی داریم.

آقایون و خانوما شرمنده ولی من روش درمانم این بوده: این برای پسر است پسر ها باید اراده کنند و هرگز به مدت یک ماه به پسر فکر نکنند سپس در مدت این یک ماه خود را با فکر به جنس مخالف مشغول کنند بعد یک ماه خوب میشین ولی بازم تاکید میکنم هر وقت فکر پسر اومد تو ذهنتون اراده کنید و فکر نکنید

سلام من علیرضا هستم ۳۳ سالمه من از بچه گی هم به دختر هم به پسر علاقه داشتم و دارم الان هم عضو یک شبکه اجتماعی همجنسگرایی هستم البته امروز که این نامه رو مینویسم یه اتفاقی تو درونم افتاده که دیگه میخوام ادم سالم بشم از شبکه اومدم بیرون و به دنبال راه درمان هستم این کار یعنی دوجنسگرایی عاجز و ناتوانم کرده سکس پر خطر چند بار کردم اما من میخام یه ادم طبیعی بشم نمیدونم چرا نمیشه تو باشگاه ورزشی میرم چشم به پسرای خوشکل و خوش اندام هیفته تو خیابون همه جا همش در ظمن من فاعل هستم بیرون میرم چشمم به دختراس خود ارزایی میکنم دارم دیوانه میشم دیگه عاجزانه ازتون میخوام بهم کمک کنید من قبول کردم بیمارم البته من ۶ سال هم هست که از اعتیاد به مواد در اومدم و پاک هستم اما این هم یکی از اون بدتره من چطور درمان بشم یعنی میشه یه روزی من نه خود ارضایی کنم نه به همجنس تمایل داغشته باشم ه کمکم کنید

تصویر مشاور شهر سوال

دوست گرامی، سلام. از این که در وضعیت رنج آوری به سر می برید متاسفیم و از حضور شما در شهر سوال خوشحال! اولین گام در رفع مشکل شما، پذیرش آن مشکل است که شما این مرحله را پشت سر گذاشته اید. مطمئنا اراده و تصمیم شما برای حل مشکل در کنار نیروی بی پایان خداوند مهربان، شما را در طی کردن این مسیر و رسیدن به هدفتان کمک خواهد کرد. اما به هر حال برای رهایی کامل، لازمه اش آن است که مسیر را به درستی طی کنید. به شما توصیه می کنیم که به مراکز مشاوره تخصصی مشکلات جنسی که تحت اشراف و نظارت سکستراپیست خدمات می دهند مراجعه حضوری داشته باشید. نام، شماره و آدرس تعدای از این افراد و مراکز را در اینجا (http://www.soalcity.ir/node/2903) میتوانید ببینید. هرچند میتوانید با استفاده از مطالب ارائه شده در سایتهای مختلف (مانند http://sa-iran.org) نیز تا حدی به خودتان کمک کنید اما شرایط شما طوری است که توصیه می شود تحت نظر و درمان یک متخصص قرار بگیرید.
از خداوند، آرامش و بهبودی را برای شما مسئلت میکنیم.

سلام.
من پسري هستم ۲۵ ساله . از حدود ۶ سال پيش با پسري كه ۳ سال از من بزرگتر بود آشنا شدم و دوست صميمي هم شديم بطوريكه هر روز همديگر رو ميديديم و به هم وابسته شديم . در اين مدت با هم رابطه هم داشتيم . تا اينكه حدود ۳ سال پيش دوستم ازدواج كرد . و من هم به ادامه رابطمون راضي نبودم ولي به اسرار اون گه گاهي ميشد. در اين مدت من سعي در تقليل رابطه بودم ولي اون نميذاشت چون بيشتر به من وابسته بود.تا اينكه حدود يك سال پيش من هم ازدواج كردم. از اون موقع دوستم افسرده شد و همش به دنبال حفظ كردن من بود . كه اخيرا متوجه شدم كه اون همجنس گراست و از م ف ع و ل بودن لذت ميبره و به گفته خودش هيچ لذتي از همسرش نميبره و تو اين مدت فقط كنار من احساس آرامش ميكرده به اين دليل همچنان خواستار ارتباط با منه و شب و روز فكر ذكرش من هستم. البته به روانشناس و يه روانپزشك هم مراجعه كرديم ولي نتيجه خاصي ندااشت و فقط داروي كاهش ميل جنسي رو تجويز كردن. از شما عاجزانه درخواست كمك و ياري ميكنم. چون زندگي اون در حاله فروپاشيه و من هم قطعا از اين متضرر خواهم شد.

تصویر مشاور شهر سوال

دوست عزیز، سلام. به شهر سوال خوش آمدید. بسیار خوشحالیم که با پیوند مقدس ازدواج از شرایط گناه آلود و رنج آور قبلی خارج شده اید. و البته جای تقدیر دارد که به فکر درمان و رهایی دوست خود نیز هستید. دوست عزیز، متاسفانه با توجه به توضیحات شما و عمیق و ریشه دار بودن این مشکل در ایشان، و از طرفی حساس و دقیق بودن تشخیص اختلال جنسی از میان اختلالات مختلف جنسی، توصیه می شود مثل پاسخ به دوست قبلی، به یک متخصص سکستراپیست مراجعه کنند. نام، شماره و آدرس تعدای از این افراد و مراکز را در اینجا (http://www.soalcity.ir/node/2903) میتوانید ببینید. توجه داشته باشید که این مشکل، مشکل ساده ای نیست و درمانگر آن نیز باید هم از تخصص لازم و هم تجربه کافی در این زمینه برخوردار باشد.
موفق و پیروز باشید.

با سلام
آيا در شهر تبريز هم متخصص سکستراپیست سراغ داريد ؟ چون همه مراكز پيشنهادي شما در تهران هستند.
ممنون از لطفتون

تصویر مشاور شهر سوال

عرض سلام مجدد. دوست گرامی، متاسفانه ما از شهر های دیگر اطلاعی نداریم. اما این احتمال زیاد است که شما با تماس با همین مراکز در تهران، افراد یا مراکز دیگری در تبریز یا شهر های دیگر را سراغ بگیرید. یا این که با مراکز مشاوره معتبر شهر خودتان تماس بگیرید و این کار را انجام دهید.
ضمنا به دفتر شورای استانی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در استان آذربایجان با شما ره تلفن ۰۴۱۳۳۳۴۹۰۴۴ هم میتوانید مراجعه کنید. با توجه به مسئولیت این شورا در نظارت و هماهنگی تمامی مراکز مشاوره استانی قطعا پاسخ مطمئنی به شما خواهند داد.
موفق باشید

سلام-ازینکه هواشو داری واقعا بهت یه دمت گرم دوستانه می گم-- من خودم کسی هستم که تو این رابطه قرار گرفتم و میدونم بخاطر ترد شدن از دوستان چقدر می تونه به ضررش تموم بشه و حتی اونو به فکر ارتباط با مرد های دیگه بندازه-
به نظر من بهتره با این عنوان شروع کنید که حالا شما وارد یه فصل جدید از زندگی شدین... که باید یک سری اصول و قوائد حتما رعایت بشن.
بهش ارزش بده هرجا دیدی داره شل میزنه یه تلنگر بزن ... سعی کن رفیقش باشی.. به معنای واقعی.. چیزای که تو داری واون نداره رو درش تقویت کن.. حالتای مردونه مثلا--- بدنسازی- ورزش -- لباساش همه رو مثه مردای ایده نرمال بزن.. یچزی رو بگم اگه خیالش از بابت تو راحت باشه .. مشغول زندگیش میشه ...
اگه طردش کنی خراب میشه.بدون اینکه بفهمی
باهاش باش ولی بدون عمل جنسی.. مثل دوتا رفیق -- مرد مردونه .

سلام تورو خدا کمکم کنید من ۶ ساله ازدواج کردم از زمانی که یادم میاد حتی وقتای که خیلی خیلی بچه بودم به همجنس علاقه داشتم و هیچ وقت به جنس مخالف تمایل ندارم تو این سالها همیشه خودارزائی داشتم بلکه کسی متوجه نشه و آبروم نره . به شدت علاقه به همجنس دارم احساس گناه در من بیداد میکنه دست خودم نیست این کارها تو رو خدا کمکم کنید این کار اگه حرامه چرا تو ذهن من نقش بسته و جدا نمیش من از بچگی اینطوریم .... هیچ لذتی از هم بستری با همسرم ندارم .... فکر خودکشی تو سرم داره بیداد میکنه .... من گناهکارم ؟؟؟؟؟؟ من مقصرم؟؟؟؟ من چیکار کنم؟؟؟ همجنس گرا باشم؟؟؟؟ از زندگی الانم نا امیدم به اون دنیا هم با تفسیرهائی که تو دین از همجنس گرائی میشه هیچ امیدی ندارم و احساس میکنم آتیش جهنم تو اون دنیا هم گریبان گیرم میشه .... این زندگی که من دارم .... تو رو خدا راه حلی جلوی پام بزارین ....

به نام خدا
با سلام

احساس ناراحتی که شما در این وضعیت دارید قابل درک است. عواملی که باعث شده تا شما به این صورت باشید متعدد است و لازم به بررسی دقیقتر است. به طور مثال تمایل به همجنس، گاهی برگرفته از احساس حمایت طلبی است که مرد دارد یعنی بیش از اینکه تمایلات جنسی وی را جذب کند، فرد درگیر این امر است که تمایل دارد به حمایت مردانه از طرف شخصی که مورد علاقه اوست. با عنایت به این دقت و ظرافت موضوع و با اینکه تمایل دارم در رفع این مشکل به شما کمک کنم ولی به علت پیچیدگی این اختلال و نیاز به مجموعه ای از فرایندهای بالینی اعم از اجرای تست، ارائه تکنیکهای متناسب با وضعیت شما و حتی در صورت لزوم دعوت از همسر شما و آموزش مهارتهایی به ایشان، حتما به مجموعه ای که درمان اختلالات جنسی را در دستور کار خود دارند مراجعه بفرمایید مانند مرکز خانواده سلامت که در تهران جنب بیمارستان مصطفی خمینی قرار دارد. (با مراجعه به اینترنت یا اطلاعات مخابرات میتوانید شماره تماس را دریافت بفرمایید)
آنچه مسلم است بسته به وضعیت شما رویکردهای مختلف درمانی ارائه خواهدشد
به امید سلامتی روزافزون شما

از خدا بخواه مهر همسرتو بندازه تو دلت خدادصاحب دلهاس خالصانه ازش کمک بخواه بنظر من مشکل شما فقط با یه رازرونیاز با خدا حل میشه منم برات دعا میکنم مطمعنم موفق میشی

با سلام
-به نظر من اعتقادات تأثير زيادي در ترک اين عمل دارد منظورم اين است كه اعتقاد ما حقيقت ظاهر وباطن داشته باشد نه فقط اسم ما مسلمان باشد.
-همچنین قرآن خواندن باعث درمان این بیماری یا همان اعتیاد می شود
-باید به عاقبت عمل فکر کرد.
-زندگی میدان مبارزه بین حق وباطل است واین عمل جزو امور باطل می باشد. در زندگی هیج چیز به راحتی به دست انسان نمی رسد.
-اراده وتوکل به خدا مهمترین وسیله برای دوری از این کار است.
-دوری از محیط یا همان نگاه نکردن وفکر نکردن به این عمل تأثير خيلی زيادی دارد. اينترنت با اين كه فوايدش زياد است ولی برای رسیدن به هدف لازم است از بعضی چیزهای مهم چشم پوشی کرد . می توانید برای رسیدن به هدف با این که دشوار است ولی مدتی از اینترنت یا همان کامپیوتر وگوشی دوری کنید.
-یه بار دیگه میگم برای رسیدن به هدف - اگر براتون مهم هست- باید از بعضی چیزها حتی اگه به ضرر ما باشد ،دوری کرد.

سلام من در ۱۵ سالگی متوجه شدم که به همجنسای خودم علاقه مندم ولی به یه معلم خودم اعتماد کردم ومشکلم رو گفتم ولی متاسفانه اون منو به خونه شون برد وبهم تجاوز کرد دیگه به هیچ کس اعتماد ندارم ومعتقدم ما همجنسگراها فقط باید انتظار مرگ رو بکشیم من که در ابتدای جوانی به اندازه یه پیرمرد ۸۰ساله دلمرده ام فقط میخام از خدا بپرسم چرا چرا

تصویر مشاور شهر سوال

کاربر گرامی، سلام. به شهر سوال خوش آمدی. بسیار متاثر و متاسفیم از این که در اوایل نوجوانی چنین مسئله ای را تجربه کرده اید. به شما توصیه می شود حتما به یک روانشناس باتجربه و متعهد، به صورت حضوری مراجعه فرمایید و در صورت عدم امکان به هیچ وجه، با تلفن سراسری ۰۹۶۴۰۰ تماس حاصل نمایید.
برای شما آرزوی بهبودی و آرامش داریم.

سلام من دختری ۱۷ساله هستم.چندوقتی هست که به شدت به یکی ازدوستام علاقه مندشدم ویه روزکه نمیبینمش بدجوردپرسم.ولی درعین حال باجنس مخالف هم دوستم وتمایل به دوستی باجنس مخالف هم دارم.ولی هروقت دوستمومیبینم بدجورتپش قلب میگیرم ودست وپام یخ میشه.توروخداکمکم کنین.من الان دقیقا چمه؟باید چیکارکنم؟

تصویر مشاور شهر سوال

کاربر گرامی، مائده، سلام. به شهر سوال خوش آمدید. امیدوار هستیم که از این ویژگی و این استعداد خدادای بهره کافی را در همه تصمیم گیری ها و مراحل مختلف زندگی و تحصیلی ببرید. اگر مطالب قبلی این صفحه را مطالعه نکرده اید باید خدمتتان عرض کنیم که این نکته را بارها تذکر داده ایم دوستی و دوستیابی و داشتن دوستهای خوب به خودی خود امری طبیعی و بلکه برای انسان که موجودی اجتماعی است، امری لازم است. توصیه هایی هم از پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) مبنی بر تشویق مردم به دوستی و اظهار دوستی نقل کردیم. البته این طبیعی است که دوستی ها در درجات مختلف باشد، ضعیف، شدید، متوسط، معمولی و ... . تنها نکته ای که باید به آن توجه داشته باشید این است که این رابطه دوستی با دوستان و همکلاسی هایتان را تا جایی تشدید کنید که به جریان عادی زندگی شما یا رابطه شما با خانواده تان یا به تحصیلتان لطمه وارد نکند. شما که خانم منطقی و فهمیده ای هستید حتما متوجه این نکته هستید و میتوانید با نیروی اراده خودتان بر انجام این امر موفق شوید. ضمنا ما روابط دوستانه با جنس مخالف را هم به هیچ وجه توصیه نمی کنیم. این گونه روابط هم زمینه ساز آسیب های بعدی برای طرفین و به ویژه دختر خانم هاست و هم این که مشکلاتی برای تشکیل زندگی و ازدواج شما پدید خواهد آورد.
برای تان از خدای متعال آرزوی موفقیت داریم.

فربد هستم چرا نظر من رو پخش نمیکنید

تصویر پاسخگو

سلام دوست عزیز
سوال شما در نوبت پاسخگویی قرار دارد .
به محض آماده شدن نظر شما هم نمایش داده خواهد شد .

سلام
من از وقتی خیلی بچه بودم و یاد دارم از جنس موافق خوشم می اومد و الان که وارد ۲۵ سالگی شدم هنوز ادامه داره.بارها توبه کردم.نماز و روزه ام ترک نمیشه و خیلی کم قضا میشه.همیشه هیئت میرم و خیلی وقتا تو دل خودم با خدا حرف می زنم و گاهی گریه ام میگیره.وقتی اسم زهرا میاد منقلب میشم.سرگذشت عرفا رو همیشه میخونم و سلسله ی عرفانی بزرگانی رو تا ملاقلی جولا رو میشناسم و کتابهاشون رو تا اندازه ای خوندم.افکار ملاصدرا رو دوست دارم و کمی کار کردم.حتی سایت رهبر رو چک میکنم.سخنرانی های حسن زاده رو گوش میدم و تا دلتون بخواد کتاب خوندم.چند ماهی هم بیداری شب داشتم و نماز شب خون بودم که بهترین دوران زندگیم بود.تو یه دانشگاه دولتی خوب هم مهندس شدم اما نتونستم عادت همجنس خواهی رو ول کنم.نشد آقا نشد.چرا جای مقایسه همجنس بازی با فشار خون اون رو با ایدز مقایسه نکردی؟چرا یه بیماری لاعلاج رو نگفتی.این رو هم بگم که همیشه رابطه هام دوطرفه بوده غیر از یه بار.به خاطر اون یک بار باید یا بمیرم یا اون شخص پست رو گیر بیارم.تا ازش انتقام نگیرم ول نمیکنم.من از وقتی یاد دارم حتی خیلی پیش از بلوغ اینطور بودم.این رو هم بگم که پدرم هیچوقت باهام رابطه ی خوب نداشت و ازش خوشم نمیاد.اهل صراحتم و خودپسند نیستم ولی همه من رو به عنوان نمونه میشناسن چون رعایت حال همه رو دارم و مهربونم و دست و دل باز.غیر از این مدت اخیر که دیگه اعصابم داغونه و با کسی نمیسازم .معده درد گرفتم و دکتر گفت از اعصابه.همه ی دوستام یا تشکیل خانواده دادن یا دارن ارشد میگیرن ولی من هنوز خودم رو پیدا نکردم.این رو هم بگم که مردن برای یه هدف عالی برای من از دکترا گرفتن مهم تره.دنیا رو رحم روم میدونم که باید توش آماده بشم نه محل موندن.با این دید همجنس گرا بودن نمیدونید چه گسست بدیه.اگه کارشناسایی که معرفی کردین برام کارساز نبودن و فقط شهرت داشتن میکشم زیر گوششون

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

مطلبی را که بیان کرده اید نشان از پاکی و دغدغه شماست برای حل مشکل. اگر در ایام بلوغ، مسائل جنسی به صورت عقلایی و منطقی و صحیح، مدیریت نشود و بین ارتباط شرعی و غیر شرعی فرقی گذاشته نشود، ممکن است بعضی از افراد آسیب جنسی ببینند. و ممکن است تا مدتی احساس بی میلی نسبت به جنس مخالف را در شخص ایجاد کند، که می توان به راحتی با مشاوره و تفکر آن را بر طرف کرد.

گاهی به علت ترشحات غیر طبیعی برخی از هورمون ها، چنین حالتی برای انسان پیش می آید. خوب است با انجام برخی معاینات و آزمایشات، از ترشح عادی و نرمال غدد درون ریز خود مطمئن شوید. چه بسا در اثر ترشح غیرعادی غدد درون ریز، چنین تمایلاتی به وجود آمده و با تنظیم ترشح غدد با مصرف دارو تمایلات جنسی شما نرمال شده و به سادگی درمان خواهد شد. یادآوری می شود از مراجعه به پزشک و روان پزشک امتناع نکنید و خجالت نکشید، که این مسئله احتمالا یک مشکل جسمانی است و هم چون دیگر مشکلات قابل درمان، باید درمان شده و قبل از تشدید بیماری، آن را حل کرد.

در هر صورت مطالبی را برای استفاده شما بیان می کنیم:

۱. عدم توجه به ذهنیت ها و افکار مبتنی بر تمایل به همجنس و عدم تمایل به جنس مخالف. هیچ گاه به خود تلقین نکنید که: «من به جنس مخالف هیچ علاقه ای ندارم و نمی توانم این علاقه را در خودم ایجاد کنم.» هیچ گاه به خود تلقین نکنید که «علاقه به همجنس و عدم تمایل به برقراری رابطه با جنس مخالف در وجود من نهادینه شده است و امکان تغییر آن وجود ندارد»؛ چون اولاً: این گونه نیست و شما با تلاش خود می توانید این مشکل را برطرف سازید، ثانیاً: این تصور جلوی هر گونه تلاش اصلاحی شما برای تغییر را می گیرد.

۲. گاهی اوقات شیطان برای وادار کردن آدمی به گناه از این کانال بهره می گیرد؛ یعنی مسیر هر گناهی را به شکلی هموار می سازد. در این جا نیز مسیر آلوده شدن به برخی گناهان از کانال پشت کردن به جنس مخالف و ازدواج می گذرد و این نوع افکار و ذهنیت مقدمۀ ورود به آن وادی است. پس باید با این گونه افکار که جز افکار شیطانی نام دیگری بر آن نمی توان نهاد به مقابله پرداخت؛ یعنی ذره ای در شیطانی بودن این افکار تردید نداشته باشید.

۳. صحنه هایی از زندگی که در آن شخص همجنس گرا نقش یک مرد، پدر، همسر و پسر خانواده را بر عهده دارد تصور کند و به آن بال و پر دهد و نقش خود را پر رنگ و کاملا مردانه بیان کند. لازم است این تصویر گری را در قالب ذهن پروری و نوشته ها و رفتار روزانه و تمام حالات واقعی و خیالی و... استمرار دهید. در یک کلام به مرد بودن خود فکر کنید، و همان گونه عمل کنید و زندگی مردانه و اجتماعی خود را تعقیب کنید، اگر شش ماه با این طرز تفکر زندگی کنید برای همیشه از آن افکار رهائی خواهید یافت.

۴. اجتناب از نگاه شهوت آمیز به دخترها. مراقب نگاه خود باشید و همان طور که از نگاه شهوت آمیز به جنس مخالف اجتناب می کنید، از نگاه هوس آلود به دخترها نیز بپرهیزید؛ چون از نظر شرعی، نگاه از روی شهوت به همجنس هم حرام است.

۵. اجتناب از تمام ارتباط ها، مکان ها و موقعیت هائی که انجام اندیشۀ همجنس گرایی را تداعی می کند.

۶. افکار خود را کنترل کنید. سعی کنید به افکار هوس آلود در مورد رابطۀ جنسی با همجنس فکر نکنید. هیچ گاه در ذهنتان به این افکار بال و پر ندهید و آن را برای خود نیارایید. برای این کار، تلاش کنید تنها نمانید، چون این گونه افکار بیشتر در هنگام تنهایی به سراغ انسان می آید. اگر این افکار، به طور ناخواسته به سراغتان آمد، آن را قطع کنید، از جای خود برخیزید و به میان دوستان یا اهل خانواده بروید و تا زمانی که این افکار کاملاً از ذهنتان خارج نشده، جمع دوستان یا خانواده را ترک نکنید.

۷. توجه به آثار و عواقب همجنس بازی: انسان به صورت طبیعی تمایل به جنس مخالف دارد. هرگونه کاری که تمایل طبیعی او را منحرف سازد، یک نوع بیماری تلقی می شود. از دست دادن احساسات طبیعی بر جسم و روح انسان تأثیر می گذارد. چه بسا افرادی که به این بیماری مبتلا باشند، گرفتار ضعف قوه جنسی و به اصطلاح سرد مزاجی شوند. هم جنس بازی و لواط، عملی بر خلاف فطرت است و هر چه با فطرت هم خوانی نداشت، تأثیر سوء دارد؛ یعنی نه تنها فاعل و مفعول با این عمل به آرامش نمی رسند، بلکه بر تحیر و سرگردانی آن ها افزوده می شود. به همین دلیل روایات زیادی دربارۀ هم جنس بازی نقل شده که بسیار تکان دهنده است. با مطالعۀ آن روایات، می توان به پلید بودن این عمل پی برد. قطعاً روایات در جلوگیری از این عادت ناپسند مؤثر است. پیامبر اکرم (ص) فرموده اند: هر کس با نوجوانی آمیزش جنسی کند، روز قیامت ناپاک وارد محشر می شود، آن چنان که تمام آب های جهان او را پاک نخواهند کرد و خداوند او را غضب می کند و از رحمت خویش دور می دارد و دوزخ را برای او آماده ساخته و چه بد جایگاهی است. سپس فرمود: هرگاه جنس مذکر با مذکر آمیزش کند، عرش خداوند به لرزه درمی آید.[۱] قطع ارتباط با دوستانی که انسان را به سمت این گونه رفتارها و افکار دعوت می کنند.

۸. نهایت تلاش خود را بکنید که بیکار نباشید. برای این کار، برای ساعات شبانه روز خود برنامه ریزی کنید. اوقات خود را با مطالعه، گردش با دوستان، ورزش، و... پر کنید.

۹. روابط اجتماعی تان را گسترش دهید. سعی کنید روابطتان را با دوستان و همکلاسی های خوبی که دارید توسعه دهید. با آنان به گردش،، کوهنوردی، و دیگر تفریحات سالم بروید.

در روزها و موقعیت های نخستین، عمل کردن به این راهکارها و دل بریدن از این حالت، سخت و چه بسا ناممکن جلوه کند اما باید توجه داشته باشید که به گفتۀ حضرت علی(ع) «با ارزش ترین کارها دشوارترین آنهاست» پس این حالت نشان از ارزشمندی و اهمیت تصمیم شخص دارد و باید در مسیر عمل کردن به این تصمیم بجا و ارزشمند گام های بهتر و بلندتر بردارد.[۲]

[۱]. وسائل الشیعة، ج ۱۴، ص ۲۴۹. البته مونث با مونث هم بر این قاعده می باشد.

[۲]. با استفاده از نشریۀ الکترونیکی پرسمان.

موفق باشید.

واقعا متأثر شدم وقتی نظرات رو خوندم،لازم هست ک بدونید همجنس گرایی خیلی وقته ک از لیست بیماری ها حذف شده،درنتیجه اصلا بیماری نیست ک بخواد درمان داشته باشه.همونطور ک ما دگرجنس گرا ب دنیا میایم،بسیاری از افراد هم همجنس گرا هستند پس بهتره ب جای این صحبت ها ازشون دفاع بشه چون در وهله ی اول هممون انسان هستیم و این نوع مخالفت مثل نژاد پرستی هست،تنها خواهشی ک دارم اینه ک مطالعه و فکر کنید.همجنس گرایی بیماری نیست لطفا این فکر رو دور بریزید.

تصویر مشاور شهر سوال

ضمن تشکر از بذل عنایت و اظهار نظر شما دوست گرامی و تاسف بابت تأثر شما. هرچند ممکن است به لحاظ پزشکی و روانپزشکی غربی برخی از رفتارها، بیماری محسوب بشود یا برخی نشود یا در طول زمان تغییر پیدا کند (مانند همجنس گرایی و مباحث مربوطه که پیشتر جزو اختلالات به حساب می آمد ولی در متون جدید این بحث تغییر کرده است) اما توجه به چند نکته ضروری است. اولا این که مسائل فرهنگی و دقت به شاخص های فرهنگی امری است که کم و بیش در بین دانشمندان غربی نیز مورد توجه روز افزون است. به طوری که حتی در مورد برخورد با مراجعین با فرهنگهای مختلف یا ادیان مختلف به مراکز مشاوره و مشاورین آمریکا، مقالات بسیاری و کتابهایی نگاشته شده که تأکید بر عدم برخورد یکسان با همه و توجه به اعتقادات وفرهنگ مراجعین دارد. بنابراین به ویژه در مورد مسائل روانی و روحی (که با مسائل فیزیکی و پزشکی تفاوت دارد) باید مسائل فرهنگی را در نظر گرفت. در این خصوص میتوانید با کلیدواژه روانشناسی فرهنگی (cultural psychology) در موتورهای جستجو بگردید و مقالات و مطالب مربوطه را مطالعه کنید. نکته دیگر این که بسیاری از مشکلاتی که به خاطر آن افراد به خاطرش به کارشناسان و مشاورین مراجعه می کنند و متقاضی درمان یا حل آن هستند، به عنوان یک بیماری ذکر نشده است یا به حد یک اختلال جدی نرسیده است. از سویی بسیاری از اعمالی که همه ما حتی شما به دلایل فرهنگی و مذهبی و عرفی و اجتماعی قبول داریم نباید انجام دهیم و ارتکاب به آن به نحوی تخلف از نرم جامعه است. حتی اگر کسی هم چنین میلی داشته باشد سعی میکند آن را کنترل کند. مثلا رابطه جنسی خارج از محدوده شرعی (مثلا رابطه با محارم یا رابطه با همسران متاهل) از طرفی قطعا هیچ بیماری خاص و اثر پزشکی نخواهد داشت و در عین حال قطعا طبق نظر همه گان و همه فرهنگ ها این چنین رابطه ممنوع و خلاف است. بنابراین ملاک رفتار نادرست و اصلاح رفتار صرفا مراجعه به کتاب راهنمای اختلالات روانی یا پزشکی (بر فرض صحیح بودن تمام مطالب آنها) نیست. به نظر شما در کدام کتاب پزشکی یا روانپزشکی نوشته است کسی که با اتومبیل خود در یک اتوبان با سرعت بر خلاف جهت بقیه حرکت می کند، یا مثلا از چراغ قرمز عبور می کند یا مثلا جلوی درب منزل دیگران پارک می کند یا... دچار بیماری است؟ این در حالی است که همه ما اتفاق نظر داریم چنین رفتارهایی خلاف عرف جامعه و خلاف مقررات مورد پذیرش همگان است.
توجه داشته باشید به همان دلیل انسانیت که شما مدعی هستید نباید از طبیعت انسانی خود عدول کنیم. قطعا فرق ما انسان ها با حیوانات در عقل ما و مطالعه و فکر ماست. بنابراین ما نیز از شما انتظار داریم علی رغم سیل مطالب تبلیغاتی و سودار رسانه ها، به فکر و عقل خود رجوع کنید.
از خدای مهربان می خواهیم همه ما را در گام نهادن در مسیر درست یاری کند.

سلام، من دختری بیست و دو ساله ام و دو ساله که پسریو میشناسمو یک ساله نامزد کردیم و تازه فهمیدم که ایشون میلی به جنس مخالف نداره و همجنس گراست!
نامزدم از بچگی مورد تجاوز برادرش قرار گرفته و الان تاثیرات منفی روش گذاشته
الان سر دو راهی موندم... نمیدونم چکار کنم، واقعا گیج شدم! راهی پیشنهاد میکنید واسه ترک این عادت؟
کاری میتونم واسش انجام بدم؟

تصویر مشاور شهر سوال

باسلام خدمت شما خواهر گرامی و عرض پوزش به دلیل تاخیر پیش آمده در پاسخگویی. همجنس گرا بودن یا نبودن یک فرد امری نیست که به سادگی قابل تشخیص باشد و این امر منوط به بررسی های ویژه و تخصصی است. البته ممکن است برخی از زیرمجموعه های اختلالات جنسی به نوعی خود را به شکل همجنس گرایی رایج نشان دهد.
به شما توصیه می شود فعلا نسبت به اقدام به عروسی کمی صبر کنید. همسر شما با توجه به سابقه ای که فرمودید داشته است، باید به صورت حضوری به یک مشاور روانشناس باتجربه به ویژه در زمینه اختلالات مراجعه کنند. کاری که شما میتوانید انجام دهید تشویق ایشان به مراجعه و پی گیری این مشکل است. این مسئله انشالله قابل حل خواهد بود و جای نگرانی ندارد.
از حضور و طرح مشکل شما در این جا صمیمانه متشکریم.

با سلام خدمت شما و بسیار متشکر که به این موضوع پرداختین
من از ۴ سالگی به جنس موافق علاقه شدید داشتم. من پسری ۲۸ ساله هستم.
من تا الان رابطه ی جنسی نداشتم و متاسفانه و یا خوشبختانه سرکوبش کردم.
این وابستگی های عاطفی باعث شد از ۱۸ سالگی به انواع بیماری های روانی مبتلا شوم. حدود ۸ سال دارو درمانی شدم ولی متاسفانه نتایجش بدتر شد.
بعضی نظرات دوستان قلب من را جریحه دار کرد، آنهایی که می گفتن نماز بخون، توکل کن... من سال هاست اینکارو می کردم. من هم از طریق علمی به دنبال درمان بودم و هم دینی!
بنا به تجربه ی من با اعمال دینی همجنسگرایی هیچ گاه درمان نمی شود بلکه تنها و تنها سرکوب می شود. و روزی با قدرت بیشتر باز می گردد...
من به روانپزشک و هم روانکاو مراجعه کردم ولی فعلا نتیجه ای حاصل نشده.
ولی اگر دوستان می خواهند زجر کمتری بکشن من چند توصیه می کنم.
۱. فراموش کردن طرف مقابل با راه کارهای خاص و عدم تجربه ی مجدد وابستگی!! می دونید چی میگم.
۲. موقع هجوم فکرهای مزاحم خیال بافی به هیچ وجه نکنید! خودارضایی نکنید.
۳. ورزش را حتما به لیست کارهای روزانه اضافه کنید.
۴. در خانه نمانید! خود را مشغول کنید.
۵. امید.. باور کنید می دونم امید داشتن در این چنین وضعی چقد سخته و اول به نظر مسخره می رسه.
با انجام اینها می توانید حداقل درد کمتری بکشید و در طول این مسیر می توانید روش های روان درمانی را نیز پی بگیرید.
افراد غیر از ما واقعا نمی تونن میزان درد و رنج ما رو درک کنند. ماها با ذره ذره ی وجودمون درد رو احساس می کنیم. دوتا انتخاب داریم: ۱. درد رو انتخاب کنیم. ۲. به زندگیمون با امید ادامه بدیم، چون مجبوریم و یک انسانی که این همه درد رو تا الان تحمل کرده هیچ موقع کم نمیاره.
در آخر از دوست عزیز binamam که کامنتی گذاشتن صمیمانه سپاسگزارم. احسنت.

تصویر مشاور شهر سوال

از اظهار نظر شما متشکریم.

سلام- چیزی که پر واضحه و جود خدواند بزرگه- و امشب برای همه آنهایی که مثل من ناخواسته و خواسته پا به این عرصه گذاشتند طلب آمرزش میکنم.
امروز من ۲۸ ساله شدم.. و هنوز با شدت بیشتر دارم خودمو غرغ می کنم.. همه ما می دونیم که خدا هیچ چیز رو بی دلیل حروم نکرده .. قطعا ضرری برای ما داشته- و اما همجنسگرایی هرچقدر هم که وابسته به ژنتیک باشه و طبیعی اعلام شه.. چیزی جز سردرگمی، انزجار ، افت عزت نفس،. خود کم بینی . وخیلی چیز های دیگر که نمی توان به زبان آورد در پی دارد.
سرکوب شدنش به ضررمونه ... پرداختن به اونن هم باز به ضررمونه...
تا جایی که میتنونید ببینید چی توی اون پسری که شما جذبش شدین بوده؟؟؟ اون صفت چیه؟؟ اون کمبود ها رو در خودتون از بین ببرین...
بدنش رو فرمه؟؟ با مرامه ؟؟ شمام همونجور بشین.. همه ما عاشق چیزایی میشیم که نداریمشون.. پس بدستشون بیارین.. ولی از راهش.
انجامش ندین .. هرچه سنتون بالاتر بره بازگشتش به مراتب سخت تره و احساستون به جنس مخالف ازونیکه بوده هم کمتر میشه..شاید یکی از اصلی ترین دلیل هایی که اینکار منع شده همینه.

سلام من ي جوونه ٢٠ساله هستم كه علاقه ي بسيار بسيار شديدي ب جنس موافق دارم ك جديدن تقريبا همش باعث اذيتم ميشه چون وقتي بهش فكر ميكنم با خودم ميگم اگه درست نشم نميتونم ازدواج كنم اگرم ازدواج كنم تو زندگيم موفق نميشم چون نميتونم اونجور كه بايد همسرمو درك كنم..با دختراي زياديم رابطه بر قرار كردم ولي انقد بهشون بي ميل بودم وبي تفاوت باهاشون رفتار كردم كه خسته ميشدن ازم..حالا لطفن راهنمايي كنيد من بايد پيش چه پدشكي برم؟؟اصن كارم با پيش پزشك رفتن درست ميشه؟؟لطفن راهنمايي كنيد دارم خيلي سختي ميكشم ممنون.

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما کاربر گرامی و عرض خوش آمد گویی:
دوست عزیز، اولین و بهترین پزشک شما خود شما هستید. اگر واقعا مشکل شما بحدی عمیق و شدید است که نمیتوانید آن را حل کنیددر آن صورت پیشنهاد می شود به یک مشاور روانشناس مراجعه کنید و در صورت تشخیص روانشناس شما به یک روانپزشک یا پزشک متخصص ارجاع داده خواهید شد.
برای رفع مشکل اولین گام را باید خودتان بردارید. کنترل و مهار افکار و رفتارهایتان. کاری که در نهایت دست شماست. شما اگر زمینه ها و مشوق های گرایش به یک انحراف، مثل همجنس بازی، را کنترل کرده یا کاهش دهید یا قطع کنید میتوانید در مهار آن مشکل نیز موفق باشید. هرچند برخی از انحرافات یا مشکلات ممکن است ریشه جسمی داشته باشد یا به صورت مشترک از نظر روانی و جسمانی هدایت شود، اما بسیاری از اختلالات کاملا و بسیاری در ابتدا بدون ریشه جسمی شکل می گیرند. به شما توصیه می کنیم که راهکارهای ارائه شده در ابتدای این پست و پست های مشابه با عناوین مشابه در همین سایت را مطالعه کنید و تا جای ممکن آن ها را انجام دهید.
انشالله موفق خواهید شد.

سلام لطفا به من کمک کنید من از کجا باید بفهمم همجنس گرا هستم یا نه؟؟!! دختری هستم ۱۶ ساله که به جنس مخالف خود گرایش دارم اما نمیدانم به جنس موافق خود نیز گرایش دارم یا نه
یعنی از بچگی گرایشاتی به جنس موافق خود داشتم و خودارضایی نیز میکردم. حاال اینکار زشت را ترک کرده ام اما از وقتی با این بحث همجتس گرایی آشنا شدم وسواس فکری گرفتم که همجنس گراهستم.در دوران راهنمایی عاشق دوستانم شدم حدود دوسه نفر اما در دبیرستان نه.اگرم گرایش عاطفی داشتم به فکر رابطه نبودم!!! ولی حالا این تفکر که شاید همجنس گرا باشم دارد من را می کشدو همش در ترس ووحشت هستم و میترسم دوستی پیدا کنم و بهش نظر داشته باشم یا کاری با او بکنم و با اینکه تمایلی ندارم هی فکر میکنم به بقیه و تلقینمیکنم به خودم که همجنس گرام خیلی تنها هستم و رویم هم نمیشود با روانشناسم این مشکلم را درمیان بگذارم. آیا میل کم به همجنس خود اشکال دارد؟! یا مثلا یه خانم که خوشگل باشد آدم خوشش بیاد همجنس گراییه؟؟!
من واقعا از این موضوع میترسم نمیدانم باید چیکار کنم اگر واقعا اینطور باشم چه خاکی بر سرم بریزم!!چگونه تا آخر عمر تنها بمانم و دوستی نداشته باشم چون مینرسم با او کاری کنم چگونه تا آخر عمرم در مراسم عروسی و مراسمان خانم ها شرکت نکنم و به ااستخر نروم
یعنی واقعا من همجنس گرام؟!!! خودم هم نمیفهمم چه تمایلی دارم لطفا کمکم کنید

تصویر مشاور شهر سوال

کاربر گرامی، سلام. به شهر سوال خوش آمدید. ضمن اطمینان خاطر به شما به اینکه شما همجنس گرا نیستید و در این خصوص نگرانی بیش از حد به خود راه ندهید، باید عرض کنیم فهمیدن این مسئله از طریق آزمایشات، معاینات و مصاحبه روانپزشکی و پزشکی میسر خواهد بود. اما اگر شما نسبت به این مسئله تشویش و نگرانی دارید میتوانید با مراجعه به یک مشاور روانشناس (باتجربه و متعهد) به دغدغه های خود پایان دهید. ضمنا به دلیل تشابه پاسخ شما با سوالات قبلی لطفا برای پاسخ بیشتر لینک زیر را مطالعه بفرمایید:
http://www.soalcity.ir/comment/14084#comment-14084
برای شما آرزوی سلامتی و آرامش دارم.

سلام
مراکزدرمان همجنس بازی درکرمانشاه کجاست ؟ به نهایت ممنونم

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما دوست و کاربر گرامی، مرکز درمان خاصی با این عنوان وجود ندارد. اگر در میان مشاورین روانشناس استان شما کسی با تخصص سکستراپی وجود داشته باشد باید از مراکز مشاوره معتبر یا از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کل کشور (http://www.pcoiran.org) جویا شوید.
همچنین میتوانید به سایت (http://www.tanzimekhanevadeh.com) مراجعه کنید.
موفق باشید.

من تقریبا بیست سال دارم.شدیدا وابسته یکی از دوستان همجنس خود شده ام و بعضی اوقات رویای رابطه جنسی خود با ابشان را میبینم که باعث کاهش تمرکزم شده و مرا عذاب میدهد ( گرایشم به جنس مخالف شاید کمتر شده باشد اما کشش به جنس مخالف دارم.)لطفا راهکار مناسب را ارائه کنید.

تصویر مشاور شهر سوال

دوست جوان، سلام. به شهر سوال خوش آمدید. تقریبا همه راهکارهایی که در ابتدای همین پست آمده برای شما مفید است. چاره شما تمرکز بیشتر بر افکار مثبت و خودداری از افکار منفی است.
- از تخیل و خیال پردازی در ارتباط با افراد همجنس خودداری کنید و ذهن خود را به سایر امور منصرف کنید. اگر این افکار را خودتان آغاز میکنید و در اختیار شماست پس به راحتی میتوانید به آن ها فکر نکنید و به موضوع دیگری بیاندیشید. اما اگر این افکار بدون اختیار شما به ذهن شما می آیند، هنگام هجوم افکار وسواس گونه و نگران کننده سعی کنید با تغییر مکانی و یا تمرکز یابی و توجه گردانی از آن موضوع به موضوع دیگر از ماندن در آن حالت و احساس درماندگی و اجبار جلوگیری کنید. شمارش معکوس هنگام هجوم این افکار مثلا از ۴۶۸۷۵ سه تا سه تا شمردن یکی از تکنیک های مدیریت فکر است که در بعضی موارد کاریی بالایی دارد. امتحان کنید.
- مدیریت حضور و تماس چشمی با افراد همجنس و حذف ارتباطهای تحریک آمیز. این نکته شاید نیاز به گفتن نداشته باشد چون همه ما و شما میدانیم که دیدن تصاویر تحریک آمیز یا شنیدن برخی صداها و یا حتی خواندن برخی متن ها میتواند انسان را تحریک کند. طبعا ذهن آدمی از طریق ورودی های حسی تغذیه می گردد (مثلا صدا و تصویر و ...) پس وقتی شما متنی را میخوانید به طور طبیعی به آن فکر هم میکنید یا اگر تصویری را می بینید (عکس یا فیلم). و همچنین اگر در حضور یک فرد یا یک صحنه خاص باشید... پس برای جلوگیری از اشغال ذهن تان توسط این افکار باید توجه خود را به جای دیگر ببرید، یا مکان را ترک کنید، یا نگاه خود را برگردانید و ...
- از یاس و نامیدی و از تلقین منفی از قبیل ناتوان یا ضعیف دانستن خود در برطرف کردن این خصیصه پرهیز کنید
-افزایش سطح برنامه های متنوع ورزشی، هنری، مهارتی و... این کار هم به لحاظ جسمی برای شما مفید است و هم اوقات فراغت شما را پر می کند و هم بخشی از ذهن شما را درگیر میکند که بالطبع فضای باقیمانده برای امور دیگر (ازجمله مسائل تحریک آمیز) کمتر خواهد شد.
- تقویت ارتباط با خدای متعال. نمیدانم رابطه شما با خدای خود چگونه است؟ اما بدانید هرچه این رابطه عمیق تر شود و زمان بیشتری صرف آن کنید، به صورت ناخودآگاه و خودآگاه به سمت مسائل مثبت گرایش بیشتری پیدا خواهید کرد. رابطه شما با خدا در هر سطحی که هست (فقط نام بردن، گاهی با خدا درد دل کردن و حرف زدن، از خدا کمک خواستن، نماز خواندن، دعا کردن بعد از نماز، و ...) سعی کنید این سطح را هم عمیق تر کنید و هم از نظر وسعت افزایش دهید.
برای شما آرزوی موفقیت و سلامت داریم.

با سلام و خسته نباشید.
خانم متاهل ۲۳ ساله ای هستم. حدودا دو سالی هست دچار همجنسگرایی شدم. البته این اواخر شدت یافته.
من به دختر ۱۸ حساله ای که از اقوام شوهرمه علاقمند شدم. واقعا دست خودم نیست.. وقتی میبینمش یه حس عجیبی بهم دست میده. هرچقدر میخوام بهش فکر نکنم بدتر تموم ذهنمو مشغول خودش میکنه. امکان قطع رابطه هم نداریم چون از اقوام نزدیک شوهرمه. اتفاقا امروز توی خواب میدیدم که باهاش تو رابطه م اما همون لحظه حضرت محمد صلی الله و امام جعفر صادق و حضرت فاطمه سلام الله علیهم رو دیدم که ازم ناراحت بودن و با خشم نگاهم میکردن. بخدا دلم میخواد خلاص شم از این حس لعنتی اما نمیدونم چطوری. متاسفانه هزینه های مشاوره هم سر به فلک کشیده و در توانم نیست. خواهش میکنم راه حلی پیش پام بذارید.. واقعا شرایط سختی دارم دیگه خسته شدم از این وضع.
با تشکر

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما خواهر گرامی، به شهر سوال خوش آمدید.
بسیار متاسفیم که در شرایط نامطلوب و رنج آوری به سر می برید. واقعیت آنست که وضعیت شما نیاز به بررسی بیشتر تا روشن شدن اصل موضوع دارد. به نظر می رسد گرایشات جنسی، و وسواس فکری و شاید برخی موضوعات جزئی دیگر با هم و به صورت مشترک در شما وجود دارد و شما را دچار این مشکلات کرده باشد. برای این که به شکل درست و ا صولی از شر این افکار و حالت ها رهایی یابید، بهترین گزینه مراجعه حضوری به یک مشاور روانشناس است و شاید لازم باشد در صرف هزینه ها کمی اولویت به این مورد بدهید.
به هر حال در کنار پی گیری مشاوره حضوری، سعی کنید مطالعات خود را در این زمینه بیشتر کنید، به تفریحات سالم بیشتر بپردازید، روابط زناشویی خود با همسرتان را بهبود ببخشید و در صورت لزوم بیشتر کنید. همچنین میتوانید با شماره تماس سراسری ۰۹۶۴۰۰ تماس بگیرید و نیز توصیه می شود پستهای مرتبط با موضوع وسواس فکری مانند موارد زیر در همین سایت مطالعه کنید.
http://www.soalcity.ir/node/2303
http://www.soalcity.ir/node/2306
http://www.soalcity.ir/node/2225
موفق باشید

با سلام و خسته نباشید.
خانم متاهل ۲۳ ساله ای هستم. حدودا دو سالی هست دچار همجنسگرایی شدم. البته این اواخر شدت یافته.
من به دختر ۱۸ ساله ای که از اقوام شوهرمه علاقمند شدم. واقعا دست خودم نیست.. وقتی میبینمش یه حس عجیبی بهم دست میده. هرچقدر میخوام بهش فکر نکنم بدتر تموم ذهنمو مشغول خودش میکنه. امکان قطع رابطه هم نداریم چون از اقوام نزدیک شوهرمه. اتفاقا امروز توی خواب میدیدم که باهاش تو رابطه م اما همون لحظه حضرت محمد صلی الله و امام جعفر صادق و حضرت فاطمه سلام الله علیهم رو دیدم که ازم ناراحت بودن و با خشم نگاهم میکردن. بخدا دلم میخواد خلاص شم از این حس لعنتی اما نمیدونم چطوری. متاسفانه هزینه های مشاوره هم سر به فلک کشیده و در توانم نیست. خواهش میکنم راه حلی پیش پام بذارید.. واقعا شرایط سختی دارم دیگه خسته شدم از این وضع.
با تشکر

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

راهکارهایی برای بی میلی به جنس موافق ودرمان همجنس گرایی
۱- قبل از هر اقدامی چه خوب است با مراجعه به روان پزشک و انجام برخی معاینات و آزمایشات، از ترشح عادی و نرمال غدد درونریز خود مطمین شوید. چه بسا در اثر ترشح غیرعادی غدد درون ریز چنین تمایلاتی به وجود آمده و با تنظیم ترشح غدد با مصرف دارو تمایلات جنسی شما نرمال شده و به سادگی درمان خواهد شد. یادآوری می شود از مراجعه به روان پزشک امتناع نکنید و خجالت نکشید، که این مسأله احتمالا یک مشکل جسمانی است و همچون دیگر مشکلات قابل درمان. باید درمان شده و قبل از تشدید بیماری، آن را حل کرد.

۲- عدم توجه به ذهنیت ها و افکار مبتنی بر تمایل به همجنس و عدم تمایل به جنس مخالف. هیچ گاه به خود تلقین نکنید که: «من به جنس مخالف هیچ علاقه‌ای ندارم و نمی‌توانم این علاقه را در خودم ایجاد کنم». هیچ گاه به خود تلقین نکنید که «علاقه به همجنس و تمایل به برقراری رابطه با جنس مخالف در وجود من نهادینه شده است و امکان تغییر آن وجود ندارد»، چون اولا این گونه نیست و شما با تلاش خود می‌توانید این مشکل را برطرف سازید، و ثانیا، این تصور جلوی هر گونه تلاش اصلاحی شما برای تغییر را می‌گیرد.

۳- گاهی اوقات شیطان برای وادار کردن آدمی به گناه از این کانال بهره می گیرد یعنی مسیر هر گناهی را به شکلی هموار می سازد در اینجا نیز مسیر آلوده شدن به برخی گناهان از کانال پشت کردن به جنس مخالف و ازدواج می گذرد و این نوع افکار و ذهنیت مقدمه ی ورود به آن وادی است باید با این گونه افکار که جز افکار شیطانی نام دیگری بر آن نمی توان نهاد باید به مقابله پرداخت یعنی ذره ای در شیطانی بودن این افکار تردید نداشته باشید.

۴ - صحنه هائی از زندگی که در آن شخص همجنس گرا نقش یک مرد، پدر، همسر و پسر خانواده را بر عهده دارد تصور کند و به آن بال و پر دهد و نقش خود را پر رنگ و کاملا مردانه بیان کند. لازم است این تصویر گری را در قالب ذهن پروری و نوشته ها و رفتار روزانه و تمام حالات واقعی و خیالی و... استمرار دهید. در یک کلام به مرد بودن خود فکر کند، و همانگونه عمل کند، زندگی مردی و اجتماعی خود را تعقیب کند اگر شش ماه با این طرز تفکر زندگی کند برای همیشه از آن افکار رهائی خواهد یافت.

۵- اجتناب از نگاه شهوت‌آمیز به پسرها. مراقب نگاه خود باشید و همان طور که از نگاه شهوت آمیز به جنس مخالف اجتناب می‌کنید از نگاه هوس آلود به پسرها نیز بپرهیزید. چون از نظر شرعی، نگاه از روی شهوت به همجنس هم حرام است. رسول اکرم (صلی الله وعلیه وآله) فتنه جوان زیبا را از فتنه دختر باکره بیش‌تر دانسته است (وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۲۵۷).

۶ - اجتناب ازتمام ارتباطها، مکانها و موقعیت هائی که انجام اندیشه همجنس گرایی را تداعی می کند.

۷- افکار خود را کنترل کنید. سعی کنید به افکار هوس‌آلود در مورد رابطه جنسی با همجنس فکر نکنید. هیچگاه در ذهنتان به این افکار بال و پر ندهید و آن را برای خود نیارایید. برای این کار، تلاش کنید تنها نمانید، چون این گونه افکار بیشتر در هنگام تنهایی به سراغ انسان می‌آید. اگر این افکار، به طور ناخواسته به سراغتان آمد، آن را قطع کنید، از جای خود برخیزید و به میان دوستان یا اهل خانواده بروید و تا زمانی که این افکار کاملا از ذهنتان خارج نشده، جمع دوستان یا خانواده را ترک نکنید.

۸- توجه به آثار و عواقب همجنس بازی:
انسان به صورت طبیعی تمایل به جنس مخالف دارد. هرگونه کاری که تمایل طبیعی او را منحرف سازد، یک نوع بیماری تلقی می شود. از دست دادن احساسات طبیعی بر جسم و روح انسان تأثیر می گذارد. چه بسا افرادی که به این بیماری مبتلا باشند، گرفتار ضعف قوه جنسی و به اصطلاح سرد مزاجی شوند.
از امام صادق (علیه‌السلام) در مورد فلسفه تحریم لواط سؤال شد، فرمود: اگر آمیزش با پسران حلال بود، مردان از زن‌ها بی نیاز می شدند و این باعث قطع نسل انسان می شد و باعث از بین رفتن آمیزش طبیعی می گشت و این کار مفاسد زیاد اخلاقی و اجتماعی به بار می آورد.
ازدواج شرعی، چون موافق فطرت است، به فرمایش قرآن آرام بخش است (سوره روم، آیه ۲۱). ولی هم جنس بازی و لواط، عملی بر خلاف فطرت است و هر چه با فطرت هم خوانی نداشت، تأثیر سوء دارد، یعنی نه تنها فاعل و مفعول با این عمل به آرامش نمی رسند، بلکه بر تحیر و سرگردانی آن‌ها افزوده می شود. به همین دلیل روایات زیادی درباره هم جنس بازی نقل شده که بسیار تکان دهنده است. با مطالعه آن روایات، می توان به پلید بودن این عمل پی برد. قطعاً روایات در جلوگیری از این عادت ناپسند مؤثر است.
پیامبر اکرم (صلی الله وعلیه وآله) فرموده‌اند: هر کس با نوجوانی آمیزش جنسی کند، روز قیامت ناپاک وارد محشر می‌شود، آن چنان که تمام آب‌های جهان او را پاک نخواهند کرد و خداوند او را غضب می‌کند و از رحمت خویش دور میدارد و دوزخ را برای او آماده ساخته و چه بد جایگاهی است. سپس فرمود: هرگاه جنس مذکر با مذکر آمیزش کند، عرش خداوند به لرزه درمی‌آید (وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۲۴۹).
البته واضح است‌ که با توبه، این گناه مانند گناهان دیگر بخشیده می‌شود.

۹ - از خوابیدن با پسر در یک بستر اجتناب کنید: رسول خدا (صلی الله وعلیه وآله) می فرماید: بستر فرزندان خود را از سن ده سالگی جدا سازید، یعنی دو برادر یا دو خواهر یا برادر و خواهر زیر یک لحاف نخوابند (وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۷۱).

۱۰- قطع ارتباط با دوستانی که انسان را به سمت این گونه رفتارها و افکار دعوت می کنند و همچنین دوری از موقعیت هایی که وقتی در کنار آنها قرار می گیرد این افکار را برایش تداعی می کنند.

۱۱- نهایت تلاش خود را بکنید که بیکار نباشید. برای این کار، برای ساعات شبانه روز خود برنامه ریزی کنید. اوقات خود را با مطالعه، گردش با دوستان، ورزش، و... پر کنید.

۱۲- روابط اجتماعی‌تان را گسترش دهید. سعی کنید روابطتان را با دوستان و همکلاسی‌های خوبی که دارید توسعه دهید. با آنان به گردش، سینما، کوهنوردی، شنا، و... بروید و از تنها ماندن دوری کنید. به هر حال، سعی کنید تا حد امکان از انزوا و گوشه‌گیری به در آیید.

در روزها و موقعیت های نخستین، عمل کردن به این راهکارها و دل بریدن از این حالت سخت و چه بسا ناممکن جلوه کند اما باید توجه داشته باشید که به گفته ی امیرالمومنین (علیه السلام) «با ارزش ترین کارها دشوارترین آنهاست» پس این حالت نشان از ارزشمندی و اهمیت تصمیم شخص دارد و باید در مسیر عمل کردن به این تصمیم بجا و ارزشمند گامهای بهتر و بلندتر بردارد.

نکات مهم و قابل توجه
۱- حساس ترین دوره ی زندگی جوانی است می توان گفت سعادت وشقاوت انسان در این دوره رقم می خورد بنابراین درک این مطلب در پیدا کردن مسیرها وهمچنین کنترل غرایز نقش مهمی دارد.

۲- موارد تحریک کننده اعم از شنیدنی ها، خواندنی ها، افکار و... همانند جرقه ای است که کنار مواد محترقه قرار گرفته در این صورت نتیحه ای جز اشتعال و آتش سوزی مورد انتظار نخواهد بود.

۳- معنویات به ویژه نماز نیروهای خارق العاده ای هستند که خداوند آن ها را قرارداده تا او در دام شیاطین گرفتار نشود.

۴- تلقین در جهت منفی و مثبت اثر خود را به همراه دارد پس سیگنال های منفی راباید کنار گذاشت.

۵- آنچه اهمیت دارد تعدیل وکنترل غریزه جنسی است واین مهم میسر نمی شود مگر با دور کردن نفس از محرمات ومحرک هایی که خود شخص آن ها را بیشتر از همه می شناسد.

۶- اگر چه لذائذ حرام و نامشروع در ابتدا، قدری خوشایند بوده اما اگر دقت کنیم خواهیم دید بعد از مدتی پشیمانی، ندامت وکدورت رابرای انسان به ارمغان می آورد.

۷- دستور قرآن برای کنترل غریزه جنسی راهگشا است. قرآن می فرماید: جوانان مجرد باید ازدواج کنند واگر نمی توانند عفت به خرج دهند. در واقع راه سومی وجود ندارد واگر باشد به ضرر انسان می باشد.

۸- به دستورات شرعی اعتماد کرده و یقین داشته باشید سعادت شما در گرو اطاعت از دستورات دینی می باشد.

۹- رسیدگی به خواهش ها نفس را قوی تر کرده وتداوم این کار باعث ضعیف شدن انسان در مقابل نفس خواهد شد.

۱۰- به خود امیدوار بوده و مصمم باشید که می توانید همه ی گناهان را ترک کنید.

۱۱- از خداوند وائمه ی اطهار(علیهم السلام) کمک بگیرید و بدانید اقدام شما برای حل مسایل نفسانی نشان از پاک بودن طینت و توجه خداوند به شما است در این صورت طرد شدن کاملا بی معنی خواهد بود.

۱۲- توبه یعنی تولد دوباره و باز کردن فصل جدید در زندگی.

۱۳- برای ترک گناه روحیه ای شاد و همراه با نشاط لازم است و با ناراحتی و نا امیدی به جنگ گناهان نمی روند.

۱۴- در خانه خدا همیشه به روی بندگانش باز بوده وخداوند از بازگشت بنده اش بسیار خوشحال می گردد.

۱۵- فراموش نکنید بهترین کار کنترل افکار مخربی است که سراغ انسان می آید پس باید اوقات خالی خود را با برنامه های مفید پر کرده، برای زندگی برنامه ریزی داشت و از تنهایی وبیکاری پرهیز نمود.

۱۶- از ازدواج ناامید نباشید. اگر مدتی تمایل خود را به همجنس کنترل کنید، به تدریج خواهید دید که شما هم مانند هر جوان دیگری به جنس مخالف علاقه دارید و خواهان ازدواج هستید.

۱۷- شکست در این اقدام امری طبیعی است ولی مهم این است که شکست باعث پیمودن راه باشد نه توقف در مسیر.

۱۸- هر کاری که عادت انسان شده باشد یک شبه قابل تغییر نیست. در این راه، باید با آگاهی و پشتکار قدم برداشت.

۱۹- باز هم تکرار می کنم ازدواج بهترین گزینه است.

۲۰- شکست در این اقدام امری طبیعی است ولی مهم این است که شکست باعث پیمودن راه باشد نه توقف در مسیر.

همجنسگرایی در نگاه عقل و علم

منابعی که شما می تواند اطلاعات بیشتری در این موضوع به شما دهد:
ضمنا برای افزایش آگاهی های خود در این موضوع می توانید به کتاب های زیر مراجعه نمایید:
۱. روان شناسی رفتار جنسی، محمد باقر کجباف، نشر روان، تهران، ۱۳۸۱
۲. خلاصه روانپزشکی، کاپلان - سادوک، ترجمه نصرت الله پور افکاری، انتشارات آزاده، تهران، ۱۳۷۳.
۳. روانشناسی جرائم و انحرافات جنسی، مسعود انصاری، چاپ دوم، تهران، ۱۳۵۹، نشر کتابفروشی اشراقی

منابعی که در این مقاله از آنها استفاده شد:
۱- مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳
۴- حر عاملی، وسائل الشیعه، تهران: مطبعه الاسلامیه، ۱۳۸۴
۵- محمدحسن بن باقر صاحب جواهر، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، تهران: دار اکتب الأسلامیه، ۱۳۸۶

موفق باشید.

ببخشید من ب جنس مخالفم علاقه دارم اما کمتر از جنس موافق چ کنم ؟

تصویر مشاور شهر سوال

کاربر گرامی، سلام. به شهر سوال خوش آمدید. هرچند شما هیچ توضیحی از سن و سال، جنسیت، و اطلاعات بیشتری در خصوص سوالتان نداده اید اما تقریبا همه راهکارهایی که در ابتدای همین پست آمده برای شما مفید است. چاره شما تمرکز بیشتر بر افکار مثبت و خودداری از افکار منفی است.
ضمنا هم در مورد شما هم در مورد سایر سوال کنندگان باید گفت صرف ادعای علاقه دارم نمیتواند گویای واقعیت باشد. گاهی اوقات کسی در محیط کاملا مذهبی و غیر تحریک کننده چنین ادعایی می کند. گاهی کسی در محیط غیر مذهبی و آزاد ولی بدون تحریک شخصی چنین ادعایی می کند، گاهی کسی هر روز مطالب تحریک کننده و داستانهای اینگونه مطالعه میکند و چنین ادعایی دارد، گاهی کسی هم محیط تحریک کننده زندگی میکند و هم بطور مداوم از فیلم ها و تصاویر همجنس گرایانه استفاده می کند و همچنین با دوستان و اطرافیان هم از این صحبتها میکند و ادعا می کند که به جنس موافق علاقه دارد. بنابراین شرایط مختلف فرد به همراه وضعیت شخصی و گذشته او از مواردی است که یک کارشناس روانشناس با مصاحبه با وی میتواند تشخیص دهد آیا واقعا چنین علاقه ای بطور ذاتی وجود دارد یا این علاقه به دلیل تحریک زیاد خود فرد یا محیط اطراف به وجود آمده. مطالعه لینک زیر نیز مفید خواهد بود:
http://www.soalcity.ir/comment/15031#comment-15031
موفق باشید

سلام
من یه دختر ۱۹ ساله ام که به شدت به یکی از دوستام علاقه دارم و ازش لب میگیرم ... میخوام بدونم این حس و این لب گرفتن از نظر شرعی مشکل داره؟واقعا غیرقابله کنترله

تصویر سید پاسخگو

با سلام
این کار شما چون باعث بروز گناه می گردد حرام است و نباید انجام دهید.
موفق باشید.

وقتی فقط به لب گرفتن ختم بشه چه گناهی اتفاق میفته؟

تصویر سید پاسخگو

با سلام
هر گونه رفتاری که باعث تحریک یا تهییج شهوت گردد حرام است و این ارتباط شما معمولا همراه با این مسائل است و حرام می باشد.
موفق باشید.

سلام به دوستان
من هم مشکل مشابهی را دارم تجربه می کنم البته در سن ۲۳ سالگی وحتما می دانید که چقدر سخت و طاقت فرسا وباوجود احکام شدید اسلامی که برای دنیا و اخرت مان تدارک دیده شده چقدر فشار روانی و تشدید می کنه نسخه های درمانی که من در نت میخانم به نظر نوعی فرار و سر کوب هست تا درمان بالاخره که نمی توان تا اخر از این خاسته ی قلبی فرار کرد مثل اینکه به یک فرد دگر جنس گرا بگیم که زیاد به خانم ها نگاه نکن بهشون فکر نکن تا دگر جنس گراییت از بین بره اگر روش متفاوت در مطب ها ارایه می شود ان به کنار ولی به نظر که باید حق و حقوقی برای این گروه هم در بعد اجتماعی در نظر گرفته شود و رسمیت شناهته شوند و از لحاظ شرعی هم بایست احکام داعشی ماب دین ور قبال این زمره اپ دیت شود که هر دو بعید به نظر میرسد که انجام شوند
ولی به لحاظ وجدان و شرع من از دوستان هم جنس گرا خاهش می کنم که خود را سرزنش نکنند و اگر درمانی بود فبها واگر خیر مسولتی بر گردن نیست از انچه دست خودت نیست و می شود که خودتان باشید

تصویر پاسخگوی اعتقادی

پاسخ :
باسلام وتشکر .
در ابتدا باید اشاره شود که همجنس گرایی نوعی اختلال از روند طبیعی است که عوامل متعدد جنسیتی ، روانی ، تربیتی و خانوادگی، فرهنگی و... در آن نقش دارد. این نوع ارتباط نشان از نوعی بیماری است که گاهی مربوط به اختلال جسمی و جنسیتی می شود. در هر حال این مشکل یکی از مشکلات پیچیدة جوامع بشری می‌باشد و در بعضی موارد از دایرة اختیار فرد خارج است. درمان واسطه‌ای این امور امکان ندارد . درمان این مشکل مثل قریب به اتفاق مشکلات دیگر نیازمند حضور شخص بیمار نزد متخصص است . پس آنچه شما در گفته تان پیشناد نموده اید در واقع بدین معنا است که مریضی را به حال خود رها شود وبرای درمانش تلاش نگردد . اما با طور کلی در اين زمينه نكاتي ارائه مي شود :
۱. يكي از دلائل اصلي حرمت همجنس بازي، كاهش نسل و از بين رفتن نسل بشر مي باشد. در واقع با هم جنس گرايي نوعي فساد در نسل بشر ايجاد مي شود كه به معني فساد روحي ، فيزيولوژي ، اجتماعي و معنوي بشر نيز مي باشد.
اما در كنار اصل خطر كاهش نسل بشر ( در صورت شيوع عام اين عمل شنيع به صورتي كه همه انسان ها به آن اقدام كنند و از ازدواج با جنس مخالف سرباز بزنند ) خطرات ديگر نيز براي نسل بشر وجود خواهد داشت.
به عبارت روشن تر با گسترش هم جنس گرايي ازدواج به عنوان يكي از مهم ترين اصول سعادت بشري متروك و مهجور مي شود و نتايج منفي اين امر دامن گير جامعه مي گردد ؛ چون ارضای غریزه جنسی و تامین نیازهای فیزیولوژیک انسان از آثار مثبت ازدواج است كه با همجنس گرايي پاسخي نادرست به اين نياز داده مي شود و زمينه و انگيزه ازدواج منتفي مي شود ؛ ولی می‏توان فلسفه و حقیقت ازدواج از نظر اسلام را در سه امر جست و جو کرد: تکمیل، تسکین و تولید.
۱-۱. تکمیل:
هیچ انسانی به تنهایی کامل نیست و پیوسته در جهت جبران کمبود خویش تلاش می‏کند. جوان در پی رسیدن به استقلال فکری است؛ برای جبران نواقص و تامین نیازهای بی شمار خود به سوی ازدواج سوق داده می‏شود و با گزینش همسری مناسب و شایسته موجبات رشد و تکامل خویش را فراهم می‏کند. شهید مطهری در این باره می‏فرماید:
«تشکیل خانواده یعنی یک نوع علاقه‏مند شدن به سرنوشت دیگران.... و یکی از علل این که در اسلام ازدواج یک امر مقدس و عبادت تلقی شده است همین است... ازدواج اولین مرحله خروج از خود طبیعی فردی و توسعه پیدا کردن شخصیت انسان است... پختگی که در پرتو ازدواج و تشکیل خانواده ایجاد می‏شود، در هیچ جای دیگر نمی‏توان به آن رسید و آن را فقط در ازدواج و تشکیل خانواده باید به دست آورد» . (۱)
بنا بر این، می‏توان ازدواج را مایه رشد و کمال یافتن انسان دانست. خداوند انسان را به گونه‏ای آفریده که بدون جنس مخالف ناقص است و با جنس مخالف کامل می‏شود. مرد به زن نیازمند است و زن به مرد. هر کدام از دو جنس از نظر روحی و جسمی به هم وابسته‏اند و با قرار گرفتن در کنار هم یکدیگر را تکمیل می‏کنند.
۲-۱. تسکین:
مهم‏ترین نیازی که بر اثر ازدواج تامین می‏شود، آرامش و احساس امنیت و آسودگی است. این نیاز که در سرشت آدمی ریشه دارد، چنان مهم است که خداوند در بیان فلسفه ازدواج می‏فرماید: «از آیات و نشانه‏های خداوند این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی قرار دادیم تا در کنار آنان آرامش یابید». (۲)
بنا بر این، همسر موجب آرامش و امنیت‏خاطر و محیط خانه وسیله آرامش روحی زن و مرد قرار داده شده است. در اوایل جوانی احساس تنهایی، بیهودگی و نداشتن پناهگاه انسان را فرا می‏گیرد. ازدواج و قرار گرفتن در کنار همسری شایسته و دلسوز این احساس را از بین می‏برد و او را به آرامش روحی می‏رساند. احساس آرامش به ثبات فکری و روحی، وقار، احساس ارزشمند بودن و لذت می‏انجامد.
دست آفرینش نوعی کشش درونی میان زن و مرد به ودیعت نهاده تا هر کدام در سنین خاص خواهان یکدیگر شوند و اضطراب و پریشانی‏شان از طریق ازدواج به آرامش تبدیل گردد. دانشمندان علوم تجربی و انسانی نیز ارضای صحیح و به موقع غریزه جنسی و ترشح معتدل غدد جنسی را برای سلامت جسم و روان آدمی لازم دانسته، عدم آن را سبب پاره‏ای از بیماری‏های روانی و گاه جسمانی شمرده‏اند.
۳-۱. تولید :
یکی از ثمرات بزرگ ازدواج وجود فرزند و بقای نسل آدمی است. تولید و تکثیر نسل را نباید کوچک و بی اهمیت‏شمرد; زیرا هدف آفرینش جهان وجود انسان و پرورش و تکامل او است. تولید و پرورش انسان‏های خدا پرست و موحد و نیکوکار و صالح، مطلوب خدای جهان آفرین است.
از دیدگاه اسلام، وجود فرزند صالح برای پدر و مادر یک عمل صالح شمرده می‏شود و در سعادت دنیا و آخرت آن‏ها مؤثر است‏،به همین جهت، معصومان تولید و تکثیر نسل را از اهداف ازدواج خوانده‏اند. پیامبر اکرم (ص) می‏فرماید: «چه مانع دارد که مؤمن برای خودش همسری برگزیند. شاید خدا فرزندی به او عطا کند که با گفتن «لااله الاالله» زمین را سنگین (بابرکت) سازد.» زوج‏ها از طریق فرزندان خود رشته پیوند میان اعضای یک نسل را به وجود می‏آورند. این امر از اهداف اساسی ازدواج است؛ وجود فرزندان به گرمی، پویایی و صفای کانون خانواده می‏انجامد و انگیزه ادامه زندگی را در انسان تقویت می‏کند.
البته روشن است که در پرتو ازدواج یکی از مهم ترين نیازها و غرایز جدي انسان يعني غریزه جنسی هم تامین و به روشی درست ارضا می‏شود و با تأمین این نیاز جسمانی، فرد از نظر روانی، ذهنی و اخلاقی به آرامش می‏رسد و مسیر بسیاری از انحرافات جنسی و اخلاقی و اجتماعی بسته می‏شود ، اما در اثر گرايش به عمل همجنس گرائي همه اين نتايج از بين مي رود و تنها نياز جنسي آن هم با پيامدهاي بسيار برآورده مي شود ؛ اما بايد توجه داشت كه همجنس گرايي خود داراي مضرات و نتايج سوء بسياري است .
بد نيست به برخي از مضرات ارتباط دو همجنس از نظر علمي اشاره نماييم :
از نظر پزشکی ثابت شده که رابطه مرد با مرد و همجنس با همجنس یک رابطه پرخطر است و هیچ پزشکی چنین رابطه ای را توصیه نمی کند و مسلما هیچ نظریه ای مبنی بر سالم بودن و بی ضرر بودن این رابطه ارائه نگردیده، بر عکس، این رابطه همیشه از نظر پزشکی نقض گردیده است. مشكلاتي مانند آسیب دیدگی اسفنکتر خارجی مقعد كه باعث می شود که دریچه خروجی مقعد به درستی کار خود را انجام ندهد؛ یعنی فرد از قدرت ارادی خارج شود، يعني به مرور زمان امکان ارادی خروج مدفوع یا نگه داشتن خود را از دست بدهد.
همچنين سایر بیمارهای عفونی، ویروسی همانند هپاتیت، ایدز، سفلیس و سایر بیماری های مقاربتی در روابط متداول هم جنس گرايان به وفور شايع است و به علاوه بسياري از اين آسيب ها و خطرات در نوع روابط همجنس گرايانه زنان نيز وجود دارد و تبعات منفي اين رفتارهاي شنيع دامن گير آن ها نيز هست .
۲. طبيعت انساني و همجنس گرائي:
اصولا علت اینکه اسلام با لواط شدیداً مخالف است و وعده عذاب سنگین بر آن ها داده این است که انسان به صورت طبیعی و سالم تمایل جنسی به جنس مخالف دارد . این تمایل ضمن حفظ و بقا و تداوم نسل بشر از ریشه‌دارترین غرائز انسان است. هرگونه کاری که تمایل را از مسیر طبیعی­اش منحرف سازد، یک نوع بیماری و انحراف روانی در انسان ایجاد می‌کند.
مردی که تمایل به جنس موافق دارد و یا مردی که تن به چنین کاری می‌دهد ، هیچ کدام یک مرد کامل نیستند. ادامة این کار تمایلات جنسی را نسبت به جنس مخالف در انسان تدریجاً می‌کشد . در مورد کسی که تن به این کار در می‌دهد، احساسات زنانه تدریجاً در او پیدا می‌شود، هر دو گرفتار ضعف مفرط جنسی و به اصطلاح سرد مزاجی می‌شوند، به طوری که بعد از مدتی قادر به آمیزش طبیعی (آمیزش با جنس مخالف) نخواهند بود.
این گونه اشخاص از نظر روانی غالباً سالم نیستند و در خود یک نوع بیگانگی از خویشتن و بیگانگی از جامعه ای که به آن تعلق دارند ،احساس می‌کنند. قدرت اراده را - که شرط هر نوع پیروزی است - تدریجاً از دست می‌دهند، و یک نوع سرگردانی و بی اعتنایی در روح آن ها لانه می‌کند.
سرگردانی روانی تدریجاً آن ها را به مواد مخدر و مشروبات الکلی و انحرافات اخلاقی دیگر خواهد کشانید و این بدبختی بزرگ دیگر است.

پي نوشت :
۱. شهید مطهری ، تعلیم و تربیت در اسلام،انتشارات صدرا تهران ، ص ۲۵۲.
۲. روم (۳۰) آیه ۲۱.

سلام من یک پسر ۱۷ ساله هستم که علاوه بر علاقه به جنس مخالف به جنس موافق نیز علاقهه دارم ولی نسبت به هردو یک حس دارم(گرایشات زنانه ندارم)و این موضوع مرا اذیت میکند ایا راهی برای درما وجود دارد

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما کاربرگرامی، دوست نوجوان، گرایشات جنسی و شهوانی در سن شما امری طبیعی است که ممکن است معطوف به جنس مخالف یا موافق یا حتی بدون آن باشد که البته باید تلاش کنید تا علاوه بر عدم تقویت این حس، از ایجاد زمینه های این نوع احساسات (مثل حضور در موقعیت های تحریک کننده یا دیدن تصاویر تحریک کننده و ... ) پرهیز کنید. این بدین معناست که چنین حسی برای شما نمیتواند به معنای همجنسگرایی یا سایر اصطلاحات تخصصی باشد. اگر هم در مدت زمان طولانی احساس کردید که واقعا از نظر گرایشات جنسی دچار اختلال هستید یا مشکل خاصی وجود دارد این مسئله باید با مراجعه به مشاور روانشناس اولا و در ثانی به متخصص سکستراپیست مورد بررسی دقیق قرار بگیرد تا تشخیص درستی از این مسئله داشته باشیم و سپس به فکر راه چاره و درمان باشیم.
موفق باشید

سلام
من یه دختر ۱۸ ساله هستم .من در ابتدا هیچ تمایلی ب هم جتس احساس نمیکردم ولی از۱۵ سالگی با یکی از هم کلاس هام که تقریبا میشه گفت هم جنس گرا بود دوست شدم،حدود یه ساله که رابطه نزدیکی با هم داریم و هر دو همو خیلی دوس داریم،حالا اگر بخواهم به این دوستی ادامه بدم مشکلاتی برامون قطعا پیش میاد،با توجه به اینکه تو کسورمون نگاه خیلی بدی به این مساله دارن،میدونم که هم اگر به این رابطه تمومی بدم،و حتی خودم بتونم با شرایط کنار بیام ،ضربه روحی خ سختی به دوستم میزنم ،واقعا نمیدونم باید چیکار کنم ،دلم نمیخواد ضربه روحی برای دوستم پیش بیاد
ضمن اینکه خودمم واقعا. نمیخوام از هم جدا شیم

تصویر مشاور شهر سوال

ما هم خدمت شما کاربر گرامی عرض سلام و خوش آمد گویی داریم. خواهر گرامی، همین که شما اذعان می کنید زمانی این حس به اصطلاح همجنس گرایی را نداشتید و زمانی داشتید، نشانه ای است از این که این گرایش به معنای واقعی در شما وجود ندارد. و این مسئله ایست که اکثر دوستان ما از آن غافلند. چون عموما با همجنس بازی و احساسات شهوانی زودگذر یا بعضا با صمیمیت های شدید و عاشقانه اشتباه گرفته می شود. به هر حال این که واقعا یک فرد همجنس گرا باشد به ادعای او نیست و باید مورد بررسی تخصصی زیر نظر متخصصان روانشناس و روانپزشک سکستراپیست قرار بگیرد. خیلی اوقات خود ما این شرایط را برای خودمان ایجاد می کنیم یا جو اطراف ما اینگونه است. به هر حال شما میتوانید با کنترل زمینه های تحریک آمیز این مسئله آن را تاحد زیادی کنترل کنید.
اما در مورد رابطه شما با دوستتان، اگر میتوانید این رابطه را به صورت پاک و دوستانه و درست مدیریت کنید که چه بهتر، بهترین گزینه یک رابطه دوستانه صمیمی و واقعی است. اما اگر نمیتوانید، بهتر است این ارتباط را (حداقل برای مدتی طولانی ولی نه همیشگی) قطع کنید یا تا جای ممکن کمتر کنید. از این که ضربه روحی به دوستتان بخورد نگران نباشید. گاهی اوقات باید با نوازش کسی را نجات داد و گاهی اوقات (کسی که در سرمای زمستان در حال خوابیدن و یخ زدن است) باید با ضربات سیلی نجات داد. انشالله اگر در نهایت به این گزینه رسیدید، منتهی به نتایج خوبی خواهد شد.
موفق باشید

سلام من یه آقا هستم معتاد به همجنس گرایی و مواد مخدر آدرس انجمن ترک مواد همه جا هس ولی انجمن همجنسب از کجا پیدا کنم ممنون

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام.
انجمنی با عنوان "انجمن معتادان جنسی" تأسیس شده که سایت اطلاع رسانی آن (www.sa-iran.org) است.
موفق باشید.

آخه کی گفته همجنسگرایی بیماریه؟ خیلی از انسانها و سایر جانداران همجنسگرا هستند. من خیلی لذت میبرم وقتی با همجنس خودم رابطه برقرار می کنم. خیلی خوب منو می فهمه و درک می کنه. آفریدگار من رو اینطوری آفریده. مشکلی هم ندارم.

تصویر مشاور شهر سوال

همجنسگرایی یک اختلال است و از جمله انحرافات جنسی محسوب می شود.

سلام پسری هستم پانزده ساله که بعد از بلوغ متوجه شدم که نسبت به جنس مخالف تحریک نمیشوم و برعکس با دیدن بک مرد بسیار تحریک میشوم با تحقیق زیاد متوجه شدم که تمام مشخصات یک گی را دارم من نمیتوانم پیش روانشناس بروم زیرا با این کار ابرویم پیش خانواده ام میرود تشکیل خانواده را دوست دارم و به خداوند اعتقاد دارم اما نمیدانم که چرا این مشکل حل نمیشود؟

تصویر مشاور شهر سوال

سلام. به شهر سوال خوش آمدید.
کاربر گرامی، اولا هنوز برای شما زود است که در سن ۱۵ سالگی چنین فکر و قضاوتی در مورد خودتان داشته باشید. بنابراین توصیه می شود فکر و خیال به دل و ذهن خود راه ندهید و سعی کنید در این سن و سال بیشتر نگران امور تحصیل خود باشید. سنین نوجوانی سنین بحرانی به لحاظ جسمی و جنسی و روحی و روانی هستند و بسیاری از حالتها و احساسات در این دوره گذرا خواهد بود و بعد گذشت یکی دو سال به ثبات بیشتری خواهید رسید. البته لازمه این آنست که شما نیز افکار و احساسات جنسی خود را از طریق مطالعه و جستجو های اینترنتی و دیدن عکسها و فیلمهای مربوط به این موضوعات تحریک نکنید. در نهایت اگر خیلی نگران هستید و این مسئله آرامش شما را به هم زده است، میتوانید بدون اطلاع خانواده به یک مشاور روانشناس مراجعه کنید تا از وضعیت خود اطمینان حاصل کنید.
موفق باشید

سلام سوالی که ذهنم را مشغول کرده که اگر همجنس بازی بسیار بد است و از لحاظ اسلام شدیدا نهی شده پس چرا خداوند در بعضی از افراد فکرهای همجنسگرانه ای قرار داده است

تصویر پاسخگوی اعتقادی

پاسخ :
باسلام وتشکر .
غریزة جنسی یا شهوت مثل سایر غرایز و امیال درونی، از الطاف الهی و از نعمت‌های خداوند است، که اگر در چهارچوب ضوابط و مقررات تعیین شده، مورد بهره‌برداری قرار گیرد، رنگ معنویت می‌گیرد و عبادت به حساب می‌آید.
اما اگر خارج از چهارچوب قوانین و حدود الهی به کار گرفته شود، گناه است.
عقل و فکر و دانش، ثروت و حتی دین خدا، اگر در مسیر شیطانی و نفسانی به کار گرفته شود و آثار و نتایج به کارگیری آنها خلاف مسیر معیّن شدة الهی باشد، چه حکمی دارد؟
آیا گناه و بلکه از بزرگ‌ترین گناهان و خیانت و جنایت نیست؟ اگر نعمت‌های پیدا و ناپیدای پروردگار در چهارچوب ضوابط تعیین شدة دین به کار گرفته شود، چه حکمی دارد؟
غریزة جنسی همین طور است؛ یعنی به کارگیری غریزة جنسی در خارج از ضوابط و مقررات تعیین شده در دین، گناه و حرام است، اما به کارگیری آن و خاموش کردن آتش شهوت در چهارچوب قانون الهی یعنی ازدواج، سنت
پیامبر(۱) و سبب حفظ و حراست نصف(۲) بلکه دو سوم دین شمرده شده است.
پیامبر(ص) فرمودند: «هیچ بنیان و بنایی در اسلام محبوب‌تر از ازدواج نیست».(۳)
در بیان دیگری فرمود: «هر کس دوست دارد. خداوند را در حالی ملاقات کند که طاهر و مطهر باشد، باید ازدواج کند و همسر گزیند».(۴)
آیا روایاتی از این قبیل بیانگر این حقیقت نیست که شهوت یا همان غریزة جنسی وقتی در چهارچوب حدود الهی قرار گرفت، رنگ معنوی پیدا می‌کند و عبادت به حساب می‌آید، نه گناه؟
اما اگر شهوت از طریق طبیعی ارضا نشود، مانند زنا، لواط و همجنس‌بازی و استمنا از نظر اسلام گناه محسوب می‌شود.
پی‌نوشت‌ها:
۱. وسایل الشیعه، ج ۱۴، ص ۴.
۲. همان‌، ص ۵.
۳. همان، ص ۳ و ۵.
۴. همان، ص ۶.

حقیقتش من تاحالا همجنس گرایی انجام ندادمه.اما بسیاری از دوستانم این کارو بهم پیشنهاد دادنه خدا شاهده من داشتم طرف تا هفتصد هزار تومان باهام راه اومده..اما باز قبول نکردم.خیلیا بودن پیشنهاد زیاد تر از اینا گفتن بازم قبول نکردمه.اما باوجود اینکه خودمم مشکل دارم میترسم گرایش پیدا کنم.مشکلم اینه که اصلا به جنس مخالفم یعنی دختر گرایشی ندارم بارها بارها
مورد تمسخر واقع گرفتمه کمکم کنید.من راستشو بخواین گرایش به همجنسم دارم اما هر موقع یاد این کار می افتم یاد گناهش هم می افتم.وانجام نمیدم!

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما کاربر گرامی، همجنس گرایی با همجنسبازی متفاوت است و گویا منظور شما کلمه دوم باشد. در مورد این که واقعا کسی همجنسگرا باشد یعنی به طور کلی مردی که گرایشات زنانه داشته باشد و در نتیجه از نظر جنسی به همجنسهای خود نزدیک شود یا زنی که گرایشات مردانه داشته باشد و در مسائل جنسی به همجنس خود نزدیک شود، این مسئله باید تحت نظر و معاینات کارشناسانه روان شناسان و روانپزشکان تأیید شده و در صورت لزوم جهت رفع مشکل اقدام گردد. که البته باید بدانیم تعداد این موارد زیاد نیست.
اما در مورد ارتباط جنسی با همجنس که به لحاظ شرعی گناه و از نظر قانونی خلاف است باید بدانیم که ممکن است در یک مورد یا به دفعات پیش بیاید که لازم است در این زمینه مراقب باشید و از موقعیت ها و زمینه های ایجاد کننده چنین رفتاری به شدت پرهیز نمایید.
موفق باشید

سلام.خجالت میکشم بگم ولی جای دیگه ای رو پیدا نکردم
من یک دختر ۱۵ ساله م و از ۳سالگی خودار*ضایی میکنم،به طور خیلی ناخواسته و فقط ۲ ساله که فهمیدم کاری که میکردم چیه و سعی کردم کنترلش کنم
یکی دو سالیه که فهمیدم همجنسگرایی چیه و ازشون داستانایی میخونم و بنظرم خیلی جالبه
چند ماه پیش نزدیک ترین دوستم بهم گفت که عاشق یه دختر شده و همیشه از حس هاش بهم میگفت
تا اینکه چند وقت پیش فهمیدم دوباره عادت خودار*ضاییم برگشته و موقع انجامش به همون دوستم فکر میکنم
خودم میدونم که در اثر جو این حالت برام پیش اومده ولی واقعا نمیتونم کنترلش کنم
دو سه ماه پیش به دوستم پیشنهاد دادم و اونم قبول کرد و چند بار همو بوسیدیم ولی بعد چند روز حس عذاب وجدان باعث شد که بهش بگم بیخیال شدم و اونم به سختی قبول کرد ولی بازم شرایط برام سخته و هر دفعه میبینمش یجوری میشم
من عاشق اون نیستم،اصلا عشق به همجنس برام قابل تصور نیست ولی میل جنسی بهش دارم
تو رو خدا کمکم کنین
ممنون از سایت خوبتون

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام به شما کاربر گرامی و عرض خوش آمدگویی به شهر سوال. از اینکه سوالات خود را صادقانه درمیان گذاشتید متشکریم.
اول از همه این که شما چون از قبل اطلاعی از ماهیت کاری که انجام میدادید نداشتید، به لحاظ شرعی و اعتقادی گناهکار نیستید. اما بعد از این که فهمیدید باید مراقبت کنید تا مرتکب این کار نشوید.
همانطور که شما هم مطرح کردید در بخشی از موارد مطرح شده مشابه شما، محور اصلی میل جنسی است. خب حتما میدانید که انسان موجودی است که به شرایط مختلف عادت می کند و با شرایط مختلف سازگار می شود. یکی از امیال غریزی و خدادادی همه انسانها میل جنسی و شهوت است. طبیعتا این میل جنسی با محرک های مختلفی تحریک می شود، که یکی از موارد تحریک کننده خود انسان است. این کاملا طبیعی است در صورتی که با اندام تناسلی یک فرد حتی یک کودک سه چهارساله برای مدتی بازی بشود و او از این کار لذت ببرد رفته رفته به این کار عادت میکند... بنابراین عادت داشتن به یک عمل یا گرایش نمیتواند توجیه کننده منطقی آن باشد. درست مانند این که همه مردم دنیا دارای میل جنسی کم یا زیاد هستند اما به دلایل مختلف (مذهبی، قانونی، عرفی، فرهنگی و ...) خود را کنترل می کنند. پس این شما هستید که نباید خودتان را به خودارضایی تحریک کنید و همچنین خودتان را در معرض تحریک کننده ها قرار دهید (تحریک کننده مانند، دیدن تصاویر مربوط به این کار، صحبت در این زمینه با دوستتان، یا حتی فکر کردن). البته طبیعتا کار ساده ای نیست و ترک یک عادت امری زمان بر و دشوار خواهد بود اما شدنی است. اگر احساس می کنید فکر این کار و افکار مشابه آن زیاد به سراغ شما می آید و نمیتوانید آن را از ذهنتان دور کنید و به نوعی مجبور به انجام آن هستید، این احتمال دارد که شما دچار وسواس فکری در این زمینه باشید که لازم است به یک روانشناس مشاور مراجعه داشته باشید تا وجود این مشکل در شما تشخیص داده شود و جلسات درمانی آن آغاز گردد. متاسفانه امکان تشخیص دقیق مشکلات روانی از طریق مکاتبه بسیار کم است و امکان درمان مواردی مثل وسواس فکری به صورت مکاتبه ای اصلا ممکن نیست. در صورت عدم امکان مراجعه حضوری به هیچ وجه، میتوانید با تلفن ۰۹۶۴۰۰ تماس بگیرید تا همکاران ما به شما کمک کنند.
بنابراین توصیه اکید و جدی ما این است که حتما به مشاور روانشناس مراجعه کنید. اگر به تنهایی خجالت می کشید به کمک کسی مانند مادرتان و همراه ایشان مراجعه کنید. دقت کنید که روان شناسی که مراجعه میکنید فردی با تجربه به ویژه تجربه در زمینه اختلالات و وسواس داشته باشد.
نشانی مراکز مشاوره مجاز تهران: (http://pcoiran.org.ir/?run=Main&Title=%D9%85%D8%B1%D8%A7%DA%A9%D8%B2%20%.‎.‎.‎)
نشانی مراکز مشاوره مجاز شهرستانها: (http://pcoiran.org.ir/?run=Main&Title=%D9%85%D8%B1%D8%A7%DA%A9%D8%B2%20%.‎.‎.‎)

قطعا شما خواهید توانست پس از رفع مشکل به یاری خداوند مهربان، پله های پیشرفت و موفقیت را گام بردارید.
موفق باشید.

من یه دخترم رفتارم هم خیلی دخترونس همیشه فکر میکنم مکمل دختر پسره ،خودم هم دوست دارم عاشق یه پسر بشم اما متاسفانه عاشق یه دختر شدم و چون هیچ کسی این رو نمیدونست و منم دوست نداشتم بدونن خیلی رنج کشیدم تا ازش دور بشم و فراموشش کنم،درسته الان با پسرا روابطم بهتر شده چون قبلا ازشون بدم می اومد ،اما الانم کلا دخترا برام جذاب ترن اصلا با دیدن مردا به هر شکلی تحریک نمیشم و خیلی بهشون جذب نمیشم وقتی دوستامو میبینم که پسرا رو دوس دارن منم دوس دارم اینجوری باشم ،چی کار می تونم بکنم...

تصویر مشاور شهر سوال

کاربر گرامی، به شهر سوال خوش آمدید. نفرمودید سن شما چقدر است اما بهتر است بدانید که موضوع شما جای نگرانی ندارد. اگر چه متاسفانه جو جامعه نوجوانی و جوانی طوری شده که به قول شما دختران پسران را دوست دارند و به دنبال ارتباط با هم هستند، اما نبود چنین حسی در سنین نوجوانی (که احتمالا شما در این سن هستید) جای نگرانی ندارد. به طور کلی احساسات و عواطف در سنین نوجوانی به نوعی غلیان می کنند و نوسانات زیادی را در این زمینه خواهند داشت. مهم آن است که شما بتوانید به سلامت این دوره کوتاه نوجوانی را پشت سر بگذارید و به سنین جوانی برسید که در آن عشق و علاقه و عواطف معنای واقعی تر و با ثبات تری پیدا میک نند. اگر اطراف خود را نگاه کنید بسیار کمند تعداد کسانی که در نوجوانی دچار عشق و علاقه و دوستی شده باشند و در نهایت در سنین بالای ۳۰ سال شما آن ها را در کنار هم در یک زندگی مشترک خانوادگی ببینید. متاسفانه این دوستی ها و روابط کاملا مقطعی و زودگذر هستند. و کسی در این میان از بقیه موفق تر است که بتواند بدون وابستگی و صرف انرژی نوجوانی خود در این مسائل این دوره سنی را عبور کند.
دوستی با همجنس های خودتان از جمله همکلاسی ها یا دختران فامیل و غیره اصلا و ابدا امری ناپسند نیست. بلکه برعکس این دوستی ها هستند که میتوانند در نوع صمیمی خود، سالهای سال با شما باشند و سالها بعد وقتی به گذشته خود می نگرید، از مرور خاطرات دوستانه و مشترک خود با رفقا و دوستان لذت ببرید. تنها نکته قابل توجه آن است که مراقب باشید این روابط از چارچوب منطقی خود خارج نشود.
موفق باشید.

سلام....

من تمام مطالب قبلیو خوندم

البته نظرات دوستان کمک کننده بود بعضا......ولی بازم نتیجه خوبی نتونستم بگیرم

من هم همیشه کنار بعضی از پسرها تپش قلب میگرفتم و بهشون حس داشتم و الانم پسری هست که عاشقانه دوستش دارم و تو این فکرم باهاش تو یک خونه زندگی کنم....

این گرایش از دوران بلوغ بتدریج در من ایجاد شد والان که ۲۶ سال دارم زیاد شده به نوعی که الان علاقه ای به جنس مخالف ندارم!! و اصلا تصور ازدواج و رابطه جنسی با دخترها برام غیرممکنه و به هیچ وجه نمیتونم خودم رو در رابطه عشقی!! با یک دختر ببینم چون نمیتونن منو تحریک کنن و احساس منو نسبت به خودشون برانگیخته کنن!!!!!!...البته بودن دخترایی که باهاشون دوست بودم و یا شاید به چشم یک کالای جنسی بهشون نگاه کردم! ولی تصور رابطه احساسی و اینکه مثلا بخوام در آینده با اونها عاشقانه!! زندگی کنم رو هیچ وقت نداشتم چون درکشون نمیکنم و در حدی ندیدمشون که بخوام عاشقوشون بشم...!
ولی این اتفاق در مورد یه پسری درحال حاضر برام افتاده البته نمیدونم که اون هم این حسو بهم داره یا نه و با وجود اینکه احساس منو به خودش میدونه زیاد حسشو بروز نمیده ولی اون هم تمایل داره با من زندگی کنه الانم فقط به زندگی در کنار اون فکر میکنم...!!!

تصویر مشاور شهر سوال

از اظهار نظر شما متشکریم.
شاید هنوز دختری که خواسته دل شماست نیافته اید اما این دلیل بر زندگی با یک مرد نمی شود. مطمئن باشید اگر مشکل پزشکی در اندام و میل جنسی شما نباشد و از طرفی در مسائل احساسی و عاطفی هم مشکلی نداشته باشید، لذتی که از درکنار بودن کسی که خداوند برای لذت و آرامش شما آفریده، یعنی دختر پاک و نجیب مطابق با سلیقه شما خواهید برد، از هیچ مردی نخواهید برد.
از خدا میخواهیم به زودی شما را در کنار همدم مناسبتان به آرامش برساند. موفق باشید

سلام . من پسری ۱۹ ساله هستم که علاقه ی شدیدی به همجنس خودم دارم . تا جایی که یادم میاد هیچ وقت به جنس مخالف فکر نکردم یعنی هیچ میل و علاقه ای به فکر کردن در این رابط ندارم . و ازجنس مخالف نیز متنفر نیستم ولی هیچ علاقه ای به جنس مخالف ندارم . بر خلاف بعضیا که همجنس رو بخاطر س ک س میخوان من اصلا بخاطر س ک س نمیخوام و این گزینه اخرین چیزیه که بهش فکر میکنم . من دوس دارم که با همجنس خودم تو یه خونه زندگی کنیم . همدرد هم . همراه هم باشیم برای همیشه .و من در این راستا به پسرای زیادی علاقه مند شدم که یکیشون پسر عمومه و هیچ وقت نتونستم به هیچکودومشونم از عشقی که به هشون داشتم صحبت کنم و این منو زجر میده و من بخاطر خانواده که بینهایت به تک تکشون علاقه دارم و مطمعنم با فهمیدن چنین چیزی منو ترک میکننو بخاطر افراد جامعمون ایران که اکثرشون همجنس گراییرو عار میدوننو با نگاهی دیگه از اون به بعد نگات میکنن و بخاطر دینم کهاین کارو منع کرده باید ساکت یه گوشه بشینمو از شدت افسردگی شاهد نابودی خودم باشم . اینم بگم که من هیچوقت نسبت به این حسم یعنی حس به همجنس خودم تنفر نداشتمو روزبه روزم بهش بیشتر علاقه مند میشم تورو خدا راهی برای این مشکل من بگید تا نابود نشدم . اصن راهی هست؟؟

تصویر مشاور شهر سوال

دوست عزیز، سلام به شهر سوال خوش امدید. خدمت شما باید عرض کنیم که برداشت شما و خیلی از دوستان دیگر ما از مفهوم دوست داشتن، در فرهنگ جامعه و دین ما اشتباه است همانطور که مفهوم همجنسگرایی در ذهن شما و این دوستان، به اشتباه جا افتاده است. مهمترین نقطه و مرز بین مفهوم دوستی و رفاقت (که البته کشف و ابداع شما یا چند نفر دیگر از جوانان این دوره نیست و هزاران سال است این ویژگی در انسانها وجود داشته و خواهد داشت) و انچیزی که در فرهنگ ما و آن چه که به لحاظ دینی مذهبی و دستورات خداوند متعال ممنوع و حرام است، همین مسائل جنسی است. شما خوشبختانه میفرمایید چنین احساسی ندارید و قصد چنین رفتاری هم ندارید. بنابراین از نظر ما چه به لحاظ شرعی و چه از نظر هنجار عرفی و روانشناختی، شما نه همجنس گرا هستید و نه مشکلی در مسائل جنسی خود دارید (که البته باید همچنان مراقبت کنید). ما بارها و بارها به شما و سایر دوستان نوجوانمان در پست های مختلف همین سایت اعلام کردیم که اصلا بابت دوستی و رفاقت خود نگران نباشند و ترسی به دل راه ندهند چرا که مهر و محبت ویژگی انسانی ماست که خداوند در وجود ما قرار داده و پیام آوران الهی همچون حضرت محمد (ص) و اولیای خداوند، همواره ما را به محبت به یکدیگر و دوست داشتن هم توصیه کرده اند. و در طرف مقابل احساس تنفر و دشمنی بین مؤمنین بسیار نکوهیده شده است.
این دوستی و صمیمیت که شما به اشتباه آن را در قالب همجنس گرایی بیان می کنید و تصوی میکنید مشکل اصلی است، رابطه صمیمی است که بین ما و برخی از دوستان همه ما وجود دارد، همانطور که بین پدر شما و برخی دوستانش، مادر شما و برخی از دوستانش، و تمام افراد (با شدت و ضعف مختلف) بوده است. البته این نکته کاملا طبیعی است که انسانها تفاوتهای فردی دارند و این صمیمیت بین همگان یکسان نیست و نخواهد بود. اگر فرض کنیم یک نفر با ۱۰۰ نفر دوست باشد یعنی وقتی نام هریک را می بریم بگوید با او دوست هستم، ممکن است درجه دوستی او (بر فرض ۱-۱۰۰) با هر یک از دوستانش متفاوت است. با یکی یک درجه صمیمیت دارد و با دیگری ۱۰درجه و بادیگری ۵۰ درجه و با دیگری ۹۰ تا ۱۰۰ درجه... طبیعتا دوستان خالص و صمیمی همان هایی هستند که در سطح بالای نمودار خواهند بود و رابطه دوستانه انها با هم بین مثلا هشتاد تا صد باشد. ممکن است با کسی دوست باشیم در حد یک سلام و علیک و دو سه سال یک بار ملاقات، ولی با یکی دوست باشیم در حد (بقول معروف) گرمابه و گلستان و خورد و خوراک و هر روز در کنار هم باشیم.
دوست من دقت کنید، در فضای غبار آلود رسانه ای (اعم از سینما، ماهواره، فیلمها، فضای مجازی و...) واقعیت ها ی خود را گم نکنید و از طرف دیگر آن ها را به اشتباه تفسیر نکنید. ضمنا یادتان باشد هدف اصلی من و شما از زندگی متمرکز شدن و پرداختن به این موضوعات نیست، و ایندگان از ما توقع دارند که مسیر پیشرفت را با تلاش، تحصیل، ورزش و نواوری برایشان باز کنیم.
پیامبر عزیزمان فرمودند: بهترین كارها پس از ایمان به خدا، دوستى با مردم است.۱
امام صادق هم میفرمایند: هنگامى كه كسى را دوست مى دارى، او را از این محبّت آگاه كن زیرا این كار، دوستى بین شما را محكم تر مى كند.۲
۱. نهج الفصاحه، ص ۷۴، ح ۳۸۷.
۲. كافى، ج ۲، ص ۶۴۴، ح ۲.
موفق باشید.

سلام.
سه ساله خود ارضایی میکنم. دو ساله به جنس موافق علاقه مندم .سنمم ۱۷ هستش امکان ازدواجم که ندارم (وقتی فردی ۳۸ ساله نمیتونه من بتونم؟……) روزه هم تاثیری نداره من تو ماه رمضون هم خودارضایی کردم .ورزش هم وقت و فرصتش رو ندارم چون محصلم (ورزش سنگین بخاطر کف پام نمیتونم انجام بدم فقط شنا بهم توصیه شده که اونم ملت عریان کنار استخر ایستادند) .واقعا هیچ راهی برای دفع علاقه ام به جنس موافق به جز خود ارضایی ندارم.اینم بگم که به شدت تحریک پذیرم طوری که شده در روز چهار بار خودارضایی کردم.به تعداد زیاد با پسر خالم سافت سکس داشتم (تا حد دخول به عنوان مفعول پیشرفتم اما بدلیل درد شدید مانع شدم) .از طرفی خودم بر این باورم که به جنس مخالف نیز علاقه فراوان دارم و به اصطلاح ترانسکشوال میباشم ( این اخراش نمیدونم چرا لفظ قلم شد) من یکبار با دوستم سافت سکس داشتم از اون موقع به بعد فقط چهره اون میاد جلوی چشمم علتش اینه که بعد اون موقع حتی یه جمله دوستانه بین ما ردوبدل نشد (اون تمایلی نداشت من تلاش فراوان کردم) یه جور عاطفه واحساس بسیار قوی بهش داشتم و دارم ولی هیچ راهی برای مهار وجود نداره .این حس بسیار سرکشه و من میترسم به درسم اسیب بزنه .ممنون میشم نظرتون رو بگید. پیش سکس تراپیست هم که نمیتونم برم (تو شهر ما نیست و من هنوز اونقدر مستقل نشدم) . یه چیز دیگه وقتی ادم تحریک میشه دیگه خدایی وجود نداره فقط نفس خودته و به مقدار ناچیز عقل از دست وجدان و خدا کاری بر نمیاد ( تجربه شخصی )

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما دوست نوجوان، در این خصوص در پستهای مربوطه ازجمله همین پست اطلاعات کافی داده شده و نیازی به تکرار مکررات نیست. اما شما باید توجه داشته باشید که اولا این راهکارها برای کمک به شما (یا هر شخص دیگری که مایل است از این منجلاب رهایی پیدا کند) بیان شده، نه این که یک نیروی معجزه آسا و تخیلی در آن باشد که وقتی مثلا، امروز ورزش کردید، آن نیروی خاص، امشب دستان شما را بگیرد و نگذارد خودارضایی کنید. واقعیت آن است که تمامی رفتار و اعمال شما وابسته به تصمیم خودتان و فرامین ذهن و مغزتان است و این راهکارهای ارائه شده هم برای کمک و تسریع در حل مشکل است.
ثانیا باید بدانید راهکارهای داده شده تا وقتی عملیاتی نشوند اثرگذار نخواهند بود، شما اگر بگویید ورزش نمیتوانم یا وقت ندارم، ازدواج که محال است، روزه که نمی گیرم، و هر یک از راهکارها را به بهانه ای کنار بگذارید، خنده دار است که توقع حل مشکل را داشته باشید. گذشته از این که حتی اگر راهکارها را موبه مو پیاده کنید اما در واقع به میل خودتان همچنان به این کار زشت ادامه دهید و زمینه های آن را از بین نبرید نیز این راهکارها هیچ تأثیری نخواهد داشت. این یعنی شما باید از طرفی زمینه های تحریک خود را کاهش دهید (فیلم های آنچنانی و تصاویر تحریک آمیز نبینید، در این موضوعات با دوستانتان صحبت نکنید، در خلوت خودتان، به اصطلاح با خودتان ور نروید و ... امثال این رفتار هایی که به نوعی تحریک کننده هستند و خود شما بهتر از هرکسی میدانید را انجام ندهید) و در کنار این کنترل زمینه های تحریک، راهکارهای پیشنهادی را انجام دهید مثل ورزش، مثل تفریحات سالم و غیره...
قطعا با رعایت همه این برنامه ها شما نیازی به سکستراپیست نخواهید داشت چون مشکل شما مشکل همنجسگرایی و اختلالات هورمونی و امثال آن نیست. مشکل شما عدم کنترل شهوت و غریزه جنسی تان است.
این جا ست که بایدبرگردیم به یک نکته کلیدی:
و آن این که، احتمالا شما اصلا تصمیم ندارید و نمیخواهید مشکلتان حل بشود. کسی که هنوز به مرحله خواستن حل مشکل نرسیده باشد، به هزاران طبیب و مشاور هم مراجعه کند به نتیجه نمیرسد. پس ابتدا تصمیم بگیرید، سپس عمل کنید، ضمنا آشتی با خدای مهربان در این مسیر (و در تمام زندگی) به شما کمک می کند و نباید از آن رویگردان باشید.
موفق باشید.

سلام‌ ..من یک همجنس گرام ولی اندامم‌ و حرکاتم کاملا پسرونِ هست ..من‌عاشق یکی از دوستام هم هستم ولی سعی دارم رابطه رو در حد داداش بودن نگه ..اصلا علاقه ای ندارم به رابطه جنسی با دوستم و ولی معفول هستم ...و با این وجود دوست دختر هم دارم ولی هیچ حسی جز یک دوست داشتن ساده بهش‌ ندارم...آیا من میتونم درمان بشم ‌.؟؟ من هیچ حسی به دخترا ندارم آیا میتونم درمان بشم ‌.خیلی شرایطم سخته...

تصویر مشاور شهر سوال

سلام کاربر گرامی، به شهر سوال خوش آمدید. ما مطمئن نیستیم که شما واقعا همجنسگرا باشید چون نیاز به بررسی و معاینات کارشناسانه دارد. اما مشکل شما قابل درمان خواهد بود و به امید خدا از این درد و رنج رهایی خواهید یافت. سعی کنید به یکی از مراکز مطرح شده در این لینک (http://soalcity.ir/node/2903) مراجعه کنید. در صورت نیاز به راهنمایی بیشتر میتوانید با شماره تماس سراسری ۰۹۶۴۰۰ تماس بگیرید.
از خدای مهربان می خواهم شما را در رسیدن به آرامش و مسیر درست یاری کند.

با سلام ..ی سوال داشتم من زنی ۲۶ ساله هستم و ۸ سال هست که ازدواج کردم ..مدتی هست که متوجه شدم همسرم به رابطه با جنس موافق بسیار علاقه مند است و به دوستانش پیشنهادهایی داده که باعث قطع ارتباط با ان دوستانش شده ..همسرم متوجه شده که من فهمیدم و خیلی ترسید که به کسی بگم و خیلی خیلی اظهار پشیمانی کرد و گفت توبه میکنم من بخشیدمش اما یک ماهی هست که احساس میکنم دوباره به این سمت رفته و همسرم به هیچ عنوان نمیزاره در این باره حرف بزنم و یا خودش به روانشناسی مراجعه کنه ..من خیلی زندگیم رو دوست دارم و به هیچ عنوان در ارتباط زناشویی براش کم نزاشتم ..ما فعلا بچه هم نداریم ...من چ کنم واقعا درمانده شدم!!!کمکم کنید لطفا

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما کاربر گرامی. خواهر عزیز، شما و همسرتان حتما باید به یک روانشناس مراجعه کنید . البته در آغاز میتوانید خودتان به تنهایی مراجعه کنید اما قطعا حضور همسرتان برای حل مشکل نزد روانشناس ضروری است.
سلامتی و آرامش شما را آرزومندیم

من هم مثل تو هستم خیلی هم شدید تر تنها راهش اینه که بخاطر خدا صبر کنی واز خودش کمک بخای اینو بگم اصلا طرف این نرو که با خودت کلنجار بری فقط صبر کن اینو بدون کسی که تمایل نداره این توفیق رو نداره که همچین صبری کنه ولی تو که الان داری امتحان میشی اگه صبر کنی برات بهتره در ضمن به سمت جنس مخالف تمایلت رو زیاد کن حتی اگه شده بزور این کارو بکنی.
پیش روان شناس هم برو یه راهایی هست که تمرین هایی رو به ادم نشون میدن که تو هر زمینه ای کمک میکنه که چیزها زائد از ذهن فراموش بشه یا کم رنگ بشه اینم رو هم بدونه که زندگی فقط مربوط به دنیا نیست اصل اون بعد مرگه.

سلام دختری هستم نوزده ساله دانشگاه میرم در دانشگاه عاشق یه دختر شدم ولی نمی تونم باهاش باشم چون می ترسم بفهمه همجنسگرا هستم و ابرومو ببره خودش با دوس پسرش رابطه جنسی داره و خیلی هم لذت می بره و من افسردم که نمی تونم باهاش باشم همیشه به دخترهای همجنسم علاقه داشتم تو دبیرستان هم یه بار عاشق شدم ولی به دختره نگفتم از پسرها بدم میاد و بهشون حسی ندارم چجور حس و عشق و شهوت نسبت به دخترهارو ازخودم دور کنم دوستامو دوست دارم ولی نمی دونن من همجنسگرا هستم و بهشون حس شهوت دارم لطفا راهنمایی کنید

تصویر مشاور شهر سوال

باسلام. خواهر گرامی به شهر سوال خوش امدید. خواهرم، مشکل اصلی شما چگونگی ارتباط جنسی داشتن با فرد مورد نظرتان نیست، بلکه مشکل اصل تمایل شما به ارضای احساس جنسی خارج از چارچوب است. بنابراین ما در آن خصوص نمیتوانیم راهنمایی به شما داشته باشیم. به نظر می رسد این ترس از آبرو که از آن سخن گفتید باید باشد تا شما را از لغزش بیشتر حفظ کند. این نکته را بدانید که همجسنگرا بودن یا دو جنسی بودن یا هر عنوان دیگر در این خصوص نیاز به معاینه و بررسی تخصصی روانی و پزشکی دارد که در صورت لزوم می توانید به یک متخصص مراجعه کنید. اما عدم کنترل شهوت افسارگسیخته و یا ارضای نیاز جنسی از هر راهی (مانند هر نوع رفتار برخلاف عرف ) واقعا مطلوب نیست و تلاش شما باید در جهت مدیریت آن، کاهش ایجاد زمینه ها و کاهش تحریک پذیری خودتان در این خصوص باشید.
برای شما آرزوی آرامش واقعی و سلامتی داریم.

سلام.۲۴ سالمه.همجنسگرا هستم.به شدت از جنس مخالف بدم میاد.گاها شاید اندام خوش فرم یک پسر باعث جلب توجه بشه ولی هیچ حسی هیچ علاقه ای هیچ کششی در کار نیست.خانواده تصمیم داشتن منو شوهر بدن اونم به یک نظامی سرسخت.من هرقدر مقاومت کردم فایده ای نداشته تا اینکه همه چیو افشا کردم و گفتم همجنسگرام. و اوضاع بدتر شد که بهتر نشد.عرصه بهم تنگ شد.تا جاییکه تماس تلفنی با دوستامم ممنوع شد.نمیزارن سر کار برم.از رابطه ی من و پارتنرم باخبر شدن و تهدید کردن میرن و آبروشو میبرن و اینجوری شد که رابطم با عشقم قطع شد( لازم به ذکره که من فقط دوبار دیدمش و یبار فقط بوسش کردم در همین حد نه بیشتر). مشاوره رفتم به اصرار خانواده، ولی توی همون جلسه اول مشاور ماهیت منو زیر سوال برد و توی جلسه دوم گفت میتونی ازدواج کنی و کااااااملا غیر علمی صحبت میکرد منم نرفتم دیگه.الان ۸ ماهه ک از افشای ماهیتم میگذره و مادرم خواستگارمو نگه داشته و گفته که دخترمو راضی میکنم و من واقعا خواب شب ندارم.مادرم میگه ازدواج کنی خوب میشی بهت تلقین شده از بس توی گوشیته و معلوم نیس تو چ گروه هایی هستی.میخوام بدونم من بچه ام یا این موضوع چیزیه که بشه القا کرد و من مریضم مشکل دارم اینهمه فشارو تحمل کنم؟نه واقعا؟کلی برام حرف در اوردن که آره فلانی حتما یه گندی زده ک زیر بار شوهر نمیره یا چمیدونم دوجنسس و این صحبتا. ببین ادمین عزیز، من نه مریضم نه اهل لواط نه هیچ چیز دیگه ای.الان ۴۰ ساله که همجنسگرایی از لیست بیماریها برداشته شده و شما همچنان اصرار دارید بگید ما مریضیم و هر مرضی هم درمان داره.ولی واقعیت اینه که من و امثال من دست خودمون نیست.و الا کدوم دختری رو با سن من، منی که اصلا حسی ب جنس مخالفم ندارم یا حتی نفرت دارم، سراغ دارید که دنبال شوهر نباشه و همّ و غمش ازدواج کردن نباشه؟ واقعا خسته ام.از ثابت کردن خودم خسته شدم.از فشارا و حرفای خونوادم و گریه های مادرم و نگاه های سنگین خونوادم و تنهایی و ۲۴ ساعت توی اتاقم موندن و حال رو به ویرونیم خسته ام.منم آدمم منم خدا دارم منم مسلمونم خیر سرم تحصیل کرده ی مملکتم.آخه کی اینهمه فشارو به جون میخره که بفهمونه دست خودش نیس.مامان میگه ازدواج کن بخاطر آبرومون بخاطر من بخاطر حرف مردم میگم طلاق میگیرم میگه حرفشو نزن ولی راستم میگه اون پسره ی نظامی ای ک من دیدم طلاق بده نیس.هه.میشه یکی از روی علم و نه از روی شرع که از روی انسانیت بگه من چیکار کنم؟؟؟

تصویر مشاور شهر سوال

با عرض سلام خدمت شما کاربر گرامی، به شهر سوال خوش آمدید. خواهر گرامی، یک درمانگر زمانی میتواند به درمان مشکل مراجع خود بپردازد که مراجع، چند مرحله را در درون خود گذرانده باشد. مراجع باید به مرحله ای برسد که بپذیرد مشکلی در کار هست (هرچند نداند مشکل چیست) و دوم این که تصمیم بگیرد آن را حل کند (به کمک یک راهنما یا مشاور یا پزشک ...). در غیر اینصورت تلاشهای درمانگر مانند نقش بر آب خواهد بود. شما که به قول خودتان انسان درسخوانده ای هستید، بهتر بود به جای مقاومت در برابر روانشناس، حداقل به عنوان کسی که چند سالی در زمینه تخصصی روانشناسی کار کررده و درس خوانده اطمینان می کردید. اکنون هم به شما توصیه می شود به یک روانشناس باتجربه مراجعه کنید. البته ترجیحا کسی غیر از مشاور قبلی. در مورد بحث همجنس گرایی هم چندین بار توضیح داده ایم و اکنون مجال آن نیست. اما همین قدر بدانید این مشکل (برخلاف جریان اطلاعات رسانه ای غالب ) قابل درمان و حل است و مقالات معتبری هم در موسسات ویژه امریکایی در مورد آن نوشته شده و کار شده است. برفرض این که این اختلال، بیماری نباشد یا به گفته شما از لیست بیماریها برداشته شده باشد، اما از لیست انحرافات جنسی برداشته نشده. خود شما با منطق و ذهن تحصیل کرده خود قضاوت کنید. اگر یک رفتار از نظر یک انجمن جهانی بیماری نباشد (صرفا بیماری نبودن) به معنای طبیعی بودن آن است|؟ آیا این مجوز انجام آن است؟ به این مثال خوب دقت کنید و آن را تصور کنید. اگر بر فرض مادر خانواده تان، و یک مرد بیگانه، در کمال سلامت و صحت، میل داشته باشند با هم ارتباط جنسی داشته باشند، اشکالی در کار هست؟ توجه داشته باشید که در صورتی که دو طرف رابطه از نظر پزشکی سالم باشند، رابطه جنسی هم به لحاظ پزشکی مشکلی نخواهد داشت و این کار در انجمن های جهانی پزشکی و روانپزشکی هم جزو بیماری ها نیست. به نظرتان این کار صحیح است؟ باید به آن دامن زد؟ ... درست بیاندیشید. از اینگونه مثالها زیاد است و ما به همین اکتفا میکنیم.
از خدای مهربان می خواهیم به حق این شبهای عزیز، آرامش و خوشبختی را به شما خواهر عزیز ارزانی دارد. انشالله.

منم همجنسگرا هستم ۲۸ سالمه ۴ ساله ازدواج کردم و فرزند ۲ ساله دارم زندگیم خوبه سکس هم دارم با همسرم ولی فکر پسرا میارم زیر چشام بلخره میگزره خدا به همه ما صبر بده و سلامتی من هم فاعلم هم مفعول شدید ولی به هیچ کدوم نمیرسم همینم باعث شده پرخاشگر بشم

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما کاربر گرامی. دوست عزیز، اکثریت افرادی که به گمان خود دچار همجنسگرایی هستند، به واقع به اختلالات جنسی مختلف دیگری دچار هستند که تشخیص آن به عهده یک متخصص و با معاینات و بررسی حضوری است. برای اگاهی بیشتر توصیه می شود به مطلبی با عنوان پارافیلیا در همین سایت مراجعه کنید. بهتر است به یک متخصص سکستراپی، یا یک روانپزشک جنسی مراجعه کنید.
برای شما آرزوی سلامتی و آرامش میکنیم.
موفق باشید.

دوست عزیز من توی اروپا رشته مطالعات جنسیتی یا سکسولوژی می خونم ، تنها راه شما اینه که از اون کشور عقب مونده ی ایران بیای بیرون و بیای اروپا ، توی اروپا همجنسگرایی امری کاملا پذیرفته شده و مورد احترام همه است. در نتیجه می تونی مثل یک آدم معمولی زندگی خودت رو داشته باشی و از اون لذت ببری. متاسفانه در ایران نظرات بسیار عقب مانده است ، در علم سکسولوژی بیش از هجده نوع گرایش جنسی بر مبنای سه اصل جنسیت ، سکس و گرایش جنسی تبیین شده ولی تو ایران این چیز ها اصلا کسی ازشون خبر نداره. شما به علت همجنسگرا بودن امکان گرفتن پناهدگی از کشورهایی مثل آلمان ، سوئد و فرانسه رو هم دارید که به شما امکانات مخلفی رو هم ارائه می دهند. امیدوارم مسئولین سایت نظر من رو منتشر کنند.

تصویر soalcity

سلام
آیا در اروپا همه گرایش ها به رسمیت شناخته می شوند؟ مثلا کسی که گرسنه است، به شدت به سمت خوردن گرایش دارد. آیا می تواند از هر جا به هر شکلی که دوست داشت، چیزی برای خوردن بردارد؟
همچنین آیا پیشرفت شما را به سمت همجنسگرایی برده است؟ چون در هیچ دوره ای از تاریخ بشری، این حد از همجنس گرایی دیده نشده است. البته از خصائص جوامع پیشرفته مد نظر شما، صرفا همجنسگرایی نیست. بلکه مثلا تمایل به سکس با حیوانات و ... نیز دیده می شود. آیا همه این ها را مدیون پیشرفت و علم می دانید؟

عزیز من همه آنچه شما با ژست علمی ابراز می کنید، تنها یک ریشه دارد. غرب انسان را به همین دنیای محدود منحصر می بینید و اصل را به لذت طلبی می دهد و از همین رو در هر نوع لذتی مسیر را برایش توجیه می کند. بدون آن که به شرف انسان، هدف زندگی انسان و ... بیندیشد.
امیدوارم کمی در این سخنان بیندیشید.

تنها چیزی که میتونم بگم واقعا برای همجنسگراهای واقعی کشورم متاسفم. اکثر کامنتا از هوا و هوس پ همجنسبازی نشات مبگیره. کاملا اثبات شده که مشکل ژنتیکیه. راه درمان نداره فقط باید تظاهر کنی. مگه مشکل سندروم داوون با نماز حل میشه؟ تو فران فقط داره همجنسبازی و دگرجنسبازی و حرام میکنه. خیلی از چیزای قران مربوط به زمان گذشتس نه الان. ۲۰۱۶ که همه کشورا روشن فکرن ما میگیم توبه کردیم خدا ببخشه. اخه بنده ی خدا این مشکل دست خود ادم نیست. تا کسی براش اتفاق نیوفته نمیتونه راه درمان بده. اصن درمان نداره. چیکار زندگی همدیگه داریم. بخدا عذاب بنده هاش گناه بدتره. چه راحت با اسم اسلام میکشیمو بهم تهمت میزنیم.

تصویر مشاور شهر سوال

از اظهار نظر شما متشکریم.
در مورد هوا و هوس بودن اکثر کامنتها با شما موافقیم. در اکثر موارد صرفا شهوت جنسی است که خیلی ها با همجنس گرایی اشتباه می گیرند. اما در موارد بعدی متاسفانه اشتباه میکنید. مقالات علمی جدیدی در موسسات امریکایی منتشر شده که حاصل کار پژوهش متخصصان است و معتقد است این مشکل درمان پذیر است.
موفق باشید

من ی دختر هیجده ساله ام ، ی مدت حدودا ی سال دچار افسردگی شدم و چون ادم اجتماعی نیستم فقط با یک نفر رابطه دوستیمو گسترش دادم و رفته بهش وابسته شدم و چون اون ی همجنسگرا بود من هم ب خاطر اینکه علاقه اش و ب خودم بیشتر کنم ( ک الانم فوق العاده پشیمونم ) ب خواسته اش تن دادم ، من تو خودم هیچ نوع حس و تمایل جنسی نسبت ب دختر و پسر احساس نمی کنم ولی میترسم این رابطه برام مشکل بشه و از گناهی ک کردم پشیمونم ، ایا راهی هست ک دیگه عذاب وجدان نداشته باشم و بتونم پاک بشم !؟

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

از اینکه راه توبه را در پیش گرفتید خدای متعال را شکرگذار باشید که شما را دوباره به مسیر صحیح بازگرداند.

ارتباط هایی که از راه غیر صحیح و به دور از اصول مطرح در این گونه ارتباطات ایجاد می شود ممکن است در پی دارنده پیامدهایی باشد که جبران آن برای افراد ممکن نباشد.در یک نگاه اجمالی برخی از این پیامدها را میتوان چنین شمرد:

۱. نگرانی بر ملا شدن این ارتباطات

این گونه روابط از آن جا که به دور از چشم والدین برقرار شده است،در هر دو طرف یک حالت ترس و اضطراب به خاطر آشکار شدن آن به وجود می آید که می تواند در روند سالم زندگی فردی شخص تاثیری منفی بر جای گذارد.

۲. نگرانی والدین

این نگرانی پس از آشکار شدن ارتباط فرزند با دیگران برای آنها حاصل میشود و باعث روان پریشی افراد خانواده می گردد و زندگی سالم آن ها را دچار نگرانی و اضطراب می کند.

۳. آفت آموزشی و ترک تحصیل

این گونه ارتباطات باعث بروز عشق و عاشقی و افتادن به ورطه خیال می شود که نتیجه آن در اغلب موارد افت شدید تحصیل و در مواردی نیز ترک تحصیل است.

۴. ابتلا به افسردگی

برقراری عاطفی این گونه روابط فرد را دچار افسردگی می کند.

۵. خودکشی

۶. برقراری ارتباطات جنسی نامشروع

۷. احتمال استمرار جنسی نامشروع بعد از ازدواج

** و در آخر:
با توبه ای که کرده اید خدای متعال شما را با وعده ای که داده است، حتماً خواهد بخشید.
عذاب وجدان خود را ببخش الهی تسکین دهید و از این پس به زندگی بهتر فکر کنید.

موفق باشید.

سلام.من ناخاسته همجنسگراشدم وتقریبا خودمم نفهمیدم چی شد ولی وقتی یه پسرمیبینم نمی تونم بهش حس نداشته باشم وسابقه رابطه هم دارم درحالی که بسیارخودموکنترل میکنم یااینکه باخیلیا قطع ارتباط کردم .ارزوم اینه بابابشم ودلم یه پسرمی خواد که به ارزو هایی که داشتم ونتونستم برسم برسونمش.خب من خوشکلم وبی مو اما صدای مردانه واخلاقی تقریبا مردانه وعامیانه دارم.جلف واهل ادا عطوارنیستم اما نمی دونم چرانمی تونم به دختر توجه یا فکرکنم .خب یه چیزیم که هست اینه که من درتمام طول زندگیم بیشتراز طرف دوستان ودایی هام وعمو هام وعموزاده ها وکلا پسرها مورد معاشرت وحمایت عطفی قرارگرفتم که اینم بی دلیل نیست اما خودمم پسری متدین واهل فنون دین نیز هستم.لطفا کمکم کنید تا ذهنیتم عوض بشه.مامانم هی میگرده دنبال زن واسم خخخخخخ اما من نمیتونم یک زنو راضی کنم بااین وضعیت اما دوست دارم عادی باشم نه همجنس گرا ودوست دارم ازدواج کنم وزندگیمو صرف زنو بچه ام بکنم.دوست دارم مثل پدرم مردی مطمئن وخیر وبزرگ باشم اما خب ازشزیکای جنسی قبلیم هم میترسم که شاید اذیت کنن. کمک می خوام برادران.

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما دوست گرامی، قطعا شما همجنس گرا نیستید. در صورتی هم که چنین احتمالی میدهید، باید تحت نظر روانشناس و روانپزشکان متخصص سکسولوژیست معاینه شده و پس از آزمایشات مختلف چنین مسئله ای را در شما تشخیص دهند. اما در مورد گرایشات به همجنس یا همجنس بازی یا انحرافات جنسی دیگر، این مسئله تقریبا به طور کامل قابل رفع و درمان است. تحقیقات زیادی در این زمینه شده و ازجمله پژوهشی عملی توسط دکتر صمیمی اردستانی و سایر همکارانشان در یکی از مراکز مشاوره بیمارستانی شده است که انواع اختلالات جنسی را از طریق روشهای درمانی شناختی رفتاری درمان کنند.
برای این منظور میتوانید به یک روانشناس یا روانپزشک متبهر مراجعه کنید. ضمناً در کنار این مراجعه اجازه دهید فرایند ازدواج شما (شناسایی فرد مورد نظر و سایر اقدامات) توسط خانواده شما انجام شود. موفق باشید.

سلام
خواستم تجربه شخصی خودم رو اینجا مطرح کنم شاید به درد کسی خورد .
به نظر من تمایل به همجنس ریشه ها و دلائل خیلی خیلی زیادی داره . و برای درمان اون باید اول دلیل این رفتار رو کشف کرد . من خیلی به این موضوع فکر کردم تا بتونم دلیل اون رو پیدا کنم . ( نکاتی که اینجا مطرح میکنم فقط نظز شخصی من هست )
من ریشه و دلیل این رو در چند چیز میبینم :
اول اینکه وقتی انسان یک همجنس خودش رو زیبا میبینه ( در اصل اون رو از خودش زیباتر میبیته)و برای اینکه برتری خودش رو ( به خودش ) ثابت کنه اقدام به نزدیکی _ محبت_ ................ و در نهایت اگه موفق بشه به نوعی یک پیروزی رو کسب کرده .

برای این مورد فکر کنم که جتما باید به روانپزشک مراجعه کنه .

دوم : گاها پیش میاد که یک خصیصه اخلاقی و یا حتی داشتن یک خصوصیت ظاهری سبب گرایش به هم جنس (معمولا کوچکتر ) میشه .

که اگه به جاهای خطرناک نکشه خیلی مهم نیست و کم کم فراموش میشه .

سوم : گاهی اوغات دیدن تصاویر و فیلم های خاص ما رو آروم آروم به یک فعالیت وادار میکنه .( مثلا دیدن فیلم سوء استفاده از نوجوان پسر)

راه حل این مورد هم اینه که اروم اروم فیلم ها و تصاویر جنس مخالف رو چایگزین اونها کنیم و بعد پله به پله شدت اون رو کم کنیم تا انشاءالله به طور کلی ار این بلا راحت بشیم.

چهارم : احساس خوش ایندی که در اثر انجام استمناء در نوجوانی به انسان دست میده اگه همراه با لمس , دیدن , بوسیدن و ........ باشه . انسان به صورت اتوماتیک در اینده از انجام اون (بدون استمناء) لذت میبره . ( مثلا در مورد خودم متاسفانه این اتفاق در دوران راهنمائی افتاد و من نسبت به انحنای باسن و استیل نوجوانان پسر حساس شدم ) ( تازه زمانی که ما محصل بودیم نه ماهواره بود نه اینترنت و نه این همه شلوار تنگ و رنگارنگ)

فکر میکتم که این مورد از همه سخت تر باشه به هر حال تقویت ایمان به خدا و اینکه خدا ما رو دوست داره و همیشه ما رو میبینه ( استفاده از تخیل و اینکه خودمون رو جای خدا بگذاریم و ببینیم که کسی که خیلی دوستش داریم داره به خودش صدمه میزنه چه حالی به ادم دست میده) یا اینکه اگه از نوجوانی که وقتی میبینیمش احساس شهوت میکنیم خودمون به صورت ارادی احساسات دیگه ای رو جایگزین احساس شهوت کنیم ( مثلا احساس اینکه شما یه برادر کوچکتر بسیار زیبا دارید و نسبت به اون احساس محبت کنید و به سرعت از کنارش رد بشید و دیگه ادامه ندید )
موفق باشید

تصویر مشاور شهر سوال

سلام. همانطور که فرمودید، نظر خود را بیان کردید. از اظهار نظر شما متشکریم.

سلام.دختری ۱۵ ساله هستم.
مشکل lesbian sexual طبیعت بدن من بود و خیلی از پزشکانی که بهشون مراجعه کردم این رو تشخیص دادن...
به مدت ۲ ماه در یکی از کلینیک هایی که درمان هورمونی داشت بستری شدم...
بعد از مصرف بسیاری دارو هایی که تغییر هورمون میدادن...دوباره پس از ۳ هفته به حالت اولیه دارم بر میگردم...
نمیتونم دوباره به پزشک مراجعه کنم..چه کار کنم؟

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما کاربرگرامی، به شهر سوال خوش آمدید.
طبیعتا تشخیص اختلالات اینگونه به عهده روانشناسان و روانپزشکان است. در صورتی که از این کانال مشکل خود را دنبال کرده اید، که هیچ اما در غیر اینصورت توصیه می شود از مراجعه به یک روانشناس شروع کنید و در ادامه با صلاحدید ایشان به یک روانپزشک مراجعه نمایید. به طور معمول مشکلاتی که هم زیستی و هم روانی است، باید توسط روانپزشک حاذق بررسی و درمان گردد. حتی در موارد تخصصی مانند مسائل جنسی بهتر است به یک روانپزشک با تخصص جنسی مراجعه نمایید.
موفق باشید.

سلام .من از وقتی ک یادم میاد هیچ علاقه ای ب جنس مخالف نداشتم و برعکس به همجنس خودم علاقمند بودم.از این حس متنفرم.هیچ کس خبر نداره جز خودم و خدای خودم.نمیدونم راه درمانی داره یا نه اخه یا جا خوندم درمانش خیلی سخته و ممکنه عوارض جبران ناپذیری داشته باشه.میشه بگین ممکنه عوارضش چی باشه؟؟ من نمیخوام به این زندگی ادامه بدم.۲۱ سال زجر کشیدم بسه.توروخدا کمکم کنین و درباره درمانش کمی راهنماییم کنین.عوارضش چیه؟؟؟

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما دوست عزیز، به شهر سوال خوش آمدید.
به شما توصیه می شود برای معاینه و تشخیص درست وضعیت تان، به یک روانپزشک متبهر مراجعه کنید . برای این منظور میتوانید ابتدا به یک روانشناس مراجعه کنید و در صورت نیاز ایشان شما را به یک روانپزشک ارجاع دهند. ضمنا بهتر این است که روانپزشک مذکور دارای تخصص سکسولوژی یا روانپزشک جنسی باشند، یا دستکم تجربه در زمینه تشخیص و درمان این مسئله داشته باشند. اما در مورد درمان، بهترین روش درمانی که حتی در ایران نیز تا حد زیادی پاسخ مثبت داده است، روش رفتاری-شناختی است که عوارض خطرناکی هم ندارد. ازجمله پژوهشی عملی توسط دکتر صمیمی اردستانی و سایر همکارانشان در یکی از مراکز مشاوره بیمارستانی انجام شده است که توانستند انواع اختلالات جنسی را بر روی تعدادی از افراد مبتلا، از طریق روشهای درمانی شناختی رفتاری درمان کنند. مقاله مربوط به این تحقیق هم در نشریه پزشکی قانونی منتشر شده است.
موفق باشید

ممنون برای اشتراک گذاری

حقیقت قضیه اینه که ما همجنسباز نیستیم
ما میل به جنس مخالف داریم
وقتی پسری ۶تیغ میکنه وزیر ابرو برمیداره وموهاشو بلند میکنه ولباس تنگ میپوشه اونوقته که شبیه دختر میشه وقتی لباس تنگ پای پسر بچه میکنن که بدن تپلش نمایان بشه وشلوارک پاش میکنن تا پاهاش معلوم بشه ماها تحریک میشیم.البته نه فقط ماها بلکه همه تحریک میشن.چون همه غریضه دارن
وقتی پرا ارایش ولباس دخترونه میپوشن معلونه که همجنس گرایی پیش میاد

باسلام
من برای رفع این مشکل ازدواج کردم ولی پس اززدواج با همسرم دچار مشکل شدم. روز به روز رابطه ما سرد تر و سرد تر شد چون من وانمود می کردم دوسش دارم. ولی این حس همیشه با من همه جا بود تا اینکه جدا شدیم. الان واقعا از چیزی که هستم ناراحتم چون دنیای ما تاریکه و تنهایی توش بی داد می کنه . هیچ کس نمی تونه جای همسر و خانواده رو پر کنه پس باید تا زمان مرگ صبور بود . و با ازدواج زندگی یه دختر رو خراب نکرد . اون طرف ماجرا هم کسی نیست که خلا خانواده رو پر کنه فقط در حد رفع شهوت هستش . پس فقط صبور باشید تا عمر گران بگذرد.

دقیقا حق با شماست ما همجنسگرایان محکوم به تنهایی و گوشه نشینی هستیم تا زمان مرگ. شما هر چقدرم احساس به همجنس رو در خودت سرکوب کنی زمانی که ازدواج کنی هر چقدر هم همسرتو دوست داشته باشی نمیتونی باهاش سکس داشته باشی. ایکاش خودکشی کردن راحت بود

تصویر شهرسوال

سلام
پديده ياد شده يک طغيان وسر کشي نفساني وبيماري خود خواسته بعض افراد است . خداوند هرگز کسي را آلوده خلق نمي کند اين خود افراد است که که بر اثر گناه ونافراماني از احکام دين به اين نا پاکي روي آورده و به آن عادت مي کند و زشتي آن برايش عادي مي شود همان طور که براي درمان ساير بيماري ها تلاش مي شود براي درمان اين بيماري نيز بايد با ترس از عواقب دنيايي و اخروي آن بايد تلاش گردد تا از اين ناپاکي وگناه بزرگ نجات حاصل شود . براي درمان اين آلودگي خطرناک به پزشک هاي مربوطه مراجعه شود .

/۴۳۳۶۰۲/

سلام.داداش ۲۵ سالمون شد.از کودکی تمایل به جنس موافق خود یعنی پسر داشتم و دارم.مردم و زنده شدم دیوانه شدم معتاد شدم ولی بازم این حس بیصاحاب شده باهام هست و به غیر همجنس هیچ حسی ندارم. پول ندارم کار ندارم سربازی نرفتم!!!! توبه کردم میخوام عوض بشم.و تا حالا با زجر خودمو نگه داشتم که نرم طرف س ک س و دوستی با همجنس و حتی غیر همجنس چون با دختر هم حتی صحبت کردن نامحرم هست و گناه هست. ولی باز خود ارضایی میکنم.هر کاری میکنم هر فکری میکنم باز شهوت هم دارم و خود ارضاییی رو انجام میدم.نمیدونم چی کار کنم.امکان ازدواج هم ندارم.امکان این که برم پیش یه روانشناس هم ندارم چون پول ندارم.میترسم خودکشی کنم چون اونم گناه کبیره هست.فقط میخوام خدا زودتر مرگمو برسونه انشالله.
چرا این حس درون من هست اصلان چراااا!!!!!
چند سالیه دیگه از دین هم برگشتم و نماز و روزه رو به جا نمیارم.میخوام اما نمیشه دیگه. داغون شدم.توسل به اعمه و خدا وپیامبر کردم ولی ...!!!!! این که میگین فکر خدا باشین توبه کینین ادم باشین حرف مفته.شما جای ما بودین اینو نمیگفتین.دیگه چقدر تحمل دیگه چقدر زجر. دیگه نمیتونیم.حد اقل باید ازدواج کنیم که اینم نمیشه همه توقعشون بالاست.ما هم که بدبخت و بی پول
بیکار نیستم و شاگردی میکنم و درامدم همش خرج میشه نمیتونم پس انداز کنم برا ازدواج و ..... چون ماهی ۳۰۰ تومن میگیرم!!! بله در سال ۱۳۹۵ من حقوقم همینه.چون حرفه ای بلد نیستم و خودمو مشغول درس کردم و هی چند واحد نگه داشتم سربازی نرم تا حرفه ای یاد بگیرم. هر روز که میگزره وضع روحی و... بدتر میشه.نمیتونم دیگه خدایا نمیتونم.هیچ دوستی ندارم تنهام.دوست دارما ولی نامرد و فکر ..... و خودشونن. مسعولین مملکت هم وام ازدواج سه تومن میدن. ولی برا خودرو....!!!!! هیچ کس به فکر ما جوونا نیست.
به ولله روزی وضع مالیم خوب بشه هر چقدر که بتونم کمک میکنم وام بدون بهره و یا مثلان ۲ درصد میدم به جوونا برا ازدواج. هر کی پول داره دست به کار بشه و کمک کنه. نامردا شمایی که اون بالا نشستین ماشین فلان سوارین فکر ما نیستین بدونین روزی خودتونم هم به خاطر چهارتا جوونی مثل ما بدبخت میشین.بله من جوون دختر یا پسر میام با فرزند تو دوست میشم سکس میکنم و هزار تا گناه میکنم و فرزند تو هم جامعه خرابش میکنه و بعذ از مرگ هر چی گناه میکنه برا تو هم نوشته میشه. و یا در اخر جوونی مثل من که ایمان درست حسابی هم نداشته باشه میاد خونه خودت دزدی ماشین خودتو میدزده بچه خودتو میدزده جلو خودتو میگیره خفتت میکنه و....
نمیدونم چه جوری بگم. ما دیگه به اخر رسیدیم .نا امید . یکی به داد ما جوونا برسه.

تصویر پاسخگو

سلام دوست عزیز
خوشحالیم که شهر سؤال رو لایق دیدید تا باهاش درد دل کنید .
دوست گرامی ، به شما پیشنهاد می کنم برای گرفتن راهنمایی و مشاوره درباره مشکلاتی که گفتید به صورت تلفنی با مرکز ملی پاسخگویی ارتباط برقرار کنید و از مشاوران ما به صورت رایگان استفاده کنید .
تلفن ۰۹۶۴۰۰ بدونن هیچ کد و شماره دیگری ااز ۸ صبح تا ۸ شب پاسخگوی شما دوست عزیز می باشد .

سلام دختری هستم با یه اقایی نامزد هستیم
به تازگی از اشنایی شنیدم این اقا یه بار در گذشته حالت مستی گی انجام داده , نمیدونم با میل و رغبت خودشون بوده یا خیر الان واقعا نمیدونم چه تصمیمی برای ایندم بگیرم میشه منو از همه نظر زاهنمایی کنید واقعا پریشونم

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

پرسشگر گرامی،
انسان ها طبیعتاً اشتباه و گناه می کنند، ولی آنچه مهم است، پی بردن به اشتباه خود و کنار گذاشتن آن و توبه حقیقی از گناه است.
بعد از توبه لازم نیست انسان گناه خود را برای دیگران بازگو کند، چرا که اعتراف به گناه خود گناه دیگری تلقی می شود! حال که خود ایشان چیزی در این مسأله نگفته و شما هم چیزی ندیده اید، گمان بد نبرده و در فضایی صمیم مباحثی از جمله ترک گناهان و اشتباهات گذشته را مطرح کنید.

ضمناً در میان گذاشتن این موضوع با دیگران و حتی همسرتان کار درستی نیست. به حکم عقل و شرع باید اشتباه گذشته ایشان را پنهان کنید. نه تنها باید آن را مخفی کنید، بلکه باید آن را از ذهن تان نیز بیرون کنید. اجازه ندهید که با خطور به ذهن تان باعث فزونی عذاب وجدان و احساس گناه افراطی شود و موجب آشفتگی روانی و حالات افسرده وار تان گردد.

همه ما انسان‌ها به حکم انسان بودن بعضاً دچار اشتباهات فاحشی در زندگی خود می‌شویم. چگونگی برخورد و مواجهه با اشتباهات از خود اشتباهات به مراتب مهم‌تر است.
در اسلام وقتی یک فرد مؤمن به هر دلیلی دچار گناه یا خطایی می‌گردد، به تناسب جهان‌بینی و دیدگاهش نسبت به خداوند به طریقی در صدد جبران آن بر می‌آید. هرچه قدر دیدگاه فرد نسبت به خداوند صحیح‌تر و عمیق‌تر باشد، به جای یأس و ناامیدی یا احساس گناه افراطی با دریایی از امید به سوی خداوند باز می‌گردد. با آب دل‌انگیز توبه، بزرگ‌ترین گناهانش از روح پاک و بی‌آلایش خود می‌زداید.

موفق باشید.

واقعا متأسفم واسه اونایی که خودشون این درد رو ندارن و دارن ما رو قضاوت میکنن شما درد ندارید و نمیفهمید فکر میکنین چون خودتون میل به جنس مخالف دارینهمه مثل خودتونن
.من هم از سنین پایین کودکی بیاد دارم که از همون زمان میل به همجنس داشتم و با این درد بزرگ بزرگ شدم تمام موقعیت اجتماعیم نابود شد افسردگی شدید گرفتم وقتی میدیدم که دوستان دگر جنسگرا که میل به جنس مخالف داشتن بحث دختر و ازداوج و... میکردن و شاد و شنگول بودن و احساس مردنگوگی میکردن حالم از خودم و اونا و دنیا بهم میخوره و افسردگیم بیشتر میشد از بچگی فکر میکردم اگر بزرگتر بشم خوب میشم ولی نشد نمیدونم آیا کسی از همجنسگراها خا توسط رونکاو درمان شدن یا نه پس اگر تاثییری داره لطفا بگید

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام خدمت شما دوست عزیز.
اصل حرف شما کاملا درست است، خیلی از اوقات ما یا هر کسی که به بلا یا دردی دچار نشده ، حقیقت رنج و عذاب آن را در دیگری درک نمی کند، و به قول معروف (سیر از گرسنه خبر ندارد). اما شما همدردی ما را بپذیرید.
واقعیت این است که مشکل شما دو مرحله دارد، یکی این که باید مشخص شود آیا واقعا دچار چنین اختلالی هستید یا مبتلا به یکی از سایر اختلالات انحراف جنسی هستید و گمان میکنید همجنسگرا هستید. و مرحله بعد این که پس از تشخیص درست اختلال شما، به درمان آن بپردازید. متاسفانه به لحاظ عمومی از نظر رسانه ای و تبلیغاتی و حتی به ادعای خیلی از رسانه ها از نظر علمی چنین مشکلی درمان پذیر نیست، اما واقعیت این است که به شهادت مقالات و مدارک علمی این مسئله در بیش از ۹۰ درصد موارد قابل درمان است. جالبتر این که در کشور خود ما نیز تحقیقاتی در این زمینه شده و مقالاتی به چاپ رسیده است. شما میتوانید مقاله ای با عنوان «تجربياتي از درمان موفقيت آميز همجنس بارگي خود ناپذير، فرابارگي (پارافيليا) و تبدل خواهي جنسي با روش هاي شناختي- رفتاري» را در اینترنت جستجو کرده و مطالعه کنید که تعدادی از متخصصین و روانپزشکان زیر نظر دکتر یاسمی در تهران، در یکی مراکز مشاوره بیمارستانی، انواع مختلفی از انحرافات جنسی (ازجمله کسانی که ادعا داشتند همجنس خواه هستند) را با روش شناختی رفتاری با موفقیت درمان کردند.
آرزوی ما آرامش و سلامت شماست.
موفق باشید.

ما کشتی شکستگانییم....لعنت به این زندگی...

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

گاهي، اتفاق مي افتد كه در زندگي احساس خستگي مي كنيم، همه چيز براي ما زنگ مي بازد، چيزهايي كه بايد لذت بخش باشند ديگر برايمان جذاب نيستند، احساس مي كنيم زندگي يكنواخت شده است. احساس مي كنيم اين آن زندگي نيست كه بخاطر آن بايد صبح از خواب بيدار شويم. ديگر از زندگي لذت نمي بريم. براستي چكار بايد كرد؟ چه كنيم تا انرژي از دست رفته مان را بدست آوريم؟ چه كنيم تا از زندگي لذت ببريم؟ چه كنيم تا وقتي صبح از خواب بيدار مي شويم با عشق و احساس تازه بودن مواجه شويم؟ ما قصد داريم در ادامه راجع به علت شناسي و درمان اين احساس در خودمان نكاتي را خدمتتان تقديم كنيم تا ان شاء الله با سعي و تلاش خودتان و به كار گيري صحيح اين تكنيك ها در زندگي تان، تغيير را احساس كنيد.
اولا يادآور مي شويم كه ما انسان ها بر طبق نظام احسن خلقت به بهترين وجه ممكن آفريده شده ايم. به گونه اي كه اگر بر طبق آموزه هاي اسلامي و الهي تفكر و رفتار كنيم بهترين احساس و رفتار را خواهيم داشت و حس تازگي و نشاط در زندگي خواهيم داشت.
اگر گوهر ايمان به خدا را در زندگي خود پررنگ كنيم، اگر خدا بهترين يار ما باشد. اگر در زندگي خدا را ببينيم، اگر برف، باران، آفتاب، خاك، ابر و درخت همه ما را به ياد خدا بياندازد، آن وقت خواهيم ديد كه همه چيز در عالم زيباست. براي هيچ كاري عجله نداريم؛ از هيچ اتفاقي آنقدرها ناراحت نمي شويم و اين يعني انسان مومن، كه هر كاري در زندگي حتي كارهاي تكراري برايش لذت بخش است، زيرا همه در يك جهت پيش مي روند و آن منبع زيبايي ها كه زيبايي را آفريده؛ اوست خدايي كه همه را آفريده و همه را دوست دارد. بنابراين بهترين راه براي تقويت نشاط در زندگي تقويت ايمان و احساس كردن خداوند در زندگي است.

در ادامه به بررسي تفصيلي علل بروز اين احساس در فرد و راهكارهاي درمان آن مي پردازيم :
۱. شكست هاي پي در پي در زندگي : يكي از علل احساس نااميدي در زندگي، شكست و انتظار شكست مي باشد. اگر شما هميشه انتظار شكست را داشته باشيد و توانمندي هاي خود را باور نداشته باشيد، احساس خوبي در زندگي نخواهيد داشت.
۲. يكنواختي در زندگي : انسان فطرتا زيبايي طلب بوده و دوست دارد با تنوع زندگي كند؛ چنانچه محيط زندگي يا فرايند زندگي يكنواخت باشد، روند تغيير و تبدّل انرژي رواني با خلل مواجه مي گردد. گاهي انسان به تغييرات اندكي در زندگي نياز دارد. مثل گردش، تفريح و يا حتي تغيير چيدمان منزل.
۳. عدم برآورده شدن نيازها : رفع نيازها احساس لذت در زندگي را به دنبال دارد. در واقع نيازها به عنوان يكي از انگيزه هاي حياتي هستند. اگر نيازها نبودند انسان در زندگي بسياري از دلخوشي ها را از دست مي داد و خيلي از فعاليت ها را ترك مي كرد. حال اين نكته نيز حايز اهميت است كه اگر نيازها به درستي و به موقع و متناسب پاسخ داده نشوند مي تواند منجر به احساس سستي و بي حوصلگي در فرد شود.
۴. كم بودن فعاليت هاي زندگي : ركود و نداشتن مشغله كافي در زندگي و بيكاري و داشتن ساعات زيادي كه نمي دانيم با چه فعاليت هايي آن را پر كنيم و يا پر كردن آن با فعاليت هاي غير مفيد و بي ارزش مي تواند به احساس سستي و بي حوصلگي منجر گردد.
۵. نداشتن عزت نفس و اعتماد به نفس : اگر ارزش هاي وجودي خودتان را نشناسيد و آنها را باور نكنيد راجع به خودتان و زندگي تان احساس خوبي نخواهيد داشت. تنها انسان هايي احساس خوبي در زندگي دارند كه احساس خوبي نسبت به خودشان دارند و خودشان را به عنوان انساني خوب و كارآمد قبول دارند.
۶. شغل نامناسب : چنانچه كاري را انجام مي دهيد كه به آن علاقه نداريد خيلي طبيعي است كه از آن احساس لذت نكنيد، و هنگامي كه مي خواهيد به كار مشغول شويد بدترين احساس را داشته باشيد، و هميشه در زندگي احساس خستگي كنيد. دو چيز در زندگي باعث نيك بختي و احساس لذت در زندگي است : يكي همسر دلخواه و مناسب و ديگري شغل متناسب و دلخواه.
۷. مناسب نبودن رشته تحصيلي : اگر رشته تحصيلي شما مورد علاقه تان نباشد يا مطابق با استعدادهاي شما نباشد، پيشرفت چنداني در آن رشته نخواهيد داشت و تحصيل به مسئله بغرنج و عذاب آورتبديل خواهد شد.

راهكارهايي براي حل اين مشكل
براي ايجاد هر تغييري در زندگي ابتدا انسان بايد موقعيت فعلي زندگي خود را خوب بشناسد و سپس به علت شناسي آن پرداخته و با يك تصميم صحيح و اقدامي شجاعانه به تغيير و بهبود وضعيت دست بزند. شما نيز با توجه به راهكارهاي زير با توكل به خدا و توسل به ائمه معصومين(ع) به تغيير زندگي خود اقدام كنيد :
۱. تقويت ايمان؛ عامل زيربنايي احساس و رفتار انسان ايمان به خداست. با ايمان به خداست که مي توان سخت ترين كارها را انجام داد و از آن لذت برد. بنابراين راهكار لذت بردن از زندگي تقويت ايمان است.
۲. برنامه ريزي منظم براي زندگي؛ براي زندگي خود برنامه ريزي جامعي داشته باشيد، كه در برگيرنده ساعاتي براي تحصيل يا اشتغال، كارهاي شخصي، تفريحات سالم، عبادت، استراحت و غيره باشد. برنامه تان را بر روي برگه نوشته و آن را به دقت مورد اجرا قرار دهيد و به هر گونه پيشرفت و موفقيت خود پاداش دهيد. پاداش شما مي تواند تحسين خود، رفتن به گردش، خوردن غذاي مورد علاقه يا پرداختن به هر كار مورد علاقه اي باشد.
۳. داشتن تفريحات سالم در زندگي؛ بصورت هفتگي يك وعده غذايي را در دامان طبيعت بخوريد.
۴. باغچه كوچكي داشته باشيد و در منزل از گلدان و گل استفاده نماييد.
۵. تقويت روابط صميمي و سازنده با ديگران؛ همه ما انسان ها نياز به محبت و پذيرش داريم و اين محبت و پذيرش بيشتر از ناحيه دوستان ارضا مي گردد. اين ارضاي نياز است كه احساس لذت و خوشي به انسان مي بخشد. بنابراين ابراز وجود و پذيرشي كه از يك دوست صميمي حاصل مي شود مي تواند تاثير زيادي بر احساس مثبت ما در زندگي داشته باشد. پس سعي كنيد اولا دوستان خوبي انتخاب كنيد؛ دوستاني كه شما را به ياد خدا بيندازند و در شرايط سختي شما را رها نسازند و هميشه يار و ياور و غمخوار شما باشند، و ثانيا روابط خود را با آنها بيشتر كنيد.
۶. شركت در جمع و مباحث جمعي؛ سعي كنيد بيشتر در جمع باشيد. البته جمعي كه شما را تاييد كند نه اينكه طرد يا تحقير كند.
۷. به نماز اول وقت اهميت ويژه اي بدهيد. و سعي كنيد هر روز مقدار معيني قرآن بخوانيد و در معناي آن تدبّر نماييد.
۸. سعي كنيد افكار منفي را از خود دور كنيد و آنها را با افكار صحيح جايگزين كنيد. بجاي اينكه فكر كنيد فردي ناتوان يا بد شانس هستيد به اين فكر كنيد كه كساني هستند كه شرايطشان از شما بدتر است. كساني كه از سرپناه محرومند. كساني كه با خانواده معتاد درگيرند و يا درگير مشكلات مالي هستند.
۹. بصورت مرتب روزانه نيم ساعت ورزش كنيد.
۱۰. سرگرمي هاي علمي و هنري داشته باشيد و ساعاتي از روز را به كارهاي مورد علاقه خود سپري كنيد.
۱۱. افكار تحقير كننده را از خود دور كنيد.
۱۲. در انجام رفتارهاى اجتماعى كوچك و در محيطهایی كه بيش‏تر احساس راحتى مى‏كنيد، فعال باشيد. اين كار را از سلام كردن، احوالپرسى، جواب سلام دادن، نگاه كردن، تعارف كردن و تعارف شنيدن با اطرافيان و استادان در بيرون از كلاس آغاز كنيد و با تمرين به كارهاى بزرگ‏تر و مهم‏تر گسترش دهيد. البته اين كارها در صورتي توصيه مي شود كه حمل بر غرض ورزي نشود و زمينه از بين رفتن آبروي انسان نگردد.
۱۳. تلاش كنيد كه در كارهاى اجتماعى در محيط خانه، مدرسه و دانشگاه مانند اردو و بازى‏هاى دسته جمعى شركت كنيد و نقش فعالى را بپذيريد.
۱۴. تلقين مثبت را فراموش نكنيد. به خود تلقين كنيد كه من از بقيه چيزي كم ندارم. خيلي نقاط مثبت دارم كه خيلي از افراد ندارند. من نبايد ترسي از حضور در جمع داشته باشم. همه كساني كه به راحتي در حضور استاد صحبت مي كنند در توانايي ها و استعداد ها با من همتراز مي باشند و جاي نگراني نيست.
۱۵. فهرستى از ده لغت يا عبارت - كه بيانگر ويژگى‏هاى مثبت شخصيت شما است - تهيه كنيد و روزى چند بار آنها را در قالب جمله كاملى بخوانيد ؛ مثلاً بگوييد: «من باهوش هستم» و... .
۱۶. هرگز خود را سرزنش نكنيد.
۱۷. سعي كنيد دوستاني خوب و مومن براي خود انتخاب كنيد و ارتباطتان را با اين دوستان بيشتر كنيد.

موفق باشید.

سلام
خواستم بگم که من جدیدا یک مشکلی پیدا کردم که به سمت دختر های همجنس خودم اون هم فقط و فقط و فقط در شرایطی که موهاشونو عین پسرا کوتاه کنن و تریپ پسرونه بزنن و مثل اغلب پسر ها آرایشی نداشته باشن تمایل پیدا کردم و این یعنی که هر چقدر هم یک دختر زیبا و خوش اندام باشه من بهش جذب نمیشم در ضمن این حسم به این جور دختر ها آنچنان که باید با شهوت نیست و خب یه پسر هام اونجوری با شهوت نیست ولی خب یکم نسبت به پسرها بیشتره و باید بگم که همچنان نسبت به پسر ها بی احساس نیستم و به پسر ها نیز تمایل دارم . خلاصه سرتون رو درد نیارم
دیگه دارم از این حس دیوونه میشم من خودم رو یک همجنسگرا نمی دونم ولی می ترسم که این حسم یک نوع همجنسگرایی باشه الان فقط می خوام بدونم که من یک همجنسگرام یا این احسساسات طبیعی ان وبرای هرکسی پیش میاد؟ ومن تازمانی که این احساسات رو دارم ولی منجر به رابطه و نزدیک شدنم با اون دختر ها نشده برای من گناهی نوشته میشه و باید اون دنیا عذاب الهی رو بخاطرش متحمل بشم یا نه؟
البته من نماز هامم می خونم و با خدای خودم به راز و نیاز می پردازم
متشکر از سایت خوبتون

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما کاربر شهر سوال.
مشکل شما قطعا همجنسگرایی نیست. اگر این مسئله به حدی نیست که شما را اذیت کرده و زندگی شما را تحت الشعاع قرار دهد و البته مدت زمان طولانی هم نیست که گریبان گیر شما باشد، نباید چیز مهمی باشد و بهتر است به آن توجه نکنید. اما در صورتی که به صوررت شدیدی ذهن شما و زندگی شما را درگیر کرده است و مدت طولانی هم ادامه داشته، بهتر است برای بررسی و تشخیص احتمالی نوع مشکل یا اختلال، به یک روانشناس حاذق مراجعه حضوری داشته باشید. البته اگر این امکان به هیچ عنوان فراهم نیست، میتوانید با همکاران ما در بخش مشاوره تلفنی (۰۹۶۴۰۰) تماس بگیرید. ضمنا در مورد حکم شرعی هم باید بدانید، اعمال و رفتار ما هستند که مستوجب عقاب و عذاب است و مادامی که یک فکر تبدیل به عمل یا همان رفتار نشده باشد، حکمی بر آن بار نمی شود. البته پر واضح است که برای دوری از گناه گام اول، دور کردن آن از فکر و ذهن است.
برای شما آرزوی سلامتی، آرامش و موفقیت داریم.

سلام
پسری هستم ۱۸ ساله...
از دوران دبستان با دوستای پسرم شوخی های مورد دار میکردیم,تا سوم راهنمایی که با یکی توی دستشویی مدرسه تا مرز دخول رفتم,اما بخاطر در اجازه نداد...
تا الان با نزدیک به ده تا پسر بودم که هیچوقت به دخول کامل نرسیده,آخرش,س ک س دهانی...
شدیدا از پسرهای خوشگل خوشم میاد و تا چشمم بهشون میخوره همون حسی رو پیدا میکنم که توی نگاه کردن به دخترا خوشگل پیدا میکنم...
همونطور که گفتم,علاقه ی زیادی هم به دخترا دارم,قوه ی جنسی ام شدیدا فعاله...
شبا بعضی وقتا به س ک س با دختر و بعضی وقتا به پسر فکر میکنم...
دین دارم,اما تواناییه کنترل شهوتم رو ندارم,میدونم لواط گناهه بزرگیه,میدونم چشم چرونی بده,اما بعد یکی دو هفته که از توبه ام میگذره,دوباره تحریک میشم و خراب کاری میکنم...
دلم میخواد اصلا تا وقت ازدواج حتی به هیچ دختری هم فکر نکنم و تحویک نشم...
خیلی تحریک پذیر هستم حتی وقتی که پسر خوشگلی رو میبینم و با کوچکترین تماس بدنی آلتم راست میشه...
هیچکدوم از اینا رو نمیخوام....
میخوام ی مرد درست و حسابی باشم که فقط و فقط غریزه ی جنسیش به خونه و همسرش ختم میشه و بقیه براش میشن خواهر و برادرش...
کمک اطفا...
کمکی که ی پسر ۱۸-۱۹ ساله از پسش بربیاد...
ممنون....

تصویر مشاور شهر سوال

سلام، به شهر سوال خوش آمدید.
دوست نوجوان، تحریک جنسی چند علت مختلف دارد که شما باید همه آنها را کنترل کنید، البته اگر راهی برای ارضای درست آن (یعنی ازدواج) ندارید. بخشی از برانگیختگی جنسی به مسائل فیزیکی و بدنی مربوط می شود و بخشی دیگر به مسائل روانی و رفتاری. گاهی اوقات یا شاید بهتر است بگوییم خیلی اوقات، دوستان ما، نه تنها تلاشی در مهار این مسئله نمی کنند که هیچ، خواسته یا ناخواسته آن را تقویت نیز می نمایند.
در بخش بدنی و فیزیولوژیکی شما لازم است اولا به رژیم غذایی خود توجه کنید (برخی غذاها و خوراکی ها، قوای جنسی و شهوت را افزایش میدهند و برخی کاهش می دهند)، و در ثانی، به مصرف انرژی خود بیشتر بپردازید، که بهترین راه آن از طریق انجام مداوم ورزش (به تناسب علاقه تان، مانند ورزشهای رزمی، فوتبال، شنا و ...) است.
در بخش روانی و انگیزشی، شما باید از زمینه های تحریک و برانگیختگی جنسی دور باشید. یعنی تا جای ممکن خودتان باعث تحریک جنسی خودتان نشوید. چگونه؟ دوری از موقعیت های تحریک کننده مثلا دیدن صحنه ها و تصاویر تحریک کننده. مثلا معاشرت با افرادی که چنین احساسی در شما ایجاد می کنند. مثلا صحبت کردن در مورد داستانها یا جریانهای سکسی با دوستان یا مطالعه این گونه داستانها... . مثلا موقعیت های اینگونه مانند تنها بودن در اتاق یا خانه و ...و مواردی از این دست.
البته انجام همه این کارها به یکباره شاید دشوار یا ناشدنی باشد. بنابراین سعی کنید هرمقدار که میتوانید رعایت کنید و کم کم و به مرور محدوده و شدت مراعات را بیشتر کنید. مجموعه این کارها (که ما مثالهایی از آن را نام بردیم) به تقویت اراده شما در این زمینه کمک خواهد کرد.
در نهایت هم توجه به مسائل معنوی و عبادت. شما که انسان دینداری هستید، بهتر میتوانید نسبت به دیگران، در محیطهای مذهبی و مجالس مذهبی شرکت کنید. این کار شما را آرام می کند. و همواره از خدای بزرگ و مهربان یاری بجویید.
موفق باشید.التماس دعا

سلام.پسری ۱۳ساله هستم.ازوقتی وارد مدرسه راهنمایی شده ام به یکی از دوستانم که خیلی زیبا بود به شدت علاقه پیدا کردم ولی روابط من با او حتی از لحاظ کلامی هم خیلی ضعیف است،شاید در طول یک هفته مدرسه دو یا سه جمله با او حرف بزنم. در اکثر اوقات کلاس او را زیر نظر دارم. شبها موقع خواب خیلی به او فکر می کنم.ضمنا من از ۹سالگی شاهد علاقه خود به همجنسم بوده ام ولی در دو سال اخیر شدید تر شده است.تا حالا چند بار برای عادی کردن روابط خودم بادوستم تلاش کرده ام تا دیگر نگاه بد به او نداشته باشم بخدا کل ذهنم درگیر دوستمه لطفا کمک کنید.

تصویر مشاور شهر سوال

دوست نوجوان، سلام. به شهر سوال خوش آمدید. اگر مطالب قبلی این صفحه را مطالعه نکرده اید باید خدمتتان عرض کنیم که این نکته را بارها تذکر داده ایم دوستی و دوستیابی و داشتن دوستهای خوب به خودی خود امری طبیعی و بلکه برای انسان که موجودی اجتماعی است، امری لازم است. توصیه هایی هم از پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) مبنی بر تشویق مردم به دوستی و اظهار دوستی نقل کردیم. البته این طبیعی است که دوستی ها در درجات مختلف باشد، ضعیف، شدید، متوسط، معمولی و ... . تنها نکته ای که باید به آن توجه داشته باشید این است که این رابطه دوستی با دوستان و همکلاسی هایتان را تا جایی تعمیق کنید که به جریان عادی زندگی شما یا رابطه شما با خانواده تان یا به تحصیلتان لطمه وارد نکند. پس، با ایشان دوست باشید، با هم بگویید بخندید، به تفریح بروید، درس بخوانید، ورزش کنید، به خانه هم بروید، به هم هدیه بدهید. اما اجازه ندهید این دوستی پاک و درست از مسیر خود منحرف شود.
شما که نوجوان منطقی و فهمیده ای هستید حتما متوجه این نکته هستید و میتوانید با نیروی اراده خودتان بر انجام این امر موفق شوید.

سلام من هم همین حس رو دارم اما به مرور زمان داره کم رنگ میشه
دلیلش شاید به نظر مسخره بیاد ولی از وقتی که رمان می خونم کششی نسبت به جنس مخالف درونم ایجاد شده و تمایلم کم کم نسبت به همجنس خودم کمتر شده من بابت همجنس باز بودنم خیلی مضطرب بودم و این حس خیلی بهم ضربه ضد اما الان خیلی آروم تر شدم
خدا رو شکر میکنم که این حسم باعث یه اشتباه بزرگ تو زندگیم نشد

سلام- من پسری ۳۰ سالمه و تا کنون نتوانسنم ازدواج کنم ولی از دوران راهنمایی به دلیل رفتار غلط چند نفراز همکلاسیهایم که به من فقط از طریق لفظی و دست زدن به اندام های جنسی ام تاثیرات مخربی گذاشتند چرا که اندام بدنی وهم قیافه من در اون موقع به اظهار کلیه افراد در آن زمان حتی از خیلی از دخترها زیبا بودم به هرجایی می رفتم با وجود مقاومت و سرسختی من در ممانعت از دست زدن به بدن من یک جوری بدن من را حس می کردند درست است من هیچ وقت به لطف خدا نه مفعول واقع شدم و نه فاعل و نه کسی حتی من را عریان کند و حس نماید ولی مشکل بزرگ از آنجا شروع شد که این رفتارها باعث شد من در خلوت خودم اشیاء را در مقعدم فرو می کنم و از طریق تحریک آن ناحیه ارضا میشوم و این کار حدود ۱۹ ساله که ادامه دارد و هر کاری کرده ام نتیجه ای نداده است خواهشا یه لطفی کنید و من را از این مشکل برهانید در ضمن آلت تناسلی من هم خیلی کوچک هست و در اکثر مواقع همیشه در داخل بدنم قرار دارد و موی صورتم کم پشت است و سینه هایم هم در حد یک دختر ۱۹ ساله است آیا من مشکل جسمی دارم یا روانی لطفا کمکم کنید

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

پرسشگر گرامی،
از اینکه به ما اعتماد کردید، سپاسگذاریم.
مشکلی که با آن مواجه شده اید، در ابتدا در اختیار شما نبوده و نباید عذاب وجدان داشته باشید.
مشکای که الآن برایتان بوجود آمده است، بی تابتان نکند و تا می توانید درصدد دفع مشکل بر بیایید و با مراجعه به پزشک متخصص این مسأله را در مان کنید.

کسانی که از سادیسم و ناهنجاری های جنسی رنج می بردند در زندگی خود انواع شکست ها را تجربه میکنند و بدلیل داشتن افکاری پریشان که صرفاً آب و رنگی جنسی دارد به خود صدمات جبران ناپذیری می زنند.
سادیسم و ناهنجاری های جنسی معمولاً متاثر از عدم تعادل بین نیازهای جنسی و ارضای آنها و نیز افکاری بیمار گونه می باشد که به طرق مختلف در زندگی افراد نمایان و باعث ناهنجاری های بسیاری در زندگی فردی و اجتماعی می گردد.

موفق باشید.

سلام دختري ۱۸ ساله هستم!
از زماني كه يادم مياد علاقه اي به جنس مخالف ندارم ولي به جنس موافق دارم...هميشه بخاطر علاقه پسرونه اي كه داشتم مورد توجه هم جنسام بودم..درمواردي بوسه داشتم..وهرچي بزرگتر ميشم بيشتر عذاب ميكشم...تابحال نه موهاي رابلندكردم نه لباس دخترانه پوشيدم..
حالا كه بزرگتر شدم ورود به دانشگاه و شايد حتي ازدواجي كه ب آن مايل نيستم مراخيلي ميترساند..من نميتوانم به مشاور مراجعه كنم چون واقعن نميدانم عكس العمل خانواده ام چه ميتواند باشدو نميخواهم آنهاراناراحت كنم..ولي وقتي فكرميكنم درآينده اگر مادرم از من بپرسد چرا ازدواج نميكني؟چ بايد بگويم!!!حتي ي بار بي نهايت عاشق يك دختر شدم!!بنظرتان ممكن است در آينده خودبخود درست شود؟؟چون من حتي بافكر به اينكه موهايم را بلند كنم هم عذاب ميكشم...

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما کاربر محترم شهر سوال، خوش آمدید.
خواهر گرامی، متاسفیم که در این شرایط به سر می برید. توصیه اکید ما به شما آن است که بدون توجه به سایر راهکارها، و توصیه ها، ابتدا به به مشاور روانشناس، و در صورت نیاز، به تشخیص ایشان به یک روانپزشک مراجعه نمایید. لازم است مشکل شما به دقت بررسی و تشخیص داده شود که آیا صرفا یک مسئله روانشناختی است و یا ریشه جسمی دارد. این کار را به تأخیر نیندازید، به ویژه که در شرایط سنی حساسی هستید و لازم است مشکل شما از این جهت حل بشود. البته ممکن است مطلع شدن خانواده شما (که مشاور میتواند در این زمینه به شما کمک کند) از این قضیه اندکی غیرمنتظره باشد، اما تحمل این مسئله بهتر از تحمل سالها سختی و رنج از داشتن یک مشکل قابل حل است.
آرزوی ما، آرامش شماست. موفق باشید.

اینقدر از جانب روانشناسان صحبت نکنید. بنده یک روانشناس هستم و علی رغم محدودیت های اشتباه تعیین شده، همواره در تلاش برای کمک به افراد همجنسگرا شامل مشاوره به همجنسگرایان برای قبول کردن گرایش جنسی خود، مشاوره با والدین برای پذیرش گرایش جنسی فرزندشان و... هستم، که در واقع کار صحیح یک روانشناس هم همین است، اقدام برای دور کردن فرد از خصوصیت ذاتی اش موجب گمراه تر ساختن و تشویش ذهن وی میشود ، من این اجازه را به خود نمیدهم که زندگی فردی را تباه کنم زیرا که قسم خورده ام هر عملی که انجام دهم برای مفید بودن به حال شخص مراجع باشد.

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما همکار گرامی،
دوست عزیز، اگر واقعا روانشناس هستید و یا روانشناسی خوانده اید، بهتر است یادآور شویم که ما و شما روانشناس هستیم اما روانشناس مسلمان!. وظیفه ما قطعا کمک به همنوعان و مراجعین در کاهش آلام و بهبود مشکلات روحی - روانی و تا حدی جسمی شان است. اما هیچگاه چنین حقی نداریم که مراجع مسلمان دیگر را به گناهی ترغیب کرده یا راهنمایی کنیم.
در مورد بحث علمی هم توصیه می کنیم برای رسیدن به برخی حقایق، مانند امکان درمان چنین مشکلات و اختلالاتی، مقالات علمی زیر را به دقت مطالعه کنید و بد نیست تحقیقات بیشتری هم انجام دهید:
* مقاله با عنوان « تجربیاتی از درمان موفقیت آمیز همجنس بارگی خود ناپذیر, فرابارگی پارافیلیا و تبدل خواهی جنسی با روش های شناختی رفتاری » دکتر محمدتقی یاسمی و همکاران. مجله علمی پزشکی قانونی، ش۴، صص ۲۲۲-۲۲۷
مقاله با عنوان «درمان شناختي - رفتاري اختلال تبدل خواهي جنسي با تاكيد بر درمان معنوي: بررسي موردي»/ نویسندگان: خداياري فرد محمد*, محمدي محمدرضا, عابديني ياسمين / مجله روانپزشكي و روانشناسي باليني ايران (انديشه و رفتار) : زمستان ۱۳۸۲ , دوره ۹ , شماره ۳ (پیاپی ۳۵) ; از صفحه ۱۲ تا صفحه ۲۱ .
مقاله با عنوان «روان درماني موفقيت آميز چهار مورد اختلال هويت جنسي»/ نویسندگان: ظهيرالدين عليرضا*, صميمي اردستاني سيدمهدي, اربابي محمد /مجله علمي پزشکي قانوني : بهار ۱۳۸۴ , دوره ۱۱ , شماره ۱ (مسلسل ۳۷) ; از صفحه ۳۷ تا صفحه ۴۰ .
همچنین پیشنهاد می شود مطالب مربوط به انجمن ملی بررسی و درمان همجنس‌گرایی امریکا (National Association for Research & Therapy of Homosexuality) را -که شاید خیلی از روانشناسان و روانپزشکان ما هم از آن بی اطلاع باشند- جستجو و مطالعه کنید.
موفق باشید.

سلام
آنچه مشخص است آنست که مرجع ما برای مشاوره و درمان مشخص است و این مرجع کتب مقدس نیست. یک مرجع میبایست ویژگی های "مرجع بودن" را دارا باشد که کتب مقدس از این دسته خارج است. ( فکر میکنم این موضوع نیاز به توضیح نداشته باشد)

روانشناسی علمی است جدا از دین و مذهب به این معنی که این دو ممکن است در بعضی نقاط تصادفا مشترک باشند و در بعضی نقاط دیگر ضدیت داشته باشند و اساسا دین اجازه ی ورود به قلمرو روانشناسی را ندارد زیرا که مسئولیتش این نیست.

در زمینه علم روانشناسی مرجعی قابل قبول و قابل اعتماد است که بر اساس آزمایش ها، مشاهدات هدفمند و مستندات و ... باشد و حاصل بحث های هوشمندانه علمی در مجالس علمی و دارای طراحی مورد اعتماد و قابل اجرا باشد. (این دیدگاهی حداقلی به قابلیت مرجع بودن است و دست کم تاحدی میتواند پذیرفته شده باشد به شرط آنکه ایراد بر ساده انگاشتن مرجع وارد نشود)

تعالیم دینی مرجع خداشناسی است و در مسیر شکل و چگونگی ارتباط میان انسان و خدا ، انسان را آگاه میکند.

از این گذشته نزد بشر امروز، بر خلاف گذشته، چیزی مورد قبول است که "دلیل" داشته باشد نه اینکه حکم شده باشد. ذات حقیقت طلبی انسان هم به این سمت تمایل دارد که آنچه را درستی آن برایش ثابت شده به اجرا در آورد. در میان علم و دین بر سر همجنسگرایی جنگی سخت حاکم است و آنچه خود خداوند در وجود انسان نهاده این موجود حقیقت طلب را به سمت آنچه که به درستی آن -بر اساس مراجع معتبر- رسیده، میکشاند و در نتیجه علم را فاتح نبرد میکند. حتی خود قرآن هم مردم را به سمت علم فرستاده: از آن چه دانشی به آن نداری پیروی مکن. زیرا که گوش و چشم قلب ها مورد پرسش قرار خواهند گرفت. (اسرا ۳۶)

از نظر علمی شکی بر اینکه "همجنسگرایی امری است کاملا طبیعی" وجود ندارد.
(مقالاتی که شما آورده اید در مقابل بزرگترین، اولین و به روز ترین انجمن و مرجع علمی روانشناسان: "APA"، کاملا ضعیف است و مراجع کوچک، نو پا و غیردولتی از جمله انجمنی که شما ذکر کردید به هیچ وجه قابلیت اجرا ندارد و شاید بتواند خرده اطلاعاتی بر پیکره ی عظیم این علم بیفزاید. خود جنابعالی نگاهی بر عنوان ها، نویسندگان و تاریخ نگارش این سه مقاله و همچنین موقیت جغرافیایی که این سه منتشر شده اند، اگر بکنید عجیب میدانم اگر بخواهید آنرا در روند کار روانشناسی خود بکار ببرید در حالیکه بخواهید وجدان و اخلاق کاری خود را نیز حفظ کنید).

برای کسب اطلاعات به شما و دیگر دوستان، مراجعه به سایت سازمان روانشناسان آمریکا به آدرس www.apa.org را معرفی میکنم.

شما که روانشناس مسلمانید قاعده ی "لا ضرر" حاکی بر آنست که هر آنچه ضرر برساند باطل است. "نفی حرج" سختی و مشقتی را که شما وارد میکنید رد کرده. مگر نه آنکه قرآن ۷ مرتبه تکرار کرده به بیش از توانایی تان تکلیفتان نمیکنم؟ آیا خدا در وعده اش تخلف میکند؟ آیا شما در درون فردی که دست به خودکشی بزند توانایی میبینید؟ در درون کسی که از سمت مادر عزیز تر از جانش رانده شود چطور؟! ما که هستیم که سنگ پای لنگ شویم؟ ما برای وصلیم یا فسخ؟ چرا برای بدی قبل از نیکی عجله میکنید؟ (۴۶ نمل)

باری، بنده نمیتوانم با وجود حس مسئولیت نسبت به مراجعین خود تمامی شواهد علمی و دینی را کنار گذاشته و تنها با توجه به یک باور خاص زندگی مراجعینی که در اخیار من قرار گرفته را امحا کنم. اگر شما اینگونه اید این شما و این خدایتان... به فکر چاره ای برای فرار از بازخواست شدن به سبب گناهتان باشید.

و من الله توفیق
خدایتان نگهدار

تصویر مشاور شهر سوال

با عرض سلام خدمت شما، و تقدیر از احساس مسئولیت شما، از اظهار نظر شما متشکریم.

با سلام

چنانچه در موضع پاسخ دادن سکوت اختیار کرده اید این سکوت به معنی چراغ سبز و موافقت شما با اشکال وارد شده ای است که توسط اینجانب ارسال شد . لذا خواهشمند است متن این صفحه را اصلاح کرده و اطلاعات صحیح را جایگزین آن کنید.

با سپاس
خدایتان نگهدار

تصویر مشاور شهر سوال

کاربر محترم، ضمن تشکر از اظهار نظر و توجه شما، به دلیل این که این فضا، جایگاه مباحث علمی و نقد و نظرات و احیانا مشاجرات بین متخصصان نیست، صرفا به دلیل احترام به اظهار نظر حضرتعالی آن را منتشر نمودیم.
موفق باشید.

اگر ممکنه در مورد رفتار همجنسگرایان از کودکی تا بالغ شدن توضیح بدهید.اینکه چگونه شروع میشود و چه احساساتی در آنها وجود دارد.معمولا از چه سنی به همجنسگرایی خود پی میبرند و رفتار و زندگی آنها چگونه است.و آیا کسانی که فطرتا اینگونه خلق شده اند راه درمانی دارند یا نه.با تشکر از شما مشاوران عزیز

تصویر مشاور شهر سوال

عوامل همجنس خواهی ، همجنس گرایی و یا همجنس بازی

علل رواني – اجتماعي(خانواده آشفته و مشکل دار و روابط ناصحیح والدین با یکدیگر و با فرزندان ، آموزه های غلط ومحيط ناسالم )و عوامل زیستی (مشکلات هورمونی )در آن دخیل هستند ،همچنین عدم كنترل بر میل جنسي نیز می تواند یکی از علل آن باشد،زمانیکه شخص در هر شرایطی به فکر ارضای غریزه جنسی اش است . مهم این است همجنس بازی حتی از نظر افراد مبتلا، انحراف شناخته می شود و امر غیر عادی است . همجنس بازی یک بیماری جنسي است که مانند هر بیماری عوارض خاصی دارد.این تمایلات همجنس خواهانه می تواند یا به صورت افکار وسواس گونه جنسی به همجنس باشد و یا انجام عمل جنسی برای رسیدن به لذت جنسی باشد.
از عوامل دیگر همجنس خواهی ، همجنس گرایی و یا همجنس بازی تجربیات تلخ گذشته فرد مانند تجاوز جنسی، تجربیات همجنس بازی توام با کنجکاوی دوران خرد سالی، عدم توانایی در ایجاد ارتباط با جنس مخالف، و متاسفانه نگرش حمایت آمیز و همچنین قانونی جلوه دادن همجنس بازی و ایجاد حس همجنس خواهی ، همجنس گرایی و یا همجنس بازی در بعضی از جوامع و غیره می باشد.

همجنسگرایی
همجنس خواهی ، همجنس گرایی و یا همجنس بازی تشابه بسیار زیادی با اعتیاد دارد. اعتیاد وابستگی روانی و جسمانی به مواد مخدر اوجود می آورد. شخص پس از اولین تجربه لذت بخش مصرف مواد مخدر ، وابستگی روانی و جسمانی به مواد پیدا می کند.در همجنس گرایی نیز پس از تجربه هم جنس بازی تغییر و تحولات جسمانی (عادت جسمانی) و روانی در فرد بوجود می آید و به تدریج شخص را وابسه به این عمل می کند
در صورتی که فرد تمایل به درمان همجنس خواهی ، همجنس گرایی و یا همجنس بازی داشته باشد به راحتی می توان بوسیله هیپنوتیزم درمانی و مشاوره روانشناسی و روان درمانی تمایلات همجنس خواهانه را از بین برد و تمایل به جنس مخالف را در فرد به وجود آورد.
***ادامه و اصل مطلب را میتوانید در آدرس زیر ملاحظه نمایید***
http://www.drnajafitavana.com

سلام
مواردی که ذکر کرده اید همگی به غایت مورد تردید اند. این موارد صرفا نظریه اند و هیچیک ثابت شده نیستند. با این حال دلیلی که بیشتر محققان بر آن پافشاری میکنند و از همه دارای قوت بیشتری است را یا سهوا یا عمدا اصلا ذکر نکرده اید و آن ارثی بودن همجنسگرایی است که با مطالعه بر روی دو قلو های همسان همجنسگرا بیشتر رای بر عوامل ارثی داده شده است.

دیدگاه خود را نیز نسبت به مفاهیم همجنس گرایی، همجنس خواهی و همجنسبازی نیز به روز رسانی کنید.

سازمان کودکان امریکا (American Academy of pediatrics) اینگونه میگوید: عوامل موثر در تعيين گرايش جنسی ناشناخته اند اما باور ما بر اين است که گرايش جنسی انتخابی نيست. افراد انتخاب نميکنند همجنسگرا يا دگرجنس گرا شوند. و گرايش جنسی از بدو تولد شکل
ميگيرد.

کالج سلطنتی روانشناسان بريتانيا (Royal college of psychiatrists) میگوید: بعد از يک قرن مطالعه و تحقيق باور داريم که تجارب کودکی و رفتار والدين در تعيين گرايش جنسی بی تاثيرند و گرايش جنسی حسی نهادينه در طبيعت است که انتخابی نيست.

انجمن روانشناسی آمریکا و روانپزشکی آمریکا نیز عقیده ای مشابه دارند.

ضمنا سعی کنیم نه خود را به دست جلاد بسپاریم و نه دیگران را به سمت او هدایت کنیم.
من به این دوست عزیز این لینک را معرفی میکنم میکنم:
http://www.apa.org/search.aspx?query=homosexuality

پایدار باشید
خدایتان نگهدار

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما کاربر محترم.
ضمن تشکر از توجه شما و اظهار نظرتان، بدون تأیید یا تکذیب فرمایشات شما، باید عرض کنیم مشکل اینجاست که اکثریت قریب به اتفاق کسانی که ادعای همجنس گرایی دارند یا چنین احتمالی در مورد خودشان می دهند، آن است که واقعا به چنین گرایشی با مشخصاتی که شما فرمودید دچار نیستند و غالبا به سایر اختلالات جنسی یا وسواس و ... دچار هستند. که در موارد مذکور قطعا هم شما و هم ما قائل به درمان هستیم.
موفق باشید.

با تشکر از نظرات ارزشمندتان. بنده همجنسگرا نیستم ولی احساس این دوستانی را که همجنسگرا هستند درک می کنم (کافی است که احساس آن ها را با احساسی که به جنس مخالف دارم قیاس کنم). این احساس نه از بین می رود و نه گناه است... انگار بگوییم که دوست داشتن رنگ نارنجی گناه است... امیدورام روزی برسد که دوستانی که این مشکل را دارند بدون داشتن حس گناه به زندگی خود ادامه دهند.

تصویر مشاور شهر سوال

... و درست مانند این که عده ای خون آشام که از خون انسانهای دیگر تغذیه می کنند به دلایل مختلف (برخی اختلالات جسمی و برخی با تبلیغات و فیلمهای بسیار زیاد و سایر رسانه ها) پس از یک دوره مثلا سی چهل ساله سر بر آورند و بگویند ما به صورت ذاتی چنین گرایشی داریم و باید ما را به رسمیت بشناسید (چنانچه ادعاهایی شبیه این در امریکا شنیده شده است) و جامعه هم به جای درمان آنها ، آنها را آزاد بگذاریم. یا مثلا کم کم کسانی که به اصطلاح قاتل بالفطره هستند بگویند ما از کودکی و از زمانی که یادمان می آید گرایش داشتیم که قتل انجام دهیم و پس از چندین سال تعداد این افراد (با این ادعا) زیاد شود، و برخی متخصصان دلسوز هم بگویند بله اینها ذاتا اینگونه اند و این مسئله خدادای است و باید (به جای درمان و اصلاح و ...) به رسمیت شناخته شوند و اجازه دهیم کارشان را بکنند و ... به همین منوال همه مسائلی که خلاف احکام صریح خداوند بزرگ، یا فطرت پاک بشری و یا عرف و فرهنگ جامعه بوده، کم کم عادی و بلکه مثبت جلوه داده شود...

درود خدمت شما بزرگوار...
مقایسه کرده اید همجنسگرایی را با قتل و خون آشام!!
خب این نشان دهنده اوج کم دانی حضرت عالی است. شاید خوب بود متنی که دارای اندکی محتوای استدلالی باشد می نوشتید یا حد اقل به کتاب یا سایت معتبری استناد میکردید. متاسفانه جای هر گونه منطقی در متن شما خالیست. این گویای آنست که متن شما حاصل ذهنیات فردی است که در کنج خلوت نشسته و اندکی با خود گفت و گو کرده و دست آخر متنی را تایپ و ارسال کرده که می گوید همجنسگرایی چنین و چنان است...هر کسی نظرش محترم و در جای خود قابل احترام است ولیکن همانطور که شیخ اجل میگوید: تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد، توصیه میکنم تا زمانی که در امری فاقد صلاحیت برای اظهار نظر هستید از نظر دادن پرهیز کنید چرا که در غیر اینصورت کم دانی خود را بر دیگران عیان میدارید.
انتظار داریم افرادی که تنها واجد شرایط و دارای اطلاعات علمی مفید هستند اقدام به ارسال نظر کنند.
سپاس از شما گرامی...

تصویر مشاور شهر سوال

دوست عزیز و گرامی، و همراه همیشگی شهر سوال، سلام.
ضمن تشکر و اظهار خرسندی از پیگیری مداوم شما در مطالب همجنسگرایی سایت، و البته سایتهای مشابه، لازم است بابت قضاوتهای شما هم تشکر صمیمانه ای داشته باشم.
متاسفانه ظاهرا هم قیاس را با تشبیه اشتباه گرفتید و هم نکته مقایسه را به اشتباه متوجه شدید. علت آن، البته نه جهل و کم اطلاعی شما، بلکه احتمالا دقت و تعصب زیاد شما در دفاع از مطلوبتان بوده است که شما را از این نکته غافل نموده. نکته این مقایسه آن است که استدلال دوستان و مراجعین و مدعیان را روشن تر نماید. آیا، صرف این که یک تعداد از افراد دارای گرایشی باشند به خودی خود، دلیل بر موجه شمردن یا صحه گذاشتن یا به رسمیت شناختن یک پدیده خاص (مانند همجنس گرایی که البته در اکثر اوقات مقصود مدعیان همجنس بازی است، و یا خون آشامی و یا قتل و تجاوز و ...) خواهد بود؟؟ آیا این منطق صحیح است؟ به هیچ وجه مقصود از متن مورد اشاره حضرتعالی، تشبیه قتل به همجنس گرایی (که به عنوان یک گرایش گناهی ندارد و نیازمند مراحل درمانی خواهد بود) یا حتی همجنس بازی و سایر انحرافات جنسی نبوده و نیست.
و حقا که شیخ اجل سعدی (علیه الرحمه) به درستی فرمود: تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد!
هرچند تصمیم به ادامه این مجادله به دلیل مغایرت با جایگاه و شأن این فضا نبود اما با هدف اصلاح ذهنیت شما و کاربران درمورد قیاس مذکور، و از آنجا که حضرت على علیه السلام در حکمت ۱۷۳ نهج البلاغه مى‌فرمایند: «لَا خَيْرَ فِي الصَّمْتِ عَنِ الْحُكْمِ كَمَا أَنَّهُ لَا خَيْرَ فِي الْقَوْلِ بِالْجَهْلِ» یعنی«خیرى نیست در سکوت و خوددارى از گفتن آنچه که حکمت است، همان گونه که خیرى نیست در کلام جاهلانه»، و البته کلام زیبای سعدى رحمه الله با الهام از این سخن حضرت که مى‌گوید: اگرچه پیش خردمند خامشی ادب است *به وقت مصلحت آن به که در سخن کوشی، این چندسطر عرض شد.
مجددا از پیگیری مداوم و مجدانه مباحث همجنسگرایی و همجنس بازی از سوی شما متشکریم.
ضمنا ارسال نظرات برای همه عزیزان،حتی حضرتعالی، در چارچوب قوانین سایت مجاز است.

با سلام و درود
پیگیری بنده بر این موضوع خاص از این جهت است که به راستی دینی که ادعا می کند به حد کمال جامع است
(......)
همچنین بنده نیز از فضای باز و بدون سانسور تشکر میکنم و همین یک موضوع اگر در هر عرصه ای ایجاد و ادامه یابد ایران عزیز اکنونمان جاوید خواهد ماند. همچنین سپاس از صرف وقت برای پاسخ به نظرات، حتی نظراتی که مخاطب آن نیستید!
اگر زیاده گویی شد عذر خواهم که دلیلش لذت مصاحبت با شما گرامیست.

خدایتان نگهدار

تصویر مشاور شهر سوال

از ارائه نظرات و همچنین اظهار لطف شما متشکریم.
آرزو میکنیم در پناه خدا، همیشه در مسیر رسیدن به دانش و حقیقت، و همچنین انتقال آن به دیگران، موفق و پیروز باشید.

آقای روان شناس مسلمان شما رسالت علمی روانشناس را قربانی تعصب مکتبی کرده اید. همانگونه که روانپزشکان در شوروی سابق آلت دست کنگره ی مرکزی حزب کمونیست و اوامر آن بودند، شما نیز چیزی ورای تعهدات و تعلقات مکتبیتان عرضه نکردید. در رابطه با مقالاتی که ذکر کردید همگی در مجلاتی ایرانی یه چاپ رسیده اند که نشان از مقبول نبودن آن ها در جوامع علمی خارج از ایران دارد (همگان میدانند که الویت محققان ایرانی فقط در درجه ی آخر و نهایت ناامیدی به مجلات داخلی تنزل میابد). در ضمن با رویکرد ایدئولوژیک حاضر عجیب نیست اگر بی نهایت از این قبیل مطالعات در مجلات علمی ترویجی یا علمی پژوهشی داخلی چاپ شود. در رابطه با National Association for Research & Therapy of Homosexuality قابل ذکر است که این انجمنِ غیر معتبر تعلقِ خاطر به مسیحیتِ بنیادگرا داشته و به همان دید مکتبی دچار است که شما نیز بدان اعتراف نموده اید. اما بر خلاف این، انجمن های رسمی و معتبری چون انجمن روانشناسی آمریکا و انجمن روانپزشکی آمریکا همجنسگرایی را سالهاست که به عنوان کجروی جنسی و بیماری روانی نمی شناسند. در دهه های اخیر نظرات روانشناسان و روانکاوان و دیگر دانشمندان در این حوزه ی علمی نیز نظرات شما را تایید نمی کنند. برای مثال رجوع کنید به مباحث E. O. Wilson (sociobiologist), Judith Butler(phislosopher) , Simon LeVay (neuroscientist) , Jacques-Alain Miller (psychoanalyst), Bailey and Pillard (genetic engineers), Dean Hamer (geneticist) ,Foucault (historian, sociologist & philosopher), William Rice (evolutionary geneticist), Tuck C. Ngun (molecular biologist), Carley Fox ‪(anthropologist)‬ و قدمایی همچون Freud و .... اشتباه شما در رویکردتان فارغ از تعلق مکتبی، به بروز نبودن دانش شما و اتخاذ رویکردی محیطگرا و منسوخ در روانشناسی بر پایه ی رفتارگرایی بازمیگردد و لذا یک گرایش جنسی را به انتخاب آگاهانه (گناه کردن) و یادگیری (لذت بردن و تقویتِ رفتار) تقلیل میدهید. در ضمن مبرهن و واضح است که مصداقهایی از افرادی با گرایش همجنسگرایی که به واسطه ی اعتقادات دینی خود (برای مثال اسلامی) به سرکوب آن به صورتی مادام العمر می پردازند و به خود ارزایی روی می آورند اما از ازدواج با جنس مخالف سر باز می زنند بیانگر این نکته است که گرایش جنسی ورای رابطه ی جنسی قرار داشته و نباید بدان تقلیل داده شود. لذا این قبیل گِی ها و افرادی از این دست که به واسطه ی هنجارهای درونی شده ی اجتماعی (چه دینی و چه غیر دینی) از ایجاد رابطه ی جنسی با همجنس خود سر باز زده اما به ازدواج یا ایجاد رابطه با جنس مخالف نیز تن در نمی دهند، شواهدی هستند دال بر رد این ادعا که گرایش جنسی قابل تقلیل به رابطه ی جنسی است. نتیجتا، دیدگاه گناه شناسانه و رفتارگرایانه ی شما در تبیین این گرایش کارایی خود را از دست می دهد، چرا که در مصداقهای فوق سکسی به وقوع نمی پیوندد. لذا باید به دنبال تبیینی به جز تبیین حاضر شما برای توصیف و توضیح این گرایش بود. اما قدر مسلم نتایج سرکوب این غریزه می تواند به انواع نوروز بیانجامد. در ادامه، قابل به ذکر است که conversion therapy به عنوان شبه علم شناخته شده (Ford, 2001; Haldeman 1999; Cruz 1999) و به دلیل اثرات مخرب بر سلامت روانی فرد با مخالفت شدید از سوی انجمن روانپزشکی آمریکا مواجه است و در بعضی ایالت های آمریکا از لحاظ حقوقی مصداق جرم شناخته می شود. ناشایست شمردن این گرایش در ایران بیش و پیش از هر دلیلِ ممکن ریشه در فرهنگِ اشتباه مردسالار جامعه ی ما دارد تا چیزی دیگر. شاهد این ماجرا حکومت گسترده ی همین رویکرد اشتباه حتی بر روابطِ میان مردان و زنان در جامعه ی ایران و تظاهرات اجتماعی و روانشناختی آن در غالب زن ستیزی، مردسالاری، فقدان تساوی حقوقی، تجاوز به حقوق زنان، تضعیف قابلیت های کارکردی و اجتماعی زن، ایجاد مشکلات روحی و روانی در زنان، ایجاد موانع متعدد در راه خودشکوفایی آنان، ایجاد سرخوردگی، کاهش اعتماد به نفس، تخریب خودکارآمدی و خودگردانی و غیره می باشد. در پایان، به عنوان ناظری بیرونی، رویکردِ شما را به غایت جهت دار، سنتی، غرضمند و هوموفوبیک یافتم که به دور از مقیاس های رسالت علمیِ و حرفه ایِ یک روانشناس است.

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام. از بذل عنایت و اظهار نظر شما متشکریم. موفق باشید.

در اول باید ببنید تا چه حدی غرق‌شدید بعد از اون باید از فکر های شهوتی در مورد پسرا مثل لواط و آمیزش مقعدی کردن طرف مقابلتون فکر نکید و دوم یه دوست د... و سوم هر چند برام‌ سخته اینو بگم قبل از ازدواج با یه دختری که می خواد با شما ازدواج کنه پارتنر بشید یعنی همخونه . و چهارم برا غلبه به این مشکل باید قرآن بخونید و توجه داشته باشید به بیماری های آمیزش مقعدی و پنجم برا تخلیه گرما و انرژی جنسی بدنتون ورزش کنید و یعی کنید خوتتون رو خسته کنید و حتی اگه این روش قبلی کارآمد نبود ...
امیدوارم مفید باشه

تصویر مشاور شهر سوال

بخشی از نظر شما به دلیل نامناسب بودن حذف شد. از درج نظرات شما متشکریم.

بهتر از برا اظهار نظر در مورد چیزهایی که نمیدانیم اظهار فضل نکنیم. اگر هم اظهار نظر ما غلط از آب در آمد شهامت داشته باشیم و عذر خواهی کنیم . لطفا اطلاعات غلط را منشر نکنید .

چرا حرف بیخود میزنین؟ چرا اسم گناه رو روش میزارین؟ چرا خدا رو عرب میکنین؟ خدایی که ما رو آفریده این حس رو هم آفریده. چرا به چشم مثبت به این قضیه نگاه نمیکنین؟ من خودم یه همجنس گرا هستم ن مریضم ن دیوونه ام ن دکتر ن قرص ن روانپزشک میخوام هیچ میلی نسبت به جنس مخالفم ندارم مگه زوریه ایتجوری باشه تا عمر دارم زن نمیگیریم میرم پناهده ی آلمان میشم

تصویر مشاور شهر سوال

سلام.از اظهار نظر شما متشکریم.
دوست عزیز، حکم حرام بودن همجنس بازی (نه همجنس گرایی) و گناه بودن آن، مورد اتفاق همه علمای اسلام بوده و هست، و این از قوانین قطعی اسلام است. همان خدایی که بنده و شما را آفریده و از رگ گردن به من و شما نزدیک تر است و قطعا خالق یک پدیده حتی از خود آن موجود به آن آشناتر است، همین پروردگار این قانون را برای ما وضع کرده است. تصور کنید اگر اشخاصی گرایش به کشتن دیگران داشته باشند و به قول شما دیوانه هم نباشند ولی هیچ میلی به زنده بودن اطرافیان خود نداشته باشند، باید این گرایش ایشان را به رسمیت بشناسیم؟ این منطق درست است؟ در نهایت تصمیم با خود شماست.
موفق باشید.

با سلام
همان طور که تحقیقات نشون میده انسانهای همجنسگرا دو دسته هستن افرادی که از وقت تولد این گونه هستن و این مشخص شده که به جنس مخالف میلی ندارن که علم ثابت کرد و اینها میتونن با مجوز تغییر جنسیت بدن و مانعی براشون نیست
اما دسته دوم افرادی هستن که میل به جنس مخالف دارن اما به انحراف کشیده میشن به دلایل مختلف مانند تیتر همین سایت که درباره یه اقا پسر یا در مورد خانمهایی که ازدواج کردن و جدا شدن و همجنس گرا شدن یا به دلیل ازار از طرف مردها یا به دلیل شرایط جامعه زیرا از قضاوت مردم میترسن مخصوصا در کشورهای جهان سوم که تا خانومی رو با دو تا مرد مختلف ببینن سربع اون کلمه معروف رو میگن و این از بی فرهنگی مرذم در نتیجه این دسته ادمها به کاری که دوست ندارن سوق داده میشن به خاطر احتیاجات خودشون
اما چرا اگر یک دسته مادرزاد این گونه به دنیا میان دین چیزی نگفت و این که چرا مخالفت شده ؟ از نظر قران و کتابهای اسمانی این گونه امده که دسته ای از مردم اگر هر کاری کنی و هر معجزه ای کنی اخر یه دلیل مسخره میارن و مخالفت میکننبا خدا و دین حالا با این شرایط و مردمی که دختران خودشون زنده به گور میکردن ، خدا میخواست صحبت کن و اونها رو هدایت کن حالا شما فرض کنید حجم مطلب که باید یاد بگیرن زیاد و فهم و شعور و زمان کوچیک خیلی از ما توی مدرسه پیش امد که اخر سال شده و بخشهایی از کتاب هنوز مونده معلم دیگه بحث نمیکن در موردشون فقط کلیات رو میگه نه جزئیات پس نتیجه میگیرم تعصبی بودن روی کلیات اشتباه چون در امتحان هم جزئیات سوال داده میشه هم کلیات اون خودت باید درک کنی
اما قسمتی در این رابطه در انجیل هست که میگه:
(مردي كه به همخوابي با مرد ديگر مبادرت كند، در حالي كه با زني همخواب شده )و در ادامه میگه حکم انها مرگ
از همین قسمت من میخوام یه نتیجه کوچیک بگیرم میگه اگر مردی با مردی همخوابی کند در صورتی که با زنی همخواب شده باشد پس این حکم خدا برای دسته دوم از مردم که به انحراف کشیده شدن نه دسته اولی که مادرزادی این گونه بودن

تصویر soalcity

سلام
اولا تحقیقات ادعایی شما به شدت مشکوک است. خصوصا که شما فکر می کنید تمایل جنسی مطلبی است که از زمان تولد وجود دارد!!
ثانیا بسیاری از افرادی که مرتکب اقدام شنیع همجنس بازی می شوند، برایشان همجنس و غیر همجنس فرقی نمی کند. صرفا به دنبال تنوع طلبی هستند و هر دو نوع رابطه را برقرار می کنند.
ثالثا کسی که بیماری دارد، بیماری را درمان می کند. نه آنکه هر چه بیماریش اقتضا کرد، همان را انجام دهد.
رابعا اگر به حکم شدید محصنه دقت کنید، متوجه می شوید چرا انجیل این گونه گفته! کسی که با زنی همخواب شده، یعنی راه دیگری برای شهوت دارد، پس نافرمانی او عقوبت سنگین تری دارد.

سلاملطفا کمکم کنید من اصلا همجنس باز نیستم ولی چند وقت پیش با یه پسری دوست شدم که از خدم بزرگ تره و به بهانه های مختلف یه روزی منو کشوند خونشون و به زور منو ازار جنسی داد غافل از این که گوشیشو گذاشته بوده گوشه اتاق تا فیلم منو بگیره حالا همش منو تهدید میکنه که اگه باهاش رابطه نداشته باشم فیلممو پخش میکنه شما رو به خدا کمکم کنین

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما دوست عزیز. متاسفانه در این خصوص کاری از دست ما بر نمی آید . سوال شما جنبه حقوقی دارد وبهتر است با یک متخصص یا مشاور حقوقی مشورت کنید تا شما را کمک کند.
موفق باشید.

سلام من یه دختر۱۹ ساله هستم ک الان ۵ ساله بشدت وابستگی عاطفی ب دوستم پیداکردم من ب جنس مخالف علاقه دارم ولی نمیدونم چی شده من چمه ک بادوستم رابطه جنسی بزقزازمیکنم حس م اون جنس مخالفمه وبهش حس دارم نمیدونم خسته شدم دیگه نمیدونم چیکارکنم تروخدا راهنماییم کنید

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما خواهر گرامی، به شهر سوال خوش آمدید.
جهت اخذ اطلاعات کافی در مورد مشکل شما و کمک بهتر و تشخیص صحیح، مراجعه حضوری شما نزد یک روانشناس یا روانپزشک متخصص لازم است. البته تا زمان مراجعه به این نکته توجه داشته باشید که، به طور کلی یکی از راههای ازبین بردن یک رفتار نادرست، از بین بردن زمینه های آن رفتار است. به طور مثال اگر به رفتار پرخوری دچار هستید، یکی از زمینه های این رفتار میتواند رفتن به مکانهای مربوط به خورد و خوراک (مانند رستوران و فست فود) یا تماشای تصاویر اینچنینی باشد (این صرفا یک مثال بود). در مورد شما هم باید ببینید زمینه های این کار چیست؟ در چه موقعیت هایی بیشتر به این کار تحریک می شوید؟ اگر مکان خاصی تأثیر دارد، به آنجا نروید، اگر زمان خاصی مؤثر است، در آن زمان خود را سرگرم امور دیگری کنید، اگر افراد خاصی (مثل همین دوست) محرک شما هستند، دیدار با او را قطع کنید یا حداقل کم کنید ، اگر دیدن تصاویر خاصی چنین افکاری را در شما زنده می کند (که معمولا چنین است) سراغ آن ها نروید و ... به همین ترتیب.
در کنار این نکات، تقویت رابطه معنوی خودتان با خدای خودتان را فراموش نکنید. انرژی که میتوانید از این راه به دست بیاورید، قابل مقایسه با راههای دیگر نخواهد بود.
موفق باشید.

من ٢١ ساله بودم كه اين قضيه رو قبول كردم . و بخاطرش اومدم كانادا تا زاحت تر باشم . بعد از گذشت ٩ سال مثل سگ پشيمونم كه چرا اين موضوع را توي خودم رشد دادم . من اوايل به يك ارتباط عاطفي ساده راضي بودم ، ولي اين ٩ سالي كه در جمع همجنسبازا بودم ، همه ي انحرافاتي رو كه آنها مطرح ميكردند رو به مرور زمان به من منتقل كردند . الان من يك منحرف جنسي شدم و باورم نميشه زمان و روزگار اينطور به سرم آوُرد . معذرت ميخوام ولي ( همجنسگرا ، همجنسباز ، گي ، ابنه ، ك..ني ،) همش يكيه . بيخود خودتونوسرگار نذاريد . بله ، البته كه ترس ها و دعواهاي خانواده و محيط ( يا تجاوز در كودكي ) در پيدايش اين مسائله نقش داره . ولي دليل نميشه اينو طبيعي بدونين . ميدونم كه خيلي زجر آوره ، ولي اگه با همجنسبازا در ارتباط باشي در كوتاه مدت لذت بخشه ، اما در بلند مدت نه تنها آبروتونو ميبرن همه جا ، بلكه با حرفاي زشتشون كه توي جمع هاشون ميزنن ، شمارو بيشتر تحريك ميكنن . ضمن اينكه چوب خدا هم صدا نداره . هر باري كه يه ارتباط جنسي گرفتم ، يه بيماري جديد هم گرفتم .چه با وسايل جلوگيري ، چه بدونِ اون . خارجي هم هم كه از همه كثيفترن ، و اينكه همجنسگراها اينجا حقوق فراواني دارند ولي خود به خود زندگيشون صرف رفتن به گي كلاب ها و آشنايي با افراد منحرف تر از خودشون ميشه . خاك بر سر من كه سرنوشتمو با اين آدما گره زدم بدون اينكه بفهمم . روي پيشونيِ آدما كه ننوشته چي كاره اند . پس مراقب باشيد . اگر هم اين حس رو داريد نيازي نيست به همه بگيد . ( بيماري هايي مثل هپاتيت سي ، ايدز ، زكيل آلت تناسلي ، قارچ هاي پوستي ) ميگيريد . فرقي نداره دخترش هم ممكنه اين بيماري هارو بهتون منتقل كه ولي چون پسرها بي احتياط تر هستن بيشتر دچا ميشوند .
انتهاي كلام اينكه گناه كبيره هست . اي كاش از بچكي نمازهامو ميخوندم . لااقل بجاي اين همه دوستاي منحرف ( كما اينكه دكتر و مهندس هم توشون بود ) ٤ تا آدم با سلف كنترل و با تقواي بيشتري دورم بود .
در ضمن اين رو هم بگم كه فكر نكنيد با رابطه ي مقعدي ذهنون راحت ميشه ، نه . ميل به اينكار رفته رفته بيشتر ميشه . ديگه وابسته ميشيد .
توصيه ميكنم با كسايي كه از نظر جنسي خوشتون مياد كلا دوست نشيد. فيلم ها يا ورزش هايي كه ديدنش تحريكتون ميكنه نبينيد . حتما بايد آدم دينداري باشيد ، چون اگه نباشيد ازين كار واهمه اي نداريد .
به هيچ عنوان به خاطر خلاصي ازين قضيه خارج نشيد از كشور . چون اينجا گرگ هايي هستن كه مجبور ميشيد باهاشون بخوابيد .
سعي كنيد خيلي محبت نگيريد از يه آدميكه اينطوريه ، چون اون موقع دلتون نمياد دلش رو بشكونيد.
بچها بين ١٥ تا ٢٠ سال اكثرا اين حس توشون بيشتره .
لطفا پسرا پسرونه و سنگين لباس ببپوشن و دخترها دخترونه . كاري به مد روز نداشته باشيد .من بچگي لباساي شيك زياد ميپوشيدم و متاسفانه با اين كار حتي جوونايي كه اينكاره هم نبودن با من شوخي هاي بد ميكردند و الان ميفهمم كسي كه هميشه تيپو ظاهرشو بخواد مردم پسند و قرتي درست كنه بيشترين آسيب رو ميبينه .
همه ميگن خدا ، چه بي دينش چه بادينش ، چه بهايي چه مسيحي چه هر دينِ آسمانيش يا غير آسمانيش.
ولي بدونيد خدا ، اون خداييه كه قرآن ميگه . آدم ها بالاخره منحرف ميشن . ولي وقتي به قرآن بچسبي ، ميزان انحرافت كمتره و مني كه اين كارو رها كردم انقدر ميزان انحرافم دياد شده كه زندگي خودم و خونوادمو خراب كردم .

سلام.خواهشا آقایونی تنوع طلبی که همجنسباز هستن لطفا اول خودتونو درمان کنید بعد ازدواج کنید.چون دختری که باهزارتا امید زنتون میشه باید آرزو هاشو به گور ببره .ازدواج راه فرار از این حس نیس فقط دل یه آدمو میشکنید من از وقتی فهمیدم همسرم با دوستاش رابطه داره حالم از مردا بهم میخوره یه حس بدی دارم فک میکنم همه مردا همینجوری هستن.مردایی ک دوست دارین دختر باشن خودتونو عمل کنید.وقتی میخان با پسری رابطه برقرار کنید فکر کنید اون برادرتونه یا پسرتونه چه حالی میشید درآینده یکی همچین بلایی سرپسرتون بیاره خودتون فقط میتونید به خودتون کمک کنید.

سلام اسم من محمد هست من ۱۵ سالمه از سه یا چهار سال پیش در دبستان که بودم عاشق چند تا از بچه های کلاسمون شدم و دوست داشتم به همه جای بدن آنها دست بزنم و فکر نمی کردم کار بدی باشه ولی آین کار رو نکردم الآن احساس‌ میکنی اصلا به جنس مخالف هیچ عاطفه ای ندارم ولی عاشق جنس موافقم هر شب هم که میخوام بخوابم باید به یک رابطه با یک پسر فکر کنم تا خوابم ببره . دیگه داره بدم میاد از خودم چون شدم یه همجنس گرا و نمیتونم این رو به خانواده ام بگم و نمیتونم به یک متخصص مراجعه کنم و از شما میخوام که کمکم کنید خیلی ممنون

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما دوست عزیز. به شهر سوال خوش آمدید.
ابتدا لازم است به شما بگویم که تشویش به دل خود راه ندهید . احتمال این که حدس شما در مورد خودتان درست باشد بسیار بسیار پایین است. اما اگر این افکار شما را آزار می دهد (که ظاهرا این گونه است) ، لازم است به یک متخصص روانشناس مراجعه کنید تا هم اطلاعات بیشتری در اختیارش بگذارید که بتواند تشخیص درستی از مشکل شما بدهد و هم به شما در رفع این مشکل کمک کند. این که بگویید نمیتوانم به متخصص مراجعه کنم اصلا توجیه ندارد. شما لازم است حداقل یک جلسه به یک مشاور روانشناس مراجعه کنید و علاوه بر طرح مشکل خود با ایشان، یکی از مطالبی که به ایشان باید بگویید همین خواهد بود که نمیتوانید موضوع را با خانواده مطرح نمایید تا ایشان در این زمینه نیز به شما کمک کند.
موفق باشید.

سلام.چگونه می توان با مشاور مکاتبه کرد؟من بعد از ۸ ماه ازدواج متوجه شدم شوهرم همجنسگراست ولی او اصلا قبول نمی کنه و می گه من اشتباه میکنم.و اصلا حاضر نیست به مشاور مراجعه کنه.من چطور می تونم کمکش کنم؟ لطفاً راهنمایی کنید

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما خواهر گرامی، به شهر سوال خوش آمدید.
ابتدا لازم است بدانید که همجنسگرایی به معنای واقعی احتمال بسیار اندکی دارد و بیشتر این احتمال وجود دارد که همسر شما تمایلاتی داشته و یا دچار یکی از اختلالات جنسی باشد. قطعا لازم است برای تشخیص و درمان این مطلب به یک متخصص مراجعه کنند. اما شکیبایی و سعه صدر شما در حال حاضر بسیار ضروری است. مقاومت و جبهه گیری ایشان در مواجهه با اتهام مستقیم شما کمی طبیعی است، شاید به بهانه ای دیگر ایشان را به نزد متخصص می بردید بهتر بود. به هر حال با مرکز زیر تماس بگیرید:
کلینیک تخصصی اختلالات جنسی وابسته به درمانگاه انستیتو روانپزشکي تهران:
تلفن: ۶۶۵۵۱۵۱۵ - ۶۶۵۵۱۶۱۶
آدرس: ستارخان- خيابان نيايش- خيابان منصوري- جنب بيمارستان رسول اکرم(ص) - انستيتو روانپزشکي تهران
اطلاعات بیشتر: http://medicine.tums.ac.ir/story.aspx?id=23372&p=575

برای شما و همسرتان آرزوی سلامتی و آرامش داریم

سلام من پسری ۱۹ساله ام هیچ شور و شوقی برای دوستی با دختری رو ندارم فقط سمت جنس موافق خودم کشش دارم دلم میخاد یبار هم ک بشه عشق و علاقه ی خودمو با یه پسر پیدا کنم و از دختر بدم میاد شور و شوق من مثله بقیه ی پسرا نیست

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما کاربر محترم.
دوست عزیز، اکنون جای نگرانی نیست و مشکل شما به سادگی قابل تشخیص و قابل حل خواهد بود. اکنون بهتر است به صورت حضوری به یک روانشناس با تخصص مسائل جنسی و یا در صورت تمایل به کلینیک های مربوطه مانند موارد زیر مراجعه کنید:
http://www.soalcity.ir/node/2903
http://medicine.tums.ac.ir/story.aspx?id=23372&p=575
موفق و پیروز باشید

بعضی ها یه جوری در مورد این گناه ( باقی گناه های دیگر) حرف می زنند که انگار از روز اول گناه کار بدنیا اومدن.
همش می نالند که چنین و چنان. هیچکی به گندی که زده مطمئن نیست. و دائم در حال راهی برای توجیه گناه هستند.
درسته الان که به گناه معتاد شدن، پوست و گوشت و خونشون با گناه عجین شده. تا چند سال یا چند ماه به طور علنی و فکری با گناه زندگی کردن، حالا می خواد یه شبه این همه لطمه ای که به خودش، خانوادش، زمین و زمان زده حل بشه. مسخرس.
........................
اما با این حال پیشنهاد می کنم کلیپ های گناه نکنیم استاد رائفی پور رو نگاه کنن. فکر می کنم برای هر آدمی با هر سطح گناهی مناسب باشه.
گناه هر چیزی می تونه باشه: غیبت ، زنا، بد اخلاقی، ... .

سلام می خوام یه در دو.دلی کنم من خودم.نمیدونم.همجنسگرا هستم یا خیر به دختر شدید حس دارم ولی چی کار کنم خدای متعاا چهره ای به من عطا نمودند که اصلا جنس مخالف از جهره ی من خوشش نمیاد
شاید بگید چرا ؟از خودم تعریف نمیکنم ولی من چهرای بی بی فیس و ظریفی و جذابی برای مردان همجنس خودم دارم که فقط ان ها حذب من میشوند من نه عملی کردم نه ارایش روی صورتم میکنم هر جی دارم نقاشیه خوده خداوند است من ظاهرم شبیه دختراس بیش از حد ملوس میزنه ولی خیلی دوست دارم با دختر باشم هیچ دختری حاظر نمیشه منو به عنوان تکیه گاهش قبول کنه من هم ادمم احساس دارم عاشق میشم تنهای بم فشار میار قصه میخورم یه زمانی پاکترین پسر روی زمین بودم الان نزدیک هشت ماه با مردان ارتباط دارم البته هنوز پاکم ولی تازگیا به جنس موافق خود دل میبندم براشون گریه میکنم از این وضعیت خسته شدم من از دختر قطع امید کردم و دیگه سمتش نرفتم مجبور شدم راه غلط رو انتخاب کنم دارم دق میکنم از تنهای هزار باز از خدا طلب مرگ میکنم اماااا هیچ یکی که مقل من اینجوریه باید چی کار کنه

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما دوست عزیز. به شهر سوال خوش آمدید؛
اطلاعات مبهمی از خود دادید. حتی سن خود را نگفتید.آنچه مشخص است حال خوشی را تجربه نمیکنید و نیاز به کمک دارید. تصویری هم که از شما نداریم. به ما حق بدهید که نتوانیم قضاوت کنیم. اما این اطمینان را به شما می دهیم که با مراجعه به یک متخصص هم از این بلاتکلیفی رها می شوید و هم در صورتی که مشکل خاصی در چهره یا سایر اندامها داشته باشید قابل حل خواهد بود.
لازم است برای تشخیص و درمان این مطلب به یک متخصص مراجعه کنید. اما شکیبایی و سعه صدر شما در حال حاضر بسیار ضروری است. به هر حال با مرکز زیر تماس بگیرید:
کلینیک تخصصی اختلالات جنسی وابسته به درمانگاه انستیتو روانپزشکي تهران:
تلفن: ۶۶۵۵۱۵۱۵ - ۶۶۵۵۱۶۱۶
آدرس: ستارخان- خيابان نيايش- خيابان منصوري- جنب بيمارستان رسول اکرم(ص) - انستيتو روانپزشکي تهران
اطلاعات بیشتر: http://medicine.tums.ac.ir/story.aspx?id=23372&p=575

برای شما آرزوی سلامتی و آرامش داریم

سلام
امروز، نهم اردیبهشت ، روز روانشناس و مشاور را بر همگی روانشناسان و مشاوران عزیز تبریک میگویم
و همچنین خدمت "دوستانی" که روانشناسان برای ایشان به رقیبانی سرسخت تبدیل شده اند.
"دوستانی" که در همه ی زمینه ها صاحب نظرند... از طب و حقوق و جامعه شناسی تا فیزیک و نجوم و روانشناسی
به راستی خسته نباشند. مرحبا...
لیکن اگر این "دوستان" در شیوه ی ارتباط "مردم" با "خدا" یا به عبارتی "دین" حداقل اندکی مهارت میافتند تا به این ارتباط سامان بخشند و میان خالق و مخلوق آشتی ایجاد نمایند و فعالیت های خود را در همین حد لیکن بطور عالی پیش می بردند و تا جایی که ممکن بود پا در کفش دیگران نمیکردند، بسیار مورد پسند تر بود که این برای خودشان نیز بهتر است.
سپاس از سایت بسیار خوب شما
خدا پشت و پناهتان

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما دوست عزیز و کاربر قدیمی شهر سوال!
از ابراز محبت و لطف شما (در شکل و شمایل مثبت و منفی) بسیار متشکریم که : هرچه از دوست رسد نیکوست!
شاید شما هم به لحاظ آشنایی با فضای آکادمیک و علمی متوجه شده باشید که سالهات (به ویژه در قرن اخیر) جدای از حرکت و سیر معمول علم و دانش (که عموما به پیشرفت علم و تولید علم بدان نگاه می شود)، پیدایش فضاهای جدید علمی در قالب رشته ها و گرایشات مختلف نیز توسعه زیادی یافته است. بسیاری از گرایشات رشته های مختلف و حتی برخی از رشته های علمی که اکنون در مراکز علمی جهان (و حتی ایران) تدریس می شود، موضوعاتی است که تا دو سه دهه پیش نه اسمی از آن بوده و نه کسی به شکل امروزی آشنایی با این فضاها داشته است...برای این منظور میتوانید دفترچه آزمون (دکتری یا ارشد) همین امسال را با مثلا ۱۵ سال قبل (مقایسه کنید).
پیدایش میان رشته ها (بعضا با عنوان میان رشته و بعضا با ماهیت میان رشته ای ولی با عنوان یک رشته جدید) سالهاست که در فضای آکادمیک رواج یافته است. علومی که از تلفیق دو، سه ، و یا بیشتر رشته های مختلف پدید می آیند. توجه شما را به عنوان نمونه به رشته علوم شناختی جلب می کنم که تلفیقی از رشته های، علم کامپیوتر، علم اعصاب، فلسفه، روانشناسی، و زبانشناسی است.
باتوجه به این که دین، به ادعای دین شناسان بزرگ دنیا، برنامه ای جامع برای زندگی بشر (و نه یک عده خاص یا دوره خاص یا سبک خاص) است، نه تنها از تلفیق گنجینه هاو آموزه های دینی با علوم مختلف (به ویژه در ساحت علوم انسانی) نباید تعجب کنید، بلکه لازم است این بازخواست بعمل آید که چرا اکنون بعد از دهها و صدها سال از ایجاد برخی علوم انسانی، تازه عده ای به فکر این مسئله افتاده اند و چنین مطالبه ای از سوی شما عزیزان، مسئله ای کاملا بجاست. البته چنین فرایندهایی نه تنها بی نقص نیست، بلکه به دلیل نوپا بودن، دارای نقایص و اشکالات فراوان است.
انشاءالله با همت همه اهل علم و دانش و افراد دلسوزی همچون شما، این مسیر بیش از پیش هموار شود.
موفق باشید.

همجنسگرایی یا homosexuality (به معنای واقعی کلمه، و نه صرفا با ادعا) یه بیماری نیست که بخواد درمان بشه.در واقع همجنسگرا بودن زمانی معلوم میشه که فرد بعد از تکمیل دوران بلوغ متوجه میشه هنوز گرایش به جنس موافقش هنوز ادامه داره و تغییر نکرده.اون موقع فرد میتونه ادعا کنه همجنسگراست که در این صورت درمان ناپذیره! درواقع علم نتونسته دلیل مشخصی برای این گرایش متفاوت از بقیه پیدا کنه اما دانشمندان زیست شناسی و ژن شناسی معتقدند فرد در هنگام تشکیل جنین دچار این نوع گرایش میشه.راه های متعددی برای درمانش پیشنهاد شده اما برای افرادی که همجنسگرا هستند موثر نخواد بود.در واقع فعلا علم نمیتونه گرایش جنسی رو تغییر بده و فقط اون رو کنترل میکنه و یا کاهش میده که فرد رو به حالت آنرمال میاره!

سلام. ایا دوست داشتن به هم خوابگی جنس موافق همجنس گرایی محسوب میشه؟
رابطه من با مادرم خوب نیست و من فکر میکنم به این دلیل هست تمایلات همجنس خواهانه نیز پیدا کردم . لطفا راهنمایی نمایید . ممنون

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما ،
خیر اینطور نیست، تشخیص چنین موضوعی نیازمند انجام مصاحبه های بالینی، آزمایشات هورمونی و سایر اطلاعات توسط متخصص می باشد.
در مورد رابطه شما با مادر محترم، نمیتوان با یک جمله اظهار نظر کرد. قطعا بسیاری از متغیر ها و عوامل ریز و درشت در زمان حال و گذشته شما میتواند در این مسئله اثرگذار باشد که شاید یکی از آنها چیزی باشد که شما عنوان کردید. لطفا در صورت نیاز، با مشاورین تلفنی ما و یا به صورت حضوری به یک مشاور روانشناس مراجعه نمیایید.
موفق باشید

سلام من پسری هستم ۱۵ ساله از کودکی علاقه شدیدی به هم جنس های خودم داشتم هم اکنون هم‌ به حدی عاشق یکی از دوستانم شدم که اون خودش خیلی راغب نیست ولی من همش تحریکش میکنم و این باعث میشه ما از هم‌دور بشیم‌ من دیگه واقعا خسته شدم و دلم میخواد مثل بقیه عاشق ی دختر باشم و همش تو فکر پسر نباشم لطفا کمکم کنید

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما کاربر محترم شهر سوال.
دوست نوجوان، هرچند ممکن است این روز ها بازار دوستی و عشق و عاشقی (زبانی و نه واقعی) و رفتارهای اینگونه، در بین نوجوانان داغ شده باشد، اما به واقع اگر میخواهید آرامش واقعی داشته باشید لازم است منطقی فکر کنید و منطقی رفتار کنید. اولا هیچ لزومی ندارد که شما در سن پانزده سالگی به دنبال عشق و عاشقی باشید. این کار نه تنها سودی (جز لذتهای کوچک) ندارد، بلکه اثرات نامطلوبی در زندگی فعلی شما، تحصیل شما و ازدواج چند سال آینده شما خواهد داشت. نکته دوم این که اگر میخواهید واقعا رهایی پیدا کنید، مطالب و راهکارهای ارائه شده در ابتدای همین پست را بخوانید و مو به مو اجرا کنید. اگر گمان میکنید توان این کار را ندارید لازم است به صورت حضوری به یک مشاور مراجعه کنید و طی جلسات متعدد و زیر نظر ایشان به نتیجه برسید.
موفق باشید.

لطفا جمله ( انجمن معتادان جنسی گمنام ) را در اینترنت سرچ کنید و جلسات انجمن را پیدا کنید و شرکت کنید ...

سلام من دختری هستم ۲۰سالمه و اخلاق و رفتار پسرونه تو خودم زیاد دارم و موهام کوتاهه و از بچگی حسم نسبت به خانم ها بیشتر بود ولی جوری نبود که بگم از پسرا خوشم نمیومد یا به ازدواج فکر نمیکردم ، حدودا از سن ۱۴سالگی از یکی از معلم هام خوشم میومد ، تا اینکه رفتم دبیرستان و فراموشش کردم سال اول دبیرستان عاشق یکی از خانم هایی که توی بخش اداری دبیرستان کار میکرد شدم راستش عاشق ظاهر و چهره ی زیباش شدم ایشون ۲۳سال از من بزرگتره ولی خب من نمیدونستم انقدر سنشون از من بیشتره در کل اونموقع ازدواج نکرده بود در حدی عاشقش بودم که وقتی میدیمش دستام میلرزید و قلبم تند میزد و نمیشد باهاش حرف بزنم و برم پیشش ایشون بعد یکسال فهمید که دوستش دارم که بعدش ازدواج کرد من واقعا داغون بودم در کل رابطه ای هم با این خانم نداشتم حتی فکر جنسی هم بهشون نمیکرد تا اینکه دو سال بعد از یکی از همکلاسی هام خوشم اومد رفته رفته رابطمون بیشتر شد وابسته شدیم و رابطه جنسی در حد لب و ... داشتیم ولی سکس نه ، ایشون به دلیل خانواده و خیلی چیزا رفت و من تنها شدم و فعلا با هیچ دختری رابطه ندارم ولی بشدت به خانم هایی که از خودم بزرگترن حس دارم و بوی عطر خانم های زیبا جذبم میکنه واقعا نمیدونم مشکلم چیه به فکر ازدواج هستم ولی من عشق اولم یک خانم بوده که هنوزم فراموشش نکردم یه موقع هایی میگم من اخر سر تغییر جنسیت میدم با اون ازدواج میکنم ... ولی این حرفا توهمه ولی خب سردرگمم چ کار کنم م

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام خدمت شما دوست عزیز. از این که شهر سوال را انتخاب کردید بسیار خرسندیم.
با توضیحاتی که فرمودید بهتر است جهت تشخیص و درمان احتمالی به متخصص مراجعه کنید:
http://www.soalcity.ir/node/2903
موفق و سربلند باشید

با درود و سپاس فراوان از اطلاعاتی که به اشتراک گذاشتید.

دوستان عزیز سلام من الان ۱۹ سال دارم ولی همجسنگرا هستم همیشه هم نمازم رو از اول سروقت خوندم
و همیشه تلاش میکردم برای تهذیب نفس ولی حسم رو نتونستم کنترل کنم حتی وقتی شب نماز شب هم‌میخوندم التماس خدا میکردم
دعا میکردم بازم لغزش داشتم و بعد از نماز با دوستم میخوابیدم هرکار کردم نشد الان خودمو کنترل میکنم ولی حسمو نه

سلام من هستم ۱۸ سالمه یک همجنسگرا ی به دور از شهوت و س.ک.س هستم این نه مشکله نه بیماریه نه اختلاله گرایشیست طبیعی از اختلاف در گرایش های جنسی انسان همجنسگرایی فوش نیست زشت نیست مرض نیست تشر نیست (چند سطر آخر حذف شد).....

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام خدمت شما دوست عزیز. به شهر سوال خوش آمدید.
چنانچه پیشتر نیز عرض کرده بودیم همجنس گرایی، به معنای گرایش درونی و واقعی یک فرد به جنس موافق و عدم گرایش به جنس مخالف است که البته ملاکها و شرایط خاصی دارد. این پدیده به خودی خود و صرفا به عنوان یک گرایش (تا زمانی که به رفتار جنسی منجر نشده) حرام نیست و البته اثبات آن هم صرفا با ادعا ممکن نیست. لازم است این مسئله با مراجعه به روانشناس و روانپزشک متخصص در مسایل جنسی (مانند سکستراپیست) و پس از معاینات و مصاحبه های بالینی و آزمایشات لازم، تشخیص داده شود.
اگر واقعا احتمال زیادی می دهید که به چنین مسئله ای دچار هستید، میتوانید با مراجعه به متخصص اطمینان حاصل نمایید. . اگر در پیدا کردن متخصص مشکل دارید، میتوانید به کلینیک تخصصی اختلالات جنسی وابسته به درمانگاه انستیتو روانپزشکي تهران مراجعه نمایید.
تلفن: ۶۶۵۵۱۵۱۵ - ۶۶۵۵۱۶۱۶
آدرس: ستارخان- خيابان نيايش- خيابان منصوري- جنب بيمارستان رسول اکرم(ص) - انستيتو روانپزشکي تهران
اطلاعات بیشتر: http://medicine.tums.ac.ir/story.aspx?id=23372&p=575
برای شما آرزوی سلامتی و آرامش داریم

اگر ازدواج در جامعه به صورت آسان انجام شود این گونه مسائل در جامعه به وجود نمی آید ولی متاسفانه اکثر مردم ازدواج را سخت کرده اند.

سلام من طلبه هستم ، به نظرم در تجدید نظر در حکم فقهی لواط و لحاظ اینکه در روایات برای همجنسگرایی هم شرایط احصان لحاظ شده و توجه به شرط احصان در مقدار حد در هنام تحلیل در مورد نظر شریعت در مورد همجنسگرایان فضای روشن تر و صحیح تری از نظر دین رو به ارمغان خواهد آورد ، اینکه در روایت امام صادق علیه السلام به همجنسگرای مفعول ترحم کردند نشان میدهد دین در پی قلع و قمع افراد دچار این مشکل نبوده ولی از متظاهران به آن برای التذاذ بدون درد سر های اجتماعی ازدواج و مسئولیت پذیری آن میخواسته به سختی جلوگیری کند ، البته در مورد مفعول هم همین قرائن را میتوان در روایات یافت که برخورد با متظاهرین به همجنسگرایی است که مثلا آنرا منبع درآمد یا ... قرار میدهند ، هرچند همجنسگرایان واقعی که عده ی آنان اندک است را به خویشتن داری وادار میکند تا متظاهرین زیاد سوء استفاده نکنند ، مثلا دارد اذا بلغ الاربعین لن یترکه ، متظاهر به مفعول بودن وقتی به چهل سالگی برسد نمیتواند آنرا ترک کند ، برخی روایات هم در مقام تعلیل هستند که علت این مشکل چیست؟ خب وقتی دقت میکنیم مشکل را در ناحیه ی متظاهرین بررسی کرده لهم ارحام منکوسه ، رحم برای آنها فرض شده که چیزی نگه نمیدارد ، آب منی را پس میزند اما چیزی درونش رشد میکند ، خب همجنسگرای مفعولی که تا کنون مورد وطی قرار نگرفته و خودداری کرده مشخص است مد نظر این روایت نیست که میفرماید خدا خلقی دارد لایعبا بهم ، اصلا برای آنها ارزشی قائل نیست ، بلکه از آنجا که پرده ی عصمت را ندریده باید بسیار ارزشمند باشد و هیچ وجهی ندارد که خداوند از مخلوقی که به حسب خلقت همجنسگراست بیزار باشد و مثلا زانی بر این عفیف همجنسگرا ترجیح دهد پس مقصود متظاهرین به همجنسگرایی هستند و اگر شرط احصان در حد که روایت هم دارد سندا و دلاله تمام است و اعراض اصحاب هم کاسر نیست ، خصوصا که بحث دماء محل احتیاط آکدست خب یک همجنسگرای واقعی نمیتواند با جنس مخالف ارتباط برقرار کند با لحاظ شرط احصان در حد قتل مشخص میشود شارع به نحوی همجنسگرای واقعی را از متظاهر به آن تمایز داده است

تصویر پاسخگو

با سلام و تشکر از مشارکت شما در بحث
به نظر می رسد جایگاه این بحث های علمی در این گونه صفحات نباشد .
شما می توانید نتایج تحقیقات خود را همراه با ادله علمی ، در قالب مقاله ای تدوین کرده و در مجلات تخصصی که مربوط به فقه و مباحث امروزین پیرامون آن هست داده تا راه پژوهش و نظریه پردازی در این باب باز شود .
موفق باشید

من زن سی و سه ساله هستم یه بار ازدواج کردم و بعد هم طلاق گرفتم.زن مذهبی ای نیستم اما ارزش انسانی برام مهمه سعی میکنم تا حد امکان کسی رو نرنجونم.اولین بار وقتی دوازده سالم بود عاشق همکلاسیم شدم و بعدم سال اول دبیرستان که عشق دوران دبیرستانمو هنوز دوس دارم
چن بار بعد از اون عاشق زنهای دیگه شدم اما بی نتیجه.شاید من خیلی مذهبی نباشم اما به اندازه ی کافی مشغله دارم مسائل سرکارم،خامواده م و غیره.تو مدرسه دختر باهوشی بودم و الانم کدنکیسی انجام میدم مدال طلا المپیاد ریاضی کشوری دارم و غیره.میخوام بگم زن موفقی هستم کمبودی ندارم اعتماد بنفس هوش زیبایی محبوبیت پول همه چی دارم اما واقعن اینها مسئله ی جنسی من رو واسم آسون نمیکنه.شما اگر پاتون قطع بشه هر قدرم به خدا فکر کنین یا خودتونو مشغول کنیم اوم پا دوباره رشد نمیکنه.شاید یاد بگیرید بدون اون زندگی کنید و نسبتن هم راحت باشید اما هرگز یه دوندخ ی ماراتون نمیشید.نمیخوام بگم همجنسگرایی چیزی مثل یک نقص بدنی اما مسائل جنسی زندگی رو نمیشه با جنبه های دیگه حل کرد اگر کسی این کارو بکنه بخش جنسی زندگیش رو نادیده گرفته اما حلش نکرده و به رضایت مربوط به اون هم نمیرسه.پس سعی نکنید به همجنسگراها انگ بی خدایی یا کمبود بچسبونید.اینها جنبه های مختلف زندگی هستن نمیشه یک جمبه رو حذف کرد و چیز دیگه ای رو جایگزینش کرد
پس خواهش میکنم به من مگید به خدا نزدیک شو یا سرتو با کار گرم کن
مشکل من فقط اینه که همجنسگرا هستم و این رویه رو پونزده ساله نتونستم عوض کنم.حتا عشق نوجوانیمو نتونستم فراموش کنم.به جای اینکه ازم بخواید عشق زندگیمو فراموش کنم محیطی فراهم کنید که بتونم بدون ترس و فکر و خیال از دغدغه هام حرف بزنم و دلداریم بدین.من فقط نیاز دارم که دیگران درد منو بفهمن و قضاوتم نکنن همین.

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام خدمت شما کاربر محترم.
خواهر گرامی، ضمن احترام به اظهار نظر شما، هرچند به طور کامل مورد قبول ما نیست، اما پاسخ شما یک جمله است و آن این که ابتدا لازم است ثابت شود که شما به قول خودتان همجنسگرا هستید و سپس بحثهای بعدی صورت بگیرد! قطعا با توجه به تجربه ما و همکارانمان به صورت کلینیکی و بالینی و غیره، اکثر افزادی که (در این اواخر گویا مد شده) ادعا دارند همجنسگرا هستند، پس از بررسی و معاینات تخصصی، مشخص می شود که دچار مشکلات دیگری هستند یا دارای برخی اختلالات جنسی هستند. این مسئله به صرف ادعا ثابت نمی شود و لازم است شما با مراجعه به روانپزشکان متخصص در این حوزه، از این مسئله اطمینان پیدا کنید.
کلینیک تخصصی اختلالات جنسی وابسته به درمانگاه انستیتو روانپزشکي تهران:
تلفن: ۶۶۵۵۱۵۱۵ - ۶۶۵۵۱۶۱۶
آدرس: ستارخان- خيابان نيايش- خيابان منصوري- جنب بيمارستان رسول اکرم(ص) - انستيتو روانپزشکي تهران
اطلاعات بیشتر: http://medicine.tums.ac.ir/story.aspx?id=23372&p=575
آرزوی ما، سلامتی و آرامش شماست.
البته آرامش درونی و واقعی با یاد خداوند بزرگ و مهربان حاصل خواهد شد.

سلام
من ۲۹ سالمه و از وقتی یادم میاد به جنس موافق گرایش دارم خیلی خسته شدم از این حسم نفرت دارم الان ۲ ماه هست که انقدر فشار عصبی روم هست که فکر خود کشی تو سرمه ، صبرم خیلی کم شده بدون دلیل عصبانی میشم احساس پوچی میکنم اضطراب و دل شوره دارم توهم میزنم هر اتفاق بدی که میفته دلیلش رو گرایش خودم میدونم تمنا میکنم یکی به دادم برسه ترس از آخرت نبود تا الان خودمو از بین برده بودم خواهش میکنم یکنفر کمکم کنه راهنمایی میخوام التماس میکنم

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام خدمت شما کاربر محترم شهر سوال.
دوست عزیز، ابتدا لازم است مشخص شود که مشکل واقعی شما چیست (که به صورت گرایش به جنس موافق بیان میکنید) و سپس بحثهای بعدی صورت بگیرد! قطعا با توجه به تجربه ما و همکارانمان به صورت کلینیکی و بالینی و غیره، اکثر افزادی که (در این اواخر گویا مد شده) ادعا دارند همجنسگرا هستند، پس از بررسی و معاینات تخصصی، مشخص می شود که دچار مشکلات دیگری هستند یا دارای برخی اختلالات جنسی هستند. بنابراین لازم است شما با مراجعه به روانپزشکان متخصص در این حوزه، از این مسئله اطمینان پیدا کنید و از رنجی که در این مدت کشیدید رهایی پیدا کنید.
کلینیک تخصصی اختلالات جنسی وابسته به درمانگاه انستیتو روانپزشکي تهران:
تلفن: ۶۶۵۵۱۵۱۵ - ۶۶۵۵۱۶۱۶
آدرس: ستارخان- خيابان نيايش- خيابان منصوري- جنب بيمارستان رسول اکرم(ص) - انستيتو روانپزشکي تهران
اطلاعات بیشتر: http://medicine.tums.ac.ir/story.aspx?id=23372&p=575
آرزوی ما، سلامتی و آرامش شماست.
موفق باشید.

سلام وقتتون بخیر...سوالم رو میخام بطور کلی بپرسم و شما هم کلی جوابمو بدید لطفا
ایا همجنسگرایی قابل درمانه؟!
شنیدم که با روان درمانی و هیپنوتیزم توسط متخصص اون تمایلات کاهش و درنهایت خوب میشه.
و درتهران هم توسط پزشکانی اینکار انجام میشه.خواستم بدونم چیزی که شنیدم درسته یا نه؟
شنیدم که درمانش زمان بر و سخت هست و صبوری میخاد..ولی سوالِ اصلیم اینه که ایا درنهایت درمان میشه؟
و میتونن مثه بقیه میل به جنس مخالفشون پیدا کنن و حتی ازدواج کنن؟
یکی میگه میشه تمایلاتِ همجنس گرایی رو کاهش داد و میل به جنس مخالف رو ایجاد کرد...یکیم میگه هیج درمانی برا این درد وجود نداره
خیلی گیج و سردرگمم...میشه سریعتر شما نظرتونو بهم بگید لطفا؟
ممنونم

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام خدمت شما کاربر محترم.
اولا هرگونه گرایش و میل به جنس موافق لزوما به معنای همجنسگرایی نیست و لازمه تشخیص آن هم مراجعه به متخصص است.
ثانیا، همانطور که شاید جای جای پاسخهای ما به سوالات دوستانتان دیده باشید، عرض شده است، علیرغم تبلیغات شدید در همه عرصه ها(فرهنگی، هنری، سیاسی، و حتی علمی) برای اثبات طبیعی بودن همجنس گرایی و درمان ناپذیر بودن آن، شواهد و تحقیقاتی وجود دارد که نشان دهنده درمانپذیر بودن این مسئله است. چون شما به طور کلی پرسیدید و البته اینجا هم جای بحثهای مفصل علمی نیست ما هم به همین مقدار بسنده می کنیم. تنها به این نکته اشاره میکنیم که در کشور خودمان هم پژوهشهایی در این زمینه شده و در حال انجام است. نمونه آن پژوهشی است که گزارش آن در مقاله با عنوان «تجربياتي از درمان موفقيت آميز همجنس بارگي خود ناپذير، فرابارگي (پارافيليا) و تبدل خواهي جنسي با روش هاي شناختي- رفتاري» توسط دکتر محمدتقی یاسمی و همکارانشان در مجله علمی پزشکی قانونی، ش۴، صص ۲۲۲-۲۲۷ منتشر شده است.
موفق و پیروز باشید.

سلام. من حدود دو سال و ده ماهه که خودارضایی و فیلم و عکس تحریک کننده رو ترک کردم. ولی یه چند روزی میشه که این احساس درونم بوجود اومده که دارم همجنسگرا میشم. قضیه از اونجا شروع شد که یه شب که داشتم به آهنگ های حامد همایون گوش می دادم (در مورد عشق و عاشقی بود) یه دفعه تصویر یکی از دوستام اومد جلو چشمم. بعدش فوری آهنگ رو قطع کردم و به خودم گفتم من فقط دوستمو به این خاطر که رفیقمه دوسش دارم نه بخاطر تمایل جنسی بهش واقعا هم تمایل نداشتم. تا اینکه اونشب خواب تحریک کننده دیدم (چون با مثانه پر خوابیده بودم) هميشه تو این مواقع تو خوابم جنس مخالف میدیدم ولی اونشب یه همجنس خودم رو تو خواب دیدم دوستم نبود یکی از بازیگرای پسر خارجی بود. نمیدونم مثل اینکه میخواستم برم جایی دستشویی از کمر به پایین برهنه بودم. بعد رفتم جایی اون پسره هم اونجا بود ولی لباس تنش بود اصلا هم نمی خواستم باهاش رابطه برقرار کنم ولی اون بیضه هام رو لمس کرد و از این کار تو خواب خوشم اومد. بعدش که از خواب بیدار شدم خیلی ترسیدم و داشتم از استرس و اضطراب می مردم. شروع کردم به تخیل جنسی جنس مخالف دیدم که به جنس مخالف تمایل دارم یکم خیالم راحت شد. بعد زیادی دچار تخیل شدم به زور متوقفش کردم. شدیدا احساس گناه و عذاب وجدان بهم دست داد چون خیلی وقت بود که این تخیل ها رو ترک کرده بودم و از این که دوباره افتادم تو دام شیطان خیلی ناراحت شدم. الآن دو سه روزی از اون ماجرا میگذره. از اون روز تا حالا همش استرس و اضطراب دارم که نکنه دارم همجنسگرا میشم. خواب و خوراک درست و درمونی ندارم. شب که میخوام بخوابم از استرس اینکه نکنه تصورات همجنسگرایانه که بعضی وقتا دست خودم نیست بیاد سراغم. صبح که از خواب بلند میشم با استرس خوابم رو مرور میکنم که نکنه خواب همجنسگرایانه دیده باشم. کل روز هم استرس و اضطراب دارم به سختی می تونم برم بیرون یا مثل قبل فیلم و سریال ببینم یا آهنگ گوش کنم. کلا هر چیزی که در مورد فیلم و سینما باشه واسم استرس ایجاد می کنه. خوابم هم قطعه قطعه شده هر یه ساعت یا دو ساعت با استرس از خواب بیدار میشم بعد دوباره سعی می کنم با آروم کردن خودم به خواب برم. نماز هم میخونم مسجد هم میرم تو دعاهاشون هم شرکت میکنم ذکر هم میگم ولی فقط روزای اول تاثیر داشت الآن دیگه تأثیر نداره. دائم این فکر میاد سراغم که اگه نرم سمت فیلم و عکس تحریک کننده جنس مخالف، همجنسگرا میشم اگر هم برم دوباره دچار خودارضایی میشم. کل زندگیم داره نابود میشه و بهم میریزه حتی به خودکشی هم فکر کردم ولی جرئتشو نداشتم. من تو شهر بهبهان زندگی میکنم نمی دونم اینجا روانشناس یا روانپزشک خوب هست یا نه تازه اگر هم باشه چون هنوز پیش پدر و مادرمم و هفده سالمه بدون اونا نمی تونم برم دکتر یا ازشون پول بگیرم چون حتما دلیلشو ازم می پرسن. تو رو خدا کمکم کنید. هیچ جایی رو ندارم که برم و به هیچ کسی هم نمیتونم مشکلم رو بگم.

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام خدمت شما کاربر محترم شهر سوال.
خوش آمدید.
دوست عزیز. هرچند سن خود را اعلام نکردید اما به نظر می رسد در سنین نوجوانی (اواخر نوجوانی و ابتدای جوانی) باشید. به هر حال بهتر میدانم همین ابتدا خیال شما را راحت کنم که قطعا شما همچنس گرا نیستید و مطمئن باشید با دیدن خوابهای این گونه هم تبدیل به یک همجنسگرا نخواهید شد. اولا همانطور که بارها عرض شده، همجنس گرایی، حتی با تعاریف رایج، درصد بسیار بسیار اندکی از افراد جامعه را شامل می شود! تشخیص آن هم صرفا با فکر و خیال و احساس درونی نست و لازم است هم مصاحبه بالینی نزد روانشناس یا روانپزشک جنسی، و همچنین آزمایشات لازم در این زمینه انجام پذیرت تا یک متخصص بتواند چنین تشخیصی بدهد.
در خصوص خواب و خیال شما، لازم است بدانید همه ما انسانها (به ویژه آقایان) در سنین خاصی (عموما نوجوانی و جوانی) با توجه به شکل گیری و افزایش نیروی جنسی در بدنمان، میزان تحریک پذیری مان در مسائل جنسی بیشتر می شود. البته همین میزان تحریک پذیری هم با توجه به تفاوت فردی افراد ، متفاوت است و کمتر و بیشتر خواهد بود. بنابراین این کاملا طبیعی است که شما با دیدن تصاویر (عکس، فیلم، واقعیت) تحریک کننده قوای جنسی (چه جنس مخالف چه موافق و هر نوع دیگر)، یا با صحبت کردن در این موضوعات، یا خواندن مطالب و داستانهایی در این خصوص و یا حتی صرفا با فکر کردن در این موارد، تحریک بشوید. پس لازم است به ویژه در این شرایط و در این سنین، از نیروی اراده و ایمان خودتان بیشتر کمک بگیرید.
همین که شما زمینه تحریک (دیدن تصاویر و فکر کردن )را از بین ببرید یا به حداقل برسانید قطعا تا حد زیادی مشکل شما حل خواهد شد. در کنار این مسئله، پرداختن به امور جایگزین ، مانند ورزش، تفریحات سالم، پرداختن به امور معنوی و مذهبی، امور درسی و غیره میتواند حل مشکل شما را کامل نماید.
اگر زمانی احساس کردید که به کمک مداوم یک روانشناس نیاز دارید و امکان مراجعه برای شما نیست، میتوانید از طریق تلفن با همکاران ما تماس بگیرید. ۰۹۶۴۰۰ شماره سراسری مرکز ملی پاسخگویی به سوالات است.
موفق باشید

سلام من کمک میخوام . لطفا یک روانپزشک خوبدر رشت به من معرفی کنید . همسرم دچار مشکل همجنسگرایی هست . حال بدی دارم .نمیدونم چکار کنم . میخوام برم پیش روانپزشک بگه به من چکار کنم .

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام خدمت شما .
خواهر گرامی، اول از همه سعی کنید خونسردی خود را حفظ نمایید و دچار دلهره و اضطراب نشوید. به این نکته توجه داشته باشید که همجنسگرایی به معنای واقعی چیزی نیست که شما یا هر کس دیگر به سادگی تشخیص دهد و مستلزم انجام مصاحبه تخصصی و معاینات و آزمایشات مختلف توسط متخصص است. البته روابط یا رفتار های جنسی با جنس موافق میتواند در قالب مفاهیم مختلفی تعریف بشود که یکی از آنها همجنسگرایی است. متاسفانه ما اطلاعی از وجود متخصص جنسی در استان گیلان نداریم. شاید شما بتوانید با تماس با مرکز تخصصی اختلالات جنسی در تهران در این خصوص اطلاعاتی کسب کنید: کلینیک تخصصی اختلالات جنسی وابسته به درمانگاه انستیتو روانپزشکي تهران- تلفن: ۶۶۵۵۱۵۱۵ - ۶۶۵۵۱۶۱۶
آدرس: ستارخان- خيابان نيايش- خيابان منصوري- جنب بيمارستان رسول اکرم(ص) - انستيتو روانپزشکي تهران- http://medicine.tums.ac.ir/story.aspx?id=23372&p=575
اما با این وجود میتوانید این موضوع را با یکی از همکاران روانشناس یا روانپزشک ما در رشت درمیان بگذارید تا ایشان شما را در خصوص سایر موارد راهنمایی کنند. ضمنا مشخصات مشاوران و مراکز مشاوره تحت نظر سازمان روانشناسی و مشاوره کل کشور، در استانهای مختلف ازجمله گیلان در لینک زیر موجود است میتوانید ببینید:
http://www.pcoiran.ir/fa/marakez/MHH_shahrestan
موفق باشید/

مرضی بنام همجنس گرائی

عصر مدرنیزم به لحاظی عصر نھضت جھانی ھمجنسگرایان است و بدین لحاظ به مثابۀ رجعت

جھانی قوم لوط می باشد و عصر لوطیزم یا لاطیزم است زیرا فرھنگ حاکم بر این جماعت ھمانا

لوطی گری و لاطی است . و می دانیم که جماعت لاط و لوطی بیش از ھر امری معروف به لاابالیگری

و عدم تعھد به امور اخلاقی و اجتماعی ھستند . و در عوض دعوی عشق و عاشقی و خدمت بی

شائبه به دیگران را دارند البته خدمات فسق و فجوری و عشرتکده ای و میخانه ای و پا منقلی. و این

نیز دیگر از نشانه ھای آخرالزمان و پایان تاریخ به عنوان عرصه انقراض نسل بشر می باشد . تکّبر و

خود پرستی تا سر حد انکار ھر تعھدی حتّی در قبال نیاز جنسی و ازدواج منشأ اصلی بروز مرض یا

عذابی بنام ھمجنسگرائی است که در مردان تحت عنوان عشق گرائی و تخدیر گرائی وگاه درویش

گرائی و در زنان مدرن تحت عنوان فمینیزم خودنمائی می کند : مکتب اصالت مردانگی و نرینه گی و

اصالت مادینه گی ! و این یک زندگی انگلی و کرم صفتی است چرا که انگل و کرم کدو بطور ژنتیکی در

آن واحد در خودش حامل نرینه گی و مادینه گی است و لذا جانوری خود –گاه می باشد . ولی در

انسان این مرض ژنتیکی نیست بلکه فرھنگی و اخلاقی می باشد و توجیه ژنتیکی و روانی این مرض

یک فریب بزرگ می باشد . این مرض دشمن تعھد و وفا و مسئولیت است و لذا یکمرض کاملاً کافرانه

و فاسقانه می باشد و مبتلایانش در جرگه معذبترین افراد بشری می باشند و جز با توبه از کفر و

فساد اخلاقی علاجی ندارند .

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد اول ص ۱۷۰

سلام... من ۱۷ سالمه. تقریبا دو سال پیش یکی از دوستای مجازیم بهم ابراز علاقه کرد. تا قبل اون حتی نمیتونستم به این موضوع فکر کنم و هیچ گرایش جنسی به همجنسم نداشتم و در مورد هجنسگرا چیز زیادی نمیدونستم. طی این دو سال به شدت بهم علاقه مند شدیم .بعد از یک سال اول، فهمیدم چقدر عوض شدم و این یه مشکل بود برام که به همجنسم عشق میورزم. خیلی سعی کرد که بی خیالش شم و رابطمونو بهم زدم ولی بعد یه چند هفته باز دلتنگش میشدم و باز باهم بودیم. امسال آدر ما بود که واقعنی جدا شدیم ولی هرروزم با فکر کردن به اون میگذره... لطفا کمکم کنین خیلی فشار روحی روانی رومه و تحملش سخته حتی تو این سن حاضر شدم ازدواج کنم ولی بهم زدیم چون واقعا جز اون هیچ کسیو دوس ندارم.. لطفا کمکم کنین

تصویر مشاور شهر سوال

دوست عزیز، ضمن تشکر از مراجعه شما به شهر سوال، باید بگوییم مشکل شما با توصیه و به صورت کتبی و غیرحضوری حل نخواهد شد و لازم است به صورت حضوری به یک روانشناس مراجعه کنید.
موفق باشید.

سلام من پسری۲۴ساله هستم،داستان زندگی من از این قراره که تو سن ۵سالگی که هیچی از روابط جنسی و...نمیدونستم پسردایی آشغالم که خدا لعنتش کنه و یه روز خوش نبینه منو نشوند از روی شلوار روی آلت تناسلی خودش وهی تکون میخورد و آلت جنسی منو هم میمالوند اون موقع نمیدونستم قضیه چبه وقتی کسی وارد اتاق میشد میگفت هیس به کسی نگیا دعوات میکنن اون موقع شاید یه قلقلک خوشایندی داشتم و خوشم اومده بود ومیدونستم کار زشتیه،از همون ۵یا۶سالگی تو خونمون همیشه با خودم این کارو میکردم وپسرداییمو تصور میکردم ازطرفی چون بچه ی اول خونواده بودم مامانم خیلی روم حساس بود تمام کارام عهده ی مامانم بود وبابابام اصلا در ارتباط نبودم نه حرف میزدم نه هیچی،به دلیل یکم مشکلات خونوادگی و دعواهای مامان و بابام از بابام خوشم نمیومد،از طرفی درسخون بودم وهمیشه تو اتاقم بودم ووقتی که حوصلم سر میرفت پیش مامانم مینشستم ،حتی مامانم یادمه جلسه خانوما که میرفت منو با خودش میبرد،بزرگ شدم نیاز به دوست ورفیق داشتم که برم بیرون باهاش دور بزنم بگم وبخندم ولی متاسفانه روم نمیشد به دوستای هم مدرسه ایم بگم که بیان باهم بریم بیرون میترسیدم جواب کنن یا ازمن خوششون نیاد چون من خیلی مامانی بودم اون جنب وجوش هایی که اونا داشتن رو نداشتم،از اینا بگذریم نیاز جنسی خودمو با خودارضایی با پسر رفع میکردم،اصلا نمیتونستم دختر تصور کنم،همیشه دوست داشتم پسری که تصور میکنم منو بغل کنه ودوستم داشته باشه ومنم آلتشو بمالم،حتی وقتی به سن بلوغ هم رسیدم تو خواب هام پسر میدیدم،یه بار یادمه دختر دیدم واصلا لذت نبردم!!تو محلمون که میرفتم همش فک میکردم پسرا به من نظر دارن به خاطر همین سلامشون نمیکردم وهم حس خوبی داشتم که اونا دوستم دارن و از طرفی خجالت میکشیدم کلا همش تو خیالاتم بود،برای دانشگاه زدم یه شهر دور از این جا داستان اصلی شروع میشه
تو جمع رفقا و محیط خوابگاه قرار گرفتم، راستشو بگم رابطه اجتماعیم خوبه زود دوست میشن باهام چون یکم سادگونه وبچگونه حرف میزدم و شوخی و لبخند به دوستام میزدم همه دوستم داشتن،ترم ۱ خوب پیش رفت درسته از دوستم امید خوشم میومد وشاید دوس داشتم اونم همونقدری که من دوسش دارم منو دوس داشته باشه وشایدم دوس داشتم باهاش رابطه جنسی داشته باشم یکم روش حساس بودم سعی میکردم هر حرفی نزنم ویاهر کاری نکنم که شاید اون ازم ناراحت بشه یکم محدود کردم خودمو ونمیتونستم از خودم دفاع کنم و...ولی خیلی خیلی اذیت نشدم چون ترم۱بودم وزیاد بهش وابسته نشده بودم،ترم۲ یکی از بچه های دیگه که هم اتاقیم نبود اومد طرح رفاقت باهام ریخت میومد سوالای درسیشو و...ازم میپرسید وگاهی ازمن درخواست میکرد باهم بریم بیرون و... کم کم از قیافش ولبخنداش خوشم اومده بود و بهش وابسته شده بودم دوس داشتم همیشه پیشش باشم واونم پیشم باشه و مثل دورفیق بامرام (که قبلا که تو خونه بودم همیشه کمبود رفیق داشتم)برام باشه،دوس نداشتم با کس دیگه هم رفیق صمیمی باشه و اذیت میشدم وقتی با یکی دیگه حرفاشو میزد ومیگفت ومیخندید پیش خودم دوس داشتم که باید کارایی بکنم که فقط و فقط ازمن خوشش بیاد وبفهمه که جز من کس دیگه بدردش نمیخوره زیاد دوس نداشتم باهاش رابطه جنسی داشته باشم ولی ازش خوشم میومد،اون انتقالی گرفت از دانشگامون رفت وسر یه حرفی دیگه نه بهم پیام داد ونه زنگ زد،اولش یکم اذیت شدم ۲ یا۳ماه ناراحت بودم و...ترم ۳و۴ بایه سری از بچه های دیگه خونه گرفتم خیلی خوب بود تمرکزم۱۰۰درصد بود چون به هیچکدومشون وابسته نشدم و نظر جنسی هم بهشون نداشتم،ولی یکم اذیت شدم چون یاد خونه میوفتادم که همش تنها وگوشه گیر بودم،دوس داشتم بایکی که هم من دوسش دارم وهم اون منو دوس داشته باشه باشم،ترم ۵تا ۸دانشگاه بایه سری دیگه هم خونه شدم ومتاسفانه به یکی دل بستم وعاشقش شده بودم دست خودم نبود خیلی خیلی اذیت شده بودم فکر وذهنم موقع خواب موقع غذا خوردن وتو حموم وسر کلاس همش به اون بود داشتم داغون میشدم چون اون به اندازه ی من منو دوس نداشت که و...خدا مارو ببخشه باهم یه رابطه کوچولو هم داشتیم گهگاهی من واس اونو میمالوندم ودوس داشتم از پشت بغلم کنه ودوس داشتم دستاش تو دستم باشه و...کلا داغون شده بودم دست خودم نبود بیشتر ازهمه دل و ذهنم که درگیر بود اذیتم میکرد،بریده بودم از خودم راستش بهشم گفته بودم که من از بچگی این مشکلو دارم وبه دختر نمیتونم فک کنم که رابطه جنسی داشته باشم و...تا اینکه ارشد تهران قبول شدم تاترم۲ یعنی پارسال بهار همش فکر وذهنم درگیر بچه های کارشناسی بود ودلتنگشون بودم راستشو بگم خیلی احساساتیم و گذشته های شیرین که یادم میاد دلم میگیره ومیرم تو خودم ونمیتونم کارامو انجام بدم واشکام سرازیر میشه،ولی پسرای دیگه رو که میبینم خیلی سخت دلن وهیچی واسشون مهم نیس خیلی خوشم میاد وحسرت میخورم،دوباره یکی از دوستام خیلی اولش تقلا میکرد که باهام طرح دوستی بریزه و همینم شد دلمو بردوشیفته ی خودش کرد دوباره منو وابسته کرد به خودش همیشه تو اتاق اینا بودم و... فکروذهنم درگیرش بود بایکی میرفت بیرون ویا میخندید حسودیم میشد و ازش لحظه ای متنفر میشدم چون دوس داشتم فقط بامن باشه،دست من نیست هر کاری کردم که اینطوری نباشم نمیتونم جلو دلمو بگیرم،خیلی دوسش داشتم چون یه پسر ایده آل من بود تو ذهنم دوس داشتم مثل اون باشم قد بلند و خوش هیکل وسفید رو وورزشکارو ...ازش بیش از اندازه خوشم میومد همیشه بهش تو دلم حسودی میکردم ولی بااین حال دوسش داشتم و عاشقش بودم دوس داشتم به من نزدیک ونزدیک تر بشه و همینم شد از بوی بدنش خوشم میومد،از اتکلن ولباساش و...خیلی عاشقش بودم حتی گاهی هم به فکرم میومد ای کاش دختر بودم واون بامن ازدواج میکرد،بگذریم درس خوندنامون تقریبا باهم بود چون من همش میرفتم کمکش میکردم وواسش وقت میزاشتم ولی اون حاضر نیس ۱دقیقه هم واسم وقت بزاره بااین که میدونه من خیلی جاها کمکش کردم،من این همه واسش کارا انجام دادم حتی اون حاضر نشد که برام یه استکان چای بریزه و... گاهی از دلم میخاد فراموشش کنم ووابستگیمو بهش از بین ببرم ولی نمیتونم اصلا و یاد خاطرات شیرینی که باهاش داشتم میوفتم باز دلم نمیاد و... حتی باهم اخیرا رابطه جنسی هم داشتیم وقتی اون بغلم میکنه و...رو خیلی دوس دارم ولی میترسم که اینکار باعث بشه دوستیمون کم رنگ تر بشه هم خوشم نمیاد هم خوشم میاد که باهاش در ارتباط باشم،یه بار هم بهش گفتم مشکلمو و چرا دوس دارم واسش بمالم و...حدود ۱ماهه که دیگه احساس شرم میکنم پیشش واحساس میکنم دیگه آبرویی ندارم پیشش و اعتماد به نفسم تو جمع اومده پایین خسته شدم ودوس داشتم بمیرم ،اون اولش بهم گفت برو دکتر،منم همین کارو کردم رفتم پیش دکتر نجفی توانا گفت برای درمان باید۸میلیون پول داشته باشم ناامید شدم چون نمیخوام مشکلمو خونوادم بدونن و...
بعد اینکه رفتم دکتر دوباره اون باهام نزدیکی میکنه گاهی و شاید هم خودمم میخوام ولی دلم هی میگیره و پیش خودم میگم یادش بخیر ۲ماه پیش حداقل احساس شرم نمیکردم پیشش و...کلا بگم خسته شدم،دوس دارم منم مثل اون مرد بودم منم مثل اون وقتی عکس دختر میبینم برم خود ارضایی کنم و...راستش فقط اونو میبینم تو ذهنم و دوس ندارم مثل یه پسر دیگه باشم،فقط میگم مثل اون
اینم نمیدونم چرا؟؟مشکل من دقیقا چیه؟؟میترسم نتونم ازدواج کنم یا اگر هم بکنم به مشکل بخورم،راستش بعضی موقع ها به ذهنم میاد شاید ازدواج کنم با نامزدم هم زیاد نشست وبرخاست کنم وبگیم و بخندیم شاید به نامزدم هم وابسته بشم و نیاز جنسی بهش پیدا کنم
چون با پسرایی که خوشم میاد ازشون بیشتر به خاطر وابستگی ودوس داشتن زیاده
تو رو خدا کمکم کنید

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام خدمت شما کاربر محترم شهر سوال.
دوست عزیز، سالیانی رنج و مشکلات را در راه رسیدن به لذت با هم بودن و در کنار دوستان بودن و غیره و غیره تحمل کردید . ای کاش زمانی را هم برای رفع این مشکل و رسیدن به تعادل و آرامش واقعی تلاش می نمودید و رنج و مشکلات را تحمل میکردید. در حال حاضر مشکل شما قطعا با حضور نزد یک متخصص و گذراندن جلسات متعدد قابل حل است. اما لازمه هر نوع درمانی، همکاری درمانجو است. در بیماری های جسمی هم اگر بیمار همکاری ننماید، بدون اجرای دستورات پزشک مشکلش حل نخواهد شد! همانطور که یک فرد معتاد هم اگر در برابر درمان اعتیاد مقاومت کند و همکاری نکند، هیچگاه اعتیادش برطرف نخواهد شد، مشکل شما هم حل نخواهد شد. تجربیات گذشته شما به ویژه همانطور که گفتید ، تجربیات دوران کودکی، بسیار در ایجاد و تثبیت این مشکل نقش داشته است و همین که تلاشی در جهت رفع آن نکردید، آن را بیش از پیش تثبیت نموده است. بنابراین ضمن این که مطمئناً این مشکل درمان شدنی است، اما درمان آن، کاری زمان بر و نیازمند همکاری شما خواهد بود.
عجالتا توصیه می شود با این دوست عزیزتان، قطع ارتباط کنید (چون رفتن نزد دکتر و دوباره ارتباط داشتن با دوستتان یک چرخه باطل و بیهوده است) و همزمان مراجعه به متخصص را دنبال کنید تا مشکل به کلی رفع گردد.
از انرژی معنوی و بی انتهای خداوندی غافل نشوید. رابطه معنوی شما هرچه با خدا قوی تر بشود، رهایی از مشکلات و رسیدن به آرامش برای شما آسان تر خواهد بود.
ضمن مطالعه این لینک (http://www.soalcity.ir/node/3192)، مرکز درمان اختلات جنسی را به شما معرفی میکنیم که قاعدتا با هزینه مناسبتر خدمات تخصصی در این زمینه ارائه میدهند:
۱- کلینیک تخصصی اختلالات جنسی وابسته به درمانگاه انستیتو روانپزشکي تهران، تلفن: ۶۶۵۵۱۵۱۵ - ۶۶۵۵۱۶۱۶
آدرس: ستارخان- خيابان نيايش- خيابان منصوري- جنب بيمارستان رسول اکرم(ص) - انستيتو روانپزشکي تهران
اطلاعات بیشتر: http://medicine.tums.ac.ir/story.aspx?id=23372&p=575
آرزوی ما آرامش و سلامتی شماست.

سلام من پسری ۲۶ ساله هستم و علاقه مند به مفعول شدن که خیلی نیاز به کمک دارم,در مورد حسم باید توضیح بدم من علاقه ای به هیچ مردی ندارم و نخواهم داشت تنها جذبه این کار مفعول شدن خودمه که دلیلش شاید زیبایی صورت و بدنمه که شباهت زیادی به دخترها داره ,وقتی به خودم نگاه میکنم تحریک میشم و خودم و تو حالت های مختلف با یک مرد فرض میکنم و رویا پردازی میکنم و چند وقت پیش با یه مرد همخوابی داشتم ولی اجازه دخول ندادم (به دلیل استرس و مذهبی بودن و ترس از گناه و کیفر اخروی) و جالبه هیچ لذتی نبردم یعنی هرچی تو ذهن خودم فانتزی ساخته بودم اصلا تجربه نکردم پیش خودم فک میکنم شاید بدلیل استرس بالا بود اما الانم که شرایط عادی دارم فک میکنم اصلا رابطه با یه مرد چیزی نیس که من میخوام و فقط بدلیل تصویرهایی که توی ذهن خودم ساختم تحریک میشم,بعد از اون ملاقات من پشیمون شدم و توبه کردم ولی متاسفانه الان دوباره وسوسه شدم,اصلا گیج شدم ,من خودم میدونم رابطه گی به من آرامش نمیده ولی بازم الان تحریک شدم,درکل میخوام کمکم کنید آیا اصلا رابطه با مرد گناهه اگه شما باشید اینکارو واسه دلتون انجام میدین؟اگه مثه من که مذهبی هستم چیکار میکنید؟اگه این حس طوری که فک میکنم همش گناهه میخوام ترکش کنم کمکم کنید

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام خدمت شما کاربر شهر سوال.
دوست عزیز، یک نکته کلی برای همه ما وجود دارد ، و آن این که ما انسانها به واسطه محرکهای مختلف ممکن است تحریک شویم، چه از طریق جنس مخالف چه موافق، حتی ممکن است افرادی از طریق حیوانات تحریک شوند، به هر حال همه این ها تحریک جنسی به شما ر می رود. طبعا ما در مقابل تحریکات غیر عادی و رفتارهای انحرافی جنسی لازم است مقاومت کنیم، و با تدابیر مختلف از وقوع چنین موقعیت هایی جلوگیری نماییم. اما نکته ویژه برای شما که در سن ۲۶ سالگی دچار چنین مسئله ای هستید این است که حتما به متخصص سکسولوژیست مراجعه کنید.
مراکزی که میتوانند به شما در این زمینه کمک کنند معرفی می شوند:
۱- کلینیک تخصصی اختلالات جنسی وابسته به درمانگاه انستیتو روانپزشکي تهران، تلفن: ۶۶۵۵۱۵۱۵ - ۶۶۵۵۱۶۱۶
آدرس: ستارخان- خيابان نيايش- خيابان منصوري- جنب بيمارستان رسول اکرم(ص) - انستيتو روانپزشکي تهران
اطلاعات بیشتر: http://medicine.tums.ac.ir/story.aspx?id=23372&p=575
۲- دکتر سعید روشن (بیمارستان مصطفى خمینی تهران) ۸۸۹۶۶۱۳۰ الی ۹
۳- دکتر محمدعلی بشارت ( تهران بزرگراه دکتر چمران خ جلال آل احمد روبروی کوی نصر خ نسیم دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی تلفن ۸۸۲۸۱۵۱۵ )
۴- خانم دکتر راحله امانی (استاد دانشگاه شهید بهشتی) : ۸۸۶۸۴۹۵۸
۵- دکتر بهنام اوحدی: ۸۸۶۸۶۲۴۶
۶- دکتر سید کاظم فروتن تهران، میدان فلسطین، خیابان ایتالیا، جنب بیمارستان شهید مصطفی خمینی، کلینیک سلامت خانواده
تلفن و دورنگار : ۸۸۹۷۴۹۲۵-۸۸۹۸۵۹۱۸
۷- دكتر مهرداد افتخار ۸۸۷۴۴۵۳۸
۸-دکتر فریدون مهرابی (۸۸۷۸۶۵۴۵ ـ ۰۲۱)
موفق باشید

ممنون که وقت اختصاص میذارین و جواب میدین ,در مورد سنم که تو ۲۶ سالگی علاقه به مفعول بودن پیدا کردم باید بگم علاقه من از سن ۱۷ سالگی شروع شد که رابطه با یه نفر فکر میردم و کم کم به سمت همجنسبازی کشیده شدم (بات بودن) ولی وقتی بهش نرسیدم به افراد دیگه ای هم فک کردم و برام عادی شد اما هیچ وقت نتونسم یه رابطه رو با یه مرد شروع کنم حالا بهردلیلی(ترس و مذهب و آبرو) اما تو ۲۶ سالگی تونسم از این مسائل بگذرم و با یه نفر آشنا شدم و باهاش خوابیدم.بعد از رابطه خیلی پشیمون شدم و فوری توبه کردم ولی بازم این احساسات دوباره اومد تو ذهنم و وسوسه شدم,همیشه همینجوری بوده مثله بازی پینک پونگ با وجدانم در جریانم,دوس دارم این کارو انجام بدم بعدش فوری پشیمون میشم و یه مدت بعد دوباره وسوسه میشم و ... همینجوری در چرخش.اینم بگم من مثله ترنس و دوجنسه ها و ... نیستم و کاملا پسر هستم و شرایطم عادیه فقط چهره ام خوشگله و بدنم قلمی و فیتنسه جوری که همیشه از کوچیکی تا الان واسه مردها جذابم .راستشو بخواید همین مسئله ظاهریمه که باعث شده به مفعول شدن علاقه مند بشم البته من بیشتر رابطه با دختر و انتخاب میکنم اما شاید ماهی یکبار خیلی شدید دلم رابطه با مرد و بخواد.میدونم شرایطم عجیب غریبه و سخت ولی بخدا گیج شدم واسه همینه از شما کمک خواستم,ممنون میشم دوباره جواب بدید.

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام مجدد خدمت شما. دوست عزیز، همانطور که پیشتر هم خدمت شما عرض شد، شما نیاز به کمک جدی و عملی یک متخصص برای رهایی از این شرایط دارید. چنانچه خودتان هم اشاره کردید از این شرایط رنج می برید و علیرغم این که دوست ندارید در چنین شرایطی باشید و با وجود علاقه ذاتی شما به جنس مخالف، باز هم دچار این کشمکش در خودتان هستید که گاهی اوقات به سمت مردان کشیده شوید. قطعا بخشی از انگیزه و علتهای این کشش ریشه در تجربیات دوران کودکی شما دارد و همچنین بخشی هم مربوط به پاسخهای مثبتی است که خودتان به تحریک خودتان دادید (با ارتباط با مردان و یا با فکر کردن های مدام به لحظات به ظاهر لذت بخش این تجربه)، اما علت یابی کامل و انشالله درمان کامل تنها با مراجعه به متخصص امکان پذیر خواهد بود. در این زمان حساس، هم تمایل شما به درمان و برداشتن گام اول مهم است (که خوشبختانه شما برداشتید) و هم مداومت و پایداری در مسیر درمان و البته بازگشت به ارتباط معنوی با خدای مهربان که در هر سختی و مشکلی کمک و یاری رسان است.
برای شما آرزوی موفقیت و سلامت داریم.

بله دقیقا شما درست فرمایش می کنید تو سن کم (مخصوصا تو مدرسه بخاطر چهره ام) مورد توجه بقیه پسرا بودم و ده ها بار تعرض فیزیکی و کلامی رو تجربه کردم ,بعد از اونم تو دوران راهنمایی و دبیرستان اوضاع بهتر شد ولی بازم بودن کسایی که بهم توجه داشتن ,هرچی سنم بالا میرفت تعداد نفراتی که بهم گیر میدادن کمتر میشد و منم واسه این موضوع خوشحالتر میشدم ولی نمیدونم چرا تو سن ۱۷ سالگی خودم به یکی به یکی از همکلاسی هام علاقه مند شدم که دوس داشتم فاعلم باشه ولی اصلا نتونسم بهش پیشنهاد بدم ... و گذشت این موضوع ولی به دلیل اینکه یکی دو سه سال به این دوستم فکر میکردم کاملا خودمو به عنوان یه گی (بات) قبول داشتم,بعد از اونم تو دانشگاه و خدمت این حس همرام بود که با چن نفر آشنا شدم و تونسم با یه نفرشون رابطه برقرار کنم و بعدش پشیمون شدم اما دوباره دارم وسوسه میشم ک برم پیشش,الانم ک ۲۶ سال دارم اصلا شرایط مالی برای ازدواج ندارم ولی همجنسبازی همیشه مورد دسترس هست و راحت میتونم رابطه برقرار کنم روز به روزم دارم بهش نزدیک میشم ,اصلا بعضی وقتا فکر میکنم شاید به دلیل تنهایی به این کار علاقه مندم و اصلا ایرادی نداره ولی بعد ارضا شدن دوباره پشیمون میشم.

نظرات